eitaa logo
در انتظار رویش🌱
2.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
378 ویدیو
20 فایل
➖دبیر دین و زندگی ➖کاردانی گیاهپزشکی ➖ کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث ➖عاشق مطالعه و علاقه مند کار تربیتی ➖کپی ممنوع❌ https://harfeto.timefriend.net/16508918927120 https://daigo.ir/secret/5405893054 👆👆 دریافت پیشنهاد و انتقادهای شما
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از عزیزانی که به شدت وارد بحث و گفتگو شده بود، همین شاگرد بود. گفتم در مورد دین، هر فکری و حرفی برای گفتن دارید، بفرمایید. گفت: من فکر می کنم انسانها نیازی به دین ندارند. گفتم: خوشحال میشم بیشتر توضیح بدی😊 گفت: بالاترین و بهترین دین، انسانیت است. انسان وقتی به فرزانگی برسد، دیگر نیازی به دین و جستجوی خدا نخواهد داشت و خودش میتواند از آینده هم خبر بدهد. با لبخند پرسیدم: انسان چگونه به فرزانگی می رسد؟ از چه راهی؟ 😊 ژستی علمی و روشنفکرانه گرفت و پاسخ داد: با مدیتیشن. و اینبار خودش با ولعی از سرِ اشتیاق ادامه داد: خانوم نمی دانم میدانید یا نه؛ ولی ما در بدنمان چندین چاکرا داریم که اگر بتوانیم به کمک مدیتیشن چاکراهای مورد نیاز را فعال کنیم، دیگر به فرزانگی رسیده ایم و نیازی به این حرفها و دین و ...نداریم. سعی میکردم قبل از اینکه خودم مستقیما جواب بدم، از بقیه شاگردان کمک بگیرم و ذهن اونها رو به چالش بکشم. رو به بقیه کردم و گفتم، چه نظری برای این حرفهای دستتون دارید؟ بقیه دوستانش چون در این حیطه پاسخی نداشتند؛ همگی سکوت کردند. ولی من دقیقا میدانستم این حرفا از کجا آب میخوره...😍قبل از اینکه بخوام نقدش کنم، اول باید اعتماد و توجه این شاگرد رو جلب می کردم؛ لذا گفتم بله عزیزم میدونم ما تو بدنمون 7 تا چاکرا داریم. و هر چاکرا در بخش خاصی از بدن وجود داره و اسم چاکرایی که با فعال شدنش انسان میتونه از آینده هم خبر بده، چاکرای آجنا یا همون چشم سوم هست که در بخش پیشانی قرار داره😊اینا رو که ازم شنید؛ چون انتظار نداشت اینا رو بدونم، بیشتر مشتاق شد و تایید کرد حرفامو. گفتم تازه اون مدیتیشنی که گفتی، حرکات و نحوه تنفسی خاصی رو داره و با یه اصول و ترتیب و شماره های خاصی عمل دم و بازدم رو در مدیتیشن مدیریت میکنند😊 دهنش اب افتاده بود. گفتم حالا این مدیتیشن و چاکراها میدونی ریشه اش به کجا برمیگرده؟ کمی مکث کرد و گفت : نه نمی دانم. گفتم رد اینها رو ما در ادیان و عرفانهای شرقی مثل آیین هندوئیسم پیدا می کنیم. و شاید جالب باشد بدانی که هندوئیسم یک دین ساخته دست بشر است؛ ولی تو الان داشتی می گفتی انسان نیازی به دین ندارد!! انسان، لابد نیازی در درونش هست که فقط با دین برآورده میشه؛ و این فطری بشر هم هست؛ لذا همین هندوئیسم و بودائیسم و شمنیزم و ...هر مکتب بشریِ قابل نقدی که در جوامع انسانی به وجود آمده اند، بخاطر خطا در پیدا کردن آن تنها راه اصلی است. و اینگونه شد که این عزیز، جذب شد و بعد اتمام زمان کلاس، با یه کتاب تو دستش و با اشتیاق اومد جلو👇
