eitaa logo
در حرم یار
1.4هزار دنبال‌کننده
270 عکس
28 ویدیو
2 فایل
کانال جلسات استاد سیدعلی سیدعربی پیرامون مباحث و آثار آیت الله محمد شجاعی رضوان الله تعالی علیه و بزرگان اخلاق و عرفان اسلامی نشر و نسخه برداری از مطالب با ذکر کانال و منبع آن بلامانع است
مشاهده در ایتا
دانلود
(ره) انسان بعد از یقظه، بعد از توبه، بعد از انابه مراقبت را که شروع کرد و به مرحله‌ی طلب که وارد شد در مرحله‌ی اوّل یک تصمیم کلی و قصدی را در پیش می گیرد یعنی از آن لحظه که شخص بیدار شده، توبه کرده، انابه کرده، رو به خدا آورده و از راه‌های قبلی برگشته و به سوی مقصد متوجّه شده از آن لحظه که متوجّه شده شب و روز باید در حرکت به سوی مقصد باشد یک تصمیمی گرفته بر این‌که دل از همه چیز بردارد، چشم از همه چیز بپوشد و به معنی صحیح کلمه، جز یک مقصد مقصد دیگری نداشته باشد یعنی واقعاً سالک وقتی به باطن خود مراجعه کند این حالت را باید بیابد که دیگر از همه چیز إلی الأبد چشم پوشیده، منصرف شده و دنبال یک مقصد که مقصد اصلی و آن لقاء ذات مقدّس حق است، می باشد این حالت را خود در باطن خود باید بیابد، این معنای قصد در سلوک است می‌خواهیم ذهن شما روشن بشود که قصد چه بود، وقتی سالک به باطن خود مراجعه می‌کند به قلب و درون خود مراجعه می‌کند و بررسی می‌کند این حالت را می‌یابد که جدّاً دیگر چیزی نمی‌خواهد، تصمیم گرفته از همه چیز دست بردارد، مقصدی ندارد، مقصودی ندارد، محبوبی، مطلوبی، آرزویی، چیزی نمی‌خواهد دیگر، تصمیم گرفته إلی الأبد روزه بگیرد تا در وقت خود افطار کند، ( روزه از آنچه که تا به حال می‌خواسته و مردم می‌خواهند و این هم می‌خواسته، و برای او مقصد و آرزو بوده و با آن‌ها خوش بوده، و با آن‌ها مأنوس بوده، الی الابد از اینها روزه می‌گیرد تا زمان افطارش برسد ) این‌چنین آدمی صاحب قصد است که یک حالت مشکل و یک قدم مشکل در جای خود است یعنی انسان خود وقتی به باطن خود مراجعه کرد بیابد که جدّی است، از خود قبول کند که جدّی است و چیزی را نمی‌خواهد، چشم از همه چیز پوشیده گفتیم که ما در همین جاها معمولاً مشکل داریم، در همین تصمیم اوّل نمی‌توانیم واقعاً تصمیمی بگیریم که موقع بررسی از خود قبول بکنیم که دیگر همه چیز را کنار گذاشتیم، معمولاً ما می‌خواهیم خدا خواستن و خدا یافتن و چیزهای دیگر را در خود جمع کنیم اما این شدنی نیست حالت ما این‌چنین است که وقتی به درون خود مراجعه می‌کنیم می‌بینیم که نمی توانیم از همه چیز یک دفعه چشم بپوشیم، راضی نمی‌شویم از خیلی چیزها دست برداریم و دل برداریم، هنوز قصد تحقّق پیدا نکرده، قصد آن است که انسان خود بیابد که یکسره همه چیز را کنار گذاشته، این قصد مشروعاً مراتب و درجاتی دارد و به یک نظر واقعاً مشکل اساسی است... Eitaa.com/darharameyar
«وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا» ✅با فرزندان آسان بگیرید حضرت يعقوب ع همه‌ي بچه‌هايش را بخشيد. گفتند: «يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا» غلط كرديم تو را گريانديم. كورت كرديم. در فراغ يوسف آب شدي. ما يوسف را در چاه انداختيم. ببخش! فرمود : مي‌بخشم. فرزندان وقتی هرخطایی میکنند ببخشید نه اين ديگر پسر من نيست دختر من نیست. مديريت را از خدا ياد بگيريد. حضرت يونس ع يك ترک اولی داشت كه خدا خوراك نهنگش كرد. در دل نهنگ اعتذار کرد که «سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نجََّيْنَاهُ مِنَ الْغَم‏» خدای متعال دوباره پيغمبرش كرد دوباره مسئوليت به او داد. اينطور نيست كه اگر كسي يك خطایی کرد براي هميشه بايد او را سه طلاقه كرد. ✅با همسرتان آسان بگیرید «لا تُضآرُّوهُنَّ» (طلاق/6) به خانم خودتان ضرر نزنید لِتُضَيِّقُوا» (طلاق/6) خانم را در مضيقه نياندازيد. «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف‏» (نساء/19) زندگي‌تان روان باشد... ✅با دشمنان آسان بگیرید پيغمبر اکرم ص روز فتح مكه فرمود : همه‌ي مردم مكه را يكجا بخشيدم. يك شهر را در يك لحظه بخشيد. حالا در جامعه اسلامی ما والدین فرزندان را نمی بخشند اقوام اقوام را نمی بخشند همسایه همسایه را همکار همکار را همسر همسر را مگر شما امت پيغمبر نيستيد؟ پيغمبر ما در يك آن همه مردم مكه را بخشيد. نبخشيم در قيامت گير هستيم. ✅در عبادت آسان بگيريد. اگر حال دعا نداريد مفاتيح را ببند. آن مقداري كه حال داري بخوان. به خودت تحميل نكن. به خودت سخت نگير به شرطی که تلاش کنی که به تدریج حال مناجات کسب کنی و این موضوعِ کسالت بهانه و ادامه دار نباشد ✅در رفتارها آسان بگیرید در امورات زندگی مثل خوراک، پوشاک، مسافرت، مهمانی دادن، مهمانی رفتن، هدیه دادن، ازدواج و ... آسان بگیرید زندگی ها پرخرج و بی خیر نباشد مخارج زائد و فراوان زندگی و زرق و برق های بی دلیل چنان بر دوش سرپرستان خانواده ها سنگینی می کند که موجب پیری زودرس و انواع و اقسام بیماری های روحی و جسمی می شود و از سوی دیگر منجر به غفلت از نیازمندان و کثرت جمعیّت ایشان می گردد. به راستی چرا نباید ساده زندگی کرد؟ چرا انسان به قدری خودخواه و اسیرِ بازی دنیا می شود که حتّی به خاطر سلامتی اطرافیان و یا کمک به نزدیکان نیز حاضر نیست تا قدری از مخارج زائد زندگیش را کم کند؟ چرا صدای رنج و گرسنگی ایتام و فقرا و یا آثار شکستگی سرپرستان خانواده به خاطر کار و دغدغه فراوان، وجدان خوابمان را بیدار نمی کند؟! به قدری دنیا و جلوه های دل فریبش ما را به خود مشغول ساخته که فرسنگ ها از مرز انسانیّت و کمال فاصله گرفته ایم و چنان در خواب غفلت فرو رفته ایم که گوئی تنها مرگ ما را از این رؤیای شبانه بیدار می سازد اگر انسان سهل الامر و خفيف المؤونه شد كارهاى او را خداوند سريع سامان مى‏دهد، گاهى انسان تعجب مى‏كند از بعضى افراد كه چگونه كارهاى زندگى آنها سريع و راحت حلّ مى‏شود، گويا دست خداوند قبل از رسيدن او گره را باز كرده است... Eitaa.com/darharameyar
12.mp3
6.88M
دروس مجازی سال ۱۳۹۹ شب دوازدهم ماه مبارک رمضان استاد سیدعلی سیدعربی (تقوی) مدت زمان ۳۰ دقیقه Eitaa.com/darharameyar
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَحَنَّنْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ سَلِّمْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ وَ بَارَكْتَ وَ تَرَحَّمْتَ وَ تَحَنَّنْتَ وَ سَلَّمْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ eitaa.com/darharameyar
(ره) شما می‌توانید بگویید که مثلاً اگر 40 سال، 30، سال، 50 سال داشته باشید از این سالها که چندین هزار ساعت می‌شود چند ساعت آن را به ذکر بوده‌اید؟ و باقی آن را در غفلت؟ تخمین که می‌توانید بزنید آن ساعاتی را که در حال ذکر بوده‌اید در برابر آن ساعاتی که به غفلت گذشته است، چقدر بوده است ؟ اعمال من و شما همین است یا ذکر یا غفلت یکی از آن‌ مراحل ذکر بوده یعنی یاد خدا، حالا نماز بوده، دعا بوده، یاد خدا، یکی از مراحل هم غفلت بوده، این ساعات و لحظات غفلت شما در مقایسه با ساعات ذکر و یاد شما از خدا کم بوده یا زیاد ؟ زیاد بوده زیاد اکثر عالم شما غفلت است یا ذکر است؟ غفلت حالا من چیزهای بد و حرام را نمی‌گویم، اعمال مباح و خوب را می‌گویم، چیزهایی که هیچ کس ما را در برابر این اعمال که مرتکب شده‌ایم و اینکه چرا از خدا غافل شده‌ایم، ملامتی نمی‌کند، خود ما هم ملامت نمی‌کنیم، 30 سال عمر شما جز معدود لحظه‌ها که به یاد خدا بوده‌اید باقی آن غفلت بوده، 30 سال ممتد عالم ظلمت و تحیّر، آیا این غفلت ها صورت غیب و ملکوتی دارد یا ندارد؟ دارد حالا گوشه‌ای از آن را من به شما می‌گویم، می‌خواهید بدانید غیب غفلت چیست؟ ملکوت غفلت چیست؟ که عالم قیامت غیب آن لحظه‌ها را به ما خواهد داد غیب آن ظلمت است و تحیّر، وحشت است و سرگردانی و چیزهایی که نمی‌شود گفت، من و شما اگر در یک بیابان تاریکی قرار بگیریم که هیچ روشنایی نباشد و تنهای تنها باشیم و دستمان هم به جایی نرسد می‌ترسیم حالا در این ظلمت این‌جا، نه طلمت قیامت ظلمت آن‌جا اصلاً قابل مقایسه با ظلمت اینجا نیست چیز دیگری است، به شما توصیه می‌کنم که از خدا بخواهید خدایا ما را از خیالات نجات بده، به ما خوف عنایت کن، به ما تنبّه عنایت کن و ما را بیدار کن. توصیه می‌کنم گناه نکنید همه‌ی این‌ها می‌گذرد، آن کسی که شب و روز به لذّت گناه مشغول است آن هم به قیامت خواهد رسید، ما هم خواهیم رسید در آن لحظه هردو با هم یکی هستیم، چیزی به دست او نمانده، چیزی هم از دست ما نرفته، این‌طور است... Eitaa.com/darharameyar
فضای تربیتی باید بر اساس محبت باشد یعنی اگر پدر و مادر بخواهند در تربیت موفق باشند، واقعا باید به ایجاد فضای محبت توجه کنند و در فضای محبت سعی کنند بچه را جذب شخصیت خودشان بکنند ولی اگر بخواهند از خودشان یک شخصیت تندی را خلق بکنند و نیاز عاطفی برای همسر و فرزند فراهم نکنند ،به بن بست میرسند همسر در خانه کار کرده و نیاز دارد که وقتی همسرش وارد خانه می شود برایش مرد باشد، تکیه گاه باشد، با او حرف بزند، توجه کند،درد او را بدون اعتراض فقط شنوا باشد و... خانواده ی کریم آن خانواده ای است که مرد برای همسرش در منزل مرد باشد و برای فرزندانش پدر زن برای همسرش مایه آرامش باشد و برای بچه ها مادر هر کس در جایگاه خودش باشد اولین فضا برای این کارها فضای محبت است پس اصل اول این است که فضای خانواده را فضای عشق قرار دهید قرآن در مورد تشکیل خانواده به همین عنصر اشاره می کند و می فرماید ازدواج کنید که به آرامش برسید و با همسر خود به مودت رفتار کنید اولین پایگاه و فرصتی که باید درمحیط خانواده باشد پایگاه محبت است بخش عظیمی از انحرافات بخاطر کمبودهاست همسر تشنه محبت است فرزند تشنه محبت است وقتی جوان احساس کمبود و کسری محبت دارد ، یک لبخند انحرافی در کوچه و بازار جوان را منحرف می کند چون تشنه ی محبت است می خواهد والدین به او نگاه کنند، لبخند بزنند، کنار همدیگر بنشینند و صحبت بکنند و با هم صمیمی باشند وقتی ما این نیاز را برطرف نکنیم چه اثری دارد؟ اگر من نمی توانم به بچه هایم محبت کنم ، بروم از کارشناس سوال کنم که من بعنوان یک پدر یا مادر، وظیفه ام در ارتباط با فرزندم چیست وظیفه ام در مقابل همسرم چیست اینها را امام صادق (ع) جزء اصول اخلاقی دین ما می داند . و می فرماید که باید اینها را دنبال کنید. فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ». حضرت فرمود : اگر کسی این کار را نکند خدا روز قیامت او را وارونه نگه می دارد تا که چهره اش سیاه شده و از ترس و وحشت سیاهی چشمش کنار رفته و سفیدی، چشمش را گرفته و دو دستش به گردنش بسته شده، پیام می آید که این انسان خیانت به خدا و پیامبر کرده است بعد دستور داده می شود که به آتش جهنم فرستاده شود چرا؟ چون نیاز عاطفی دیگران را برطرف نکرد در حالیکه برایش امکان داشت نیاز مالی دیگران را برطرف نکرد در حالی که برایش امکان داشت... و به اومی گویند که تو به خدا و پیامبر خیانت کردی زیرا خدا و پیامبر این فرصت ها را ایجاد کرد تا جامعه اسلامی با گره خوردن دلها زیبا شود اما این پدر و مادر نسبت به فرزند یا این شخص نسبت به مومن دیگر یا فرزندان نسبت به پدرو مادر یا همسر نسبت به همسر در آن جایگاه حقوقی شان قرار نگرفتند، وظیفه شان را انجام ندادند و در نتیجه جامعه اسلامی آن کرامت لازم را پیدا نکرده و خانواده آن عزتمندی زیبا را پیدا نمی کند و وقتی این اتفاق نیفتاد در واقع خیانت به خدا و پیامبر میشود یعنی گاهی اگر ما یک لبخند نزنیم خیانت به خدا و پیامبر می کنیم زیرا خدا دین را برای ارشاد انسانها آورد من با یک لبخند می توانم جوان را جذب کنم ولی این کار را نکردم و باعث انحراف این جوان شد این جوان به جای اینکه یک رویکرد کریمانه، اخلاقی، زیبا و الهی پیدا کند، به این مسائل پشت کرد و منحرف شد و در نتیجه دین خدا روی زمین ماند من می توانم همسر را جذب شخصیت خودم بکنم و یک محبت سالم را به او تلقین کنم اما نکردم من میتوانم فرزندم را که در زندگی شکست خورده از زمین بلند کنم، شماتت نکنم، واکنش احساسی خودم را سرکوب کنم تا دردی به دردهای او اضافه نکنم، اما نکردم، همین ها است که چهره ی انسان را در قیامت سیاه می کند، دستش را به گردنش آویزان می کند به او میگویند تو که می توانستی از طریق اعمال محبت ،و یک عاطفه ی زیبا و احترام گذاشتن به همسرت به فرزندت عواطف روحی آنها را تامین کنی، چرا این کار را نکردی؟ این فضا را می‌توانستی ایجاد کنی ولی نکردی حرف خدا و پیامبر زمین گذاشته شده و بخاطر این در قیامت محاکمه می شوی یکی از عناصر کرامت خانواده عنصر محبت و تامین نیازهای عاطفی است مسلمانیِ ما مگر فقط به نماز و روزه و حجاب و طهارت است تعجب میکنم از این سجاده نشین ها که تا سحر عبادت میکنند و یک دست قرآن و یک دست مفاتیح و مرتب جلسات می آیند و می نویسند و پیاده سازی می‌کنند و... ولی چنان دچار مکر خفی شیطان میشوند که شیطان با همین مشغولیت های دینی آنها را از بسیاری از وظایف غافل میکند شیطان برای انحراف و غفلت اهل ایمان از همان طریق ایمانشان وارد میشود خواهر گرامی، برادر عزیز، اسلام برای لحظه لحظه زندگی و موقعیت های مختلف دستور و برنامه همان لحظه و جایگاه را دارد، نماز و روزه آن تمرّد را جبران نمی‌کند نفرموده که تنها با قرآن خواندن و نماز خواندن و زیارت و... نجات پیدا میکنی!! Eitaa.com/darharameyar
13.mp3
6.98M
دروس مجازی سال ۱۳۹۹ شب سیزدهم ماه مبارک رمضان استاد سیدعلی سیدعربی مدت زمان ۳۰ دقیقه Eitaa.com/darharameyar
(ره) همه ما شنیده‌ایم که بر اساس روایات وارده در ماه مبارک به ضیافت و مهمانی حق دعوت شده‌ایم خدا مهمان کرده صاحبخانه هم اوست اما این چه مهمانی است که هیچ چیز نخور و از همه چیز دست بردار چه مهمانی که آنچه به تو حلال کرده‌ایم و می‌توانی استفاده کنی و مال خودت هست و مشروع هست حرام نیست، نخور ننوش چرا نخورم؟ این چه عبادتی است؟ ضیافت این در کجاست؟ اگر تأمل کنید تأمل شما خیلی چیزها را روشن می‌کند البته در مقام تأمل هم باید متضرع باشیم و از خدا بخواهیم که خوب بفهمیم اولین نتیجه‌ای که این تأمل به ما می‌دهد همان است که ارباب ذوق و اهل باطن از این عبادات می‌فهمند که روح مسئله در عبودیت و اصل آن این است که انسان از غیر او دل بردارد ولو مباح باشد اگر این عبودیت مطلوب حضرت حق نبود روزه هیچ مفهومی نداشت اینکه برای رضای خدا مال حلال خود را نخوری برای رضای خدا آنچه خوشت می‌آید را ننوشی برای رضای خدا آنچه نفست می‌خواهد را استفاده نکنی اینها به این معناست که به رضوان خدا با این عمل نائل می‌شوی که نخوری و آنچه مشروع و مباح است انجام ندهی آب کم جوی تشنگی آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست در همه عبادات این معنا کاملاً روشن است اگرچه ضیافت الله بودن معنایش از این عمیق‌تر است می‌فرماید اگر شما نخورید و نیاشامید مهمان خدا هستید یعنی آن وقت که نمی‌خورید در واقع می‌خورید و بهتر از آن آب را می‌نوشید ضیافت اینگونه است در پشت پرده سیرابی هست که بعداً به ظهور خواهد رسید سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا Eitaa.com/darharameyar
اجالتا گفتیم توحید ذاتی به این معناست که خدا یگانه است و دوئی بردار و تعددپذیر نیست، خداوند در ذاتش واحد و متعالی است، چیزی با او نه مشارکت دارد و نه مشابهت شنیده اید که گفته میشود خدا یکی است اما نه به معنای یک عددی یکی از معانی توحید اینست که ما به وحدانیت خدا معتقد باشیم یعنی خدا خدای واحد است اما این واحد بودن به معنای یک عددی نیست اگر واحد را که به زبان عربی است به معادلش در فارسی (عدد یک) معنا کنیم یعنی یک عددی آنوقت به مشکل برمیخوریم افتادیم به وادی شرک و از توحید دور افتادیم اگر شما هم منظورتان از وحدت خدا و یکی بودن خدا همین باشد ، بدانید که در مرتبه خودتان کافرید . ما در این عالم یک واحد عددی داریم و یک واحد نوعی که هیچکدام از این ها را نمیشود به خدا نسبت داد و تشبیه کرد وقتی میگوییم یک انسان، یک کتاب، یک میز، یعنی میشود دومین انسان یا دومین کتاب یا دومین میز را برای آنها فرض کرد حالا چه وجود خارجی داشته باشد چه نداشته باشد فرضش محال نیست میشود بوجود بیاید ولی وقتی در مورد خدا میگوییم واحد است دیگر واحدی نیست که دومی برایش فرض بشود چرا؟ چون وجود وهستی بینهایت است، مطلق است، نامحدود است، برای یک نامحدود نمیشود دویی فرض کرد چون آن وقت دیگر اسمش نامحدود نمی‌شود بلکه می‌شود محدود.... الان من یکی هستم من واحدم درست است؟ واحدم، یکی هستم، خدا هم واحد است، یکی است فرق بین واحد بودن من با واحد بودن خدا چیست؟ من یکی هستم، واحد هستم، شما هم یکی هستید، واحد هستید اما من یک واحدی هستم که شما هم به عنوان یک واحد می‌توانید کنار من باشید دو واحد کنار هم پس واحد و یکی و تنها بودن من مانع از تحقق واحد بودن و یکی بودن شما نیست این نوع واحدیت میشود وحدت عددی یا (یکِ عددی) اینجا یک میز است، یک میز (یک عدد) اما جا برای یک میز دیگر هم اینجا هست یعنی میشود کنارش گذاشت ‌ این نمونه ها وحدت‌های عددی هستند حالا بگویید چرا من یک واحدی هستم که با وجود یکی بودن ولی جا برای وجود یک واحد دیگر گذاشته ام؟ چرا یک میز با اینکه یک عدد است یکی بیشتر نیست اما جا برای یک عدد دیگر کنار خود گذاشته است؟ چون من محدودم یک فضای خاصی را اشغال کردم شما نیز همینطور یک میز هم همینطور یک صندلی همینطور و.... انسان محدود است میز هم محدوداست صندلی محدود است هر کدام یک جایی را اشغال کرده اند به صورت محدود ولی جا برای دیگری هم گذاشته اند پس ما واحدهای عددی هستیم جا برای واحدهای دیگر می‌گذاریم چون محدود هستیم اما آیا خدا هم واحد عددیست جا برای یک خدای دیگر هم هست؟ خیر چرا؟ چون خدا فرقی که دارد این است که نامحدود است نامحدود جا برای موجود دیگر نمی‌گذارد نامحدود یعنی چیزی که شما هر جای عالم بروید با او مواجه می‌شوید بینهایت و نامحدود همه جا هست همه جا را اشغال کرده جای خالی برای چیز دیگری نیست نامحدود یعنی هیچ جای خالی برای هیچ موجودی نگذاشته همه جا را پر کرده یعنی به آسمان‌ها اگر بروید اعماق زمین اگر بروید لای انگشتان دست، داخل سلول‌ها، لای برگ درختان، درون دیوار، درون اتم‌ها، در عوالم دیگر، در کهکشان‌ها، همه جا را وجود خدا پر کرده پس خدا یک واحدی است که چون نامحدود است جا برای یک موجود دیگر نگذاشته خدا وحدتش می‌شود وحدت حقیقی برای ما می‌شود وحدت عددی که محدود است پس خدا یکیست من هم یکی هستم از این میز هم یکی هست منتها یکی بودن خدا با یکی بودن من فرق دارد با یکی بودن میز فرق دارد او یکی است که جا برای موجود دیگر باقی نگذاشته همه جا را پر کرده.... Eitaa.com/darharameyar
رواست گر من از این غصه خون بگریم،خون سزاست گر من از این غصه، زار گریم، زار Eitaa.com/DarharameyarAdmin
14.mp3
6.86M
دروس مجازی سال ۱۳۹۹ شب چهاردهم ماه مبارک رمضان استاد سیدعلی سیدعربی مدت زمان ۳۰ دقیقه Eitaa.com/darharameyar
هردوگون زنبور خوردند از محل لیک شد زان نیش و زین دیگر عسل یک زنبوری شهد گیاه را خورد وتبدیل کرد به عسل آن یکی خورد و تبدیل شد به زهر و نیش و سم هردوگون آهو گیا خوردند و آب زین یکی سرگین شد و آن مشک ناب یک آهویی علف بیابان و آب میخورد تبدیل به سرگین می‌شود و یک آهویی همان آب و گیاه را میخورد تبدیل به مشک ناب می‌کند یک خاکی نور وآب وهوا را میگیرد گُل می‌شود یک خاکی همان نور و آب را میگیرد خار می‌شود، علف میشود باران روی گُلی می‌ریزد بوی عطرش را در می‌آورد همان باران و رحمت خدا روی قازورات می‌ریزد بوی تعفّنش را بیرون می ریزد ذات انسانها باهم فرق میکند قلبها فرق میکند یکی خراب است یکی سالم یکی تزکیه کرده یکی رها کرده هرکس با توجه به ذات خودش آنچه را از رحمانیت خدا میگیرد یا تبدیل به نور میکند یا تبدیل به ظلمت این خورَد گردد هم نور خدا آن خورَد گردد پلیدی زو جدا این غذا میخورد درونش تبدیل به نور می‌شود آن یکی همان غذا را میخورد تبدیل به بغض می‌شود، تبدیل به کینه می‌شود تبدیل به حسد میشود این خورَد زاید همه بخل و حسد آن خورَد زاید همه نور خدا یکی با چهره انسانی محشور می‌شود آن یکی با چهره و دست و پای حیوان محشور میشود بعد هردو هم می‌گویند ما که در یک زمین بودیم از یک آب و خاک و هوا تغذیه کردیم چرا یکی شد دست و پای انسانی آن یکی شد دست وپای حیوانی ذات خراب بود درون خراب بود درون را درست کنید آقا درون را، قلب را ... Eitaa.com/DarharameyarAdmin
15.mp3
7.44M
دروس مجازی سال ۱۳۹۹ شب پانزدهم ماه مبارک رمضان استاد سیدعلی سیدعربی مدت زمان ۳۲ دقیقه Eitaa.com/darharameyar