در ضمن مباحث درسی کتاب دینی دوازدهم، ذیل موضوع نیازمندی جهان به خدا در پیدایش و در بقا، بحث تفاوت ها و شباهت های رابطه ساعت ساز و ساعت با رابطه خدا و جهان بود.
عزیزان توجیه بودند که جوابهای #علامه_گوگل مورد پذیرش من نیست😊 لذا اجتهادات خودشون رو تو کلاس به بحث گذاشته بودن و اتفاقا پاسخ های درست و خوبی هم میدادن😍 یه لحظه یه پاسخ متفاوتی به ذهنم رسید که علامه گوگل، ۱۰۰ سال هم بگذره به فکرش نمیرسه 😉
از ساعت مچی هوشمند خودم،یه نکته ای رو شکار کردم و اجتهادات شاگردان رو با اجتهاد خودم تکمیل کردم😂😊
۳۱ شهریور که ساعت ها رو عقب کشیدند، من یادم نبود ساعتم رو به نت وصل کنم.
۲ مهر، وقتی ساعت رو برداشتم ببندم و راهی مدرسه بشم، متوجه شدم یه ساعت جلوست😊 همون لحظه برنامه اش رو باز کردم و به نت وصلش کردم و اتوماتیک تنظیم شد.🌹
بله این هوشمندهای ظاهری رو باید به منبع اصلی هوش وصل کرد، وگرنه بی هوش تر از این حرفان😅
#خاطرات_بلاد_کفر
بعد مثالم رو تطبیق کردم بر موضوع بحثمون
👇👇
این ساعت های هوشمند، برای عملکرد درست و بقای تنظیمشون، باید به برنامه اصلی در نت متصل بشوند؛ وگرنه ممکنه تنظیمات ساعت به هم بخوره.
پس جهان، که به مراااتب هوشمندتر از این ساعته، برا تداوم بقای خودش و حفظ تعادل خودش هر لحظه نیازمند اتصال به منبع اصلی است😍
#خاطرات_بلاد_کفر
راستی امروز تو کلاس، فضای بحث طوری پیش رفت که خطاب به شاگردم گفتم که براش نام مستعارِ "#شاگرد_عصیانگر" رو انتخاب کردم😊😅
بسیارررر خوشش اومد و استقبال کرد😍
و در کمال تعجب گفت از پارسال که با شما آشنا شدم و حرفاتون رو شنیدم اتفاقا خودمم برا خودم، اسم عصیانگر رو انتخاب کرده بودم ولی نمیدونستم شما هم این اسم مستعار رو برام انتخاب کردید😂
از جانب من کاملا توجیه است که:
عصیان بر دین ارثی ، ضمن مراعات ظواهر، اگر همراه با تفکر و حقیقت جویی و پیگیری سوالها باشد، خیلی هم عالی است👌😊
#خاطرات_بلاد_کفر
هدایت شده از در انتظار رویش🌱
سال تحصیلی قبل، یکی از موضوعاتی که دیدم در جمع شاگردان جای کار داره، بحث " نماز" بود!
این کتاب رو برا عزیزان معرفی کرده بودم، ولی از اونجایی که تقریبا مطمئنم کسی اینو مطالعه نکرده، از حرم خریدم و تصمیم دارم هر داستان کتاب رو در هر جلسه به مدت ۱۵ دقیقه تو کلاس بخونیم😍
به این شیوه، چندتا کتاب رو میشه در طول سال تحصیلی در جمع دانش آموزان خواند😊
هر روز تو کیفم میذارم و هر کلاسی که فرصت بشه، یه داستان ازش میخونم، اتفاقا خوششون اومده😊
اخیرا تو کلاسی که #شاگرد_مدیتیشنی ام هست(اسم مستعار هدفمند😅)،
یه گزینش به جا در خواندن داستانی از این کتاب کردم😉👇👇
البتهههه نقدهای این کتاب در حد ابتدایی و سطحی هست.
