فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 نواهای ماندگار
🔸با نوای
حاج صادق آهنگران
ای شهیدان به خون غلطان
خوزستان درود
اولین اجرای عمومی
#کلیپ
#نماهنگ
کانال رزمندگان دفاع مقدس
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 کربلای ۴)
6⃣
🔅 محتوای جلسات
فرماندهی عملیات
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
● سوم دیماه ۱۳۶۵
عملیات و فرماندهی عملیات کربلای ۴ نوار ۲۰۸۹۲
رحیم صفوی: اینجا (ام الرصاص) گیر کرده است.
رضایی: شما چی میگی؟ آقای شمخانی!
شمخانی: چارهای غیر از (ماندن در ام الرصاص) نیست. البته (عزیز) جعفری باید ادامه دهد.
رحیم صفوی: اگر ادامه دهد، وقت تلف میشود.
شمخانی: قاآنی (لشکر ۲۱) هم کارش را ادامه دهد.
محسن رضایی: قاسم (سلیمانی)، حسین (خرازی)، مرتضی (قربانی) گیر کردهاند.
رحیم صفوی: بله. چون این (لشکر ۱۴ حسین خرازی) خیلی کار دارد.
محسن رضایی: ما باید فشار بیاوریم که ۲۱ (قاآنی) برود کار خودش را بکند. (نفوذ به عمق).
دستور عقبنشینی نیروی بعثی از فاو
ساعت یک بامداد چهارم دیماه است. از فاو خبر میرسد دستور عقبنشینی نیروی بعثی برای کمک به نیروهای درگیر به حمله ایران صادر شده است.
● چهارم دیماه سال ۱۳۶۵
محسن رضایی (تماس تلفنی با عزیز جعفری): مگر از قبل پیشبینی نکرده بودید! حسین (خرازی) مگر تانک ندارد. ادوات مگر تنظیم تیر ندارد رویش (دشمن)
با این وجود اگر قرارگاه قدس تا صبح نتواند به ساحل برسد. در پیشروی نیروی ایران رخنه ایجاد میشود. همچنین فشار لشکر بعث بر روی لشکر عملیاتی به خصوص لشکر ۱۴ امام حسین (ع) هر لحظه افزایش پیدا میکند.
● فرمانده کل سپاه باید یک تصمیم مهم بگیرد.
ساعت ۱۱ چهارم دی ماه، بر اساس گزارش شنود و بازجویی اسرا، فرماندهان به این نتیجه میرسند که عملیات لو رفته است تا اینجای کار جزیره ام الرصاص، بوارین و جزیره ماهی در دست نیروهای ایرانی است و امکان پیشروی وجود دارد اما با دادن تلفات! برای همین حسن رضایی برای جمعبندی ادامه عملیات، محمد باقری، غلامعلی رشید و حسین علایی و محسن رفیقدوست را به محل استقرار هاشمی رفسنجانی میفرستد. آنها ساعت ۱۴ در قرارگاه رعد حاضر میشوند.
● چهارم دیماه سال ۱۳۶۵
تصمیمگیری ادامه عملیات کربلای ۴؛ قرارگاه رعد (پایگاه هوایی امیدیه)، نوار ۲۰۸۹۵
غلامعلی رشید: عملیات از دیشب با شروع مد راکد آب .... اینجا در بالای شلمچه حالا اطلاعاتی که برادر آقای باقری (اطلاعات) دارد نشان میدهد که دشمن آمادگی داشته (لو رفتن).
در ادامه فرمانده رشید از آنچه در این ساعات گذشته برای هاشمی رفسنجانی توضیح میدهد:
هاشمی رفسنجانی: عقبنشینی چه طور بوده یا فرار برگشتند؟
رشید: نه با جنگ برگشتند.
هاشمی رفسنجانی: درست عقبنشینی کردند؟
رشید: درست عقبنشینی کردند.
هاشمی رفسنجانی: چیزی (ادوات و پیکر شهدا) جا گذاشتند آیا؟
رشید: یک گردانی که رفتن (جزیره) بلجانیه از لشکر ۱۴ امام حسین (ع) حتی خط سقوط کرد. ولی این نتوانستن برگردند و حدود ۲۰۰ غواص بودن جنگ کردن در بلجانیه.
