eitaa logo
فرهنگ هزار موضوعی داستان، طنز،لطيفه ها و خاطرات آموزنده
117 دنبال‌کننده
14 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠حکایت (حکمت الهی) 🌷خیر خواهی خدا 🔹ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ؟ ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ 3 ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ طناب ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ می ﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍي ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ طناب ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ، ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ. ﻫﻨﻮﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، درب خانه حضرت داوود را زدند، و ايشان اجازه ورود دادند، ده نفر از تجار وارد شدند و هرکدام کيسه صد ديناري را مقابل حضرت گذاشتند، و گفتند اينها را به مستحق بدهيد. حضرت پرسيد علت چيست؟ ايشان گفتند در دريا دچار طوفان شديم و دکل کشتي آسیب ديد و خطر غرق شدن بسيار نزديک بود که درکمال تعجب پرنده اي طنابی بزرگ به طرف ما رها کرد. و با آن قسمتهاي آسيب ديده کشتي را بستيم و نذر کرديم اگر نجات يافتيم هر يک صد دينار به مستحق بدهيم. حضرت داوود رو به آن زن کرد و فرمود: خداوند براي تو از دريا هديه ميفرستد، و تو او را ظالم مي نامي. اين هزار دينار بگير و معاش کن و بدان خداوند به حال تو بيش از ديگران آگاه هست. منبع کانال زندگی حکیمانه و حکمتـها @anhar1
🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴 🌺 پیشنهاد برای مادران محترم دارم🌺 🔅استاد علیرضا :🔅 ⭕️ حدیث کساء را بخوانید و ترجمۀ فارسی آن را به عنوان قصّه به فرزندان خود یاد بدهید. چون بچه‌ها قصّه‌های بدون تنش و درگیری را دوست دارند. قصّۀ حدیث کساء را برای بچه‌های خودتان بخوانید و تجربه کنید. جالب اینجاست که بچه‌ها دوست دارند همان قصه‌های قبلی را دوباره برای آنها تکرار کنید، چون با آن اُنس پیدا می‌کنند. ⭕️قصّۀ حدیث کساء حادثۀ تلخی ندارد که بچه بدش بیاید، ضمن اینکه در این قصه خانواده وجود دارد، خصوصاً که محور داستان هم پدربزرگ خانواده است و بچه‌ها به لحاظ روانشناسی این را دوست دارند. این داستان سرشار از لطف، زیبایی، صفا و صمیمیت است و خواندش هم خیلی سفارش شده است. وقتی این بچه بزرگ شد، اگر به او بگویید که امام حسین(ع) مظلوم واقع شده، غم دلش را خواهد گرفت و ارتباط قشنگی ایجاد خواهد کرد. ✔️البته دقت کنید که از همان کودکی نباید بچه‌ها را با غم‌های اهل‌بیت(ع) آشنا کنید، بلکه با حدیث کساء آشنا کنید که سراسر شادی و محبت و صمیمیت است. ⭕️الان باید در همۀ خانه‌ها قصه‌ها و اشعار مختلفی با موضوع حدیث کساء برای بچه‌ها وجود داشته باشد که مادرها برای بچه‌های خود بخوانند 💽 @kotahshenidanie 💽
✍️ آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی: وقتی مادرم مرا می فرستاد تا پدرم را برای خوردن غذا صدا کنم ، بعضی وقت ها می دیدم پدر به خاطر خستگی ، در حال مطالعه خوابش برده است . دلم نمی آمد ایشان را بیدار کنم .‌ همان طور که پایش دراز بود، صورتم را کف پای پدر می مالیدم تا از خواب بیدار شود . در این حال که بیدار می شد ، برایم دعا می کرد و طلب عاقبت به خیری می نمود . من خیلی از توفیقاتم را از دعای پدر و مادر دارم . ‌‌ فهرست موضوعی الفبائی داستان ها ✳️ https://eitaa.com/dastan_latifeh
فهرست🍎🌹🌺 مقدمه 🔰ادامه مقدمه https://eitaa.com/dastan_latifeh/13 ضمناً 📣 منبع طنز های عادی قرآنی و ... به صورت های مختلف ارائه می شود: 🔶 الف : مشترک با استان https://eitaa.com/dastan_latifeh/439 🟩 ب : کانال مستقل مناسب برای: 🟪 ویژه جوانان و بزرگسالان https://eitaa.com/udifidi/18 🟪 مناسب کوکان و نونهالان https://eitaa.com/jadid3/154 ◀️آدرس حرف الف: https://eitaa.com/dastan_latifeh/161 ◀️آدرس حرف ب : https://eitaa.com/dastan_latifeh/179 ◀️آدرس حرف پ : https://eitaa.com/dastan_latifeh/185 ◀️آدرس حرف ت : https://eitaa.com/dastan_latifeh/187 ◀️آدرس حرف ث : https://eitaa.com/dastan_latifeh/189 ◀️آدرس حرف ج : https://eitaa.com/dastan_latifeh/189 ◀️آدرس حرف چ : https://eitaa.com/dastan_latifeh/189 ◀️آدرس حرف ح : https://eitaa.com/dastan_latifeh/191 ◀️آدرس حرف خ : https://eitaa.com/dastan_latifeh/195 ◀️آدرس حرف د : https://eitaa.com/dastan_latifeh/205 ◀️آدرس حرف ذ : https://eitaa.com/dastan_latifeh/205 ◀️آدرس حرف ر : https://eitaa.com/dastan_latifeh/213 ◀️آدرس حرف ز : https://eitaa.com/dastan_latifeh/218 ◀️آدرس حرف س : https://eitaa.com/dastan_latifeh/222 ◀️آدرس حرف ش : https://eitaa.com/dastan_latifeh/226 ◀️آدرس حرف ص : https://eitaa.com/dastan_latifeh/228 ◀️آدرس حرف ض : https://eitaa.com/dastan_latifeh/230 ◀️آدرس حرف ط : https://eitaa.com/dastan_latifeh/230 ◀️آدرس حرف ظ : https://eitaa.com/dastan_latifeh/230 ◀️آدرس حرف ع : https://eitaa.com/dastan_latifeh/232 ◀️آدرس حرف غ : https://eitaa.com/dastan_latifeh/240 ◀️آدرس حرف ف : https://eitaa.com/dastan_latifeh/246 ◀️آدرس حرف ق : https://eitaa.com/dastan_latifeh/250 ◀️آدرس حرف ک : https://eitaa.com/dastan_latifeh/254 ◀️آدرس حرف گ : https://eitaa.com/dastan_latifeh/260 ◀️آدرس حرف ل : https://eitaa.com/dastan_latifeh/262 ◀️آدرس حرف م : https://eitaa.com/dastan_latifeh/264 ◀️آدرس حرف ن : https://eitaa.com/dastan_latifeh/270 ◀️آدرس حرف و : https://eitaa.com/dastan_latifeh/282 ◀️آدرس حرف ه : https://eitaa.com/dastan_latifeh/290 ◀️آدرس حرف ی : https://eitaa.com/dastan_latifeh/290 🌷سند بعضی از داستان ها کانال رمان های مذهبی دختر شيبا گرفته شده . 👈گفتنی است از اينکه آدرس کانال های داستانی و ... در ذيل هر حکايت آورده شود بخاطر سياست آموزشی هدفدار خود معذوريم، از اين جهت از اين عزيزان پوزش می طلبيم. https://eitaa.com/dastan_latifeh
❤️نمونه کارهنری روی داستان ها ✅بخش ها ❇️منبع داستان ها 📙حرف م ❌موضوع : مرگ ✍️شخصی از پیامبر گرامی (ص) پرسید چرا از مرگ می‌ترسیم؟رسول خدا (صل الله) فرمود: آیا مال داری؟ گفت بله فرمودند: آیا در راه خدا داده ای؟ گفت: نه، فرمود: به همین خاطر می‌ترسی. نظیر همین سؤال را شخص دیگری از امام حسن (علیه السلام) کرد؛ امام جواب داد: شما تمام کوشش خودتان را صرف آبادی دنیا کرده‌اید و برای آخرت کار نیکی ندارید و به همین خاطر از مرگ می‌ترسید که از جای آباد به جای خراب منتقل شوید. 📚بحارالانوار جلد ۶ صفحه ۱۲۹ ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣️ @https://eitaa.com/dastan_latifeh❣️ ╚══════. ♡♡♡.═╝
❤️نمونه کارهنری روی داستان های همراه با شعر ✅بخش ها 📙حرف ح ❌موضوع : حکمت های الهی 📓یکی از داستان‌های زیبای پروین اعتصامی: ✍️پیرمرد تهیدستی زندگی را در فقر و تنگدستی می‌گذراند و به سختی برای زن و فرزاندانش قوت و غذایی ناچیز فراهم می‌ساخت. 🔹از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود دهقان مقداری گندم در دامن لباسش ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه‌های دامن را گره زد و به سوی خانه دويد. در همان حال با پروردگار از مشکلات خود سخن می‌گفت : 🔹و برای گشایش آنها فرج می‌طلبید و تکرار می‌کرد: ای گشاینده گره‌های ناگشوده، عنایتی فرما و گره‌ای از گره‌های زندگی ما بگشای 🔸پیرمرد در همین حال بود که ناگهان گره‌ای از گره‌های لباسش باز شد و تمامی گندم‌ها به زمین ریخت. او به شدت ناراحت و غمگین شد و رو به خدا کرد و گفت : 🔹من تورا کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز؟! آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود 🔸پیرمرد بسیار ناراحت نشست تا گندم‌ها را از زمین جمع کند، ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی ظرفی از طلا ریخته اند. ✍️پروین اعتصامی : تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح را ... ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ 📚https://eitaa.com/dastan_latifeh📚 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
❤️نمونه کارهنری روی خاطرات بزرگان ✅بخش 📙حرف ش ❌موضوع : شکر نعمت ها 🔴 نعمت‌های خداوند را یاد کنیم و شاکر باشیم آیت الله مجتهدی تهرانی: قدیم در کتابی این داستان را خواندم که: سعدی شاعر معروف یه وقتی کفش نداشت، عصبانی بود که من شاعری این مملکت، باشم آن وقت کفش ندارم. مدتی از خدا ناراضی بود که: خدایا، این چه زندگی است که ما کفش نداریم بخریم. شاعر هم هستیم! تا اینکه یک روز جلوی مسجد می‌گذشت، یک نفر را توی مسجد دید که از زانوها به پایین پا نداشت، تا او را دید، سرش را بلند کرد و گفت: «خدایا شکرت که اگر من کفش ندارم، پا دارم».تا دیروز از خدا ناراضی بود، اما امروز که دید این شخص پا ندارد، خوشحال شدو گفت: « الحمدالله، اگر من پا نداشتم، چیکار میکردم؟» خدا می داند واقعا اگر ما پا نداشتیم چیکار میکردیم؟! گاهی نعمت های خدا را یاد کنید. پا نداشتیم، دست نداشتیم، چشم نداشتیم، گوش نداشتیم، چیکار میکردیم؟ 📚ڪتاب بدیع الحکمة حکمت ۲۴ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانی(ره) ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ 📚https://eitaa.com/ahlebet1📚 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