eitaa logo
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
38.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
5 فایل
و تو خدای بعیدهایی❤️ #کپی‌از‌سرگذشت‌ها‌حرام‌است‌دوست‌عزیز نکات همسرداری ویژه، سرگذشت های واقعی✔️👌
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥پاسخ همسر نریمان پناهی به سوال جنجالی مجری تلویزیون: آقا نریمان هر یک ساعت یکبار به من می‌گوید عشق من! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@delkade_matn
"از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو ز جو" در زمان قدیم ، مردی ازدواج کرد ... در روز اول ازدواج، جهت خوردن ناهار با خانواده شوهر دور هم جمع شدند. مرد سهم بیشتری از غذا را با احترام خاص به همسرش و به مادر خودش سهم ناچیزی از غذا داد، بدون هیچ احترامی!! در این لحظه عروس که "شخصیت اصیل و با حکمتی داشت،" وقتی این صحنه را دید درخواست طلاق کرد و گفت: شخصیت اصیل در ذات هست و نمی خواهم از تو فرزندی داشته باشم که بعدها فرزندانم رفتاری چون تو با مادرت، با من داشته باشند و مورد اهانت قرار بگیرم! ""متاسفانه بعضی از زنان وقتی شوهرانشان آنها را ترجیح می دهند، فکر می کنند بر مادر شوهر پیروز شدند.!!" عروس با تدبیر همان روز طلاق گرفت و مدتی بعد با همسری که به مادر خودش احترام می‌گذاشت ازدواج کرد و بعد از سالها صاحب فرزندانی شد ... یک روز با فرزندانش عزم مسافرت کرد، با فرزندانی که بزرگ شده بودند و به مادرشان بسیار احترام می گذاشتند. در مسیر به کاروانی برخوردند، پیرمردی پابرهنه پشت سر کاروان راه می رفت و هیچ کس به او اعتنایی نمی کرد.! مادر به فرزندانش گفت: آن پیرمرد را بیاورید. وقتی او را آوردند مادر، همسر سابقش را شناخت به او گفت: چرا هیچ کس به تو اعتنا و کمکی نمی کند؟! آنها کی هستند؟! گفت: فرزندانم هستند ... گفت : من رامی شناسی؟ پیرمرد گفت: نه زن با حکمت گفت: من همان همسر سابقت هستم و قبلا گفتم که اصالت در ذات هست ... "همانگونه که می کاری درو خواهی کرد..." به فرزندان من نگاه کن! چقدر به من احترام می گذارند ... حالا به خودت و فرزندانت نگاه کن، چون تو به مادرت اهانت کردی، این جزای کارهای خودت هست ... زن با تدبیر به فرزندانش گفت: "کمکش کنید برای خدا..." * بدانیم؛ فرزندانمان همانگونه با ما رفتار خواهند کرد که ما با پدر و مادر خود رفتار می‌کنیم.!* @delkade_matn
💞 زنان خوش بين جذاب هستند.. يک زن جذاب با وجود جذابیت و ظاهری عالی 📌 اگر غرغرو باشد 📌 اگر عصبی باشد 📌 اگر بهانه گیر باشد 📌 اگر نسبت به مسائل بدبین و با نگاهی منفی بنگرد، ارزشهای خود را نزد همسر به تدریج از دست خواهد داد. زنان خوش بین جذابند؛ جذاب بودن مهمتر از زیبا بودنست زیبایی عادی میشود؛ اما جذابیت عادی نمیشود چرا که اولی در ظاهر و دومی در باطن است. ‌‌‌ @delkade_matn
مردها نیمی از قدرتشون رو از جیبشون می‌گیرند بنابراین اگر شوهرتون وضعیت مالی خوبی نداره به او ایراد نگیرید بلکه با کلامتون از تلاشی که برای شما میکشه قدردانی کنید. ‌‌‌ ‌ @delkade_matn
🍂🌹🍂 🌹🍂 🍂 🍂مردان بدانند ◀️مردانی که زنان را فراری میدهند:👇 مردها گاهی رفتارهایی انجام میدهند، که از نظر زنان منطقی نیست و همین رفتارها پایه گذار اختلافات زناشویی میشوند. به طور مثال: ❗️غرق شدن بیش از حد مرد در کار خود ❗️غرق شدن و استفاده بیش از حد از گوشی و فضای مجازی ❗️ابراز ناراحتی همیشگی مرد از اتفاقاتی که در رابطه قبلی‌اش افتاده ❗️بی‌احترامی به زن حتی به شوخی و دست کم گرفتن او ❗️همیشه در سفر بودن ❗️و از همه بدتر : نشان ندادن تعهد به زندگی مشترک‌شان!        @delkade_matn
