eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت محمد ﷺ فرمودند: صلوات فرستادن شما بر من باعث روا شدن حاجت های شماست و خدا را از شما راضی می‌گرداند و اعمال شما را پاک و پاکیزه می‌کند. 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🛑حکیمی گوید:هر که جهان را بر آخرت ترجیح دهد به شش کیفر خدایی گرفتار شود: سه در جهان وسه در آخرت. در جهان:آرزوی بی پایان، حرص وآز شدیدی که به هیچ چیز قانع نشود. نچشیدن شیرینی ایمان در حال عبادت در آخرت: هول روز قیامت حساب سخت. حسرت دور و دراز. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
کوتاه 🛑روزی شاهزاده‌ای تصمیم به ازدواج گرفت. بنابراین همه دختران شهر را به میهمانی دعوت کرد. و اعلام کرد در این جشن همسر خود را انتخاب می‌کند. دختر خدمتکار قصر از شنیدن این ماجرا بسیار ناراحت شد چرا که عاشق شاهزاده بود. اما تصمیم گرفت که در میهمانی شرکت کند تا حداقل یکبار شاهزاده را از نزدیک ببیند. روز جشن همه در تالار کاخ جمع بودند. شاهزاده به هر یک از دختران دانه‌ای داد و گفت کسی که بهترین گل را پرورش دهد و برایم بیاورد همسر آینده من خواهد بود. شش ماه گذشت و با اینکه دختر خدمتکار با باغبانان مشورت کرد و از گل بسیار مراقبت کرد ولی گلی در گلدان نرویید. روز موعود همه دختران شهر با گلهایی زیبا و رنگارنگ در گلدانهایشان به کاخ آمدند. شاهزاده بعد از اینکه گلدانها را نگاه کرد اعلام کرد که دختر خدمتکار همسر اوست! همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش گلی نبوده. 💥 شاهزاده گفت این دختر گلی را برایم پرورش داده که او را شایسته همسری من می کند، «گل صداقت!!!». همه دانه‌هایی که به شما دادم را در آب جوشانده بودم و ممکن نبود گلی از آنها بروید... 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
✨﷽✨ ✍روزی رسول اکرم (ص) با یکی از اصحاب از صحرایی نزدیک مدینه می‌گذشتند. پیرزنی بر سر چاه آبی می‌خواست آب بکشد و نمی‌توانست. رسول خدا (ص) پیش رفت و فرمود: حاضری من برای تو آب بکشم؟ پیرزن که حضرت را نشناخته بود گفت: ای بنده خدا اگر چنین کنی برای خود کرده‌ای و پاداش عملت را خواهی دید. حضرت دلو را به چاه انداخت و آب کشید و مشک را پر کرد و بر دوش نهاد و به پیرزن فرمود: تو جلو برو و خیمه خود را نشان بده، پیرزن به راه افتاد و حضرت از پی او روان شد. آن مرد صحابی که همراه حضرت بود، گفت: یا رسول‌الله! مشک را به من بدهید اما پیامبر (ص) قبول نکردند، صحابی اصرار کرد ولی حضرت فرمودند: من سزاوارترم که بار امت را به دوش بگیرم. رسول خدا (ص) مشک را به خیمه رساندند و از آنجا دور شدند. پیرزن به خیمه رفت و به پسران خود گفت: برخیزید و مشک آب را به خیمه بیاورید. پسران وقتی مشک را برداشتند تعجب کردند و پرسیدند: این مشک سنگین را چگونه آورده‌ای؟ گفت: مردی خوش‌روی، شیرین‌کلام، خوش‌اخلاق، با من تلطف بسیار کرد و مشک را آورد. پسران از پِی حضرت آمدند و ایشان را شناختند، دوان دوان به خیمه برگشتند و گفتند: مادر! این همان پیغمبری است که تو به او ایمان آورده‌ای و پیوسته مشتاق دیدارش بودی. پیرزن بیرون دوید و خود را به حضرت رساند و به قدم‌های مبارکش افتاد. گریه می‌کرد و معذرت می‌خواست. حضرت در حق او و فرزندانش دعا کرد و او را با مهربانی بازگرداند. جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: 📖 وإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ (4 - قلم) ⚡️و تو اخلاق عظیم و برجسته‌اى دارى. 📚قصص‌الروایات ‌‌‌‌💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
‌‌‌‌‌🎆✨🌙--------------------🌟 بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد اللهم عجل لولیک الفرج 🏴🏴✨🌙🌟🏴🏴
بسم الله الرحمن الرحیم الهی به امید تو 💖💖 تا کـــــی بـه تـو از دور ســــلامی برسانم جـــان بی تـو به لب آمده، ای پــارهٔ جانم 🍃 🏴🏴🏴🏴🏴
❣️ ❣️ 🌿دل💞 را پر از عطر حضور ڪن آقا تو را به حضرت زهرا ظهور ڪن 🍁آخر اے گل 🌸خوشبوے فاطمه(س)برگرد و را پر از امواج نور ڪن ☀️ 🌸🍃 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5816475141533599602.mp3
6.75M
🎶 خیلی هوای گریه دارم ای آقا . . . 🎤 ⚫️ (؏) 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====> 🏴🏴🏴🏴
نیا نیا گل نرگس جهان که جای تونیست دوصدترانه به دلها یکی برای تونیست نیا نیا گل نرگس که بر زلال دلی هزار آینه نقش و یکی ز خال تو نیست نیا نیا گل نرگس فدا شوی مولا هزار نامه کوفی یکی برای تو نیست جز عرق شرم چی میمونه واسه آدم وقتی اینو میخونه !وای بر ما ! انتظارش ،انتظارم سیر کرد آنکه میخواهد بیاید دیر کرد تابه کی در انتظارش دیده بر در دوختن ؟ آمدن ;رفتن ;ندیدن ;سوختن ... ای که دستت میرسد بر زلف یار در حضورش نام ما راهم بیار ... شماهایی که دنیاتون براتون شده زندون بی دیوار!بیاین باهم بخوایم بیاد! اگه ذره ای بخوایم میاد ! یلدا محجوب 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====> 🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕰 آقای دکتر دستهایش را در جیبش کرد و خیلی در ظاهر با اعتماد به نفس نگاهم کرد. پری‌ناز که اشکهایش جایش را به اضطراب و نگرانی داده بود به طرف در خروجی راه افتاد و گفت: –راستین بیا بریم. من هم دستهایم را در جیبم فرو بردم و گفتم: –کجا بیام؟ من تا نفهمم این آقای دکتر قلابی اینجا چیکار می‌کنه جایی نمیرم. پری‌ناز برگشت و گفت: –خب اینجا کار می‌کنه. –کار می‌کنه؟ اون که تا پارسال علاف می‌چرخید از بیکاری آویزون تو بود. الان یهو چطور دکتر شد. دکتر قلابی پوزخندی زد و گفت: –من دکتر نیستم، مشاورم. سوالی به پری‌ناز نگاه کردم. پری‌ناز گفت: –داره درس میخونه که بشه. چشم‌هایم را ریز کردم و به چشم‌های پری‌ناز خیره شدم. –آهان، شما جلوتر بهش میگی دکتر که تشویقش کنی؟ پری‌ناز نزدیکم آمد و التماس آمیز گفت: –تو رو خدا بیا الان بریم. همه چیز رو برات توضیح میدم. وقتی تردیدم را دید. گوشه‌ی آستینم را گرفت و به طرف در خروجی کشید و زمزمه‌وار ‌گفت: –من اینجا آبرو دارم. همه چیز رو بهت میگم. تو رو خدا تو بیا بریم بیرون با هم صحبت می‌کنیم. وقتی نزدیک ماشین رسیدیم به زور سویچ را از من گرفت و پشت فرمان نشست و خیلی زود از آنجا دور شد. در سکوت، طلبکارانه نگاهش می‌کردم. بالاخره ماشین را کناری زد و گفت: –به چی قسم بخورم که باور کنی. اون خودش با مدیر موسسه دوست شد. یعنی... یعنی من فقط با هم آشناشون کردم. اول هم قرار بود کارهای کامپیوتر و سیستم رو انجام بده. ولی هنوز چند هفته کار نکرده بود که مدیر فرستادش اونور. اونجا دوره فشرده مشاوره دیده بعدشم که امد ایران باز هم کلاس میرفت و درس می‌خوند. یعنی الانم، هم درس میخونه هم گاهی مشاوره میده. ما اینجا دکتر داریم این یه جورایی وردستشه. اصلا دکتر نیست چون موقع مشاوره لباس دکترا رو می‌پوشه الکی بهش میگیم دکتر. هنوز یک ماه نشده که کلاساش کمتر شده و اینجا مشغول به کار شده. من خودمم اولین بار که دیدمش تعجب کردم. چون چند ماه اصلا ازش خبر نداشتم. پرسیدم: –چرا به مدیر موسسه معرفیش کردی؟ –خب چون پارسال دیگه دنبال شرکت زدن نرفتیم خواستم یه کاری داشته باشه، واسه همون از مدیرمون خواستم که کمکش کنه. –بعد اونوقت مدیرتون چرا فرستادش خارج؟ –اون فقط بهش پیشنهاد داد، البته بهش گفتن بار اول با هزینه‌ی خودش باید بره دوره ببینه. صاف نشستم. –یه آقایی جلوی در گفت شما دوتا رو خیلی با هم می‌بینه. زیر لب غری زد که من فقط کلمه‌ی فضول را شنیدم. بعد پوفی کرد. –گاهی که ماشین نمیارم، من رو تا یه مسیری میرسونه. خونسرد پرسیدم: –چرا ماشین نمیاری؟ –گاهی خاله ماشین رو لازم داره، گاهی به خاطر ترافیک، گاهی هم خراب میشه، وقت نمی‌کنم ببرمش تعمیر گاه. در ظاهر خونسرد بودم. می‌خواستم تمام حرفهایش را خوب بشنوم. او به این خیال که من قانع شده‌ام ماشین را روشن کرد و به طرف خانه راه افتاد. پرسیدم: –پس چرا من یه بار خانم مزینی رو تا سر خیابون رسوندم تو ناراحت شدی؟ کمی مِن و مِن کرد. –خب...خب آخه اون فرق داره. –چه فرقی داره؟ با اخم گفت: –فرقش اینه که تو قبلا رفتی خواستگاریش. با ابروهای بالا رفته نگاهش کردم. –کی بهت گفت؟ حرفی نزد. فریاد زدم. –کی بهت گفته؟ او هم محکم روی فرمان زد و فریاد زد. –خودش، خودش. باورم نمیشد اُسوه چنین حرفی زده باشد. کم‌کم اشکهایش جاری شدند. –به خاطر چند ماه جدایی زود رفتی خواستگاری؟ اینجوری دوسم داشتی. –بسه، بسه، سو استفاده نکن. می‌خواستی حرف گوش کنی و درست زندگی کنی که اونجوری نشه، الانم فکر نکن بهونه دستت افتاده ها. مظلومانه گفت: –اون از اون دفعه آشنایی، اینم از این دفعه. دستی داخل موهایم کشیدم. –برای این که دیگه از این اتفاقها نیوفته فقط یه راه داره. نگاه گذرایی به صورتم انداخت. –چی؟ –این که تو اون موسسه رو کلا فراموش کنی. اگرم اصرار به کار کردن داری بعد از این که با کامران تسویه کردم میتونی بیای تو شرکت جلوی چشم خودم کار کنی. دندانهایش را روی هم فشار داد. –یعنی چی؟ تو میخوای من رو محدود کنی؟ –اسمش نمی‌دونم چیه؟ همین که گفتم. جلوی در خانه ترمز کرد و فوری پیاده شد و گفت: –فکر نمی‌کردم اینقدر دیکتاتور باشی. کنارش ایستادم. جعبه شیرینی را برداشتم. –اگه دیکتاتوری یعنی این که زن آیندم پیش خودم کار کنه آره من دیکتاتورم. –که چی بشه؟ یعنی تو به من اعتماد نداری؟ زنگ را زدم و گفتم: –الان دیگه نه. با کینه نگاهم کرد. –تو خیلی عوض شدی راستین. –اتفاقا الان شدم خود واقعیم، قبلا عوض شده بودم. یعنی تو عوضم کردی. –واقعا برات متاسفم، یه کم از اون برادرت یاد بگیر. رفته زن خارجی گرفته و... همزمان با صدای خنده‌ام در باز شد. –اتفاقا حالا که تو گفتی میخوام از اون یادبگیرم.البته توام باید اززنش یادبگیری. 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
به زمین خوردی و آهت دل ما را سوزاند جگرت سوخت و این؛ قلب رضا را سوزاند پشت این حجره در بسته چه گفتی تو مگر که صدای تو مناجات و دعا را سوزاند 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
آقاى من! اى محمّدهلال! با خود عهدى دارم، وقتى به حرم تو مى آيم، درِ حرم را مى بوسم و سپس وارد مى شوم، اين بوسه من همان تبرّك است كه قرآن آن را تأييد مى كند. احترام به تو، احترام به اهل بيت(عليهم السلام) است، اين اداى مزد رسالت پيامبر است. من هرگز با اين كار خود "زيارت پرستى" نمى كنم، از هر شركى دورى مى كنم، من تو را آبرومند درِ خانه خدا مى دانم، به زيارت تو مى آيم تا خدا به من نظر رحمت كند. بر اين باورم كه خدا همه كاره اين جهان است، تو نزد خدا آبرو دارى و دعاى تو اثر دارد. تو از خدا مى خواهى تا گره از كار من بگشايد، تو به تنهايى، هيچ كارى نمى توانى انجام بدهى، بلكه تو وسيله اى و همه كارها به دست خدا و به اذن اوست. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
❗️ 🍃آیت الله مجتهدی : هیچ وقت کسی را شماتت نکنید ، هرکس گرفتاری پیدا کرد حق ندارید قضاوت کنید ، نگویید « فلانی که این پیشامد برایش اتفاق افتاده به خاطر این است که فلان‌کار را کرده.» چه می دانیم؟ ما حق نداریم چیزی بگوییم. در قیامت از ما سوال میکنند و میگویند: چنین چیزی نبوده و شما اشتباه کردی... 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🌷 آیت الله کشمیری (ره) : 💐 70 مرتبه بعد از نماز عصر ، مفید است برای روشنایی دل ، چنانکه امام صادق (علیه السلام) فرمود : هفتصد را خدا می آمرزد. 📚 روح و ریحان ص ۸۳ 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🌷 امام رضا (عليه السلام) : 👌 خاموشى و سکوت ، يكى از درهاى حكمت است 👌 خاموشى و کم صحبت کردن ، محبّت مى آورد 👌 خاموشى ، راهنماى آدمى به هر خير و خوبى است . 📖 الكافي ج ۱ ص۱۱۳ 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
دلا این زندگی جز یک سفر نیست گذرگاه است و راهش بی خطر نیست چو خواهی با صفا باشی و صادق به جز راه خدا راهی دگر نیست غم بیچارگان خوردن مهم است دلی از خود نیازردن مهم است چه مدت زندگی کردن مهم نیست چگونه زندگی کردن مهم است عیوب خویش را دیدن مهم است خطا باشد ز مردم عیب جویی خطای خلق بخشیدن مهم است دلا درد آشنا بودن مهم است ☘💐🌻             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
بزرگواران فراموش نکنید از امشب نماز و واعدنا خونده بشه امشب شب اول ماه ذیحجه است 🌱نماز دهه اول ذی الحجه🌱 🔅امام باقرعلیه السلام می فرمایند: هیچ‌گاه نماز دهه اول ذی الحجه را ترک نکنید، و اگر این نماز را بخوانید، در ثواب اعمال حاجیان شریک خواهید بود، هر چند که به حج نرفته باشید. (سید بن طاووس، الاقبال، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۵) 🌴 کیفیت نماز 🌴 نماز دهه اول ذی الحجه در ده شب اول این ماه (از غروب آخرین شب ماه ذیقعده تا شب عید قربان) و بین نماز مغرب و عشاء باید خوانده شود. 🔅این نماز دو رکعت است. در هر رکعت بعد از تکبیره الاحرام ابتدا سوره حمد و بعد سوره اخلاص و سپس باید آیه ۱۴۲ سوره اعراف (وَ واعَدْنا مُوسی‏ ثَلاثِینَ لَیلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً وَ قالَ مُوسی‏ لِأَخِیهِ هارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ)؛ خوانده شود. ☘💐🌻             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزو میکنم تو زندگیت به جایی برسی که هر شب قبل خواب از ته دل بگی: خدایا...🤲...شکرت ‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌ ✨ 💫شبتون بخیر💫 🌹💖🌟✨🌙💖🌹
┄┅─✵💝✵─┅┄ بنام او آغاز میکنم چرا که نام او آرامش دلهاست و ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺳﻬﻢ ﺩﻟﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺼﺮﻑ ﺧﺪﺍﺳﺖ💖 سلام صبحتون بخیر الهی به امید تو💚 💖🌹🦋🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
❣️ ❣️ 🌿دل💞 را پر از عطر حضور ڪن آقا تو را به حضرت زهرا ظهور ڪن 🍁آخر اے گل 🌸خوشبوے فاطمه(س)برگرد و را پر از امواج نور ڪن ☀️ 🌸🍃 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
21.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌼📹🎼 شگفتیها و زیباییهای جهان پیرامون ما 🍃🌷بهمراه تلاوت آیات نورانی قرآن... 💖سلام صبحتون بخیر 💖 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>