کتاب قوی ترش رو در ۱۰۰ سال آینده خودم می نویسم ان شاء الله 😅
البته ۱۰۰ سال آینده تو ادبیات من، تقریبا یعنی هیچ وقت🙈😞😅
#خاطرات_بلاد_کفر
#معرفی_کتاب_خوب
راستی تو نماز خونه مدرسه، فکر کنم فقط من نماز میخونم و بعضی روزا که همکار دیگه ام هم که درس داره و اتفاقا خواهرمه، منو از تنهایی در نمازخونه درمیاره😍
البتههههه امسال تو بلاد کفر( کلاسهای دین و زندگی/ اسم مستعار هدفمند😅) یه کلاس مومن دارم😍
یه روز، دو نفر از عزیزان اون کلاس که اتفاقا از این کتاب خوششون اومده، اومدن نماز خونه با هم نماز خوندیم😍😍
#خاطرات_بلاد_کفر
در انتظار رویش🌱
به نام خدایی که رفیق راه است و بندگانش را درمیان راه تنها نمی گذارد و سلام خدا بر تمام آنهایی که ر
#رفیق_شیمیدان که اینجا ، بنده را رفیق نیمه راه قلمداد کردند، خودشان رفیق نیمه راه شدند😂
همین که خطاب به من، تیکه انداخت😅،
گوشی اش دچار مشکل شد.😞
برا همین ادامه مشق هاش از بلاد ایمان دچار وقفه شد.
امشب ادامه رو میفرستم 😊
اساسا تریبون که به دست می گیرم دیگر پایین آمدنی نیستم 😁
حالا که هر چند وقت یکبار هم تریبونِ در انتظار رویش در اختیارم قرار می گیرد، می بینید که از این فرصت پیش آمده نهایت سوء استفاده را می کنم 😅
دیگر هر چه درد دل و اعترافات و ترس و نگرانی دارم هم بدینوسیله اعلام می دارم 🙈
در ادامه، کلاس به بحث ها و چالش های جالبی کشیده شد.
در مورد اینکه چرا در برخی از احکام شرعی بین مراجع تقلید اختلاف نظر هست، صحبت کردیم ..
سوال یکی از دوستان این بود که اگر این احکام از قرآن و روایات برداشت شده چرا بین مراجع در برخی از احکام اختلاف نظر هست ؟؟
بلافاصله به کتابی منتقل شدم که استاد قبلا به من داده بودند و مطالعه کرده بودم و به این سوال به خوبی پاسخ داده شده بود ..
مطمئن بودم که استاد جان از همین کتاب و همان پاسخ را خواهند داد .
اما از آنجایی که استاد جان بسیار زرنگ هستند ، چنان که { و ما ادراک استاد جان😅} 😅
و به خاطر داشتند که قبلا این کتاب را در اختیار بنده قرار داده بودند، از من خواستند پاسخ ایشان را بدهم 😄🙈
غافلگیری جالبی بود.
تا جایی که یادم بود پاسخ دادم :
" چون میزان دسترسی به منابع ، قوه استنباط و عمق برداشت های هر فرد از هر مطلبی متفاوت است و بر خلاف علوم آزمایشگاهی که امکان آزمایش و آزمون خطا در فرضیه ها را دارد، در علوم دینی و انسانی، امکان آزمون و خطا نیست و این یکی از علل اختلاف در نظر مراجع است } ❗️
استاد برای اینکه مطلب کامل در ذهن بنشیند و برای ما اثبات شود که تفاوت برداشت در خیلی از مباحث، طبیعی است، روی تخته یک عبارت نوشتند و خواستند که هر کسی برداشت خود را در مورد این مطلب بیان کند :👇
" طلای حیدری را دزدیدند "
نظرات و برداشت ها از این جمله، کاملا متفاوت بود ❗️
من خودم یاد سرقت از موزه افتاده بودم.😅🙊
یکی از عزیزان به ماجرای غصب حق علی علیه اسلام بعد از رحلت پیامبر ص منتقل شدند😳😂
کسی بر این نظر بود که حیدری اسم یک طلا فروش بوده یا یک خانمی که طلاهایش در عروسی به سرقت رفته .. 😂
ضمن ارائه برداشت های متفاوت، استاد بیان کردند که اجتهادات همگی نادرست است🤣
و توضیح دادند که این عبارت، در اصل تیتر یک روزنامه بوده، چندین سال قبل که ورزشکاری حیدری نام به عنوان نماینده ایران در بازی های المپیک، ورود پیدا کرده بود و حقش مدال طلا بود😍 ولی به خاطر غرض ورزی داور،
مدال طلایش به نقره تبدیل شد😄
روزنامه ها تیتر زدند: طلای حیدری را دزدیدند.
بعد هم اشاره کردند که برای برداشت صحیح از یک مطلب نیاز هست، قرائن متفاوتی را جستجو کنیم: اینکه آن مطلب کِی گفته شده ؟
چه کسی گفته ؟
چه زمانی گفته شده؟
چرا ؟؟ و ..
میزان دسترسی به این قرائن، منجر به تفاوت فهم میشود.
برداشت ما عزیزان بلاد ایمان😅 از این مطلب با دیگری متفاوت بود ولی همگی نادرست🙊
چون هیچ کداممان در مورد این موارد سوالی نکردیم🙈
#مشق_های_بلاد_ایمان
#رفیق_شیمیدان_عرب_زبان
کلاس تمام شد و اتفاقا در مسیر برگشت استاد جان، رفیق تمامِ راه بودند و تا دم در ترمینال همراهی ام کردند 😍😍
البته ترمینال سر راه خودشان بود 😅
از حق نگذریم، استاد جان همیشه رفیق تمام راه است 😍
رفیق که می شود در رفاقت کم نمی گذارد.
درست است که گاهی حرصم می دهد و گاهی اوقات بدجور توی ذوقم می زند و گاهی اوقات کمی تا قسمتی بد اخلاق می شود 😂
اما همین است که هست.
اصلا ایشان مجموعه ای از اضداد است و همهی اینها لازمه رفاقت است 👌
خیلی هم دلتان بسوزد و به رفاقت قشنگمان غبطه بخورید 😂😂😂
در طول مسیر از هوش و حواس شگفت انگیز من پلی به کلاس روانشناسی سال ۹۴ زدیم که آغاز آشنایی ما بود.( نظریه های هوش گاردنر)
و بر این نکته اتفاق نظر کردیم که من در کل خوبم؛ فقط هوش فضایی ام ناقص الخلقه است 😅😂
اصلا خداوند از تمام این هوش و حواس هایش فقط چند متری زبان به من داده و بقیه را فاکتور گرفته است😂
خب چه کنم؟؟!!
در طول مسیری که با هم می رفتیم، از جایی به بعد، مسیر تغییر می کرد؛ اما من تغییر نکرده بودم و همچنان داشتم می رفتم 😂🤣
تا اوکی شدم که اشتباهی می روم و برگشتم که دیدم استاد جان وسط راه ایستاده اند و از این سوتی من چنان موجبات خنده و شادی ایشان فراهم شده که نزدیک است شادروان بشوند 😂😂😂
خب من دیگر حرفی ندارم 😁😁😁
بروم تریبون را به صاحب اصلی پس بدهم که پست و مقام دنیا به هیچ کسی وفا نکرده 😅
اینها همه تمام شدنی است و رفاقت ماندنی 👌😁
تا درودی دیگر چنان که زنده بمانم ... بدرود 🚶♀🚶♀🚶♀
#مشق_های_بلاد_ایمان
#رفیق_شیمیدان_عرب_زبان
راستی
در چند روز آینده، تصمیم دارم یه گل به خودی بزنم🙊😅
میگید یعنی چی؟!🤔❗️
اگر دقیق دیده باشید در یکی از پیام های طنز روزهای اخیر، بهش اشاره کردم😊
نقدی بر ....⁉️⁉️
اون اشاره طنزگونه که محور نقد روزهای آینده ام هست، همین تصویره👆👆👆
نقدی بر برخی معلم های خواب زده
که طبیعتا شاگردان زنگ زده تربیت میکنند❗️