#حیث یعنی #رویکرد یعنی جهت یعنی #زاویه دید یعنی #استراتژی
در #الگوریتم باید حیث خودمان را مشخص کنیم
یعنی با چه حیثی قدم ها را می چینیم
رویکرد مان در قدم و تقسیمها چگونه باشد
پس در هر موضوعی علاوه بر هدف باید رویکرد مان ، زاویه دیدمان ، استراتژیمان نسبت به موضوع نیز تعیین گردد
حیث تقسیم به کارآمدی ان و مفید فایده بودن ان است
[18] . ر.ك. به “رويكردهای نوين استراتژی”، مهندس وفا غفاريان و دكترعليرضا علی احمدی، انتشارات سازمان مديريت صنعتی
نكته: سازمان ملل در بيانيه “نقش سازمان ملل در قرن بيستويكم” اصول كلی را برای جهان امروز و قرن آينده ترسيم كرده است كه برخی آن را به صورت زير فهرست كردهاند:
حركت صنعت به سوی حفظ محيط زيست
كيفيت همه جا
پذيرش مهاجرين و ايجاد تنوع تفكر
فيبرنوری همه جا
صرفه جويی در مصرف انرژی (نگاوات)
تيمهای كاری كوچك و خودگردان
آب ماده گرانبها
بيوتكنولوژی
دارايیهای اطلاعاتی به جای طلا
انرژيهای غير فسيلی
آموزش كاربردی برای زندگی
پليمرها
تعامل با درايت و ادراك طبيعت
رياضيات كسرها
توليدات مطابق خصوصيات شخصی
حقيقت مجازی
[19] . ر.ك. به “استراتژی اثربخش”، ص۲۰۵، به نقل از مجله تحقيقات استراتژيكِ “Furtune”
[20] . تدوين استراتژی فقط كار مدير ارشد سازمان است نه عناصر ديگر
[21] . “استراتژی اثربخش”، ص۲۰۹
[22] . تحليل گستردهتری از اين مطلب، در صفحه ۲۲۷ ، بحث طراحی مدل در کتاب نگرش سیستمی به دین آمده است.
[23] . قصد، هدف، فلسفه، انگيزه سيستم. رسالت، بيانيهيی از نگرش، چشمانداز و جهتگيری سيستم است نَه مقصدهای تفصيلی و راهكارها. تعيين رسالت برای سيستم، موجب ايجاد نقطه ثقل و جهتيابی برای سيستم میشود تا در انتخاب ورودیها و فرآيندهای درونی خود و نحوه تعامل با عوامل محيطی سيستم، بتواند تصميمگيری نمايد.
[24] . پيرس و رابينسون، “برنامهريزی و مديريت استراتژيك” (ترجمه دكترسهراب خليلی شورينی)، 1377ش، انتشارات يادواره كتاب، ص۱۸. نمودار زير نيز سير تكوين استراتژی را نشان میدهد:
(ر.ك. به پايگاه اطلاعاتيwww4.irandoc.ac.ir/data/books/strategic/strategic4.gif)
[25] . تدوين استراتژی میبايد در نقطهای كه دارای بالاترين كيفيت و احاطه دانشی است انجام يابد. (ر.ك. به مقاله “متدولوژی يادگيری در تدوين استراتژی”، علیمحمد احمدوند، نشريه دانش مديريت، شماره۴۱و۴۲)
[26] . “برنامهريزی و مديريت استراتژيك”، ص ۲۱
[27] . منظور از شفافسازی، تعيين كليّه گزينهها و احتمالات ممكن، به علاوه تعيين وزن و تاثير كاربردی هر يك از گزينهها در عملكرد نهايی سيستم است.
[28] . مقاله “چهار هدف اصلی استراتژی”، نشريه Manager Magazine نوامبر۱۹۹۹، ترجمه قاسم طولانی، منتشره در ترجمان مديريت، شماره۲؛ توصيفی از برخی موارد فوق ارائه كرده است.
نكته: برای برنامهريزی استراتژيك مدلهای مختلفی ارائه شده است. مدلِ SWOT از آنجمله است كه S اشاره به بررسی نقاط قوت، W اشاره به بررسی نقاط ضعف، O اشاره به بررسی فرصتها، T اشاره به بررسی تهديدها دارد.
[29] . اين عناوين، مربوط به مقالاتی است كه در نشريات تخصصی و عمومی كشور از سال۷۷ تا ۸۱ منتشر شدهاند. (ر.ك. به نرمافزار نمايه، با وارد كردن كلمه “استراتژی” در فيلدِ “عنوان” و فيلدِ “موضوع”)
برچسب #استراتژی #برنامهریزی #برنامهریزی استراتژیک #جریان بهینه در سیستم #جنگ #فرآیند استراتژیسازی #محیط رقابت #نبرد #نبرد استراتژیک
دانشنامه, کرسی های نظریه پردازی
#تعریف_اصطلاحات
#استراتژي:
استراتژي, در اصل، اصطلاحي است نظامي به معناي سنجيدن وضع خود ، حريف و طرح نقشه براي روبرو شدن با وي در مؤثرترين وضعيت.
استراتژي، طرحي منسجم، جامعنگر و يكپارچهكننده براي حركت در كوتاهترين راه به سوي هدف، با بهترين بهرهبرداري از منابع و امكانات موجود است. استراتژي يا راهبرد، راه و روش رسيدن به اهداف بلندمدت و حياتي است. موضوع استراتژيك و راهبردي، موضوعي است كه جنبه حياتي دارد يعني در استمرار شاخصههاي حيات تأثير عمده دارد و معمولاً در محيط رقابتي اهميت خود را نشان ميدهد.
براي تعيين استراتژي بايد اهداف بلند مدت+ مجموعه اقدامات كلانِ لازم براي رسيدن به آنها مشخص شود. استراتژي از تصميمها، برنامهها و قواعدِ مرتبط ساختن اقدامات به يكديگر براي رسيدن به هدف تشكيل شده است. معمولاً افراد و مجموعهها در تشخيص اهدافِ كلّي تا حدودي صحيح و مشترك عمل ميكنند امّا در تدوين استراتژي، تفاوتهاي فاحشي بين آنها وجود دارد. تدوين استراتژي صحيح مهمترين عامل برتري بر الگوها و فعاليتهاي ديگران است. آيه شريفة" َلاتَهِنُوا وَ لَاتَحْزَنُوا وَ أنتُمُ الاَعْلَونَ إنْ كُنتُمْ مُؤمِنينَ" بيانگر همين حقيقت است كه اگر استراتژي اسلام در زندگي فردي و جمعي ما مورد توجّه قرار گيرد الگوهاي ديگر فرهنگها و تمدنها، قدرت رقابت با اسلام را نخواهند داشت.
@dastyaar
#نقشهراه
#هویتنقشهراه
« #نقشهراه » چیست؟ چرا؟ و چگونه؟
🔸مسأله بحث:
چگونه میتوان مسیر و مراحل رسیدن به یک هدف تعیین شده را شبیهسازی کرد؟ (با تعیین عناصر اثرگذار و اثرپذیر، مثبت و منفی)
🔸 پیش فرض ها:
✳️نقشه راه = شبیهسازی مسیر و مراحل و عناصر و روابط بهینه، برای رسیدن به هدفی تعیین شده (پس از بررسی مسیرها و مراحل و عناصر و روابط محتمل دیگر)
⏮نقشه راه، هویت #آیندهپژوهانه دارد لذا روشها و تکنیکهای آیندهپژوهی در آن جاری است.
⏮نقشه راه، هویت #راهبردی دارد لذا روشهای طراحی «استراتژی» در آن جاری است.
⏮بهترین روش برای تدوین «نقشه راه» #سناریونویسی و #شبیهسازی است.
🔸تبیین:
اسناد بالادستی، تعیین کننده اهداف هستند (اهدافی که مبتنی بر باورها و ارزشها شکل گرفتهاند) و تعیین کننده شاخصهایی که برای تحقق اهداف لازم است؛ پس از تعیین اهداف و شاخصها، مسأله و مشکل اصلی این است که: «چگونه به این اهداف با این شاخصها برسیم؟»
♻️توضیح:
اگر برنامهریزی، تعیین نقطه هدف ونقطه شروع و نحوه حرکت از مبدأ به مقصد است به نحوی که کمترین هزینه با بیشترین منفعت را حاصل کند آنگاه منطق برنامهریزی، ابتدا #هدفگذاری را الزام میکند.
◀️اگر اهداف، آثار و پدیدههایی هستند که در انتهای حرکت و فعالیتهای مورد نظر باید حاصل شوند، آنگاه با « #ارزشها»مرتبط میشوند و براساس ارزشها تنظیم میگردند.
◀️اگر ارزشها، اعتبارات و ملاحظات برخاسته از واقعیتها باشند ، آن گاه با « #باورها» مرتبط میشوند و براساس باورها تنظیم میگردند.
◀️اگر #مأموریت هر مجموعهای، تلاش برای تحقق اهداف #اولویتدار است، آنگاه مأموریتها تابعی از ارزشها و باورها میشوند.
✅بنابراین قدم اول برای #برنامهریزی یا #معرفی یک برنامه، توصیف #باورها، #ارزشها، #اهداف و سپس #مأموریت آن مجموعه است.
🔸سطوح و لایههای برنامهریزی:
🔹۱. مبانی و زیرساختها:
1)◀️ #جهانبينی = پاسخ به سؤالِ «ما چه باورهايی داريم؟ در اين هستی چه خبر است؟»
2)◀️ #ارزشها = پاسخ به سؤالِ «ما چه چيزهایی را خوب و چه چيزهايی را بد میدانيم؟»
3)◀️ #گرايشها = پاسخ به سؤالِ «در ميان فهرست خوب و بدها، كداميك اولويت دارند؟»
4)◀️ #آرمانها = پاسخ به سؤالِ «اصلیترين آرزوهای ما كدامند؟»
5)◀️ #دكترين = پاسخ به سؤالِ «ساختارهای ما بر چه اساسی باید شكل بگیرند؟» (برآیند جهانبینی، ارزشها، گرایشها و آرمانها، که به تعیین ساختار منجر شود)
🔹۲. اهداف کلان:
6)◀️ #چشمانداز = پاسخ به سؤالِ «ما درآينده چگونه هستيم؟»
7)◀️ #رسالت = پاسخ به سؤالِ «ما اصلا چراهستيم؟ ما چرا ما شديم؟»
8)◀️ #هدفكلان = پاسخ به سؤالِ «ما بايد به دنبال تحقق چه چيزی باشيم؟»
🔹۳. تعیین مسیر:
9)◀️ #بيانيهمأموريت = پاسخ به سؤالِ «ما الان به دنبال چه چيزی هستيم؟»
10)◀️ #رويكرد = پاسخ به سؤالِ «ما برای رسيدن به اين هدف، چه زاويه ديدی بايد داشته باشيم؟»
11)◀️ #خط مشی = پاسخ به سؤالِ «ما برای رسيدن به هدف، چه جهت كلی را در حركت بايد داشته باشيم؟»
12)◀️ #استراتژی = پاسخ به سؤالِ « در جهتی كه انتخاب كرديم، بهترين فرآیند برای رسيدن به هدف كدام است؟»
13)◀️ #راهكار = پاسخ به سؤالِ «برای فعالسازی بهترين حركت، چه قدمهايی بايد برداشته شود؟»
کل ابعاد پنجگانهای که در قسمت «تعیین مسیر» مطرح شدهاند، تشکیلدهنده «نقشه راه» میباشند. (دنبال چه هستیم؟ با چه زاویه دیدی؟ با چه جهت کلی در حرکت؟ فرآیند بهینه کدام است؟ چه قدمهایی از نقطه شروع تا نقطه پایان باید برداشته شود؟)
این ترکیب باید تبدیل به #سناریو شده، #شبیهسازی شود تا بتوان نمونه عینی یک نقشه راه را به دست آورد. فرآیند شبیهسازی را میتوان به صورت زیر ترسیم کرد:
برای تولید یک «نقشه راه» باید مراحل ۱۳گانه برنامهریزی که در بالا ارائه شد، طی شود و در نهایت، یک مدل دارای #ورودی، #خروجی، #پردازش، که #نقطهشروعپردازش، #مرکزثقل آن، #مراحلآن، #نقاطبحران در آن مشخص شده است، ارائه شود.
نقشه راه، نزدیکترین #مفهومسازی، به صحنه #عملیاتی و تلاش برای تطبیق بر مصادیق است.
#نقشه_راه
#الگوریتم
🔸کانال دستیار محقق
@dastyaar