✴️ اول #پاسخگویی بعد رویکرد ضد آمریکایی
🚺 روزی، روزگاری در این کشور فردی بنام #حسن_روحانی با عاملیت فرد دیگری بنام جواد ظریف، با اعتماد عجیب و بی سابقه به آمریکا و اروپا و تضمین های آنها، صنعت #هسته_ای کشور را نابود و تمام مقدرات و اقتصاد کشور را به ولد نحسی به نام #برجام گره زدند.
✴️ تا حد امکان هم آمریکا و اروپا را برای مردم ایران بَزَک کردند و مردم را #فریب دادند.
✴️ حال، امروز که اول #آمریکا و بعد اروپا، در برجام تو زرد و ناتو درآمده اند، #ناگهان ادبیات روحانی و ظریف شبیه کسانی شده که به سخره و سرزنش، آنها را دلواپس معرفی می کردند.
✴️ در اینجا بحث سرزنش مطرح نیست و امیدواریم این کی بود کی بود من نبودم های روحانی و ظریف و این #ادبیات ضدآمریکایی که اخیرا بکار می برند از سر صدق و عبرت باشد
✴️ اما یک مسئله ای را باید یادآوری کنیم به این عزیزان که #کشور و ملت بواسطه جلوداری شما در بحث برجام تا نزدیکی های #پرتگاه و سقوط نزدیک شد و موج گرانی و فشار اقتصادی بر مردم وارد شد و در همان حال صنعت هسته ای و چرخ سانتریفیوژ هم با بتن لبریز شد...
🚺 آقای روحانی و آقای ظریف اول #پاسخگوی این افتضاحی که به بار آورده اید باشید و بعد ادبیات و رویکرد #ضدآمریکایی اتخاذ فرمایید.
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
✅ فرار از زندان #دولتو (۵)
سرش را به علامت رضايت تكان داد و گفت: «قبلاً ميخواهم تعداد كساني كه حاضرند با ما در اين برنامه، تا پاي مرگ همكاري كنند، بدانم و بعد به شرح قضيه بپردازم. برادران! از حالا تا ۵ دقيقه فرصت داريد كمي فكر كنيد و پس از آن، آناني كه حاضر به همكاري هستند، با اشاره من، دستشان را بالا ببرند؛ زيرا قصد من اين است كه طرح بقيه عمليات رهايي را با نظر همكاران خودم بريزم.» بدين طريق، از حدود ۳٠ نفر زندانيان حاضر، تعداد ۱۸ نفر آماده همكاري براي اين فرار دسته جمعي شد. پس از اظهار آمادگي داوطلبان از جان گذشته، به مشورت نشستيم و طرح و پيشنهادهاي مختلفي را مورد بررسي قرار داديم.
سرانجام همگي در مورد يك طرح ارائه شده توسط برادر پاسدارمان، كه در حقيقت سرپرستي اجراي اين طرح و اداره آن را هم به عهده داشت، به توافق رسيديم. موضوع بدين قرار بود؛ تعويض نگهبان زندان ما، معمولاً در ساعت ۱۲ هر شب انجام ميشد. تعداد نگهبانان سرپرست ما جمعاً بالغ بر ۴ نفر ميشد؛ ۲ نفر در كنار ديوار مقابل در زندان و ۲ نفر ديگر هم در بالاي برجك بلند چوبي، واقع در روي پشتبام، به نگهباني ميپرداختند
توضيح اين كه بدليل كوهستاني و دور افتاده بودن منطقه، خيال آنان از اين كه ما تصميم فرار داشته باشيم، از هر لحاظ راحت بود. در نتيجه، براي توالت رفتن - هرچند بار در روز - سختگيري نميكردند. بدين لحاظ، به ما اجازه داده بودند كه براي قضاي حاجت، تحت نظر نگهبانان مقابل درب بزرگ خارج شويم و به تنها توالت مشترك كه براي ما و نگهبانان، در خارج از زندان ساخته بودند، برويم و بازگرديم. به خصوص در روزهاي جمعه كه روز هواخوري ما محسوب ميشد، اين آزادي عمل، بيشتر از مواقع ديگر بود. از طرفي، در اين روز، از تعداد نگهبانان دور زندان، به علت مرخصي رفتن تعدادي از آنان، كاسته ميشد و به حداقل ميرسيد. تصميم گرفتيم به منظور اجراي طرح فرار ۳نفر با تظاهر به بيرون رفتن براي قضاي حاجت، در اواخر روز در همان اطراف يا در پشت تنه درختهاي كهن حوالي توالت خارج از زندان خود را در گوشهاي پنهان كنيم و به اصطلاح براي اجراي برنامه كمين كنيم.
سه نفر ديگر (يا گروه دوم) با احتياط تمام، كمي آنطرفتر در فاصلهاي نزديكتر به عنوان گروه پشتيباني كننده از گروه اول به طريقي در گوشه و كنار كمين كنند و مواظب موقعيت و اجراي صحيح برنامه باشند.
گروه اول يا #گروه_حمله عبارت از من و ۲ نفر ديگر بوديم كه فعلا نام آنان را به خاطر ندارم. گروه دوم برادر پاسدار #كريمي و ۲ نفر ديگر از برادران داوطلب بودند. تصميم گرفتيم عمليات حمله خود را شب هنگام موقع تعويض نگهباني، پيش از اين كه ۲ نفر نگهبان مخصوص برجكها (هر نفر بالاي يك برجك قرار ميگرفت) فرصت كنند از دوستان نگهبان خود جدا شوند و از پلههاي برجك بالا بروند، انجام دهيم يعني در همان لحظههاي اوليه تعويض نگهباني و تحويل گرفتن پستها از نگهبانان قبلي و در لحظههايي كه طبق معمول، مشغول گلنگدن زدن و آزمايش اسلحه هستند درست در يك لحظه با اشاره به دست برادر كريمي- رهبر گروه فرار و همزمان با جهش او به طرف نگهباني، و در حال پا گذاشتن روي پله اول برجك، بر سر آنان بپريم و به هر طريقي كه شده آنان را #خلع_سلاح كنيم يا به كلي از پاي درآوريم.
تنها اسلحه يا وسيله ما در اين برنامه #تعدادي_دستمال_گردن (چفيه) بود كه آن را چند دور تاب داده كشيده و همچون طنابي ضخيم آماده انداختن به زير گلو و دور گردن نگهبان كرده بوديم تا اين جا همه چيز طبق برنامه به جا و به موقع انجام گرفته بود زمان حمله رسيد و نگهبانان تعويض شدند.
نگهبانان جديد سلاحها را از نگهبانان قبلي تحويل گرفتند و مشغول آزمايش و آماده كردن آنها براي رفتن به سر پستهاي خود شدند. نگهبانان قبلي كه از سرما يخ زده بودند معطلی را جايز ندانستند و به سرعت مشغول #دويدن به طرف محل زيست يا پاسدارخانه كه صدها متر آن طرف پشت و پايين تپه بود شدند. در اين موقع ما خودمان را پشت تنه ضخيم درختهاي نزديك به ديوار و توالت زندان پنهان كرده و آماده اشاره برادر كريمي بوديم. نگهبانان برجك، از نگهبانان مقابل در زندان جدا شدند و به طرف منتهي به برجك راه افتادند. نفر اول هنوز فرصت نكرده بود كه روي پله اول پا بگذارد كه #ناگهان پاسدار شجاع ارتش صاحبالزمان، همچون عقابي تيزچنگ به رويش پريد و به سرعت #چفيه بلند را به #دور_گردن او انداخت و بدون اينكه كمترين فرصتي به او بدهد #گردنش را در ميان #پنجههاي _قوي خود فشرد و به #درك واصلش كرد.
#انتشار_با_ذکر_منبع
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
🌀 به نام چپ به کام راست؛ با #شبكه_گلاديو ايراني آشنا شويد ★(۲) مروري بر #پيشنهادحجاريان بر تشكيل #
🌀 به نام چپ به کام راست؛ با #شبكه_گلاديو ايراني آشنا شويد ★(۳)
مروري بر #پيشنهادحجاريان بر تشكيل #گاردویژه_حزبالله
💯 گلادیو ایرانی
از ابتدای انقلاب برخی از افراد و گروهها علیرغم برخی اختلافات سیاسی و عقیدتی (حداقل ظاهری)، با اقدامات خود بدنبال #بدنام_سازی_جمهوری_اسلامی و نیروهای انقلابی و #حزباللهی بودهاند.
به عنوان نمونه در سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی، (1358 تا 1360) #سازمان_منافقین عدهای را با تیپ #خاص_حزباللهی، مامور میکرد تا به #دختران جوانی که #نشریات_مجاهدین را میفروختند حمله کنند و با #فحاشی و #اهانت به آنها، #مظلومیت_منافقین را در برابر دیدگان مردم قرار دهند.
مورد دیگر که میتوان نام برد طراحی #عملیات بدنامسازی #حزبالله تحت عنوان #گارد_ویژه_حزبالله بود.
حمید داوودآبادی نویسنده و رزمنده وجانباز دوران دفاع مقدس در این باره میگوید:
«اواخر اردیبهشت 1376 در ایامی که کشور گرم تبلیغات #هفتمین_دوره انتخابات ریاست جمهوری بود، #فضایی #بحرانی بر شهرها حاکم بود. همواره از گوشه و کنار، اخباری مبنی بر #درگیرشدن_هواداران کاندیداهای ریاست جمهوری به گوش میرسید. بیشترین اخبار از جروبحث و درگیری میان حزباللهیها و هواداران #سیدمحمد_خاتمی کاندید اصلاحطلبان حکایت داشت. غالبا هم بچه حزباللهیها #حمله_کننده بودند و #هواداران_خاتمی مظلومانه مورد تهاجم!
در آن میان، صحنههایی به چشم میآمد که بسیار جای تامل و درنگ داشت.
گاهی اتفاق میافتاد عدهای با #ظاهری کاملا #حزباللهی، با لباس #یکدست_مشکی (به مناسبت ایام عزاداری محرم) و #چفیه_برگردن، به افرادی که در حال #پخش و #نصب پوسترهای #خاتمی بودند حمله کرده و ضمن #فحاشی و #هتاکی به همه #هواداران_خاتمی، آنان را مورد ضرب و شتم قرار میدادند. مشاهده این صحنهها که همواره با #اظهار_مظلومیت_خاتمیچیها همراه بود، باعث میشد تا مردم نسبت به خاتمی و هوادارانش #احساسگرایش و حمایت پیدا کنند.
گاه نیز اگر تعدادی #بچه_حزباللهی_واقعی، درحال بحث با هوادران خاتمی بودند، #ناگهان چند #موتورسوار (هوندا 125) با همان شکل و شمایل #مشکی_پوش و چفیه برگردن، وارد جمع میشدند و همه را به هم #میریختند.
اینگونه #برخوردهای_دگم و #متعصبانه که غالبا با #اهانت و #فحاشی همراه بود، هیچ فایدهای نداشت جز منفور شدن حزب اللهیها در چشم مردم و #بالا_رفتن_آمار_خاتمی.
ادامه دارد...
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist