eitaa logo
پژوهش‌های علم دینی و فقه نظام
208 دنبال‌کننده
117 عکس
28 ویدیو
96 فایل
گفتگو در مبانی و مسائل علم دینی (با تمرکز بر علوم اجتماعی) و فقه نظام رویکرد: بلاگری به آسیب بدنه انقلابی بدل شده؛ اولویت، «تولید علم» و «کنشگری میدانی»است.
مشاهده در ایتا
دانلود
پژوهش‌های علم دینی و فقه نظام
بسم الله الرحمن الرحیم محضر محترم نمایندگان مجلس شورای اسلامی - دام تاییداتهم با اهداء سلام، مو
کسانی که حوزه مرده را حوزه خوب می‌دانند و اظهارنظر کارشناسی را برای حوزویان نمی‌پسندند قطعاً از این بیانیه نگران خواهند شد.
تفاسیر کارشناسی از خانواده و خانواده ایرانی را در چهار رویکرد می‌توان تقسیم کرد: ۱. تحلیل کلان و بر اساس آمار و پیمایش‌ها. دستگاه‌های اجرایی به این رویکرد علاقه بیشتری دارند. ۲. تحلیل آسیب‌شناختی: روان‌کاوی و مددکاری با این رویکرد بیشتر مرتبط است. ۳. تحلیل میدانی، عمومی و خرد که بیشتر به پژوهش‌های موردی و محلی می‌پردازد. معمولاً فصلنامه‌های علوم اجتماعی چنین اند. ۴. تحلیل نظری: مانند مناسبات جنسیت و خانواده ویژگی مطلوبی که همایش خانواده مقاوم پس از پیش‌نشست‌‌های متعدد و در نشست‌های دو روز آتی دارد گردهمایی نخبگان حوزه خانواده با رویکردهای گوناگون است و این تبادل نظر در حل مسائل جاری به شدت ضروری است و نه آن‌که به دفع یکدیگر انجامد. @darsgoftar1
انسجام اجتماعی، ولایت فقیه و رسالت جامعه‌شناسی در حالی که مرگ رئیس جمهور در هر کشوری از زمینه‌های جنگ احزاب و فروپاشی سیاسی اجتماعی می‌تواند باشد و در حالی که بعضی جامعه‌شناسان همین دو سال پیش، پرکار و مداوم به تحلیل می‌نشستند و از توده‌ای شدن جامعه، تفاوت فرهنگ رسمی و فرهنگ واقعی و در راستای فروپاشی اجتماعی بحث می‌کردند، اما اکنون، هم انسجام اجتماعی و سیاسی به شکل فزاینده‌ای نسبت به پیش از خود بروز پیدا کرد و کسانی که انتخابات ۴۲ درصدی مجلس را مشارکت منفی مردم علیه نظام می‌دانستند، اکنون در برابر حضور چند میلیونی پیوند مردم و حاکمیت در اعم از فضای حقیقی و فضای مجازی ساکت نشسته‌اند. این انسجام و مشارکت مثبت، یک طرف، نظام سیاسی را هدف گرفته و در طرف دیگر، پیوند با روحانیت سیاسی: اقتدای میلیونی به ولی فقیه در نماز میت و تشییع میلیونی رئیس جمهور روحانی. این‌که این روزها برخی مردم ابراز پشیمانی از نگرش منفی نسبت به رئیس‌جمهور شهید می‌کردند از ویژگی‌هایی است که در این کنش متقابل نمی‌توان نادیده گرفت. در تحلیل جامعه‌شناختی مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی باید به انسجام سیاسی سیّال قائل باشیم؛ انسجامی که در دوگانه مدیر شایسته و مدیر ناشایسته قرار می‌گیرد و بر اساس سطوح انتظارات عمومی پیوسته در حال بازتعریف است. این دوگانه به خوبی در آموزه‌های امامین انقلاب از ابتدا مشهود بوده است. بنابر این، کاهش مشارکت در انتخابات یا کاهش ابراز علاقه به دین سیاسی در پیمایش‌ها معنای مستقلی از این واقعیت اجتماعی که گفته نشد ندارد و واکنش احساسی ناشی از سردرگمی در دستیابی به انتظارات است. @darsgoftar1
