#بسم_الله
#یک_حبه_نور
😴خود را به خواب زدن
❌باور نمیکند. وقتی از کرامات اهلبیتعلیهمالسلام میشنود، پوزخند میزند.
نعوذبالله با تمسخر میگوید: «هر وقت یه تیکه نقره تونست شفا بده، ضریح هم که از همان جنسه میتونه. »
♨️معمولا این تیپ افراد کسانی هستند، با اینکه میدانند حرفشان بیپایه و اساس است ولی بر روی آن پافشاری میکنند.
💥این ضربالمثل را شاید بارها شنیده باشید: «کسی که خوابیده را می شود بیدار کرد؛ اما کسی که خودش را به خواب زده را نمی شود بیدار کرد. »
❌خود را خسته نکنید آنها خود را به خواب زدهاند!
💯همانگونه پيراهنى كه جوار يوسف است نابينا را بينا مى كند، پس در تبرك به مرقد، صحن، سرا، درب، ديوار، پارچه و هر چيز ديگرى كه در جوار اولياى خدا باشد، اميد شفا هست.
✨اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَـذَا فَأَلْقُوهُ عَلَي وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيراً وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ؛ يوسف گفت: اين پيراهن مرا ببريد و آنرا بر صورت پدرم بيفكنيد تا بينا شود و همه كسان خود را نزد من بياوريد.
📖سوره یوسف، آیه ٩٣.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#تلنگر
#از_قرآن_بیاموزیم
#تولیدی
#ماهی_قرمز
#عکس_نوشته_میرآفتاب
#امام_رضا_ع
#یادهای_چهارشنبه_ای
چشمههای خروشان تو را میشناسند
موجهای پريشان تو را میشناسند
پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی
ريگهای بيابان تو را میشناسند
نام تو رخصت رويش است و طراوت
زين سبب برگ و باران تو را میشناسند
#قیصر_امین_پور
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
🍃🌸🍃🌸🍃
#سواد_زندگی
لذت بردن را یادمان ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ
از گرما مینالیم؛ از سرما فرار میکنیم !
در جمع، از شلوغی کلافه میشویم و در خلوت از تنهایی بغض میکنیم ...!
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم؛ بیحوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﯿﻞ میدﻫﻨﺪ : ﻣﺪﺭﺳﻪ ؛ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ؛ ﮐﺎﺭ.
ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ، ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ میخوﺍﺳﺘﯿﻢ زودتر ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ ..
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
السَّلامُ عَلَيْكَ فِي آناءِ لَيْلِكَ وَأَطْرافِ نَهارِكَ
❤️سلام تکسوار عشق
سلام تمامخوبیها
سلام خورشید باقیمانده از نسلپاکان
سايهتان بر سر
تك تك لحظههامان مستدام باد...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
☘🌸☘🌸☘🌸☘
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#صمیمانه_با_امام
#امام_زمان عجل الله فرجه
#مناجات_با_امام_زمان عجل الله فرجه
#ماهی_قرمز
#بسم_الله
#یک_حبه_نور
☄زیادی به حرف دل گوش دادن
❌هر کار دلش میخواست میکرد.
❌هر جا دلش میخواست میرفت.
❌هر چه دلش میخواست میگفت.
❌هر جور دلش میخواست میپوشید.
‼️هر وقت به او اعتراض میکردی، عصبانی میشد و میگفت: «به تو چه! دلم میخواد. »
💯وقتی یک نفر همیشه به حرف دلش گوش کند. هر کاری که دلش میخواهد انجام دهد، بنده نفسش میشود. نفس او حاکم و معبود وجودش میشود.
🔥هواپرست کارش به جایی میرسد که چشم او حقیقت را نمیبیند. گوش او حرف حق را نمیشنود. دل او درک و بصیرت ندارد.
✨أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَي عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَي سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَي بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ؛ آيا ديدى كسى را كه معبود خود را هواى نفس خويش قرار داده و خداوند او را با آگاهى (بر اين كه شايسته هدايت نيست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مهر زده و بر چشمش پرده اى افكنده است؟! چه كسى مى تواند غير از خدا او را هدايت كند؟! آيا متذكر نمى شويد؟!
📖سورهجاثیه، آیه۲۳.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#تلنگر
#از_قرآن_بیاموزیم
#تولیدی
#ماهی_قرمز
#عکس_نوشته_میرآفتاب
میان پرواز تا پرتاب تفاوت
از زمین تا آسمان است ؛
پرواز که کنی آن جا میرسی
که خودت میخواهی
اما پرتابت که کنند ،
آن جا میروی که آنان میخواهند !
پس پرواز را بیاموز ...!
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
🍃🌸🍃🌸🍃
#بیست_و_سوم
#ذی_القعده
#روز_مخصوص_زیارتی
#امام_رضا علیهالسلام
♥️صلوات خاصه امام رضا علیه السلام
به نیابت از #شهدا_اموات اهل ایمان
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُم صلِّ على علِیِّ بنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمام التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحجَّتکَ عَلے مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمن تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَة مُتَواتِرَةً مترادِفَةً کاَفْضَل ماصَلَّیْتَ علےاَحد منْ اَوْلِیائِک.
. 🕊
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
✍روزهای تنهایی
❌ستاره معلم بازنشسته است. بچه زیاد دوست نداشت. یک دختر خدا به آنها داد، همه زندگیاش را به پای او ریخت. زندگی شیرینی داشت.
🔻دخترش فرانک دانشگاه رفت. ازدواج کرد. بعد هم با همسرش برای درس و زندگی راهی دیار غربت شدند.
⭕️این انتخابی بود که خودشان کردند. حتی به روزهای تنهاییشان فکر کرده بودند.
خانه سالمندان جای خوبی برای دوران پیری و تنهایی آنهاست.
💯غافل از این بودند که مهر مادر و فرزندی قدیمی نمیشود. زمانه اینگونه آنها را از هم جدا میکند تا جایی که در حسرت آغوش کشیدن حتی چند دقیقهای فرزندش میسوزد.
✅ خانوادههایی که تن به تکفرزندی و نهایتاً دو فرزند میدهند باید منتظر زندگی در سرای سالمندان باشند.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#ایستگاه_فکر
#ارتباط_با_والدین
#تولیدی
#ماهی_قرمز
#عکسنوشته_حسنا
✍باد کولر
💨 باد کولر مستقیم به صورتم میخورد. تمام بدنم یخ میزند. دور تندِ کولر، خانه را مثل سردخانه کرده است. معلم بازنشسته هستم. دکتر برای بیماریام هوای پاک روستا را تجویز کرده است. چند روزیست از روستا به شهر آمدهام، دلتنگ نوههایم شدهام.
👓 عینکم را روی چشمهای سیاهم میگذارم.
نگاهی گذرا به دورتادور سالن میاندازم.
محسن سرگرم بازی نبرد خلیجفارس است.
فاطمه روی مبل زرشکی لَم داده و ورقهای پایانی رُمان پیامبر بیمعجزه را میخواند. اشکهایش از گوشهی چشمش روی گونههای سرخ و سفیدش غلت میخورد.
🚂علی قطار اسباببازیاش را راه میاندازد. صدای دودو چیچی سکوت خانه را میشکند.
مریم کنار اُپنِ آشپزخانه ایستاده است. گوشی موبایل را کنار گوش راستش میگذارد و شانهاش را به آن میچسباند. همانطور که به حرفهای طرف مقابل گوش میدهد پیاز را درون بشقاب ریزریز میکند. چشمهای درشت و قهوهایاش سرخ میشود. اشکها تندتند فرو میریزد. صدایِ فینفین که بلند میشود. دستمال کاغذی را با دست چپ بیرون میکشد به داد بینی پهن و گُندهاش میرسد.
🚪صدای تقتق در میآید. نرگس و علی بیخیال به کارشان ادامه میدهند. مریم سرش را به داخل سالن میآورد و نگاهی به بچهها میاندازد. علی نگاه مادر را شکار میکند. مادر با زبان بدن، در را نشان میدهد. علی با لبولوچه آویزان به طرف در میدود. سوز گرما به درون خانه میریزد.
🌼همزمان با بازشدن در، دستهای پُر از پلاستیک خرید پدر وارد خانه میشود. مریم عذرخواهی و خداحافظی میکند. گوشی را روی اُپن میاندازد. حسین را از زیر بار سنگین خرید نجات میدهد. فاطمه سریع خودش را جمعوجور میکند.
💦روی پیشانی حسین، قطرات درشت عرق نشسته است. او به سمت کلیدهای کولر میرود. آن را یک شماره پایینتر میزند.
کیف اداره را روی میز میگذارد.
به طرفم میآید. خم میشود. دستهای چروکیدهام را در دستانش میگیرد. لبهای گرم خود را روی دست سردم میگذارد. آن را میبوسد.
🌺نگاه محبتآمیز او به من، خون تازه به رگهایم میرساند. نگاهش را میشناسم. روزی که از مطب دکتر مرا به خانه رساند اشک در چشمانش حلقه زد. همراه با بُغض گفت: « مادر چینهای ریز و درشت روی دست و صورتت را که میبینم، تمام خاطرات کودکی تا بزرگسالی و زحماتت پیش چشمانم زنده میشود. »
🌸فاطمه، محسن و علی چنان غرق تماشایِ ما شدهاند، گویی به زیباترین تابلوی جهان نگاه میکنند.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#داستانک
#ارتباط_با_والدین
#تولیدی
#ماهی_قرمز
Nariman Panahi - Marham Vase Cheshme Taram Mikham 128 (MusicTarin).mp3
8.8M
🎤 #نریمانپناهی
💦مرهم واسه چشم ترم میخوام؛ حال دلم بده حرم میخوام!
حال دلم خیلی بده! جا موندم از قافله بازم…
کرب و بلای تو شده؛ تو این روزا همه نیازم
چاره ندارم میدونم باید بسوزم و بسازم! جانم حسین…
🍁رحمی بکن به چشم های زارم؛ خیلی بدم اما دوست دارم!
تا کی تحمل بکنم؛ تلخی و درد روزگار رو؟
بهم بگو که تا به کی؛ باید نبینم کربلا رو؟!
آخر میمیرم از غمت؛ کی میشه دعوت کنی مارو؟ جانم حسین!
☘معلومه کاری نداری با من؛ وقتی همه اومدن الا من
همه شدن زائر تو؛ به غیر من که رو سیاهم!
از دوری حرم؛ ببین لبریز اشک و سوز و آهم…
آقا جان رقیه بطلب عمریه؛ آقا چشم به راهم… جانم حسین!
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#شبجمعهظهور #کربلا
#العجل #بالحسین
هر هفته #شب_جمعه شبیهِ آتش،
از داغِ فراقِ #کربلا میسوزیم...💔
#شب_زیارتی_حضرت_ارباب
#منحَرَملازممدلمتنگاست
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
السّلام علیک حینَ تَقرَأ و تُبَیِّنُ
❤️سلام بر شما و عطر دل انگیز صدایتان
دلتنگ صدایی هستم
که تاکنون
یکبار هم نشنیدهام...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
☘🌸☘🌸☘🌸☘
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#صمیمانه_با_امام
#امام_زمان عجل الله فرجه
#مناجات_با_امام_زمان عجل الله فرجه
#ماهی_قرمز
#بسم_الله
#یک_حبه_نور
♨️شبیه رفیق
🔥فرشید دوست کیان، چپ میرفت، راست میرفت دروغ پشت دروغ میگفت. آنقدر دروغ به هم بافت تا کمکم او هم شبیهاش شد.
☄مصطفی از کیان در مورد قبول شدن در مصاحبه پرسید. او به دروغ گفت: «منو قبول نشدن! حرفا میزنی هااا ! »
همان لحظه به اشتباه خود پی برد و پشیمان شد؛ ولی دیگر خجالت میکشید بگوید دروغ گفتم.
❄️_کیان باباجان، به مادربزرگت سر زدی؟؟
باز هم دروغ گفت.
🍁سرش را میان دو دستش گرفته بود به حال و روز خودش نفرین میکرد. حالش از خودش بهم میخورد او که اینطور نبود؟
🔺باید دوستی پیدا میکرد که رویهاش مثل فرشید نباشد.
🔺 راستگوتر کسیست که بیشتر فرمانبردار خدا باشد. حتی اگر کوهی از مشکلات در برابرش قرار گیرد باز هم امنترین و محکمترین پناه را خدا میداند.
✨ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از مخالفت با فرمان خدا پروا كنيد و با راستگويان باشيد.
📖 سورهتوبه، آیه۱۱۹.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#تلنگر
#از_قرآن_بیاموزیم
#تولیدی
#ماهی_قرمز
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🍃
دل➶
تنها نردبانیست؛
که آدمی را به آسمان میرساند!
و تنها وسیلهایست،
که خدا را درمییابد...
|شهید مصطفیچمران|
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#شهید_چمران
☁️ ابر سایهافکن
❓داستان زندگی پیامبر خدا را در جوانی خواندهاید، و یا شنیدهاید و یا فیلمش را دیدهاید؟
🔺در یکی از سفرهای تجاری، که رهبری و هدایت کاروان اموال حضرت خدیجه سلاماللهعلیها را به عهده داشت، ابری بالای سر حضرت سایه انداخته بود تا از گرمای سوزان در امان باشد.
💯از زاویه دیگری هم میشود به این موضوع نگاه کرد. خداوند میخواست نشانههایی را برای مردم بفرستد تا به عظمت و بزرگی حضرت پی ببرند و قبل از رسیدن به مقام نبوت دلهای آماده به سویش متمایل گردد.
⭕️این نشانه یکی از صدها نشانهای هست که از رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم به فرزندش حضرت مهدی ارواحنالهالفداء میرسد.
🔺زمان ظهور، ابری بالای سر نورانیشان حرکت میکند. ندادهندهای ندا خواهد داد: او جانشین خداست، از او اطاعت کنید.
😇آه شوقاً لرویته
چقدر مشتاق چنین روزی هستیم.
🔹«پیامبرگرامی اسلام(صلیالله علیه و آله و سلم)»:
یخرُجُ المَهدی و علی رَأسِه غَمامَةٌ فیها مُنادٍ ینادی «هذا المَهدی خَلیفةُ اللهِ فَاتَّبِعوهُ»
🔸زمانی که حضرت مهدی (علیهالسلام) ظهور میکند ابری بالای سر دارد که در آن منادی ندا میکند «این مهدی خلیفةالله است، از او متابعت و پیروی کنید.»
📚بحار، ج ٥١، ص ٨١.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#ایستگاه_فکر
#مهدوی
#تولیدی
#ماهی_قرمز
#عکسنوشته_حسنا
السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ المُبِیدُ لِأهلِ الفُسوقِ وَالطُّغیانِ...
❤️سلام یار باوفا
ای کسی که روز آمدنت
نقطه پایانی است
بر جولان فاسقان و سرکشان.
سلام بر تو
و بر روزی که زمین را
از عشق و عدل لبریز خواهی کرد.
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
☘🌸☘🌸☘🌸☘
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#صمیمانه_با_امام
#امام_زمان عجل الله فرجه
#مناجات_با_امام_زمان عجل الله فرجه
#ماهی_قرمز
#بسم_الله
#یک_حبه_نور
💎دلت پاک باشه!
❌بعضیا میگن:
ای بابا!
دلت پاک باشه.
اعمال ظاهری که مهم نیست!
خدا همه رو میبخشه.
🔆خداوند پاسخ میدهد:
✨أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ
مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ....... ؛
آیا ما مسلمانان را مانند مجرمان قرار دهيم؟؟!!
شمارا چه شده؟! این چه حکمی است که میکنید؟! *
📖*سورهقلم، ۳۵ و ۳۶.
❌هیچ عقل سالمی، خوب و بد را یکسان نمیداند. عدالت حکم میکند، مجرم و مسلم برابر نیستند.
⁉️مگر کلید درهای بهشت و جهنم در دست آنهاست که اینگونه مجرمین را میبخشند. یا از عالم غیب خبر دارید که اینچنین حکم میکنند؟!
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#تلنگر
#از_قرآن_بیاموزیم
#تولیدی
#ماهی_قرمز
#عکسنوشته_حسنا
🌸🍃🌸🍃
#عادت_دادن_به_کار_نيك
الإمامُ الرِّضا علیه السلام:
مُرِ الصَّبیَّ فلْیَتَصدَّقْ بیدِهِ بالکِسْرةِ والقَبْضةِ والشَّیءِ وإنْ قَلَّ، فإنَّ کلَّ شیءٍ یُرادُ بهِ اللّهُ وإنْ قَلَّ بعدَ أنْ تَصدُقَ النِّیّةُ فیهِ عظیم.
امام رضا(علیهالسلام) فرمودند: "
به کودک دستور بـده کـه بـا دست خودش صدقه بدهد گر چه به اندازه تکّه نانی یا یک مشت از چیزی باشد؛ زیرا هر چیزی که در راه خدا داده شود اگر با نیّت پاک صورت گیرد، هر چند کم باشد، بسیار زیاد است.
اصول کافی، ج۴، ص۴.
☘☘☘
انجام اعمال نیک را به صورت گفتاری به فرزندان خود آموزش داده و او را به انجام آن عمل عادت دهید. بگذار صدقه را او به شخص مستمند بدهد. تو داری صدقه می دهی؛ اما به دست فرزندت صدقه بده. چقدر زیبا است! اثر تربیتی این نوع برخورد بسیار عمیقتر است. اگر این دو مطلب با هم تلفیق شوند اثرگذاری بیشتری خواهند داشت. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نیر در روایت مورد بحث به ضرورت توام بودن گفتار و رفتار والدین در امر تربیت فرزندان اشاره فرمودند.
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
✍توبیخ
🍃روز سختی را پشت سر گذاشته بود. معلوم نبود رئیس کارخانه از کجا دلش پُر بود که بیدلیل سر او خالی کرد.
☘همیشه خوب کار میکرد تا رضایت دیگران را داشته باشد. امروز در حالی که پای دستگاه عرق میریخت و حواسش کاملا جمع کار بود؛ ولی رئیس توبیخش کرد.
🎋_آهای حواست کجاست؟ پول مفت ندارم بهتون بدم و هر روز یکی از دستگاههای پرس خراب باشه.
⚡️خستگی یک روز کار، در تَنش جا خشک کرد. لباس آبی کار را درآورد به چوبلباسی آویزان کرد. لباس داخل کمد را برداشت. بیحوصله آن را پوشید و دکمهها را بست.
🍃خانه مادرش دعوت بودند. پشت در که رسید تلفن زد: «زود بیایید منتظرم. »بعد از مدت کوتاهی، بوقهای ممتد زد. ستاره دخترش با عجله دم در آمد.
🌾_بابا! مامان میگه بیا لباسایی که واست کنار گذاشتم بپوش.
🍃عباس با همان چهره درهم و گرفته گفت: «لازم نکرده همینا خوبه! زود باشید. »
⚡️ستاره جرأت نداشت کلمهای دیگر به زبان آورد. دوباره برگشت و خیلی زود با سعید، وحید و مادرش وارد کوچه شدند.
☘سمانه از برخورد عباس تعجب کرد. چیزی نگفت تا حالش خوب شود. وارد خانه مادربزرگ شدند. پیرزن با سلیقهی تمام، سفره را توی اتاق پذیرایی پهن کرد. سالاد، سبزی، ماستموسیر برای هر کدام یک ظرف گذاشت.
دیس را پُر از زرشکپلو کرد. داخل دیس بعدی مرغهای سرخ شده را قرار داد. سیبزمینیهای طلایی و سرخ را اطراف مرغها ریخت.
✨قبل از شروع به خوردن، نگاه دیگری به پسرش کرد. موقع ورود به خانه متوجه ناراحتی او شده بود؛ ولی احساس کرد اشتباه میکند شاید او خسته باشد. طاقت نیاورد چیزی نپرسد: «عباس جان حالت خوبه؟ »
🍂عباس که هنوز هم دلخور از حرف رئیس بود با تندی و اخم جواب مادر را داد. سمانه از رفتار همسرش با مادر، ناراحت شد. وقتی سفره جمع شد، عباس تنها روی مبل جلوی تلویزیون نشسته بود. کنارش رفت: «عباس عزیزم مث همیشه نیستی. انگار پکری. »
🌸عباس خیلی کوتاه ماجرا آنروز را به او گفت. سمانه دلداریش داد: «به خودت نگیر. احتمالا از جایی ناراحت بوده؛ عباس جان میگم با مادرت بدجور حرف زدی حواست باشه از دلش دربیاری. »
☘حرفهای سمانه آرامشی بود بر نگرانی عباس آقا. لبخندی بر لبها نشاند. نگاه قدرشناسانهای به او کرد. سرش را به پایین تکان داد و گفت: باشه حتماً.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#داستانک
#همسرداری
#تولیدی
#ماهی_قرمز