4_5859660505118938123.pdf
1.08M
اعتبارسنجی حدیث عنوان بصری
سید جمال حسینی
علی عادل زاده
چکیده
حدیث عنوان بصری در سدههای اخیر شهرت یافته و در عرفان و اخلاق مورد توجّه قرار گرفته است. این حدیث نخستین بار در قرن ششم هجری قمری در مشکاة الأنوار علی بن حسن طبرسی و سپس در آثار شهید اول و شهید ثانی به صورت مرسل روایت شده است. عنوان بصری به کلّی، ناشناس است و حتّی نامگذاری به «عنوان» در تاریخ عرب و اسلام، نادر است. در متن روایت عنوان بصری، عناصرِ تاریخی اندکی دیده میشود؛ با این وجود، همین اطلاعات اندک نیز با دانستههای تاریخی مانند طبقه، محل زندگی و جایگاه امام صادق ع سازگار نیست. برخی فقراتِ حدیث، در منابع متقدّمتر به افراد دیگری نسبت داده شده است. وجود اصطلاحات متأخّر، استناد به روایتی نبوی که در بوم حدیثی مدینه شناختهشده نبوده است، وجود الفاظ، اصطلاحات، مضامین و قالبهای صوفیانه از دیگر مشکلاتی است که اصالتِ حدیث را تضعیف میکند. با نظر به مجموع شواهد سندی و متنی، اعتبار حدیث و صدور آن از امام صادق ع قابل دفاع نیست و به احتمال زیاد ریشه در فضایی صوفیانه دارد.
@Gholow
⚠️نصف کلمه = خروج از ولایت
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ بَشَّارٍ ره قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْفَرَجِ الْمُظَفَّرُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْقَزْوِينِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْعَبَّاسُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قَاسِمِ بْنِ حَمْزَةَ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ سَهْلٍ الْقُمِّيُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي هَاشِمٍ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنِ الْغُلَاةِ وَ الْمُفَوِّضَةِ فَقَالَ الْغُلَاةُ كُفَّارٌ وَ الْمُفَوِّضَةُ مُشْرِكُونَ مَنْ جَالَسَهُمْ أَوْ خَالَطَهُمْ أَوْ آكَلَهُمْ أَوْ شَارَبَهُمْ أَوْ وَاصَلَهُمْ أَوْ زَوَّجَهُمْ أَوْ تَزَوَّجَ مِنْهُمْ أَوْ آمَنُهُمْ أَوِ ائْتَمَنَهُمْ عَلَى أَمَانَةٍ أَوْ صَدَّقَ حَدِيثَهُمْ أَوْ أَعَانَهُمْ بِشَطْرِ كَلِمَةٍ خَرَجَ مِنْ وَلَايَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ وَلَايَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ.
ابوهاشم جعفری گوید: از امام رضا علیه السلام درباره غلات و مفوضه پرسیدم. فرمود: غلات کافرند و مفوضه مشرکند. هر کس با آنان هم نشین شود یا با آنان در آمیزد یا هم غذا شود یا همراهشان چیزی بنوشد یا با آنان پیوند داشته باشد یا به آنان زن دهد یا از آنان زن بگیرد یا به آنان امان دهد یا بر امانتی امینشان بشمرد یا سخنشان را تصدیق کند یا با نصف کلمه آنان را یاری کند؛ از ولایت خدای عز و جل و ولایت رسول خدا صلی الله علیه و آله و ولایت ما اهل بیت علیهم السلام خارج است.
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام ؛ نشر جهان ؛ ج2 ؛ ص203
⚠️بی جهت از جماعت غلات دفاع نکنید که خود نیز از ولایت خارج می شوید.
⚠️غُلات چه کسانی هستند؟
... فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ يُقَالُ لَهُ سَعْدٌ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا الْغَالِي قَالَ قَوْمٌ يَقُولُونَ فِينَا مَا لَا نَقُولُهُ فِي أَنْفُسِنَا فَلَيْسَ أُولَئِكَ مِنَّا وَ لَسْنَا مِنْهُمْ ...
مردی از انصار به نام سعد از امام باقر علیه السلام پرسید: فدایت شوم؛ غالی کیست؟ فرمود: گروهی که درباره ما چیزهایی می گویند که خودمان نمی گوییم؛ پس نه آن ها از ما هستند و نه ما از آن هاییم.
📚الكافي ؛ دار الکتب الإسلامية ؛ ج2 ؛ ص75
⚠️ توبه کنید‼️
مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ، قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ مُرَازِمٍ، قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) قال قُلْ لِلْغَالِيَةِ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ فَإِنَّكُمْ فُسَّاقٌ كُفَّارٌ مُشْرِكُونَ.
امام صادق علیه السلام به مرازم فرمود: به این جماعت غالی بگو: به سوی خدا توبه کنید زیرا شما فاسق و کافر و مشرکید.
📚رجال الكشي؛ ص297
@dehban_ir
••| أكثرية ثواب زيارة الحسين (عليه السلام) على جملة من الواجبات |••
قال الشيخ الأعظم الأنصاري -قدس سره-:
"لا شكّ في أن زيارة الحسين (عليه السلام) في الأوقات المعهودة، من النواحي البعيدة، المشتملة على مشاقّ كثيرة، لا يبلغها في الفضل والثواب كثير من العبادات الواجبة، فضلاً عن الواجبات التوصّلية، التي نفعها غالباً".
وقال في موضع آخر:
"نعم، لا مضايقة في التزام زيادة ثواب الزيارة عن أكثر الواجبات ،ولكنه ليس من باب زيادة ثواب المستحب عن ثواب الواجب، لأن الزيارة من مظاهر الولاية، التي وجوبها فوق وجوب جميع الواجبات، حتى الصلاة؛ لأن الولاية ليست عبارة عن مجرد عقد بالمحبة، بل هي والإيمان مشروطان بعمل الجوارح أيضاً، ولذا ورد في الروايات أنَّ من ترك زيارة الحسين (عليه السلام) فهو ناقص الإيمان".
—————————
📚انظر: الفوائد الأصولية، ص٢٨٨ و ص٢٩٠ .
رَبّ خواندن اهل بیت علیهم السلام، باعث بیزاری اهل بیت علیهم السلام
☀️امام رضا علیه السلام فرمود:
«اللَّهُمَّ مَنْ زَعَمَ أَنَّنَا أَرْبَابٌ فَنَحْنُ إِلَيْكَ مِنْهُ بِرَاءٌ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ إِلَيْنَا الْخَلْقَ وَ عَلَيْنَا الرِّزْقَ فَنَحْنُ إِلَيْكَ مِنْهُ بِرَاءٌ كَبَرَاءَةِ عِيسَى- عَلَيْهِ السَّلَامُ- مِنَ النَّصَارَى.»
خداوندا هر کس مدّعی شود که ما «ربّ» هستیم؛ از او به سوی تو برائت می جوییم و هر که مدّعی شود که «خلق» به ما سپرده شده و «رزق» بر عهده ما است؛ ما از او به سوی تو بیزاری می جوییم چنان که عیسی علیه السلام از نصاری بیزاری جست.
📚اعتقادات الامامیة، شیخ صدوق، چاپ کنگره شیخ مفید، ص 100
@dehban_ir
☀️ایمان آگاهانه چطور پدید می آید.
🔸امام خامنهای:
به اعتقاد بنده با ممارستی که در مسائل تعلیم و تعلّم اسلامی داشتم مهمترین بخش از یک #ایمان_آگاهانه متوقف است بر دو چیز:
👈یکی ممارست و ارتباط دائم با متون اصلی اسلام؛ یعنی در درجه اول #قرآن و بعد #حدیث، که از زمره حدیث است #نهج_البلاغه و #صحیفه_سجادیه و بقیه احادیث.
👈و دوم هدایت و کمک و راهنمایی یک رهبر، استاد، مرشد، رفیق راه که مانع از گم شدن در پیچ و خم معارف قرآنی و حدیثی باشد.
📔کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش اول: یقین؛ ص ۳۰
📱به #ندای_تهذیب بپیوندید:
@nedaye_tahzib
هدایت شده از نکته های منتخب
به گمانم در یک کلمه، آنچه که حرف نهایی هست، همان جملهای است که خود حضرت علیه السلام در نهایت کار فرمودند. اول نهجالبلاغه در خطبهی شریف فرمودند:
«أَوّلُ الدّینِ مَعرِفَتُهُ وَ کَمَالُ مَعرِفَتِهِ التّصدِیقُ بِهِ وَ کَمَالُ التّصدِیقِ بِهِ تَوحِیدُهُ وَ کَمَالُ تَوحِیدِهِ الإِخلَاصُ لَهُ وَ کَمَالُ الإِخلَاصِ لَهُ نفَی ُ الصّفَاتِ عَنهُ لِشَهَادَهِ کُلّ صِفَهٍ أَنّهَا غَیرُ المَوصُوفِ وَ شَهَادَهِ کُلّ مَوصُوفٍ أَنّهُ غَیرُ الصّفَهِ»[۳].
«أَوّلُ الدّینِ مَعرِفَتُهُ وَ کَمَالُ مَعرِفَتِهِ التّصدِیقُ بِهِ»؛ این کمال به چه معنا است؟ یعنی معرفت مراتب دارد. «اول الدین معرفته»؛ معرفت شروع به کامل شدن میکند. میرود و میرود تا اوج بگیرد. «کمال معرفته التصدیق به»؛ دوباره وقتی تصدیق آمد، خود تصدیق تشکیکی و ذومراتب است.
«وَ کَمَالُ التّصدِیقِ بِهِ تَوحِیدُهُ»؛ توحید درجهی بالایی است «وَ کَمَالُ تَوحِیدِهِ الإِخلَاصُ لَهُ»؛ وقتی توحید کامل میشود، تازه مرتبهی اول اخلاص شروع میشود. بعد در اخلاصی که این مراتب را دارد، میفرمایند: «وَ کَمَالُ الإِخلَاصِ لَهُ»؛ این مطلبِ خیلی مهمی است. اخلاص کامل میشود و به بالاترین درجه میرسد و میشود «نفَیُ الصّفَاتِ عَنهُ»؛ اگر منظور از این نفی صفات، صرفاً نفی صفات نقصی باشد یا صفات زائده باشد که این ترتیبات را نمیخواهد. از این «کمال الاخلاص له نفی الصفات» معلوم میشود که حضرت علیه السلام، در مورد اوجِ اوج کلاس و معارف خودشان میگویند در دستگاه ما «نفی الصفات» است. بعد از آن هم چیزی نمیگویند.
همیشه استنتاج بنده این بود. لذا «نفی الصفات» ظاهری دارد که میتوان آن را شش-هفت جور معنا کنیم. ولی این عبارت حضرت علیه السلام میگوید که در کلاس ما اهل البیت علیهمالسلام، این «نفی الصفات» رأس هرم دستگاه معرفتی است. یک چیز مهمی در دلش دارد. هر کسی آنجا فهمیده است، فبها. اما اگر نفهمیده است، معانی دیگر هم خوب است، او را اقناع میکند.
Tohid10
🔴زنان عاقلهی قوم به داد حقوق سنگین خواهر برادری برسید که کمرنگ شده است
🔹متاسفانه ضعف ارتباطی ما در ساخت روابط و مدیریت هیجانات باعث کمرنگ شدن روابط خانوادگی برادران و خواهران بالاخص بعد از تشکیل زندگی مشترک میشود در حالی که تضعیف روابط میتواند منجر به مشکلات جدی برای حفظ فرهنگ دینی در جامعه اسلامی باشد؛ حال چند حدیث که عمق اهمیت این روابط را نشان میدهد را باهم بررسی کنیم.
🔹برادر پشت و پناه و تکیهگاه و قدرت و دلگرمی خواهر و برادران است
امام سجاد علیه السلام میفرمایند :
وامَّا حَقُّ أَخِیکَ فَتَعْلَم أَنَّهُ یَدُکَ الَّتِی تَبْسُطُهَا؛ ظَهْرُکَ الَّذِی تَلْتَجِئُ إِلَیْهِ؛ عِزُّکَ الَّذِی تَعْتَمِدُ عَلَیْهِ؛ قُوَّتُکَ الَّتِی تَصُولُ بِهَا؛لَا تَتَّخِذْهُ سِلَاحاً عَلَى مَعْصِیَهِ اللَّهِ؛ وَ لَا عُدَّهً لِلظُّلْمِ؛ (تحف العقول، ص ۲۶۳ و ۲۶۴):
و اما حق برادرت بر تو ؛ پس بدان دست بلندی است که میتواند از تو حمایت کند کمر تو است که میتواند بار را کمک تو کند؛ عزّتی است که میشود به او اطمینان کرد؛ قدرتی است که به دست او حاصل میشود.؛نکند با برادر ستم کنید و یا جمع شوید و ظلمی بکنید یا در حدیث دیگری امیرالمومنین میفرمایند. «یَا بَنِیَّ بِالتَّوَاصُلِ»: رفت و آمد داشته باشید، «وَ التَّبَاذُلِ»: به هم بخشش کنید، «وَ إِیَّاکُمْ … وَ التَّدَابُرَ»: به هم پشت نکنید، «وَ التَّقَاطُعَ»: از هم جدا نشوید، قطع نشوید، برادر بازو است، عزّت است، مبادا به هم پشت کنید، با هم بد باشید.
اگر میخواهی کمک کنی، اوّل به برادر و خواهرت، «لَا صَدَقَهَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاج» (من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۶۸)
🔹قران میآموزد برادرها و خواهرها گناهان هم را ببخشند
شاید زیباترین صفات انسانی بخشش است و اولیای خدا همیشه در این امر خیر پیشقدم بودهاند به عنوان مثال زمانیکه برادران یوسف آن ستمهارا بر یوسف و پدرشان متحمل کردند اما در اخر یوسف انها را فورا بخشید و حتی اجازه نداد خجالت بکشند و پدر برای آنها استغفار کرد. قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ ۖ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ یوسف /۵۳)
🔹به ما اجازه ندادهاند بیشتر از سه روز قهر کنیم پس چطور سه سال سه سال خانه خواهر نمیرویم؟
«لَا یَحِلُّ لِمُسْلِمٍ أَنْ یَهْجُرَ أَخَاهُ ثَلَاثَهَ أَیَّامٍ» (وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص۲۶۴)، ناپختگیهای ما در ارتباطات؛ تندزبانی و زودرنجی باعث به وجود آمدن کدورت میشود که گاها بستری برای قهرهای طولانی می شود اما ما بیش از سه روز اجازه نداریم قهر را طول دهیم؛ اصلا خداوند دوست ندارد در دل مومنین کینهها نسبت به هم شکل بگیرد؛ رَبَّنَا … لا تَجْعَلْ فی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا» (حشر/ ۱۰) گاها میبینی عروس سه سال است با مادر شوهر صحبت نمیکند.
🔹مگر ما خود گناه نداریم که گناه دیگری را عفو نمیکنیم؟
وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا ۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ(۲۲/نور)
مگر دوست نداری خدا تو را ببخشد، خب تو هم برادرت را ببخش. حالا این خواهر، برادر، عمو، عمّه، دایی، پسر خاله، پسر دایی، یک کلمهای گفت که نباید بگوید، دیگر حالا این را به عنوان یک سند جرم ابدی قرار نده. قلب سالم و بدون کینه و بخشنده هست که الطاف الهی را دریافت میکند.
🔹چرا پیشقدم نمیشویم تمام قهرهای فامیلی را تمام کنیم؟
«فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ» (حجرات، 10)، قرآن دستور داده که اگر بین دو تا برادر اختلاف است، شما بیایید آشتیکنان راه بیندازید، واسطهگر باشید، اگر دو نفر که با هم قهرند، شما اقدام کردی، اینها را آشتی دادی، از همهی نمازهای مستحبی و روزههای مستحبی ثوابش بیشتر است، روایت است، نگذاریم در فامیلمان افرادی با هم کدورت داشته باشند و ما بیخیال، بیتفاوت باشیم.
🔹برادر و خواهر بزرگ تنها کسانی هستند که حق والدینی هم دارند
در آیه۶۱ سوره نور، خداوند وارد شدن خواهر به خانه برادر و خوردن غذای موجود در منزل او بدون کسب اجازه را جایز شمرده است: «.. ولا عَلی اَنفُسِکُم اَن تَأکُلوا مِن. بُیوتِ اِخونِکُم...». این نشانه آن است که برادر حکم پدر را دارد، پس گویا فرد به خانه پدر وارد شده است. یکی از مسئولیتهای سنگین برادران و خواهران به هم را پیامبر اکرم متذکر میشوند «حق برادر بزرگتر بر برادران و خواهران کوچکتر، مانند حق پدر بر فرزند است؛ چنانکه حق خواهر بزرگتر بر خواهران و برادران کوچکتر، مانند حق مادر بر فرزند است».
◀️بانوان بزرگوار ما شما را خطاب این یادداشت میدانیم چرا که یک زن مسئول تنطیم روابط خانواده با فامیل است و قدرت، مهارت و عطوفت لازم را برای مدیریت عواطف انسانی در فامیل را دارد .
📜بی اصل دانستن حدیث ِ اصیل
🔹️سید حیدر آملی یکی از عارفان قرن هشتم از امام صادق حدیث پیش رو را نقل کرده است:
🏷لقد تجلّی الله لعباده في كتابه ولكن لايبصرون.
📚تفسيرالمحيط الأعظم: 1، 207.
🔺️یکی از نویسندگان معاصر این حدیث را بی اساس و ساختگی دانسته و معتقد است حدیث یادشده در کتاب های روایی پیش از آملی ذکر نشده است.
📚منهج نقدالحدیث، ملکیان: 2، 140.
🔺️در حالیکه ممکن است گفته شود: این حدیث، نتیجه نقل به معنای آملی از کتاب کافی می باشد چراکه حدیث ذکر شده، با تغییر در برخی از الفاظ و نه تغییر در معنا، در کتاب کافی آمده است:
🏷فتجلّى لهم سبحانه في كتابه من غير أن يكونوا رأوه.
📚كافي: 8، 387.
🏠 @chsiqs
#کتابشناسی
کتاب نهج الفصاحه
نویسنده کتاب آقای ابوالقاسم پاینده که در سال ۱۳۶۳ از دنیا رفته است، کتاب نهج الفصاحه برای اوائل انقلاب است؛
پس اولا کتاب خیلی متاخر است.
ثانیا همه ی روایات آن برای اهل سنت است، از کتابهای آنها نقل شده است! لذا اعتماد به کتاب خیلی سخت می شود؛ مثلا حدیث ثقلین با عبارت «کتاب الله و عترتی» که مشهور است، در اهل سنت دو گونه ثبت شده است:
1. کتاب الله و عترتی
2. کتاب الله و سنتی
نهج الفصاحه، در دو نقلی که از حدیث ثقلین دارد، «کتاب الله و سنتی» را آورده است؛ ۲ بار عبارت مخصوص "سنتی" بجای عترتی!!
بهتر بود نویسنده حداقل یک مرتبه «کتاب الله و عترتی» را نقل می کرد.
چون در اهل سنت عترتی هم نقل شده است..!!!
ثالثا احادیث اخلاقی و... این کتاب بر مبانی عرفانی بنی امیه و احادیث جعلی، پایه گذاری شده است!
👈تقریبا می توان گفت این کتاب تلخیص کتاب جامع الصغیر سیوطی سنی است.
نکته حائز اهمیت اینست که کانالهای تخصصی حدیث و حدیث شناسی گاهی از این کتاب حدیث منتشر می کنند....!
@dehban_ir
🔸 پيرامون ( اطلبوا العلم ولو بالصين )
روايت مشهور ( اطْلُبوا الْعِلْمَ وَ لَو بِالصِّین ) در هيچ يك از منابع روايي دسته اول از شيعه و سني وجود ندارد. بلكه اولين بار در كتاب مصباح الشريعة بدون ذكر سند و بصورت مرفوعه به امام علي (ع) نسبت داده شده و در ادامه آن آمده است : وَ هُوَ عِلْمُ مَعْرِفَهِ النَّفْسِ وَ فِیهِ مَعْرِفَهُ الرَّب.
نكته جالب توجه اينكه همين روايت بعدها و در قرن يازدهم هجري توسط شيخ حر عاملي در وسائل الشيعة با ذيلي ديگر بدون ذكر سند و به شكل مرفوعه از روضة الواعظين ابن الفتال به پيامبر(ص) نسبت داده شده و چنين باز نقل گرديده است :
محمد بن علي بن الفتال في روضة الواعظين قال: قال النبي (ص) اطلبوا العلم و لو بالصين فان طلب العلم فريضة علي كل مسلم.
همچنين مرحوم مجلسي در بحار در يكي از نقل هاي خود صرفا به ذكر صدر اين روايت بسنده كرده و آن را بدون هيچ دنباله ايي بدون ذكر سند چنين آورده است:
قال (ص) اطلبوا العلم ولو بالصين.
🔻 با اين همه اما كنكاش از مصادر روايت فوق ما را با اين واقعيت مواجه مي سازد كه:
١- اولا اين روايت منحصرا در سه منبع فوق آمده و مطلقا در منابع متقدم وجود ندارد. ضمن اينكه نقل اين روايت در منابع متاخر و معاصر دقيقا متاثر و برگرفته از يكي از سه مصدر فوق است.
٢- براي اين روايت هيچ سلسله سندي وجود نداشته و به اصطلاح مرفوعه و فاقد سند است.
٣- توجه به عناوين ابواب ذكر شده در مصادر فوق الذكر حاكي از آن است كه عبارت ( اطلبوا العلم ولو بالصين ) حسب موضوع مورد بحث با روايت و يا عبارت ديگري تلفيق گشته و متناسب با ظرف آن به پيامبر(ص) يا علي(ع) نسبت داده شده است.
مثلا در كتاب مصباح الشريعة كه از كتب عرفاني يا به نقلي ديگر از كتب صوفيه است با عبارت (وَ هُوَ عِلْمُ مَعْرِفَهِ النَّفْسِ وَ فِیهِ مَعْرِفَهُ الرب) تكميل و به امام علي(ع) نسبت داده شده است اما در كتاب القضاء از وسائل الشيعه كه مورد بحث صرفا مسائل فقهي بوده است با عبارت ( فان طلب العلم فريضة علي كل مسلم ) تكميل شده و به پيامبر (ص) منتسب شده است.
📌 لازم به ذكر است كه در مورد استناد کتاب (مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة) به امام صادق (ع) اختلاف نظر جدي در بین عالمان و صاحب نظران وجود دارد. بطوري كه برخي مانند سيد بن طاووس آن را از امام صادق (ع) دانسته و برخي ديگر در اين انتساب تشكيك كرده اند و برخي از بزرگان مانند مرحوم آيت الله بروجردي نيز صراحتا انتساب اين كتاب را به امام صادق(ع) نفي نموده و آن را نوشته شيخ ابوالقاسم قشيري از صوفيه مي دانند.
بر اساس تحقيقات و پژوهشهايي كه توسط بعضي از محققين انجام گرفته معلوم مي شود كه انتساب مصباح الشريعة به امام صادق(ع) چندان محرز نيست.
علاوه بر اينكه كتاب مزبور هم از نظر سند با اشکالات جدی مواجه است که استناد آن را به امام (ع) مشکل کرده و هم با تحلیل متن آن این نتیجه به دست آمده که هرچند برخی از روایات منقول از ائمه معصومین (ع) در این کتاب وجود دارد، اما هرگز نمی توان آن را املاء شده و یا نوشته شده توسط امام صادق (ع) دانست.
در نتيجه اگر شواهد ديگري خارج از کتاب وجود نداشته باشد که بتوان به وسیله آنها حدیث بودن عبارتي از آن را ثابت كرد، نمی توان آن سخن را به امام صادق (ع) نسبت داد.
⭕️ و نكته آخر اينكه بنا بر نقل مرجع بزرگوار جناب آقاي شبيري زنجاني در مجموعه ( جرعه اي از دريا ) مرحوم آيت الله بروجردي، كتاب مصباح الشريعة را تألیفِ شیخ ابوالقاسم قُشیری رئیس متصوفه دانسته كه ربطی به امام صادق (ع) ندارد.
آقای شبيري زنجانی در جرعهای از دریا بمناسبتي تصريح مي كند
كه اوائل كه مرحوم آقاي بروجردي به قم تشريف آورده بودند براي بازديد از علما به منازلشان تشريف مي بردند
من جمله يك بار به منزل آقاي خميني تشريف آورد
من در آن جلسه بودم
آقاي فقيه كه به حاج داداش معروف بود هم در آن جلسه بود. به تناسب عبارت( العبودیة جوهرة كنهها الربوبیة) مطرح شد.
آقای بروجردی فرمودند اين عبارت کجاست؟
آقاي خميني نخواست خودش را مطرح كند لذا آرام به حاج داداش گفت: در مصباح الشریعة است.
آقاي حاج داداش به آقاي بروجردي عرض كرد: آقا در مصباح الشریعة است.
آقای بروجردی فرمودند: مصباح الشریعة كه از شیخ ابوالقاسم قشیری رئیس متصوفه است.
📚 رجوع كنيد به :
١- مصباح الشريعة ص ١٣.
٢- وسائل الشيعة اسلامية ج ١٨ ص ١٤ باب ٤ از ابواب صفات القاضي، روايت ٢٠.
و وسائل الشيعة آل البيت ج ٢٧ ص ٢٧ باب ٤ شماره ٣٣١١٩.
٣- بحارالانوار ج ١ ص ١٧٧.
٤- جرعه اي از دريا ج ١ ص ٤٩٨.
نقل مطالب تنها با ذكر ماخذ آن بلا مانع است.
http://eitaa.com/nokaterjalie
تحقیق فقه الحدیث،بروزرسانی عید غدیر.docx
62.4K
اطلب العلم و لو بالصین
الحکمه ضاله المومن