📝آقای لاوروف خطای شما بوی خیانت میدهد.
#حسین_شریعتمداری
#بخش_دوم
۵- ممکن است ادعا شود که در بیانیه پایانی بر توقف بمباران نوار غزه، قتل عام مردم، لغو محاصره غذایی و دارویی و سوخت تاکید شده است! که باید گفت؛ اولاً اگر این تاکیدات نبود، هویت واقعی شرکتکنندگان در نشست یاد شده بیش از پیش از پرده برون میافتاد! ثانیاً؛ یک بار دیگر متن بیانیه را مرور کنید. در بخشی از ماده ۱۰ بیانیه آمده است:
« ... پایان دادن به اشغال سرزمین فلسطین اشغالی توسط اسرائیل در سال 1967، از جمله قدس شرقی، جولان سوریه و بقیه سرزمینهای اشغالی لبنان ... »! در این بند از بیانیه پایانی، موجودیت رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخته شده و تنها خواستار بازگشت سرزمینهای اشغالشده در جنگ شش روزه شدهاند! در بخش دیگری از بیانیه سخن از «استقلال کشور مستقل فلسطین در امتداد خطوط 4 ژوئن 1967، با پایتختی بیتالمقدس شرقی...»! به میان آمده است که مفهوم روشن و خالی از ابهام آن از یکسو تن دادن به طرح خیانتبار دو دولتی است (بخشی در حاکمیت مشروط فلسطینیها و بخش دیگر که شامل سرزمینهای اشغالی در سال ۱۹۴۸ است تحت حاکمیت صهیونیستها)! و ...
۶- رژیم صهیونیستی بارها اعلام کرده است که جمهوری اسلامی ایران را اصلیترین و قدرتمندترین دشمن خود میداند و در این خصوص اشتباه نمیکند چرا که گزاره محو اسرائیل از جغرافیای جهان، دیدگاه منطقی و قانونی حضرت امام است که از نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امام راحل ما(ره) و رهبر معظم انقلاب با جدیت دنبال شده و امروز به دیدگاه و نگاه تمامی نیروهای مقاومت تبدیل شده است. اکنون با توجه به نکات یاد شده، میتوان تشکیل بیهنگام مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه و گنجاندن ادعای واهی و بیاساس حاکمیت امارات بر سه جزیره ایرانی تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی در بیانیه پایانی این اجلاس را بخش دیگری از همراهی با رژیم صهیونیستی در ابراز دشمنی با ایران اسلامی دانست.
۷- یکی از اهداف این نشست را میتوان و باید سرپوش نهادن بر «خط زمینی ارسال کالا و مهمات» به اسرائیل دانست که گزارشهای درخور توجهی از راهاندازی آن توسط عربستان، امارات و اردن خبر میدهد. متن بیانیه پایانی این نشست که برای اختصار به بخشهایی از بند ۱۰ آن اشاره کردیم گواه دیگری بر همراهی کشورهای یاد شده با رژیم صهیونیست است.
۸- از کشورهای عربی حاضر در نشست یاد شده غیر از دشمنی با ایران اسلامی و همراهی با رژیم صهیونیستی انتظاری نمیرود ولی دولت روسیه باید پاسخگوی اقدام پلشت و غیرقانونی خود علیه جمهوری اسلامی ایران باشد.
آقای لاوروف از اسناد فراوانی که بر حاکمیت قطعی و بلا منازع ایران بر جزایر سهگانه حکایت میکند، با خبر است. و از این روی اقدام دولت روسیه اگر هم خطا باشد، بوی خیانت میدهد و کمترین انتظار از دستگاه دیپلماسی کشورمان آن است که از دولت روسیه بخواهد رسماً و علناً از اقدامی که علیه تمامیت ارضی ایران اسلامی انجام داده است پوزش بخواهد و با توجه به اسناد غیرقابل انکار موجود، بر حاکمیت ایران بر سه جزیره یاد شده تاکید کند.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
متهمان عدم مشارکت
#علی_مهدیان
🔺مدتی است، برخی از انقلابیون، بخشهای مختلف نظام را متهم میکنند به سهل گیری و مماشات با مدیران کم کار و پر ادعای دهه نود. مرادشان این است که این افراد توسط شورای نگهبان کنار گذاشته شوند، توسط قوه قضاییه دادگاهی و محکوم شوند و امثال این.
🔺فارغ از اینکه البته بخشهای مختلف نظام باید وظایف خود را انجام دهند اما اینکه نزدیک انتخابات گفتمان یک جبهه متمرکز شود بر پالایش افراد و جریانها و اتهام به بخشهای مختلف و نه افزایش مشارکت نشانه خوبی نیست.سخنان رهبری این گفتمان به ظاهر انقلابی را نقد کرد. نشان داد جهت آن مسیر گفتمانی خطا است.
🔺رهبری از چه چیز اطمینان دارد که این مسیر را نقد میکند؟ اولا او نسبت به جهتی که اراده عمومی مردم انتخاب میکند اطمینان دارد و نگران انحراف حرکت عمومی مردم نیست. ثانیا او یقین دارد که دایره مدیریت کشور که در بیانیه «گام دوم» تلاش میکرد به نسل جوان مدیران بسپرد، در این جهت ویرایش شده و تغییر نخواهد کرد و حضور نسلهای پخته تر در کنار جوانان این ویرایش کلی را به هم نمیزند.
🔺رهبری چه درسی داد؟ او برای بار هزارم به همه آرمانجویان و انقلابیون و متدینین یاد داد که مردمسالاری که از حاق توحید و ولایت اخذ کرده است، شعار نیست. او از بن دندان معتقد است موتور حرکت کشور و کلید حل همه مشکلات مردمند. کنار گذاشتن دکتر فلان و حجه الاسلام بیسار کار کشور را درست نمیکند، این میرود آن دیگری میآید. باید مردم گام به گام رشیدتر شوند و آن گاه نه تنها افراد بلکه جریان و گفتمان و اندیشه شان توسط مردم کنار گذاشته میشود. اتفاقی که در این چهل و چند سال هم رخ داده.
🔺به خلاف ما که دشمنی هایمان به فلان گروه و جریان در ذهنمان اصالت دارد برای او اصالت با راس طاغوت است. حضور مردم ضربه به این دشمن است. حضور مردم امنیت ساز است. حضور مردم کمک به غزه است. کمک به مقاومت منطقه است. حضور مردم کمک به ایران قوی و آینده منطقه و جهان است. حضور مردم کمک به حرکت است. کمک به تحول است. حضور مردم کمک به خروج از احساس انفعال و انسداد است. قهر مردم از انتخابات باعث ناامنی زندگی خودشان و دیگران خواهد بود.
🔺آری برای این مشارکت باید همه دست به کار شوند نه اینکه رای دهند فقط، بلکه دیگران را مجاب کنند به حضور، جریانهای تبلیغی ، مجازی، امر به معروف و نهی از منکر، در شهر در خانواده در همه جا راه بیفتند. اما
🔺دستگاه های نظارتی حاکمیتی باید توجه کنند که هم به رقابت بیشتر و هم به سلامت و امنیت بیشتر انتخابات کمک کنند. لزوما هر کس وارد دایره انتخابات شود رقابت بالا نمیرود. عده ای مرزهای خود را با دشمن مشخص نمیکنند و پشتیبانی میشوند از جانب دشمن و عملا در فضای رسانه ای مجازی با پشتیبانی انواع روشهای رسانه ای متکی به دشمن، انحصار درست میکنند. کسانی دروغ میگویند، تخریب میکنند، دو قطبی میسازند و عملا رقابت را دچار عدم سلامت و ناامنی میکنند. مراقب قانون هم باید بود که توسط «زورگویان پر ادعا» خراب نشود.
همشهری
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
✳️ نقد و بررسی مستند عمامه صورتی به کارگردانی شمقدری
۱. مستند هم از حیث قالب و هم محتوا و حتی نسبت به مستندهای قبلی خود شمقدری ضعف های چشمگیری داره
۲. این مستند مشخصا برای رسیدن به مقصود خودش * پرداختن به بی حجابی را رها کنید* درصدد نشان دادن این مقوله هست که حل مساله حجاب از عهده حکومت خارج شده و نمی تواند مردم را با خود همراه کند به همین دلیل به ابزار سخت روی آورده و در صدد اثبات این است که نظام در حل این چالش ناکارآمد است
۳. این مستند برعکس آنچیزی که ادعا می کند، به دنبال اصلاح رویه حل مسئله حجاب نیست و به واسطه به میان آوردن بخشی از بیانات حضرت آقا و خلاهایی که در کشور وجود دارد درصدد گذار از مساله حجاب است
۴. مستند *عمامه های صورتی* علیه *از لاک جیغ تا خداست* و صرفا به سویه منفی موضوع حجاب پرداخته و اثرات و رفتارها و رویکردهای مثبت در مقوله حجاب را نادیده گرفته است. او می گوید امر و نهی هیچ تاثیری ندارد و صرفا مردم را جریح تر می کند و قائل است تذکر لسانی تاثیری ندارد و جای تعجب دارد چرا در اینجا به بیانات حضرت آقا مراجعه نمی کند
۵. پیام این فیلم ناامیدی و دلسردی از پرداختن به مقوله حجاب است و حس سرخوردگی را به فعالین این عرصه منتقل می کند که این مساله حل شدنی نیست
۶. شمقدری می خواهد بگوید من با شما نیستم و علی رغم اینکه بی حجابی، غیرشرعی است اما من و بسیاری از آحاد مردم با آن مشکلی نداریم و شما به اشتباه آن را به مساله اول کشور تبدیل کرده اید و آن را رها کنید
۷. شمقدری با پرداختن به این موضوع دقیق و صحیح که اولویت اصلی در امربه معروف، امر و نهی مسئولین است به دنبال فرار از پرداختن به مساله حجاب است و این گفته را صرفا بهانه و دستاویز و پوششی برای نپرداختن به مقوله حجاب و حل این چالش می داند
۸. شمقدری می گوید روحانیت برای مواجهه و ارتباط و تعامل با مردم دچار لنکت است و از او فاصله گرفته و توان اقناع افکار او را از دست داده است بنابراین در ابتدا به آسیب شناسی خود بپردازد
۹. شمقدری صرفا نگاه به درون دارد و نقش دشمن در تهاجم فرهنگی را نادیده گرفته و هیچ راه حلی جهت مواجهه با پدیده بی حجابی ارائه نمی دهد
۱۰. مخاطب شمقدری، متدینین نیستند و به زعم خود در حال رفع کردن لکنت نظام و جذب اکثری است
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔻انتخابات در آیینۀ مردمسالاری دینی:
#مهدی_جمشیدی
۱. برخلاف تصویرسازیهای غرضورزانه، واقعیّت این است که «مردمسالاری» در نظام جمهوری اسلامی، امر «ضروری» و «حتمی» و «بنیانی» بوده و هرگز دربارۀ آن، سهلانگاری و تقلیل صورت نگرفته است. در سه دهۀ اخیر، این شخصِ آیتالله خامنهای بوده که بیش و پیش از هر کسی، دلمشغولِ مردمسالاری دینی و همواره نسبت به حضور و کنشگری مردم، حسّاسیّت به خرج داده است؛ تا آنجا که باید گفت در دیده و منطق ایشان، مردمسالاری جزو مسائل «ناموسی» و «حیاتیِ» نظام است که نباید به هیچرو، آن را نادیده گرفت و یا حتی به حاشیه راند. دغدغهمندی ایشان نسبت به مقولۀ مردمسالاری، تا آنجاست که ایشان حتّی تعبیر «مردمسالاری دینی» را ترجمۀ «جمهوری اسلامی» میدانند و به این واسطه، مردمسالاری دینی را در عرض خودِ جمهوری اسلامی مینشانند.
۲. در نیمۀ دهۀ هفتاد که نیروهای سیاسی و فکریِ دگراندیش، تلاش کردند تا اینگونه وانمود کنند که تاکنون در نظام جمهوری اسلامی، به «اسلامیّت» پرداخته و از «جمهوریّت»، غفلت شده است، ایشان در برابر این کجروایتِ ساختارشکنانه ایستاد و دو عنصر اسلامیّت و جمهوریّت را در کنار یکدیگر نشاند و از کارنامۀ نظام در هر دو زمینه، دفاع کرد. در همین زمان بود که این نیروهای بازگشته از اصالتهای انقلابی، کوشیدند «دموکراسی» را در کانون و هستۀ مرکزی انقلاب بنشانند و با اقتضاها و دلالتهای سکولاریستیِ مفهومِ وارداتیِ دموکراسی، جامعۀ ایران را دچار «چرخش هویّتی» کنند و در نظام سیاسی نیز «تغییر ساختاری و کارکردی» ایجاد کنند. در این مقطع بود که برخی از نیروهای انقلابی، در موقعیّت مخالفت با مردم و رأی مردم نشانده شدند و از آنها، روایتپردازی منفی و وارونه صورت گرفت، اما آیتالله خامنهای به فاصلۀ اندکی، تعبیر «مردمسالاری دینی» را بهعنوان «بدیل بومی» و «الگوی دینی»، در برابر دموکراسی غربی مطرح کردند و بسیار بر آن اصرار ورزیدند و به این واسطه، گوی سبقت را از این نیروهای دگرداندیش و ریزشکرده ربودند. آنها قصد داشتند با دوگانهسازی موهوم، «جامعه» را در برابر «حاکمیّت» قرار بدهند و شکاف تصنّعی بیافرینند، اما پیشدستی و پیشروی آیتالله خامنهای، معادله را تغییر داد و «مردمسالاری اسلامی» را بهعنوان نقطۀ مرکزی، بر پیشانیِ تفکّر اسلامی و انقلابی حک کرد.
۳. گذشته از عالَم نظرورزی و مفهومسازی، آیتالله خامنهای بر این باور بود و است که «انتخابات»، یکی از عالیترین و ساختاریافتهترین صورتهای «تجلّی ارادۀ مردم» در عرصۀ تدبیر اجتماع و سیاست است. ازاینرو، انتخابات به یکی از حسّاسترین و کلیدیترین مسألههای عملی ایشان تبدیل شد. در اینجا، سخن ایشان بر سر اصل انتخابات به عنوان یک «سازوکار رسمی» و «منطق قطعی» برای تحقّق ارادهها و تجلّی خواستههای نوبهنوشوندۀ مردم بود. درست است که نظام اسلامی، در پی «غایات دینی و قدسی» است و مقصد اعلای انقلاب اسلامی، معرفت الله است و هیچ هدفی در عرض این هدف نمینشیند و همرتبۀ آن نیست، اما این هدف عالی و ملکوتی، از طریق «همراهی و همدلی تودۀ مردم» تحقّق مییابد و وضع تحمیلی و اجباری ندارد. «انقلاب»، حاصل ارادۀ آزاد و خودجوش خودِ مردم بود و برایناساس، «نظام سیاسیِ برآمده از انقلاب» نیز باید همان راه مردمبنیانِ خودِ انقلاب را ادامه بدهد و به اصالتهای آغازین انقلاب، متعهد و مقیّد باشد. بهصحنهآوردن مردم و بهرهگیری از قوّهها و قابلیّتهای مردم، تنها سازوکار «انقلابکردن» نبود، بلکه «حکومتکردن» نیز باید بر همین منطق و مبنا استوار باشد. ازاینجهت است که آیتالله خامنهای، اینچنین بر عنصر دو لایۀ مردمسالاری دینی تأکید میورزند و خواهان«مشارکت حداکثریِ مردم» در انتخابات هستند. درانتخابات، ماهیّت مردمیِ انقلاب، نمایان میشود و بدنۀ اجتماعیِ انقلاب، به میدان کنشگری سیاسی میآید تانشان بدهد که ساختار سیاسی، بیگانه با آنها نیست و هیچ شکافی میان دولت و ملّت پدید نیامده و اصالتهای انقلابی به فراموش سپرده نشده است.
۴. مردم و حضور مردم وتدبیرجمعیِ امور و شوؤن سیاسی، دغدغۀ آیتالله خامنهای است؛ چون زدوده یا کمرنگ شدن این عنصر، یک «عنصر هویّتی انقلاب» را از آن میستاند و انقلاب را گرفتار «استحاله» میکند. چنانچه انتخابات در میان نباشد، آنچه که میماند جز «دیکتاتوری» نام ندارد و این یعنی استحالۀ انقلاب. استحالۀ انقلاب، هم سوقدادن است به سوی «لیبرالیسم» است و هم کشاندن آن به طرف «فاشیسم». انقلاب، نه این است و نه آن، بلکه بر منطق مردمسالاری دینی تکیه دارد و این را جزو «ذاتیّات» و «مقوّمات» خویش میشمارد. اینهمه اصرار و حسّاسیّت آیتالله خامنهای برای تداوم و بسط حضور تصمیمسازانۀ مردم، چنین مبنا و منزلتی دارد
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/didgahha
نهم تا نوزدهم
#علی_مهدیان
🔺 «مردم» مهمند، اراده شان، تصمیمشان، عزمشان. برای هر تغییری چه خوب و چه بد. بدهای عالم برایشان نقشهها خواهند داشت. بپذیرند یا نه. دانشهای مختلف برای اداره و جهت دادن به «افکار عمومی»، خلق میشود. دهه هفتاد اگر دهه «روزنامه» ها بود، که آخرین جلوه اش شد، تلاش «زنجیره ای»، دهه هشتاد صحنه پیچیده «مجازی» جای آن را گرفت. حالا میشد دروغهای بزرگ را گفت و دیگران را به دروغگویی محکوم کرد. و این یعنی ذهنیت های تحت اراده و اداره، و افکار بی خیال «واقعیت».
🔺این همان قدرتی است که اوج بازی درآوردنش را در نیمه دوم ۱۴۰۱ دیدیم. یک طرح سیصد و شصت درجه برای مدیریت ذهن مردم. خصوصا زنان، خصوصا نوجوانان، یعنی طیفی که در «قوه خیال»، قوی تر و مستقر ترند. همان جایی که وعده «لاغوینهم» و «لازیننهم» شیطان شکل میگیرد. حالا عواطف و احساسات ایران، همه و همه با روشهایی با ظاهر مردمی و به ظاهر بی ربط به قدرتها، جهت دهی میشد.
🔺اما تا امروز فقط یک حقیقت بازی ها را خراب کرده، آنهم «دل ایران» است که مملو است از ایمان. نهم دی ماه، روزی است که ایران با ایمانش کل بازی دشمن را خراب کرد. نام اباعبدالله ع آمد، ورق برگشت. راست و دروغها روشن شد. همان اتفاقی که خون حاج قاسم در انتهای دهه نود رقم زد، همین کار را باز سال ۱۴۰۱ خون نوجوانهای حزب اللهی و پایین شهری با قلب ایران نمود. آری، منطقه بازی شیطان «وهم و خیال» است و این ایمان است که از عقل میجوشد و صحنه خیال را منضبط میکند و تا عمل امتداد میابد. ایمان عمل میزاید و عمل ایمان میافزاید و این چرخه قدرتمند بازی شیطان را مرحله به مرحله خراب میکند.
🔺روزنامه های زنجیره ای و فیس بوک و توییتر و اینستاگرام و سلبریتی ها و هوش مصنوعی و متاورس و چه و چه، همه ابزارند که ذهن مردم مدیریت شود.اما در ایران این ایمان بود که یک روز به نام صاحب الزمان عج ، یک روز نام سیدالشهدا ع یک روز نام حاج قاسم ، یک روز شهید آرمان و روح الله غالب شد. انتم الاعلون ان کنتم مومنین. بهانه های جوشیدن ایمان مردم سهل تر شده چون مردم بیشتر رشد کرده اند. ایمان، چشمها را میشوید که جور دیگر ببینند. بصر میشوید و بصیرت میسازد. یهدیهم ربهم بایمانهم...
🔺ایام الله روزهایی است که ورق بر میگردد أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ. همه تلاش خوبان عالم این است که ایمان را افزایش دهند که چشمها ببیند. الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور. وقتی عالم از ظلمت و کوری خلاص میشود یک گام ظهور نزدیک میگردد. حماسه غزه را اینگونه ببینید، یک معجزه جهانی با خون معصومترین انسانهای عالم رقم میخورد و حالا ببینید چطور پرده پنهان کاری دشمن از جلوی چشم کل جهان برداشته میشود و فرعون پنهان شده را ظاهر میکند، برای همه جهان.
🔺دورانی است که باید جشن بصر گرفت. جشن دیدن، این دیدن برای مردم دنیا امروز از نان شب واجب تر است. به خدا از نان شب واجب تر است. این دیدن، گسترش که میابد ظهور میسازد، قیامت میکند فبصرک الیوم حدید. جشن بصیرت جشن دوران ما است.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
#روایت
#روایت_پیشرفت
#حامد_تقدیری
روایت چیست ؟
خیلی وقت ها #روایت را با #خبر اشتباه می گیریم. بعد خیلی رسمی روایت را به سمت روابط عمومی ها حواله می دهیم. خیلی که بخواهیم به روایت رحم کنیم آن را خبر با پیاز داغ بیشتر تعریف میکنیم. در حالیکه ما با برخورد خبری با روایت ، خیلی وقت ها عظمت آن را از بین می بریم.
.
چند روز پیش خدمت آقای دکتر لطیفی در سازمان استخدامی بودم ، تلاش کردم در مدت حضور سکوت کنم و فقط روایت های مختلف ایشان را بشنوم. از تغییر رنگ موهای چهره در این دو سال تا وضعیت داخلی سازمان استخدامی و اقدامات. حتی چالش ها و اصرار های استخدامی و ... را هم شنیدم. حرف های آقای دکتر میثم ، گزارش کار نبود ، روایت ایشان از زمان خودش ، با زبان خودش بود. عظمت کار را توانستند منتقل کنند، هم خوبی ها را گفتند و هم مشکلات و شکست ها ، هم کاری گفتند و هم خانوادگی (دیدن ابعاد مختلف) ، احساس را هم منتقل کردند ، روایت های ضد را بیان کردند و با تبیین خودشان خنثی کردند و مهمتر همه ی آن تجربه خود راوی بود که از دل ایشان برخواست و بر دل مخاطب نشست.
.
راستش من جلسه را ضبط نکردم. یعنی هیچکدام از این جلسات را برای اینکه عزیزان راحت صحبت کنند ضبط نمی کنم. اما کاش ضبط کرده بودم و منتشر می کردم و می دیدید همه ی ما ها می توانیم #راوی خوبی باشیم.
حتی وقتی روایت های خوب آقای مهندس هاشمی وزیر محترم ورزش و جوانان را شنیدم ، به ایشون عرض کردم چقدر خوب روایت کردید و کاش همه را ضبط کرده بودم. ایشان گزارش کار ندادند بلکه روایت های همت ها و تلاش ها در عرصه ورزش و جوانان را با قصه هایی که همه اش یک جمله روایتی داشت ، بیان کردند.
هر کدام از این صوت ها اگر ضبط میشد می توانست جریان جدی در کشور ایجاد کند.
.
#روایت_پیشرفت را ما کمک میکنیم بسازیم اما مهمترین راویان خود شما هستید. رییس محترم جمهور هم به وزرای محترم در جلسه هیأت دولت فرمودند: خود آقایان وزرا و معاونین باید روایت کنند. ما برای تولید روایت های شما درخدمت هستیم.
.
آقای #گرگ_مورتنسون را در فضای مجازی جستجو کنید. یک آمریکایی در منطقه بلتستان پاکستان. اینکه چه شد که رفت و با چه هدفی و چه کرد خیلی حرف دارد. لکن روایت خودش را در کتاب یا فنجان چای نوشت و در آمریکا چند سال پر فروش ترین کتاب سال آمریکا شد. ( در حالیکه روایت واقعی او ، روایت نفوذ و تغییر در منطقه است)
.
#روایت_پیشرفت
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
ورای سادگی
#مهدی_محمدی
فقط کافیست نگاه کنیم صحنه چقدر پیچیده است؛ آن وقت دیگر بر سر راه حل ها یا تحلیل های ساده نزاع نخواهیم کرد. هر کسی یک تکه از داستان را می گوید غافل از اینکه فقط نسخه کامل داستان به درد تصمیم گیری می خورد. اسراییل شکست بزرگی خورده اما این بدان معنا نیست که از درگیری بیشتر ناتوان است. هر ضربه ای که می زند پاسخش را پیشاپیش در نبرد طوفان الاقصی دریافت کرده اما اگر پاسخ معادل، پس از ضربه، دریافت نکند، طبیعی است که سراغ ضربه های بزرگ تر برای ترمیم زخمی که خورده خواهد رفت. اسراییل می خواهد امریکا را به جنگ با ایران بکشاند اما نه امریکا و نه اسراییل هیچ یک خود داوطلب جنگ با ایران نیستند و بیش از هر چیز از چنین رویارویی می ترسند. اگر امریکا می خواست با ایران بجنگند، هیچ وقت بهانه ای بهتر از طوفان الاقصی پیدا نمی کرد. ضربات کنونی چند جبهه ای به امریکا و اسراییل بسیار ارزشمند است اما زیر آستانه ای قرار دارد که آنها را به تغییر محاسبه درباره تداوم کمپین ترور وادار کند. ضربات قوی تر لازم است و همزمان باید این پیش فرض را داشت که امریکا و اسراییل آستانه خود برای ورود به درگیری بزرگ را هم بسیار بالا برده اند و بنابراین تهدید به جنگ بزرگ فعلا فاقد ارزش راهبردی است و نباید آن را از هیچ طرفی جدی گرفت. ضربه درون سرزمین های اشغالی از هر ضربه ای به اسراییل کارآمدتر است اما اگر موازنه ضربات درون و بیرون سرزمین های اشغالی به هم بخورد، ضربات درونی به اسرایبل هم رو به افول خواهد رفت. قصد تطویل ندارم. خواستم بگویم مفاهیم حمله، دفاع، عملیات اطلاعاتی، عملیات نظامی، بازدارندگی و موازنه چنان تغییر ماهیت داده اند که به آسانی می توان با متغیرهای درست معادلات غلط ساخت. هوشیار باشیم.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
درباره افسانه «بازدارندگی»
#سیدعلی_سیدان
دوستانی که مطالبه عمل متقابل را به منظور «بازدارندگی» طرح میکنند، چند خطا مرتکب میشوند.
۱- انگاره «انفعال» و «ضعف» را تثبیت میکنند که این دقیقاً در جهت خواست دشمن است. ببینید چطور کلیپهای دوستانِ خودی سر از رسانههای بیگانه درمیآورد.
۲- نزاع واقعی و اساسی ما در منطقه با اسرائیل و آمریکا را میپوشانند و جنگ را به عملیات تاکتیکی کوتاهمدت تقلیل میدهند و نیروی روانی مردم را برای یک عملیات کوچک تخلیه میکنند. آیا واضح نیست که جمهوری اسلامی با حضور در منطقه تا بیخ گوش اسرائیل و آمریکا، عرصه را بر آنها تنگ کرده؛ و ترورها و تحرکات دشمن، پاسخ انفعالی او به ماست؟
۳- این دوستان حواسشان نیست که اگر یک عملیات نقطهزن هم بکنیم و روی آن مانور رسانهای هم بدهیم تا دل حزباللهیها مثلاً خنک شود و به قول خودشان افکار عمومی بازسازی شود، اگر دشمن متقابلاً پاسخ سختتر بدهد، همه آن وعدههای بازدارندگی دود میشود و به هوا میرود و انگاره ترسوهای واداده تثبیت می شود که: باید عملی نکنیم که تنش درست کند؟!
۴- توجه ندارند که مگر ممکن است که شما یک عملیات بکنید و بازدارندگی ایجاد کنید و دشمن بترسد و دیگر حرکتی نکند و شما در یک مسیر هموار مدام نیروهای مقا*ومت منطقه را تجهیز کنید و او هم بنشیند و شما را تماشا کند؟! مگر اسرائیل ابله است که پاسخ مقطعی شما را ببیند و بترسد و جرئت نکند دیگر مستقیماً به شما ضربه بزند و آن تهاجم اساسیتر شما به خودش را نادیده بگیرد؟!
۵- منطق بازدارندگی، منطق جنگ نرمال دو کشور معمولی در جهان است. جنگ ایران با آمریکا و اسرائیل، جنگی اساسی و تاریخی است. نحوه آرایش ایران هم متناسب با همین معنا از جنگ است. هدف میانمدت این جنگ هم اخراج آمریکا و سگ نگهبانش از منطقه است. نمیتوان با منطق «بازدارندگی» عمل ایران را توضیح داد یا عملی را تجویز کرد.
۶- دوگانه «نزدن برای جلوگیری از وقوع جنگ» و «زدن برای بازدارندگی از جنگ» هر دو باطل است؛ چون پیشفرضش ندیدن جنگ جاری یا به تعویق انداختن آن است.
۷- اینکه ما باید حرکت رسمی تلافیجویانه و نقطهزن داشته باشیم یا نه، حرفی است که میتوان دربارهاش بحث کرد. اما این بحث باید درون منطق جنگ اساسی جمهوری اسلامی طرح شود؛ نه با ادبیات تخصصی و نرمالایزشده «بازدارندگی». وگرنه حاصلی جز تخلیه انرژیها و سرخوردگی ندارد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
برگرفته از کانال حسینیه اندیشه
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔰ترورها و تلهها🔰
🔹طبق بیانیه گام دوم، شاخصه اساسی در هویت انقلاب اسلامی، تبدیل «دوگانهی شرق و غرب مادّی» به «دوگانهی اسلام و استکبار» است و مهندس میدانی تداومِ این دوگانه در مقیاس منطقه و در عرصه نظامی و امنیتی، کسی نبود جز #حاج_قاسم_سلیمانی و لذا ترور او، پدیدهای در سطح ضربه به هویت انقلاب است.
🔸اما علیرغم بیان صریح رهبری نسبت به انتقام سخت و مطالبهی قویِّ مردمی، محاسبات مادی و متداول در نظام کارشناسی باعث شد تا «کیف و کمّ پاسخ» به نحوی شکل بگیرد که «انتقام سخت» به «یک سیلی» تبدیل شود و عدم پاسخ متناسب به این جنایت بزرگ، به زخمی ترمیمنشده در افکار عمومی مبدّل گردد. یعنی پیشبینیِ نظامی مبنی بر «ضربه محدود توسط ایران (عینالاسد) و سپس پاسخ امریکا و آنگاه آغاز انتقام سخت» به دلیل عدم پاسخ امریکا به عملیات عینالاسد، محقق نشد و عملاً فرصت مناسب را برای پاسخ در خور به مطالبه رهبری و مردم، از بین برد.
🔹پس از عملیات بینظیر طوفانالاقصی و ضربهی هویتی به رژیم صهیونیستی و گرفتاری آن در باتلاق غزه، غاصبان قدس شریف تلاش کردهاند تا تصویری از دستاورد متقابل برای افکار عمومی خود بسازند و به بازدارندگی ایران به عنوان رأس محور مقاومت ضربه بزنند و لذا سلسله عملیاتهایی از ترور شهیدان عطایی و تقیزاده تا اوج آن در ترور شهید سید رضی و حمله به زائران مزار حاج قاسم سلیمانی شکل گرفت. در نتیجه، دشمن دوباره به همان زخم کهنه نیشتر زده و مطالبه انتقام با استدلالهای کارشناسی متداول از قبیل «نقشه و تلهی اسرائیل برای بازکردن پای ایران به جنگ غزه» مواجه شده و نوعی دوگانگی و جدل را در میان بدنه انقلابی رقم زده و اتهاماتی از قبیل «ترس تصمیمگیران و تعلل آنها» و در مقابل، «عدم اطلاع منتقدان و تندروی آنها» میان مومنین رد و بدل میشود.
🔸اما باید توجه داشت که هم تأکید منتقدان بر «از بینرفتن بازدارندگی نسبت به امنیت شخصیتهای برجسته محور مقاومت و تداوم آن» یک واقعیت غیرقابلانکار است که نیازی به اطلاعات خاص ندارد (به طور نمونه: ترور شهید فخریزاده کمتر از یکسال از شهادت حاج قاسم و ترور شهید رضی کمتر از یکماه از ترور سرداران نیروی قدس در سوریه) و هم شجاعت مسئولان نظامی کشوری که «دائماً در حال درگیری با استکبار و تحمل هزینههای مختلف آن است و توانسته با تشکیل محور مقاومت، اسرائیل را از چند جهت تحت فشار بگذارد»، غیرقابل نفی است.
🔹در واقع اگر ترس و خوفی هم وجود دارد، صرفاً «وصف اخلاقی برای چند شخص» نیست بلکه مولودِ محاسبات متداول و «وصفی برای یک نظام عقلانیت» است که میتواند شجاعت فردی را نیز از طریق استدلالهای خود، به بیعملی منتهی کند. یعنی همان چالشی که نقش اصلی را در «پذیرش قطعنامه» و نوشیدن #جام_زهر توسط امام راحل داشت و بدلیل عدم تمرکز نخبگان حوزه و دانشگاه بر یافتن پادزهر، آثار سوء آن همچنان ادامه دارد.
🔶 امروز نیز کارشناسی مرسوم نظامی، به «نیفتادن در دام و تله اسرائیل برای ورود ایران به جنگ» استناد میکند؛ اما:
✔️اولا اگر پاسخ سخت ایران به ترورها و جنایات اسرائیل، نقشه دشمن برای افتادن در تله او (جنگ با ایران) بود، به طریق اولی این اتفاق باید در نحوه پاسخ او به حملههای حزبالله لبنان، انصارالله یمن و مقاومت عراق مشاهده میشد؛ خصوصاً با توجه به اینکه جنگ با این گروهها در مقایسه با جنگ با ایران، برای آن رژیم بسیار آسانتر است. اما ضربه کاریِ طوفانالاقصی باعث شده تا اسرائیل توانایی باز کردن جبهه جدید جنگ با گروههای فوق را نداشته باشد؛ چه برسد به ایران. پس اساساً بهترین زمان برای پاسخ سخت، اکنون است که اسرائیل عملاً دچار چنین محذورات بزرگی شده و الا پاسخ سخت پس از پایان جنگ غزه، اتفاقا خطر آغاز جنگ جدید را افزایش میدهد.
✔️ثانیاً بازدارندگی در برابر ترورها بالاخره باید از نقطهای آغاز شود و الا با استدلال مرسوم، هیچگاه به دوران این بازدارندگی نخواهیم رسید چون همواره در پاسخ، خطر ورود به جنگ وجود دارد.
✔️ثالثاً زخم کهنه در افکار عمومی نسبت به مساله انتقام را نمیتوان با ارجاع به دستاوردهای بلندمدت یا عملیاتهای سرّی ِفاقد بازدارندگی، درمان کرد و الا اقناع و اتحاد بدنه انقلابی ضربهپذیر خواهد شد.
🔷 تلهی اصلی، #محاسبات_متداول است و نه نقشه اسرائیل برای وارد کردن ایران به جنگ! پس باید تمام توان تصمیمگیران بر «فاصله گرفتن از محاسبات کارشناسی متداول (مادی) در کمّ و کیف پاسخ» متمرکز شود؛ به نحوی که هم موجب ترمیم زخم کهنه در افکار عمومی شده و هم باعث بازدارندگی در مقابل ترورها شود. به عنوان نمونه، پایگاههای دخیل در هدایت و پشتیبانی ِ ترورهای اخیر (با پیوست جهاد تبیین از سوی دستگاه اطلاعاتی و افشای مستند این پایگاهها) میتوانند با تمرکز بر #تلفات_انسانی_بالا، هدف حمله قرار گیرند.
▫️نگاههای الهام بخش
#حجه_الاسلام_فلاح_شیروانی
ما در نبردهای سختی وارد شدهایم. نبردهایی که گاهی تصویر درست پیدا کردن از ماوقع کار سادهای نیست.
طبعاً افکار عمومی و تصویری که مردم از حوادث دارند مهم است.
در نگاه «انقلاب و نظام اسلامی» مهمتر از هر جای دیگر دنیا نیز هست؛ چون تحت فشاریم و چون الگوی حکمرانی ما «مردمسالاری دینی» است.
مسؤولین ما هر یک، رسانۀ مؤثری برای سمت و سو دادن به اذهان مردم شمرده میشوند.
باید حتماً به این فرصت به چشم یک سرمایۀ بزرگ نگاه کنند و متناسب با وزنی که دارد از آن استفاده کنند.
گاهی چنین نمی شود.
سخنان اخیری سردار سلامی در واکنش نسبت به حوادث بمبگذاری کرمان سخنان راقی و بسیار سودمندی بود.
ضمن خوشحالی از آنچه شنیدیم باید آرزو کنیم که ای کاش همواره تحلیلهایی در این سطح و صدالبته بالاتر از این سطح، از این بزرگواران شنیده میشد :
┄┅••؛••┅┄
🔴سلامی فرمانده سپاه پاسداران:
🔹انتقام
• چشم؛ انتقام همه شهیدانمان گرفته خواهد شد.
• [ولی توجه هم بکنید که] این شهادتها پاسخ تمام شکستهایی است که به بدنه استکبار وارد کردهایم و طی سالهای گذشته با قدرت انتقامهایی گرفتهایم.
• ضربات سنگین، دردناک و غیرقابل تحمل به آنها وارد کرده ایم.
• اگر دشمنان در صحنه بمانند شکست خواهند خورد، اگر صحنه را ترک کنند باز هم شکست خوردهاند، ما با این شهادتها از میدان بیرون نخواهیم رفت؛ آنها شکست خوردهاند؛ این ملت سرافراز است؛ این ملت پیروز است.
• در تمام این نبردها از ایران شکست خوردهاند؛ در عراق شکست خوردند، حاج قاسم آمریکا را از سیطره عراق کوتاه کرد و نظامیان آنها دیگر جایی در عراق ندارند.
🔹آمریکا و منطقه
• دشمنان به ویژه آمریکا، دنبال سقوط یمن، لبنان و ...(محورهای مقاومت) [و سیطره بر منطقه] بودند.
• ولی الآن تقریبا آمریکا منطقه را خالی کرده است و هیچ مقام آمریکایی در هیچ بلاد اسلامی نمیتواند پا بگذارد و هیچ نقطه امنی برای آنها وجود ندارد و تسلط بر مسلمانان غیر ممکن شده است.
🔹اسرائیل
• امروز این رژیم منحوس صهیونیستی در مرز نابودی قرار گرفته است و هر روز ۲۰ صهیویست به دست فلسطینان به هلاکت میرسند.
• اسرائیلیها دیگر امیدی به زندگی در سرزمینهای اشغالی ندارند.
🔹داعش
• امروز اندازه سر سوزن در اختیار داعش نیست، هیچ نقطهای را در اختیار ندارند و ناپیدا شده اند و در میان لانهها سکنی گزیدهاند.
• اینها فقط به عنوان عوامل آمریکا و اسرائیل عمل میکنند
• به آنها هشدار میدهیم اگر مرد هستید با ما بجنگید و چرا زنان و کودکان مظلوم را به شهادت میرسانید.
• اگر مرد هستید به جنگ سپاه بیایید.
• اگر در هر کجا باشد شما را پیدا خواهیم کرد و نابودتان خواهیم کرد؛ اجازه سیطره به دشمن را نخواهیم داد و قطعا فاتح قلههای بزرگ خواهیم بود.
┄┅••؛••┅┄
شنیدن تحلیلهای قوی از شخصیتهای مهمی مثل فرماندۀ سپاه غیر از جنبۀ هدایتگری باعث احساس شخصیت در مردم عزیزمان می شود.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
مشارکت ستیزی و تحریم انتخابات:
#قسمت_اول
#ذبیح_الله_نعیمیان
جریانهای مختلفی همواره در جامعهی اسلامی نقشآفرینی میکنند و جمهوری اسلامی ایران هم از این قاعده مستثنا نیست. نیمنگاهی به جریان نفاق و نقشآفرینی آن در شرایط کنونی ضروری است. تحلیل و تبیین دینی از نقشآفرینی و تأثیرگذاری این جریان در بزنگاههای سیاسی :
1. نگاه دینی اقتضا میکند از مبانی دینی به نحو احسن در مدیریت جامعه استفاده کرد. این امر بدان معناست که شناخت جریان نفاق نیز میبایست از منظر دینی مورد تأمل قرار گیرد تا نگاه سیاسی جامعه بر اساس آموزههای دینی پربار و تعمیق شود.
2. اگر از منظر قرآنی به این ماجرا نگاه کنیم، منافقان جریان مهمیاند که میبایست حساسیت سیاسی ـ دینی نسبت به آنها را حفظ کرد و ارتقا بخشید. چهآنکه، آنان میتوانند مسیر جامعهی اسلامی را کاملاً به انحراف بکشانند. قرآن کریم به صورت مکرر به نفاق و منافقان پرداخته است. ازاینرو، میبایست این جریان مؤثر را با رویکردی دینی و قرآنی رصد و تحلیل کرد.
وقتی که قرآن کریم بارها جریان نفاق را برجسته کرده است، این درس تاریخی را به مسلمانان مؤمن و متعهد میدهد که باید به شاخصهای نفاق توجه کرد و با آنان به خوبی مقابله کرد. این امر چنان اهمیت دارد که خداوند متعال، تعبیر جهاد را هم برای کفار و هم برای آنان در یک سیاق بهکار برده است: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ ۚ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ» (توبه / 73). چنانکه، این آیه به نبی اکرم(ص) فرمان داده است که بر آنان سخت بگیرد.
3. در نگاه قرآنی، اهل نفاق همواره از ذهنیتسازیهای منفی علیه اسلام و نظام اسلامی استفاده میکنند. چنانکه، آنان از مهارت فوق العادهای برای یافتن بهانههای رنگارنگی برای تحریک احساسات مردم برای این کار برخوردارند.
4. آموزههای دینی میبایست محور اندیشهورزی و عمل سیاسی در یک جامعهی دینی قرار گیرد. چهآنکه، آموزههای دینی بیانگر و تبیین کنندهی ارزشها، هنجارها، ضدارزشها و ضدهنجارهای دینیاند. اما در نگاه قرآنی، منافقان نه تنها معروفهای دینی را پاس نمیدارند. بلکه، به منکرهای دینی ترغیب کرده و دیگران را به سمت آنها سوق میدهند. چنانکه، آنان دیگران را از انجام معروفهای دینی پرهیز داده و نهی میکنند:
«الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمُنْکَرِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ یَقبِضُون أَیدیَهُم» (توبه / 67).
5. این نکته هم اهمیت دارد که از منظر این آیهی شریفه، منافقان محدود به مردان نیستند و بخشی از جریان نفاق میتوانند در میان زنان وجود داشته باشند و بخشی از آنان نیز از زمرهی مردان قرار دارند. در نتیجه، حساسیت نفاق چنان است که میتواند کل جامعه را درگیر کند.
6. این هشدار ظریف قرآنی را نباید از یاد برد که منافقان از ارتباط خاصی با یکدیگر برخوردارند و ارتباط باندی، گروهی و جریانی آنان را نباید مورد غفلت قرار داد: «بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ». این امر بدان معناست که هماهنگی، همسویی و اقدام مشترک آنان، در امور مهمی چون انتخابات را باید رصد کرد و نسبت به آن حساس بود.
7. مشارکت سیاسی در انتخابات در حکومت مردممدار دینی هم یکی از سازوکارهای تأسیس و تقویت نظام اسلامی است و هم سازوکاری عقلایی ـ دینی برای اصلاح ضعفهای موجود در آن است. ازاینرو، تردیدی در معروف بودن مشارکت سیاسی در انتخابات نیست. چنانکه، ضعفها و مشکلات جاری نیز به هیچ وجه نمیتواند معروف بودن آن را زیر سؤال ببرد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
مشارکت سایزی و تحریم انتخابات:
#قسمت_دوم
#ذبیح_الله_نعیمیان
8. بهکارگیری مفهوم معروف برای مشارکت سیاسی در انتخابات امری نیست که بتوان از کنار آن به راحتی گذشت. چنانکه، دو فقیه زمانشناس و سیاستآشنای معاصر امام خمینی(ره) و آیتالله خامنهای بهترین مرجعیت دینی ـ سیاسی برای این تبیین کلان و تشخیص مصداق در موارد مختلفاند. چنانکه، اگر امام خمینی(ره) مشارکت در انتخابات زمان استبدادی پهلوی را تحریم میکرد، منکر بودن آن را تبیین میکرد.