هاشمی رفسنجانی: ۲۰ تا (غواص) بودند؟
رشید: و هستند هنوز یک تعدادی، نه، ۲۰۰ تا و در بقیه محورها عمدتاً مجروحین خودشان را نگذاشتند تخلیه کردند و اگر باقی گذاشتند تعدادی شهید است که آمار درستی الان نداریم.
┄┅┅❀❀┅┅┄
پیگیر باشید
#تاریخ_شفاهی
کانال حماسه جنوب
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
May 11
ابومیثم که بزرگترشان به حساب میآمد و فارسی را با لهجهٔ غلیظ عربی حرف میزد روبرویم نشسته بود. از او پرسیدم: سید حسن نصرالله را چقدر قبول دارید؟ چشمهایش را به علامت اینکه چه سوالی است که میپرسی گرد کرد و گفت: وقتی میگوید جلوی تیر بایست میایستیم، میبینی که. - لحظاتی سکوت کردم و پرسیدم: نظرتان دربارهٔ رهبر ما، سید علی خامنهای (مدظله العالی) چیست؟ گویی به او برخورده باشد که گفتهام رهبر ما، ابروهایش را گره زد، پیچی به حنجرهاش داد تا تن صدایش از آن که بود هم کلفتتر شود و گفت: اگر بگوید سر سید حسن نصرالله را برایم بیاورید بیدرنگ میبریم. حالا بگو ببینم ایشان امام شماست یا ما؟! - از ابهت و صلابتی که در کلامش بود بر خودم لرزیدم. دستم را به علامت تسلیم بالا بردم و گفتم: من تسلیم، یک وقت سر مرا نبری هر کاری دلت میخواهد بکن.
میمْ؛ مثلِ مَنْ
••••
#از_حاجهمت_تاخانطومان
#گزیده_کتاب
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🏴 یادش بخیر
اروند خروشان
همان رود وحشی نا آرام
و شهدایی که آب را قسم دادند، به بیبی دوعالم که آرام گیرد
تا بچهها بگذرند.
یا فاطمه جان!
دنیای امروزمان هم پُراست از امواج خانه خراب کن
پُر است از جذر و مدهایی که آدم را
بالا و پایین می کند ...
دنیای ما از اروند،
خروشان تر است و وحشی تر ...
دست ما را بگیر و از بین این امواج
رهایی بخش....
به همان روضههای شهدا که از کناره اروند برایت خواندند و گذشتند.
امروز هم بچههایت
تنهاتر از همیشهاند بیبی جان!
#یادش_بخیر
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 یازده / ۱۱
خاطرات پروفسور احمد چلداوی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
مامور خدا
عملیات بیت المقدس
هنوز چند هفته ای از پایان عملیات فتح المبین نگذشته بود که زمزمه دیگری به گوش رسید. این بار قرار بود خرمشهر آزاد شود. بچه های گردان جمع شدند. گروه چهل شاهد اصرار کردند که به خاطر تجربه فیلم برداریام از عملیات قبلی همراه آنها برای ثبت زیباییها و عظمت ایثار و رشادت رزمندگان بروم میگفتند نیرو برای جنگیدن به اندازه کافی هست اما کسی که به فیلم برداری آشنا باشه
نیست و اینکه تو دوره فیلم برداری دیدی و از این جور حرفها...
بالأخره راضی شدم به عنوان فیلم بردار با آنها بروم. مطابق معمول، هر تیم به منطقه ای اعزام میشد. تیم ما هم ابتدا از جاده اهواز به طرف سوسنگرد حرکت کرد و بعد از حمیدیه به طرف جنوب غربی رفتیم تا رسیدیم به جایی که کرخه کور می شد و معروف بود به کرخه نور.
نام آن منطقه طراح بود. شب عملیات آنجا بودیم. عجب شبی بود! به نظرم بیشتر از بچه های عمل کننده روی سر ما آتش ریختند. آن چنان حجم آتش توپخانه دشمن زیاد بود که امکان بیرون آمدن از سنگر غیر ممکن می نمود. فاصله ما با عراقیها زیاد نبود و حتی بچه ها توانسته بودند از داخل یک کانال به عراقی ها نزدیک شده و عملیات کنند ولی متأسفانه صبح فهميديم عملیات شان شکست سنگینی خورده و اکثر بچه ها شهید و زخمی شده اند. بچه های مستقر در خط حسابی پکر بودند. ما صبح به بچه ها ملحق شدیم و از صحنه های شهادت بسیجیها فیلم گرفتیم. دشت پر بود از پیکر مطهر بچه هایی که کربلایی شده بودند!
صحنه های دل خراشی که بعضی از آنها هیچ وقت از تلویزیون پخش نشد. چند روز بعد محل مأموریت ما عوض شد و به انرژی اتمی در جاده اهواز آبادان رفتیم. همان جایی که قرار بود زمان شاه غربیها برای ما تأسیسات انرژی اتمی بسازند ولی با پیروزی انقلاب کار را نیمه کاره رها کردند و رفتند. آنجا معلوم شد مأموریت، فتح خرمشهر است و به دلیل عظمت عملیات، کلیه تیم ها باید در محورهای عملیاتی منتهی به خرمشهر مستقر میشدند. نماز ظهر و عصر را به جماعت
خواندیم. بعد از نماز با مجید خمبی شوشتری به خط مقدم اعزام شدم. دشمن آتش شدیدی میریخت. بلافاصله به یکی از سنگرهای دیدهبانی رفتیم تا اوضاع را برانداز کنیم. فاصله تا دشمن یکی دو کیلومتری میشد. کمی از وضعیت منطقه فیلم گرفتیم. هر حلقه فیلم فقط برای سه دقیقه فیلم برداری کافی بود. کوله پشتی ام پر بود از فیلم اما باید بیشتر فیلمها را برای شب عملیات نگه میداشتیم. کنار سنگر ما یک پیام پی ارتشی به خاکریز چسبیده بود و چند سرباز زیر آن استراحت میکردند فاصله نوک پیام پی و سرخاک ریز کمتر از یک متر بود. توی سنگر نشسته بودیم که یک گلوله خمپاره دقیقاً از لبه خاک ریز رفت زیر پی ام پی و با صدای مهیبی منفجر شد. صحنه دردناکی شده بود. همگی آن سربازها به شکل دل خراش و مظلومانهای به شهادت رسیده بودند. پیکر مطهر آنها را از زیر پیام پی بیرون کشیدیم. یکی از آنها مثل یک چوب کاملاً خشک شده بود و یک دستش هم از کتف کنده شده بود. با خودم فکر میکردم که چطور این خمپاره رفت زیر پی ام پی و منفجر شد ولی به ما که کنار آن بودیم هیچ آسیبی نرسید. گویا این خمپاره مأموریتی داشت که ما جزو مأموریتش نبودیم......
کم کم داشت شب میشد. آنجا سنگری برای استراحت نبود. برای استراحت یک خط به عقب برگشتیم. تمام شب حالم بد بود و تب داشتم. مجید هم تمام شب بالای سرم مریض داری میکرد. صبح که شد حالم بدتر شده بود. مرا به اورژانس منتقل کردند. دکتر گفت که گرمازدگی است. تزریق سرم هم افاقه نکرد و با تزریق غلط یک آنتی بیوتیک توی بغل مجید بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم روی تخت در حال انتقال به بیمارستان پشت خط بودم. مجید هم خداحافظی کرد و خودش رفت تا به عملیات فتح خرمشهر برسد و من از این عملیات هم جا ماندم.
•┈••✾○✾••┈•
ادامه دارد
#یازده
لینک عضویت
کانال حماسه جنوب/ ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
9207c5609d1b4fa1ae1c429ac62982ff.mp3
14.07M
🍂 نواهای ماندگار
💢 حاج صادق آهنگران
بمناسبت ایام فاطمیه
⏪ مثنوی شنیدنی
بادهای هرزه در دشت و دمن پیچیده است
#توسل
#ایام_فاطمه
#نواهای_صوتی_ماندگار
کانال رزمندگان دفاع مقدس 👇
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 کربلای ۴)
7⃣
🔅 محتوای جلسات
فرماندهی عملیات
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
● بیان دلایل هوشیار بودن دشمن در کربلای ۴ از سوی فرماندهان
هاشمی رفسنجانی: اینکه میگویید دشمن هوشیار بوده، چه دلیلی دارید؟
بعد در جلسه بحث بر سر چگونگی لو رفتن محور اصلی عملیات ایران است:
محمد باقری: شب قبل از عملیات فلر (منور) که ریختن و تیراندازیهایی که کردند به عنوان مانور و تمرین بوده که بتوانند درگیر شوند. حدود ۹:۳۰ شب (سوم دی ماه) که در تنگه (ام الرصاص) درگیر شدیم تا ۱۰:۳۰ (لحظه اعلام رمز عملیات) دشمن وقت داشت و عملیات کشف شده بود.
• در ادامه محمد باقری از غافلگیری بعثیها در عبور یگانهای هر چهار قرارگاه میگوید:
هاشمی رفسنجانی: این (اطلاعات) از کجا آمده؟
باقری: این را اسرا (افسر بعثی) میگویند.
رفیقدوست: فکر میکردیم دشمن غافلگیر شده، با همه درگیریهایش.
محمد باقری: تأکید کردیم در اطلاعاتی (بازجویی) که کسب کردیم از افراد مختلف این اسرا. باز اینها مطلع نبودند که در این شب و این ساعت ما حمله خواهیم کرد و در این جهت دشمن غافلگیر شده است.(منظور نفوذ به عمق خاک رژیم بعث) منتهی رده بالای دشمن (فرماندهی رژیم بعث) آمادگی داشت که به آنها حمله میشود.
امکان ادامه عملیات کربلای ۴ هست اما با دادن تلفات
با این وجود فرماندهان میگویند امکان ادامه عملیات و پیشروی با تأمین ادوات از دست رفته وجود دارد، منتها با تلفات همراه خواهد بود.
هاشمی رفسنجانی: ممکن است تحلیل برویم. (اشاره به تلفات و توان نیروها). نقطه مثبتش این است که دشمن شروع به آسیب دیدن (۲ تیپ نابود و ۶ تیپ تا ۶۰ درصد منهدم شد) می کند. بچهها آمدند پای کار و آمادگی دارند و اگر اینجا (مناطق عملیاتی) عقب بیاییم به این زودی نمیتوانند خودشان را آماده کار بزرگ کنند.
• دستور برگشت قطعی نیروها با صدور کد رمز
تصمیم بر حفظ مواضع و موقعیت فعلی ایران است. در قرارگاه خاتم جمعبندی فرماندهی، بازگشت نیروها، برای حفظ توان رزمی و قوای ایران است. دستور برگشت قطعی نیروها با کد رمز «مجروحان را تخلیه کنید» در ساعت ۱۹ چهار دی ماه ۱۳۶۵ صادر میشود. قرارگاه فرماندهی خاتمالنبیاء حالا تمرکزش را برای حفظ توان همین ۲۲۰ گردان از مجموع ۲۶۰ گردان عملکننده در عملیات کربلای ۴ گذاشته است و به همین خاطر ۱۵ روز بعد، عملیات کربلای ۵ را انجام میدهد.
• یک شکست بزرگ!
فردای آن روز دوباره جلسهای در قرارگاه رعد گذاشته میشود و هاشمی رفسنجانی این شکست را یک شکست بزرگ میخواند:
● پنجم دی ماه سال ۱۳۶۵
جلسه تصمیمگیری ادامه عملیات کربلای ۴، قرارگاه رعد (پایگاه هوایی امیدیه) نوار ۲۰۹۰۸
هاشمی رفسنجانی: اولاً این توقف یک شکست تلقی میشود؛ یک شکست بزرگ!
«شلمچه» محور عملیاتی کربلای ۵ میشود
با این وجود فرماندهان سپاه تصمیم میگیرند محور عملیات را تغییر دهند و تمرکز بر روی محور انجامشده توسط قرارگاه نجف در شلمچه باشد. اگر چه عملیات کربلای ۴ تمام شد، اما ۱۵ روز بعد از آن، در ادامه این عملیات، عملیات کربلای ۵ با موفقیت انجام شد.
• جلسه تصمیمگیری ادامه عملیات کربلای ۴، قرارگاه رعد (پایگاه هوایی امیدیه) نوار ۲۰۹۰۹
شمخانی: ما نشستیم با آقایان صحبت کردیم که بیاییم روی ۲ منطقه عملیات کار کنیم که شناساییهایش شده و ذیحد (محدوده عملیات گردان) را هم مشخص کردیم.
هاشمی رفسنجانی: شلمچه؟
شمخانی: بله.
┄┅┅❀❀┅┅┄
پایان این قسمت
#تاریخ_شفاهی
کانال حماسه جنوب
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 نواهای ماندگار
💢 با مداحی حاج حسین سازور
در دوران دفاع مقدس
در ایام فاطمیه
#توسل
#ایام_فاطمه
#کلیپ
کانال رزمندگان دفاع مقدس 👇
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 یازده / ۱۲
خاطرات پروفسور احمد چلداوی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
همراه مجروحین به بیمارستانی در اهواز منتقل شدم. میخواستم سریع برگردم. سرم به دست حرکت کردم ولی دوباره از حال رفتم. با آن وضعیت نمی توانستم به جبهه برگردم، مجبور شدم بعد از مدتی که حالم جا آمد به خانه مان که در همان نزدیکی بود بروم. پدرم و دوستانش در محوطه چمن نشسته بودند. با دیدن من فکر کردند زخمی شده ام و همه به طرف من آمدند.... حالا دیگر صدای گوینده رادیو به گوش میرسید: «شنوندگان عزیز توجه فرمایید! شنوندگان عزیز توجه فرمایید! خرمشهر، شهر خون آزاد شد...
بدین ترتیب دو عملیات بزرگ را به عنوان فیلم بردار شرکت کردم ولی بعد از این دو عملیات از فیلم برداری خسته شدم. کمکم خردادماه از راه رسید و الحمد لله توانستم در امتحانات قبول شوم و مهرماه ۱۳۶۱ وارد کلاس سوم هنرستان شدم. حالا دیگر دوره عمومی به اتمام رسیده بود و من هم رشته برق را به عنوان رشته تخصصی برگزیده بودم. به این رشته از کودکی علاقمند بودم. هنوز چند هفته ای از مهرماه سال ۶۱ که باز هم بحث اعزام مطرح شد. این بار گردان نور یا همان گردان بچه های اهواز به منطقه طلائیه اعزام شدند. باز هم دیر جنبیده بودم و به اعزام نرسیدم. به مهدکودک ۴۰۰دستگاه، که معمولاً بچه ها قبل از اعزام آن جا جمع می شدند رفتم. چند نفر بیشتر آنجا نبودند، گفتند باید صبر کنید تا تعدادتان بیشتر شود. احمد ترکی از فرماندهان گردان هم آنجا بود. احمد به عنوان یک بسیجی معمولی آمده بود که اعزام شود. با او بودن خیلی لذت بخش بود. یک شب پیشنهاد کرد برویم بهشت شهدا، طبق معمول پشت یک وانت نشستیم و حرکت کردیم. در آن دوران اصولاً کمتر یادم هست مثل آدم حسابیها سوار ماشین شده باشیم و اکثر پشت وانت جابجا میشدیم. آن شب با شهدا راز و نیازی داشتیم، وقتی به خودمان آمدیم شب از نیمه گذشته و همان وانتی که کمی قبل با ناشکری از آن یاد کردم هم رفته بود. حالا دیگر فقط دعا می کردیم. همان وانت یا حتی از آن قراضه تر هم پیدا شود و ما را به مقر برساند. احمد گفت سوره ای است که اگر آن را بخوانیم و نیت کنیم بلافاصله دعا مستجاب می شود. یادم نیست چه سوره ای بود ولی به محض اینکه آن سوره را خواندیم، بلافاصله نور چراغ یک ماشین که به طرفمان میآمد مشخص شد. باز هم یک وانت بود.
مدتی بعد از لشکر آمدند و احمد ترکی را شناسایی کردند و بردند و شد معاون گردان نور. ما را هم فرستادند گردان عمار و هر چه اصرار کردیم به بچه های اهواز ملحق شویم قبول نکردند و گفتند گردان نور جا ندارد. در آن مأموریت با یک گروهان از بچه های اهواز به فرماندهی صادق نوری به گردانی از بچه های دزفول ملحق شدیم. مأموریت ما پدافند سد مرزی بین المللی در منطقه طلائیه بود. در این منطقه مرز بین المللی ۹۰ درجه می چرخید و ما دقیقاً روی زاویه قائمه مستقر بودیم. بچه های گردان نور هم در سمت چپ ما به فاصله چند کیلومتر مستقر بودند. در این منطقه فاصله ما با دشمن خیلی زیاد بود. شب اول که منطقه را تحویل گرفتیم باران میبارید و سنگرها هم سقف نداشتند. با بچه ها پلاستیک بزرگی جور کردیم و روی سقف سنگر را که تراورسی روی آن قرار داشت پوشاندیم برای اینکه باد نایلون را نبرد با کلوخ های بزرگ گلی روی نایلون و تراورس را محکم کردیم و با خیال راحت داخل سنگر خوابیدم. باد شدیدی میوزید. یک ساعت هم نخوابیده بودیم که ناگهان درد شدیدی تمام سرم را گرفت. سرم داشت میترکید. اولش تصور کردم زخمی شده ام، اما هیچ جای سرم خون نمی آمد. دور و برم را نگاه کردم یک کلوخ از روی تراورس افتاده بود روی سرم. شانس آوردم که برای نگه داشتن نایلون از کلوخ استفاده کرده بودیم، چون اگر به جای کلوخ سنگ یا آهن بود خدا میداند آن شب چه به سرم می آمد.
•┈••✾○✾••┈•
ادامه دارد
#یازده
لینک عضویت
کانال حماسه جنوب/ ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
ای انیس و مونس.mp3
1.68M
🍂 نواهای ماندگار
💢 حاج صادق آهنگران
بمناسبت ایام فاطمیه
✍ یادش بخیر
حاج صادق و نوای محزون و دلچسباش!
در همان روز و شب های شروع جنگ. ایامی که مملو بود از مظلومیت بچههایی که آمده بودند تا دفاع کنند و نیاز به روحیه داشتند. روحیهای برگرفته از وفای حضرت زهرا و اراده عباس و استقامت حسین و ..
همان شبهایی که گاه محافل، کوچک میشد و چراغها خاموش و اشکها روان و هقهقها بلند.
آرام آرام می خواند و دل را همراه میساخت و تا قتلگاه شهدا در عمق جبهه میبرد. حماسه میخواند و بذر عشق جبهه در دلها مینشاند. محفلگردان مراسم شهدا میشد و کنار رزمندگان در خط مقدم و..
دعای کمیلش در آن خلوتی شهر، جای نشستن نداشت و خود در محاصره مشتاقان.
🔹 بر آنیم تا مروری داشته باشیم بر نواها و سرودهای صوتی دوران دفاع مقدس با هشتک #نواهای_صوتی_ماندگار
در کانال حماسه جنوب، محفل رزمندگان دفاع مقدس
همراه باشید و نظر خود را مرقوم فرمایید.
#توسل
#ایام_فاطمه
#یادش_بخیر
#نواهای_صوتی_ماندگار
کانال رزمندگان دفاع مقدس 👇
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 بدنامان پناهنده
در دامان دشمن بعثی
انتشار مصاحبه «بدری خامنهای» بعد از پناه بردن به صدام برای نخستین بار
🔻 همسر شیخ علی تهرانی به همراه شوهرش سال ۶۳ به عراق فرار کرد، به گروهک منافقین پیوست و زیر عکس صدام علیه انقلاب اسلامی مصاحبه کرد! بعدا هم به خاطر نسبت فامیلی خود از رهبر انقلاب درخواست مصونیت قانونی کرد که رهبر انقلاب حاضر نشد به خاطر نسبت خانوادگی درخواست کمک و فرار از قانون آنها را بپذیرد.
#کلیپ
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
@pedarefetneh2
🍂
🍂
🔻 وقایع سال آخر
1⃣
🔅 هواپیمای مسافربری
- ۲۹۰ نفر قربانی
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
مقدمه
در ۱۲ تیر ماه سال ۱۳۶۷، فاجعه ای انسانی در تاریخ بشریت به وقوع پیوست. در این روز وینسنس یکی از ناوهای جنگی نیروی دریایی آمریکا طی اقدام جنایتکارانه ای هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران را که از بندر عباس عازم دبی بود هدف حمله موشکی خود قرار داد و بدین ترتیب، ۲۹۰ انسان بی گناه را به کام مرگ فرستاد. در واقع دولت آمریکا یکبار دیگر معادلات سیاسی خود را به ملاحظات انسانی و اخلاقی برتری داد و با حمله نظامی عامدانه و آگاهانه به یک هواپیمای غیر نظامی، حرمت و قداست بسیاری از قواعد و مقررات مسلم بین المللی را به سخره گرفت در این فاجعه مقامات آمریکایی بی احترامی و بی اعتنایی خود را نسبت به اصول اخلاقی و انسانی به نهایت رساندند و به فرمانده ناوی که ابتکار به خرج داده و چنان جنایت هولناکی را مرتکب شده بود، مدال افتخار و لیاقت اعطا کردند.
