#مبانی
#نگرش سیستمی به دین (بررسی هویت استراتژیک دین)
چکیده:
موضوع این مقاله بررسی هویت سیستمی و استراتژیک دین و علت توجه به این موضوع، فعال نشدن کارآمدی دین در زندگی امروز است. هدف مقاله، دستیابی به راهبرد فعالسازی کارآمدی دین است. نوع تحقیق، بنیادی با رویکرد تحلیلی و روش تحقیق کتابخانهای با ابزار تحلیل تطبیقی است. در این پژوهش، شاخصههای گزارههای دین و گزارههای استراتژیک و سیستماتیک بررسی و همپوشانی آنها تحلیل شده است. فرضیه تحقیق، ضرورت نگرش کلان و سیستمی به دین و استفاده از گزارههای دین در تدوین استراتژیهاست.
مدل نهایی:
دین شبکهای از استراتژیها برای برنامهریزی در جوانب بههمپیوسته زندگی ارائه میدهد. با دید استراتژیک به گزارههای دین، ساختار لازم برای برنامهریزی اجرایی حاصل میشود. راهکار اجرایی اولیه، تدوین واحدهای درسی برای طلاب حوزه در حوزههای «روش تحقیق خلاق»، «روش تحصیل خلاق» و «روش تدریس خلاق» است تا مهارت کلاننگری و دید سیستمی ایجاد شود. حوزههای علمیه با اجرای روشهای کاربردی و خلاقانه در تحصیل، تحقیق و تدریس، موفق به تولید علم و نظریهپردازی خواهند شد. همچنین، حرکت «فقه پویا» باید به «فقه شبکهای استراتژیساز» تغییر جهت دهد تا الگوهای جایگزین آیندهساز ارائه شود.
موضوع و هدف بحث:
اندیشمندان دینی در مواجهه با مسائل اجتماعی، ناخودآگاه به نگرش کلان و سیستمی به دین معطوف شدهاند. تشکیل حکومت اسلامی و نیاز به ساختارسازی بر اساس اسلام، سبب تولید نظریات درباره توانایی دین در مدیریت جمعی شد. برگزاری کنگرههایی مانند «اقتصاد اسلامی» و «مدیریت اسلامی» نشاندهنده تلاش برای نظامسازی دینی است. نظام پیشنهادی باید چهار شاخصه داشته باشد:
۱. پاسخگویی به نیازهای واقعی
۲. فرهنگساز و آیندهساز
۳. کارایی برتر نسبت به نظامهای مشابه
۴. استنادپذیری به اسلام.
مساله بحث:
ناکارآمدی دین در رقابت با نظریات مدیریتی مدرن، ناشی از تاخیر در ارائه الگوهای اجرایی دینی است. این مساله چهار محور دارد:
۱. مدیریت زندگی جمعی (تاثیر استراتژیهای کلان بر برنامهریزی فردی)
۲. محیط رقابت (ضرورت ارائه بهترین کیفیت با کمترین هزینه)
۳. کارآمدی (توازن بین هزینه، دستاورد و نیازها)
۴. دین (ادعای جامعیت و خاتمیت اسلام).
فرضیه:
راهبرد فعالسازی کارآمدی دین، نگرش سیستمی و استراتژیک به گزارههای دین است. این راهبرد شامل تقسیم گزارههای دین به سه لایه نگرشساز**، **راهبردساز و راهکارساز و مدلسازی پیوند آنهاست.
استدلال:
۱. سیستم هوشمند نیازمند اهداف منسجم، ساختار ارتباطی جهتدار و تعادلگرایی است.
۲. گزارههای استراتژیک باید کلیت، فراگیری و جهتگیری روشن داشته باشند.
۳. زبان دین با مفاهیم فطری و طبیعی، جهانشمول و چندلایه است (ظاهر برای عوام، باطن برای خواص).
۴. قرآن با بیان عربی روشن، معادلات کلی را در قالب مصادیق قابل انطباق ارائه میدهد.
نتیجه:
دین بهعنوان یک سیستم هوشمند، استراتژیهای لازم برای مدیریت زندگی فردی و جمعی را در قالب گزارههای نگرشی، راهبردی و راهکاری ارائه میکند. تحقق کارآمدی دین نیازمند بازتعریف آموزش در حوزهها، تقویت تفکر خلاق و تغییر نگرش از «فقه پویا» به «فقه شبکهای استراتژیساز» است.
سخن آخر:
آیندهسازی دینی مستلزم اشراف بر ابعاد وجودی انسان، جهان و زمان است. آرمانها را از خدا بگیریم، راهبردها را از پیامآوران او بیاموزیم و با تفکر خلاق، شرایط مطلوب را خلق کنیم.
#دین #سیستم #نگرش_سیستمی #استراتژی #هویت_استراتژیک #مدلهای_دینی #کارآمدی_دین #راهبرد_تولید_الگوی_دینی
🔸 کانال دستیار محقق
[eitaa.com/dastyaar]
#مبانی
#نگرش_سیستمی به دین (بررسی هویت استراتژیک دین)
چکیده:
موضوع این مقاله بررسی هویت سیستمی و استراتژیک دین و علت توجه به این موضوع، فعال نشدن کارآمدی دین در زندگی امروز است. هدف این مقاله دستیابی به راهبرد فعالسازی کارآمدی دین است. نوع تحقیق در این نوشتار، بنیادی با رویکرد تعلیلی و روش تحقیق، کتابخانهای با ابزار تحلیل تطبیقی است؛ به این ترتیب که شاخصهها و خصلتهای گزارههای دین از طرفی و شاخصهها و خصلتهای گزارههای استراتژیک و خصوصیات سیستم از سوی دیگر بررسی و همپوشانی آنها تعلیل شده است. فرضیه این تحقیق، ضرورت نگرش کلان و سیستمی به دین و استفاده از گزارههای دین در عرصه تدوین استراتژیها است.
مدل نهایی و نتیجهای که از این تحقیق به دست آمد، عبارت است از این که دین، شبکهای از استراتژیهای لازم برای برنامهریزی در جوانب بههم پیوسته زندگی را عرضه کرده است که اگر با دید استراتژیک به گزارههای دین توجه شود، ساختار لازم برای برنامهریزیهای اجرایی به دست میآید. راهکار اجرایی اولیه برای رسیدن به مدل بالا، تدوین واحدهای درسی برای طلاب حوزه در مقوله «روش تحقیق خلاق»، «روش تحصیل خلاق» و «روش تدریس خلاق» برای ایجاد مهارت کلاننگری و پیدایش دید سیستمی به موضوعات و تحقق قابلیت تولید علم و نظریه است. حوزههای علمیه در صورتی موفق به تولید علم و نظریهپردازی بر اساس معادلات دین خواهند شد که طلاب حوزه بر اساس روش کاربردی و خلاق تحصیل و روش تحقیق کاربردی و خلاق را اجرا کنند و اساتید حوزه بر اساس روش کاربردی و خلاق تدریس کنند [۱]؛ همچنین حرکت تلخیص و سادهسازی متون درسی متوقف شده و متون به حداقل سطح فهم کاربردی–تحلیلی از سطوح فهم و ادراک ارتقا یابد و حرکت «فقه پویا» از تلاش برای انطباق دین با وضعیت موجود، به «فقه شبکهای استراتژیساز» برای تغییر وضعیت موجود به سوی انطباق با دین، تغییر جهت داده، هویت آیندهساز و نه چارهساز به خود بگیرد و الگوهای جایگزین [۲] ارائه کند.
#دین #سیستم #نگرش_سیستمی #استراتژی #هویت_استراتژیک #مدل_های_دینی #کارآمدی_دین #راهبرد_تولید_الگوی_دینی
موضوع و هدف بحث
عالمان و دیندارانی که به نحوی با مسأله حکومت و حکومتداری روبهرو بودند و از آنها درباره مسائل اجتماعی نظرخواهی میشده است، ناخودآگاه به «نگرش کلان و سیستمی به دین» معطوف میشدهاند [۳]. قرار گرفتن مسلمانان در برابر افکار، روابط و تولیدات دنیای مدرن و تسلط غرب بر فرهنگ مسلمانان، اندیشمندان اسلامی را به مسأله «قابلیت و فعلیت دین برای اداره امور و راهحل پیروزی دین در رقابت جهانی» معطوف ساخت [۴]. اقدام دینداران در ایران برای تشکیل حکومت بر اساس اسلام و قرار گرفتن عملی در صحنه مدیریت جامعهای متصل به جامعه جهانی، سبب تولید بیشتر و صریحتر افکار و نظریات نسبت به مسأله «توانایی دین برای مدیریت جمعی» شد [۵]. پرسشها و نیازهای فراوان در ابعاد مختلف امور اجتماعی، به ویژه مسائل مربوط به نهادها و سازمانها که مدیران آنها قصد ساختارسازی بر اساس اسلام را داشتند، سبب برگزاری کنگرهها و کنفرانسهای متعدد با موضوعاتی مانند: «اقتصاد اسلامی»، «بانکداری اسلامی»، «روانشناسی اسلامی»، «فرهنگ اسلامی»، «دیدگاههای اسلام در پزشکی»، «مدیریت اسلامی»، «قضاوت اسلامی»، «زن در اسلام»، «معماری اسلامی»، «حکومت در اسلام» و ... شد [۶]؛ کتابها و مقالاتی با عنوان: نظام مالیاتی، نظام حکومتی، نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام مالی، نظام تربیتی، نظام اخلاقی، نظام قضایی، نظام خانواده، نظام دفاعی، نظام بینالمللی، نظام عبادات، نظام مجازات، نظام مشارکت، نظام حقوقی، نظام اجتماعی، سیستم اقتصادی، سیستم قضایی، سیستم سیاسی، فقه زندگی، الحیاة (توصیفی نظامواره از تفکر دین نسبت به ابعاد مختلف زندگی) و ... نوشته شد [۷]. اندیشههای اجتماعی رهبران و متفکران دینی به صورت متمرکز مورد بحث و بررسی قرار گرفت [۸]. محققان عمده این مراکز و مؤلفان کتابها و مقالات بالا بر ضرورت نظامسازی بر اساس تفکر اسلام اتفاق نظر دارند؛ تاملات و نوآوریها یا کاستیها و ابهامها در روش نظامسازی است؛ نظامی که چهار شاخصه ذیل را دارا باشد:
۱. پاسخگویی نیازهای طبیعی و واقعی
۲. فرهنگساز و آیندهساز
۳. کارایی برتر نسبت به نظامهای مشابه
۴. قابل استناد [۹] به اسلام و تفکر دینی
این بحث به بررسی هویت شبکهای و سیستمی دین و تبیین خصلت استراتژیک گزارههای آن میپردازد تا راهبرد تدوین سیستمهای موجود در دین را توصیف کند.
🔸 کانال دستیار محقق
[eitaa.com/dastyaar]
فرضیه بحث
پرسش اصلی این است: «آیا راهبردی برای فعال و محسوس کردن کارآمدی دین در مدیریت زندگی جمعی در محیط رقابت وجود دارد؟» فرضیه این تحقیق این است که راهبرد فعالسازی کارآمدی دین، نگرش سیستمی و استراتژیک به گزارههای دین است. راهبرد مدلی پیشنهادی، تقسیم گزارههای دین به سه لایه نگرشساز، راهبردساز و راهکارساز و پیوند زدن آنها در موضوعات است.
استدلال
بر اساس تحلیل سیستمها و استراتژیها، سیستم فعال هوشمند باید اهداف، ساختار ارتباطی و تعادل حیاتی داشته باشد. دین نیز با دارا بودن گزارههای استراتژیک، شبکهای از عناصر بههم پیوسته است که اهداف کلان را دنبال میکند. آیات و روایات نشان میدهند زبان دین چندلایه و قابل انطباق با نیازهای زمان است. برای نمونه، آیه «و ما ارسلنا من رسول إلا بلسان قومه» [۱۵] و روایت «اکتب و بث علمک فی اخوانک» [۱۶] بر فهمپذیری و تطبیقپذیری دین تاکید دارند.
نتیجه
دین هویتی سیستمی دارد و گزارههای آن استراتژیهای لازم برای برنامهریزی زندگی را ارائه میکنند. راهبرد فعالسازی کارآمدی دین، نگرش سیستمی و طراحی مدلهای سه لایه (نگرشساز، راهبردساز، راهکارساز) است.
سخن آخر
تدوین استراتژیهای دینی نیازمند اشراف بر انسان، جهان و زمان است. با تفکر خلاق و تغییر وضعیت موجود میتوان به الگوهای دینی آیندهساز دست یافت.
#دین #سیستم #نگرش_سیستمی #استراتژی #هویت_استراتژیک #مدل_های_دینی #کارآمدی_دین #راهبرد_تولید_الگوی_دینی #فقه_شبکه_ای_استراتژی_ساز #نظام_سازی
🔸 کانال دستیار محقق
[eitaa.com/dastyaar]
#ناکارآمدی_دین
#ناكارآمدي دين در مديريت زندگي جمعي، سبب عدم قدرت دين براي بقاء در عرصة تقابل نظريات و استراتژي هاي جدي زندگي خواهد شد و خرد جمعي بشر از توجه به پيام خداوند و طرحوبرنامة او سرباز خواهد زد. پيآمد چنين نتيجهاي يا #حذف_دين از زندگي است يا گرايش آن به خلوتهاي دروني برخي ميانسالان و سالمندان براي عقدهگشايي رواني.
چنين نتيجهاي عكسالعمل و حساسيتِ ضرورتساز را در كساني برميانگيزاند كه قصد دارند براساس #نظرخداوند زندگي كنند نه طبق #نظريات_بشري؛ كساني كه صحت گزارههاي زير را باور دارند:
1.عمر يكبار مصرف است و تكرارپذير نيست.
2.تشخيص و عملكرد بشر(چه فردي و چه جمعي) محدود و خطاپذير است.
3.پس از مرگ زندگي ابدي وجود دارد و بقاء روح ابدي است.
4.زندگي ابدي براساس محتويات دروني هر فرد شكل ميگيرد.(قرار گرفتن در گستردگي و آسايش يا محدوديت و رنج، تابع محتويات دروني است.)
5.شيوة زندگي در دنيا به محتويات دروني انسان شكل ميدهد.
6.اهميّت مُحتَمَل، ارزش احتمال را بالا ميبرد.
7.ميزان بقاء اثرِ موضوع، در تعيين اهميت مُحتمل تاثير معنيدار دارد.
ضرورت اين بحث براي كساني مطرح است كه نميخواهند عمر خود را در #آزمون و #خطاها سپري كنند و بهدنبال ديدگاه و برنامهاي بدون خطا و محيط بر كل هستي ميگردند. اين افراد براي رفع ادعاي ناكارآمديِ دين، بايد كارآمدي آن را محسوس و ملموس كنند. لذا اين سوال پيش ميآيد كه:
آيا #راهبردي براي فعال كردنِ #كارآمدي_دين در زندگي امروز و فردا وجود دارد؟
شرح مفصل و طبقه بندی با محورهای بحث را میتوانید در #نگرش_سیستمی_به_دین دنبال کنید
🔸کانال دستیار محقق
@dastyaar