🇮🇷💐🌺🇮🇷🌺💐🇮🇷
#تسخیر_لانه_جاسوسی
#سیزدهم_آبان ۱۳۵۸ ساختمان سفارت امریكا در تهران توسط جمعی از #دانشجویان معترض تصرف گردید از زمان پیروزی #انقلاب_اسلامی_ایران تا زمان تسخیر سفارت امریكا در تهران دیپلماتهای امریكایی مستقر در سفارتخانه از هیچ تلاشی در جهت مقابله با نظام نو بنیاد #جمهوری_اسلامی_ایران فروگذار نمیكردند.
تماس با سركردگان گروههای ضد انقلاب ، ارتباط حمایتی با شبكههای كودتا و براندازی در داخل كشور و تأمین مالی گروهكهای تروریستی كه در غرب و جنوب #ایران به #انفجار در لولههای نفتی و یا ایجاد نا امنی و بیثباتی در مناطق كردنشین مشغول بودند، از عملكردهای مأموران سیاسی فعال در ساختمان سفارت آمریكا بود.
این حقایق در اسناد لانه جاسوسی نیز آمده است.
بعضی از مقامات بلند پایه دولت كارتر پس از شكست وی در انتخابات ۱۳۵۹ ش. در خاطرات خود، به نقش نامطلوب و مخرب دستگاه حكومتی آمریكا علیه #ایران كه از طریق سفارتخانه آن كشور در تهران هدایت میشد اقرار كردند.
سفارت آمریكا در تهران طی زمستان ۱۳۵۷ تا پائیز ۱۳۵۸ به مركز فرماندهی عملیات جاسوسی و خرابكاری علیه #جمهوری_اسلامی_ایران تبدیل شده بود ، نظامی كه عمر سیاسی آن به یك سال نمیرسید .
با این حال سفارت آمریكا زمانی توسط #دانشجویان تسخیر شد كه آمریكا خواست مشروع ملت #ایران در استرداد شاه و اموال و داراییهای بلوكه شده #ایران را نادیده گرفت و حتی امكاناتی وسیع در اختیار فراریان حكومت شاه گذاشت تا تشكیلات خود را علیه #انقلاب سازماندهی و فعال كنند.
تسخیر لانه جاسوسی آمریكا در تهران از ابتدا با حمایت #امام_خمینی_ره مواجه گردید .
#امام تصرف لانه جاسوسی توسط #دانشجویان را #انقلاب_دوم لقب دادند و در سخنانی ، از این اقدام حمایت كردند:
شما میبینید كه الان مركز فساد آمریكا را #جوانها رفتهاند گرفتهاند و آمریكائیها را هم كه در آنجا بودند، گرفتند و آن لانه فساد را بدست آوردند و #آمریكا_هیچ_غلطی نمیتواند بكند و #جوانها مطمئن باشند كه #آمریكا_هیچ_غلطی نمیتواند بكند.
🇮🇷 @dashtejonoon1💐🇮🇷
🌹 بسم رب الشهداء و الصالحین 🌹
سالروز #انفجار بمب در حرم مطهر #امام_رضا_علیه_السلام توسط منافقین کوردل ، در روز عاشورای حسینی ، در ۳۰ خرداد سال ۱۳۷۳ و یاد و خاطره ۲۷ #شهید مظلوم این اقدام تروریستی گرامی باد .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#قسمت_دوم
یک دقیقه نگذشت که بلندگو شروع کرد به سوت کشیدن.
آقا همینطور که صحبت میکردند، گفتند: «آقا این بلندگو را تنظیم کنید.» بعد خودشان را به سمت چپ کشیدند و از پشت تریبون کمی عقب آمدند و به صحبت ادامه دادند:
«در زمان امیرالمؤمنین، زن در همهی جوامع بشری، نه فقط در میان عربها مظلوم بود.
نه میگذاشتند درس بخواند، نه میگذاشتند در اجتماع وارد بشود و در مسائل سیاسی تبحر پیدا بکند، نه ممکن بود در میدانهای...
#انفجار!
#آقا که هنگام سخنرانی رو به جمعیت و پشت به قبله بودند، با یک چرخش ۴۵ درجهای به طرف چپ جایگاه افتادند.
اولین محافظ خودش را بالای سر #آقا رساند.
مسجد کوچک بود و همان یک محافظ، به تنهایی تلاش کرد که #آقا را بیاورد بیرون.
امام جماعت، متحیر وسط مسجد مانده بود. چشمش به یک #ضبط صوت افتاد که مثل یک کتاب، دو تکه شده بود. روی جدارهی داخلی ضبط شکسته، با ماژیک قرمز نوشته بودند
« عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی »
بیرون از مسجد، در آغوش محافظ، لحظاتی به هوش آمدند.
سرشان را آوردند بالا، اما زود سرشان افتاد.
محافظها بلیزر سفید را انگار که ترمز نداشت، با سرعتی غیر قابل تصور میراندند.
در مسیر بیمارستان، هر وقت به هوش میآمدند، زیر لب زمزمهای میکردند؛ #شهادتین میگفتند. لبها و چشمها تکان میخوردند؛ خیلی کم البته.
در خیابان قزوین، خودرو به یک درمانگاه کوچک رسید.
