eitaa logo
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
38.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
5 فایل
و تو خدای بعیدهایی❤️ #کپی‌از‌سرگذشت‌ها‌حرام‌است‌دوست‌عزیز نکات همسرداری ویژه، سرگذشت های واقعی✔️👌
مشاهده در ایتا
دانلود
16.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مامان و باباها ....! حتما ببینید 🎞 مجموعه موشن گرافیک "خشت اول" 🔻 قسمت چهارم: 🤔 چرا بعضی از والدین زرنگ نیستند و از عنصر محیط در تربیت استفاده نمی کنند؟! 💌 برای پدر و مادرها ارسال کنید. @delkade_matn
روانشناسان اثر شش « میم » را در با توجه به نیازهای روانی اش موثر می دانند: اول: تو محبوبی دوم: تو محترمی سوم: تو می توانی چهارم: تو مهمی پنجم: تو مفیدی ششم: تو می فهمی اگر ما در رفتار و گفتارمان این شش «میم» را به فرزندانمان انتقال دهیم «میم هفتم» که "موفقیت" است ، خود به خود خواهد آمد ، یعنی باتری روانی انرژی دهنده فرد شارژ خواهد شد. در آن صورت این کودک در ، زندگی ، کار و… موفق خواهد شد. ✅ @delkade_matn
💓ما زنها گاهي دلمان لك ميزند براي يك صبح بخيرخانومي 💓براي يك قوس زير بغل كه بخزيم درونش وبوسه اي كه بر روي موهايمان بنشيند. ❣براي يك پيام وسط روز كه بخوانيم و دلمان قنج بزند ❣براي يك بوسه بي هوا وسط كارهاي خانه. 💞 براي يك شاخه گل كه بي هيچ دليل و مناسبتي از در خونه يهو به ما سلام كند. 💞 براي ،، خيلي كارهاي كوچكي كه از خوشي ما را به عرش مي رساند و دلگرم ميشوم از بودن در كنار مردي كه؛ مردانگي را خوب بلد است. 💞گاهي مرد بودن سخت ترين كار دنيا ميشود، چون مردها عادت به ريزه كاري ندارند و ما زنها از بد روزگار ريزبين هستيم.. @delkade_matn
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃 ❌توقع نداشته باش همسرت عین تو انجام بده!! مثلا خانم میگه: رفتم کلی بهش محبت کردم قربون صدقه رفتم، انگار نه انگار...😒 اما بار آخری بود که اینکارو کردم! حالا این وسط چهارتا فحشم تو دلش نثار خواهر و مادر طرف میکنه🙂 اصلا نباید اینجوری باشه✘ ❌این یه تفکر غلطه که اگه تو قربون صدقه رفتی، شوهرتم همین راه رو ادامه بده!! بدون محبت کنید، حتما جوابش رو میگیرید👌 حالا یه بار نشد دوبار.. نشد سه بار و... بالاخره جواب میگیرید.. ناخودآگاه محبتش رو می بینید و این خیلی لذت بخشه😊 @delkade_matn
♥️ 💫 💠«نباید»_در_ارتباط_با_شوهران! یکی از عادات ناشایست خانم ها سرزنش و انتقاد یه شوهرانشان است،در صورتی که نمی دانند ریشه بسیاری از این مشکلات در رفتار نادرست خودشان است. یک زندگی آرام و صمیمی «۵ نباید» را در زندگی مشترک خود رعایت کنید. ۱. شوهران خود را در مشکلات و گرفتاری ها تیر باران نکنید. در محل کار خود با مصائب و مشکلات زیادی روبرو می شوند و به امید داشتن یک بعدظهر آرام به سوی خانه گام بر می دارند و حاضر نیستندزمانی که به منزل باز می گردند دوباره وارد میدان جنگ و جر و بحث شوند. در اینصورت ۲ راه برای آن ها!! الف)محل جنگ و منازعه را ترک کنند. ب)با تمام قوا با شما بجنگند و دعوا و مشاجره راه بیندازند، که درهر صورت به دوری از شمامی انجامد. و این چیزی نیست که شما می خواستید. ۲. سوزنتان روی موضوع گیر نکند! بسیاری از اوقات وقتی می خواهند در مورد یک مساله یا مشکل صحبت کنند،آنقدر درمورد آن حاشیه پردازی می کنند که شوهر خود را تا مرز جنون می کشانند. ای که خوب است خانم ها یاد بگیرند این است که می توانند منظور خود را در یک جمله بیان کنند،ولی خانم ها درموقع بروز مشکل مسایل گذشته را نیز مطرح کرده و را حادتر و وخیم تر می کنند. توصیه می شود که هر زمان گله و شکایتی از همسرتان داشتید آن رابه آرامی و خیلی کوتاه مطرح کنید. درابتدای صحبت نکات مثبت همسرتان را مد نظر قرار دهید تا راحت تر بتوانید به دلخواه برسید.بیشتر از آن که صحبت کنید به حرف های شوهر خود گوش کنید. این مبحث ادامه دارد... @delkade_matn
