eitaa logo
دل نخواهی
829 دنبال‌کننده
466 عکس
83 ویدیو
2 فایل
#محمد_حسین_انصاری_نژاد گزیده‌ای از آثار محمد حسین انصاری نژاد شاعر و نویسنده معاصر 🟥 این کانال توسط ادمین اداره می‌شود 🟥
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 شب شعر غزه 🔹 و بزرگداشت شهید القدس محسن صداقت ▪️ با حضور شاعران ملی و استانی ▪️ دشتستان. وحدتیه. گلزار شهدای گمنام ▪️ دوشنبه ۲۷ فروردین ساعت ۲۰:۳۰
. . مسیحای من اینجا تشنه می‌میرند مریم‌ها چه خواهد کرد باغِ تشنه‌ات با قحطِ شبنم‌ها به هم می‌زد ورق‌هایِ کبودِ باغ را دستی که گُل‌ها را برآشوبد از آن اعجازِ با هم‌ها شبیه مالک دیناری اما در زر اندوزی مزن بر سینه زاهد سنگِ ابراهیم اَدهَم‌ها فریبت می‌دهد نقّال با این خیمه‌شب‌بازی که بنشاند مگر گرسیوزان را جای رستم‌ها بخوان تا گورِ خود را گُم کند ابن‌زیاد از شام به صبحِ کوفه وقتی نیست جای ابن ملجم‌ها مگر بادی برانگیزد غبار از چشمِ نخلستان مگر از نخل‌های تشنه برخیزند میثم‌ها به رنگ یا لثارت‌الحسین این قوم خونخواهند که برق تیغ مختارست این ظهرِ محرّم‌ها به رویِ دیگرِ این سکه با نقشِ سلیمانی مسجل می‌شود اعجازِ تهرانی مقدم‌ها . .
• قصیده‌ی میرمهنا • برداشتی از کتاب «بر جاده‌های آبیِ سرخ» اثری از زنده‌یاد نادر ابراهیمی . قَراوُلان که بر آشفته‌اند دریا را گُشوده‌اند به حُکمِ که بادبان‌ها را؟ ... در انتهای سفرنامه شاعر دریا بر این چکامه بخوان نام میرمهنا را . . . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
• قصیده‌ی میرمهنا • برداشتی از کتاب « بر جاده‌های آبیِ سرخ » اثری از زنده‌یاد نادر ابراهیمی . قَراوُلان که بر آشفته‌اند دریا را گُشوده‌اند به حُکمِ که بادبان‌ها را؟ خبر چه بود در آن "جاده‌های آبیِ سرخ"؟ خبر چه بود که آشفت خوابِ دریا را؟! به ضربِ شعبده صورتگران ساحل نیل چرا بدونِ عصا می‌کشند موسی را هزار زورقِ آتش گرفته می‌بیند یَمامِه می‌شنود گریه‌های زَرقا را دریغ مرثیه‌ی ماهیانِ تشنه‌ی ما تکان نداده بر آن صخره مرغِ سقّا را به شعله می‌شنوی بال‌بالِ قُقنوسان بر آن تلاقی سرخ عقاب و عنقا را نوشت قصه به خونِ جگر مسافرِ هند بریده باد سَر آن طوطیِ جگرخا را! نبود غیر جگر خواری‌اش مگر در هند نَچید چینِه‌ی نیلوفرانِ بودا را در این چکاچکِ بی‌تابِ سنگ و شیشه ببین گلو بریده‌تر از پیش مرغِ مینا را شرابخواره به ساحل شدیم توبه‌شکن خبر دهید هلا شیخ توبه فرما را چه رفته است مگر بر امیرِ خاکی پوش که با خروش تکان می‌دهد ثریا را در آسمان بسُرا حافظ این حماسه، مگر سماعِ تیغ به چرخ آورد مسیحا را میانِ هِیمَنه‌ی موج‌ها به دریا زد مُهَیمِنا! تو نگه دار: "میرمَهنا" را مباد دستخوش گردباد، فانوسش به زلفِ باد، گره می‌زنم مبادا را کجاست ریگ به کفش سوار بندر ریگ که پابرهنه به هر صخره می‌نهد پا را نفس‌نفس مَدِه ای ماه دسته گُل بر آب ورق‌ورق منگر فالِ بی‌تماشا را مزن به باد ورق پاره‌های دَرهمِ زلف مزن به سنگ دو چشمِ ستاره پیما را شبیهِ لشکرِ تاتار تیغ شب زدگان به شیشه یکسره کردند خون فردا را به سوی قلعه‌ی خورشید، سَر به خون زده‌اند یَلانِ قصه‌ی ما شامگاهِ یلدا را در ازدحامِ تبر تکه‌تکه سِدرِ کهن میانِ هلهله بنگر فرودِ افرا را نرفت آب خوشی از گلوی تشنه‌ی ایل که دوخت مثل شبان گرگ پیر شولا را شبان و گرگ به هر قریه هم پیاله شدند دریغ دشنه به پهلو زدند شب پا را به سنگِ خاره سپردند آبگینه‌ی ما ببین هر آینه بر آسمان خدایا را جماعتی که پراکنده‌اند وقت نماز شکسته‌اند پریشان صفِ فرادا را قلم به بُتکده بگذار امشب ابراهیم بُتِ بزرگ، قُرُق کرده است دنیا را قلم به دست تو گردن کشیده‌تر از تیغ که بر ستاره پراکنده گرد هیجا را به رنگِ غربتِ دریا دلان شبی بنویس شبیهِ کودکی‌ام مشقِ آب بابا را سپرده دل به فلاخن، شبان، چنان که به نِی ببین هر آینه تلفیقِ سنگ و سُرنا را تفنگ می‌شود از خشم مُشتِ کودکِ ما شکسته‌اند اگر تخته‌ی الفبا را به سازِ مذهب‌شان کفر او درآوردند که دید آن همه ناقوس بی‌کلیسا را که دید با همه حیرت امیرِ خاکی پوش فقط به قامتِ دیوان قبای دیبا را خروش می‌شنوند از سَرِ بریده‌ی نخل تبر به دوش ببین شاخه‌شاخه خرما را شکسته می‌شنوی بر سواحلِ دلوار میانِ زخمه‌ی خیزاب، خون و خُنیا را کشید قامتِ باغی خزان گرفته و بعد بهارِ یائسه را، ابرهای نازا را عجب مدار اگر اجنبی‌ست منکِرِ او چه سود پنجره بر آفتاب اعمی را زبان گشود بر او خصم و یاغی‌اش نامید که یاغیانه بر او بَست راهِ یغما را کدام حیله‌ی او دُم تکان نداده گرفت کجاست غیرِ دُم آیا گواه، روبا را؟ در امتدادِ سفرنامه دستِ کوتاهم گرفت دامنِ سروی بلند بالا را از آن حماسه چرا کم نوشته‌ای تاریخ چه پاسخ‌ست بگو دست نانویسا را در انتهای سفرنامه شاعر دریا بر این چکامه بخوان نام میرمهنا را . . . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی به عمل کار برآید به سخندانی نیست روز بزرگداشت سعدی شیرازی گرامی باد. @golchine_sher
10.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شاعری که رضاشاه را استیضاح کرد! 🔹 به مناسبت سالروز وفات شاعر آزادی‌خواه، محمدتقی بهار 🆔 @ss_alavi_ir
از دم تیغ است پشت تیغ، بی‌آزارتر هرکه می‌گرداند از ما روی، ممنونیم ما کانال اشعارصائب تبریزی 👇 @saeb_takbeyt
• فرصت زیتونی خدا • سروده‌ی محمد حسین انصاری نژاد در استقبال از غزل رهبر حکیم و ادیب انقلاب، که بیتی از آن را در آستانه‌ی عملیات تنبیهی « وعده صادق » علیه رژیم کودک‌کش و غاصب صهیونیستی خواندند. 📍مطلع غزل امین شعر انقلاب این است: دِلا! ز معرکه‌ی محنت و بلا مگریز چو گِردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز . . چه گفت آینه بر خیز و از بلا مگریز به جز به حضرتِ روحی له الفدا مگریز به روزِ واقعه شرطِ ولا بلانوشی‌ست به شامِ حادثه برخیز از بلا مگریز از آن درخت تو انی انااللهی بشنو به حُکمِ لاتَخَف از بیمِ اژدها مگریز بزن به گُرده‌ی دریا عصای معجزه را هزار نیل بر آشوب با عصا مگریز اگربه هم بخورَد نظمِ آسمان مهراس به وقتِ چرخشِ منظومه‌ی هدا مگریز به شرحِ سلسله‌ی موج‌ها کسی می‌گفت که از خدای به دامانِ ناخدا مگریز در استجابت گیسوی لیله الاسراست امامِ آینه‌ها دست بر دعا، مگریز بر این کرانه، شبیخونِ خشم زیتون‌هاست از این کرانه‌ی زیتونی خدا مگریز به رودِ باختری آن سوارِ موعود است از آن کرانه صدا می‌زند تو را، مگریز تمامِ معرکه گُلچرخ ذوالفقار علی‌ست تمام معرکه توفان لافتیٰ، مگریر به هر کران هیجان ستارگان بنگر ستاره سوختگان را بزن صدا، مگریز به خون غزه که شرب الیهود شد سوگند در آ به قلعه‌ی خیبر از آن غزا مگریز به پیشِ تیغِ علی مرحب آمده‌ست دو نیم به پشتِ معرکه هنگام مرحبا مگریز بگو به خصم در این آسیا بگردانی تورا که گفت در این دور آسیا مگریز بگو به مدعی انکارِ آفتاب چرا در این تجلی و الشمس و الضحیٰ مگریز جراحتی‌ست اگر قبله‌ی نخستین را اجابتی‌ست در آن قبة الصّفا مگریز چه گفت آینه « فّرو إلی الامام » تو را چه گفت آینه الا به سوی ما مگریز اگر تمامِ زمین غرقِ شمر و حرمله شد در اقتدا به شهیدانِ کربلا مگریز صدای کیست به لبیک یا امین الله قسم به شورِ امینانِ کبریا مگریز بیا به ساحتِ دارالشفای چشمِ امین دلِ شکسته‌ام از نسخه‌ی شفا مگریز . . ۱۴۰۳/۰۲/۰۴ . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
ازمن گریزتاتو هم دربلا نیفتی مولانا بگریز باخودم به کوچه بگذار،درهمین شب بلاخیز بگذرای رفیق ازمن،ازمن ای عزیز!بگریز دست برکلاه برگرد،بین ضرب وحشی باد ماه ازشب توردشد، نیمه شب بخیر،برخیز! جای پنجه ی پلنگم مانده برگلوی  مهتاب این پلنگ کی بترسد ازمترسکان جالیز؟! زخمه می زند به گوشم،زخمی ام که می خروشم باصدای بال ققنوس،باطنین سمّ شبدیز "خسرو"م به تخت تبعید،بین دره های "یمگان" بلخی ای به شام ودستم،روی دوش شمس تبریز فاتحان لنگ بردند،این قمارازمن اما چنگ می کشدجنونم برقراولان چنگیز بابرادران چه کردی،-گرگ های آن حوالی- دست بسته ودهان را ،ازتمام گرگ هانیز دردلش غم هرس نیست،زیر بار هیچ کس نیست کاج راکجاهراسی ست یکدم ازبهار وپاییز بگذرازغروب دریا ،چون خروس خوانده کبکت ای خوشاکباب کبکی،پای جویبار "خاییز"* کاسه کوزه هاشکستند،برسرمن این قبیله ای ترک نخورده دیوار! ، برسرم توهم فروریز 1399/1/21 شیراز *خاییز: روستایی خوش آب و هوا از توابع تنگستان بوشهر