9. تلاش برای ایجاد مشارکت حداکثری نیز از زمرههای تلاشهایی است که عناوین عام ارزشی مانند معروف بر آن صدق میکند. یعنی، نه تنها خود مشارکت امری است که از منظر دینی معروف تلقی میشود، بلکه، تلاشهای فردی و اجتماعی آحاد مردم و نیز تلاشهای یکایک کارگزاران نظام برای تقویت مشارکت سیاسی در انتخابات به عنوان معروف است.10. مقابله با نفاق هنگامی میتواند محقق شود که روش نقشآفرینی و تأثیرگذاری نفاق در جامعه معلوم شود. چنانکه، اگر باور داشته باشیم که نفاق موریانهای است که میتواند ریشههای جامعهی اسلامی را خشک کند، به این نکتهی عمیق قرآنی بیش از پیش توجه خواهیم کرد که آنان به ضدارزشها و ضدهنجارها امر میکنند و از انجام و التزام به ارزشها پرهیز داده و نهی میکنند: «یَأْمُرُونَ بِالْمُنْکَرِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ».
سخن آخر آنکه، همواره برخی در جامعهی سیاسی از تشخیصهای ضعیف و نادرستی برخوردارند. اما مسأله به این اشتباهات سیاسی ختم نمیشود. جامعهی سیاسی به چنین افرادی محدود نمیشود. بلکه، جریانهای ستیزهجو، جریانهای معارض و تلاشهای نفاقبرانگیز نیز در جامعه نقشآفرینی میکنند. چنانکه، بخشی از این مووارد برآمده از خشمهای فروخوردهی شخصی و گروهی یا منفعتهای از دسترفتهی باندی و سرمایهجویانه است.
این امر بدان معناست که تحریم نظری یا عملی مشارکت در انتخابات صرفاً نمیتواند از سر تحلیل اشتباه باشد که بسیاری به آن مبتلایند. بلکه، «نفاق سازمانیافته» را هم باید دید: «الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ». این امر بدان معناست که این جریان فعال و جهتدار، معروف مهم و راهبردی مشارکت را برای تضعیف نظام سیاسی مورد هجمه قرار دادهاند. چنانکه، اموری چون «مشارکت مشروط» و ... نیز صرفاً نمیتوانند در سطح «سهمخواهی در وضعیت زوال» تحلیل شوند. بلکه، میبایست از منظر تطبیق دو سنجهی قرآنی «نهی از معروف» و «امر به منکر» دیده شوند و به عنوان «سازوکاری نفاقآمیز» تحلیل شوند.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
پاسخ سختی که در انتظارشان است.
#محمدجواد_اخوان
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام تسلیت فاجعه تروریستی کرمان مرقوم فرمودند «بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی هم رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد. چه دستهای آلوده به خون بیگناهان و چه مغزهای مفسد و شرارتزا که آنان را به این گمراهی کشاندهاند، از هماکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود. بدانند که این فاجعهآفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذنالله.» اکنون برای بسیاری این پرسش مطرح است که پاسخ سخت جمهوری اسلامی ایران به فاجعهآفرینان چگونه و با چه کیفیتی و در چه مکان و زمانی تحقق خواهد یافت؟
در تحلیل عوامل پشتصحنه فاجعه کشتار مردم بیگناه در کرمان با دو سطح از عاملیت مواجهیم؛ سطح عملیاتی و سطح راهبردی. اکنون قرائن و امارهها حاکی است که عاملیت میدانی با عناصری از داعش و بهطور مشخص شاخه خراسان آن بوده و فرایند پشتیبانی و هدایت عملیات شباهت زیادی با دو عملیات تروریستی در حرم شاهچراغ دارد. بنابراین در کف حادثه تروریستهای تکفیری داعش قرار دارند، اما این همه ماجرا نیست.
بهجز ارتباط نسبی و سببی داعش با سرویسهای اطلاعاتی امریکا و رژیم صهیونیستی که بارها مورد اعتراف خود امریکاییها و اذعان ناظران بینالمللی قرار گرفته، نشانههای محکمی وجود دارد که ارتباط راهبردی عملیات کرمان با سیا و موساد را تقویت میکند.
طبیعی است که پاسخ مناسب برای این عملیات تروریستی باید متناسب با سطح عاملیت عوامل میدانی و پشتصحنه عملیات تعریف شود. در پیشانی میدانی عملیات، «دستهای آلوده به خون بیگناهان» و عوامل داعش قرار دارند که پایگاه اصلیشان در شرق کشور است و از بلاتکلیفی و پریشانیهای سیاسی سالهای اخیر همسایگان شرقی برای نضجگیری و لانهسازی استفاده کردهاند. در ماههای اخیر موساد تلاشهای فراگیری را برای احیای پایگاههای ازدسترفته در اقلیم شمال عراق، این بار در بلوچستان پاکستان و سهضلعی جنوب افغانستان به کار بسته است. پیشتر هم به همسایگان شرقی بارها در مورد لانهسازی تکفیریهای تروریست در مناطق قبایلی و خارج از نفوذ حاکمیتی ابن کشورها هشدار داده شده است. در سطحی بالاتر، البته اشاره شد، آمران و هدایتگران راهبردی این عملیات، «مغزهای مفسد و شرارتزا» یا همان سرویسهای اطلاعاتی غربی و عبری – زخمخورده از ضربات پیدرپی در منطقه- هستند و آنها نیز باید پاسخ متناسب با نقش خود را دریافت کنند.
بنابراین، روشن است که منطقاً پاسخ سخت جمهوری اسلامی ایران به این دو سطح عاملیت یکسان نیست و هرکدام متناسب با جغرافیای تأثیر خود آماج خواهند بود. گروه تروریستی تکفیری داعش و شاخه شرقی آن –که نقش میدانی در اجرای این عملیات تروریستی را بر عهده داشته- باذنالله ضربات مستقیمی دریافت خواهد کرد و عناصر عملیاتی و سرشبکههای آن تقاص این جنایت را پس خواهند داد. کیفیت این تقاص و مکان و زمان آن متناسب با انتخاب بهینهای است که بر اساس اطلاعات میدانی دقیق انجام خواهد گرفت و در اینجا مجال طرح جزئیات آن نیست.
اما صحنهگردانان اصلی ماجرا که پدرخواندگان حقیقی داعش هستند نیز در امان نخواهند ماند. روشن است که هدایت کلی اینگونه عملیات تروریستی ناشی از سرخوردگی برخاسته از شکستهای مکرر امریکا و رژیمصهیونیستی در جایجای منطقه و بهویژه در طی تحولات سه ماه گذشته است. چنین فعالیت تروریستی در واقع اقدامی انفعالی در طی جنگ اطلاعاتی نظام سلطه علیه محور مقاومت و نظام اسلامی است. طبیعی است که پاسخ متناسب به این اقدام مذبوحانه نیز باید طی همان نبرد اطلاعاتی داده شود. تردیدی نیست که اقدام متناسب دراینباره به اراده «سربازانِ راه روشن سلیمانی» بازمیگردد که طیف وسیعی از توانمندیها در زمین، هوا و دریا را در اختیار دارند و تجربه ۹۰ روز گذشته نشان داد که بهخوبی میتوانند اراده خود را برطرف مقابل تحمیل کنند.
تفاوت حامیان مقاومت با دشمنان مقاومت در آن است که سربازان راه روشن شهید سلیمانی بیشتر عمل میکنند و چهبسا ضربات شگرف و اعجابآوری که بر پیکره دشمنانشان وارد کردهاند و به مصالحی کمتر از آن سخن راندهاند. در مقابل دشمنان مقاومت که بر جنگ روانی و رسانهای تکیه دارند، اقدامات کوچک خود را بزرگنمایی میکنند. بنابراین نباید انتظار داشت که مقاومت پاسخ سختی را که به صحنهگردانان اصلی ماجرا خواهد داد در بوق و کرنا کند، این پاسخ برای مخاطبان اصلیاش تفهیم خواهدشد، انشاءالله «وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُواای مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ».
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
باسمه تعالی
یادداشت:
✍ چگونگی مطالبه انتقام و پاسخ سخت
قسمت 1 از 2
#علی_مهدیان
🔻بلوغ جمهوری اسلامی در مواجهه با دشمنان و رقیبان منطقه ای، به عنوان یکی از برجسته ترین نقاط قوت و البته از حساس ترین ابرپرونده های نظام که با مسائل داخلی نیز به صورت جدی پیوند خورده است، به حق باعث ایجاد حساسیت ویژه ای در گفتگوی انتقادی با ساختارهای متصدی این مسئولیت گشته است. مسیری که با خون دل خوردن شخص مقام معظم رهبری و تدبیر کلان ایشان از سویی و جانبازی شهدای محور مقاومت خصوصا حاج قاسم سلیمانی به چنین ثمری نشسته است، طبعا با نقدهای بیجا نباید از شکوهش کاسته شود.
🔻در چنین فضایی، مطرح شدن چندباره مسئله انتقام مجددا چالش ها و حتی شکاف هایی را ایجاد کرده است. تفسیر ضرورت و نحوه انتقام و حتی بحث در مورد این که انتقام گرفته شده است یا نه، نشان می دهد که صحنه برای دغدغه مندان شفاف نیست.
با توجه به این ملاحظات، به نظر می رسد پیش از طراحی اقدام، باید زمینه و بستر طرح موضوع انتقام مورد بحث قرار گیرد. به نظر نگارنده، طرح مسئله انتقام از چند زاویه حتما اشتباهی راهبردی است:
1- طرح انتقام برای خروج نظام از انفعال.
طرح اینگونۀ انتقام و پاسخ سنت، چند تالی فاسد جدی دارد: اول اینکه جمهوری اسلامی در سالهای اخیر به صورت جدی آماج عملیات رسانه ای ناکارآمدی بوده است. اعتماد بخش معتنابهی از مردم به نظام دچار خدشه شده و طبیعتا گزاره های پیرامون کارآمدی را در این فضای بیاعتمادی تفسیر و فهم میکنند. در چنین فضایی، اینرسی این بخش از جامعه به خودی خود به سوی متهم کردن ساختارهای مختلف به ناکارآمدی معطوف است. این امر وقتی با پدیده ساده انگاری رسانه ای فضای مجازی تلفیق میشود ، تفکیک لایه های انفعال و ناکارآمدی را دچار دشواری مینماید. به این ترتیب ضعفی که به واسطه جریان سازشکار به نظام تزریق میگردد، به پای کلیت نظام و میدان نیز نوشته میشود. این هم جفاست، هم دوای زدودن انفعال های موجود سازشکاران نیست.
یک کاسه کردن حساب جریان های سازش و مقاومت، در واقع تقویت و مشروعیت دادن به جریان سازش است. در حالیکه رهبر انقلاب، تلاش خویش را برای مهار جریان غرب گرا و ایجاد محیط نسبتا امنی برای فعالیت محور مقاومت در دو دهه اخیر به کار گرفتند، تنها فایدۀ متهم کردن هر دو جریان به انفعال، تقویت خط سازش و عادی جلوه دادن آن در روند اداره کشور است. گویا انتهای همه مسیرهای نظام به چنین عقلانیتی ختم می شود.
2- طرح انتقام برای تشفی خاطر جریان انقلابی و افزایش سرمایه اجتماعی نظام.
پیچیدگی صحنه نزاع کنونی محور مقاومت با خط استکبار در منطقه، که در واقع نه صرفا یک درگیری نظامی، که مقابله ای تمدنی با همه ابزارها و ابعادهای ممکن است، اقتضاء می کند کنش و واکنش ها لزوما بر اساس احساسات مردم تنظیم نشود. در واقع شفای صدور مؤمنین، با کلیت این صحنه نبرد باید نسبت بگیرد نه با اجزاء آن، مخصوصا در واکنش هایی که جنبه امنیتی دارند.
صحنه مواجهۀ محور مقاومت، متشکل از مجموعه ای از دارایی ها و نادارایی هاست که در محورهایی مانند نظامی، امنیتی، اقتصادی، سیاسی، رسانه ای، فرهنگی اجتماعی و ... بروز می کند. محور مقاومت هرچند در مجموع پیشرفت های شگرفی داشته است، اما طبیعتا کماکان مخصوصا در پیوست ها، با نواقصی روبروست. مدیریت مجموع نقاط قوت و ضعف به دلیل ارتباط جدی بین این ابعاد، کار آسانی نیست. کنشگری این صحنه را تابع توقعاتی قرار دادن که عمدتا نیز با جریان رسانه ای قابل مدیریت هستند، در این صحنه حتما اختلال ایجاد می کند.
3- انتقام به مثابه ابزار بازدارندگی.
مطرح کردن انتقام برای ایجاد توازن و بازدارندگی در برابر خط استکبار در منطقه، هرچند در کلان ایده درستی است. اما به دلیل فضای رسانه ای جامعه، خود در کوتاه مدت به چالش تبدیل می شود. تا زمانی که معادله قدرت در منطقه به صورت قاطعی به نفع جبهه مقاومت تغییر نکرده باشد، این زد و خوردها ادامه خواهد داشت. مخصوصا در فضای امنیتی و به دلیل اشراف دستگاه های جاسوسی دشمن، این روند ملموس تر است.
در چنین فضایی، تضمین دادن مبنی بر این که اگر بزنیم دیگر جرأت نمی کنند بزنند، خود می تواند به ابزار رسانه ای برای تضعیف خط مقاومت تبدیل شود. مخصوصا با عدم رعایت خطوط قرمز انسانی توسط جریان مقابل و اقدام به کشتار مردم عادی در برابر ضربات واکنشی ما.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
ادامه یادداشت:
✍ چگونگی مطالبه انتقام و پاسخ سخت
قسمت 2 از 2
جمع بندی
🔻با این تفاسیر، به نظر می رسد بهترین مفهوم برای تبیین چرایی لزوم پاسخ سخت، ایجاد ظرفیت اجتماعی برای کامل کردن سبد پاسخ های نظام در برابر دشمن است. ما باید بتوانیم متنوع واکنش نشان دهیم. پاسخ یک ترور امنیتی سطح بالا، نباید لزوما یک ضربه نظامی باشد. ما باید بتوانیم ابزارهای اجتماعی خود برای محاصره اقتصادی رژیم را فعال کنیم.
🔻فارغ از بحث نقصان در ساختارهای نهضتی نظام برای صدور انقلاب، ظاهرا بهترین گزینه موجود، ایجاد فشار اجتماعی است تا میدان دست بازتری برای انتخاب ابزارهای مختلف در پاسخ گویی داشته باشه. در واقع گفتمان عام انتقام باید به مثابه ابزار مهار جریان غرب گرا عمل کند و نه انتقاد از جریان مقاومت. گفتمانی که باید شکل گیرد، از سر اعتماد به میدان، باید برایش خلق فرصت کند و او را وادار کند مجموعه پیوست های عملیاتی خویش را تکمیل نماید. به نظر می رسد مدل کنش رهبر انقلاب نیز همین گونه است. در عین ابراز اعتماد به متولیان محور مقاومت، آنان را برای دادن پاسخ سخت تحریک می کنند.
ما باید جای خود را در پر کردن خلاءهای بالفعل موجود در مجموعه ظرفیت های نظام پیدا کنیم و مسیری برای رفع آنها خلق نماییم.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
بین سطور بیانیه وزارت اطلاعات
#مهدی_محمدی
۱- بین سطور بیانیه وزارت اطلاعات درباره حمله تروریستی کرمان به اندازه داده های ارائه شده در آن مهم است. نخستین نکته این است امریکا پس از بحران سوریه در انتقال جغرافیای عمل داعش به شرق با هدف عملیات علیه ایران،چین و روسیه کم و بیش موفق بوده و پروژه داعش خراسان اکنون عملیاتی است.
۲- نکته دوم این است که امریکا اکنون به جز جغرافیای عملیات، محتوای عملیات تکفیری ها را هم تعیین می کند. جریان تکفیری به عنوان ‘جبران کننده’ فشار به اسراییل عمل می کند و این یعنی دیگر چیزی به نام داعش مستقل از سیستم امنیتی امریکا وجود ندارد.
۳- نکته سوم گرایش شدید امریکا و اسراییل به افزودن جنبه های شناختی به پروژه های امنیتی خویش است. رساندن کار از جنبه محاسباتی به جایی که شما بدانید ضربه را از کجا خورده اید اما تصمیم گیری درباره شکل و شدت پاسخ بسیار دشوار باشد، هدف این نوع جدید عملیات شناختی است.
۴- موثرترین حمله در جنگ فعلی حمله به محاسبات دشمن است. دشمنی که در حال فرار از کوچه های شمال غزه است، در موقعیتی نیست که لبنان یا ایران را تهدید کند. در آغاز این نبرد پاسخ های کوچک هم بازدارنده است اما وقتی دشمن جلوتر آمد، طراحی پاسخ سخت تر و اثر آن هم کوچک تر خواهد شد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
مردمداری چیست؟
#جعفر_علیان_نژادی
🔸یکی از فرازهای مهم بیانات رهبری در 19 دی ماه، بدست دادن شاخصهای کلان مردمداری بود. نگارنده مبتنی بر درک و دریافت خویش از این سخنرانی، چند نکته اصلی را در خصوص شاخصهای مردمداری مسئولین، عناصر و مراجع تبیینگر و مخاطب دار، احصاء کرده و به رشته تحریر درآورده است:
🔸۱. اعتماد قلبی به مردم، طوری که حاضر باشند حرف دلشان را به مردم زده و هیچ جایگزینی مانند گروههای سیاسی یا شخصیتهای معروف را بر آن ترجیح ندهد.
🔸۲. حضور با کیفیت در مردم، طوری که، هم بدانند هدف از حضورشات چیست، و هم چشم دل مردم را نسبت به آن هدف روشن کند.
🔸۳.حضور جهتدار و معرفتبخش در مردم، طوری که هدفهایی نظیر «حاکمیت اسلام، عزت ملی، صلاح کامل ملت ایران، اعتلای ملت ایران و مقابله با استکبار» را در دستور کار خود قرار دهند و توان معرفتی مردم را نسبت به آن بالا ببرند.
🔸۴.دعوت به حضور مردم در همه صحنهها، طوری که موانع حضور آنان در میادین فرهنگی، دینی و سیاسی برطرف نمایند.
🔸۵. آگاهی از راهبرد اساسی دشمن در بیرون کردن مردم از صحنه، طوری که برای خنثیسازی پروژههای فعال «مایوسسازی»، «بیاعتقادسازی یا ایمانزدایی دینی» و «هراسآفرینی» برنامه داشته باشند.
🔸۶. سعه صدر اجتماعی، به معنای بالا بردن حساسیت قلبی مردم نسبت به عادی شدن عمومیترین گناهان (مانند بیحجابی). اگر حساسیت قلبی جامعه تحریک شود، اساسا میل به سازگاری با گناه کاهش مییابد.
🔸۷.سعه صدر سیاسی، به معنای ایجاد فضایی برای ابراز اختلاف سلایق سیاسی مردم و کور کردن فضای دوقطبیساز و تفرقهانگیز مجادلات سیاسی.
🔸۸. دعوت به مشارکت در انتخابات، به عنوان عالیترین بستر تجلی حضور مردم در صحنه سیاسی.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
مولفه های افزایش امید سیاسی اجتماعی مردم
#عباسعلی_رهبر
اگردغدغه ارتقاء امید جامعه برای پیشرفت جامعه و بالندگی مردم عزیزمان را داریم و اگرنگران جمهوریت و اسلامیت و آزادی و عدالت در جامعه هستیم، لازم است به منطق راهبردی افزوندهنده امید اجتماعی سیاسی توجه نماییم. به نظر میرسد توجه منطقی به نظام معنایی مردم سالاری دینی و روایت دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران، احترام بیشتر به کرامت مردم، توجه به وجود مسایل متعدد ولی قابل حل و حرکت عملی دولت میتواند به افزایش امید سیاسی اجتماعی و مشارکت بیشتر مردم کمک نماید.
جمهوری اسلامی ایران برمنطق نظام دانایی مردم سالاری دینی الگوی امید بخشی را برای رفاه و امنیت و معنویت مردم عزیز ایران قرار داده است. در «الگوی جمهوری اسلامی» نه تنها مردمسالاری و دین دو عنصر جدا از یکدیگر نیستند بلکه مردمسالاری برآمده از دین است. مقام معظم رهبری اشاره دارند: «افرادى گمان نکنند که امام بزرگوار ما، انتخابات را از فرهنگ غربى گرفت و آن را قاطى کرد با تفکر اسلامى و شریعت اسلامى؛ نه، اگر انتخابات و مردمسالارى و تکیهى به آراء مردم، جزو دین نمیبود و از شریعت اسلامى استفاده نمیشد، امام هیچ تقیدى نداشت؛ آن آدم صریح و قاطع، مطلب را بیان میکرد. این جزو دین است... باید شریعت اسلامى رعایت بشود. و گردش کار در این نظام بهوسیلهى مردمسالارى است... کار، دست مردم است؛ این، پایهى اصلى حرکت امام بزرگوار است.»
در واقع در این الگو «جمهوریت» از «اسلام» جدا نیست «در این کشور و در این نظام، اسلام با جمهوریت همراه است. جمهوریت ما از اسلام گرفته شده و اسلام ما اجازه نمیدهد در این کشور مردمسالاری نباشد. ما نخواستیم جمهوریت را از کسی یاد بگیریم؛ اسلام این را به ما تعلیم داد و املاء کرد. این ملت، متمسک به اسلام و معتقد به جمهوریت است. در ذهن این ملت و در این نظام، خدا و مردم در طول هم قرار دارند.»
در الگوی معنایی مردم سالاری دینی ،منطق قدرت اجتماعی برآمده از حضور و حرکت مردمی با قدرت سیاسی و اعمال قدرت سیاسی توسط دولت ارتباط دوسویه ای دارد که تبدیل به دولت باظرفیت و جانعه توانمند برای بهزیستی اجتماعی و سیاسی خواهد شد .در نظام معنایی مردم سالاری دینی دیانت عقلانیت جمهوریت عدالت معنویت خدمت رسانی در محور مرکزی کرامت اجتماعی .سیاسی به حضور حداکثری مردم و اقتدار ملی خواهد انجامید.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
فروپاشی ساختار ها و ایده های نظم کهنه
#سعدالله_زارعی
#قسمت_اول
جنگ غزه و مسائلی که پس از آن پدید آمد، ثابت کرد ساختارها و ایدههای «نظم کهنه» کارایی خود را در کنترل روندی که علیرغم اهداف آن پدید آمده از دست داده است.
وقتی رژیم به شدت مسلح اسرائیل علیرغم جنگی بالنسبه طولانی نتواند فلسطینیها را مهار کند؛ وقتی آمریکا در قامت ابرقدرت نتواند از طریق هشدار و اقدامات نمادین و حتی اقدامات عملی، روندی که در مقابل آن قرار دارد، متوقف گرداند؛ وقتی دولتهای منطقهای اردوگاه نظم کهنه نتوانند در نقش واگذار شده ایفای نقش کنند و کمکی به حل مسئله نمایند؛ زمانی که ائتلافها به سختی شکل گیرند و در صحنه عمل قادر به اقدامات مدنظر نباشند؛ وقتی نهاد حقوقی نظم کهنه - یعنی شورای امنیت سازمان ملل - نتواند به کنترل روند کمک کند، این یعنی وضعیت و عناصر اصلی دخیل در آن دگرگون شده است. در این شرایط افق تحولات را نمیتوان براساس شاخصهای رهبری نظم کهنه ترسیم کرد. در چنین شرایطی «نقشآفرینان جدید» موضوعیت مضاعف پیدا میکند. در این خصوص نکاتی وجود دارد:
1- چند روز پیش اندیشکده انگلیسی «چتمهاوس» در تحلیلی نوشت «مقابله با چالش منطقهای ایران باید با مشارکت انجام شود. واشنگتن دانش، ابزار یا تمایلی برای اقدام به تنهائی ندارد. مسئولیت اصلی آمریکا باید بازیابی اعتماد شرکای منطقهای خود از طریق تضمین امنیت فیزیکی آنها باشد». ایران کشوری است که در طول چهار دهه گذشته زیرفشار شدید غرب قرار داشته و انواعی از چالشهای آن را تحمل کرده است. اینک مؤسسه سلطنتی انگلیس از لزوم مهار «چالش ایران» سخن میگوید و برای مقابله با این چالش اصلاح رفتارهای گذشته آمریکا در برخورد با دولتهای وابسته به خود را ضروری میشمرد.
چتمهاوس و بسیاری دیگر معتقدند جبهه غرب در مقابل ایران تضعیفشده و بهخصوص ضلع منطقهای آن به حاشیه رفته است. این مطلب که وابستگان از آمریکا دلخور شدهاند البته واقعیت دارد و عملکرد آمریکا دائماً بر عمق آن میافزاید. حدود سه هفته پیش یک مؤسسه مطالعاتی سعودی در ریاض نوشت آمریکا برای اثرگذاری بر جنگ غزه به جای گفتوگو و مکاتبه با کشورهای عربی، دنبال گفتوگو و مکاتبه با ایران میباشد در حالی که فلسطین یک مجموعه عربی است.
شاید چتمهاوس و مؤسسات دیگر غربی میدانند حاشیهگزینی کشورهایی نظیر عربستان، مصر و اردن و نیز اتحادیه عرب در جنگ غزه ناشی از بیتوجهی آمریکا به دولتهای عربی نیست، ناشی از بینتیجه شدن همراهی کشورهای منطقه با آمریکا در پروندههای منطقهای و بینالمللی است. دولتهای مخالف ایران در منطقه، یک بار در جریان پرونده هستهای ایران متوجه شدند ائتلاف حول محور آمریکا قادر به مهار واقعی برنامه هستهای ایران نیست حال فرقی نمیکند این کشورهای عربی مقابل ایران قرار داشته باشند یا در سکوت به سر ببرند. بر این اساس این دولتها پس از مأیوس شدن از تأثیر ائتلافهای ضدایرانی، به سمت عادیسازی با ایران آمدند.
پس واضح است که شرایط به دو دلیل تغییر کرده است یکی به دلیل استقامت هوشمندانه ایران در مقابل دستاندازیهای غرب و یکی هم به دلیل اینکه جهان دیگر حاضر به تحمل ریسک همراهی با آمریکا در مسائلی که یک طرف آن ایران باشد، نیست. خروجی این بحث این است که بسیاری از کشورها چه در منطقه و چه در خارج از منطقه، دیگر حاضر به مشارکت در طرحهای بیسرانجام آمریکا علیه ایران نیستند.
۲- یک جلوه مهم دیگر ناکارآمدی ساختارها و ایدههای نظم کهنه، مواجهه آن با چالشهایی است که مبارزان یمنی در اطراف تنگه راهبردی بابالمندب و دریای سرخ علیه غرب به راه انداختهاند. تحولات دریای سرخ بیش از آنکه رژیم اسرائیل را آزار دهد، سبب تحقیر شدید آمریکا شده است. یکی از مهمترین پوششهای مداخلات ظالمانه و قلدرمآبانه آمریکاییها در جهان «حفظ آزادی بازرگانی و دریانوردی» بوده و از این طریق به سود هنگفت و قدرت بیرقیبی دست یافته بودند. آنان ضمن آنکه محدوده دریاها را کادربندی کردهاند، در عین حال برای خویش حق هر تفسیری را برای کنوانسیونها و مواد حقوق دریایی قایل بودند.
آنان به گونهای رفتار میکردند که «پادشاه دریاها» دیده شده و ملتهای دیگر از آن تمکین کنند. حدود چهار یا پنج سال پیش «دونالد ترامپ» اعلام کرد که آمریکا دیگر حاضر به ایفای نقش نگهبان امنیت بینالمللی نیست و هر کس باید هزینه امنیت خود را به آمریکا بپردازد. بر این اساس به سرکیسه کردن دولتهای عرب وابسته به خود پرداخت.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
فروپاشی ساختار ها و ایده های نظم کهنه
#سعدالله_زارعی
#قسمت_دوم
وضعیت فعلی دریای سرخ پرده از دلیل به اصطلاح بیعلاقگی آمریکا از ایفای نقش ژاندارم امنیت بینالملل برداشت؛ آمریکا نمیتواند امنیت دیگران را تأمین کند! از اینرو پس از آنکه ارتش آمریکا اعلام کرد اسکورت کشتیهای تجاری را در دریای سرخ برعهده میگیرد، یک کمپانی ایتالیایی اعلام کرد حاضر به تردد در دریای سرخ نیست و اطمینانی به برقراری امنیت از سوی ائتلاف مدنظر آمریکا ندارد. ائتلاف بینالمللی دریایی آمریکا هم پیش از آنکه مشکل واقعی و عملی به خود بگیرد، با اما و اگرهای زیادی مواجه شد و در حین آن شلیک یمنیها به کشتیهایی که مظنون به حمل کالا برای اسرائیل بودند، ادامه پیدا کرد. یمنیها حتی یک گام هم بهجلو برداشته و اعلام کردند علاوهبر هدف قرار دادن کشتیهای حامل بار برای رژیم، به کشتیهای کشورهایی که به ائتلاف مدنظر آمریکا بپیوندند نیز اجازه تردد در دریای سرخ نمیدهند.
بر این اساس تحلیلگر چتمهاوس نوشت «این پاسخها دلالت بر این دارد که بازدارندگی آمریکا کاملاً ناکافی است» اینکه نیروهای یمنی هم بتوانند کارآیی قدرت بازدارنده آمریکا را با چالش اساسی مواجه کرده و هزینههای غرب را بالا ببرند یعنی راهحل مسئله، ائتلاف یا عدم ائتلاف با آمریکا نیست. موضوع فقدان تأثیرپذیری ایران و نیروهای دیگر در منطقه از این ائتلافها و هشدارهای آن میباشد.
3- جنگ غزه هم خود یک فاکتور اساسی در آشکارسازی منقضی شدن ساختارها و ایدههای نظم کهنه است. هنوز هم شکی وجود ندارد که رژیم غاصب اسرائیل یک قدرت نظامی تمامعیار است اما وقتی این قدرت نظامی تمامعیار نتواند حتی با جنگی پرشدت بر مقاومت در یک باریکه پیروز شود، چه اهمیتی دارد؟ شاید رژیم غاصب تاکنون نزدیک به 30 هزار نفر از زنان، کودکان، سالخوردگان و بقیه مردم غزه را به شهادت رسانده و نزدیک به دو برابر آن هم زخمی کرده و شاید تعداد خانههای ویران شده از 30 هزار واحد فراتر رفته باشد.
اینها اقداماتی نیستند که تاکنون اسرائیل از آن رویگردان بوده است. اما همین اسرائیل با قدرت نظامی جهنمی خود که بهطور کامل مستظهر به زرادخانههای آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و... است، در مواجهه با مردمی که ده درصد امکانات اسرائیل هم ندارند، تن به چند ده هزار کشته و زخمی یهودی داده است. روزنامه «یدیعوت آحارونوت» روز جمعه گذشته نوشت حداقل 12500 نظامی اسرائیل در غزه معلول شدهاند و گزارشهای تکمیلی دیگر هم از 20000 معلول یهودی در جنگ غزه خبر میدهند و حداقل در بخش توانبخشی وزارت جنگ اسرائیل 3400 معلول جنگ از 7 اکتبر گذشته (آغاز عملیات طوفانالاقصی) نگهداری میشوند. تعداد کشتههای نظامی اسرائیل هم طی سه ماه گذشته حتماً از 4000 نفر فراتر رفته است.
جنگ ارتش با نیرویی که دیده نمیشود تا بتوان از جنگافزارهای مدرن علیه آن استفاده کرد، توأم با چنین تلفاتی است و میتوان گفت ارتش اسرائیل در برابر هر شهید رزمنده، چند کشته یا در برابر هر رزمنده مجروح چند مجروح داده است. این تغییر موازنه جنگ است. اسرائیل برای آنکه بر نیروی زاینده رزمنده فلسطین غلبه کند باید چند هزار کشته و مجروح بدهد؟ در جلسه چند روز پیش کابینه امنیتی اسرائیل، گالانت از تشکیل کمیته حقیقتیاب برای مشخص کردن دلایل شکست ارتش اسرائیل در 7 اکتبر/ 15 مهر خبر داد و بنیگانتز در اعتراض به او گفت این کمیته برای سرپوش گذاشتن بر ناکامی ارتش در جنگ غزه تشکیل شده و میخواهد پای مقامات سیاسی را به عنوان مسئول شکست به میان بکشد.
پس واضح است که جبهه اسرائیل امید به موفقیت در جنگ را از دست داده است. این جنگ چند وقت دیگر ادامه پیدا میکند؟ بعضی از ناظرین از دو تا سه هفته آینده سخن میگویند بعضی هم معتقدند جنگ لااقل طی دو ماه آینده استمرار پیدا میکند اما اگر این جنگ طی دو تا هشت هفته آینده ادامه پیدا کند، نتیجه چه میشود؟ بله بر تعداد شهدا و مجروحین افزوده میشود و این خیلی دردناک است اما از آن طرف عددهای مورد اشاره در روزنامههای اسرائیلی هم به دو تا سه برابر میرسد.
کدام دولت در تلآویو قادر به ادامه حیات پس از جنگی با این سطح از تلفات خواهد بود؟ لذا همانطور که وزیر خارجه آمریکا هم به آن اشاره کرده است، نتانیاهو و فرماندهان نظامی و در یک جمله کابینه امنیتی اسرائیل با دلایل آشکار از بحث درباره «پس از جنگ» جلوگیری مینمایند.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
نسبت_مردم_سالاری_دینی_و_مردم_سالاری_غربی.pdf
298.9K
📄 #معرفی_مقاله| نسبت مردمسالاری دینی و مردمسالاری غربی
✍️ مولف: ابوذر یاسری
🗳 | #انتخابات_مجلس
👤 | #حکمرانی_مردمی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🖇 #گراپلاس
#مهدی_محمدی
🔻 از این پس پاسخهای ایران نه هم سطح خواهد بود و نه هم جنس / عدم پیشبینی پذیری در پاسخ میتواند مبنای دور جدیدی از بازدارندگی باشد
1⃣ اساسا مهم ترین هدف اسراییل از جنایت در غزه ظرف یکصد روز گذشته ایجاد بازدارندگی از طریق ‘معتبر کردن تهدید جنایت بزرگ’ بوده است. صهیونیست ها امیدوار بودند بتوانند با جنایت ویرانی بدون مرز در غزه مدل جدیدی از بازدارندگی ایجاد کنند. حمله بامداد ۲۶ دی در درجه اول نشان داد این مدل شکست خورده است و جنایت در غزه با ایجاد انگیزه انتقام، شدت ضربات احتمالی علیه اسراییل را بالا برده است.
2⃣ حمله ۲۶ دی بر دو مفهوم کلیدی تمرکز کرده است: ۱- نایبان منطقه ای پنهان اسراییل و ۲- شبکه تامین کالا و انرژی رژیم.
3⃣ بویژه این نکته مهم است که نشان داده شود ایران همیشه مطابق قواعد بازی نخواهد کرد. عملیات ۲۶ دی نشان داد حمله با موشک بالستیک دوربرد به اهداف بسیار دوردست می تواند پاسخی به عملیات اطلاعاتی باشد. پاسخ ها از این پس نه هم سطح خواهد بود و نه هم جنس و این عدم پیش بینی پذیری در پاسخ می تواند مبنای دور جدیدی از بازدارندگی باشد
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔻جامعهشناسی اصلاحاتزده
(دربارهی مناظرهی آقایان شجاعیزند و جلاییپور در برنامهی شیوه)
#مهدی_جمشیدی
۱. جلاییپور، بهشدت گرفتار تکرار شده و هیچ سخن تازه و جدیدی ندارد. چند یادداشت دارد که از اینجا به آنجا میبرد و همانها را تکرار میکند. خلاقیتش، مصداقهای عینی جدیدی هستند که او به نام جنبش، به اسارت میبرد.
۲. گفتههایش، بسیار سطحی و شبهعلمی هستند. دربارهی نظریهی اجتماعی، سخنان دیگران را تکرار کرد و نظرات خودش نیز بیش از گلایههای سیاسی نبود. بیشتر شبیه یک فعال سیاسی است تا استاد دانشگاه. با عمقنگری و حکمیاندیشی، بیگانه است. حرفهایش ساده و ابتدایی هستند و نکتهی تازهای ندارند. حضورش، بازی خطابی است در قامت جامعهشناسی.
۳. مسألهی لو رفته و نخنمای همیشگی او، جریان سیاسی اصلاحات است و بس. طمع حضور جریان اصلاحات در قدرت سیاسی را دارد و برای این کار، مسائل را سرهمبندی میکند تا قدرتگیری نیروهای سیاسی همداستان با خودش را توجیه کند. غرق در سیاستزدگی است و نمیتواند خود را از این آفت رها سازد.
۴. مانند همیشه، بیانش آغشته به مبالغه و گزافهگویی است. میخواهد برای جامعهشناسی جنبش، موضوع بومی بیافریند و ازاینرو، از هر ریز واقعیتی، ابرمسأله میسازد و غلو میکند. نان تشدید و غوغا را میخورد؛ البته در زمانی که جریان اصلاحات در قدرت، مستقر نیست و به این دلیل، او موظف به سیاهنمایی و بزرگنمایی است.
۵. نهاییترین و فربهترین استدلال جلاییپور، اغتشاشات سال گذشته بود که بیش از دویست هزار نفر، بدنه نداشت. او جامعهی ایران را به نفع این تعداد اندک، مصادرهبهمطلوب کرد. بهگمانش با لحن غلیظ و حماسی میتواند فقر عددی خویش را برطرف کند اما مخاطب درمییابد که شعار میدهد و شلوغ میکند تا ضعف نظریاش را جبران کند.
۶. او از یک سو، جامعهی ایران را جامعهی ناجنبشی یا نیمهجنبشی میداند و از سوی دیگر، جوامع توسعهیافتهی غربی را جنبشی. او به این واسطه، جنبش را در غرب میستاید اما در عین حال، ناجنبش یا نیمهجنبش را در ایران، خطرناک قلمداد میکند. معیارهایش، دوگانه و دوپاره است.
۷. پاسخهای نقضی و حلی شجاعیزند، نقطهی عطف بودند. ابطالهای او سهمگین بودند و صورت مسأله را تغییر میدادند. او غلبه یافت و کار رقیب را بساخت. او توانست تناقضهای تفکر طرف مقابل را آشکار کند.
۸. به نظرم حضور نیروهای جریان روشنفکری سکولار در رسانهی ملی، امر مبارک و نافعی است و ما تاکنون از بایکوت آنها ضرر کردهایم. باید مجال داد تا جامعه، قشریگری و سطحیاندیشی آنها را در این قاب، لمس کند تا آنان، حذف و غیبت خود را به مخاطب نفروشند. اگر مقصودشان از نقادی و دگراندیشی و عقلانیت و علوم انسانی، این قبیل تحلیلهاست که باید گفت شنیدهشدن صدایشان از رسانهی ملی، مساوی است با ریزش بدنهی اجتماعیشان و زوال اعتبار علمیشان. بهراستی، آواز دهل، از دور خوش است.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
دهنمته راجع به ماجرای ایران و پاکستان
#سرباز_روح_الله
#قسمت_اول
۱- ریشهی ماجرا در منطقه عمومی بلوچستان است که یک سر در پاکستان دارد و سر دیگر در ایران. مشکل اسلامآباد با بلوچستان در این است که اساسا بلوچها خودشان را بعد از تقسیم شبه قاره در آگوست سال ۱۹۴۷ جزیی از پاکستان نمیدانستند و هیچ وقت تن به حاکمیت اسلام آباد ندادند حتی وقتی در مارس ۱۹۴۸ خان کلات قرارداد الحاق بلوچستان را به پاکستان شرقی امضا کرد. اما مشکل در سمت ایرانی بیشتر در دوگانهای مذهبی شکل گرفته است تا قومی؛ حاکمیت شیعی ایران در مواجهه با جمعیت بلوچ اهل سنت.
۲- ایران عقبه مدارس سنی دیوبندیه پاکستان را پوششی برای جریانات جدایی طلب بلوچ خودش میداند و پاکستان روابط تهران-دهلی را خطری بالقوه برای تقویت جداییطلبی بلوچ میانگارد. برای ایران نگرشهای بنیادگرایانه مذهبی مسالهساز مینماید و برای پاکستان رویکرد جداییطلبانه گروههای عمدتا سکولار بلوچ مسالهساز است. اما از بلوچهای سکولار گرفته تا بلوچهای سلفی همگی زمینهای را - عمدتا بدلیل محرومیت این منطقه - برای تمامی سرویسهای منطقهای (هند) و فرامنطقهای (آمریکا و اسرائیل) فراهم آوردهاند تا بلوچستان روی آرامی نبیند.
۳- پاکستان بشکل سنتی در اردوگاه غرب بوده و بعد از ۲۰۰۱ هم جزیی از منظومه جنگ علیه تروریسم آمریکا به شمار میآمد. بخشهایی از بدنه امنیتی پاکستان البته با گرایشات دینی-ملی که در دهه هشتاد میلادی (دوران ضیاءالحق) در نظام پاکستان رسوخ یافت، در زمین افغانستان برای مقابله با حضور آمریکاییها در منطقه اقدام کردند اما این جریان غالب نیست. جریان فکری غالب در اندیشه حاکمیت پاکستان هویت آفرینی با دال مرکزی دیگری هندوستان است. برای پاکستانیها هندوستان همان تصویر اسراییل برای بدنه نظام حاکم در ایران را دارد؛ مصداق اتم شرارت و وحشیگری و افراط دینی علیه مسلمانان و جلوگیری از قدرت یابی آنان. در این فضا ایران با باز کردن پای هندیها به چابهار بقدر کافی بهانه بدست طرف پاکستانی داده است. قرینش میشود کاری که باکو با باز کردن پای اسرائیلیها کنار مرزهای شمال غرب ایران انجام داده؛ ایران چه نگاهی به آذربایجان پیدا کرده؟ وضعیتی مشابه را میتوان برای پاکستان نسبت به ایران تصور کرد.
۴- پاکستان سیطره کاملی بر بلوچستان ندارد اما قدرت متمرکز نظامی اطلاعاتی بالایی دارد. سالها شانه به شانه هندوستان نیروی زرهی و هوایی و اتمیاش را توسعه داده. موشکهای شاهین پاکستان بردی بالغ بر ۲۵۰۰ کیلومتر دارند. اما این قدرت متمرکز نظامی تاکنون فقط توسط هند قدرتمند و حملات هوایی ایالات متحده به چالش کشیده شده بود. پرستیژ پاکستان در فضای جهان اسلام بعنوان قدرتمندترین ارتش اسلامی و تنها کشور اتمی اسلامی بوده. حملات علنی و رسمی ایران در روز سه شنبه این پرستیژ را شدیدا چالش کشید. حمله رسمی ایران به خاک پاکستان را شاید بتوان نخستین حمله یک کشور غیر اتمی به یک قدرت اتمی در تاریخ معاصر قلمداد کرد. اوضاع وقتی برای پاکستان بغرنجتر شد که وزیر امور خارجه هندوستان یک روز قبلش به تهران سفر کرده بود. میدان حمله هم بلوچستانی بوده که هند دستی باز در سمت ایرانیاش داشته. اینها همگی دست بدست هم داد و اسلامآباد را به این جمعبندی رساند که باید واکنشی درخور به حملات ایران بدهد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha