نمايندگاني كه اصلا حرف نمي زنند!
نمايندگاني كه فقط حرف مي زنند!
هفته گذشته ليست تعدادي از نمايندگان مجلس در رسانه ها و فضاي مجازي منتشر شد كه ظاهرا در دو سال گذشته نطق ميان دستور نداشته اند.
جالب است اين ليست را هركسي ديد، قلم و زبان به نكوهش گشود و به تصريح و تلويح تاخت !
نگارنده در لابلاي انبوهي از اين نكوهش ها و نقدها و سرزنش ها و نيش و كنايه ها نديدم كسي بپرسد بالاخره آن نمايندگاني كه نطق ميان دستور و قبل از دستور و بعد از دستور زيادي هم داشته اند و هيچ فرصتي را براي فيض دادن به مردم از دست نميدهند و حتي براي گرفتن تريبون هاي خاص بويژه از شبكه هاي رسانه ملي دست به دامن تهيه كنندگان تلویزيوني و واسطه ها ميشوند چه مي گويند؟
كدام نكته، کدام حكمت، کدام گذاره، کدام تشخيص، کدام جرقه، کدام كشف ، کدام درمان ، کدام پيش بيني، کدام پيشگيري، کدام برنامه و يا حرف حساب و يا حداقل حرفي كه از دل مردم برآيد و به درد مردم بخورو توسط و به نام نمايندگان ناطق و پرگو ثبت شده است؟
مگر نه اين است كه نمونه هايي از اين نطق ها و اظهار فضل ها مايه فضاحت و طنز عمومي شده و دست بدست و دهان به دهان چرخيده است؟!
(البته دور از ساحت اندک خوبان مجلس)
كاش دست اندركاران محترم مجلس به جاي انتشار ليست نمايندگان خاموش پيشه يك بار هم به تحليل محتواي نطق نمايندگان نطق پيشه اهتمام ورزد!
بياييد #گره_هاي_فكري_نمايندگان را باز كنيد.
گره هاي زبان باز ميشود....
#محمود عباس زاده مشكيني
دفاع همچنان باقیست
@defa_baghist
🔴 دیدار محرمانه سران اطلاعات #کشورهای_عربی با #رئیس_موساد
🔻سران اطلاعات کشورهای عربی در جلسهای محرمانه با رئیس موساد و رؤسای تیم آمریکایی طراح معامله قرن، دیدار کردند.
در حالی که اخیرا گزارشهایی از حمایت کشورهای عربی از « #طرحصلح » رئیس جمهور آمریکا موسوم به « #معاملهقرن » منتشر شده، به تازگی نیز گروهی از سران امنیتی اعراب با اعضای سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی «موساد» دیدار کردند.
💢به گزارش اخبار جهادی،درپی افزایش روابط مخفیانه برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی، حدود ده روز قبل، سران دستگاههای امنیتی عربی در یک جلسه محرمانه بزرگ با « #یوسیکوهن » رئیس موساد دیدار کردند.
💢به نوشته وبگاه «عروتص شوع» این جلسه را « #جردکوشنر » مشاور ارشد و « #جیسونگرینبلت » فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا در امور غرب آسیا ترتیب داده و خود آنها نیز در آن حضور داشتهاند.
💢« #عدنانالسلامالجندی » رئیس اطلاعات اردن، ژنرال « #عباسکامل » رئیس اطلاعات مصر، « #خالدبنعلیالحمیدان » رئیس اطلاعات عربستان سعودی و همچنین « #ماجدفرج » رئیس اطلاعات تشکیلات خودگردان فلسطین از جمله حاضران در این جلسه بودند.
💢گفته میشود #فرج کسی است که آمریکا علاقه دارد بعد از کنار رفتن «#محمود عباس» از ریاست تشکیلات، جایگزین او شود.
💢وی همچنین حدود دو ماه قبل با «مایک پامپئو» وزیر خارجه آمریکا دیدار و درباره وضعیت تشکیلات خودگردان بعد از کنار رفتن عباس از قدرت رایزنی کرد.
منبع: اخبار جهادی
دفاع همچنان باقیست
Eitaa.ir/defa_baghist
#اسد و #روحانی
عاقبت متفاوت ۲ پرزیدنت
این روزهای #حسن_مغلوب و #بیکارنامه و #بشار_فاتح و #بابرنامه، نمایش عبرتآموز تفاوتهای فاحش میان #عدم_تمکین از نصایح رهبر انقلاب و #تمکین_محض از فرامین ولیامر مسلمین جهان است!
روحانی و اسد؛ 🔻یکی تمثال بیشکوه عاقبت فرار از مدرسهی ولایت است و دیگری 🔺پرترهی باشکوه اطاعت از عقل محض!
رئیسجمهور سوریه سندی متقن، مستند و مستدل مبنی بر حکمت و شجاعت امام خامنهای است!
سالها پیش بشار اسد در شب قدر زندگیاش با خود نجوا کرد؛ «به حرف سید، گوش جان میسپارم و مقاومت میکنم و حتم دارم خدای این مرد حکیم، این مقتدای بزرگ و این آبروی جهان اسلام، از همهی طواغیت و کدخداها بالاتر است!»
♦️و حالا هم آغوش سید، نوش جانش! شگفتا! عظمت، طهارت، عمق دید و وسعت جگر رهبر ما را نهتنها اسد در سوریه فهمید، که حتی پوتین در روسیه هم متوجه شد لیکن #محمد و #محمود و #حسن در همین ایران خودمان هنوز خامنهای را نشناختهاند!
آقای روحانی! وقتی خامنهای میگوید؛ «من به مذاکره با آمریکا خوشبین نیستم» یعنی تو مو میبینی و آقای ما پیچش مو! با یک #استعفاء خوشحالمان کن! چه ما را که به تو #رأی ندادیم، چه دیگرانی که منتخبشان بودی! حیف وقت و انرژی این ملت که افتاده دست #دولت_بیتدبیر و #بیاعتدال شما!
حتی نزدیکانت از قبیل #قاضیزاده هم فهمیدند که شما #بدون_گواهینامه و #تخصص پشت رل اجرا نشستهای! حالا که همگان متفقالقول در عدم #تخصص شما هستند، اقلا نمایشگر #تعهد باشید و بکشید کنار! دولت شما اگر چه #قانونی اما #مزاحم مردم است! این وضع #اقتصاد و #معیشت یعنی زحمت دولت شما برای ملت! شما بهدرد صدارت در کشور سوئد میخوری که نه دشمن دارد، نه دوست و نه حتی خبر خاصی! کلاس حضرتعالی خیلی بالاتر از خرابات #خاورمیانه است! شما باید جایی دولتمردی کنی که در شأنتان باشد! سوئد، سوئیس و اصلا هر کجا بهتر از اینجا! #ایران بهدرد شما نمیخورد! #جمهوری_اسلامی ملتفت فضائل شما نیست که ساعت ۱۰ صبح، تازه از خواب بلند میشوی و حالا ریش را مرتب کن و آب پرتقال را طبیعی بخور و عرض استخر و چی و چی!
👈بیش از این حرام نکن استعدادت را! شما باید در مدینهی فاضلهای کابینهات را بچینی که قُدرت، قَدرت را بفهمد! نامرد است این نظام! #برجام آوردی و بالمره همهی تحریمها را لغو کردی اما کسی متشکر از شما نیست!
😵 حیف آن ۱۰۰ روزی که اصلاح کردی اقتصاد این مملکت را! آری! گمانم این ادبیات مؤثرتر است! با یک #استعفاء خوشحالمان کن! همه را! #سوئد اما از #سوئیس هم بهتر است! ساعت ندارد! راحت میتوانی بخوابی!
#حسین_قدیانی
دفاع همچنان باقیست
Eitaa.ir/Defa_baghist
✅ فرار از زندان #دولتو (۳)
تعداد مجروحان، زياد و حال بعضي از آنان، بعلت شدت #جراحات و #خونريزي، بسيار وخيم بود. ما كه هيچگونه وسايل و كمكهاي اوليه و حتي يك تكه پارچه تميز اضافي هم در اختيار نداشتيم، مجبور شديم براي بستن زخمها و جلوگيري از خونريزي، با پاره كردن لباس زير خود، از آنها استفاده كنيم. با اين وجود، مداواي ما در مورد يكي از برادران به نام #محمود مؤثر نيفتاد و به شهادت رسيد. تير از يك طرف #گلويش وارد و از سوي ديگر با ايجاد #سوراخي_بزرگ بيرون آمده بود! در نتيجه پس از ۱۲ساعت ناليدن و #رنج_كشيدن، همانجا داخل زندان، در مقابل چشمهاي شگفتزده ما #پرپر شد و به #لقاءالله_پيوست و از تحمل رنج و شكنجه بيشتر راحت شد. در مدت #پنج_ماه و نيمي كه ما در آنجا زنداني بوديم، همه را #روزه بوديم و با يك وعده غذايي كه به ما ميدادند، از اين غروب تا غروب ديگر #افطار ميكرديم. هرچه كه فشار شكنجه آنان بيشتر ميشد، به همان نسبت، بر تحمل و مقاومت ما افزوده ميشد.
وضع #بهداشت و #نظافتمان هم در طول اين مدت، در ميان آن طويله پر از كثافت، واقعاً #اسفانگيز بود. زيرا آب مورد استفاده ما، يك دبه - در هر بيست و چهار ساعت - بود كه مجبور بوديم كه نيازهاي خود را با آن برطرف كنيم. بعدها پي برديم كه اين طويله مربوط به ساختمان بزرگ و اربابي يك #خان_فراري به نام #سيدجميل بوده است. هفتهاي يك بار در روزهاي جمعه، به اصطلاح براي هواخوري، ما را به داخل حياط بزرگ ساختمان ميآوردند. در اين چند ساعت هواخوري، تجمع بيش از دو نفر ممنوع بود؛ در صورتي كه داخل زندان تاريك طويله، همگي باهم بوديم. در دو ماه اول، كسي كاري به كارمان نداشت. پس از پايان دو ماه، #كار و #بيگاري_اجباري - به منظور #توسعه زندان، «دولتو» - آغاز شد. آنان ما را مجبور ميكردند از ساعت ۷ صبح تا ۸ شب به #كارسنگين و #طاقتفرسا بپردازيم. و #تكه_سنگهاي ناهموار و سنگين را از آن سوي دره و #بالاي_كوه، تا اين سو، #به_پشت يا #روي_شانههاي استخواني خود حمل كنيم.
بدتر از همه، دوري محل كار، از زندان بود و همه روزه، صبح اول وقت، مجبور بوديم با #دستهاي_بسته و پشت سر هم در محاصره شديد مأموران بيرحم و مسلح زندان كه از دو طرف اسلحه به دست، مواظبمان بودند، اين راه را طي كنيم. اگر كسي در زمان كار، به دليل #ضعف_جسماني، قادر به حمل سنگهاي سنگين نميشد، او را #از_بالاي_تپههاي پر از سنگ، #دست و #پا_بسته به پايين ميغلتاندند يا چند وعده، از آب و غذا محروم ميكردند. بالاخره پس از دو ماه كار سنگين و طاقتفرسا، بناي زندان دولتو كامل شد و ما را از داخل طويله به آنجا منتقل كردند.
#زندان_دولتو، در محلي بين سردشت و بانه، نقطهاي كوهستاني - دور از ديد و در محلي مخفي شده در ميان #جنگلهاي_طبيعي - قرار داشت كه فاصله آن با جاده اصلي، بسيار زياد بود. وسعت ساختمان اين زندان، حدود يكصدمتر بود كه با ارتفاع كمش، به #سلولهاي_چهارنفري مختلف تقسيم ميشد.
#سلولها_كاملاً_تنگ و #به_هم_فشرده بود؛ آنچنان كه هر چهار نفرمان مجبور بوديم #بحالت_نشسته در كنار هم بنشينيم و #هنگام_خواب، #كتابي در كنار هم دراز بكشيم. تنها منفذ و نورگير اين سلولها، يك نيم پنجره كوچك و باريك به اندازه يك هواكش بود. درب سنگين و آهني هر يك از سلولها، به داخل هال اصلي باز ميشد. پس از انتقال به زندان جديد، دوباره #محاكمههاي_فرمايشي و #بازجوييهاي بدون پايه و مدرك ما آغاز شد.
با گذشت پنج ماه و نيم از دستگيري و زنداني شدن ما، هوا كاملاً سرد و در آن نقطه كوهستاني، #غيرقابل_تحمل شده بود. هر يك از برادران زنداني و دربند كه در مقابل خواست و نظر بازجو، از خود شدت عمل يا مقاومتي نشان ميداد، به دستور بازجو او را به داخل #حوضچه_بزرگ ميان محوطه - كه #يخ_ضخيمي سطح آن را پوشانيده بود - ميانداختند. اين كار بوسيله چند نفر از دژخيمان قلدر دموكرات انجام ميشد. آنان چهار دست و پاي زنداني را ميگرفتند و با يك تكان او را با سر به داخل اين حوض يخزده پرتاب ميكردند. طولي نميكشيد كه زنداني بيچاره، در حالي كه از شدت سرماه نفسش بند آمده بود، از ترس جان، هراسان و سراسيمه از سمت ديگر حوض خود را به بيرون ميانداخت به محض بيرون آمدن، يك عده از اين جانيان كثيف، هيجان زده و خوشحال از اين جنايت خويش، به طرف او هجوم ميبردند و #دوباره دست و پايش را ميگرفتند و با #فرياد و #هلهلهكنان، از همان بالا او را به داخل آب يخ زده پرتاب ميكردند. سرانجام در حال اغما و نيمهجان، پيكر يخزده و بيحركتش را مثل يك تكه سنگ، به داخل سلولش ميانداختند، درب آهني سلول را محكم به هم ميكوبيدند و در حالي كه صداي خندههاي چندش آور و ديوانهوارشان در زير سقف هال بزرگ زندان پيچيده بود، از آن جا دور ميشدند.
#انتشار_با_ذکر_منبع
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist