eitaa logo
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
38.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
5 فایل
و تو خدای بعیدهایی❤️ #کپی‌از‌سرگذشت‌ها‌حرام‌است‌دوست‌عزیز نکات همسرداری ویژه، سرگذشت های واقعی✔️👌
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی یکی ، روزها رو تو خونه ی ننه ملوک می گذروندیم . ننه ملوک با قلب مهربون و حوصله ای که داشت بهم کمک کرد تا فرش بافتن رو یاد بگیرم هر روز تا غروب، مشغول بافتن فرش بودم . تقریباً نزدیکهای نوروز بود و از سرمای هوا کم شده بود ، توی اتاق نشسته بودم و مشغول بافتن آخرین رج های فرش بودم که صدای در خونه بلند شد، از جا بلند شدم و خواستم در رو باز کنم بی بی ، زود دوید سمتم و با دست اشاره کرد ، ساکت باشم و دوباره به اتاق برگشتیم رو کردم به بی بی و گفتم : بزار برم درو باز کنم . بی بی چشاشو باز و بسته کرد و گفت ای دختر سر به هوا، انگار یادت نیست ما نباید اینجا باشیم ، یا میخوای برای این پیرزن بیچاره دردسر درست کنی ؟؟ قیافه حق به جانبی به خودم گرفتم و گفتم : به جز ننه ملوک کسی در این خونه نمیاد . بی بی خیلی بامزه ادا منو درآورد و گفت : پری خانوم ، انگار نمیدونی توی این چند ماهی که ما اینجاییم تا به حال کسی در این خونه رو نزده ، حتی خود ننه ملوک !!!. در رو نشون بی بی دادم و گفتم : اگه ننه ملوک پشت در بود و از اینکه درو باز نکردیم عصبانی شد و دوباره غرغرش شروع شد به من ربطی نداره ، من میرم سراغ دار قالیم . چند دقیقه بعد دوباره صدای در اومد ، نگران شده بودم چون اگر ننه ملوک بود تا الان خودش در رو باز کرده بود و داخل اومده بود. بلند شدم و پاورچین پاورچین ، کنار پنجره رفتم بی بی ، زیر لب صلوات میفرستاد و به سمت در فوت می کرد ، چند دقیقه گذشت که از جلوی در صدای حرف زدن می اومد ، انگار ننه ملوک از قصد بلند بلند حرف میزد که ما صداش رو بشنویم ، می گفت: عزیز من ، گفتم که دعا نمی نویسم، برو سر زندگیت اما کسی که پشت در بود ، اصرار میکرد که ننه ملوک براش کاری کنه . آخر سر انگار ننه ملوک کم آورد و با حالت داد گفت : لا الله الا الله ، صبر کن ببینم میتونم این درو باز کنم که بریم توی خونه این حرف یعنی ما باید جایی پنهان میشدیم ، اما کجا ؟ چشم های نگرانم رو به بی بی دوختم و گفتم : بی بی بگو چیکار کنیم ؟؟ بی بی ، دست منو کشید و به سمت رختخواب رفت و گفت : همینجا ، پشت رختخواب، پنهون میشیم . فکر نکنم تو این اتاق کسی بیاد ساکت کنار رختخواب منتظر موندیم ، یهو بی بی روی صورتش کوبید و گفت : ای خدا منو بکشه ، بقچه لباس هامون روی طاقچه مونده
👸 🦋"چطور همسر خوبی برای شوهر خود باشیم؟!"👇 💖 شوهرتان را درک کنید: ☘باید به همسر خود احترام بگذارید و با همسر خود روراست باشید، سعی کنید او را درک کنید و برای افکار و احساساتش ارزش قائل شوید.👌 🍃اگر حرف‌های شوهرتان مطابق میل شما نیست، از خود واکنش تند نشان ندهید، چون به این وسیله بذر بی‌اعتمادی را در زندگی خود می‌کارید.😞 🌼تصديق وی را از خاطر نبريد: 🌷يكی از راهكارهای جلب اعتماد همسر، تصديق سخن و ادعای اوست. اگر اين اصل در روابط متقابل ميان زوجين رعايت نشود، زندگی برای هر دوی آنها مشكل می‌شود؛ زيرا تصديق نكردن همسر، يعنی بدگمانی و محصول بدگمانی، بی‌اعتمادی است😢 🪴طبيعی است كه اگر زوجين از سوی همسرشان تصديق شوند، به يكديگر اعتماد پيدا كرده و همين اعتماد، زمينه ساز برخورد صادقانه آنان با يكديگر می‌­شود😍 ⁣‌‌ @delkade_matn ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎
🌼🌾🌼🌾 🌾🌼🌾 🌼🌾 🔴 💠 همسرانی که بتوانند در مشاجرات خشم خود را فرو ببرند و عصبانیت خود را در تصمیمشان دخیل نکنند بشدت محبوب و عزیز می‌شوند. 💠 فرو بردن خشم، بالاترین و اوج تاثیرگذاری را بر طرف مقابل دارد. 💠 تغییر حالت بدن، ترک مکان، وضو گرفتن، آب سرد نوشیدن، به عاقبت کار اندیشیدن و خدا و ائمه (ع) را ناظر دانستن از فرمولهای موفقیت در اینکار است. @delkade_matn ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‎‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 تا چه حدی حریم خصوصی است ونباید توي کار همسر سرک بکشیم ❇️تو حریم خانوادگی باید اعتماد سازی بکنیم.... 🌸❁ـــــــــــ @delkade_matn ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‎
آقای محترم نگید من محبتم رو زبونم نیست تو رفتارمه، اگر بلد نیستید یاد بگیرید آدمیزاد «باید» بشنوه که دوست داشتنیه، زیباست و عزیزه... @delkade_matn
‌ 🙏یکی‌یکی دعایشان کنید... 📿 همۀ کسانی را که از آنها گله دارید، مثل دانۀ تسبیح ردیف کنید و یکی‌یکی دعایشان کنید. نخستین اثر این دعا این است که حبۀ آتشی را که در دلتان بوده، بیرون می‌اندازید. - قدیم‌‌ها که قلیان کشیدن مرسوم بود، گاهی ذغال گداخته از سر قلیان روی قالی می‌افتاد و فرصت اینکه بروند و اَنبُر بیاورند، نبود؛ ناچار آن آتش را با دستشان برمی‌داشتند و دور می‌انداختند. - اگر کسی از تو غیبتی کرده یا نسبت ناروایی به تو داده، این آتش افتاده روی دلت که از قالی گران‌بهاتر است. تا بخواهی برایش ثابت کنی که تو تقصیرکار نبوده‌ای، سوخته‌ای! 🌷پس دعایش کن. اول خودت را نجات بده تا دلت بیشتر از این تاول نزند، بعدش خدا خودش می‌داند که چطور مسئله را حل کند. @delkade_matn
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🍂🍃 🌸 نمیدونم چرا بعضی خانم ها عادت دارند که مدام خودشون رو با دیگران کنند و همش از خودشون عیب و ایراد بگیرن، یعنی مدام دیگران رو از خودشون بهتر و سَر میدونن من نمیگم باشید ها هرگز !! غرور صفت زشتی هست. من میگم رو دوست داشته باشین . همین! کسی که خودشو دوست داره، آرامش داره، دلش آروم هست. دنبال تمسخر دیگران نیست. دنبال اثبات خودش به همه نیست. دنبال عمل های زیبایی و آرایش های عجیب نیست. یه نکته دیگه هم درگوشی بهتون میگم : خانم هایی که به جای ، بیشترین توجهشون به باطن هست و دنبال آموزش دیدن و افزایش علم و مهارت اند به نفس بیشتری دارن. یه قانون رو همیشه یادمون باشه: ما اجازه نداریم خودمون رو مقابل کسی تحقیر کنیم و اجازه نداریم کسی رو نزد خودمون یا دیگران یا تمسخر کنیم. این ها ویژگی های یک خانم فهیم و هست. سعی کنیم، مسیرمون ، رسیدن به این جایگاه باشه ... @delkade_matn
🔴 ناراحتی بجا و رفتار نابجا 💠 ناراحت شدن زن و شوهر از دست یکدیگر می‌تواند طبیعی باشد. به هر حال ممکن است همسرمان دچار اشتباهی شود که ما را ناراحت کند. 💠 اما مهم آن است که در قبال کار اشتباه همسرمان رفتار نابجا از ما سر نزند. 💠 اولا عکس‌العمل ما باید متناسب با بزرگی یا کوچکی اشتباه همسرمان باشد. 💠 ثانیا طبق آموزه‌های دینی، بدی یا اشتباه همسرمان را با رفتار خوب از بین ببریم. تا مصداق آیه ۲۲ سوره رعد باشیم: (وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ؛ خردمندان کسانی هستند که بدی را با نیکی از بین می‌برند.) 💠 قهر کردن، ناسزا گفتن، بد دهانی کردن، داد و بیداد کردن، آبروی همسر را بردن و .... از مصادیق رفتار نابجا با وجود ناراحتی بجای ماست که عامل زیاد شدن بدی و اشتباه همسرمان می‌گردد.‌‌‌ ‌ @delkade_matn
🍃🌾🍃🌾 🍃🌾🍃 🌾🍃 🔴 💠 یک راننده‌ وقتی در جای شلوغ و یا خطرناک رانندگی می‌کند اگر هنگام گردش به چپ یا راست، راهنما نزند و یا موقع ترمز گرفتن چراغ خطر ماشینش روشن نشود عامل ترافیک یا تصادف خواهد شد ولی اگر‌ به موقع راهنما بزند راننده‌های دیگر فرصت تصمیم‌گیری برای تعیین جهت خود خواهند داشت و حتی با حرکت مناسب به او کمک می‌کنند تا به مسیر مطلوب خود ادامه دهد. 💠 زن و مرد در مسیر زندگی مشترک، باید تصمیمات خود را به یکدیگر اعلام کنند. مخفی کاری و پنهان کاری زمینه تصادف‌های اخلاقی مثل بدبینی، سوءتفاهم، بگو مگو، عصبانیت و تشنّج خواهد شد چه رسد به اینکه با دروغ، راهنمای اشتباه بزنیم. 💠 آگاه کردن همسرتان حتی از تصمیمات ساده‌ی خود باعث می‌شود که او ناخودآگاه افکار و رفتار خود را با تصمیم شما تنظیم کند. 💠 در زندگی‌ بهترین راهنما زدن هنگام گردش به چپ یا راست، مشورت کردن با همسر است که به زن و مرد حسّ همکاری و تعاون می‌دهد در نتیجه تصادف و ترافیک در جاده‌ی زندگی به حداقل خواهد رسید. ‌‌‌ ‌@delkade_matn
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼 ✍امیرالمؤمنین عليه السلام: معيار خوبى كردن، منت ننهادن به آن است 📚غررالحكم حدیث 9724 @delkade_matn
↴⁣⁣⁣💢‌وقتی شوهرتان از جمع فراری است به موازات ریشه یابی و درمان این موضوع حتما روابط دو نفره‌تان را نیز قوی کنید. همه مسائل را قاطی نکنید، قرار نیست چون در جمع مشکل دارید در تنهایی نیز دچار مشکل باشید و سر این موضوع بحث کنید. اگر مشکلی در رابطه شما وجود دارد حتما اختلافاتتان آن را حل کنید. برنامه‌های مشترک داشته باشید، گاهی طبق علایق او برنامه بریزید مثلا اگر کتاب خواندن را دوست دارد یک کتاب را مشترکا بخوانید و درباره‌اش صحبت کنید @delkade_matn ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
💢هیچ زن و شوهری پیدا نمی‌شود که با هم اختلاف نداشته باشند و لو کم! 💢پس ما همه اختلاف داریم و این یک مسئله عادی و طبیعی است اما مسئله و بحث مهم اینجاست که آیا قادر به طرح و حل اختلاف هستیم یا نه؟ 💢باید به این نتیجه برسیم که من و تو سر این موضوع با هم اختلاف عقیده داریم و نظراتمان متفاوت است و تمام! 💢 باید بفهمید او آنگونه فکر می‌کند و او نیز متوجه باشد که شما اینگونه فکر می‌کنید و نظر خود را بر دیگری تحمیل نکنید. 💠 مدیریت اختلاف و حفظ صمیمیت و احترام کلید موفقیت شماست! ‌‌‌ ‌ @delkade_matn
: جدا کردن مادر شوهر از شوهر 👈🏻بهترین روش جدا کردن مادرشوهر از شوهر، دوست شدن با مادر شوهر و جلب اعتماد او و بدگویی نکردن از مادر شوهر در پیش شوهر است. در مورد خواهر شوهر و بقیه اعضاء خانواده همسر نیز همین قانون صحیح است 👈🏻اگر توانستی، روزی یکبار به طور حضوری یا تلفنی از مادرشوهرت احوالپرسی کن که بعضی از عروسها با "کم محلی" و "نادیده گرفتن"به جنگ مادر شوهر می روند. مادرشوهران عزیز نیز، این کم محلی عروس را به خوبی تشخیص می دهند و با اتحاد با فرزند خود بر علیه عروس دست به انتقام میزنند ☑️ یادت باشد بهترین روش جدا کردن مادرشوهر از شوهرت دوست شدن با هر دو نفر آنان است، نه دوست شدن با شوهر و نادیده گرفتن و جنگ کردن با مادر شوهر ‌‌‌ ‌ @delkade_matn
آمادگی های قبل از ازدواج، این ویژگی ها را دارید؟ 🔹 مسئولیت پذیر باشید 🔹 با افراد اثرپذیر وصلت نکنید 🔹 با افراد بی ثبات ازدواج نکنید 🔹 خود بزرگ بینی آتش زندگی مشترک 🔹 قدرت پذیرش در رویارویی با مشکلات 🔹به خاطر فرار از مشکلات ازدواج نکنید 🔹 خطای خود را به دوش دیگران نیندازید 🔹وابستگی بیش از حد فاجعه به بار می آورد 🔹 همسر آینده تان باید بتواند هزینه مخارج زندگی را تامین کند ‌‌‌ ‌ @delkade_matn
❤️❤️✨ پشت سر هم از كلمه 'چـرا' استفاده نكنيد. • از بکار بردن کلمه چرا بپرهیزید پرسیدن چرا به طور مکرر، انرژی منفی می‌دهد و شرایط را بحرانی و حساس می‌کند. ✍🏼وقتی که شما از همسر بپرسید: "چرا این کار را اینطور انجام داده ای" او اینطور استنباط خواهد کرد که به او گفته اید که "تو احمق هستی که این کار رو اینطوری انجام دادی" جملاتتان را تمام کرده باشید حالت تدافعی به خود می‌گیرد. 👌🏼تمرین کنید که به جای استفاده از کلمه چرا بگویید: درباره این موضوع برام بیشتر بگو." ‌‌‌ ‌ @delkade_matn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردها از بچگی عاشق دریافت هستند🤌 تا ازش تعریف کرد اصلا قیافش عوض شد😍 شوهر شمام همینه☺️ @delkade_matn
🌾🌻🌾🌻 🌻🌾🌻 🌾🌻 "به خانمتون «عشق» هدیه دهید!!!" 🔹 اینکه می‌گویید زنها پیچیده‌اند گاهی هم بهانه‌گیر، کاملا قبول دارم. اما کافی است به همین زن پیچیده، «عشق» هدیه بدهی! 🔸 «دوستت دارم‌» هایت را مانند وعده‌های دارویی سر ساعت به خوردش بدهید. بعد بنشینید ببینید این دارو چه اثر معجزه آسایی دارد. آنگاه دیگر پیچیدگی‌ای در کار نیست. زلال، شفاف، معلوم و ساده می‌شود، بدون ذره‌ای ابهام و بهانه!!! ✅ اگر در زن پیچیدگی زیادی می‌بینید، بدانید خیلی وقت است داروی تقویتی «دوستت دارم» را از او دریغ کرده‌اید! ‌‌‌ ‌ @delkade_matn
💞🍃💞 🍃💞 💞 ✨﷽✨ 📚 ✍🏻در خانواده نه‌تنها باید به خانم محبت بشود بلکه خانم و مادر خانواده، مثل تـــــــــوپ‌پخش‌کنِ تیم است؛ در وسط خــــــــــانه محـــــبت پخش می‌کند 👈🏻خانم در برخورد با بچه‌ها ‼️نباید حالت حقوقی به خودش بگیرد و مثل فرمانده‌ها رفتار کند ❤️بلکه باید دلبری کند! 👈🏻مثلاً به بچه‌ها بگوید: «بچه‌ها، اگر این کار را بکنید من دلم می‌سوزد» 👈🏻و بابا هم به بچه‌ها یاد بدهد که «دل مامان‌تان را نشکنید» ‼️ 🎀این‌ها اساس است. @delkade_matn
15.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🍃❤️ 📹 ✍روشی برای باز کردن سر صحبت با آقایان عزیزی 👇👇 @delkade_matn
ادامه ..... 🤝♥️ ملحافه رو کامل کشید روم و گفت: خودتو بپوشون سرما میخوری! لبخندی زدم و چرخیدم سمتش! نور چراغ باعث شده بود اتاق نیمه روشن باشه، تا منو دید ابروهاش بالا پرید! انگار تازه صورت و ابرو های مرتبم رو میدید! لبخندی زد و گفت: مبارکه! نگفته بودی. -گفتنی نبود، دیدنیه! سرش رو تکون داد، نگاهش تو صورتم می‌چرخید، موهای صورتم رو کنار زد و گفت: بیا اینجا! دستش رو به سمتم دراز کرد، پشت چشم نازک کردم و گفتم: کجا بیام؟ تو که نمی‌خواستی صدامم بشنوی. -پشیمون شدم اصلا، دلخورم ازت عصبانیم از دستت انقدری که حالا حالا ها آروم نمیشم ولی بیا. -بیام که چی؟ تو که عصبانیی از دستم! +عصبانیم ولی دارم میگم بیا! ناسلامتی شوهرتما! باید حساب ببری ازم ولی خیره سری! سر بالا انداختم و گفتم: خوابم میاد! لحاف رو کشیدم رو سرم و بهش پشت کردم! اسمم رو از بین دندونای چفت شده اش صدا کرد: ایلماه! برگرد ببینم! نچی گفتم! -دختره سرتق زبون نفهم! منو نگاه کن ماهی؛ حرف گوش کن نذار به زور... نیم چرخ زدم سمتش و پریدم وسط حرفش و گفتم: زور؟ مگه غیر زور هم بلدی؟! تو همه اش زور میگی! تو جاش نیم خیز شد و با یه دست منِ نی قلیون رو جلو کشید: واسه زبون نفهم ها فقط زور جوابه، ضعیفه قلدر شدی واسه من؟! حاضر جوابی میکنی؟! چونه ام رو محکم گرفت و گفت: زیادی سِرتق شدی! جوابمو میدی، نافرمانی میکنی؛ من عصبانی ام ازت، تو رو میگیری؟ -من رو میگیرم؟! من که اومدم پیشت گفتی نبینیم نشنوی صدامو! کجا نافرمانی کردم؟ نه ببین نه بشنو! حالا برو کنار می‌خوام بخوابم! -اینجوری میخوای بخوابی؟! کلافه گفتم: می‌خوام بخوابم! سرشو نزدیک کرد و گفت: خواب نداریم وقتی خواب از سرم پروندی! -فقط اینجوری خواب از سرت میپره نه؟!
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
پدر و مادرم بعد از سی سال قصد داشتن از هم جدا بشن، مادرم ایرانی و پدرم فرانسوی بود، تصمیم گرفتم با م
پدر و مادرم بعد از سی سال قصد داشتن از هم جدا بشن، مادرم ایرانی و پدرم فرانسوی بود، تصمیم گرفتم با مادرم به سرزمین مادریش یعنی ایران برم. بعد از اون همه کشمکش و بحث دعوای مادرم سر جدایی که من رو حسابی کلافه کرده بود تا به پارتی و مهمونی و هرچی خلاف هست رو بیارم، با مادرم به ایران رفتیم، حتی فکرشم نمی کردم که یه دختر ایرانی بخواد من و این همه تغییر بده... اون حجاب و صلابتش، اون چشمای معصومش قلب من و نشونه رفته بود. پسر بی بند و باری بودم ولی اون دختر ایرانی شد همه ی وجودم😍... فکر می کردم ساده به دستش میارم ولی اون واسم شرط داشت، یه شرط... سرگذشت‌کارن👇 @delkade_matn
برگشتم و با غیض گفتم: - چادرم و وِل کن! چادرم و وِل نکرد، با اخمای در هم نگام کرد. عصبانی شدم و رو بهش غریدم. - ولم نکن، نمی بینی منتظرمه! یارو اسنپیه بدجور نگامون می کرد. - لازم نکرده، با من میای، توی راه باهات حرف دارم! سعی کردم چادرم و از دستش جدا کنم، ولی اون لعنتی چادرم محکم بین انگشتاش فشرده بود، یه راه بود، اونم این که چادرم و از سرم در بیارم و بیام‌سوار اسنپ شم که عمرا این کارو بکنم! یارو اسنپیه دیگه پیاده شد، به طرفمون اومد، جلو اومد و به تخت سینه ی کارن کوبید. - ولش کن! چیکارش داری؟ خودت ناموس نداری؟ کارن چادرم و ول کرد و با پسره درگیر شد، یقه اشو سفت چسبید. - گ،،،و،،ه نخور مرتیکه، به تو ربطی نداره، هرکار دلم خواست می کنم. پسره یکی خوابوند زیر بینی کارن، بعدش کارن یکی زد، نمی دونستم چیکار کنمتا دعوا بخوابه، یه سوپری نزدیک بود، به سمتشش دویدم و هول و دستپاچه از آقای پشت دخل خواستم تا دنبالم بیاد، بدبخت ترسید، پشت سرم راه افتاد، با دیدن کارن و اون پسره خودشو وسط انداخت تا بیشتر از این همدیگه رو لت و پار نکنن، از گوشه لب و بینی کارن خون میومد، اون پسره هم وضعیت خوبی نداشت، مرده کارن و از اون پسره دور کرد، دستام به وضوح می لرزید و از ترس نزدیک بود پس بیفتم، پسره داشت نزدیکم می شد که کارن با صدای بلند داد زد. - بیا اینور! دو دل نگاش کردم که داد زد. - میگم‌بیا اینور! قلبم داشت وایمیساد، تا حالا کارن و این همه تند ندیده بودم، مردی که برای میونجی گری اومده بود، بهم رو کرد و گفت: - دخترم بیا اینجا ببینم موضوع چیه! پسره اسنپیه هم از اینور گفت: - شما مسافر منی، سوار ماشین شو من حلش میکنم. کارن داد زد. - چی میگی بهش؟ دهنتو ببند تا فکتو نیاوردم پایین! داشتم روانی می شدم، چرا اوضاع هی بدتر می شد؟!
👈👈اگه دوست دارين فرزندان شاکر و قدردانی داشته باشین؛ ✅باید دائما در مقابل بچه ها زحمات همدیگه رو یادآوری کرده و از هم تشکر کنید.
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
من پری_ام به خاطر مشکل مادرزادی که داشتم کل مردم از من فراری بودن. حتی مادر خودم! هروقت منو می دیدن
من پری_ام به خاطر مشکل مادرزادی که داشتم کل مردم از من فراری بودن. حتی مادر خودم! هروقت منو می دیدن بسم الله می گفتن و جوری فرار می کردن که انگار جن دیده باشن! تا این که یه روز یه مرد جذاب من و دید و عاشقم شد و.... شروع سرگذشت واقعی پری👇👇 @delkade_matn