این کتاب رو پیش رویم روی میز گذاشت و گفت خانوم ببینید الان این کتابو در دست مطالعه دارم. منم چون در سیرمطالعاتیم، از این دست کتب هم خونده بودم، با اینا هم تا حدی آشنا بودم، علی رغم اینکه برا محتوای این قبیل کتابها، کلی نقد و حرف دارم؛ ولی فوری مترجمش رو رصد کردم، دیدم مهدی قراچه داغی است😊 گفتم آفرین که مترجم خوبی رو انتخاب کردی، ایشون در حوزه کتب روانشناسی ، ترجمه های زیاد و معروفی دارند. وقتی دید اینم برام اشناست، نطقش بیشتر باز شد😅گفت: خانوم من عااشق کتاب هستم و یه کتابخونه پر از کتابهای متعدد دارم؛ خیلی عالی اند😍 منم دیدم کتابخونه اش زیادی چاق شده با کتابهای قابل نقدی که تو افکارش عیان بود، به طرز نامحسوس ولی هدفمند، تصمیم گرفتم اگر اهلیت مولانا بودن را داشته باشد، شمس تبریزش بشم😅😁 و کتابخونه اش رو در طی سال تحصیلی لاغر کنم😅 گفتم چه خوووب، منم عاشق کتاب و مطالعه هستم و کلی کتاب دارم، اگه بخواهی میتونیم مبادله فرهنگی کتاب با کتاب داشته باشیم، خوشحال شد و استقبال کرد😍و یک تکلیف هم بهش دادم گفتم برا جلسه بعدی، لیستی از کتبی رو که تا بحال مطالعه کردی رو با اسم نویسنده برام بنویس بیار...اینجوری دورنمایی از گستره و ابعاد فکریش به دستم میاد و راحت تر میتونم در طول سال تحصیلی، جهت دهی فکری رو پی بگیرم ان شاءالله🌸
راستی این شاگرد دهمی عزیز، هر حرفی در مورد دین و چاکراها و تحریف تاریخ اسلام و برتر بودن انسانیت و..میگفت؛ دقیقااا همون چیزایی هست که خانم سوگل مشایخی در کلاسهای به ظاهر عرفان و اخلاقشون به خورد جوانان میدهند😐😐 اگر یادتون باشه، من قبلا مطالب خانم مشایخی رو به همراه یکی از کلیپهاشون نقد کرده بودم😊گرچه شماره تلگرامی سرکار خانوم مشایخی رو هم همون موقع پیدا کردم و رفتم براشون استارت شنیدن نقدهام رو زدم؛ ولی ایشون پاسخی ندادند؛ با این حال ، احساس کردم روح ایشون در کلاسم و افکار شاگردانم احضار شده😅😂 منم فرصت را غنیمت دانسته و نقدها را به عزیزانم خواهم گفت ان شاءالله🌸
جلسه دوم، من مشتاق دریافت لیست کتب مورد مطالعه این عزیز بودم؛ و او مشتاق دریافت شماره تلفن من😅من هم که بشدددت حساس روی شماره تلفنم و به این زودیا به کسی نمیدم😂از او اصرار و از من انکار. گفتم هر کاری داری تو شاد در خدمتم. گفت: من، شاد ندارم😐 گفتم چرا؟؟ چطور دانش آموزی هستی که شاد نداری؟ گفت گوشی من آیفونه و شاد روش نصب نمیشه. گفتم : خدایا شکرت که ما بدون آیفون، شادیم😍😄 گفتم هر کاری و حرفی داری در طول سال تحصیلی در مدرسه در خدمتم. رفتیم سراغ بحثمون هدف زندگی...اهداف اصلی و فرعی رو توضیح میدادم که رو کردم به ایشون و پرسیدم هدفت تو زندگی چیه؟ گفت میخوام صاحب یه شرکت پیشرفته بشم💰 گفتم این هدف، اصلیه یا فرعی؟ گفت این هدف اصلی منه و انقدر دقیق روش برنامه ریزی کردم و استعدادهام رو و امکاناتو ...رو شناسایی کردم که دقیقااا میدونم چی میخوام. لابلای حرفاش دیدم داره باز با طعم همون کتابهای شبه روانشناسی و فرا روانشناسی ذهن حرف میزنه.از تک تک حرفاش میتونستم بفهمم که واقعا اهل مطالعه است و لیستی از کتابها رو که باهاشون عجین هست و هنوز برام ننوشته رو حدس میزدم😊 از بقیه پرسیدم بنظرتون با توضیحاتی که دادم ایشون هدف اصلیشون رو درست انتخاب کردن یا نه؟! یکی با شجاعت و قاطعیت گفت: نه...این انتخاب، به عنوان هدف اصلی نمیتونه درست باشه! بنده خدا، بهت زده بهم نگاه کرد که تایید نکنم حرف اون دوستش رو...!! ولی من با قاطعیتی فزونتر گفتم بله با همه آگاهی و مطالعه و نکته سنجی که داشتی، اون هدفت، هدف اصلی نیست؛ و اگر باشه، تو خطا کرده ای😊 مشتاق شد برای شنیدن اون هدف اصلی...!! پرسید پس هدف اصلی چی میتونه باشه؟! دوستش فوری گفت: خدا ... ومن گفتم: سوال دارم ، چرا خدا ؟؟ عمدا این سوال را طرح کردم. چون نمیخواستم یکراست برای کسی که آن سابقه مطالعاتی را دارد، مستقیم از خدا بگویم. مخصوصا که هدف مهم زندگیش این بود که صاحب شرکت بشه، یاد ادواردو آنیلی افتادم که پدرش صاحب کارخونه های فیات و ...بود. با این مثال از فردی که رفاه و ثروت و شهرت و ...داشت و با اونا آروم نگرفت، و با تبیین نیازِ بی نهایت طلبی در انسان، براش هدف اصلی رو جا انداختیم بحمدالله
بعد کلاس، چند نفر از شاگردان عزیز، افتادند دنبالم که خانوم نرید سوال داریم...خانوم کتاب خوب معرفی کنید بخونیم تا هفته اینده..آن عزیز دهمیِ کتابخوانِ مدیتیشنی😅، به دوستش گفت من کلییی کتاب دارم برات میارم بخونی. منم رو کردم بهش، گفتم میشه تو کتابات رو برا من بیاری، نه برا دوستات؟! آخه شاید لازم باشه کتابخونه تو رو دستی بکشیم روش و لاغرش کنیم 😅 گفت بله چشم. یکی دیگه گفت : خانوم یه نظریه ای هست که در مورد بعد از مرگ انسان یه چیزایی میگه که منو پر از سوال کرده، پرسیدم اسم نظریه چیه؟ گفت نمیدونم. گفتم یه کم در موردش توضیح بده توضیح که داد، گفتم اسم این قانونِ قابل نقد، کارما هست. بعدا توضیح میدم برات. لابلای اینا، دیدم اون عزیزکتابخوانِ مدیتیشنی😊، کاغذ و قلم به دست، خانوم لطفا شماره تون رو بدید (انگار که شبیه سوپراستارهای سینما شده باشم😂😅) گفتم لا. اصرار کرد..شیطنتم گل کرد و برای اولین بار بجای بدیهه گویی با شعر، از چرندیات شبه روانشناسی هایی که هم من در دوران جاهلیتم میل کرده بودم🙈 و هم او اینک درگیرش بود، کمک گرفتم و گفتم نکنه اون ضمیر ناخودآگاهت یک انرژی کیهانی مثبتی از طرف من دریافت کرده؟!!😉 گفت خانوم راستشو بگم؟ از اطلاعاتتون خوشم اومده و کلی حرف دارم براتون😍 بالاخره مجاب شدم که ایدی تلگرامم رو بدم براش...ولی فعلا ندادم😜 مدیونید اگر فکر کنید برا خودم نوشابه باز کردم😅 چون اولا نوشابه ضرر داره و من اهلش نیستم؛ ثانیا من از متد ایجاد عطش در مخاطب بهره میگیرم؛ اگر واقعاااا طالب باشد، با سماجت بیشتری پیگیر سوالها و بحث خواهد شد و من قطعا اگر نیاز باشد برایش بیشتر وقت خواهم گذاشت ان شاءالله🌸
شنبه این هفته، لیست کتابهای مطالعه شده شاگردمدیتیشنی را که بررسی کردم، توش کتاب های « چهار اثر» از فلورانس اسکاول شین و « پدر پولدار، پدر بی پول» از رابرت کیوساکی هم بود😊 گرچه با فلورانس اسکاول شین، خاطره شیرینی دارم ولی این کتابش رو نخونده ام هنوز. دیروز یک رفیق قدیمی عزیز باهام تماس گرفت و از هر دری حرفی زدیم، یهو ایشون گفت دارم « چهار اثر فلورانس اسکاول شین » رو میخونم😅گفتم بابا منم مشتاق شدم بخونم ببینم چی میگه این کتاب😉امروز صبح در خانه، در مدرسه بودم (یعنی تو شاد😄). تایم استراحتم بود و قصد داشتم از خودم پذیرایی کنم، خونه خودمونه با خودمم تعارف ندارم که😅ولی همون شاگرد مدیتیشنی سوالی در شخصی ام پرسیده بود که دیگه مشغول پذیرایی از ایشون با پاسخ به سوالش شدم. پاسخشون رو در یک پیام صوتی فرستادم که یهو زنگ درِ مدرسه، یعنی خونمون😊 به صدا دراومد. منم تنها بودم رفتم ببینم کیه، چیکار داره. باور می کنید اگه بگم فلورانس اسکاول شین پشت در بود اونم با کتاب « چهار اثر» ش!! نمیدونم چه شکلی شدم 😳😐🧐😲🤣😅 ادامه دارد ...
