eitaa logo
دل‌گویه
316 دنبال‌کننده
811 عکس
36 ویدیو
32 فایل
من دوست دارم نویسنده باشم پس می‌نویسم از تمام دوست داشتن‌ها از تمام رسیدن‌ها با نوشتن زنده‌ام پس می‌نویسم پس زنده‌‌ام استفاده از مطالب با ذکر صلوات و نام نویسنده بلا‌مانع است. فاطمه میری‌‌طایفه‌فرد ارتباط با نویسنده: https://eitaa.com/fmiri521
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌نام‌او به استناد حدیثی دلم چه عاشق بود سند مطالبه کردند... «قالَ صادق» بود 📌من أحب لله و أبغض لله و أعطي لله فهو ممن كمل إيمانه 📌 هر كه برای خدا دوست دارد و برای خدا دشمن دارد و برای خدا عطاء كند، از كسانی است كه ايمانش كامل است. اصول كافي ، ج 3 ، ص 189 "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 🔻 ۸ کتاب جذاب و قابل استفاده در زمینه نویسندگی 1⃣ جولیا کامرون، «حق نوشتن» 2⃣ کریستوفر ووگلر، «سفر نویسنده» 3⃣ استیون کینگ، «از نوشتن» 4⃣ لاجوس اگری، «فن نمایشنامه‌نویسی» 5⃣ لیزا کراون، «برنامه‌ریزی شده برای داستان» 6⃣ رابرت مک کی، «داستان» 7⃣ جیمز وود، «داستان چگونه کار می‌کند» 8⃣ محمد حسن شهسواری، «حرکت در مه» "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌نام‌او «پدر، پسر، نصرالله» او را به اقتدار می‌شناختند و ابهت. ابهتی که از هاشمی‌بودنش نشأت داشت و اقتداری که حاصل تلمذ قال‌الصادق(ع) و قال‌‌الباقر(ع) بود. مکتب تشیع اقتدارآور است و نمونه‌ای بارز از این مکتب بود. مکتبی که کبیر به جهان شناساند و امام در اعتلای هرچه بیشترش کوشید. با تمام مظاهر دینی و ملی، اما بُعد پدرانه سیدِ مظلوم، مغفول می‌ماند. باید از این بعد بیش‌تر به سید نگاه کرد تا فهمید که چه‌قدر دل‌سوز مردم کشورش و حتی منطقه بود. او در جوانی، آن زمانی که هنوز گرد سپیدی بر روی محاسنش ننشسته‌بود، پدرِ شهید شد. ◽◽◽ داستان پدرها و پسرها در تاریخ عجیب قشنگ است و سوزناک، شبیه به یک تراژدی و از حیث طاقت‌فرسایی شبیه به افسانه. کم نیستند داستان‌هایی که دل‌دادگی پدران به پسران خود را به تصویر می‌کشند. هم باشی در مقابل داغ فرزند زانو می‌زنی. امام‌ (ع) هم اگر قرار است قصه کربلا را به غصه بکشاند، از می‌گوید و فقدان دنیای بدون و از می‌گوید و خباثت دشمنان. خدا از هم عهد می‌گیرد برای کار بزرگی که قرار است روی دوشش بگذارد؛ باید روح سید بزرگ شود، مانند جد بزرگوارش، تا ظرفیت او تحمل مسئولیت بزرگ را بیابد. از می‌گوید که نوه بزرگ خانواده بود، از علقه مادرش به اولین نوه؛ این‌جاست که اشکش راه می‌افتد برای دل غصه‌دار مادرش، اما نه! این اشک از همان موقع که را کفن می‌کند و نماز می‌خواند به جانش مانده؛ این همان بغضی است که بالای تابوت فرزند و دیگر شهدای حزب‌الله مکتوم ماند. این همان است که سر باز می‌کند. می‌گوید من خیلی عاطفی‌ام، دلم زود می‌شکند، اشکم زود جاری می‌شود، خب پدرم دیگر. سید می‌گوید که داغ فرزند برایش سخت بوده و گمان داشته که توشه‌ای برای آخرتش است، بعد فکر می‌کند که نه! برای آخرت خودش کوشید و من باید برای آخرت خودم بکوشم. پس می‌کوشد تا خودش را کنارِ خانه (ع) در بهشت جا دهد. بزرگ‌شدن روح سید در ادبیاتش موج می‌‌زند. خدا عهد می‌گیرد از بندگانش برای دادن عزت در برگ‌برگ تاریخ، برای یک ماندگاری شکوهمند. سید حالا دیگر نه پدر فرزندانش که پدر همه فرزندان لبنان بود. این اشک دوباره جاری می‌شود. کجا؟ در زمانی که فرزندان لبنان در مواجهه با جی‌پی‌اس جاسوس، جانباز می‌شوند؛ طاقت ندارد که فرزندان خویش را مجروح ببیند. اشک سید که آمد، خبر از رقت قلبی داشت که کالبد گوشتی را دیگر تاب نیست و وقت، وقت رفتن است. حالا دیگر پدر حزب‌الله مثل حاج ، مثل دیگر شهداء سرش شلوغ است و از آسمان پدری می‌کند؛ این بار نه برای و نه برای سیده زینب و نه برای حزب‌‌الله، بلکه برای من ایرانی، یمنی، فلسطینی، عراقی، سوری و برای ما در جهان اسلام. 🖊 فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرگی چنین میانه میدانم آرزوست...
به‌نام‌او فردوسی کجایی؟! وقت سرودن شاهنامه است، وقت سرودن از یحیی است. "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او اشک سید که آمد، خبر از رقت قلبی داشت که کالبد گوشتی را دیگر تاب نیست و وقت، وقت رفتن است. حالا دیگر پدر حزب الله مثل حاج قاسم، مثل دیگر شهدا سرش شلوغ است... در خبرگزاری رسمی حوزه👇 https://hawzahnews.com/xd9fH "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌نام‌او در آسمان دنبالت می‌گشتم در رفح پیدایت کردم. در شاهنامه دنبالت می‌گشتم، در خار و میخک یافتمت. "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او تو چرا شبیه به آنان نیستی؟ تو چرا شبیه به آنان نیستی ؟ چرا؟ راستش تنها نقطه اشتراک تو عرب بودن است نه چیز دیگر. تو چرا این قدر اسطوره‌ای؟ چرا این‌قدر بلند؟ همان‌گونه که حافظ گفت: سروی که از بار غم آزاد آمده... چرا آنان شبیه تو نیستند، باز هم یادم می‌آید، نقطه اشتراک‌تان عرب بودن است همین. حتی اسلامیت هم نقطه‌ اشتراک‌تان نیست، چرا؟ چون از اسلام تو بوی خدا متصاعد می‌شود به عالم و از اسلام آنان و وهابیت. تو چریکی هستی که به جای تمام آنان برای آزادی قبله اول مسلمانان می‌جنگی و آنان در کاخ‌های امن‌شان حتی درباره شهادتت اظهارنظر نمی‌کنند. آنان کجا مرگ این چنینی را می‌فهمند و یقینا خدا هم به آنان‌ نمی‌چشاند این‌گونه مردن را. چرا؟ چون در اوج جنگ حق و باطل، در اوج مظلومیت فرزندان محمد(ص)، در اوج بی‌عدالتی و حریت، لال می‌شوند و سرشان مشغول آخور خودشان است. بدت نیاد یحیی، از شهادت تو و سیدِ مقاومت هم در پوست‌شان نمی‌گنجند، از بس که گردو شکسته‌اند دمشان ورم کرده. اما! اما! احساس نیاز می‌کنند و دور هم جمع می‌شوند که پاره تن یک کشوری را به گمان خام خودشان از مام وطن جدا کنند، زهی خیال باطل. راستش در بیان کوتاهی افکارشان همین یک مثال بس است، هرچند که تا دلت بخواهد این کوتاهی در جاهای دیگر هم توی ذوق می‌زند. راستش توقعی ندارم که بیش‌تر بفهمند، چون اگر بنا به فهمیدن بود، ریختن خون زنان و بچه‌های غزه باید شیر فهمشان می‌کرد، باید دشمن شناس‌شان می‌کرد ولی نکرد، یک سال مدام صدای اخبار را کم کردند تا گوش کرشان نشنود که فلسطین چه شد؟ اصلا دیگر روی نقشه چیزی مانده؟ اصلا یک بار مساحت را با بمب‌های ارسالی از هم پیالگی‌هاشان وجب کرده‌اند؟ به‌خدا که ماشین حساب هم زمین کم می‌آورد، ولی امان از فهم نداشته‌شان. دعوای من با آنان بماند به وقتش، وقتش؟ درست زمانی که در و بزرگ و در روز آزادی جشن می‌گیریم. اما خدا را شکر که تو شبیه به مکتب پیامبری، خدا را شکر یحیی! که شبیه آنان نیستی. خدا را شکر. کم نیستند مثل تو و سیدِ مقاومت در بزرگی و مرام. یحیی خوش‌ به حال فلسطین که چون تو فرزندی دارد. خوش به حال مقاومت، که چنین سربازانی دارد. یحیی واژه مقاومت در لغت‌نامه‌ها به قبل از تو و بعد از تو تقسیم می‌شود، تو یک مثال قشنگی برای فهماندن واژه مقاومت. 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او میوه که رسید وقت چیدنش می‌شود. معصومه به آرزویش رسید و شهید شد. دختر ایران، مامان خانم، شهادتت مبارک. فقط بچه‌هایت بعد از تو چه کنند؟... "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او ای عشق! نوح باش و به فریاد ما برس حالا که آب از سر دنیا گذشته است محمدحسن جمشیدی "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌نام‌او سقف خانه یحیی سقف خانه سوراخ بود به قاعده یک مشت گره کرده. مشتی که از چادر پناهندگان بیرون می‌زد و به همه دنیای دنیاداران می‌رسید. سقف خانه یحیی پارچه‌ای بود. شب‌ها محمد و یحیی کنار مادر از فلسطین می‌شنیدند. از درخت زیتون خانه‌ی عسقلان‌شان و مرکبات یافا، که تا دنیا دنیاست هیچ نارنگی خوش‌مزه‌ای به پایش نمی‌رسد. مادر از بچگی‌اش می‌گوید و نمازی که در قدس خوانده. از سنگ‌فرش‌های مسجد که از شیطنت بچه‌ها امان نداشتند. مادر از همه قشنگی‌های غصب شده می‌گوید. دل یحیی غنج می‌رود. قصه هزار و یک شب هم که بود باید این آوارگی تمام می‌شد. یحیی باید کاری می‌کرد. محمد و یحیی در کمپ آوارگان، بیش‌تر از همه عرب‌های خلیج‌فارس، عرب شدند و بیشتر از همه شاخه‌های سبز زیتون عسقلان، فلسطینی. از همین قصه‌ها بود که در دل چادر آوارگان، یحیایی سر می‌زند: « إِنّا نُبَشِّرُکَ بِغُلام اسْمُهُ یَحْیى» و خدا بشارت می‌دهد به مادری در کمپ پناهندگان، در اوج ناامیدی، بشارت می‌دهد به دل پاک مادری وطن دوست، با غیرت، یک زن تمام عیار مسلمان، به وجود فرزندی چون سنوار. چه گفتی در گوش فرزندانت اُم یحیی؟ چه گفتی ملکه فلسطینی؟ زمان دور می‌زند و دور می‌زند تا مادرانگی‌ات را به دنیا نشان دهد. ما امروز شاهد حماسه‌خوانی توایم. شاید تو وام دار مادری کردن ام‌البنینی که پسرت ماه شب‌های غزه شد!؟ 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او تو چرا شبیه به آن‌ها نیستی؟ متن در خبرگزاری رسمی حوزه 👇 https://hawzahnews.com/xd9KQ "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1199.pdf
11.37M
به‌نام‌او شماره هفته‌نامه پرتو نسخه کانال رسمی هفته‌نامه پرتو آیدی eitaa.com/partosokhan_ir 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
هدایت شده از نشریه خط
🕌 مسجد هفت‌درب 🔹بچگی‌ام در محلی گذشت که پر بود از مکان‌ها و مساجد تاریخی؛ حالا باید تصمیم می‌گرفتم که بروم مسجد پنجه‌علی یا امامزاده اسماعیل یا مسجد جامع؛ ولی من می‌رفتم مسجد هفت درب. 🔸می‌رفتم به هوای همسایه‌ای که یک مهر داشت آن هم شکسته و تیره. می‌گفت این تربت امام حسین است. من هم دلم لک می‌زد برای خواندن نماز با آن مهر شکسته که او نصفش را به من می‌داد تا با آن نماز بخوانم آن هم به شرطی که در کنارش باشم؛ اصلاً مهر را از خودش دور نمی‌کرد. من به هوای کربلا و آن تربت بود که مسجدی شدم. کربلایی که آن روزها دست نیافتنی‌ترین آرزوها بود. 🔻اربعین امسال همسفر یک دختر دهه هشتادی بودم؛ تیشرتی پوشیده بود با نقشه فلسطین و عبارت القدس لنا. خواستم او را محک بزنم گفتم: «تی‌شرتی که پوشیدی پسرونه‌اس!» با اطمینان گفت: آرمان قدس دختر و پسر نمیشناسه. حرفش برایم لذت بخش بود. کمی که احساس صمیمیت کرد گفت: خاله مامانم همیشه تعریف می‌کرد ما وقتی هم سن شما بودیم حسرت تربت کربلا را داشتیم. گفتم: مامانت راست میگه عزیزم. گفت: ما هم حسرت قدس را داریم؛ ان شاء الله با بچه هایمان به قدس می‌رویم و همین خاطرات را تعریف می‌کنیم. ❤️مسجد قلب شهر است؛ قلب تپنده که آرزوها و هدف ها را به زندگی‌هامان می‌ریزد و بی آنکه بدانیم عاشق می‌شویم. چقدر دلم هوای قلب تپنده اورشلیم را کرده. چقدر دلم گوشه دنجی از بیت المقدس را می‌خواهد. گوشه‌ای که بنشینم و بگویم: دمت گرم؛ من کجا و مسجد الاقصی کجا! 💻 جهت تهیه نشریه به 👈 فروشگاه خانه طلاب جوان 👉 مراجعه نمایید. ┈┄┅═✾ خــــــــــــــــــط ✾═┅┄┈
به‌نام‌او مقاومت واژه‌ای مقدس است، واژه‌ای که جنسیت نمی‌شناسد، بیشتر با سرشت آدمی کار دارد. مقاومت و ایستادگی در مقابل یک نیروی شر خارجی، ارزش والاتری دارد و اگر این مقاومت با مضامین الهی در هم آمیزد خلق هنر می‌کند، هنر زیبا زیستن و زیبا مردن را. "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
سرکار خانم فاطمه میری‌طایفه‌فرد، دانشجوی دکترای تاریخ و عضو نویسندگان کانون مدادالفضلا در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در رابطه محور مقاومت و نقش زنان در مقاومت ... حضور فعال زنان در جبهه مقاومت انکار ناپذیر است‌. 🔗متن کامل گفت‌‌وگو در لینک خبرگزاری حوزه https://hawzahnews.com/xdbsc یادداشت علمی @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا