🥀🌴🕊🌹🕊🌴🥀
#خاطره_های_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#عبدالحسین_برونسی
فرق من و بسیجی هیچ
یک جا نمینشست غذایش را بخورد. به سنگر بچه بسیجیها سر میزد و هر جا یک لقمه ای میخورد ، ناهار، شام یا حتی صبحانه ، فرقی نمیکرد. وقتی هم که ازش میپرسیدم چرا این کار را میکند؟!
میگفت اگر من در سنگر فرماندهی بنشینم و غذا بخورم، آن بسیجی که نان خشک یا دوغ یا ماست میخورد، فکر میکند من که فرمانده هستم ، غذایی بهتر از غذای او میخورم .
این جوری بهتراست .
بگذار بسیجی بداند ، بین من که فرمانده هستم با او که یک بسیجی است فرقی وجود ندارد .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🇮🇷🌹🕊🥀🕊🌹🇮🇷
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#عبدالحسین_برونسی
وی بارها دستگیر و توسط #ساواک شکنجه شد. پیرامون یکی از موارد دستگیری میگوید :
در زندان به قدری جای ما #تنگ بود که به نوبت چند نفر میخوابیدیم و چند نفر دیگر میایستادیم ….
ما را شکنجه میکردند …..
همان اول که ما را گرفتند فکر میکردند چه کسی را گرفتهاند. دور ما را گرفتند یک #مسلسل را به پشتم گذاشتند دیگری را روی سینهام و یکی هم سیلی میزد و میگفت: پدر سوخته بگو دوستان شما چه کسانی هستند. گفتم: من هیچ دوستی ندارم تک و تنها هستم ...
یکی از آنها گفت : نگاه کن پدر سوخته را هرچه کتک میزنیم رنگش تغییر نمیکند. میگفتند: ترا میکشیم، میگفتم : #بکشید ……
به دهانم میزدند هر #دندانی که #میافتاد میگفتند: پدر سوخته دندانهایش دارد میریزد و کسی را لو نمیدهد ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🇮🇷 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🌹🌴🕊🌴🌹🥀
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#عبدالحسین_برونسی
فرمانده تیپ ۱۸ #جوادالائمه
#شهادت : ۶۳/۱۲/۲۳
#شرق_دجله
#عملیات_بدر
گفته بودند یک فرمانده تیپ قرار است بیاید مدرسه برایتان سخنرانی کند. اسمش برونسی است.
منتظر یک ماشین آنچنانی با چند همراه و محافظ بودیم که یک دفعه یک مردی با #موتور_گازی سبز رنگی روبروی در مدرسه ایستاد و می خواست برود داخل.
جلویش را گرفتیم و گفتیم کجا، مراسم سخنرانی است و #فرمانده_تیپ می خواهد سخنرانی کند.
ایشان مکثی کرد و گفت: من برونسی هستم.
🌹 #سالروز_شهادت🕊
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 @dashtejonoon1🕊🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀
#مقام_معظم_رهبری
از نقش #اوستایی در قبل از #انقلاب و #جنگ تحمیلی كه جزو #عجايب انقلاب ماست .
#سردار_شهید
#عبدالحسين_برونسی
🌹 #سالگرد_شهادت 🕊
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🕊 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🌴🕊🌹🕊🌴🥀
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#عبدالحسین_برونسی
ما صبح ها کفش هایمان را واکس خورده می دیدیم و نمی دانستیم چه کسی واکس می زند ... ؟
بعدا فهمیدیم که وقتی نیروها خوابند واکس را بر می دارد و هر کفشی که نیاز به واکس داشته باشد ، را واکس می زند .
مشخص شد این فرد همان فرمانده ما شهید عبد الحسین برونسی بوده است .
#مردان_بی_ادعا
#اخلاص_شهدا
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
#مثل_شهدا
#سردار_شهید
#عبدالحسین_برونسی
هر خانهای که می ساخت، انگار برای خودش میساخت. یعنی اصلاً این براش یک عقیده بود، عقیدهای که با همه وجود بهش عمل میکرد. کارش کار بود؛ خانهای هم که میساخت واقعاً خانه بود. کمتر کارگری باهاش دوام میآورد. همیشه میگفت: نانی که من میخورم باید حلال باشه.
میگفت: روز قیامت، من باید از صاحبکار طلبکار باشم نه او از من. برای همین هم زودتر از همه میآمد سر کار، دیرتر از همه هم میرفت: حسابی هم از کارگرها کار میکشید.
#حق_الناس
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#شهیدانه
#سردار_شهید
#عبدالحسین_برونسی
برادران بسیجى نقل می کردند: گاهى وقتها می دیدیم که کفشهایمان واکس خورده است، چون کسى را در بین نیروها براى این کار مورد نظر نداشتیم متعجب بودیم و به پیگیرى قضیه پرداختیم و بعد از مدتها فهمیدیم که وقتى نیروها می خوابند، #شهید_برونسى واکس برمی دارد و کفش هاى بچه ها را نگاه می کند و هر کدام نیاز به واکس دارد را واکس می زند.
#مردان_بی_ادعا
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#عبدالحسین_برونسی
جهیزیه ی فاطمه حاضر شده بود . یک عکس قاب گرفته از بابای #شهیدش را هم آوردم . دادم دست فاطمه . گفتم : بیا مادر! اینو بگذار روی وسایلت .
به شوخی ادامه دادم : « بالاخره پدرت هم باید وسایلت رو ببینه که اگر چیزی کم و کسری داری برات بیاره .»
شب #عبدالحسین را خواب دیدم. گویی از آسمان آمده بود؛ با ظاهری آراسته و چهره ی روشن و نورانی. یک #پارچ خالی تو دستش بود. داد بهم. با خنده گفت: «این رو هم بگذار روی جهیزیه ی فاطمه.»
فردا رفتیم سراغ جهیزیه. دیدیم همه چیز خریدهایم، غیراز #پارچ!
راوی :
#همسر_شهید
#شهدا
#هفته_دفاع_مقدس
🥀 @dashtejonoon1🕊🥀