خلاصه، جونم براتون بگه امروز هم با شاگرد عصیانگر (یازدهم) و هم با این مدیتیشنی(دهم)، کلاس داشتم😊 منم هدفمند و مجهز به کلاس میرم خب😊 چندی پیش وقتی سر سجاده داشتم با تسبیح ذکر می گفتم، یهو نخ تسبیح پاره شد و دانه هاش رو زمین ریخت. برخی ها باور دارند که این نشونه حاجت روایی هست😐ولی من به این حرفا اعتقاد ندارم؛ من به تناسب علت و معلول ایمان دارم😅 امروز که سر کلاس های دین و زندگی می رفتم، اون دانه های پراکنده تسبیح رو به همراه دانه های دیگه اش که تو نخ بودند، به همراه یک نوار کاست گذاشتم تو کیفم و با خودم بردم😊 تازه رسیده بودم سر کلاس و سلام و احوالپرسی کرده بودم؛ که یکی از شاگردا پرسید: ببخشید اول درس می پرسین یا تدریس می کنین؟! منم گفتم هیچ کدوم، اول تبریک میگم روز دانش آموز رو😍😍 خیلی خوشحال شدن، گفتن شما اولین کسی هستین که بهمون تبریک گفتید. گفتم تازه براتون به مناسبت 13 آبان، یه سوژه خنده دار هم دارم. ولی آخر کلاس میگم😅 درسمون رو شروع کردیم و دیگه تو کلاسهای دین و زندگی یاد گرفتن که نباید ساکت باشند، همه وارد بحث میشن و به تناسب موضوع، هرکس سوالی یا دغدغه ای خارج از متن کتاب هم داشته باشه، مطرح میکنه. ما کتاب محورِ صرف نیستیم😊
بخش ديگري از سوال شاگرد مديتيشني ام در اين بحث مربوط ميشد به عينك هاي مجازي و جهان شبيه سازي شده اي كه قرار است در اثر توسعه ايده هاي بلندپروازانه ايلان ماسك و امثالش، عين هر انساني را با واسطه تكنولوزي بسازند ❗️ و اين انسانها در آن جهان قابليت لمس كردن و ..خواهند داشت ❗️ و توسط ميكروچيپ هايي كه به مغز آدم ها وصل ميشه، اطلاعات مغز آدمها توسط سازندگان اين سيستم كنترل ميشه و در صورت احساس خطر، به راحتي اون فرد رو نابود مي كنند و.... ( منم با شنيدن اين حرفا همون حالي شدم كه شما الان دچارش شديد😂).. و اما بخش هايي از همين كتاب تكنوپولي در اين راستا 👇👇
ام رو یادتونه ؟!!😊 اگه نه، با همین عنوان سرچ کنید تو کانال. اگه بله، بفرمایید ادامه بحثامون رو👇👇
من هنوز از عمل زیبایی بینی و ..فارغ نشده 😩 و همچنان با علاقه و شدت و همت بیشتر در کار بازار و تجارت و فارکس است اولویت اول زندگیش، همون فارکس و معاملات ارز و..است. میگه با پول میشه تکه ای از بهشت رو در همین دنیا خرید😊 یعنی دنبال بهشتی در این دنیا و از جنس این دنیاست‼️ برای او که با ادبیات بازار و سود و زیان و ...مانوس است و حتی کتابهایی در حوزه معامله و تجارت می خواند، وقتی دیدم تنور ، داغه منم نون رو چسبوندم😊 اگه گفتید چیکار کردم⁉️ دیل کارنگی میگه: برای راه یافتن در دل هر کس باید از چیزی سخن گفت که محبوب اوست؛ ولی من از چیزی که محبوب خداست، با ادبیاتی که محبوب شاگردم بود، سخن گفتم😊 کتاب "رشد" استاد را معرفی کردم😍 چون می خواستم او را متوجه بازار بزرگتری بکنم که هر آن در این بازار ، دارد معامله ای می کند، چیزی از دست می دهد و هیچ به دست نمی آورد😥 سوره عصر را برای بحثی فراتر از متن درسی برگزیدم😍 خوراک روح او بود و اگر من از کنارش بی اعتنا رد میشدم، چه بسا به این زودی ها متوجه این بازار بزرگتر نمیشد☺️ گرچه آنگونه که باید، اهل فکر در حوزه دین نیست؛ ولی روی تابلو سوره عصر را نوشتم و تدبری بر این سوره را توضیح دادم. درسهای بلاد ایمان(موسسه قرآنی ) را در بلاد کفر(کلاسهای دین و زندگی )، بازگو می کردم، باشد که ایمان بیاورند😅 یادم هست که من مامور به انجام وظیفه هستم و هدایت دل ها و فکرها، کار خداست❤️
هر روز تو کیفم میذارم و هر کلاسی که فرصت بشه، یه داستان ازش میخونم، اتفاقا خوششون اومده😊 اخیرا تو کلاسی که ام هست(اسم مستعار هدفمند😅)، یه گزینش به جا در خواندن داستانی از این کتاب کردم😉👇👇
حالا برا خود من تو بلادکفر، اتفاقات تلخ و شیرین و جنجالی زیادی افتاده😅 تو کانال از برخی تلخ هاش فاکتور گرفتم وگرنه میدید چقد جون سختم که زنده ام هنووز😂😅 کلاس عصیانگران لجوج پارسال رو که یادتونه؟! در جریان اتفاقات تلخ اخیر هم، تو کلاسم و چندتای دیگه کلییییی حرف از نوع اعتراض و انتقاد و ..داشتند☺️ یه جلسه اجازه دادم در محیطی کاملا آزاد و امن، همه حرفها و نقدها و گلایه هاشون رو در مورد انقلاب و نظام و مسئولین و ...رو کردند! از گشت ارشاد بگیر تا حرفهای بیات شده حجاب اجباری و حرفهایی از جنس جنبش های فمینیسم و ...😩😂 گوش شدم برا حرفاشون! ( بیشتر نوجوانان دنبال اینن که با شنیده شدن تخلیه هیجانی بشن، اگه ما نشنویم، میرن سراغ کسانی که نبااید❗️) اون موقع که چند هفته پیش بود، هنوز کتاب دکل رو نخونده و ندیده بودم، بعد اون جلسه کلاسم، وقتی دستم رسید واااقعا دیدم کلاس اون حاج آقا خیلی شبیه کلاس من بوده😊😍 به قول حاج آقای کتاب دکل، حرفهایی از جنس آمدنیوز و رادیو فردا و من و تو و اینترنشنال ... رو تک نفره تو کلاس می شنیدم. البته من چون حاج آقا نبودم ، یه جاهایی مسیرم و برخوردم متفاوت بود😊 در بین اون همههه اختلاف نظر که بین من و اینا بود، من بحثمون رو از نقطه اشتراکم با شاگردان منتقد شروع کردم. ( پله اول در برخوردهای این چنینی😉) به عنوان یه خانم چادری، به شاگردام گفتم که من خودم با گشت ارشاد موافق نیستم، اونا هم متعجب و خوشحااال گوش میدادند😍 بحثمون پله پله نه، بلکه آسانسوری جلو رفت😅 طوری که این دفعه خودشون صراحتا اعلام کردند که آزادی بی قید غربی رو نمیخوان و ... من نه با ادبیات دینی و حلال و حرام و گناه و ثواب، بلکه از تجربه های تلخ اروپا و از کتابهای نویسندگان اروپایی که دارن (📖 بازگشت به پاکدامنی) رو ترویج میکنند، بهره بردم و بهشون قول دادم یه روز در مورد این مباحث سیاسی حرف بزنیم😍 در حالیکه ظاهر امر این بود که من تنهام و اونا یه تیم دیگه هستند❗️
خاطرات تدریس های مجازی از ابتدای کانال با هشتک فایلهای صوتی شرح دعای ابوحمزه ثمالی با هشتک نقد تجربیات نزدیک به مرگ با هشتک متن های ادبی یا طنز دست نوشته خودم با هشتک های
°•~🦋~•°
♥️ طنزهای مربوط به سفر یک روزه به مشهد مقدس با هشتک های و پست های امام زمانی با هشتک مطالب طنز و حال خوب کن با ماجرای چالش طنز با تصحیح ورقه های امتحانی خرداد ماه با هشتک نقد های مطلب منسوب به دکتر شریعتی با هشتک نقد سوگل مشایخی با هشتک نقد تکنیک مولتی میلیاردر با هشتک نقد کلیپ استاد در شرح شب های قدر😏 با هشتک درسهایی برگرفته از قرآن با هشتک درسهایی از اهل بیت علیهم السلام با هشتک مطالعه معرفی و مطالب مربوط به شاگرد عصیانگر با هشتک معرفی و مطالب مربوط به شاگرد مدیتیشنی با هشتک خاطرات و ماجراهای تدریس در مدرسه با هشتک خاطرات مربوط به خودم با هشتک شعرهای طنز یا مناسبتی و .. معرفی کتاب های مناسب یا برشی از برخی کتاب ها با هشتک پاسخ به پیام های شما با هشتک شعر و مطالب ارسالی از طرف اعضای کانال با هشتک معرفی و کتاب ها و مطالب مربوط به استاد صفایی با هشتک های و تصاویر گرفته شده توسط ادمین از طبیعت به همراه جملات ادبی با هشتک پاسخ به شبهات با هشتک شهید چمران و سایر شهدا با هشتک های و موسیقی های ناب و شنیدنی با هشتک مطالب مربوط به رفیق شیمیدان عرب زبان با هشتک و و طنزهای مربوط به معرفی رفیق شیمیدان با هشتک کلیپ ها با هشتک مطالب مربوط به سفرهای مشهد و مربوط به امام رضا علیه السلام با هشتک مطالب تلفیقی درسهای شیمی و فیزیک و ... با خداشناسی با هشتک خاطرات مربوط به تدریس هایم در موسسه قرآنی به قلم رفیق شیمی دان با هشتک مطالب مربوط به ماه محرم احادیث خاطرات درگیر شدن با بیماری کرونا با هشتک های نقد عرفان حلقه با هشتک های نقد بی تی اس و شاگردان هوادار بی تی اسی با هشتک خاطرات زنبورهای عسل
دقت کردین امسال از ،خیلی کم می نویسم ؟!😊 دلیلش اینه که امسال ایشون خیلی کم تشریف فرما میشن کلاس😐 و دلیل این حضور کمشون هم اینه که اولویت اصلی ایشون، کار تجاری شون یعنی فارکس هست☺️ وقتایی که خونه میمونه، پیشرفت کاری داره و چشاش برق میزنه🤩 ولی مدرسه رو مانع پیشرفت کاری میدونه😓 (علم بهتر است یا ثروت؟!😁😅) از اونجایی که ایشون، حافظه خیلی خوبی داره، فقط یه ذرره وقت بذاره، همه دروس رو میتونه قشنگ حفظ کنه و نمره بالاتری از بقیه بگیره❗️ (این مطلب رو برخی همکاران با به به چه چه😍 بیان می کنند و نقطه قوت میدانند، ولی من به شدت نقطه ضعف و عاملی برای نقد فرآیند یادگیری می دانم😉 ) در ایده آل ترین حالت ممکن، حافظه خوب بدون صرف وقت و فکر، از دانش آموز یک دستگاه ضبط قوی می سازد❗️❗️ در حالیکه هدف، تربیت و جهت دهی به استعدادهاست👌 نه ربات کردن دانش آموز❌
، اخیرا بهم گفت من اخیرا هاله های اطراف برخی ها رو می بینم(😐❗️🤔❗️😅) گفتم چیکار کردی؟! گفت کاری نکردم. گفتم ولی مثل اینکه مدیتیشن کردی آ😅😉😂 بعدش گفتم ببین هاله من چطوره؟ گفت بی رنگ ولی دورش نورانی هست😊 بنده خدا از جسم برزخی و طی الارض های من خبر نداره ها، ولی فکر کنم هموناست که یک امواج نورانی از من به سمتش ساطع میکنه😂😅🤣 آیا وقت آن نرسیده است که در بلاد کفر، به من ایمان بیاورند؟؟!!🤔😂 بعد از واکنش طنزی که به این حرف شاگرد مدیتیشنی نشون دادم، مطالعات دوره گیاهپزشکی ام در مورد هاله انرژی رو یادم اومد، اونا رو با اطلاعات فعلی تلفیق کردم و یه مباحثی گفتم. یه مدت هرچی چرت و پرت بگید در موردش خونده ام🙈😂 الان اینا میگن چرا ما در مورد هرچیز ظاهرا جدیدی حرف می زنیم، معلم دینی ما سالهاااا قبل تو اون زمینه مطالعه داشته😞 من اگه جای اونا بودم به این پیغمبر بلاد کفر ایمان می آوردم آ😅
با ام هم این بحثها رو داشتیم سر کلاس و بحث نماز😉
خاطرات تدریس های مجازی از ابتدای کانال با هشتک فایلهای صوتی شرح دعای ابوحمزه ثمالی با هشتک نقد تجربیات نزدیک به مرگ با هشتک متن های ادبی یا طنز دست نوشته خودم با هشتک های
°•~🦋~•°
♥️ طنزهای مربوط به سفر یک روزه به مشهد مقدس با هشتک های و پست های امام زمانی با هشتک مطالب طنز و حال خوب کن با ماجرای چالش طنز با تصحیح ورقه های امتحانی خرداد ماه با هشتک نقد های مطلب منسوب به دکتر شریعتی با هشتک نقد سوگل مشایخی با هشتک نقد تکنیک مولتی میلیاردر با هشتک نقد کلیپ استاد در شرح شب های قدر😏 با هشتک درسهایی برگرفته از قرآن با هشتک درسهایی از اهل بیت علیهم السلام با هشتک مطالعه معرفی و مطالب مربوط به شاگرد عصیانگر با هشتک معرفی و مطالب مربوط به شاگرد مدیتیشنی با هشتک خاطرات و ماجراهای تدریس در مدرسه با هشتک خاطرات مربوط به خودم با هشتک شعرهای طنز یا مناسبتی و .. معرفی کتاب های مناسب یا برشی از برخی کتاب ها با هشتک پاسخ به پیام های شما با هشتک شعر و مطالب ارسالی از طرف اعضای کانال با هشتک معرفی و کتاب ها و مطالب مربوط به استاد صفایی با هشتک های و تصاویر گرفته شده توسط ادمین از طبیعت به همراه جملات ادبی با هشتک پاسخ به شبهات با هشتک شهید چمران و سایر شهدا با هشتک های و موسیقی های ناب و شنیدنی با هشتک مطالب مربوط به رفیق شیمیدان عرب زبان با هشتک و و طنزهای مربوط به معرفی رفیق شیمیدان با هشتک 😁😂 کلیپ ها با هشتک مطالب مربوط به سفرهای مشهد و مربوط به امام رضا علیه السلام با هشتک مطالب تلفیقی درسهای شیمی و فیزیک و ... با خداشناسی با هشتک خاطرات مربوط به تدریس هایم در موسسه قرآنی به قلم رفیق شیمی دان با هشتک مطالب مربوط به ماه محرم احادیث خاطرات درگیر شدن با بیماری کرونا با هشتک های نقد عرفان حلقه با هشتک های نقد بی تی اس و شاگردان هوادار بی تی اسی با هشتک خاطرات زنبورهای عسل
چند وقت پیش چندتا پست تو کانال گذاشته بودم با ام در مورد تکنولوژی و بحث های مرتبط با هوش مصنوعی و کارهای ایلان ماسک گفتگوهایی داشتیم. مایلید به مناسبت بحث، اونا رو بازنشر کنم؟؟🤔 یا نه ؟ حرفای جدیدمو بگم؟ اگه بدونم پیش خودتون میگید حرف برا گفتن نداره، تکراری ارسال میکنه😡😅 عمرا قبلی ها رو ارسال نمیکنم 😞😂 میرم حرف جدیدمو بگم.
یکی از عزیزانی که به شدت وارد بحث و گفتگو شده بود، همین شاگرد بود. گفتم در مورد دین، هر فکری و حرفی برای گفتن دارید، بفرمایید. گفت: من فکر می کنم انسانها نیازی به دین ندارند. گفتم: خوشحال میشم بیشتر توضیح بدی😊 گفت: بالاترین و بهترین دین، انسانیت است. انسان وقتی به فرزانگی برسد، دیگر نیازی به دین و جستجوی خدا نخواهد داشت و خودش میتواند از آینده هم خبر بدهد. با لبخند پرسیدم: انسان چگونه به فرزانگی می رسد؟ از چه راهی؟ 😊 ژستی علمی و روشنفکرانه گرفت و پاسخ داد: با مدیتیشن. و اینبار خودش با ولعی از سرِ اشتیاق ادامه داد: خانوم نمی دانم میدانید یا نه؛ ولی ما در بدنمان چندین چاکرا داریم که اگر بتوانیم به کمک مدیتیشن چاکراهای مورد نیاز را فعال کنیم، دیگر به فرزانگی رسیده ایم و نیازی به این حرفها و دین و ...نداریم. سعی میکردم قبل از اینکه خودم مستقیما جواب بدم، از بقیه شاگردان کمک بگیرم و ذهن اونها رو به چالش بکشم. رو به بقیه کردم و گفتم، چه نظری برای این حرفهای دوستتون دارید؟ بقیه دوستانش چون در این حیطه پاسخی نداشتند؛ همگی سکوت کردند. ولی من دقیقا میدانستم این حرفا از کجا آب میخوره...😍 قبل از اینکه بخوام نقدش کنم، اول باید اعتماد و توجه این شاگرد رو جلب می کردم؛ لذا گفتم بله عزیزم میدونم ما تو بدنمون 7 تا چاکرا داریم. و هر چاکرا در بخش خاصی از بدن وجود داره و اسم چاکرایی که با فعال شدنش انسان میتونه از آینده هم خبر بده، چاکرای آجنا یا همون چشم سوم هست که در بخش پیشانی قرار داره😊 اینا رو که ازم شنید؛ چون انتظار نداشت اینا رو بدونم، بیشتر مشتاق شد و تایید کرد حرفامو. گفتم تازه اون مدیتیشنی که گفتی، حرکات و نحوه تنفسی خاصی رو داره و با یه اصول و ترتیب و شماره های خاصی عمل دم و بازدم رو در مدیتیشن مدیریت میکنند😊 دهنش آب افتاده بود. گفتم حالا این مدیتیشن و چاکراها میدونی ریشه اش به کجا برمیگرده؟ کمی مکث کرد و گفت : نه نمی دانم. گفتم رد اینها رو ما در ادیان و عرفانهای شرقی مثل آیین هندوئیسم پیدا می کنیم. و شاید جالب باشد بدانی که هندوئیسم یک دین ساخته دست بشر است؛ ولی تو الان داشتی می گفتی انسان نیازی به دین ندارد!! انسان، لابد نیازی در درونش هست که فقط با دین برآورده میشه؛ و این فطری بشر هم هست؛ لذا همین هندوئیسم و بودائیسم و شمنیزم و ...هر مکتب بشریِ قابل نقدی که در جوامع انسانی به وجود آمده اند، بخاطر خطا در پیدا کردن آن تنها راه اصلی است. و اینگونه شد که این عزیز، جذب شد و بعد اتمام زمان کلاس، با یه کتاب تو دستش و با اشتیاق اومد جلو👇 @dar_entezare_ruyesh
خاطرات تدریس های مجازی از ابتدای کانال با هشتک فایلهای صوتی شرح دعای ابوحمزه ثمالی با هشتک نقد تجربیات نزدیک به مرگ با هشتک متن های ادبی یا طنز دست نوشته خودم با هشتک های
°•~🦋~•°
♥️ طنزهای مربوط به سفر یک روزه به مشهد مقدس با هشتک های و پست های امام زمانی با هشتک مطالب طنز و حال خوب کن با ماجرای چالش طنز با تصحیح ورقه های امتحانی خرداد ماه با هشتک نقد های مطلب منسوب به دکتر شریعتی با هشتک نقد سوگل مشایخی با هشتک نقد تکنیک مولتی میلیاردر با هشتک نقد کلیپ استاد در شرح شب های قدر😏 با هشتک درسهایی برگرفته از قرآن با هشتک درسهایی از اهل بیت علیهم السلام با هشتک مطالعه معرفی و مطالب مربوط به شاگرد عصیانگر با هشتک معرفی و مطالب مربوط به شاگرد مدیتیشنی با هشتک خاطرات و ماجراهای تدریس در مدرسه با هشتک خاطرات مربوط به خودم با هشتک شعرهای طنز یا مناسبتی و .. معرفی کتاب های مناسب یا برشی از برخی کتاب ها با هشتک پاسخ به پیام های شما با هشتک شعر و مطالب ارسالی از طرف اعضای کانال با هشتک معرفی و کتاب ها و مطالب مربوط به استاد صفایی با هشتک های و تصاویر گرفته شده توسط ادمین از طبیعت به همراه جملات ادبی با هشتک پاسخ به شبهات با هشتک شهید چمران و سایر شهدا با هشتک های و موسیقی های ناب و شنیدنی با هشتک مطالب مربوط به رفیق شیمیدان عرب زبان با هشتک و و طنزهای مربوط به معرفی رفیق شیمیدان با هشتک کلیپ ها با هشتک مطالب مربوط به سفرهای مشهد و مربوط به امام رضا علیه السلام با هشتک مطالب تلفیقی درسهای شیمی و فیزیک و ... با خداشناسی با هشتک خاطرات مربوط به تدریس هایم در موسسه قرآنی به قلم رفیق شیمی دان با هشتک مطالب مربوط به ماه محرم احادیث خاطرات درگیر شدن با بیماری کرونا با هشتک های نقد عرفان حلقه با هشتک های نقد بی تی اس و شاگردان هوادار بی تی اسی با هشتک خاطرات زنبورهای عسل
من هنوز از عمل زیبایی بینی و ..فارغ نشده 😩 و همچنان با علاقه و شدت و همت بیشتر در کار بازار و تجارت و فارکس است اولویت اول زندگیش، همون فارکس و معاملات ارز و..است. میگه با پول میشه تکه ای از بهشت رو در همین دنیا خرید😊 یعنی دنبال بهشتی در این دنیا و از جنس این دنیاست‼️ برای او که با ادبیات بازار و سود و زیان و ...مانوس است و حتی کتابهایی در حوزه معامله و تجارت می خواند، وقتی دیدم تنور ، داغه منم نون رو چسبوندم😊 اگه گفتید چیکار کردم⁉️ دیل کارنگی میگه: برای راه یافتن در دل هر کس باید از چیزی سخن گفت که محبوب اوست؛ ولی من از چیزی که محبوب خداست، با ادبیاتی که محبوب شاگردم بود، سخن گفتم😊 کتاب "رشد" استاد را معرفی کردم😍 چون می خواستم او را متوجه بازار بزرگتری بکنم که هر آن در این بازار ، دارد معامله ای می کند، چیزی از دست می دهد و هیچ به دست نمی آورد😥 سوره عصر را برای بحثی فراتر از متن درسی برگزیدم😍 خوراک روح او بود و اگر من از کنارش بی اعتنا رد میشدم، چه بسا به این زودی ها متوجه این بازار بزرگتر نمیشد☺️ گرچه آنگونه که باید، اهل فکر در حوزه دین نیست؛ ولی روی تابلو سوره عصر را نوشتم و تدبری بر این سوره را توضیح دادم. درسهای بلاد ایمان(موسسه قرآنی ) را در بلاد کفر(کلاسهای دین و زندگی )، بازگو می کردم، باشد که ایمان بیاورند😅 یادم هست که من مامور به انجام وظیفه هستم و هدایت دل ها و فکرها، کار خداست❤️ @dar_entezare_ruyesh