در پی این فاجعه جمهوری اسلامی ایران برای احقاق حقوق خود و معرفی عاملان این جنایت به جهانیان موضوع را در محافل و مراجع ذی صلاح بین المللی مطرح کرد و اقدامات مناسب دیگری را نیز در چهارچوب اصول پذیرفته شده بین المللی انجام داد. اما آیا این حقوق احقاق شد و موضوع در محافل و مراجع بین المللی به نحو شایسته ای مورد رسیدگی قرار گرفت؟ این پرسشی است که به طبع میتواند به ذهن هر فردی خطور کند.
نوشته حاضر به تشریح وقایع این فاجعه، علل و عوامل وقوع و روند رسیدگی به آن در محافل بین المللی سیاسی و حقوقی پرداخته است.
(۱) شرح واقعه و عوامل وقوع فاجعه
در ۱۲ تیرماه سال ۱۳۶۷، برابر با ۳ ماه جولای سال ۱۹۸۸، ناو جنگی نیروی دریایی آمریکا موسوم به وینسنس ، که به طور غیر قانونی به آبهای سرزمینی ایران در خلیج فارس وارد شده بود، با شلیک دو فروند موشک هواپیمای مسافربری ایرباس خطوط هوایی ایران را که از فرودگاه بندر عباس عازم دبی بود هدف حمله قرار داد و منهدم کرد. بدین ترتیب، تمامی ۲۹۰ سرنشین این هواپیما کشته شدند. مقامات آمریکا در نخستین واکنش خود، حمله ناو وینسنس به هواپیمای مسافربری ایران را از نظر حقوقی توجیه و اظهار کردند که هواپیمای منهدم شده نظامی بوده و قصد داشته است به ناو مزبور حمله کند. پس از آنکه مشخص شد این هواپیما مسافربری بوده است، نه هواپیمای جنگی اف-۱۴، مقامات آمریکایی باز هم به توجیه حقوقی عمل جنایتکارانه خود پرداختند و حاضر نشدند به تخلف خود اعتراف کنند و سرانجام در این مورد، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا اظهار کرد: «اقدام ناو دریایی آمریکا برای دفاع از خود بوده است.
حقیقت این بود که حمله ناو وینسنس به هواپیمای غیرنظامی ایران در راستای اجرای همان استراتژی و سیاستی قرار داشت که در سالهای پایانی جنگ، آمریکا و متحدانش برای جلوگیری از پیروزی ایران و شکست عراق اتخاذ کرده بود. در اوائل سال ۱۳۶۶ هنگامی که نیروهای ایران در جبهه های نبرد نسبت به دشمن خود به برتری دست یافتند و این احتمال وجود داشت که عراق با شکست قطعی روبه رو شود آمریکا و برخی از دیگر قدرتها تصمیم گرفتند تا به هر شکل ممکن از شکست عراق و برهم خوردن معادلات قدرت در منطقه به نفع ایران جلوگیری کنند. در واقع، آنها ترس خود را از شکست عراق و پیروزی ایران در جنگ ابراز کردند و استراتژی و سیاست جدید خود را در منطقه مورد تأکید قرار دادند. در این زمینه، معاون وقت وزیر امور خارجه آمریکا طی مصاحبه ای اعلام کرد: «هر دو ابرقدرت علاقه مند هستند که از پیروزی ایران در جنگ جلوگیری کنند. کلود سشون وزیر خارجه سابق فرانسه، نیز طی مصاحبه ای گفت: اعضای دائمی شورای امنیت در تصمیم اعلام نشده ای در زمینه حمایت از عراق در برابر جمهوری اسلامی ایران به توافق رسیده بودند». دقیقاً در راستای همین استراتژی و سیاست بود که آمریکا و همفکرانش در مورد تصویب قطع نامه ای (۵۹۸) در شورای امنیت که بتواند به سرعت به مخاصمه دو طرف جنگ پایان دهد، به توافق رسیدند.
┄┅┅❀❀┅┅┄
پیگیر باشید
#تاریخ_شفاهی
کانال حماسه جنوب
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