🔰#آداب #سخن_گویی
🌷رحمت خداوند را هم بگو
👈سليمان ابن عبدالملك - هفتمين خليفه اموى - روزى به مجلس وعظ و سخنرانى دانشمند و زاهد معروف، ابوحازم اعرج مدنى، آمد. او كه از دانشمندان پارسا و عادل و مورد اعتماد مردم بود؛ در ضمن سخنرانى و مواعظ خويش، آيات و اخبارى در زمينه ستم و ستمگران خوانده؛ و از #احاديث و حكاياتى كه در مورد وعده #عذاب به بنده گان ناسپاس بود، بيان نمود. سليمان، آن قدر متأثر شد كه آب چشمش، روان گشته و اثر انقلاب روحى، در او پديدار شد؛ و در حالى كه به شدّت مى گريست، به ابوحازم گفت : يا اَبَا الْحازِمْ اَيْنَ رَحْمَة اللّهِ، اين همه از غضب و عذاب الهى گفتى، پس آن #رحمت واسعه خداوند چه مى شود؟! ابوحازم اين آيه را قرائت كرد : اِنَّ رَحْمَةَ اللّهِ قَرَيبٌ مِنَ الْمُحْسِنينَ (1) رحمت خداوند، به نيكوكاران نزديك است . 1 - اعراف / 56.
https://eitaa.com/dastan_latifeh
☺️☺️☺️کاربر دست خداست☺️☺️☺️
🌷گدایی بر در خانه خانی نشسته بود و محض خوش آمد خان و دریوزگی مرتب می گفت :
🌷عزت خان زیاد. کاربر دست خان است.
👈به این امید که خان بشنود و او را چیزی دهد.
🌷کفاش فقیری که در آن نزدیکی مغازه داشت، سخن وی را شنید. برخاست و به نزدیکش رفت و گفت: بر خدا توکل کن، کار بر دست خداست. گدا فریاد کشید: خیر کار بر دست خان است.
💦از قضا خان که به خانه باز می گشت، گفتگوی آنان را شنید. 👈برای این که خودی بنمایاند، دستور داد مرغی را بریان کردند و در شکمش نیز تعدادی سکه طلا ریختند و به هنگام ظهر بر در خانه بردند و به گدا دادند.
🌷در همین هنگام، کفاش که به خانه باز می گشت سر رسید. گدا مرغ بریان را به او نشان داد و گفت:
👈دیدی گفتم کار بر دست خان است. ببين چه غذای لذیذی برایم فرستاده است. ولی افسوس که من لقمه نانی خورده و سیرم. اگر بخواهی آن را به دو درهم بتو می فروشم.
🌷کفاش گفت : اتفاقا برای امروز ظهر غذایی تهیه نکرده ام و اهل و عیالم گرسنه اند. دو درهم را بداد و مرغ را گرفت و رفت.
🎂لحظاتی بعد خان برای اینکه از نتیجه کار خود مطلع شود از خانه بیرون آمد و به گدا گفت :
☺️غذایی را که برایت فرستاده بودم آوردند؟
🎂گدا گفت: بله عزت خان زیاد.
☺️اما من سیر بودم و آن را به دو درهم فروختم. خان حیرت زده پرسید : به که فروختی؟ گدا گفت : به همین کفاش سر محل.
👈خان گفت: همان كفاش که به تو می گفت: کاربر دست خان نیست، بر دست خداست؟ گدا گفت : آری. اما من مرغ را نشانش دادم و گفتم : دیدی کار بر دست خان است؟
👈خان آهی کشید و گفت: ای گدای نادان، حرف همان حرف کفاش بود. ☺️☺️کا. بر دست خداست. ☺️☺️
🌷شکم آن مرغ پر از سکه های طلا بود و نصیب آن کفاش شد. این بگفت و گدا را از آن محل براند.
مرتبطات: #توکل #روزی #امید #امر_بمعروف_ #چاپلوسی #خودنمایی #شانس #قضا_و_قدر_#پول #مال #ثروت #آرزو و...
https://eitaa.com/dastan_latifeh
🔰رعایت حال
🌷اولی: ساعت چنده؟ دومی : ببخشید، ساعتم خوابیده.
🌷اولی : مهم نیست، بیدارش نکنین، از یه نفر دیگه می پرسم !
https://eitaa.com/dastan_latifeh
🌷بنام خدا
👈حتما منتظر #لطيفه_های_قرآنی بوديد! اين يکی از نمونه های است آن که دوستان زحمت آن را کشيده اند.
☺️لطيفه بهلول بر متوکل
👈گویند: روزی بهلول بر متوکل وارد شد.
متوکل وضعِ خوب و بد قصر خود را از وی پرسید. بهلول گفت: خوب است، اگر دو عیب نداشته باشد.
متوکل پرسید: آن دو عیب کدام است؟ بهلول گفت: اگر از مال #حلال است #اسراف شده است: اِنَّهُ لا یُحِبُّ المُسرِفینَ (انعام/۱۴۱)
و اگر از #مال #حرام است، #خیانت کرده ای : اِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ الخَائِنینَ (انفال/۵۸)
هزار و یک حکایت قرآنی/ص۱۲۷
🌐ما رو به دوستان خود معرفی کنید
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@latayefghorani
https://eitaa.com/dastan_latifeh
🍐نمونه طنز های دو پهلو
👈بعضی شوخ طبع هستند همين طوری يک چيزی می پرانند که مردم بخندند، « در زمان پيامبر (ص) و امامان (ع) هم بودند و ای بسا تشويق هم می شدند»
🛎اما اين هنرمندی به يک شرط خوبه که خط قرمزها را رعايت شود يعنی با مقدسات کاری نداشته باشد متاسفانه در شوخی ذيل که آموزندگی هم دارد، اين شرط رعايت نشده.
https://eitaa.com/dastan_latifeh
👈از جمله بايدهای مدرسه نبوی (ص)
🔰احترام گذاشتن به #ارزش های دينی
👈يکی از آموزه های دينی ما #احترام گذاشتن به ارزش ها است.
🎂اگر ارزش های دينی را فراموش کنيم دچار مشکلات عديده ای خواهيم شد!
🌷در اين زمينه طنزی مطالعه بفرمائيد.
💦ساده لوحی
🌷از خودشان می پرسم
👈شخصی به نوکرش سفارش کرد اگر #طلبکاری آمد بگو ارباب به اروپا رفته است و سپس از منزل خارج شد. هنگام ظهر که به خانه مراجعت کرد از نوکر پرسيد : کسی نیامد؟ نوکر گفت: چرا یک نفر آمد، ولی من گفتم ارباب در اروپا هستن.
- آفرین، خوب او قانع شد و رفت؟
- بله، فقط پرسید مسافرتشان چقدر طول می کشد و کی بر می گردند.
- خوب توچه جواب دادی؟
- هیچی، گفتم نمی دانم، اما ظهر که ارباب از حجره آمدند از ایشان می پرسم!
☺️اينجا جای شعر حافط است که :
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد
💦برای مطالعه کامل شعر و ... از لينگ استفاده کنيد.
https://eitaa.com/dastan_latifeh
🔰ادامه مقدمه
🌷نمونه بستر سازی برای بيان آموزه های دينی
👈موضوع عمل صالح نيز يکی از واژه های معارفی که در دستور کار مؤسسه فرهنگ سازان قرار دارد تا با آيات قرآن و روايات معصومان (ع) و نيز ادبيات مختلف همراه با ريز موضوع بار گزاری شود اين واژه است که بطور مطلق توسط دوستان از چند منبع بار گزاری شده توفيقی باشد تا بار گزاری ديگر منابع نيز اين واژه غنی سازی شود انشاء الله
🌷#حکايت #طنز مانند مستند:
🔰موضوع : عمل خالص
🌼داستان کوتاه
✍️عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود. روزی به آبادی دیگری رفت
عابد به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت. مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت: نه. گفت: فلان عابدبود، نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم،
عابد قبول نکرد.
نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد، وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابد: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی نان دادی!
🔔امام جعفرصادق(عليهالسلام):
عمل خالص آن عملی است که دوست نداری درباره آن، احدی جز خدای سبحان از تو تعريف و تمجيد کند.
📚اصول کافی، ج ۳، ص۲۶
💽 @kotahshenidanie 💽
https://eitaa.com/dastan_latifeh