⁉️پرسش چگونه بفهمیم که شریک آینده زندگی من، انسانی سلطه جو نیست؟ اگر طرف در گفتگوها تحکم آمیز سخن می‌گوید و بجای اینکه بگوید: من مایلم یا دوست دارم این کار انجام شود، می گوید: شما «باید» این کار را انجام بدهید، یا استبداد رأی دارد و جمله هایی مثل «باید» اینجوری شود، غیر از این نمی‌شود، من آدمی نیستم که و... را با حالتی تشرگونه می‌گوید، و در موارد بسیاری با شما لجبازی می‌کند و می گوید: حرف، حرف من است، می تواند در این باره برای شما تردید ایجاد کند. در تحقیقاتتان از افراد مختلف در این زمینه سوال بپرسید تا تردید شما برطرف شود. [استاد دهنوی] @delkade_matn ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‎‌‎
همه چیز به لحن شما بستگی دارد لحن آرام و استفاده از واژه های محبت آمیز معجزه می کند ریتم قلب مرد با تن صدای همسرش ارتباط مستقیم داره خانومایی که لحن صداشون بالاست به هیچ وجه برای همسرشون خوشایند نیستند وقتی‌که پیش همسرتان هستید، صدایتان را طوری تنظیم کنید که همسرتان از صحبت‌کردن شما آرامش بگیرد. از کلمات وزین و عبارات محبت‌آمیز استفاده کنید وگاهی با صدای کودکانه با همسرتان صحبت کنید اما نه خیلی زیاد و نه در زمان رابطه جنسی از واژه های محبت آمیز مثل عزیزم . عشقم و ... زیاد استفاده کنید @delkade_matn
١_خونه مادرشوهر نه خیلی دیر برو که دلگیر بشن و نه خیلی زود به زود که عادی بشی! ٢_ همسرت رو جلوی جمع با پیشوند "آقا"صدا بزن ٣_ با فامیل شوهر حین ورود به جمعشون محکم دست بده و لبخند رو لبت باشه 4_موقع شنیدن حرفهای ناراحت کننده سعی کن حواست رو به تلوزیرن پرت کنی یا محل رو برای دقایقی به بهونه ی آشپزخونه یا کمک کردن ترک کنی 5_ کنار مادرشوهر به هیچ عنوان با همسرت حرفهای خصوصی رو بصورت "پچ پچ" یا درگوشی نزن @delkade_matn
خانوما یه نکته مهم دارم براتون ‍ 💥توجه به خریدهای همسر 🛍وقتی شوهرتون از سرکار به خانه بر‌می‌گرده با روی باز ازش استقبال کنید. "خسته نباشی" جانانه‌ای بگید و بعدش به سراغ خریدهایی که انجام داده برید 🛍توجه شما به خریدهایی که همسرتون کرده تا حدی نشون دهنده توجه شما به زحماتیه که او می‌کشه 🛍 یادتون باشد در حین دیدن خرید و جا به جا کردنشون حتما قدر‌دانی کنید @delkade_matn
صبور باشید، بچه ها بزرگ میشن و تغییر می کنن!!!! به یاد داشته باشید که فرزندتان در هر سنی که باشه و هر رفتاری داشته باشد ،فقط برای مدت کوتاهی در این سن خواهد بود. پس از هر دوره سنی او لذت ببرید. مطمئن باشید دوره این شلوغ کاری ها ریخت و پاش کردن ها بی نظمی ها تلویزیون نگاه کردن های افراطی تکلیف نوشتن ها لجبازی ها مخالفت کردن ها و و وخواهد گذشت. ماندگار نیست. زمان هایی که خسته می شوید یا احساس می کنید نمی توانید فرزندتان را مدیریت کنید و یا فکر می کنید انگار هیچ روش فرزند پروری روی او جواب نمی دهد برای دقایقی هیچ کاری نکنید به هیچ چیزی فکر نکنید زمانی که خیلی از فرزندتان عصبانی هستید به عمق چشمانش نگاه کنید معصومیت نگاهش آرام تام میکند و به یادتان می آورد که هیچ کار او تعمدی و به قصد آزار شما نیست. فرزندان ما برای رشد و تکامل به مهربانی صبوری و کودک درون ما احتیاج دارند. دریغ نکنیم..... @delkade_matn
💕💕 سوال: فرزندم چندتا فحش یادگرفته وگهگاهی به زبون میاره خیلی نگرانیم چطور با اون برخورد باید کرد❓ پاسخ: شماپدرمادرها فحش بلدید؟ همه گفتندبله خیلی زیاد استاد سلطانی: پس خیلی بی ادبید که انقدر فحش بلدید بچه ها فحش یاد میگیرن ولی نمیدونن که بده. وقتی فحش میدن اصلا حساسیت نشون ندید چون تا بفهمن شما حساس شدی باهاتون در می افتن. میفهمن این کلمه که نمیدونن چیه باعث جلب توجه شما میشه اصلا انگار نه انگار چیزی گفته. هروقت فحش داد فضارو عوض کنید اگه گفت مرض بگید مرض یا مگس؟ تبدیل به شوخی و بازی کنید و فضا رو منحرف کنید اگه گفت آشغال بگید آره باید آشغالا رو بریزیم سطل آشغال بعد ببریم بذاریم سرکوچه. @delkade_matn
12.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عاقبت زن و شوهری که دل می‌سوزانند! استاد_تراشیون @delkade_matn ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‎‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️انتخاب‌ همسر گزینه‌ای است که افراد خودشان باید به آن علاقه نشان دهند. @delkade_matn ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎
⁉️ با کی ازدواج کنم ؟ [ ۴مورد مهم برای بررسی] 👈 بررسی میزان درونگرا و برونگرایی دو نفر: اگر میزان درونگرایی و برونگریی دو نفر باهم به میزان زیادی متفاوت باشد احتمال زیاد در زندگی مشترک به مشکل بر خواهند خورد. فرض کنید یک فرد برونگرا دوست دارد مدام در جمع باشد با دیگران ارتباط برقرار بکند. اما فرد درونگرا دوست دارد تنها باشد و تمایلی به ارتباط با دیگران ندارد. 👈 بررسی میزان همدلی دو نفر: همدلی یکی از مهمترین ویژگیهای رابطه است که باعث تداوم آن میشود. همدلی یعنی اینکه من متوجه شوم در تو چه احساساتی میگذرد و بتوانم از نگاه تو به ماجرا نگاه بکنم. اگر همدلی یک نفر کم باشد باعث میشود زندگی دچار آسیب جدی شود. 👈 بین دو نفر حس عاشقانه و جاذبه ی جنسی وجود داشته باشد: این موضوع بسیار مهم است و نمیتوان گفت که شاید بعدا به وجود بیاید باید در دوران آشنایی این حس به وجود بیاید. 👈 اهداف بلند مدت دو نفر باهم تقریبا هم جهت و همسو باشد: برای مثال فرض کنید فردی میخواهد در آینده مهاجرت بکند ولی دیگری همچین قصدی ندارد. یا یک نفر دوست دارد در آینده بچه دار شود ولی دیگری بچه دوست نداشته باشد. @delkade_matn ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‎‌‎
🤝♥️ افسانه که رفت در رو بستم اما قبل بسته شدنش از لای در چیزی دیدم که روح از تنم پر کشید...چیزی که دیده بودم رو باور نمی‌کردم...باور نمی‌کردم که بعد مدتها جلوی در خونه ام ببینمش... برای چند لحظه خیره بهم نگاه میکردیم، برق چشم های رنگی و مرموزش از این فاصله هم پیدا بود! قلبم طوری میکوبید که کم مونده بود سینه ام رو بشکافه و پرت شه بیرون... در حیاط رو محکم بستم و به در تکیه دادم، از ترس به نفس نفس افتاده بودم!پاهام بی جون شده بود و به سختی خودمو سرپا نگه داشتم! بعد اینهمه وقت اونم جلوی در خونه ام؟! یعنی انقد از من می‌دونه؟ دهنم خشک خشک شده بود، دریغ از قطره ای بزاق واسه تَر کردن لبای خشکم! افسانه که دید نرفتم تو خونه برگشت و گفت: ایلماه؟ حالت خوبه؟ سر تکون دادم و گفتم: آره برو الان میام! تکیه ام رو از در گرفتم و رفتم تو خونه، رفتم بالا و تند پرده پنجره رو کنار زدم و خیره شدم به خیابون اما نبود..! انگار آب شده و رفته تو زمین، هیچ ردی ازش نبود...یه لحظه فکر کردم شاید خیالاتی شدم اما برق اون نگاه و طرز ایستادنش و پوزخند لحظه آخرش هم خیاله؟ رو زمین نشستم از ترس فهمیدن دیار روح از تنم پر کشیده بود، نمیتونستم بهش بگم و توجه و محبتش رو از دست بدم، همینطوری هم عیب اجاق کوری رو دارم اینم روش بیاد سه طلا..قم میکنه! از ترس شروع کردم به گریه کردن، کمی که گذشت از جام بلند شدم و دوباره به کوچه نگاه کردم، همه چی عادی بود، انگار ساواشی که جلوی در بود فقط یه خیال گذرا بوده، کاش باشه! کاش دیوونه شده باشم و توهم بزنم... لباسام رو عوض کردم و برگشتم پایین، افسانه با دیدنم گفت: چت شد چرا انقد رنگت پریده؟ حالت خوبه؟ سر تکون دادم و گفتم: چیزی نیست یکم ضعف دارم! سریع یه آب قند درست کرد و داد دستم و گفت: بشین الان شام رو حاضر میکنم! تشکر کردم و نشستم، کمی مشغول غذا شد و بعد کنارم نشست و با کمی مکث و منُ مِن کردن گفت: میگم، هنوز آقا دیار با افشار رفیق هست؟ منتظر بودم از افشار بپرسه؛ تازه بعد از چند روز انگار طاقتش طاق شده بود که لب باز کرد و پرسید! سر تکون دادم و گفتم: آره چجورم! الآنم جفتشون درگیر داروخونه و مطبن! لبخند تلخی زد و آهانی گفت...کمی خودش رو مشغول کرد و دوباره پرسید: میگم، ازدواج کرده؟ -فرقی داره مگه؟! سریع سر تکون داد و گفت: نه،نه همینطوری پرسیدم! لبخند زورکی زد و از جاش بلند شد، دلم برای خودمون سوخت! افسانه اینطور بی تاب و ناکام! منم ترسیده! ترس از دست دادن، از چشم افتادن که بعدش از دل هم برم!
✍ زن بودن با تمام زيباى هايش خيلى سخت است... خصوصا اگر شاغل باشى و آرزوهاى بزرگ هم براى زندگى ات داشته باشى...! فاصله مرد و زن بودنم "درب" خانه است... موقع ورود و خروج جنسيتم عوض ميشود... در بيرون از خانه شبيه مردها ميشوم، مثل آنها نگاه ميكنم و حتى حرف ميزنم! روزها مرد ميشوم و شب ها زن ، چقدر ايفاى اين دو نقش كنار هم سخت است خصوصا كه بخواهی هر دو را به بهترين شكل ايفاى نقش كنى... صبح ها زودتر از همه بيدار شدن و شب ها ديرتر از همه خوابيدن.... عشق ميخواهد عشق @delkade_matn
اگر بعد هرکاره کوچکے زن و شوهر ازهم سپاس گزاری کنن؛ زندگی سرشار از عشق و محبت خواهد شد. تشکر کردن را فراموش نکنید!👌🏻 چه پیامکی چه حضوری 😘 و چه در جمع خانوادگی و دوستانه و اقوام @delkade_matn
🍃💐🍃 💐🍃 🍃 "ویژگی‌هایی از زنان، که هر مردی باید بداند!" 👈 لحظاتی که مرد، دستهای همسرش را در دست می‌گیرد و او را لمس می‌کند، لحظاتی هستند که زن به آنها عشق می‌ورزد. 👈 هدف یک زن در برقراری رابطه جسمانی، شور شهوانی نیست. بلکه مقصود او لذت بردن از صمیمیت، عشق و ملاطفت در کنار شور جسمانی است. 👈 هنگامی‌که زنی بداند فقط اوست که راه به قلب شریک زندگیش دارد، در عرش سیر خواهد کرد. 👈 یک زن هرگز مشکلاتش را دسته‌بندی نمی‌کند، در صورتی که زمانی که غمگین و ناراحت باشد، تمامی‌مشکلاتش از کوچک و بزرگ به دلش هجوم می‌آورند. 👈 یک زن هنگامی‌سکوت می‌کند که دردهای نهفته در دلش بسیار عمیق است و یا اینکه به مرد مقابلش آنقدر اعتماد ندارد که سخن دل با او بگوید. 👈 وقتی مردی با دلسوزی و توجه به مشکلات زن گوش می‌سپارد و از ارائه راه حل می‌پرهیزد، احساس عشق و بلوغ را در او دو چندان می‌کند. 👈 مردان و زنان در برابر فشارهای عصبی واکنش های متفاوتی از خود نشان می‌دهند. دراینگونه مواقع زن نیازمند نزدیکی و درک طرف مقابلش می‌باشد‌، در صورتی که مرد به تنهایی احتیاج دارد. @delkade_matn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹بی‌خیرترین فرزند / همسر / پدر / مادر / عروس / داماد و .... 🔸کسانی‌اَند که اهل نوازش و آغوش‌گیری نیستند! @delkade_matn
🔴 💠 از انتقادهای کلّی و مبهم خودداری کنید. جملاتی مثل «احساس می‌کنم رابطه ما شده است»، «من ناراضی‌ام»، «شدیداً دلخورم»؛ بسیار کلّی و است و همسر شما را در جهت‌های زیادی به وا می‌دارد که ممکن است فرسنگ‌ها با نظر و انتقاد شما فاصله داشته باشد. 💠 همسران باید سعی کنند مشکل یا موردی را که منجر به دلخوری و کدورت‌ شده است، به‌صورت بسیار ریز و بیان کنند؛ چون در این صورت است که همسر شما متوجه موضوع شده و می‌فهمد چه چیزی را باید تغییر دهد یا اصلاح کند. 💠 مثلا به‌جای این که بگویید: «من ناراحت و دلخورم،» بگویید «من به‌خاطر این که از من نمی‌کنی دلخورم.»       @delkade_matn
🪴🌸🪴🌸 🪴🌸🪴 🌸🪴 🔻 ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻭ ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺧﻮﺏ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺗﯽ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻮﻫﺮﺗﺎﻥ ﺟﺬﺍﺏ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﯾﮏ ﻣﺮﺩ  ﺑﺎﯾﺪ  ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ، ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻫﻤﺴﺮﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺧﻮﺵ ﺍﻧﺪﺍﻡ، ﺍﻣﺎ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺷﯿﻔﺘﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻣﺮﺩﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﺯﻥ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻨﺪ ﯾﺎ ﺗﻨﻮﻉ ﻃﻠﺒﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﮑﻨﺪ ﮐﺎﻣﻼ‌ ﺩﺭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯿﺪ. ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺯﻧﺎﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﻭ ﭘﺮ ﻭ ﺑﺎﻝ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺷﯿﻔﺘﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻭ ﺭﯾﺎﺳﺖ ﻃﻠﺒﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. مردها به دنبال یک جای دنج در خانه میگردند. شرایط خانه را برایشان مساعد کنید.        @delkade_matn
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
پدر و مادرم بعد از سی سال قصد داشتن از هم جدا بشن، مادرم ایرانی و پدرم فرانسوی بود، تصمیم گرفتم با م
پدر و مادرم بعد از سی سال قصد داشتن از هم جدا بشن، مادرم ایرانی و پدرم فرانسوی بود، تصمیم گرفتم با مادرم به سرزمین مادریش یعنی ایران برم. بعد از اون همه کشمکش و بحث دعوای مادرم سر جدایی که من رو حسابی کلافه کرده بود تا به پارتی و مهمونی و هرچی خلاف هست رو بیارم، با مادرم به ایران رفتیم، حتی فکرشم نمی کردم که یه دختر ایرانی بخواد من و این همه تغییر بده... اون حجاب و صلابتش، اون چشمای معصومش قلب من و نشونه رفته بود. پسر بی بند و باری بودم ولی اون دختر ایرانی شد همه ی وجودم😍... فکر می کردم ساده به دستش میارم ولی اون واسم شرط داشت، یه شرط... سرگذشت‌کارن👇 @delkade_matn
با اخم های درهم گفت: - بسیارخب، بیرون وایمیسم! نیم نگاهی بهم انداخت و رفت، پرستار آروم گفت: - شوهرته؟! - نه! - پس چیکارته، این که دلش نمیاد یه لحظه تو رو ول کنه و این همه نگرانته، غریبه اس؟! لبخندی زدم. - نه، پسر عممه! ابرویی بالا انداخت و گفت: - که اینطور، گمونم خاطرتو میخواد! - قراره نامزد شیم! - که اینطور! بگوپس چرا این همه سنگتو به سینه میزنه! لبخند تلخی زدم، ترسیده بود، از این که قرار باشه به پدرم جواب پس بده می ترسید، این که‌من آتیش این شعه رو بیشتر کنم، وگرنه محال می دونستم عاشقم باشه! پرستار به همکارش سپرد که با بخش هماهنگ کنه، بعد از اتمام کار پانسمان، پرستار کمکم کرد روی تخت چرخدار بخوابم تا من و سی تی اسکن ببره، همین که از اورژانس بیرون اومدم، کارن و دیدم، با دیدن روی تخت متعجب شد، اومد و جلوی پرستار وایساد. - کجا می برینش؟ - سی تی اسکن! چشمای گشادشو به پرستار دوخت. - برای چی؟ مگه‌چشه؟! - بعد از سی تی مشخص میشه! کارن با دستش به جون موهاش افتاد، من و از جلوی چشمای نگرانش بردن، دیدم که پشت سرمون داره میاد!
°•°•° حَسْبُنَا الله وَ نِعْمَ الْوَکٖیل خداوند ما را کفایت می کند و او بهترین یاور است ♡ عجب تکیه گاهی …😍       @delkade_matn
🔴 💠 برخی کارها تنوع خوبی برای ایجاد علاقه و جدید در قلب همسر است. 💠 گاهی سر سفره بگیرید و به همسرتان بگویید:  این لقمه‌ی و عشق است لقمه‌ای مخصوص همسر . 💠 یا بگویید امروز دلم میخواد بهت باشم. پس بیا داخل یک بشقاب بخوریم. 💠 مهم این است که گاهی از تکراریهای زندگی خارج شوید تا جدید از همسرتان ببرید.        @delkade_matn
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
من پری_ام به خاطر مشکل مادرزادی که داشتم کل مردم از من فراری بودن. حتی مادر خودم! هروقت منو می دیدن
من پری_ام به خاطر مشکل مادرزادی که داشتم کل مردم از من فراری بودن. حتی مادر خودم! هروقت منو می دیدن بسم الله می گفتن و جوری فرار می کردن که انگار جن دیده باشن! تا این که یه روز یه مرد جذاب من و دید و عاشقم شد و.... شروع سرگذشت واقعی پری👇👇 @delkade_matn
بعد از گذشت نیم ساعت، آقا اسماعیل به خونه برگشت . با خوشحالی به سمت در دویدم . اما آقا اسماعیل تنها بود و همینطور که سرش پایین بود ، گفت دکان مش سلیمون بسته بود ، از دو سه نفر هم پرس و جو کردم ، گفتن قبل غروب ، تعطیل کرده و رفته . توی سرم کوبیدم و با صدای بلند زار زدم و گفتم : یعنی بی بیم الان کجاست ؟! همه ی همسایه ها دورم جمع شده بودن و هر کی به به نحوی سعی داشت منو دلداری بده . علم تاج در اتاق رو باز کرد و گفت : چه خبرتونه ، خونه رو گذاشتید رو سرتون ؟! آقا قدیر ، کنار بالکن رفت و گفت علم تاج خانم ، بنده خدا ، بی بی، از بعد از ظهری ، رفته بیرون و برنگشته . دختر بیچاره خیلی ترسیده !! علم تاج دادی زد و گفت : مگه بچس ؟؟ بالاخره برمی گرده دیگه ، لازم نیست که این همه قشقرق بپا کنید . بعد کوبید رو دهنش و گفت : ای دستت بشکنه علم تاج، که دیروز به این قوم ، اتاق خالی دادی !! صدام رو تو خودم خفه کردم و آروم آروم اشک ریختم . آقا قدير، لا الله اله الهی گفت و فریده رو صدا کرد و به سمت اتاقشون راه افتاد . علم تاج هم با غرغر در اتاقش رو کوبید و رفت . رو به سوسن خانوم گفتم : اگه بلایی سر بی بیم اومده باشه من چیکار کنم . من بدون بی بیم میمیرم ، تا حالا یه روز هم دور از بیبیم نبودم . سوسن هاش رو پاک کرد و دستش رو توی حوض برد و صورتم رو شست و گفت : به دلت بد راه نده دختر !! با خودم گفتم : بی بی هیچوقت ، تا این موقع شب ، بیرون نمونده و هیچوقت . انقدر طولانی ، منو تنها نذاشته !! نکنه ، بی بی از من خسته شده و به ده برگشته !! نکنه دیگه هیچ وقت بی بی رو نبینم . این فکر و خیالها دیونه ام کرده بود . بلند شدم و به سمت در حیاط رفتم.