«زمان اجتماعی»، زمان به معنای زمان یونیورسال نیوتونی یا هر زمان فیزیکی و فلسفی دیگر نیست. در اینجا ما زمان را به معنای «شدن» می‌فهمیم. به این دلیل از قید اجتماعی استفاده می کنیم که از «شدن حیات و پدیده‌های اجتماعی» حرف می‌زنیم. زمان اجتماعی، ظرف آگاهی و کنش اجتماعی است. در واقع آنچه ملاک فهم ما در «زمان اجتماعی» است، آن دسته از قواعد تنظیمی هستند که فهم تحول و شدن پدیده‌های جمعی را به شیوه‌ای خاص سازمان می‌دهند. (علی اصغر اسلامی تنها) https://eitaa.com/hamshenasi @darsgoftar1
28.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انقلاب اسلامی و بازیابی مفهوم «مردم» سیدحسین شهرستانی مسئله «مردم»‌ و «دولت‌داشتن» اگرچه در سیاست ایرانی مسبوق به سابقه است، اما در دوره معاصر و طرح امام خمینی در انقلاب اسلامی، شکلی متفاوت از گذشته دارد. این طرح آنگونه که سیدحسین شهرستانی اینجا می‌گوید، نحوی پیوستگی بین دین و مردم و در نتیجه سیاست برقرار می‌کند. در لحظه شکل‌گیری انقلاب، مناسباتی پا می‌گیرد که مفاهیمی مانند «مردم»، از آن ما می‌شوند، این امر نحوی بازیابی مردمی الهیات و حتی بازیابی حقیقت آن است. ble.ir/simafekr_com @darsgoftar1
چندی پیش مقاله‌ای از بنده درباره مشارکت اجتماعی منتشر شد که در فهم چگونگی انتخابات قدری مؤثر است. انتخابات یکی از صور مشارکت اجتماعی است‌؛ لیکن اگر در چارچوب اجتماعی مشارکت در سطح کلان فهم نشود تحلیل جامعی نمی‌توان به دست داد. این پژوهش که بر اساس روش تحلیل اجتهادی استقرائی، به مطالعه امر اجتماعی پرداخته است، بررسی‌هایی در عوامل و زمینه‌های مشارکت اجتماعی به طور عام انجام شده است. @darsgoftar1
پس از سیاست های انقباضی دولت های پنجم و ششم و کاهش سبد خانوارها، در سال ۷۶ مشارکت در انتخابات ماهیت جدیدی پیدا کرد و مفهوم رأی اعتراضی در تضادی سیاسی شکل گرفت؛ مردمی که از سیاست‌های دولت سازندگی ناراضی بودند، برای جلوگیری از امتداد دولت وقت با ریاست ناطق نوری، به خاتمی رأی دادند. همین اتفاق در سال ۸۴ رأی به احمدی نژاد بود که مجدد در برابر همان هاشمی و همچنین خاتمی به عنوان دو سیاست شکست‌خورده قرار داشت. سال ۸۸ و ۹۲ هم چنین بود. اما از سال ۱۴٠٠ می‌توان گفت رأی اعتراضی دچار فروخوردگی شده و اثر سیاسی‌اش را از دست داده، به عدم مشارکت تبدیل شده است؛ دیگر آلترناتیوها تغییر کرده است. مشارکتی که بر اساس فرار از گذشته باشد یک جا متوقف می‌شود. همانطور که پیشتر گفتم با گونه‌ای انسجام سیاسی سیال روبه رو هستیم. تا «عامه مردم» ارزش تحلیل نزد اصحاب علوم انسانی نداشته باشند و در نزاع قدرت، ابژه عقلانیت صوری سیاستمداران باشند نمی‌توان به پیوست مردمی در فضای نخبگان_حاکمان و در نتیجه انسجام سیاسی متعادل امیدوار بود. احساس ناکامی در انتظارات عمومی را از چهار عامل می‌توان درنظر گرفت: یک عامل، انتظاراتی است که از آرمان‌های انقلاب اسلامی برخاسته است، معلم آن، امام خمینی و شاخص عمده اش عدالت اجتماعی است. عامل دوم، روایت‌های جذاب و غیر واقعی از غرب و ایجاد انتظارات واهی است که نه تنها رسانه‌های برون مرزی، بلکه برخی نخبگان و اساتید مطرح دانشگاه هم به آن دامن می‌زنند و وقتی هم با برخی از این عزیزان قدری وضعیت‌های سیاسی و اقتصادی را مقایسه می‌کنیم با پرخاشگری عبور می‌کنند. عامل سوم، شخصی شدن امر سیاسی به نسبت جلب منافع است. کارگری که در دوران شهید رئیسی به کار برگشته به مشارکت بازمی‌گردد و مستأجری که با افزایش تورم ناشی از آزادسازی قیمت‌ها برای رهن و اجاره به مشکل خورده، ناراضی از انتخابات است. و عامل چهارم، صنعت فرهنگ و رسانه است؛ آن‌گاه جنجال به راهبردی برای تعیین ارزش خبری تبدیل می‌شود و چون اخبار مثبت، جنجالی نیستند نادیده گرفته می‌شوند. همان‌جا که عبارت کلیدی آقا مشهور شد: دلم برای رئیسی سوخت. در این یک ماه تحلیل‌های اجتماعی به سمت تعیین نامزدها بود اما رقیب دیگری هم هست که گاه نفر اول انتخابات را هم پشت سر می‌گذارد و آن عدم مشارکت است. سه دوره است حدود شصت درصد عدم مشارکت تجربه می‌شود و با یک مقایسه آسان با کشورهای غربی توجیه می‌شود یا اتهام‌های محض و ناشیانه به کلیت نظام. اگر در چارچوب دموکراسی نگاه کنیم متعارف نظام‌های سیاسی همین است و هیچ‌گاه احساس بحران مشروعیت نمی‌کنندـ اما در نظریه امامین انقلاب، مردم رکن اول نظام و صاحبان انقلاب هستند پس باید راضی باشند و مردم، همین عوام هستند، با غلبه احساسات و عینیت‌گرایی؛ تا چیزی را ملموس ندانند به آن باور نمی‌کنند. در یک ماه اخیر پیگیر اقناع عمومی در انتخابات بودم. دو جمله کلیدی علت عدم مشارکت بود: اگر این‌ها بیایند گرانی و تورم بیشتر می‌شود. همه این‌ها دزد اند. خروجی این دو جمله هم دو تحلیل رایج بود: نظام ناکارآمد است و باید تغییر کند، احمدی‌نژاد برای مردم خانه ساخته و درد مردم را می‌فهمد. پزشکیان به تبع اصلاح طلبان با تحلیل اول، در دوره تبلیغات، سعی در جذب همین آراء اعتراضی داشت. بر اساس این یک ماه مطالعه، می‌توان گفت برای حل این مشکل، به «نماد خدمت» نیاز است و لذا شهید رئیسی و دکتر جلیلی به دلیل گسترش فهم مردمی، قدری در معادله سیاسی سی ساله اعتراضی تغییراتی را جهت داده‌اند و قابل پیش بینی است که تعادل در انسجام سیاسی به حالت مطلوب خود بازگردد. هرچند باید دید چه کسی رئیس جمهور خواهد شد اما به هرحال این تعادل، نیازمند خروج نخبگان و سیاستمداران از اتاق‌ها و تحلیل‌های انتزاعی و عینیت بخشی به فهم مردمی از مردم است. آن قدر که برای مقام معظم رهبری مشارکت اهمیت دارد، برای برخی از احزاب و سیاسیون پیروزی مهم است. رقابت اصلی، میان مشارکت و عدم مشارکت است و پیروز، مردم. این چکیده‌ای است از منظومه فکری ایشان در ادوار انتخابات. @darsgoftar1
مردم به مثابه توده، کمپین جایگزین کارنامه درکِ بنیادینِ اصلاح‌طلبان از مردم چگونه است؟ دکتر ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات اجتماعی ✴️امروز در یک گروه تلگرامی بحثی درباره برنامه دکتر پزشکیان برای مدیریت کشور شد و یکی از حامیان ایشان (که از اصلاحطلبان پروپاقرص است) جمله‌ای گفت که به نظرم بنیانِ دوم خرداد و جریان اصلاحات بر چنین درکی از مردم استوار است. مضمون جمله این بود: توده‌های مردم برنامه سرشان نمی شود! این جمله باعث شد که من این یادداشت را بنویسم و درباره استراتژی جریان اصلاحات در رقابت های انتخاباتی سال های اخیر توضیح دهم. ✴️ صحنه رقابت‌های انتخاباتی در کشور ما غالبا معطوف به دو مساله مهم بوده است. معیشت و آزادی‌های مدنی. زیرا این دو موضوع در نقطه کانونی نظام مسائل مردم قرار داشته و دارند. رفتار انتخاباتی مردم در تمام ادوار تابعی از وعده‌های معیشتی یا افق‌گشایی‌های مدنی کاندیداها بوده است. در برخی ادوار دغدغه‌های مدنی پررنگ‌تر شده و در دوره‌هایی مطالبات اقتصادی. ✴️تا قبل از دهه نود همواره نتیجه انتخابات را «طرح و برنامه جدید» رقم می‌زد و بسیج عمومی حول «گفتارهای ایجابی» شکل می‌گرفت. گفتار توسعه و سازندگی در دهه 60 ، گفتار آزادی و توسعه سیاسی در دهه 70 و گفتار عدالت در دهه 80 همگی طرح جدیدی از مناسبات اقتصادی و سیاسی ایران پیش‌رو ارائه می‌کردند. اگرچه متضمّن رویکردهای انتقادی به گذشته خود نیز بودند. اما رقابت‌های انتخاباتی از دهه نود وارد فاز جدیدی شد. ✴️تجربه نسبتا موفق دولت نهم در تحقق عدالت اجتماعی که منجر به جابجایی مرزهای خدمت‌رسانی به کشور شد و اقبال توده‌های مردم را به همراه داشت، شانس و امکان بازگشت جریان مقابل را به قدرت بسیار محدود کرده بود و باعث شکست قاطع آنها در انتخابات 88 شد. این اتفاق جریان اصلاحات را به این نتیجه رساند که برای بازگشت به قدرت باید رویکرد سنگ‌اندازی و تخریب رقیب خود را در دستور کار خود قرار دهد. توضیح این رویکرد در صحنه سیاسی و اقتصادی آن ایام بماند برای مجالی دیگر. ✴️اما از همین ایام بود که رقابت‌های انتخاباتی ماهیت متفاوتی با گذشته پیدا کرد و جریان شکست خورده اصلاحات به جای ارائه گفتار جدید و کارآمد از خود، به «اهریمن‌سازی» از رقیب و ایجاد هراس اجتماعی نسبت به او روی آورد. در یک جمله می‌توان گفت اگر تا قبل از دهه 90 تلاش رقبا معطوف به ایجاد «اقبال مردمی» نسبت به گفتار خود بود، پس از آن جریان اصلاحات راهبرد انتخاباتی خود را بر گسترش «نفرت عمومی» نسبت به رقیب متمرکز کرد. ✴️رسانه ملی نیز در این میان با ایجاد سازوکار «مناظره‌های سرپایی» به این فضا ضریب بیشتری داده بود. در چنین فضایی این جریان دیگر نیاز به تدوین برنامه و طرح مدون درباره آینده اقتصادی و سیاسی کشور احساس نمی‌کرد و صرفا بر ایجاد «کمپین» متمرکز شد. لذا از همین دوران است که کم‌کم کارشناسان رسانه‌ای و فعالان توئیتری جای کارشناسان اقتصادی را در ستادهای انتخاباتی اصلاح‌طلبان گرفتند. امروز نیز صحنه رقابت دارای چنین مختصاتی است. ✴️نشان به آن نشان که در این دوره نماینده جریان اصلاحات اساسا بدون هیچ طرح و برنامه مشخص و سابقه درخشان در انتخابات ثبت نام کرده و در تبلیغات تلویزیونی، تقریبا درباره تمام موضوعات مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی یا به بیان کلیات و لزوم اجرای سیاست‌های مقام معظم رهبری اکتفا کرد و یا با این توجیه که «من کارشناس نیستم» مردم را به کارشناسان ارجاع داد. حال باید پرسید که چرا ایشان از رقبای با برنامه و دارای کارنامه خود آراء بالاتری کسب کرد؟ ✴️پاسخ این سوال با ارجاع به تجربه انتخابات 96 کاملا روشن خواهد شد. ستاد انتخاباتی دکتر پزشکیان دقیقا همان ستادی است که تجربه‌ی موفقِ فریب مردم در سال 96 را در کارنامه خود دارد. ستاد انتخاباتی دکتر روحانی رئیس جمهور بسیار محبوب کشورمان در دوران طلایی دهه 90 دقیقا با همان راهبرد گذشته امسال هم وارد کارزار انتخابات شده و مجددا دو محور اصلی را در دستور کار خود دارد: تحریم و آزادی‌های مدنی. ماموریت اصلی ظریف و آذری جهرمی در ستاد ایشان کاملا معطوف به این دو موضوع است. ✴️در یادداشت بعد توضیح خواهم داد که این دو کلیدواژه چگونه در پوشاندن کارنامه سیاه دولت روحانی در عرصه اقتصادی و انحراف اذهان مردم از مسائل اصلی کشور استفاده شده است. لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی) https://eitaa.com/eqbali62
🔹برنده قطعی انتخابات: جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷
پژوهش‌های علم دینی و فقه نظام
#دروس 🔰 درسگفتار فقه نظام فرهنگی 🌐 مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا علیه‌السلام @irsichannel @darsg
noormags-بررسی_«مناط_تقسیم_ابواب_و_روش_شناسی_فقه_فرهنگی»_در_مناسبات_با_«فقه_نظام»-2161395.pdf
881.2K
فقه فرهنگی، نگرشی رویکردی به فقه است که ابواب مختلف فقه را در تناظر با موضوعات فرهنگی بررسی می‌کند و از این جهت، با فقه فرهنگ به عنوان فقه مسائل فرهنگی تفاوت دارد. در این مقاله تلاش بر این بوده تا در موازات رویکردها، فقه فرهنگی و فقه نظام در نسبت با یکدیگر نسبت‌سنجی شود و چارچوب نظری به دست آید. بخشی از محتوای این اثر پیش از این در قالب ارائه درسی به طور اجمالی بحث شده. @darsgoftar1
مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سیاست‌گذاری‌های کلی نظام جمهوری اسلامی از وظایف و اختیارات رهبری است. آن‌چه در فایل ضمیمه مطالعه می نمایید، برای بررسی سیاست‌گذاری‌هایی که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دوران رهبری‌شان داشته‌اند، یک پیش‌درآمد کلی و تا حدی روش شناسانه را ارائه می نماید. این‌که چگونه سیاست‌‌گذاری‌هایی که معظم له داشته‌اند درتداوم انقلاب اسلامی و تعالی جامعه یا در پاسخ به مشکلات اجتماعی تأثیر گذاشته است. در این زمینه می‌توان این چنین استدلال کرد که بهتر است میان دو دسته سیاست‌گذاری‌های رهبری انقلاب تمیز قائل شد: سیاستگذاری‌های رسمی در چارچوب دولت/ملت که با عاملیت اجرایی نهادهای عمومی دنبال می‌شوند و سیاست‌های غیررسمی در چارچوب امت/ امامت که به شکل‌دهی توان عمومی جامعه برای حل مشکلات اجتماعی می‌پردازد. در فایل ضمیمه پژوهشی پیش رو است که برتحلیل دسته‌ی دوم این سیاست‌گذاری‌ها متمرکز خواهد بود. https://basiratjooyan.ir/?p=1030 اکنون به دهمین تنفیذ ریاست جمهوری از سوی مقام معظم رهبری نزدیک می‌شویم مرور این پژوهش خالی از لطف نیست. @darsgoftar1
آزادی قدس و جهاد ابتدائی یا دفاع پیشدستانه در معارضه‌ای سیاسی؛ فهم ماهوی از جنگ با رژیم صهیونیستی پس از روشن شدن اراده سیاسی جمهوری اسلامی برای جنگ با رژیم صهیونیستی، برخی از رسانه‌ها و گاه در میان حوزویان، با تقلیل مسئله به تاکتیک‌های سیاسی پیشنهادهایی مانند واگذاری به نهادهای بین المللی یا ترور به مثابه مقابله به مثل را مطرح کردند. فارغ از دلایل روانی مانند ترس اینان از جنگ، با نافهمی از نحوه مسئله‌گی روبه‌رو شده‌ایم. در حقیقت جنگ ایران با رژیم صهیونیستی ناشی از برافروخته شدن منازعه‌ای تمدنی در بستر تاریخ اسلام و غرب جدید است که اکنون، قدس نقطه مرکزی آن است. نظریاتی مانند برخورد تمدن‌ها و پایان تاریخ از سوی کسانی چون هانتینگتون و فوکویا و استفاده از ادبیاتی مانند نظم نوین جهانی بر این منازعه تمدنی صحه می‌گذارد؛ منازعه‌ای که گزینه‌های بدیل نظریه انتظار و ظهور امام قائم رقم زده است. از این منظر و به لحاظ فقه تمدنی، حمله ایران از سنخ جهاد ابتدائی است. هرچند به لحاظ فقه خرد، جهاد دفاعی شمرده شود. به عبارت دیگر، با توجه به مرزبندی‌های سیاسی معاصر و تقسیم قدرت در جهان اسلام، یک تقریر این است که بگوییم جهاد ابتدائی به منظور توسعه قلمرو حکومت اسلامی است و ایران به قصد بازدارندگی در برابر کشور متجاوز و کافر اقدام به حملات مستقیم می‌کند. لذا جهاد دفاعی است و احکام دفاع شاملش می‌شود. اما تقریر دوم این است که جهاد ابتدائی، به منظور توسعه قلمرو حاکمیت اسلام است «لیکون الدین لله»، در این تقریر همان منازعه تمدنی مدّ نظر است و ایران نه به عنوان یک کشور، بلکه به عنوان رهبری محور مقاومت در تمدن اسلامی، پس از تحصیل شرایط جهاد، اقدام به آزادسازی قدس می‌کند و به مردم فلسطین می‌سپارد. این بیانات از امام خمینی رحمه الله راهگشای فهم چنین منازعه‌ای است: «روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است؛ روز حکومت اسلامی است. روزی است که باید جمهوری اسلامی در سراسر کشورها بیرق آن برافراشته شود. روزی است که باید به ابرقدرتها فهماند که دیگر آنها نمی توانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند. من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم می دانم، و روزی است که باید ما تمام قوای خودمان را مجهز کنیم؛ و مسلمین از آن انزوایی که آنها را کشانده بودند خارج شوند، و با تمام قدرت و قوّت در مقابل اجانب بایستند.» (صحیفه امام؛ ج ۹، ص: ۲۷۸) @darsgoftar1
هدایت شده از الفقه و الاصول
❇️رابطه فقه و علوم انسانی 🔹سه جلسه‌ای که از استاد آیت‌الله حاج شیخ صادق لاریجانی (دام عزه) پیرامون رابطه «علوم انسانی» و «موضوع شناسی» با فقه منتشر گردیده، بسیار مجال دقت و بررسی دارد. حضرت استاد در این جلسات، تبیین جدیدی از «اسلامی‌سازی علوم انسانی» به دست میدهند. تبیینی غیر از «تغییر در مبانی»، بلکه توجه دادن به این نکته که، ارزشها و نحوه حیات میتوانند در ذات علوم و معارف مفهومی تأثیرگذار باشند. 🔹هرچقدر که، میدان بحث و نظر در رابطه علوم انسانی و فقه، در اختیار اساتیدی چون استاد لاریجانی قرار بگیرد بهتر است؛ زیرا، مباحث کم عمق و پرادعا مطرح نمیشود، ادبیات لازم و عمیق تولید میگردد، انحراف در مسیر تولید نظریه نیز پیش نمی آید. @alfigh_alosul
📓انتشار اثر جدید حجه الاسلام و المسلمین دکتر مریجی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه باقرالعلوم با عنوان: جامعه شناسی پدیده اربعین. ............................... 🔸نگارنده این اثر بر این باور است که زیارت اجتماعی اربعین امروزه در جایگاه کنشی معطوف به هدف والای الهی ماهیت و بن مایه ای جامعه شناختی دارد؛ از این رو میکوشد این پدیده اجتماعی بزرگ را از جامعه شناختی کاوش کند و پس از بیان جایگاه زیارت اربعین در فرهنگ تاب نبوی بخشی از کارکردهای اجتماعی و تمدنی آن را بازنمایی کند و در پایان برای صیانت از رهاورد جامعه اربعینی موارد آسیب زای این پدیده را یادآوری نماید. @BouNews @darsgoftar1