🔴 دستهاي پررفيق رقيب در سوريه
📝 #حسن_شمشادی
🔹نزديک به هشت سال از بحران و جنگ ويرانگر در سوريه ميگذرد. #نبرد_شام در ظاهر #داخلي و هدفش سرنگوني نظام حاکم بود اما در باطن جنگي بينالمللي براي #نابود کردن #محور_مقاومت به شمار ميرفت.
.
🔹بدون شک يکي از #اهداف_اصلي توطئه عليه سوريه، #ايران بود و بر اين مساله بسياري از سياسيون و کارشناسان عالم اذعان دارند.
از اين رو از همان ابتدا در راهبردي منطقي و اساسي، حفظ نظام سوريه در برابر تروريستها در دستور کار قرار گرفت.
ابتدا به نام #مستشارنظامي و کمي بعد با عنوان مقدس #مدافعان_حرم حضوري پررنگ در سوريه داشتيم، جماعتي که با اعتقاد و ايمان به هدف و با بصيرت کامل به شام رفتند و بسياريشان شهيد و جانباز شدند.
رفيق رقيبمان، روسيه هم از ابتدا به نوعي و از سه سال پيش به نوعي ديگر در سوريه حضوري غيرقابل انکار پيدا کرد.
.
🔹حال در آستانه هشت ساله شدن نبرد در شام هستيم، #زبان_روسي به عنوان #دومين_زبان خارجي در مدارس سوريه تدريس ميشود، #پوتين به سوريه سفر ميکند، #بشاراسد دوبار به #مسکو ميرود
#خبرنگاران_روسي در ميان مردم سوريه ميروند و ابراز علاقهشان به #ولاديميرپوتين را به تصوير ميکشند و سربازان روس از #اهداي هدايا و کمکهايشان به #آوارگان سوري در زمستان سرد، #فيلم ميگيرند و در #سراسردنيا منتشر ميکنند و حرف از امضاي #قراردادهاي_اقتصادي بلند مدت ميان #دمشق و #مسکو پيش ميآيد و ...
با اين همه و در کنار از #خودگذشتگي آنان که وظيفه اصليشان #حفظ محور #مقاومت و #پاسداري از حريم اهلبيت(ع) و زمينگير کردن تروريستها در سوريه بود
🅾️ اين سوال اساسي مطرح است که ما چه کردهايم و چه مي کنيم؟!
#سياستمداران و #دولتمردان و #مسئولان_اقتصادي ما در اين هشت سال چه کردهاند؟!
و الان براي #حضورمعنادارو بلند مدت #اقتصادي، #سياسي و #فرهنگي در سوريه چه برنامهاي دارند؟!
.
🔹رييس، جمهور #شش_ساله دولت مستقر، و دولت قبل در بحران هشت ساله سوريه چندبار به اين کشور سفر کردند؟
واينکه شخص #آقاي_روحاني چه زماني تصميم به #سفر به #دمشق ميگيرد؟
.
🔻بارها از #ضعف_رسانهاي در #نبردشام حرف زدم و از #نبود پيوست رسانهاي يا #ضعيف بودن آن سخن گفتم و فرياد زدم پيوست رسانهاي توليد براي آرشيو بايد جاي خود را به پيوست رسانهاي #اقناي_مخاطب تغيير دهد که گوش شنوايي براي آن نبود و پيدا نشد و متاسفانه گويا نيست!
.
💢به هرحال آنچه در اين ميان گفتني است را بارها و بارها خصوصي و عمومي عرض کردهام و باز هم ميگويم تا خداي نکرده شرمنده خون #شهداي مدافع حرم و #خانوادههايشان و همه #ملت عزيز ايران نباشيم و به سرنوشت گذشتهمان در خالي کردن عرصه و صحنه در برخي کشورهايي که ميدانيد به دشمنانمان و رفيقان رقيبمان دچار نشويم .
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
📍تئوری دموکراسی کنترلشده هاشمی در ۲ خرداد ۷۶ چگونه شکست خورد؟ / ۲۲ سال پس از شکست مهندسی انتخابات [۴]
🔸موسوی خوئینیها
این روزها تعبیری بهاسم «مهندسی انتخابات» را بهکار میبرند. آقای هاشمی آن زمان را در نظر بگیرید با آن روابط و امکانات و قدرت نه آقای هاشمی سالهای آخر را، آقای هاشمی آن زمان میتوانست انتخابات را جوری مهندسی کند که آن نتیجهای که میخواهد گرفته شود.
البته ممکن هم هست که آن نتیجه گرفته نشود، یعنی تضمینی نبود ولی او دنبالش میرفت، مثلا فرض کنید همان سال 76، اگر رهبری هم نظرش این بود، میگفت «من میخواهم که آقای ناطق رئیسجمهور بشود» و شاید هم مایل بودند انتخاب شود اما با رعایت همه معیارهای انتخاباتی، بهطوری که همه مردم باور کنند واقعا انتخابات جدی است بنابراین پای صندوق رأی بیایند. اما آقای هاشمی نظرش متفاوت بود، میگفت «ما همه سازوکارها را جوری طراحی کنیم که #این_آقا_رأی_بیاورد حالا بهجای 20میلیون، 15 میلیون بیایند پای صندوق رأی».
گفتوگو با روزنامه سازندگی
🔸عباس عبدی
آقای هاشمی به دنبال #انتخابات با مشارکت مردمی بالا #نبود. یک #انتخابات_هدایتشده و #برنامهریزیشده را مدنظر داشت.
📍به نظرم این تفاوت آقای #هاشمی با مقام #رهبری است. #رهبری همیشه به دنبال #حداکثر_مشارکت بودند،
ولی آقای #هاشمی در عمل خواهان #مشارکت_محدود، #برنامهریزیشده و #کنترلشده بود؛ که قاعدتا نتیجه آن باید از قبل مشخص میبود. آقای هاشمی در بیان این نگاه خیلی پردهپوشی نمیکرد و تا حدی صادقانه این مطلب را میگفت.
اندیشه پویا
🔸علی هاشمی
به نظرم در ابتدای طرح موضوع انتخابات ریاستجمهوری، آقای هاشمی فکر میکرد رهبری معتقدند انتخابات خرداد ۱۳۷۶ به صورت #غیررقابتی باشد. با این جمعبندی، برداشتم این است که ایشان در سال ۱۳۷۵ دنبال یک #کاندیدای #مرضیالطرفین بود. مطابق با اطلاعاتی که من دارم و در خاطرات ایشان نیز کمابیش مشهود است، کاندیداهای مرضیالطرفین مورد نظر آقای هاشمی، #دکتر_روحانی یا #دکتر_حبیبی بودند.
اما در شرایطی که ایشان بر کاندیدای مرضیالطرفین نظر داشت، رهبری مانند انتخابات مجلس پنجم بر لزوم مشارکت حداکثری و انتخابات رقابتی تاکید کردند و این تاکید رهبری موضوع کاندیدای مرضیالطرفین مدنظر هاشمی را تحتالشعاع قرار داد یا به نوعی منتفی کرد.
ما نسبت به پیروزی آقای خاتمی تردید داشتیم. خود ایشان هم ابتدا اصلا به پیروزی فکر نمیکرد. یک شب به همراه #دکتر_نجفی، #فائزه خانم و #دکتر_نوربخش به دیدار آقای #خاتمی رفتیم، برنامههایش را توضیح داد که به برنامه کارگزاران نزدیک بود، اما خیلی صریح میگفت من در انتخابات خواهم باخت، اما خوبیاش این است که یک #اقلیت_قوی در کشور خواهیم شد. این ما را #نگران میکرد که کاندیدایی از ابتدا خودش را #بازنده میداند، بنابراین موضوع آقای حبیبی از ذهنمان دور نبود.
