eitaa logo
دستیار محقق
192 دنبال‌کننده
79 عکس
4 ویدیو
125 فایل
برگرفته شده از مجموعه اثار و دوره های استاد شیخ عبدالحمید #واسطی #مبانی #نگرش‌سیستمی #شبکه‌هستی #روش‌تحقیق #نقشه‌راه #شبکه‌مسائل #شبکه‌نیاز #پارادایم #الگوریتم‌اجتهاد #نفوذ‌به‌موضوع #تدریس_اثربخش @salam_1001
مشاهده در ایتا
دانلود
حرم الزامات: تمایلات نمادها ابزارها و محصولات فضاها ساختارها . . .
تعارض و اولویت و مرجح در تعارض بین دو چیز باید مرجح و اولویت را لحاظ کرد در تعارض بین ایرانی بودن یا مسلمان بودن؟ ایا اولویت با بینش و تفکر و سبک زندگیست یا با منطقه جغرافیایی و محل زندگی؟
شاخصه های سلبی تعریف ، مقدم بر شاخصه های ایجابی هستند علت ان این است که ذهن اول باید حدود و محدود بودن را اولویت قرار دهد و بعد از ان که محدود شد به ان بپردازد محدودیت=سلب محدودیت=این غیر از ان محدود بودن = تمایز محدود بودن =سلب
مراحل قدم به قدم پیشنهادی برای تعریف اولیه: ۱)بررسی معنای لغوی با توجه به : اصول معنایی مترادفات متضادات مشتقات تطورات وجه تسمیه وجوه افتراق و تمایز با کلمات و مفاهیم مشابه ۲)بررسی معنای اصطلاحی با توجه به: فرهنگ نامه ها دانش نامه ها اصطلاح نامه ها تاریخ علم فلسفه علم مدونین و مولفین(در بررسی یک موضوع،روش نفوذ به موضوع و تعیین اجزاء بنیادین و بسیط و همچنین روش نفوذ به لایه های معنایی و کیفیت تشکیک معانی بسیار مهم است) ۳)کشف معنی در شبکه مفاهیم و معانی : ۴)شفاف سازی معنا با توجه به: تعیین محدود لغت عوارض و اثار هر یک از معانی و الزامات ان تعیین بستر و محدوده ظهور اثار ۵)تعیین اثار و ظهورات متعدد یک موضوع در مقایسه با موضوعات متشابه (تعاریف مفهوم ساز هستند و تمدن سازی از مفهوم سازی می‌گذرد پس تعریف تمدن ساز هستند»»»»دین چون مفهوم سازی میکند پس تمدن ساز است)
یعنی یعنی جهت یعنی دید یعنی در باید حیث خودمان را مشخص کنیم یعنی با چه حیثی قدم ها را می‌ چینیم رویکرد مان در قدم و تقسیم‌ها چگونه باشد پس در هر موضوعی علاوه بر هدف باید رویکرد مان ، زاویه دیدمان ، استراتژیمان نسبت به موضوع نیز تعیین گردد حیث تقسیم به کارآمدی ان و مفید فایده بودن ان است
تعریف غلط : تعریفی که کارامد و موجه نباشد
رویکرد ترکیبی بهترین حالت از حیث عام است : پدیدار شناسانه تحلیلی (=عملیات وجود شناسانه=رسیدن به صرف الوجود/رسیدن به ذرات بنیادین) تاریخی تطبیقی
شاخصه های ناموجه بودن یک تعریف: تعریف واضح تر از معرف باشد جامع تمام مصادیق باشد مانع اغیار و...
قبل از تعیین روش ضروریست موجود در تعاریف: ۱)اعمال با روش بررسی لغوی برای تولید ۲)اعمال با روش بررسی لغوی برای استخراج فهرست ۳)اعمال با روش اولین چیزی که با ان مواجه هستیم (اولین مواجهه)
فلسفه منطق=نگاه و رویکرد پدیدار شناسانه به منطق
الگوریتم تعریف: استفاده از مقولات و علل در روش تعریف
اولین چیزی که با ان روبرو هستیم چیست؟ مفهوم🔽 (هدف ما از تعریف =برای ایجاد شفافیت و وضوح حداکثری و تمایز برای حداکثر سازی اثرگیری از مفهوم )لذا یا مفهوم مستقیما به خارج وصل میشود یا مفهوم ما به ازای خارجی()وصل میشود 🔽 پس از مفهوم به دنبال میرویم چراکه با مفهوم روبرو هستیم 🔽 ۱)رویکرد تحلیلی(شکافت مفهوم نتیجه رویکرد تحلیلی) (لغت به عنوان یک نماد برای مفهوم است) نکته:رویکرد پدیدار شناسانه بعد از رویکرد تحلیلی قرار باید بگیرد چراکه با مفهوم روبرو هستیم اصلی ترین روش در تعاریف است 🔽 تبیین ابعاد کثرات=شبکه کثرات میباشد(درمقابل =این است و جز این نیست= کرایی= کنه و وجه) 🔽 مراحل : ۱)کشف معنای لغوی(مترادف ) قدم اول:تحلیل لغوی=کشف معنای لغوی=(تصور اولیه از مفهوم) قدم دوم:: نکته:در تحلیل مفهومی به مصداق توجهی نداریم ✳️✳️مراحل: (نکته:تمام تقسیمات مفاهیم در فلسفه در اینجا بکار گیری میشوند) کلید طلایی: یعنی ترجمه لفظ به زبان فلسفه(وجود و عدم)که باید یک تعبیر عدمی و وجودی از مفهوم ارائه دهیم مثال:برهان صدیقین»برهان برتر است چرا که بین اصل وجود با نتیجه کمترین واسطه وجود دارد نکته:در مفاهیم اول باید به سراغ معنای لغوی(تحلیل لغوی) سپس مترادف عرف عام که شرطش عن حس و مشاهده عن العرف باشد(شرط موجه بودن عرف عام :صحت عملیات استقرایی آماری است) مرحله 1⃣: حداقل نتیجه قدم یک را روی میز جلوی چشمانت بگذار مرحله2⃣:مرتبطات با مفهوم مورد نظر را ترسیم کن(بارش فکری خودت نه مراجعه به بیرون) تکنیک استخوان ماهی:«تمام فعالیت ها برای دستیابی به فضای مفهوم است» « ، حداقل تمایز سازی از مابقی مفاهیم را ایجاد میکند» «نکته:زبان فلسفه ، زبان وجود و عدم// ، فضای (اگر....انگاه/الف ب هست پس ج نیست )است. از این جا مرحله ۳ زاییده میشود. مرحله3⃣:منشاء پیدایش مفهوم مورد نظر را کشف کن «مفهوم مورد نظر را علت در نظر گرفته و معلول ان را بدست بیاور» «تمامی علل اربع دخیل هستند» «از علل اربع " جنس " بدست میاید» «برای بدست اوردن چگونه جنسی به سراغ مقولات عشر رفته تا فصول حقیقیه بدست بیاید» «از اینجا مرحله ۴ زاییده میشود» مرحله 4⃣:عوارض ۹گانه در مفهوم را کشف کن(به دیگر سخن علت صوری) مرحله 5⃣:عامل ایجاد مفهوم در بستر فوق الذکر را کشف کن(علت فاعلی)=چگونه فعال شدن مفهوم فوق الذکر مرحله6⃣:اثر مفهوم در فضای درونی را کشف کن(علت غایی)=چه اثری دارد نکته:علل اربع و مقولات ، تمام ابعادی ست که تا امروز در اختیار ماست و خارج از این ابعاد چیزی نداریم پس اگر در آینده موردی اضافه شد ما نیز به این موارد اضافه خواهیم کرد ۲)بررسی تطبیقی معنای لغوی عام(در زبان های دیگر) برای دستیابی به مبدا لغت کشف زوایای مختلف دید بشری نسبت به مفهوم(قدر مشترک+وضوح تمایز+اولین مرحله ایجاد تمایز در ذهن که با مقایسه انجام میگردد»»»»»ذهن ۴ مرحله دارد:تمایز ، تجزیه ، ترکیب ، انتزاع ۳)تحلیل لغت به اجزای تشکیل دهنده(ریشه ، وزن ، اشتقاق) ۴)بررسی مترادف ها و متضادها 🔽 رسیدن به : بین و ما را به روح معنا نزدیک میکند علامه طباطبایی:راغب اصفهانی در المفردات در جهت اخذ روح معنا کاری شبیه اعجاز انجام داده است چگونگی کشف روح معنا در ؟
دو پیش نیاز ورود به ادبیات: فقه اللغه مقدمات زبان شناسی
ما در تعریف مفهومی به دنبال اشتراکات برای تولید به و پیدا کردن تمایزات برای تولید به هستیم
روش تحلیل کلمه : با رویکرد تحلیلی (نکته :کلمه سنت از کلیدواژه های اصلی در است نکته:استعمال ناموجه:استعمالی که تناسبی با معنای لغوی نداشته باشد) مترادف:سنت، سیره، طریق،شریعت،عادت،منهاج،منهجحریان،الگو،منش،مذهب،سبک،امت،قانون متضاد:بدعت،خرافه،جاهلیت،مدرنیته،تجدد مقاله محمد ارکون: مدرنیته در فضایی کاملا مخالف فرهنگ اسلام است
روش تحلیل با رویکرد تحلیلی: تکنیک استخوان ماهی: اختیار جبر، اضطرار،قصد،تصمیم،انتخاب،عدل،طلب،اراده،شوق،حرکت مثال در قدم سوم:منشا پیدایش مفهوم مورد نظر =علل اربع نکته:مفاهیم اعتباری ذهنی جنس و فصل دارند⏪طبق نظر و مبنای ملاصدرا جنس و فصل مختص به ماهیات نمیباشد بلکه مفاهیم نیز دارای جنس و فصل هستند زمینه و بستر =علت مادی چگونه و کیف = قالب و صورت بدست میآید که اختیار یکی از حالات نفسانی و روحانی ست با بررسی مقولات تسعه یک مفهوم کشف میشود انتهای بحث و نتیجه: اختیار=حسی روحی روانی است که....
نکته در رویکرد تجربی ، پدیدار شناسانه در صورت فقدان ظهورات خارجی و حسی ، به بررسی منشاء امتزاع ظهورات حسی میپردازیم که با واسطه به حس مرتبط هستند مانند کلمات :مالکیت ، تشخیص ، آزادی به خلاف کلمه میز نقطه شروع در رویکرد پدیدار شناسانه قرار دادن ما به ازای اولیه مفهوم است مانند کلمه: لطف = مهربان
نکته: کردن ، از یافتن تمایز هاست یافتن تمایز ها به برمیگردد 🔽🔽🔽🔽🔽
تحلیل مفهومی ، تابعی از اطوار و انحاء وجود است در واژه لطف : یک تعبیر عدمی میخواهیم=..... یک تعبیر وجودی=وجود داشتن مهربانی مهربانی =داشتن ....
در بکار گرفته میشوند چرا که اینها اطوار و انحاء وجود هستند علل اربع مقولات عشر وحدت و کثرت قوه و فعل=حرکت وجوب ، امکان ، امتناع حالات ماهیت
نقش فلسفه تحلیلی در معناشناسی معناشناسی ، ابزار فهم (برای صحت مراد متکلم) است در مباحث الفاظ ، فرایند فهم متن بیان میگردد علم =علم‌معناشناسی=مطالعه‌عامی‌مذهبی کتاب مطول یکی از منابع معنی شناسی ست
و نمونه ای از سر فصل های علم معنا شناسی که در علم اصول فقه بدان پرداخته میگردد: فرایند تولید معنی رابطه معنا با متن حوزه های چند معنایی ساختارهای مفاهیم +حقیقت وضع +دلالت +استظهار قاعده وضع الفاظ برای معانی عام متناظر به بحث های معناشناسی ست
و نقش هرمونیک در معناشناسی(فرایند تحلیل زبانی) هرمونیک برای جلوگیری از بوجود امده است نظریه روش دستیابی به معنای عام ست اکل »خوردن ⏬ علم انظر الی ما قال و لانتظر الی من قال روش شناسی تأویل چگونه ست؟ نکته:الفاظ باید ظرفیت تحمل معنای خود را داشته باشند قاعده فهم از متون مجهول چگونه ست؟ ⬇️ تخصیص اصلها: عاقل بوده مرادی داشته از لغت استفاده کرده و... ما در علم منطق مولف محور هستیم نه متن محور: مراد متکلم چیست؟ او از من چه میخواهد؟ مولی و عبد
✳️سند فرآیند تبدیل مفاهیم به آثار تمدنی: ♻️تولید مبانی بنیادی:(میانی علمی،قواعد فهم و دریافت ، تبیین ارائه مختصات دقیق از موضوع)🔽 ♻️تولید دانش کاربردی:(ادبیات برنامه ای،قوانین و معادلات حاکم،گزاره های راهبردی،مدل های مفهومی)🔽 ♻️سیستم سازی:(فرایند سازی،سیستم سازی،برنامه ریزی عملیاتی)🔽 نتایج تمدنی:(قوانین و اداب اسلامی،نمادها و ساختارهای تمدنی،کالبد و فضای ظاهری،محیط زیست انسانی و طبیعی) ✳️ضرورت توجه به فرآیند های تمدنی در حوزه های علمیه ✳️سطوح فعالیت ها در فرآیند مهندسی فرهنگی جامعه
استخراج از فعالیت:بررسی روش تولید تعاریف از کتاب نهایه الحکمه : مفاهیمی که به طور عام بین تمام افراد مشترک است که همان است بدیهیات شش قسمند الف- اولیات ب- فطریات ج- مشاهدات د- متواترات ه- حدسیات و- تجربیات. اولیات مانند اين قضيه كه كل بزرگتر از جزء خود است. فطریات قضائى هستند كه قياسات آنها با آنها است (اربعه زوج است). مشاهدات آنچه بوسيله حواس ظاهرى ادراك شود. متواترات مانند قضايائى كه شهرت و يا اجماع بر وقوع يا لا وقوع آنها باشد. حدسیات قضايائى كه بر مبناى حدس و گمان باشند. تجربیات مانند بدست آوردن قواعد كلى از استقراء و تجرب ه و آزمایش در موارد متعدد. -معنای لغوی: بدیهه‌ در لغت‌ به‌ معنای‌ آغاز به‌ کاری‌، نخستین‌ هر چیزی‌، آنچه‌ به‌ ناگاه‌ و اول‌ بار برآید، و نیز آشکار آمده‌ است‌. برخی‌ بدیهه‌ را اصلاً به‌ معنای‌ ارتجال‌ در کلام‌ دانسته‌، و بعضی‌ میان‌ ارتجال‌ و بدیهه‌ تفاوت‌ نهاده‌اند. معنای اصطلاحی: بدیهی‌ در اصطلاح‌ منطق‌ صوری‌ به‌ مفهومی‌ گویند که‌ حصول‌ آن‌ متوقف‌ بر کسب‌ و نظر نباشد؛ اما ممکن‌ است‌ که‌ نیازمند چیزی‌ دیگر مانند حدس‌ و تجربه‌ باشد؛ و در این‌ معنی‌ مرادف‌ِ «ضروری‌»، در برابر «نظری‌» است‌. گاه‌ مراد از بدیهی‌ مفهومی‌ است‌ که‌ اصلاً محتاج‌ توجه‌ عقلی‌ به‌ چیزی‌ نیست‌ و در این‌ معنی‌ اخص‌ از «ضروری‌» است‌. بدیهیات‌ به‌ طور کلی‌ از مباحث‌ منطق‌ در باب‌ علم‌ و انواع‌ آن‌، قیاسات‌، صناعات‌ پنجگانه‌، و نخستین‌ مرحله حرکت‌ فکر به‌ سوی‌ مبادی‌ و از مبادی‌ به‌ مرادات‌ و مطلوبات‌ به‌ شمار می‌روند. تصورات‌ و تصدیقات‌ بدیهی‌ خود به‌ تصورات‌ و تصدیقات‌ اولیه‌ و غیراولیه‌ تقسیم‌ می‌گردند.