eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایا ... از بد کردن انسان ها به درگاهت شکایت داشتم اما شکایتم را پس می گیرم ... من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدم هایت، نگاهم به تو باشد ... گاهی فراموش می کنم که وقتی کسی کنار من نیست ، معنایش این نیست که تنهایم ... معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ... با تو تنهایی معنا ندارد ! مانده ام اگر تو را نداشتم چه می کردم ...! دوستت دارم ، خدای خوب من ...                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
محمدعلی کریمخانی درگذشت محمدعلی کریمخانی، خواننده قطعه مشهور «آمدم‌ ای شاه پناهم بده» ساعتی پیش در ۷۱ سالگی درگذشت. @hedye110
جالب است بدانید: طول انگشت شست هرفرد برابر طول بینیش است،،،،، از هر هزار نوزاد یکی بادندان به دنیا می آید،،،،، انسان از کمبود خواب زودتر میمیرد تا کمبود غذا،،،،، هر انسان درطول زندگی ۲۵کیلو پوست می اندازد،،،،، سختترین ماده ارگانیک طبیعت مینای دندان است،،،،، سریعترین رشد مو مربوط به موی صورت است،،،،، رشد ناخن در انگشتهای بزرگتر بیشتر است،،،،، اسید معده میتواند تیغ اسلاح را در خود حل کند،،،،، کبد انسان بیش از ۵۰۰ وظیفه دارد،،،،،اگر فردی۷۵%کبد و۸۰%روده و یک کلیه و یک ریه خود را از دست بدهد میتواند عادی زندگی کند،،،،، زنان سه برابر مردان پلک میزنند،،،،، حس بویایی زنان دو برابر مردان است،،،،، چشم انسان از زمان تولد رشد نمیکند اما گوش و بینی تا زمان مرگ به رشد خود ادامه میدهند             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
┄┅─✵💝✵─┅┄ به نام خداوند لــــوح و قلم حقیقت نگـــار وجود و عـــدم خـــــدایی که داننده رازهاست نخســــــتین سرآغاز آغازهاست باتوکل به اسم اعظمت الهی به امید تو💚 🦋🌷🌻🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @delneveshte_hadis110
ای آخــرین توســـل سبــز دعـای ما آیا نمی‌رسد به حضورت صـدای ما؟ موـعـود منتظـــر کی از راه می‌رسی کی مستجاب می‌شود "آقا بیای ما"؟ السلام علیک یا صاحب العصر و الزمان✋ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @delneveshte_hadis110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @delneveshte_hadis110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ امام موسی بن جعفر علیه السلام امام رضا علیه السلام امام جواد علیه السلام امام هادی علیه السلام يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ، أَيُّهَا الْكاظِمُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبَا الْحَسَنِ يَا عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ، أَيُّهَا الرِّضا، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبا جَعْفَرٍ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَيُّهَا الْهادِى النَّقِىُّ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @delneveshte_hadis110
                  👩‍⚖   🌷 ﷽ با تكوندادن سر عمو، دستش رو روي شونه ي عمو گذاشت و مهربون نگاهش كرد. خاله: احسانجان از اون شيريني به آقاي دكتر تعارف كن. احسان با ترديد شيريني رو از روي ميز برداشت و جلوي آقاي دكتر گرفت. آقاي دكتر لبخندي به لبش آورد؛ اما احسان اخمهاي در هم كشيده اش رو باز نميكرد. آقاي دكتر تكه اي از شيريني رو برداشت. نگاهش رو توي چشمهام نگه داشت و زير لب تشكري كرد و از اتاق خارج شد. احسان دستم رو بين پنجه هاش گرفت و همراه خودش بيرون از اتاق كشوند .من كه هنوز تو شوك رفتارش بودم به دنبالش كشيده شدم. چشمهاي درشت شده‌ام رو بهش خيره و متعجبانه نگاهش كردم. چي شده؟ چرا اينجوري ميكني؟ چشمهاش بيشتر از هميشه عسلي شده بود. رگه هاي قرمز داخلش خبر از عصبانيت ميداد و تارهاي ريخته شده روي پيشونيش جذابترش كرده بود. دستش رو سمت راست صورتم، به ديوار تكيه زد و كمي رو صورتم خم شد كه ناخودآگاه خودم رو كمي عقب كشيدم. نفسم به شماره افتاده بود و با اضطراب به اطرافم نگاه ميكردم. سعي داشت كه صداش رو بالاتر نبره. حتي براي لحظه اي هم از چشمهام دست نمي‌كشيد و با نگاهش چشمهام رو آزار ميداد. - اين دكتره... - خب ؟ - چرا اينجوري نگاهت ميكرد؟ متعجبانه ابروهام رو در هم كشيدم و به پيشوني چين خورده‌اش خيره شدم. - چه جوري؟ جوري كه هيچوقت نبايد به زن من خيره بشه. صورتم رو سمت ديگه اي كه دستش سد راهم نبود چرخوندم و خواستم كه از زير اين نگاه جدا بشم كه اين بار دست چپش رو سد راهم كرد. - اون رئيس اين بيمارستانه و دكتر اينجا. طبيعيه كه يه دكتر هرروز پرستار شيفت رو ببينه. - ببينه اما نه اينطوري! - احسان چي داري ميگي؟ مگه چطوري نگاه ميكرد؟ - من مَردم، همجنس خودم رو بهتر ميشناسم. اون... - احسان تو رو خدا بيخيال! فعلاً كه من شوهر دارم. دستم رو بالا آورد و به انگشتهام نگاه كرد. با عصبانيت غريد: - حـ*ـلقه ات كو؟ كلافه سرم رو تكون دادم. واسه ام بزرگ بود. مجبور شدم درش بيارم تا بعداً ببرم درستش كنم. - همين الان بده خودم ميبرم درستش ميكنم. - خونه است. انگشتش رو به نشونه ي تهديد جلوي چشمهام تكون داد. - مبينا اگه بفهمم اين جوجه دكتر دوروبرت ميپلكه ميدوني كه چه بلايي سرش ميارم؟! بيتفاوت به چشمهاش خيره شدم. - خوبه! به جز يه سري مسائل عشقي چيزاي ديگه هم برات مهمن. عصبي شده بود و سـ*ـينه اش از شدت ناراحتي بالاوپايين ميشد. - هيچ كار من بهت مربوط نميشه، اين رو تو گوشت فرو كن! اگه اون سري هم به يه سيلي راضي شدم فكر نكن خبريه. ديگه بهت اجازه نميدم تو كاراي من دخالت كني. پوزخندي كنار لبم نشست و بيتوجه به لحن دستوري و تهديدآميزش گفتم: پس كاراي من هم به تو مربوط نميشه. - ميشه! - احسان! - تو زنمي. اين بار بلندتر گفتم: - تو هم شوهرمي. انگار كه انتظار چنين چيزي رو ازم نداشت؛ چون سكوتي چند ثانيه اي بينمون حاكم شد. خودش رو ازم فاصله داد و همچنان به چشمهام خيره شد. - تو هم دوستش داري؟ اين بار ديگه تحمل نكردم و با سرعت از اونجا دور شدم. اشكي لجوجانه روي گونه ام نشست و بهم دهن كجي ميكرد. 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
مداحی آنلاین - صندلی جهنمی - استاد انصاریان.mp3
1.01M
♨️صندلی جهنمی 👈 خدا رو با صندلی مقامی عوض نکنید. 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
و چنین فرمود مهربان پروردگار یاد مرا پیش آدمیان فریاد کن تا نام تو را پیش فرشتگان خویش برآورم که چون در خلوت به مناجات من می نشینی و به عبادت من بر می خیزی به فرشتگان خود می گویم: بنگرید بنده ام چگونه از دیگران گسسته و به من پیوسته و رشته مهر و الفت به ذکر من بسته است شاهد باشید که او را آمرزیدم و او را برای خویش برگزیدم @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
آيا مى دانى "حديث قُدسى" يعنى چه؟ سخن هايى كه خدا با بندگان خود دارد دو نوع است: الف) آنچه در قرآن به پيامبر اسلام نازل شده است. ب) آنچه كه بر پيامبر وحى شده امّا جزء قرآن نمى باشد. به اين سخنانى كه جزء قرآن نيست، حديث قدسى مى گويند. امروز مى خواهم شما را با يكى از اين حديث هاى قدسى آشنا سازم: آگاه باشيد كه خانه هاى من در روى زمين مسجدها مى باشند. چگونه وقتى انسانها به آسمان نگاه مى كنند، ستارگان را مى بينند كه نورافشانى مى كنند، همين طور وقتى فرشتگانِ من به زمين نگاه مى كنند مساجد را مى بينند كه نورافشانى مى كنند. خوشا به حال بنده اى كه در خانه اش وضو بگيرد و مرا در خانه ام زيارت كند! دوست من! هر وقت براى ما مهمان بيايد، از او پذيرايى مى كنيم، چرا كه مهمان احترام دارد. وقتى كه ما به مسجد مى رويم، مهمان خدا هستيم و بر صاحب خانه لازم است كه از مهمان خود پذيرايى كند. شما فكر مى كنيد كه آيا خدا از مهمان خود پذيرايى نمى كند؟ تو كه به مسجد مى روى، زائر خدا هستى. تو مى روى تا مهربانى او را در آغوش بگيرى; تو مى روى تا در سايه رحمت او آرام بگيرى; تو با اميد به لطفِ صاحب خانه، قدم به اين خانه مى گذارى. خدا به زائر خانه خويش با مهربانى مى نگرد و رحمتش را بر او نازل مى كند.🌹🌹🌹🌹 <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🍃🌼 ❤️ امیرالمؤمنین عليه السلام: ✍️ اِتَّهِموا عُقولَكُم؛ فإنَّهُ مِنَ الثِّقَةِ بِها يَكونُ الخَطاءُ 🔴 عقل خود را زیر سوال ببرید؛ زیرا اعتماد کامل به عقل باعث اشتباه می‌شود. 📚 غررالحكم حدیث ۲۵۷۰ ♥️ همراه ماباشید @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥تصاویر فوق‌العاده زیبا و اختصاصی از اجتماع و هم خوانی سرود ای لشکر صاحب زمان در در ساعات پایانی اولین بهار قرن @hedye110
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دو نفر بودند و هر دو در پی حقیقت... اما برای یافتن حقیقت یکی شتاب را برگزید و دیگری شکیبایی را... اولی گفت : " آدمیزاد در شتاب آفریده شده ، پس باید در جستجوی حقیقت دوید آنگاه دوید و فریاد برآورد : " من شکارچی‌ام ، حقیقت شکار من است . " او راست می گفت : زیرا حقیقت غزال تیز پایی بود که از چشم‌ها می‌گریخت . اما هرگاه که او از شکار حقیقت باز می‌گشت، دست‌هایش به خون آغشته بود. شتاب او تیر بود. همیشه او پیش از آنکه چشم در چشم غزال حقیقت بدوزد او را کشته بود. خانه باورش مزین به سر غزالان مرده بود . اما حقیقت غزالی است که نفس می‌کشد . این چیزی بود که او نمی‌دانست! دیگری نیز در پی صید حقیقت بود . اما تیر و کمان شتاب را به کناری گذاشت و گفت : خداوند آدمیان را به شکیبایی فراخوانده است پس من دانه‌ای می‌کارم تا صبوری بیاموزم . و دانه کاشت ، سال‌ها آبش داد و نورش داد و عشق داد . زمان گذشت و هر دانه ، دانه‌ای آفرید . زمان گذشت و هزار دانه ، هزاران دانه آفرید . زمان گذشت و شکیبایی سبزه‌زار شد . و غزالان حقیقت خود به سبزه زار او آمدند . بی‌بند و بی‌تیر و بی‌کمان . و آن روز ، آن مرد ، مردی که عمری به شتاب و شکار زیسته بود ، معنی دانه و کاشتن و صبوری را فهمید. پس با دست خونی‌اش دانه‌ای در خاک کاشت...! @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟دعایی جلب خواستگاران زیاد برای جلب خواستگار زیاد و گشایش و تسهیل امر ، با حضور و توجه قلبی سوره های مبارکه ذیل را 👇 https://eitaa.com/joinchat/449576986C29c5e50e56 نماز برای بخت گشایی و ازدواج 🌻 👌 روش خواندن این نماز :⇩ https://eitaa.com/joinchat/449576986C29c5e50e56
شهیدی که جوان‌ها برای ازدواج بهش متوسل میشن🙈👇 💍💍💍💍💍💍💍💍💍💍💍💍💍💍💍💍 اگر مجردین یا جوون مجرد دارین بزنین رو حلقه ها یا لینک زیر 😍 eitaa.com/joinchat/2502164482C4aec33066a
‌‌‌ 🌷 💢آیت الله مجتهدی👇 👈«به  حضرت مادر امام زمان متوسل شوید. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 روی این گلها بزنید ببینید کجا دعوت شدین سر زدنش ضرر نداره eitaa.com/joinchat/285343744Cd2c9dd19f6
┄┅─✵💝✵─┅┄ چه زیباست که هر صبح همراه با خورشید به خدا سلام کنیم💚 نام خدا را نجوا کنیم و آرام بگوییم الهی به امید تو💚 ☘💐🌻❤️🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @delneveshte_hadis110
هر کجا سلطان هست، دورش سپاه و لشگر است پس چرا سلطان خوبان بی سپاه و لشگر است با خبر باشید ای چشم انتظاران ظهور بهترین سلطان عالم از همه تنهاتر است @delneveshte_hadis110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @delneveshte_hadis110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @delneveshte_hadis110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ أَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @delneveshte_hadis110
                👩‍⚖   🌷 ﷽ با درد بدي توي كمرم ايستادم و دستم رو به كمرم گرفتم. به ديوار تكيه زدم و از درد چشمهام رو روي هم گذاشتم. لعنتي زير لب گفتم و منتظر شدم تا اين درد مزاحم زودتر راهش رو پيدا كنه و بره. احسان به سمتم اومد و زير بـغـ*ـلم رو گرفت. - چي شدي؟ از درد ناي صحبت كردن نداشتم. لبم رو به دندون گرفته بودم تا صداي جيغم بلند نشه و دردم توي گلوم خفه بشه. به كمك احسان تا ايستگاه پرستاري رفتيم. فاطمه با ديدن من سريع به سمتم اومد و من رو روي تخت خوابوند. هنوز هم از درد چشمهام روي هم فشرده ميشد و لبم بيشتر به دندون گرفته ميشد. احسان نگران كنارم ايستاده بود و فاطمه سعي داشت كه مسكني بهم تزريق كنه. درد كمرم كمتر شده بود و جاش رو به داخل شكمم داده بود. توانايي پيدا كردم و لب زدم: - كيفم... كيفم... احسان هول شده پرسيد: - كجاست؟ فاطمه: توي اتاق پرستاراست، من ميارم! به چهره ي نگران احسان نگاه كردم. ايكاش ميتونستم براي هميشه آدمي توي زندگيم داشته باشم كه نگرانم باشه، پشتيبانم باشه، حامي خوبي برام باشه. - خوبي؟ چشمهام رو يه بار بازوبسته كردم و لبخند محوي روي لبهام نشوندم. - آره. - داروهات رو نميخوري؟ - اگه براي آروم كردن دردم نبود هيچوقت نميخوردم. - اگه ميخواي خودكشي كني راههاي سريعتري هم هست. اگه بخواي قول ميدم نشونت بدم. قب ًلا امتحان كردي؟ لبخند تلخي زد و روي صندلي كنار تخت نشست. پاش رو روي پاي ديگرش انداخت و به روبه روش خيره شد. - براي بار اول امتحانش كردم؛ اما فهميدم كه خيلي چاره ساز نيست. از اون موقع به بعد بود كه همه ي راه ها رو امتحان كردم تا به چيزي كه ميخوام برسم. - رسيدي؟! - ميرسم. غمي كنج دلم لونه كرد و بغض مزاحم و تلخ توي گلوم آزارم داد. سرم رو سمت ديگه اي چرخوندم تا اشك پايين اومده از كنار چشمم رو نبينه. فاطمه وارد اتاق شد و قرص رو به همراه ليوان آب به دستم داد. احسان از روي صندلي بلند شد و گفت كه ميره تا به اميد سر بزنه. فاطمه كنار تخت نشست و به چهره ام نگاه كرد. با تلاش خودم رو بالا كشيدم و به ديوار پشت سرم تكيه زدم. - چرا اينجوري نگاهم ميكني؟ كمرت درد گرفت؟ - آره - نكنه موقعشه؟ - نه بابا سه هفته اي هست كه از موقعش گذشته. - خب شايد واسه همينه! - اوهوم. - شايد هم... با يادآوري آزمايشم از روي تخت پايين اومدم كه صداي فاطمه توي گوشم پيچيد. - كجا با اين حالت؟ - خوبم خوبم. به سرعت خودم رو به آزمايشگاه بيمارستان رسوندم. قلبم بيتاب و بيقرار به ديواره ي سـ*ـينه ام ميكوبيد و پاهام ياري نميكرد. با ديدن مسئول آزمايشگاه، خانم سعيدي، لبخندي روي لبم نشست. - سلام خسته نباشيد. - سلام رفيعي عزيز! خوبي؟ - ممنون. شما خوبي؟ - شكر. - ببخشيد جواب اين آزمايش من نيومد؟ - ديروز آماده بود، ميخواستم بيام بهت بدم كه شنيدم يكي از اقوامتون توي بيمارستانه. بچه ها گفتن سرش شلوغه، من هم گفتم خب شايد خودت بياي دنبالش! حالا حالش چطوره؟ حرفهاي خانم سعيدي خيلي واضح نبود و علاقه اي به شنيدنشون نداشتم. فكر و ذهنم پيش اون آزمايش لعنتي بود كه حكم مرگ و زندگيم رو صادر ميكرد. گيج و گنگ جواب سرسري بهش دادم و فقط ازش خواستم كه جواب آزمايشم رو بده. برگه ي آزمايش رو از بين برگه ها بيرون آورد و پاكت رو باز كرد. قلبم تا گلوم بالا اومده بود و براي لحظه اي دست از تپيدن برداشت. پاهاي سست شده ام رو نگاه كردم و دستور دادم كه براي ثانيه اي هم كه شده بايستن. لبش به لبخند باز شد و به چشمهاي مضطربم چشم دوخت. - نگفته بودي ازدواج كردي دختر! - جواب چيه؟ - مباركه! - چي؟ - چهار هفته است كه بارداري عزيزدلم. مبارك باشه! فقط شيريني ما يادت نره. دستهاي لرزونم رو جلو بردم تا پاكت رو بگيرم. بايد خودم چك ميكردم. باورم نميشه! يعني... يعني من الان... پاكت رو بين انگشتهام گرفتم و با دقت به نوشته هاي لاتين روش خيره شدم. چشمهاي تارشده ام بهم ثابت كرد كه جواب آزمايشم مثبته. چشمهاي گريونم رو روي هم گذاشتم و اشك چكيده شده ي حاصل از اون رو پاك كردم. لبخند روي لبم پاك نميشد و برگه ي چسبيده روي قلبم همه ي غم و غصه هام رو با خودش برد و پاهاي سست شده ام مجبورم كرد روي صندلي بشينم. بيتوجه به حرفهاي خانم سعيدي سرم به ديوار تكيه زدم و دستم ناخودآگاه روي شكمم نشست. با انگشتانم روي شكمم خط كشيدم. حسش ميكردم. موجود زنده اي رو كه درونم شكل گرفته بود حس ميكردم. روزها بود كه حس ميكردم. هفته ها بود كه حس ميكردم و براي اطمينان از اينكه خيالاتي نشده باشم، چند روز پيش آزمايش دادم.🌻🌻🌻🌻🌻 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
و چنین فرمود مهربان پروردگار ای فرزند آدم آیا دلت نمی خواهد به دیدارم بیایی؟ آیا دلت برای گفت و گوی من تنگ نشده است؟ آیا نمی خواهی جامه نو بپوشی و خود را خوشبو کنی و هدیه ای برداری و شاخه گلی در دست بگیری و به خانه معشوق رهسپار شوی؟ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
آمدم ای شاه پناهم بده....mp3
4.31M
📹 «آمدم ای شاه پناهم بده» 🎤با صدای مرحوم محمدعلی کریمخانی 🌹 روحشان قرین رحمت الهی باد... شاه ایران @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>