پنج نفر آدم با قیافهی خونآلود و اسلحه به دست، وارد درمانگاه شدند و #آقا را روی دست این طرف و آن طرف بردند.
با آن صورت خونآلود، کسی #امام_جمعهی شهر را نشناخت.
دکتری ضربان #قلب را گرفت: «نمیشود کاری کرد.» محافظها با سرعت به سمت در خروجی رفتند.
پرستاری که تازه از راه رسیده بود، پرسید: «ایشان کی هستند؟ دارند تمام میکنند» اسم #آقای_خامنهای را که شنید، گفت: «ببریدشان بیمارستان؛ اما یک کپسول اکسیژن هم با خودتان ببرید.»
#ادامه_دارد
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#قسمت_چهارم
یکدفعه یکی از دکترها دست از کار کشید. دستکشش را درآورد و گفت: «دیگر تمام شد.»
بیراه نمیگفت؛ فشار تقریباً صفر بود.
یکی دیگر از دکترها به او تشر زد که چرا کشیدی کنار؟
فشار کمکم بالا آمد و دوباره شروع کردند.
دکتر منافی، همان طور که میآمد #بیمارستان_بهارلو، تلفن زده بود که دکتر سهراب شیبانی، جراح عروق و دکتر ایرج فاضل هم بیایند.
#شهید_بهشتی هم دکتر زرگر را خبر کرده بود.
دکتر محجوبی که حال و روز دکتر زرگر را دید، گفت: «نگران نباش، من خونریزی را بند آوردهام.»
عمل تا آخر شب طول کشید، اما دیگر نمیشد درمان را آنجا ادامه داد.
کنترل امنیتی #بیمارستان_بهارلو مشکل بود.
تنها #بیمارستانی هم که میشد بعد از عمل مراقبتهای لازم را به عمل آورد، #بیمارستان_قلب بود.
آن موقع رئیس #بیمارستان_قلب دکتر میلانینیا بود.
چند ماه بعد، نام همین #بیمارستان را گذاشتند : #بیمارستان_قلب_شهید_رجایی
هلیکوپتر خبر کردند.
نمیتوانستند بیمار را از میان ازدحام #مردم_نگران بیرون ببرند.
محافظ پشت بیسیم گفته بود که #قلب ایشان صدمه دیده؛ رادیو هم همین را اعلام کرده بود.
مردم نگران بودند که نکند #قلب ایشان از کار افتاده باشد، آمده بودند و میگفتند « #قلب ما را بردارید و به #ایشان بدهید.»
با هزار ترفند، هلیکوپتر را وسط میدان #بیمارستان نشاندند. تا برسند به #بیمارستان_قلب، خط مونیتور وضعیت نبض، دو بار ممتد شد.
دکترها میگفتند #آقا چند مرتبه تا مرز #شهادت رفته و برگشته.
یکبار همان #انفجار بمب بود، یکبار #خونریزی بسیار وسیع و غیر قابل کنترل بود، یکبار هم جمع شدن پروتئینها در #ریه و حالت #خفگی.
#ادامه_دارد
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#هفتم_تیر
#ترور_شهید_بهشتی
#و_72_یار_انقلابی_ایشان
#قسمت_اول
ساعت ۲۰/۳۰ دقیقه روز یكشنبه ۷ تیر ۱۳۶۰، تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، هیأت دولت و …) به تدریج به سالن اجتماعات دفتر مركزی حزب جمهوری اسلامی ایران واقع در سرچشمه ی تهران وارد شدند.
نوای ملكوتی قرآن كریم در فضای سالن طنین انداخته بود و صالحان را بشارت تحقق وعده ی الهی می داد.
پس از پایان قرائت قرآن كریم و اعلام برنامه، #دکتر_بهشتی آغاز سخن نمود. بحث درباره ی تورم بود، اما عده ای از اعضا خواسته بودند كه راجع به انتخابات ریاست جمهوری نیز صحبت شود. #دكتر_بهشتی سخنانش را آغاز كرد .
ما بار دیگر نباید اجازه دهیم، #استعمارگران برای ما مهره سازی كنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند.
تلاش كنیم كسانی را كه #متعهد به مكتب هستند و سرنوشت مردم را به #بازی نمی گیرند، انتخاب شوند.
این كلمات كه از لبان حقگوی #دکتر_بهشتی بیرون تراوید. ناگهان #برقی جهید و #نوری خیره كننده و صدایی #مهیب برخاست.
زمین تكان سختی خورد و دیوارها به شدّت لرزید.
در كمتر از #ثانیه_ای از سالن جز تلی از خاك چیزی باقی نماند.
در نخستین ساعت پس از #انفجار، صدها نفر از مردم تهران در خیابانهای اطراف دفتر مرکزی حزب اجتماع کردند و آمبولانسها بیامان در رفت و آمد بودند.
سقف بتونی دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی بر اثر #انفجار بمب به کلی فرو ریخته بود و #دهها نفر زیر آوار مدفون شده بودند.
اکثر #مجروحین_و_شهدا که به آمبولانسها حمل میشدند، غرق در #خون بودند و به هیچ وجه شناخته نمیشدند.
#ادامه_دارد
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