eitaa logo
دولت مقتدر و قوی
476 دنبال‌کننده
331 عکس
205 ویدیو
4 فایل
بستری برای اندیشیدن پیرامون «دولت قوی». «دولت» در اکنونِ میدان جنگ قدرت‌های حق و باطل، بازیگر اصلی سیاست بین‌الملل برای ایجاد «نظم جهانی و منطقه‌ای» است. ارتباط با بنده: 🇮🇷 Eitaa.com/ahs_tafreshi کانال دیگر: @feqholsiasat
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️تحلیل و شرحی بر بیانات رهبر معظم انقلاب در اولین دیدار با هیئت دولت چهاردهم 👤سیدمحمدمهدی حسینی ▪️رهبری در اوّلین دیدار با هئیت دولت چهاردم در تاریخ 06/06/1403 نکات بسیار مهم و ارزنده‌ای فرمودند. اما یکی از این نکات شاید کمتر مورد توجّه قرار گرفت و آن مسأله «پیوست عدالت و توجّه به تصمیم سازی» است. گزارش خلاصه بیانات ایشان چنین می‌باشد، البته باید منتظر مشروح بیانات ماند ولی همین مقدار نیز مهم است. ▪️«ایشان با اشاره به تصویب و اجرای برنامه‌ها و قوانین مختلف، تعیین تأثیر آنها در تحقق عدالت را بسیار مهم برشمردند و خاطرنشان کردند: چند سال قبل مسئله پیوست عدالت را مطرح کردیم و گفتیم که برای هر قانون و تصمیم مهم باید پیوست عدالت تهیه شود که مرحوم آقای رئیسی نیز مقداری در این زمینه پیش رفت و کارهای انجام داد اما نیمه‌کاره ماند. ▪️رهبر انقلاب، پیوست عدالت را نه یک کار اداری و فرم کاغذی و تشریفاتیِ ضمیمه به قوانین بلکه یک امر واقعی و در متن قوانین و برنامه‌ها خواندند و افزودند: پیوست عدالت یعنی مراکزی مانند سازمان برنامه و بودجه که تصمیم‌سازی یا آماده‌سازی لوایح و قوانین را برعهده دارد و یا گروهی از طرف رئیس‌جمهور موظف شوند که تأثیر برنامه‌ها و قوانین را بر شاخص‌های عدالت اجتماعی از جمله فاصله طبقاتی بسنجند و در صورت افزایش شکاف طبقاتی، آن قسمت از برنامه را حذف کنند. ▪️ایشان با اشاره به اطلاع از تولید نرم افزاری به دست گروهی از جوانان دانشگاهی در خصوص انطباق برنامه‌ها و قوانین با پیوست عدالت، مسئولان را به دعوت از این گروه و استفاده از محصول آنها در صورت مفید بودن توصیه و تأکید کردند: عدالت با گفتن و بیان مکرر زبانی محقق نمی‌شود بلکه انگیزه و ورود در میدان می‌طلبد که خوشبختانه این انگیزه در رئیس‌جمهور وجود دارد و باید به‌گونه‌ای عمل شود که هیچ مسئولی نتواند از راه منتهی به عدالت، تخلف کند.» ♦️در این محتوای فاخر چند نکتۀ مهم وجود دارد: 1⃣هر تصمیم مهم و هر قانونی محتاج پیوست عدالت است؛ 2⃣عدالت فرمالیته مطلوب نیست بلکه باید در متن «برنامه‌ها» موجود باشد؛ 3⃣مراکزی وجود دارند که تصمیم‌سازی می‌کنند؛ 4⃣سازمان برنامه در دیدگاه رهبری یکی از مراکز می‌باشد؛ 5⃣عدالت اجتماعی یا تعریف شده به شکاف طبقاتی یا یکی از اصلی ترین شاخص‌های آن شکاف طبقاتی است؛ 6⃣برنامه‌ای که شکاف طبقاتی ایجاد می‌کند «باید» حذف شود؛ 7⃣استقبال از نوآوری‌ها و تولیدات دانشگاهیان در این بحث. ▪️توضیح تمامی نکات درون متن فرصتی واسع می خواهد ولی اشاره به این مقدار لازم است که «تصمیم‌سازی» در کشور از اهمیّت فراوان بلکه حائز بیش‌ترین اهمیّت است و برای تحقّق عدالت باید این مهم در متن برنامه‌های سازمان‌های «تصمیم‌ساز» کشور حضور داشته باشد. ▪️یک نکتۀ دیگر را نیز از جنبۀ مراحل 5 گانه فرآیند انقلاب اسلامی ذکر می کنم. طبق تصریح رهبری ما از مرحله انقلاب اسلامی و نظام اسلامی عبور کردیم و در مرحله «دولت‌سازی» هستیم. تأکید بر وجود «عدالت» در تمامی قوانین و تصمیم‌های مهم این جرقه را در ذهن روشن می‌کند که یکی از مهم‌ترین ارکان «ایده دولت اسلامی» در نگاه رهبری مسأله «عدالت» است و رهبری از شروع ریاست جمهوری شهید رئیسی تا به امروز و استقرار دولت جدید در حال «راهبری» تحقّق عدالت در متن نظام جمهوری اسلامی و قوانین کشور اند. ▪️در پایان به یک «چالش» هم اشاره کنم و آن مسأله تحقّق عدالت در «تصمیم‌های مهم» است. تصمیم‌های مهم گاهی از جنس قانون نیستند یا آنچه که در قانون می‌آید دقیقا تمام آن تصمیم نیست. فرآیند «عدالت محور» کردن تصمیم دقیقا چیست؟ و «چگونه» است؟ این مسأله نیازمند نظریه پردازی طرفداران علوم انسانی دینی یا توحیدی یا حتّی بومی [کمترین ادّعاء] می باشد. 🆔@dolat_qavi
⭕️چالش‌های فلسفه تاریخ: از انتزاع به عمل و ضرورت پیوند با واقعیت‌های اجتماعی 🔻 فلسفه تاریخ: کلید فهم تحولات سیاسی و اجتماعی فلسفه تاریخ به بررسی حرکت تاریخی بشر بر اساس اصول و قوانین عمومی می‌پردازد و هدف آن کشف معنا و روند تحول جوامع است. این فلسفه تلاش دارد تا چگونگی شکل‌گیری رویدادهای تاریخی و فرآیندهای اجتماعی را تبیین کند. تحلیل‌های فلسفی می‌توانند درک عمیق‌تری از روندهای اجتماعی و سیاسی فراهم آورند و در مقاطع حساس تاریخی به هدایت تصمیمات استراتژیک کمک کنند. 🔻 انقلاب‌ها و فلسفه تاریخ: درک عمیق‌تر از آرمان‌ها فلسفه تاریخ در تحلیل رویدادهای بزرگ تاریخی، مانند انقلاب‌ها، نقشی حیاتی ایفا می‌کند. این تحلیل‌ها به فهم بهتر آرمان‌ها و اهداف انقلاب‌ها کمک می‌کنند و می‌توانند به تقویت اراده‌های جمعی و هدایت اجتماعی و سیاسی در شرایط بحرانی یاری رسانند. به‌ویژه در دوران انقلاب اسلامی، فلسفه تاریخ به درک عمیق‌تر از اهداف انقلاب و پویایی‌های اجتماعی و سیاسی آن پرداخته است. 🔻 حکم‌روایی در عصر بحران: نقش فلسفه تاریخ در دوران بحران‌ها و چالش‌های جدید، تحلیل‌های فلسفه تاریخ می‌توانند به کارگزاران کشور در تصمیم‌گیری‌های استراتژیک یاری رسانند و نقشه‌راه‌هایی برای حکم‌روایی و مدیریت بلندمدت ارائه دهند. این تحلیل‌ها به‌عنوان منبع الهام برای مقاوم‌سازی اراده‌های جمعی عمل کرده و کمک می‌کنند تا انتخاب‌های هوشمندانه‌تری صورت گیرد. 🔻 چالش‌های فلسفه تاریخ: از انتزاع به عمل فلسفه تاریخ به دلیل ویژگی‌های انتزاعی خود ممکن است از دنیای عینی فاصله بگیرد و نتایج آن در عرصه عمل سیاسی کم‌اثر باشد. یکی از مشکلات عمده، اکتفا به سطح انتزاعی است. این رویکرد، اگر نتواند به واقعیت‌های عینی متصل شود، نمی‌تواند در حل مشکلات اجتماعی و سیاسی مؤثر واقع شود و به آرمان‌های دور از دسترس و غیرعملی تبدیل می‌شود. 🔻 پیوند فلسفه تاریخ با واقعیت‌های جغرافیایی: از تئوری به عمل فلسفه تاریخ نباید تنها به دنبال توصیف حوادث گذشته باشد. برای اینکه کارکرد عملی پیدا کند، باید با مفاهیم و ابعاد ملموس زندگی اجتماعی و سیاسی درگیر شود و به‌گونه‌ای تبیین گردد که در شرایط خاص جغرافیایی و اجتماعی قابل استفاده باشد. توجه به بستر جغرافیایی و موقعیت‌های واقعی زمان و مکان نیز یکی از روش‌های مؤثر برای کاربردی کردن فلسفه تاریخ است؛ زیرا موقعیت جغرافیایی و فرهنگی تأثیر بسزایی در شکل‌دهی به سیاست‌ها، اقتصاد و فرهنگ یک جامعه دارد. 🔻 هم‌پیوندی فلسفه تاریخ و واقعیت‌های اجتماعی: ضرورت و اهمیت فلسفه تاریخ نمی‌تواند در فضای انتزاعی باقی بماند. برای آنکه توان اجرایی و تأثیرگذاری داشته باشد، باید به‌طور مستمر با واقعیت‌های اجتماعی و سیاسی پیوند برقرار کند. به‌ویژه در شرایطی که جوامع با چالش‌های پیچیده‌ای روبه‌رو هستند، فلسفه تاریخ باید ابزارهایی را فراهم کند که بتواند تحلیل‌های دقیق و کاربردی از وضعیت‌های موجود ارائه دهد و در نهایت به راهکارهایی برای بهبود شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دست یابد. 🔻 کاربردی‌سازی فلسفه تاریخ در حکم‌روایی معاصر: طراحی یک دستگاه محاسباتی مؤثر فلسفه تاریخ به‌عنوان ابزاری مهم برای درک روندهای تاریخی و اجتماعی، می‌تواند در عرصه‌های حکمرانی و حکم‌روایی نقش حیاتی ایفا کند. با این حال، اگر تحلیل‌های فلسفی تاریخ تنها در سطح نظری باقی بمانند و به یک دستگاه محاسباتی اجتماعی تبدیل نشوند، قادر نخواهند بود مشکلات اجتماعی و سیاسی را حل کنند. در دوران پس از انقلاب اسلامی ایران، یکی از چالش‌های اساسی، شکاف میان تحلیل‌های فلسفه تاریخ و قابلیت عملیاتی کردن آن‌ها در عرصه حکمرانی بود. برای اینکه تحلیل‌های فلسفی تاریخ در عرصه حکمرانی اثرگذار باشند، باید به‌طور عملیاتی در قالب سیاست‌ها و برنامه‌های اجرایی پیاده‌سازی شوند. این فرایند مستلزم طراحی یک دستگاه محاسباتی مدون و کارشناسی است که بر مبنای تحلیل‌های فلسفه تاریخ شکل گیرد. 🆔@dolat_qavi
⭕️چالش اصلی سیاست خارجی ایران: غفلت از ارزش زمان و تصمیم‌گیری فوری ♦️بزرگ‌ترین مشکل جمهوری اسلامی ایران این است که «زمان» اصلاً برایش اهمیت و ارزش کافی ندارد. در سیاست خارجی، مشکل اصلی جمهوری اسلامی ایران کمبود ابزار و فرصت نیست، بلکه بحران ایده‌پردازی و کندی تصمیم‌گیری است. ♦️زمان و تصمیم‌های سریع در سیاست خارجی اهمیت زیادی دارند. هر لحظه می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد و باید از فرصت‌ها به بهترین نحو بهره برد. ♦️مقصود، فهم وضعیت ژئوپولتیک و استفاده از فرصت‌های پیش‌آمده در حوزه شرق مانند چین یا هند و روسیه است؛ نه گرایش به غرب و غرب‌زدگی. 🆔@dolat_qavi
دولت مقتدر و قوی
🖊ساختارهای درونی ما دیگر توان هضم #پیچیدگی را ندارند در همۀ أمور [چه سیاست داخلی، چه سیاست خارجی] و
🔸این متن از دوست، هم‌فکر و همراه بنده، آقای محمدمهدی حسینی است که در کانالشان منتشر کرده‌اند. ایشان به تبع دکتر خراتیان به این نکته اشاره کرده‌اند که درونی ما دیگر توان هضم را ندارند، چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی، و نیازمند تحولی بزرگ در و هستیم. در این مسیر، نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند. 🔸به عنوان تکمیل نکاتی که پیش‌تر ذکر شد، در آینده نکاتی را در این‌باره بیان خواهم کرد. اجمالاً این‌که پیش از تأسیس و ، ابتدا باید تأسیس شوند، چرا که تأسیس اندیشکده‌ها، نقطه آغاز و مطلوب است. 🔸بخشی از فرآیند ، است و تأسیس و به‌تبع آن شکل‌گیری ، نقطه شروع مطلوب نهادسازی، یعنی دولت‌سازی در ایران به شمار می‌روند. ✍تفرشی (روایت) (مکانیسم و الگو، بسته) 🆔@dolat_qavi
نفوذی‌ها فقط در سامانه‌ی دفاعی و پدافندی کشور نفوذ نکردند، یک عده نفوذی‌ها در پوشش () به و پرداخته و مسئولین را دچار و کردند. از طرف دیگر، عده‌ای در مقام خواسته یا ناخواسته، دانسته یا نادانسته این همه هزینه انسانی و نظامی و زیرساختی برای کشور به بار آوردند و را از بین بردند. که می‌گفتند اسرائیل قدرت حمله به ایران را ندارد کجا هستند؟ که می‌گفتند این اسرائیل است و نباید وارد آن شد کجا هستند؟ با آن‌ها باید چه کرد؟ 🆔@dolat_qavi
دولت مقتدر و قوی
پیش بینی دکترعلی عبدی در برنامه جدال هفده آذر هزار و چهارصد و سه. یعنی شش ماه و نیم پیش. اما پاسخ آ
ما با یک تمدن مواجهیم. یک بسته، یک ترکیب پیچیده. شامل محصولات، ساختارها و مفاهیم. یا متشکل از لایه‌ی سبک زندگی مدرن، محصولات، ساختارهای اجتماعی، صنعت و تکنولوژی، دانش مدرن، فلسفه پشتیبان مادی مدرن، و در اصل، ایدئولوژی. در این میان، هسته‌ی سخت، کارشناسی است که با دانش مدرن به تصمیم‌سازی پرداخته و دستگاه محاسباتی تصمیم‌گیران را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد. کارشناسان مدرن در واقع به اداره کشور می‌پردازند با نسخه‌های خود. کارشناسی است که موضوع و واقعیت را به فقیه می‌شناساند. بسته به تعریف‌های او، حکم احراز می‌شود. کارشناسی است که نظریه‌پردازی می‌کند و در میدان تصرف می‌کند. تحلیل و تجویز می‌کند. کارشناسی است که تصویر ما از واقعیت را می‌سازد. روایت‌گری می‌کند. در این میان، همین کارشناسی می‌تواند نقطه قوت ما شود. موضوع را بسازد. مکانیسم‌ها را متناسب با ارزش‌ها تعریف کند. موضوع را بشناساند و واقعیت را توصیف و تبیین کند. چاره، خلق گفتمانی است تا به مردم و مسئولین تصمیم‌گیر آگاهی‌ بخشیده و در کنار آن مراحل فرانظریه و نظریه‌پردازی اسلامی طی گردد تا به تدریج، کارشناسی مطلوب در پیوند با فقه و میدان ایجاد شود.
ما در سطوح مختلف و نظام، وظیفه داریم به مسائل گوناگون کشور با نگاه کنیم. پیدا است که حوادث گوناگون که خارج از اختیار ما است - چه در سطح منطقه، چه در سطح جهان و چه حتّی در سطح کشور - اتّفاق میافتد. نظام اسلامی و مسئولان و ستونهای نگه‌دارنده‌ی این نظام در کنار آحاد مردم وظائفی دارند، نمیتوان این وظائف را در نسبتِ با حوادث تعریف کرد؛ یعنی حادثه‌ای اتّفاق میافتد، ما به صورت انفعالی در مقابل این حادثه یک حرکتی بکنیم، یک موضعی بگیریم، یک اقدامی بکنیم، این نمیشود؛ این به معنای کشانده شدن نظام جمهوری اسلامی به این‌سو و آن‌سو است. لازم است نگاه جامع و نگاه کلان به مسائل - که خب بحمداللَّه در کشور این نگاه کلان و جامع حاکم هم بوده؛ این‌جور نبوده است که مسئولان از اوّل انقلاب تا امروز غفلت از این کرده باشند - همچنان حفظ بشود و با این نگاهِ جامع در مقابل حوادث موضع بگیریم، حادثه را بشناسیم.۱۳۹۲/۰۶/۱۴ بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری 🆔@dolat_qavi
یکی از نکات مهمّی که باید توجّه داشته باشیم و توجّه بدهیم مردم را، این است که فهم و ادراک ما آماج حمله‌ی دشمن است؛ یعنی دشمن سعی فراوانی میکند که ادراک ما را از واقعیّت، فهم ما را از واقعیّت منحرف کند. فهم «ما»، یعنی چه [کسانی]؟ یعنی ، ، آحاد مردم و افکار عمومی. سعی‌شان این است که ما را طبق خواست خودشان تعریف کنند. همین دو سه روز پیش رئیس‌جمهور آمریکا(۱) راجع ‌به ملّت ایران دلسوزی کرد و مضمون حرفش این بود -حالا تصریح به این معنا نبود- که اگر چنانچه اینها بیایند و مثلاً‌حرف ما را گوش کنند، یعنی در واقع زیر بار ما بروند، اوضاع و احوالشان درست میشود؛این همان مصداقِ کامل [زیر بار رفتن] است؛ منتها حالا این آدم بلد نیست درست صحبت بکند. همین را با شکلهای مختلفی، رسانه‌های گوناگونشان و بلدهای کارِ تبلیغاتی مرتّباً دارند القا میکنند که اگر چنانچه ملّت ایران این ‌جور حرکت بکند، مشکلش حل میشود. حالا گوش اغلب مردم بدهکار نیست، امّا بالاخره این کار دارد انجام میگیرد؛ سعی‌شان این است که ادراک ما را از واقعیّتها، از آنچه وجود دارد منحرف کنند؛ مصلحت ملّی را جوری تعریف کنند که منطبق با خواست خودشان باشد و منافع ملّی را [هم] همین ‌جور.۱۳۹۸/۰۷/۰۴ گزیده‌ای از بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری
یکی از خصوصیّاتی که این جوانی که شما تربیت میکنید و روی او اثر میگذارید باید دارا باشد، [این است که] معتقد و مُباهی(۴) به خود باشد. من آن روز در جمع مسئولین که اینجا بودند،(۵) راجع به هویّت ملّی صحبت کردم؛ عرض کردم که در رابطه‌ی با هویّت ملّی، معنا میشود و ترجمه میشود. آن چیزی که ظاهرش منفعت است، امّا باطنش با هویّت ملّی ناسازگار یا معارض است، در واقع منافع ملّی نیست؛ زیانهای ملّی است. باید با این هویّت ملّی، این جوان را آشنا کنید که مُباهی به این هویّت باشد و به که البتّه غالباً جوانهای امروز ما، قدر استقلال را هم نمیدانند؛ خب جوان دانشجو از اوّل عمرش، در یک کشوری زندگی کرده که هیچ وابستگی سیاسی و عقیدتی‌ای به قدرتهای خارجی نداشته؛ از اوّل، همیشه دیده که در مقابل قدرتهای خارجی‌­ای که دیگران جرئت نمیکنند بگویند «بالای چشمتان ابرو است»، جمهوری اسلامی ایستاده؛ این استقلال سیاسی است؛ این را از اوّل دیده‌اند، [لذا] قدرش را نمیدانند؛ آن دوره‌ای را که هر چه آمریکا میگفت و قبل از او هر چه انگلیس میگفت باید در کشور تحقّق پیدا میکرد، اینها درک نکرده‌اند، لذا قدر استقلال را نمیدانند؛ این باید تفهیم بشود به اینها. این یک‌جور نقش اساتید بر روی دانشجوها است.  نقش دوّم، نقش در مسائل کشور است؛ همین که چند نفر از این برادران، اینجا گفتند و من کاملاً تصدیق میکنم. یکی از برادرها گفتند ما مفاهیم و و و مانند اینها را [به جامعه] پمپاژ نکرده‌­ایم؛ البتّه اهمّیّت اینها در این نیست که به جامعه پمپاژ بشود؛ اهمّیّت در این است که به پمپاژ بشود؛ یعنی اینها است. بله، بنده هم همین را قبول دارم؛ این کارها نشده، این کارها باید بشود. یا برادر دیگری راجع به طرحهای مصوّب و مانند اینها گفتند، یا آن برادری که سیستم غلط کار صنعتی در طول پنجاه سال را ذکر کردند؛ اینها حرفهای اساسی است؛ عرض کردم، اینها قابل بحث است؛ اینها را باید بحث کرد، باید پخته کرد. امّا اینها حرفهایی و فکرهایی و نظراتی است که باید به مراکز تصمیم‌گیری منتقل بشود؛ مراکز تصمیم‌گیری باید در جریان این مسائل قرار بگیرند، از اینها استفاده کنند. یکی از علل اینکه من اصرار دارم این جلسه در هر ماه رمضان تشکیل بشود و [اساتید دانشگاه] بیایند و حرف بزنند -البتّه دلم میخواست در سال دوازده بار این‌جور جلسه‌ای تشکیل بشود که متأسّفانه نمیتوانیم- همین است که این حرفها گفته بشود، بشنوند، بشنوند؛ باید اثر بگذارید. ۱۳۹۶/۰۳/۳۱ بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاه‌ها 🆔@dolat_qavi
⭕️فاجعه‌ی توهم خوش‌بینی: واکاوی پیش‌بینی‌های غلط درباره‌ی محدودیت‌های توان دشمن 🔸تقابل ایران و اسرائیل، نبرد اتاق‌های فکر و تحلیل‌های راهبردی است، نه صرفاً رویارویی نظامی. (دوئل ذهنیت‌ها) 🔸آسیبی که متوجه حوزه‌ی و است، اشتباهات تحلیلی فاجعه‌بار است. ♦️پیش‌بینی‌های غلط مقامات ایران: 🔸تصور می‌شد اسرائیل قادر به «عملیات گسترده و جدی» نیست. وجود باور به «ناتوانی هوایی اسرائیل» در نفوذ به حریم هوایی ایران و حمله به مراکز حساس. نتیجه‌ی این پیش‌بینی‌های غلط، غرق شدن در «توهم خوش‌بینی» بود که منجر به ضربات سنگین (شهادت فرماندهان، دانشمندان و غیرنظامیان) شد. ♦️نقد جدی به برخی کارشناسان گفتمان انقلاب: 🔸برخی کارشناسان گفتمان انقلاب به جای تحلیل واقع‌بینانه از «دو سال مقاومت بدون دیپلماسی راهبردی و فعال»، صرفاً به تبلیغ «گفتمان جنگ» ادامه می‌دهند. پرسش جدی این است که راهکار علمیِ جایگزین آن‌ها چیست؟ آیا نتایج مقاومتِ صرف در دو سال اخیر قابل دفاع است؟ 🔸این کارشناس‌ها دربارهٔ وضعیت «لبنان، سوریه، فلسطین و عراق» که بخشی از استراتژی منطقه‌ای ایران هستند، سکوت کرده‌اند. یعنی مسائل حیاتی را در تحلیل و تجویز‌های خود نادیده‌ می‌گیرند. ♦️تحلیل اشتباه از بازدارندگی: (تقلیل بازدارندگی به شعار) 🔸ادعای دکتر ایزدی که «سخنان رئیس‌جمهور موجب حمله اسرائیل می‌شود» با حفظ احترام ویژه به جایگاه علمی ایشان، نشان‌دهندهٔ «سطحی‌نگری» و «ساده‌انگاری» است. در واقع، تحلیل اشتباه یا ناقص از مفهوم «بازدارندگی» در روابط بين‌الملل است. 🔸واقعیت این است که دشمن بر اساس تحلیل «قدرت بازدارندگی ایران» در ابعاد مختلف نظامی، امنیتی، علمی، اقتصادی، و اجتماعی عمل می‌کند، نه صرفاً سخنان سیاسی. ♦️هشدار درباره پی‌آمدهای ادامه وضعیت (محاسبه‌ی بدترین سناریو‌ها): 🔸ساده‌انگاری یعنی درهم‌تنیدگی و پیچیدگی مسائل را نادیده بگیریم و مسأله را نقطه‌ای و تک‌بعدی در نظر بگیریم. سطحی‌نگری یعنی در سطح مانده و در عمق نرویم. در عصر مدرنیته، به خاطر مسأله‌ی ، مسائل، درهم‌تنیده‌اند. یک سیاست سیاسی، پیوست‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و علمی و... دارد. در حقیقت، باید نگاه و سیستمی داشت؛ یک تصمیم سیاسی، ذوابعاد و درهم‌تنیده با یک سری مسائل در عرصه‌های دیگر جامعه مانند اقتصاد و فرهنگ و... است. باید تأثیر سیاست بر اقتصاد و فرهنگ و امنیت و... را دید، و نیز تأثیر مولفه‌های جامعه مانند اقتصاد و بازار را بر سیاست ملاحظه کرد. 🔸در صورت تداوم سیاست‌های کنونی، حمله به تأسیساتی مانند پارس جنوبی و زیرساخت‌های حیاتی (آب شرب کلان‌شهرها) محتمل است. نتیجه‌ی آن، فروپاشی داخلی و نابودی انسجام ملی است. 🔸تأکید می‌کنم، بازدارندگی واقعی نیازمند «شناخت دقیق توانمندی‌های خودی و دشمن» و پرهیز از گزارش‌های دروغین است. اگر باور «عدم توانایی دشمن برای حمله» تداوم یابد، ایران در جنگ‌های آینده با غافلگیری مهلک مواجه خواهد شد. 🔸راه حل پیشنهادی، اول، ترکیب مقاومت و دیپلماسی است. مطلق‌انگاری هر دو راهبرد (فقط مذاکره یا فقط مقاومت) اشتباه است. در شرایط کنونی هم اقتضای منافع ملی، چنین است. 🔸در این ترکیب، مذاکره برای کاهش هزینه‌ها و مقاومت برای افزایش قدرت چانه‌زنی است. 🔸دوم، پرهیز از توهم و غرور کاذب است. اسرائیل ثابت کرد قادر به تابوشکنی و عملیات جدی است؛ این واقعیت باید پذیرفته شود. 🔸سوم، اذهان از نقاط ضعف منحرف نشوند. نسبت‌دادن حملات دشمن به «سخنان مسئولان» به جای پذیرش ضعف‌های راهبردی یا کم‌رنگ‌کردن آن‌ها موجه نیست. 🔸چهارم، ما یک آسیب‌شناسی نخبگانی و خردمندانه از نتایج سیاست‌های منطقه‌ای ایران و پروژه‌ی مقاومت در کشور‌های منطقه، چه هم‌پیمان و چه... نداشتیم. 🔸پنجم، خطر مصلحت‌اندیشی جناحی و حزبی است. تقدم و اولویت‌دادن به منافع جناحی و حزبی بر منافع و مصالح ملی و نظام. 🆔@dolat_qavi
⭕آسیب‌شناسی جناح‌گرایی؛ «جناح‌زدگی به مثابه ابزار دشمن: تحلیل مسائل راهبردی ملی به تسویه‌حساب‌های حزبی» ♦️تحلیل نگاه جناحی و ارائه رویکرد بدیل: تقریر، نقد، و راهکار 🔸برخی مواضع کارشناسان گفتمان انقلاب در یک چیز شبیه امثال کواکبیان می‌شود که بدون سند در رسانه‌ی ملی می‌گفت ۱۲۰ نفر از مسئولین نظام با کاترین شکدم هم‌خوابگی داشته اند؛ برخورد جناحی و حزبی به جای مواجهه‌ی ملی و فراجناحی. در واقع، خطر «مصلحت‌اندیشی جناحی» وجود دارد. در این‌جا، سیاست پوشاندن اشتباهات به جای اصلاح راهبردها به‌کار گرفته می‌شود. 🔸نگاه جناحی و حزبی، مسائل «راهبردی ملی» (امنیت، اقتصاد، دیپلماسی) را به ابزار «رقابت‌های حزبی» و «تسویه‌حساب‌های سیاسی» تبدیل می‌کند. این رویکرد، «پیروزی جناح» بر «منافع ملی»، حتی در شرایط بحرانی (مانند جنگ یا تحریم) اولویت می‌دهد. این نگاه، «دوگانه‌های کاذب» را ایجاد می‌کند، فارغ از درنظرگرفتن پیچیدگی‌های سیاست. به‌عنوان نمونه، گاهی تقابل «مذاکره و سازش» با «مقاومت و انقلابی‌گری» را مطرح می‌کند، بدون تحلیل هزینه‌-فایده. 🔸دولت دکتر روحانی، مذاکرات هسته‌ای برجام که یک موضوع ملی بود را به «بردِ جناحی» تبدیل کرد. در واقع، برجام را ابزار جناحی کرد. در مقابل، جناح مخالف نیز، موفقیت‌ها را تحقیر کرد یا شکست‌ها را دستاویزی برای حمله‌‌ی جناحی میکرد تا با تخریب حزب مخالف، امتیاز سیاسی کسب کند. 🔸در حالی که اگر این مسأله با هدف تأمین «منافع ملت ایران» و نگاه ملی دنبال می‌شد و خطوط قرمز نظام به‌درستی پاسداری می‌شد، هیچ‌کس جرأت نداشت به‌خاطر رقابت سیاسی، با اصل مذاکرات یا نتایج آن تسویه‌حساب کند. 🔸باید مراقب بود تا فضای جناحی، از هر دو طرف میدان سیاست، بر روند و غالب نشود. زیرا دشمن در کمین نشسته تا از این دوگانه‌سازی‌ها بهره‌برداری کند. به‌خصوص، وقتی یک تصمیم، تصمیم جمعی نظام است. 🔸در نگاه حزبی، تحلیل‌ها جانبدارانه می‌شود. یعنی نه بر اساس واقعیت‌های راهبردی، بلکه بر پایه دفاع از گفتمان جناح خود. و نیز درباره شکست‌ها، مثل ضعف مقاومت در لبنان/سوریه سکوت می‌شود و موفقیت‌های ظاهری بزرگ‌نمایی می‌شود. ♦️نگاه جناحی چه پی‌آمدهایی دارد؟ (نقد نگاه‌ جناحی) ١.تفرقه داخلی: دشمن با ابزار «تقسیم‌بندی جناحی» وحدت ملی را تخریب و امنیت ملی را تهدید می‌کند. جناح‌گرایی، خط مقدم مبارزه با دشمن (امنیت، اقتصاد، دیپلماسی) را به «جبهه داخلی» تبدیل می‌کند. دشمن دقیقاً می‌خواهد ما به‌جای مراقبت از خط مقدم و داشتن وحدت علیه دشمن مشترک، مشغول درگیری با یکدیگر شویم. ۲.ضعف در تصمیم‌سازی و کارشناسی و ارائه‌ی تحلیل‌های غیرواقع‌بینانه: مثلاً، پیش‌بینی‌های غلط کارشناسی درباره حملات دشمن که ناشی از جانبداری از روایت جناح خود است. یا برخی ادعاها مثل «سخنان رئیس‌جمهور موجب حمله اسرائیل شد یا می‌شود» که ناشی از جانب‌داری جناحی و گاهی غیرعلمی است. در واقع، از اصل بازدارندگی غفلت می‌شود. دشمن بر اساس توان نظامی/اقتصادی ایران عمل می‌کند، نه صرفاً سخنان سیاسی. سخنان سیاسی در وضعیت کنونی ما، اولویت ندارد. ۳.کاهش تاب‌آوری ملی: تبدیل کشور به «میدان جنگ جناح‌ها» به جای «جبهه متحد ملی». ۴.مصادره مفاهیم آرمانی: انقلابی‌گریِ واقعی که مساوی است با حرکت خردمندانه به سمت عدالت و استقلال و...، به «جنجال‌های جناحی» مثل شعارهای پوپولیستی تقلیل یافته است. 🔸هشدار رهبر انقلاب در ۱۴۰۴/۳/۲۱ در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی فرمودند: «انقلابی‌گری فقط سروصدا کردن نیست. انقلابی‌گری یعنی حرکت در سمت آرمان‌ها. بعد هم، شجاعت در ابراز عقیده، این انقلابی‌گری است. عقیده را صریح بیان کنند، با صراحت، با بیان درست، محترمانه، عقیده گفته بشود. در محاسبات کاری، یکی از ارکان انقلابی‌گری این است که اغراض شخصی مطلقاً کنار برود؛ رفاقت با یکی، از یکی آدم خوشش می‌آید، از یکی خوشش نمی‌آید، از لحاظ برخوردها، از لحاظ سلیقه‌ی سیاسی، در محاسباتی که برای کار انجام می‌گیرد، مسائل شخصی و خودی و سلایق شخصی و این‌ها کنار گذاشته شود.» 🔸بنابراین، انقلابی‌گری فقط سروصدا کردن نیست؛ یعنی حرکت در سمت آرمان‌ها... بدون اغراض شخصی و جناحی. ۵.بلاتکلیفی در سیاست‌گذاری: تعویض مداوم راهبردها (مذاکره/مقاومت) با تغییر جناح حاکم، سبب بی‌ثباتی راهبردی می‌شود. پی‌آمد آن این است که اسرائیل از این آشفتگی برای تابوشکنی (مثل حمله به حریم هوایی ایران) استفاده کرد. 🆔@dolat_qavi
دولت مقتدر و قوی
❓مسأله کنونی جریان‌های فکری گفتمان انقلاب اسلامی این است که مسیر را باید با کدام راهبرد‌ها، سیاست‌ها
📖صفحه‌ی دوم در این راستا، توجه به نکات زیر ضروری است: ۱.انسجام با حوزه علمیه و مرجعیت 🔸موضوع «انسجام و سازگاری با حوزه علمیه به‌خصوص جریان فقاهت و مرجعیت» محوریت دارد؛ چرا که مرجعیت و حوزه، مرجع اسناد طرح به اسلام یا عدم مخالفت قطعیه‌ی آن به دین است. آنچه از همه بیشتر حائز اهمیت است، انسجام طرح ما با طرح ولی فقیه است. ضمن اعتقاد به امتداد و تکامل فقه، پایبندی به فقه سنتی و عدم تخطی از آن، همواره یک اصل مهم است. سیاستگذاری مناسب در تکامل فقه نیز، پاسخگویی مسائل مستحدثه با همین فقه سنتی است. تا دیالوگی بین فقه سنتی و مسائل مستحدثه شود و با موضوع‌شناسی دقیق و کارشناسی دقیق، بتوان ظرفیت و کاستی‌ها را در مواجهه با پیچیدگی عصر مدرن کشف کرد و از طریق رفع کاستی‌ها با شیب ملایم، بتوان به تکامل مطلوب فقه رسید. ۲.ارتباط با کارشناسی موجود 🔸امر ارتباط با کارشناسی موجود از طریق واقعیت‌شناسی و موضوع‌شناسی دقیق و نیز موضوع‌سازی با مکانیسم‌های متناسب با احکام محقق می‌شود. به دیگر بیان، به‌کارگیری زبان علم و تجربه بشری با مواجهه انتقادی، برای پیشگیری از قالب‌کردن نظرات غلط کارشناس‌نماها با کارشناسی‌نمایی. ۳.سیاست ایده، عدّه و عُدّه‌سازی 🔸انتقال مطالب به جامعه نخبگانی تنها از طریق «تطبیق» ممکن است؛ بنابراین در ضرورت آن هیچ تردیدی نیست. پیش‌شرط تطبیق موفق: تأمین زیرساخت‌های ضروری شامل «آموزش منابع انسانی» و «تدوین محتوا». اولویت راهبردی: راهبردهای «تدوین» و «آموزش» بر «تطبیق و ترجمه منطقی» تقدم دارند. هشدار: نبود این دو زیرساخت موجب: ▪️ افزایش ضریب خطای تطبیق ▪️ در نتیجه، تبدیل تفاهم به سوءتفاهم (حتی با نخبگان و دلسوزان) خواهد شد. ۴.ضرورت ورود به مسئله‌ عقلانیت انقلاب اسلامی و نظام محاسباتی کشور 🔸ورود به این عرصه با حضور در لایه‌های قدرت و ساختارهای حکومت، امکان نقد و نقض الگوهای موجود را در عرصه‌ی کارشناسی و تصمیم‌سازی فراهم می‌کند. این امر از طریق ارائه‌ی نظریات کارشناسی برای تصمیم‌گیری، برتری دستگاه فکری خود را در برابر نظرات کارشناسی موجود - که ناکارآمد و عمدتاً غربی هستند - و عقلانیت پشتیبان آن اثبات می‌کند. نتیجه‌ی این فرآیند، ایجاد عزم جدی در نهادهای علم (حوزه و دانشگاه) برای خوانش و نقادی این متون است. 🔸به تعبیر دیگر، نشان‌دادن قدرت دستگاه فکری در نسبت با «عینیت و میدان» و «مهندسی نظام اسلامی»، زمینه‌ساز توجه جامعه نخبگانی (اعم از حوزوی و دانشگاهی) به آثار و مباحث خواهد شد. 🔗ادامه دارد. 🆔@dolat_qavi