🤝♥️ نمی‌دونستم با کی حرف میزنه، گلوم خشک بود و حس میکردم گرممه! با صدای گرفته ای آب خواستم. یکم طول کشید تا خنکای آب رو روی لبای خشک و ترک خورده ام حس کردم،طوبی خانوم گفت: خوبی دختر جون؟ تبت نمیاد پایین، نمی‌دونم چرا؟! -خوبم طوبی خانوم،چیزی نیست! خوب میشم. دوباره سر جام دراز کشیدم و چشمام رو بستم، طولی نکشید که دوباره خوابمح برد.صبح که از خواب بیدار شدم، سرم به اندازه کوه سنگین شده بود، از وسیله های دورمم پیدا بود دیشب افشار یا یه دکتری بالا سرم بوده، از جا بلند شدم و لباسام رو تو تنم مرتب کردم و در اتاق رو باز کردم و یه قدم برداشتم اما با صدای افشار تو جام موندم: مرتیکه کمتر از خر سه ماهه کدوم گوری رفتی که الان اومدی؟ از نظر من برو همونجا که بودی! -ربطش به تو چیه؟ دلم خواسته برم! + اگر میخواستی بیای زود تر میومدی، الان که میدونی مریض شده واسه چی اومدی؟ -کی گفته من واسه خاطر مریضی اون اومدم؟ من اگه کار نداشتم عمرا پامو تو این خونه نمیذاشتم! -ببین من خودم کلاغ رنگ میکنم جای طاووس به مردم قالب میکنم، از این حرفا به هر کس میزنی به من نزن که حنات رنگی نداره واسم! بعد از کمی مکث گفت: میمونی یا میری؟ -فعلا یکم کار دارم، انجامشون بدم میرم! +میگم که از خر کمتری بگو نه! -لازم نیست تو درس زندگی به من بدی من خودم میدونم چیکار کنم! +اره جز اینکه میدون رو خالی کنی مگه کار دیگه ای بلدی؟ عوض اینکه درستش کنی عین بچه های دو ساله گذاشتی رفتی، بچه دوساله هم نمی‌فهمه من چی میگم، بیخود وقت تلف نکنم، با اجازه! فقط به خانومت بگو مایعات بخوره بخاطر تب آب بدنش کم شده اگرم نمیتونی افسانه رو بفرستم؟ -حواسم هست، میگم به طوبی خانوم. تندی برگشتم تو اتاق و درو آروم بستم، قلبم محکم میکوبید انقد که صداش رو میشنیدم و لباسم از کوبش بی امانش می‌لرزید! بعد از سه ماه اومده بود، بعد از سه ماه صداش رو شنیدم! بعد از سه ماه دوباره پا گذاشت تو این خونه، درست وقتی که از غم نبودنش مریض شده بودم! دوبار بغض تو گلوم نشست و چشمام پر اشک شد؛ تند تند آب دهنم رو قورت میدادم که اشکام نریزه، نمی‌دونستم چیکار کنم برم پایین یا نه؟چطوری رفتار کنم باهاش؟ یعنی بعد سه ماه آروم نشده؟ به خودم توپیدم: چته تو؟ انگار این سه ماه رو یادت رفته! نبود هیچیت هم نشد، الآنم قرار نیست کار خاص بکنی خیلی معمولی میری پایین! همین! تو کش مکش با خودم بودم که در اتاق باز شد، یه لحظه تر.سیدم اما طوبی خانوم رو که دیدم نفسمو بیرون دادم، 😁بالاخره اومد
🔰ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻌﻠﻢ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﺖ! ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﺁﻣﻮﺯﺩ ﮐﻪ ﺷﺘﺎﺏ ﻧﮑﻦ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﺁﻣﻮﺯﺩ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺳﯽ، ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ، ‼️ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩه ﺍﯼ ﻣﻬﻢ ﻧﺒﻮﺩه!! ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﺍﺻﻼ ﻣﻬﻢ ﻧﺒﻮﺩه!! ﺷﺎﯾﺪ ﻣﻮﺟﺐ ﺍﻧﺪﻭﻫﺖ ﻧﯿﺰ ﺷﺪه ﺍﺳﺖ!! ❎ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﺁﻣﻮﺯﺩ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﺳﺨﺖ ﻧﯿﺴﺖ ... ⏳ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﺁﻣﻮﺯﺩ ﻫﻤﻪ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، و ﺗﻮ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﯽ ﺗﺎﺑﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯽ... همیشه صبور باش 👌🏼 @delkade_matn
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🔵زنی که مراعات جیب شوهرش رو میکنه، یکی دیگه دست تو جیب شوهرش میکنه! 🔵زنی که خودش رو برای شوهرش خوشگل نمیکنه، یکی دیگه خوشگل میکنه. 🔵 زنی که سختی میکشه، زندگی جمع میکنه برای آینده بچه هاش و خودش، یکی دیگه خوشگل همه رو هورت میکشه و هپله هپو میکنه و... 🌸🍃پس نتیجه میگیریم:👇👇 ((مردا جنبه گذشت رو ندارن)) بیچارشون کنید! 😜 ❤️ @delkade_matn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ وقت هیچ وقت و....... نباید کامل به هم نزدیک شویم.... ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣↳⁣⁣‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣↳‎‌‌‌‌⁣⁣‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ❤️ @delkade_matn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💍 آقایون هم باید سیاست یاد بگیرن مث ایشون👏😂 ما خانومام یاد بگیریم 😜 @delkade_matn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸خیلی از موضوعات دینی با عقل برای بچه ها قابل قبول میشه ولی ما بلد نبودیم. 🔹 اگر بچه ها رو با تفکر نقادانه تربیت کنیم و مفاهیم رو عقلی و منطقی براشون جا بندازیم، نسلی خواهیم داشت که خودش در برابر شبهات و انحرافات مقاوم و واکسینه اس @delkade_matn
وقتی با بعضی‌ها صحبت می‌کنی میگن: _درآمدمون کمه و همین دو تارو در رفاه بزرگ کنیم بسه ما بهشون میگیم: _ اینکه پدر و مادر تلاش بکنن بچه‌ها نیازشون از همه لحاظ تامین بشه تا بتونن با امنیت روانی خوبی رشد کنن خیلی خوبه👌 ⬅ اما اگر منظور از رفاه این باشه که کلا بچه ها آب توی دلشون تکون نخوره; این خوب نیست و موجب رفاه‌زدگی میشه 😢 ⭕ بالاخره ما در دنیایی داریم زندگی می‌کنیم که کم یا زیاد باید برای نیازهامون تلاش کنیم و اگر شخصی با این حجم از ناپختگی بخواد یه روزی مستقل بشه خیلی سریع تبدیل میشه به یک فرد شکست خورده و زود رنج  😭 برای همینه که وقتی فرزندان یک خانواده‌ای بیشتر هستن امکان رشد بهتری دارن و از پس زندگیشون برمیان و مسئولیت پذیرتر میشن چون چالش های زندگی رو کنار خواهر و برادر تجربه می کنند @delkade_matn
تو زمانی بازنده حساب میشی که، از اون کار دست بکشی و دیگه ادامه ندی! 🙃👌 💎اگر از درون خودتو‌ نبازی و شکست بخوری، تو شکست نخوردی، بلکه برنامت شکست خورده، برنامه رو عوض کن دوباره برو …🙌 🚨نزارید سرزنش‌های بقیه جلوی ایده‌های جدید شمارو بگیره، اگر از مسیرت مطمئن هستی فقط برو!😉 @delkade_matn
❣ ببینید وقتی که زن و شوهر با هم ازدواج میکنند ، مسئولیت ها نصف نمیشه ! کارها ممکنه نصف بشه یا تقسیم بشه ولی مسئولیت مال هر دوی شماست ⭕️ این نکته مهمه صد درصد درصد مسئولیت شماست. مثل اینکه فرض بفرمایید از مدرسه برای بچه چهار ساله تون تلفن کنن که پسر چهارساله ات که قرار بوده ساعت سه برش دارن الان سه و نیم است داره گریه میکنه دم مدرسه. شما بگید که نوبت همسرم بود برش داره. میاد حتما . یا بهش بگید . زنگ بزنید به او ! 🍃شما اولین حرفتون این هست که بذارید من با پسرم صحبت کنم و دلداری و امیدواری که پسرم قربونت برم من دارم میام بعد میریم بستنی میخوریم . که او خوشحال و راحت بشه که من دارم میام و بعد هم التماس به اون آدم که خواهش ازتون میکنم که پهلوی پسرم باشید من دارم میام . هر کاری هم دارید میکنید میذارید زمین. 🍃شما نمیتونید درباره مسئولیت صحبت کنید . امروز نوبت من نبود .مگه ما نوبت داریم . تو زندگی زناشویی صد درصد مسئولیت مال شماست. @delkade_matn
زن، مردی ثروتمند یا خوش چهره و یا حتی شاعر... نمیخواهد! او مردی را می‌خواهد که بفهمد چشم‌هایش را و اگر ناراحت شد به سینه‌اش اشاره کند و بگوید: اینجا وطن توست. @delkade_matn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوال اختلاف ۱۳ سال میتونه در ازدواج تاثیر بزاره؟؟؟ پاسخ آقای دکتر 👆👆 @delkade_matn
دکتر سعید عزیزی.mp3
12.14M
💜تفاوت های روانشناسی زن و مرد 🔶خانم ها، جزیی نگر 🔷آقایون، کلی نگر @delkade_matn
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
پدر و مادرم بعد از سی سال قصد داشتن از هم جدا بشن، مادرم ایرانی و پدرم فرانسوی بود، تصمیم گرفتم با م
پدر و مادرم بعد از سی سال قصد داشتن از هم جدا بشن، مادرم ایرانی و پدرم فرانسوی بود، تصمیم گرفتم با مادرم به سرزمین مادریش یعنی ایران برم. بعد از اون همه کشمکش و بحث دعوای مادرم سر جدایی که من رو حسابی کلافه کرده بود تا به پارتی و مهمونی و هرچی خلاف هست رو بیارم، با مادرم به ایران رفتیم، حتی فکرشم نمی کردم که یه دختر ایرانی بخواد من و این همه تغییر بده... اون حجاب و صلابتش، اون چشمای معصومش قلب من و نشونه رفته بود. پسر بی بند و باری بودم ولی اون دختر ایرانی شد همه ی وجودم😍... فکر می کردم ساده به دستش میارم ولی اون واسم شرط داشت، یه شرط... سرگذشت‌کارن👇 @delkade_matn
- چند لقمه ای خوردم تا ضعفم و بگیره و برم خونه، حالا متوجه شدی؟ لطفا برو کنار، خیلی دیرم شده! - نمیذارم بری! عصبی توی صورتش نگاه کردم و گفتم: - کی میخواد جلوی من و بگیره، تو؟ کلافه بود. - آخه تو چرا اینقدر لجبازی؟! اون کارن چیکار کرده که چشمت کور و گوشت کر شده؟ راهم کج کردم که دوباره اومد و جلوم وایساد. پنج تا انگشتاش و جلوم گرفت و گفت: - پنج دقیقه فقط! نفسم و عصبی به بیرون فوت کردم، بدون این که منتظر تایید حرف من باشه گفت: - کارن میخواد خرابت کنه، میخواد خورد شدنت و ببینه، تو ساده و ابله هم قبول کردی که باهاش نامزد صوری شی! نزدیک بود چشمام از حدقه بیرون بزنه، اون از کجا می دونست که قرار این نامزدی صوری باشه، شایدم یه دستی زده بود، چون توی مسافرت فهمیده بود که من و کارن سایه ی هم و با تیر میزنیم! - این چرندیاتو تمومش کن! - چرند نیست زهرا، همه ی فامیل میدونن، چرا میخوای تن به این نقش بدی؟ تو خیلی سری از کارن، تو همه چی تمومی، چرا باید بازیچه ی گرگ صفتی مثل کارن بشی؟! نکنه خودش و فرشته‌می دید که کارن گرگ بود، پوزخندی زدم که از چشماش دور نموند. - می خندی؟ من خوبیتو میخوام بدبخت! با لحن پر از طعنه ای گفتم: - ممنون که دلسوزمی جناب! کلافه چنگی توی موهاش زد. - چرا اینجوری حرف میزنی؟ - مگه چجوری حرف زدم؟ - مسخره ام می کنی؟! چیزی نگفتم، برام مهم نبود، اون خودش باعث شده بود که باهاش اینطوری رفتار کنم. - به کارن کاری نداشته باش، یه بار دیگه‌ مسیجات روی این گوشی لعنتیم بیاد میرم کلانتری! - من با تو کار دارم نه با اون! - تو مریضی! اخماش یهو سفت و سخت تو هم رفت، ادامه دادم. - چه تو بخوای چه نه، من پای کارن هستم، نامزدی هم سر میگیره، شما هم‌حتما شرکت کنید، خوشحال میشیم! سری با تاسف برام تکون داد که قاطع گفتم: - حالا میتونم برم؟! عصبی بود، کارد میزدی خونش در نمی اومد، خودشو کشید کنار و پر از حرص گفت: - بفرما، خوشبخت بشی! درسته هردوشون در حقم ظلم کرده بودن، اما با احسان هیچ جوره کنار نمی اوندم، همون روز اول باید این حرفارو میزدم تا دیگه نخواد امشب اینجا دنبالم بیاد.
48.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠مشکلات و‌ درسی 🔮قسمت اول ❌انتخاب رشته در نوجوان👌👆 @delkade_matn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ارتباط فرزنددار شدن با سلامت جسمی زن ─═इई🍃🌻🍃ईइ═─ delkade_matn
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
من پری_ام به خاطر مشکل مادرزادی که داشتم کل مردم از من فراری بودن. حتی مادر خودم! هروقت منو می دیدن
من پری_ام به خاطر مشکل مادرزادی که داشتم کل مردم از من فراری بودن. حتی مادر خودم! هروقت منو می دیدن بسم الله می گفتن و جوری فرار می کردن که انگار جن دیده باشن! تا این که یه روز یه مرد جذاب من و دید و عاشقم شد و.... شروع سرگذشت واقعی پری👇👇 @delkade_matn
آتیش درست کردم و سنگ رو شستم و توی آتیش گذاشتم !! شیر رو توی قابلمه ریختم و گفتم زود باش لباست رو دربیار ، سنگ که توی آتیش انداختم دامنت رو بالا بده و روی بخارش بشین !! خورشید با اکراه کاری که گفته بودم رو انجام داد !! سنگ رو از توی آتیش برداشتم و توی شیر انداختم و صدای جليزش بلند شد ! سریع خورشید رو روی بخارش گرفتم ، جیغ میزد و میخواست پاشه ، منم محکم گرفته بودمش و نمیزاشتم بلند بشه !! کارم که تموم شد قابلمه رو برداشتم و توی باغچه خالی کردم . خورشید رو صدا زدم و گفتم : بیا نگاه کن ، بدنت عفونت داره! هفته دیگه هم میام و یه بار دیگه همین کارو انجام میدیم تا بلکه عفونت از بدنت خارج شه و بتونی حامله بشی!! هر روز گل پنیرک رو میجوشونی و توی آبش میشینی ! برات دوباره دمنوش میارم ، اونها هم هر روز استفاده میکنی !! خورشید روز زمین نشست و گفت: . دیگه چه فایده ای داره ، عمه تا چند وقت دیگه برای حمید عروس میاره !! گره چادرم رو باز کردم و گفتم: تو کاریت نباشه من نمیزارم!!! فقط این کارهایی که گفتم رو حتما انجام بده ، من نمیزارم عروس بیاره!!! بوسه ای به سرش زدم و از خونه بیرون رفتم . از فردای اون روز ، کار و زندگیمو ول کردم و توی روستا می چرخیدم ! سمیه هر دختری که نشون میکرد ، به خونه اش می رفتم و از کارهای سمیه و بد رفتاریهاش میگفتم تا پشیمونشون کنم !! سمیه همه جا چو انداخته بود که خورشید عیب داره و بخاطر همین میخواد برای حمید زن ببره !! چند نفر رو پشیمون کرده بودم که یه روز سمیه با جیغ و داد به اتاقم اومد !!! هر چی دلش خواست بارم کرد و یه کتک بهم زد و تهدید کرد اگر بار دیگه بخوام راه بگیرم توی ده و از سمیه بدگویی کنم منو از خونه خودم بیرون میکنه !! اما مگه چاره ی دیگه ای داشتم! من به خاطر دخترم هرکاری می کردم.
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 👒بانو و زندگی👒 نمیدونم چرا بعضی خانم ها عادت دارند که مدام خودشون رو با دیگران کنند و همش از خودشون عیب و ایراد بگیرن، یعنی مدام دیگران رو از خودشون بهتر و سَر میدونن من نمیگم باشید ها هرگز !! غرور صفت زشتی هست. من میگم رو دوست داشته باشین . همین! کسی که خودشو دوست داره، آرامش داره، دلش آروم هست. دنبال تمسخر دیگران نیست. دنبال اثبات خودش به همه نیست. دنبال عمل های زیبایی و آرایش های عجیب نیست. یه نکته دیگه هم درگوشی بهتون میگم : خانم هایی که به جای ، بیشترین توجهشون به باطن هست و دنبال آموزش دیدن و افزایش علم و مهارت اند به نفس بیشتری دارن. یه قانون رو همیشه یادمون باشه: ما اجازه نداریم خودمون رو مقابل کسی تحقیر کنیم و اجازه نداریم کسی رو نزد خودمون یا دیگران یا تمسخر کنیم. این ها ویژگی های یک خانم فهیم و هست. سعی کنیم، مسیرمون ، رسیدن به این جایگاه باشه ... ❤️❤️ @delkade_matn