به نظر من آقای هاشمی تلاش داشت آقای حبیبی را وارد صحنه انتخابات کند و تصور میکرد مجمع روحانیون مبارز و کاندیدایش در نهایت از آقای حبیبی حمایت خواهند کرد. یادم است در ابتدای راه، تصور ما این بود که میتوانیم از طریق رایزنی با خاتمی، مجمع روحانیون را به حمایت از حبیبی قانع کنیم، اما این موضوع نیز منتفی شد و در اسفندماه دیداری با خاتمی در منزل آقای محمد هاشمی داشتیم. در آنجا بحث شد که اگر کارگزاران کاندیدای دیگری را نیز به صحنه وارد کند (یعنی حبیبی) و در انتهای کار مشخص شود رای او از خاتمی بالاتر است، آیا خاتمی به نفع او کناره میگیرد؟ اگر بخواهم مشابهت ایجاد کنم، چارچوبی مانند حضور #آقای_عارف و #دکتر_روحانی در ذهن ما بود که در شب انتخابات عارف به نفع دکتر روحانی کنار رفت. در آن زمان در نظرسنجیها رای خاتمی پایین بود و رای حبیبی به دلیل موقعیت شناختهشدهاش بهتر بود. اما آقای خاتمی با این موضوع مخالفت کرد. گفت من از طرف مجمع روحانیون مبارز وارد عرصه انتخابات شدهام و به هیچ عنوان کنار نخواهم رفت. حبیبی نیز اعلام کرد در انتخابات شرکت نخواهد کرد. در چنین وضعیتی بود که آقای هاشمی نیز در نهایت صحنه انتخابات را پذیرفت و به کارگزاران گفت که از آقای خاتمی حمایت کنند. اما آقای هاشمی #نمیخواست_نشانهای مبنی بر حمایت او از خاتمی باشد.
اندیشه پویا
ادامه دارد...
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
✅ فرار از زندان #دولتو (۲)
در اين مدت، نه كسي به سراغمان آمد و نه چيزي از ما پرسيدند، تا اين كه آخر هفته، بازجويي شروع شد. اين بازجويي را يك #ستواندوم_فراري و خائن به عهده داشت و از لهجهاش كاملاً ميشد فهميد كه كُرد نيست.
حرفهايش اغلب در اين گونه موارد دور ميزد: «من ميدانم همه شما جاسوس هستيد و به نام #جهاد به اينجا آمدهايد، پس بهتر است پيش از اين كه مجبور شوم زبان شما را از پس گردنتان درآورم، به همه سؤالهايم پاسخ صحيح بدهيد.» ولي ما در پاسخ همه سؤالها، #شلاق و #شكنجهها، جز حقيقت چيز ديگري نداشتيم كه به او بگوييم. مرتب به خدا و تمام مقدسات قسم ميخورديم: «شما اشتباه ميكنيد، خدا شاهد است ما جاسوس نيستم و تنها به منظور خدمت به اين منطقه آمدهايم.» ولي او هرگز قانع نميشد و علاوه بر #پذيرايي از ما با #سيلي، #مشت، #لگد و #شلاق، با شقاوت تمام، #ريش ما را #ميكَند.
علاوه بر اين، تا آنجا كه ميتوانست، با عصبانيت تمام، به #زمامداران و #دولتمردان ما #اهانت ميكرد. چند بار از ما خواست پشت به انقلاب كنيم و حاضر به همكاري با آنان شويم. حتي چندبار در آن #سرماي_كشنده_كردستان، حدود #ده_دقيقه ما را در #داخل_يخچالهاي_بزرگ از نوع كانيتنر انداختند كه نزديك بود به طور كامل #منجمد شويم و #بميريم. بدين طريق، مدت #يك_هفته_تمام، زير انواع #شكنجههاي مختلف آنها قرار داشتيم.
گاهي به منظور #تضعيف_روحيه و #ايجاد_تزلزل و #وحشت در روحيه ما، ناگهان #بلندگوي نصب شده در اطراف محوطه اعلام ميكرد: «فلاني را براي #اعدام آماده كنيد!» ولي بعدها معلوم شد اين هم يك نوع بلوف به منظور ايجاد تزلزله در روحيه و درهم شكستن مقاومت آن شخص بوده است. در مدت بيست روز كه ما در زندان آنان بوديم، تنها يكي از برادران ما به نام #منصور_طاهري واقعاً محكوم به اعدام شد كه با مقاومت زياد، با #لبي_خندان از اين مرگ #استقبال كرد. پس از اعدام هم همه ما #جنازه آن #شهيد را به چشم خود مشاهده كرديم.
آنان #گوش و #بيني او را #پيش از كشتن و به #شهادت رساندن، به منظور اعمال فشار و شكنجه، #بريده و به شهادتش رسانده بودند؛ تا آنجا كه #قيافهاش مشخص #نبود و ما جنازه را با مشاهده ساعت مچياش كه در اين مدت هميشه آن را بر مچش ديده بوديم، شناختيم.
پس از گذشت بيست و پنج روز، گروه ديگري از برادران #جهادگر اعزامي از #مشهد را كه يكي از آنان پاسدار بود، دستگير و به زندان ما منتقل نمودند. بعد از مدتي كه گذشت و نسبت به هم اعتماد پيدا كرديم، خود او اين مطلب را به ما گفت. بدين طريق، #گروه_نوزده_نفري آنان، كه اكثرشان را نوجواناني مؤمن و مقاوم تشكيل ميدادند، به جمع ما افزوده شد. از اين جمع، يكي دو نفرشان #مهندس_مخابرات بودند. حدود پنج ماه و نيم تمام، همه ما در كنار هم در اين طويله زنداني بوديم. از قرار معلوم، گروههاي ديگري هم در مكانهاي ديگري زنداني بودند.
زماني به اين مطلب پيبرديم كه #روحاني_نماي_فاسد حجتالكفر و الكافرين #عزالدين(ضددين)حسيني به منظور #سخنراني به آنجا آمد و كليه زندانيان را براي گوش دادن به مزخرفات اين عامل امپرياليست در يك جا جمع كردند. او سخنراني خود را با تاختن به انقلاب و تهمت و ناسزا آغاز كرد.
هنوز چند دقيقهاي از سخنرانياش نگذشته بود كه طاقتمان سرآمد و در وسط سخنراني او شعارهايي سرداديم و همگي به صورت دسته جمعي فرياد زديم: #روح_مني_خميني، #بتشكني_خميني و بدين طريق، سخنراني سراپا هجو و مزخرفش را نيمهكاره در گلويش خفه كرديم.
دموكراتهاي جلاد با #ته_قنداق، #سرنيزه، #مشت و #لگد به جانمان افتادند و سعي كردند بدين طريق فريادمان را خاموش كنند و ما را وادار نمايند به ياوهگوييهاي ضددين حسيني گوش كنيم. تا جايي كه با كشيدن «گلنگدن» و مسلح كردن تفنگ، ما را #تهديد به #اعدام_دستهجمعي نمودند؛ ولي بچهها با #سروصورت_خونين و #دستوپاي #مجروح، در حال كتك خوردن، همگي سرود #خميني_اي_امام را سر دادند. صداي بغضآلود و پر از خشم و نفرتمان، در محوطه و كوههاي اطراف طنينانداز شد. ناگهان صداي #رگباري تكاندهنده از ميان اين فريادهاي خشمآلود در فضا پيچيد و باعث به #خاك و #خون غلتيدن عدهاي از #نوجوانان_حزباللهي و مقاوم ما گرديد.
برنامه سخنراني به هم خورد و سخنران محترم! سرافكنده از آنجا خارج شد. اين براي ما موفقيتي بزرگ بود؛ هرچند كه به قيمت جان دو، سه نفر از عزيزانمان تمام شد. بقيه ما را، سالم و مجروح، با عجله، زير ضربههاي ته قنداق، شلاق و لگد به داخل زندان برگرداندند.
#انتشار_با_ذکر_منبع
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
🔴 ماجرای بانک آسیای میانه و پرداخت بدهی #بابک_زنجانی در #دولت_روحانی
🔹🔸چند سال قبل، #خواهر بابک زنجانی همراه چند نفر، راهی یک کشور #آسیای_میانه شد.
در آنجا، شخصی مدعی نمایندگی یک بانک معتبر در «نشستی غیررسمی و قابل انکار» ضمن تایید ادعای زنجانی اعلام کرد بانک ...حاضر است بدهی بابک زنجانی را به دولت ایران بپردازد.
آنها دو شرط داشتند:
1️⃣ معرفی یک حساب «معتبر و امن» از دولت ایران.
2️⃣ امضا توافقنامه عدم افشا اطلاعات (NDA) با آنها توسط نماینده دولت ایران.
♦️طرف مقابل نگران تحریم بانکش از سوی آمریکاییها بود. (آن روزها برخی در داخل ایران، گرای دورزنندگان تحریمها را داده بودند و بعدها اتفاقات تلخی برای آنها افتاده بود...)
♦️دولت حاضر به امضا توافقنامه عدمافشأ اطلاعات #نشد! سفر چندبار دیگر هم تکرار شد، اما دولت هیج کاری نکرد!
سرانجام بانک کوتاه آمد و ریسک اقدام بدون توافقنامه را پذیرفت.
چندین ماه بعد، با پیگیری برخی مقامات قضایی، شماره حسابی اعلام شد، اما بانک عامل، اعلام کرد این حساب در لیست تحریمهاست و به محض واریز پول، آمریکاییها آن را بلوکه کرده و با تکیه به آراء واهی، مصادره میکنند!
♦️دولت یکبار دیگر هم شماره حسابی مشابه اعلام کرد! کسی حاضر نبود یک حساب امن اعلام کند!
بعد از ماهها #فرصتسوزی، دولت حاضر شد نمایندهای به آن کشور بفرستد.
#نماینده اعزامی نه تنها تامالاختیار #نبود، بلکه فردی #مسلوبالاراده بود که حتی آداب حضور در یک نشست رسمی را هم بلد نبود و در جلسهای کوتاه، بجای تمهید مقدمات استرداد پول، با سؤالات مهمل و بیربطی مثل اینکه «چرا میخواهید این پول را بدهید!؟- چند شعبه در کدام کشورها دارید!؟- چند سال است بانک تاسیس شده!؟ سهامداران شما کدام موسسات هستند و در کدام بانکها سهام دارید!؟....» کودکانه کوشید طرف را تخلیه اطلاعاتی کند و...
♦️همان روزها، دولتمردانی چون #زنگنه و #جهانگیری و بخصوص شخص #حسن_روحانی از پرونده زنجانی چماقی درست کرده بودند و با آن منتقدین برجام را مینواختند و به آنها انگ «کاسب تحریم» میزدند!
♦️مدتی بعد معلوم شد #دو_مقام_مهم در #دولت و #وزارت_نفت، مستقیما بر #عدم_وصول_مطالبات از بانک مذکور و حفظ این حربه #برعلیه_مخالفان دولت #اصرار داشتند!
آنها حاضر بودند این پول به حساب قابل برداشت از سوی آمریکاییها واریز بشود اما #به_ایران_نیاید تا بتوانند همچنان #جنگ_روانی علیه منتقدین برجام و دولت قبل را ادامه دهند!
♦️این روزها روحانی دوباره ماشین #لجن_پراکنیاش را روشن کرده و از دهان چون اویی، دغدغه بیتالمال و فساد و شفافیت و ... صادر میشود.
✍ #حسین_شمسیان
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist