eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.9هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
۵۷۵ فقط نگاه شون می‌کردم و گریه می‌کردم، فکر کردن من چندتا بچه دارم و اینو نمیخوام اما وقتی فهمیدن مشکلمو، اونا هم کلی خوشحال شدن. نمیدونم چجوری امدم خونه، تا رسیدم به همسرم گفتم، فقط نگاهم می‌کرد تا چند دقیقه بعد، گفت برگ درختی هم بدون اذن خدا از درخت نمیفته. و من اینو ایمان دارم که قلب پاک همسرم و لطف خدای مهربونم شامل حالم شد. خدا به همسرم نگاه کرد که توی همچین شرایطی کنارم بود و یه دسته گل خوشگل و تپلی توی یک شب بارونی اردیبهشت ماه ۹۰ به ما داد. فاطمه خانم اومد و اتاق کوچیک ما رو روشن کرد و من بخاطر فشار بالا و دیابت بارداری سزارین اورژانسی شدم. بعد از چهل روز بعد ار زایمانم پای من، به خاطر فرو رفتن ناخن در گوشت پام، جراحی شد و با وجود جراحی سینه، هرچند کمتر از بقیه ی مادرا اما تونستم چندماهی به دخترم شیر بدم و من با تمام وجودم برکت و رزق رو در زندگیم دیدم. قبل از بدنیا آمدن فاطمه خانم پدرش توی یک شرکت بسیار خوب و دولتی مشغول بکار شد، خانواده ایی که با ما مشترک زندگی می‌کردن، خونه خریدن و رفتن و ما مستقل شدیم بعد از ۳ سال زندگی مشترک. اما فاطمه خانم ما بسیار ناآرام و پرگریه بود من به شدت ضعیف شده بودم و شب تا صبح دخترم توی بغلم بود تا آروم بشه و لحظه ای بخوابه، انقدر بمن سخت گذشته بود که خدا منو ببخشه، گفتم دیگه بچه نمیخوام. ولی تقدیر چیز دیگه ای بود و من در ۴ سالگی دخترم خداخواسته باردار شدم و اشک می‌ریختم که نکنه اینم مثل اولی بشه ولی همسرم گفت یادته چقدر آرزوی بچه داشتیم خدا کریمه، اینم میگذره و پسرم بدنیا آمد و شد علی آقای خواهرش... چقدر دخترم ذوق می‌کرد از دیدن داداشش اسمش رو هم خودش انتخاب کرد تا ۸ ماهگی بما گفته بودن دختره و قرار بود زهرا خانم بشه اما دخترم می‌گفت داداش علی منه می‌دونم و همون شد و پسری بود آرام و تپلی و خنده رو شبها می‌خوابید به راحتی و صبح زود بیدار می‌شد و من تمام خستگی بچگی فاطمه ام رو فراموش کردم و از قدمش بگم که درکمال ناباوری ارثی که اصلا قرار نبود بما بدن، مقداریش به دستمون رسید و با فروش طلاهای خودم و دخترم که از زمان تولدش بهش هدیه داده بودن، تونستیم با کمی قرض خونه بخریم و یه ماشین قدیمی هم بگیریم. اما اینا بعد از ورشکستگی همسرم بود که نخواستم تلخیاش بهتون بگم، فقط خدا بهمون نشون داد بعد از هر سختی شدیدی واقعا آسانی و رفاه میاد و من هر روز خدا رو شکر میکنم. وقتی با کانالتون آشنا شدم فاطمه خانم و علی آقا رو داشتم و تونستم دانشگاه برم به لطف خدا و کمک های مادر خدا بیامرزم که بسیار کمک حالم بودن. اما بعد از فوت مادرم دیگه انگار تنها بودم و ته دلم خالی بود، می‌ترسیدم که تنهایی مگه میشه دوباره بچه دارشم من؟ سه تا بچه! مگه ممکنه؟ بعد از خوندن پیام های کانالتون بسیار انرژی گرفتم و تصمیم گرفتم، اما این دفعه همسرم راضی نبود، می‌گفت خداروشکر دو تا با تن سالم داریم دیگه چرا بعدی رو بیاریم همینا رو به جایی برسونیم هم شکرخدا. و من اصرار می‌کردم و هرکس می‌شنید می‌گفت ۳۹ سالته دیگه نمیتونی. دخترت چهارم و پسرت باید سال دیگه بره پیش دبستانی، توی کرونا خطرناکه اما من شروع کردم به خوندن زیارت عاشورا و گفتن استغفار روزانه و می‌گفتم خدایا این دو تا رو تو به من دادی، دخترم خوشحال کن. چون فاطمه خانم می‌گفت ما تنهاییم مامان یه نی نی بیار ما خسته شدیم با کی بازی کنیم. تا اینکه درد هایی به سراغم آمد و فهمیدم کیست بزرگی توی رحمم دارم و درمان شروع کردم اما بی فایده بود و بزرگتر می‌شد تا اینکه دکترم گفت سونوی چهارمت مشخص می‌کنه که خودش با دارو خوب میشه یا باید جراحی بشی. 👈 ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۵۷۵ سونوی آخر، دکتر گفت خانم کیستت خیلی بزرگ شده، باید جراحی کنی، فقط انگار یکی دیگه توی اون یکی تخمدانت هم هست، برو مجدد چک کن و توی سونو مشخص شد که من دوماهه باردارم ‌و گفتن که کیستت جای دیگست و هیچ ضرری برای بچه ات نداره و با زایمان رفع میشه. وقتی به بچه ها گفتم به قدری خوشحال شدن که نمی‌تونم، توصیفش کنم اما امان از اطرافیان که همش می‌گفتن توی این سن؟ چکار می‌کنی با اون دوتا، جاتون کوچیکه، کروناست، چجور بری دکتر، از دهن اینا باید بگیری بدی به سومی... اما خدا خوب به همه شون نشون داد که رزق ما نمیدیم، خدا می رسونه. کلی وسیله تا قبل بدنیا آمدنش خریدیم، درآمد همسرم خیلی بیشتر شد و من وسط تمام تمسخر های اطرافیانم، تونستم دوباره مادر بشم اما توی ۸ ماهگی با فشار بالا، اورژانسی زایمان کردم و فروردین ١۴٠٠ دخترم بدنیا آمد و دو هفته توی دستگاه بود و با چسبندگی و زایمان سخت اما با توکل بخدا برگشتم خونه و پرقدرت تر از همیشه، به مادری کردن ادامه دادم. دخترم مرخص شد و سالم و سلامت به خونه اومد. از زایمانم نمیشه همشو بگم فقط بدترین حرفا رو بابت زایمان سوم و سن و سالم شنیدم و کلی نیش کنایه که خانم چه خبرته اینهمه بچه. اما همشون گذشت و محیای من الان یک سال و نیمه هست و من ۴١ ساله. من قدرت خدا رو به وضوح توی زندگیم دیدم و رزاقیتش رو و واقعا تا خدا نخواد اتفاقی نمیوفته و بعد از هر سختی آسانی هست. محیا خانم من بسیار دختر شیرینی هست، تمام کسایی که گقتن چرا سومی؟ سقطش کن!!!!! الان عاشق دخترم هستن و قبل ازهمه میگن محیا خانم چطوره؟ 😍 و من الان با وجود سه بچه، دختر بزرگم و پسرم رو خودم مدرسه میبرم و دختر کوچولوم یا گاهی همراه هست یا گاهی که همسرم خونه است با پدرش میمونه تا من برگردم. و بگم که همسرم بخاطر سختی کارش، چون راننده ی ماشین سنگینه اصلا این امکان رو نداره توی خونه کمکم کنه و بچه هام بسیار مسولیت پذیرن و مثل یک دختر جوان من روی فاطمه خانم ١١ سالم حساب میکنم و بهشون اعتماد دارم که مراقب خواهرشون هستن، تا من گاهی بیرون برم و به کارای واجب خونه و زندگیم برسم و بیشتر وقتا منو بچه هام تنهاییم، اما خدا با ماست. عذرخواهی می کنم خیلی حرف زدم و خیلیا رو نگفتم که خاطر نازنین تون مکدر نشه، اما خوبیه سختی اینه که به اندازه ی سخت بودنش، زودم میگذره و ما الان مشتاقیم به لطف مجدد خدا که اگر صلاح بدونه یک دسته گل دیگه بما بده و ای کاش من زودتر ازدواج کرده بودم و توی سن کمتر می‌تونستم بچه های بیشتری داشته باشم و به رهبرم کمک کنم تا دلشون گرم بشه و امیدوار باشن به وجود شیریچه های شیعه مون. برای همتون آرزوی سلامتی و برکت می‌کنم، برام دعا کنین خدا دوباره بهم لطف کنه و بتونم یه دسته گل دیگه رو بدنیا بیارم. باتشکر از کانال خوبتون در پناه خدا کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
ناجی انسان.... ✨ «وَاجْعَل بَینکَ وَ بَینَ اللّهِ، سِتراً وَ إن رَقَّ.» (و بین خودت و خدا ستری قرار بده؛ اگرچه نازک باشد) (نهج‌البلاغه، حکمت۲۴۲) یعنی حریمی هر چند نازک، بین خودت و خدای خودت حفظ کن. خدا شاهد است که بهترین امتحان برای بشر، حوادث همین عالم است. آن که تقوا دارد، اگرچه کم، ما می‌بینیم در حوادثی که پیش می‌آید، می‌تواند خودش را حفظ کند. آن که تقوا ندارد، وقتی در این حوادث قرار بگیرد، آن‌جا است که عجیب انحراف پیدا خواهد کرد. تقوا! تقوا! انسان اگر تقوا پیدا کند به یک معنا خیالش راحت می‌شود. این، مثل کسی می‌ماند که در اجتماعی که همه بیمار هستند و بیماری‌شان مسری است، واکسن‌زده وارد می‌شود. لذا علی علیه السلام در نهج البلاغه می‌فرماید: "تقوا کمش هم که شده انسان را نجات می‌دهد. تقوا ناجی انسان است." 📚 از کتاب «فَلیَبکِ ٱلباکون: توسلات اصحاب امام حسین (ع)» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
بمب اتم آمریکایی عمل کرد⛔.mp3
1.21M
🚨نرخ رشد جمعیت کشور به ٠/۷ درصد کاهش یافته است. 💥کارگاه جریان شناسی و تاریخچه جمعیت(مشهد مقدس، آبان ۱۴۰۱) کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌ایمان و باورهای مردم، آماج تحرک دشمنان فرهنگ یعنی باورهای مردم، ایمان مردم، عادات مردم، آن چیزهایی که مردم در زندگی روزمره با آن سر و کار دائمی دارند و الهام‌بخش مردم در حرکات و اعمال آنها است؛ فرهنگ این است؛ این پس خیلی اهمّیّت دارد. مثلاً در حوزه‌ی اجتماعی، قانون‌گرایی ــ که مردم به قانون احترام بگذارند ــ یک فرهنگ است؛ تعاون اجتماعی یک فرهنگ است؛ تشکیل خانواده و ازدواج یک فرهنگ است؛ تعداد فرزندان یک فرهنگ است؛ اگر در این چیزها بینش مردم و جهت‌گیری مردم جهت‌گیری درستی باشد، زندگی در جامعه جوری خواهد شد؛ اگر خدای‌ناکرده جهت‌گیری غلط باشد، زندگی جوری دیگری خواهد شد؛ خدای‌ناکرده به همان بلایی مبتلا خواهیم شد که امروز کشورهایی که خانواده را و بنیان خانواده را ویران کردند و شهوات را به راه انداختند ــ وَاتَّبِعوُا الشَّهَواتِ فَسَوفَ یَلقَونَ غَیّا(۱) ــ به آن سرنوشت دچار شدند. بنابراین تمرکز دشمنان بر روی فرهنگ بیشتر از همه جا است. چرا؟ به‌خاطر همین تأثیر زیادی که فرهنگ دارد. هدف و آماج تحرّک دشمنان در زمینه‌ی فرهنگ، عبارت است از ایمان مردم و باورهای مردم. ۱۳۹۳/۰۱/۰۱ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
تاثیر فرهنگ و نگرش انسان ها در تعداد فرزندان کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۵۷۶ من متولد سال ۶۹ هستم و در سن ۱۷ سالگی ازدواج کردم. از سن ۱۹ سالگی خدا این توفیق رو‌ بهم‌ داد‌ تا طعم شیرین مادری رو بچشم. وقتی پسرم عباس آقا هنوز دو سالش‌ نشده بود خدا خواست و عطیه خانوم مهمون خونه ی ما شد. عطیه برعکس عباس که آروم بود خیلی ناآرومی می‌کرد و این جیغ زدنا و اذیت هاش تا ۵ سالگیش ادامه داشت تا وقتی خدا لطف کرد و فاطمه زهرا خانوم را بهمون داد. فاطمه زهرا خیلی دوست داشتنی بود و وجودش خیلی کمک کرد که عطیه آروم بشه. چون من برای سرگرمی عطیه کارهای خواهرش را بهش می سپردم. اونم روزها به جای عروسک با فاطمه زهرا سرش گرم بود. و خیلی از غر زدن هاش و اذیت کردن هاش کم شد. چهارمین فرزند رو هم خدا دقیقا سه سال بعد، روز تولد فاطمه زهرا بهمون هدیه داد. آقا علیرضا، یه پسر شیطون و خواستنی. به لطف و مهربونی خدا پنجمین فرزند هم زهرا خانوم بهمن هزار و چهارصد به دنیا اومد و زندگی ما را شیرین تر کرد. خیلی از دوستام و اطرافیان می‌پرسن سخت نیست پنج تا بچه؟! میگم چرا سخت نباشه. خیلی سخته. چون باید همزمان برای جسم و روح شش تا بچه، بعلاوه ی پدرشون😊 وقت بگذارم. اما به لطف خدا سختی این روزها برام شیرینه. وقتی فکر می‌کنم خدا توفیق بهم داده که به ۵ تا از بنده های خودش خدمت کنم و اسم ربوبیت خودش را به مرحله ظهور برسونم، دلم گرم میشه. از اینکه خدا حواسش بهم هست و داشتن این فرزند ها رو لطف و مهربونی خدا می‌دونم. من مثل خیلی از مخاطبین کانالتون تحصیلات دانشگاهی ندارم. دیپلم که گرفتم دیگه متاسفانه شرایط دانشگاه رفتن را نداشتم ولی بازم متوقف نشدم. یه مغازه ی کوچیک لباس بچه گانه دارم که به علت کمی وقت خودم، فروشنده گرفتم ولی خیلی دوست دارم این کار رو. برای لباس های کوچیک انقدر ذوق می‌کنم. یه کتابخونه هم توی خونه دارم که هم کتاب امانت میدم، هم می‌فروشم. پسرم بزرگم حافظ ۳ جز قرآن هست به لطف خدا و دختر بزرگم در اوقات فراغتش، کلاس مینا کاری رفته و کلا عاشق کارهای هنری هست. از طرف اطرافیان خیلی بهم فشار وارد میشه که دیگه بسه و همین ۵ تا را بزرگ کن. ولی من دلم نمی‌خواد، متوقف بشم. دکترم خانم خوشه مهر خیلی خیلی با رفتار خوب ‌و دلگرمی، بعد از تولد پنجمی بهم گفتن دو سال استراحت کن و اگه خواستی بازم می‌تونی بچه بیاری، با اینکه من هر ۵ فرزندم را سزارین شدم. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
باید دعا کرد... 💎 بايد دعا كنيم. اين خانواده همه‌اش به روانشناسي و روانكاوي نيست. يك خرده بايد دعا كرد. در قرآن داريم: ✨«ذُرِّيَّةً طَيِّبَة» (آل‌عمران/۳۸) خدايا نسل طيب به من بده ✨ «أَصْلِحْ لي في ذُرِّيَّتي» (احقاف/۱۵) خدايا ذريه من را اصلاح كن. نسل من را اصلاح كن. ✨«رَبِّ اجْعَلْني مُقيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي»(ابراهيم/۴۰) خدايا من را مقيم نماز قرار بده و من ذريتی. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
"دیندار آن است که در کشاکش بلا دیندار بماند وگرنه در هنگام راحت و فراغت و صلح چه بسیارند اهل دین ..." کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۵۷۷ در زمینه مخالفت همسر، می‌خواستم به دوست عزیزمون که همسرشون مخالف بودن بگم، همسر من هم همین عقیده رو داشتن😬😬😬 یادمه زمانیکه دخترم دو سالش بود و تازه از شیر گرفته بودمش، به همسرم گفتم دوباره بچه دار بشیم. ولی ایشون نظرشون این بود که الان زوده😞 بچه کوچیکه😒 ازش غافل می‌شیم😳 لطمه می‌خوره ک😢 و از این دست صحبت‌ها.... اون موقع ما هم خونه داشتیم و هم ماشین منم مدتها اصرار کردم و فایده ای نداشت رفتم سرکار و مشغول شدم. از طرفی دخترم وقتی سه سالش شد به شدت بی قرار و بدخلق شد، خیلی اضطراب داشت، وقتی من پیشش نبودم، همش گریه می‌کرد، چند جا دکتر رفتیم پیش روانشناس رفتم تا بالاخره خدا خیرش بده یه آقای دکتری به ما گفت دوباره بچه دار بشید، فهمیدیم تنهایی این بلا رو سر دخترم آورده واقعا هم همین بود، وقتی برادرش رو بادار شدم به قدری دخترم اخلاقش عوض شد که برای خود من تعجب آور بود.🙄 وقتی پسرم به دنیا اومد، بخاطر مسئولیت ها و شرایط جدیدی که تو زندگی دخترم ایجاد شد، اعتماد بنفس خوبی پیدا کرد، از داداشش مراقبت می‌کرد، از اون حالت مضطرب و بدخلق، به یه مامان کوچولوی پرنشاط تبدیل شد. بعد از تولد فرزند دومم چون می‌دونستم شوهرم راحت راضی نمیشه از همون بیمارستان زمزمه بچه سوم هم می‌خوام رو شروع کردم😂😜 حالا دیگه فهمیده بودم چکار کنم، جوری که هر بهونه ای شوهرم می‌آورد، همون موقع گارد نمی‌گرفتم، می‌رفتم دنبال جوابش و همه جوابهایی که برای بهونه اش پیدا می‌کردم و وقتایی که حال هردو مون خوب بود، در قالب گفتاری یا نوشتاری براش می‌گفتم یا می‌فرستادم💪 اینجا باید این نکته رو هم اضافه کنم که مطالب کانال "دوتا کافی نیست" هم خیلی کمکم کرد و حتی همسرم خودشون منو با این کانال آشنا کردن😉😉😉 این شد که همسرم برای بچه سوم مقاومتش خیلی کمتر شد، طوریکه یک ماه بعد از دوسالگی پسرم، فرزند سوم رو باردار شدم😄 الان خود همسرم اعتراف می‌کنه فاصله کمتر بین دومی و سومی خیلی بهتره، خیلی وقتا غصه می‌خوره برای دخترم که چقدر اذیت شد الان خداروشکر سه تا دسته گل دارم و هر لحظه خدا رو به خاطرشون شکر می‌کنم، شما دوست عزیز تلاش کن همسرت رو راضی کنی، هر آدمی نیاز به همدم داره، بچه ها وقتی با همسن و سال خودشون بزرگ بشن، رشد اجتماعی و هوشی بهتری دارن و در آخر اینکه بعد از ۱۰۰ سال باید به زمانی فکر کنیم که بعنوان پدر و مادر بالا سر بچه هامون نیستیم، اون موقع وجود خواهر و برادر خیلی می تونه واسه بچه ها دلگرم کننده باشه👌 از همگی التماس دعا دارم برای من هم دعا کنین تا توفیق داشته باشم و خدا لطفش رو بازهم شامل حالم کنه 😍 ان شاءالله خدا قسمت کنه تمام زنان ایران زمین نسل صالح و پربرکتی داشته باشن🌺🌺🌺🌺 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قلاده های طلای ۲ برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم سال😎 بهترین فیلم از نگاه تماشاگران😍 👈 فرزندان ایران توانستند با همت خود اعتصاب خانه سینما را بی اثر کرده و تحریم ها را دور بزنند.😜😁😂 من چهارتا دسته گل دارم که به لطف خدا، سه تاشون پشت سر هم شدن و الان ۱۴- ۱۱- ۸ ساله هستن و اخری ۷ ماهه. انقدر از اول باهم همبازی بودن و همراه، هنوزم همینطورن، باهم نظر میدن، تحلیل می‌کنن، و بزرگ میشن. تحلیل که میگم تحلیلا😅 مثلا اتفاقای تو جامعه رو بازی می‌کنن و نظر میدن، تازگی دختر بزرگم کارگردانی می کنه و کوچیکا بازی... این هم آخرین بازی شون که در مورد قضایای اخیر تو ایران هست. البته تو این فیلم، چون یکم هیجانش زیاده و برا دختر ۷ ماهه ام خطر داره، تو فیلم نیست، وگرنه اونم جز بازیگرای حرفه ایه😂😂 حالا فهمیدین چرا "دوتا کافی نیست"؟!😉 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
نعمت های بزرگ.... عمه ی بزرگ بنده به تازگی در سن ۷۷ سالگی از دنیا رفتن. ایشون ۷تا دختروپسر داشتن. از ابتدای سال دچار بیماری شدن و تحت عمل جراحی قرار گرفتن و نیاز به مراقبت ویژه داشتن چون عملا غذا خوردن براشون ممکن نبود. در نتیجه علی رغم اینکه بیشتر بچه هاشون کارمند هستن. ولی با برنامه و به نوبت کنار عمه بودن و ازشون مراقبت می‌کردن و شریک دردهاشون می‌شدن. اما دو نکته وجود داشت که خیلی مهم بود، اول اینکه اگرعمه با اون سختیهایی که در دوران جوانی کشیده بود، بخاطر رنج وسختی از تولد فرزند جدید جلوگیری می‌کرد، آیا امروز که نیاز به مراقبت داشت، کسی در کنارش بود؟ شاید باید متوسل به حضور پرستار می‌شدن ؟ از طرفی آیا کسی بود که غم خوار بچه های بزرگترش باشه؟ در حالیکه علی رغم غم سنگینی که در دل بچه هاش بود، بهم دلداری می‌دادن وسعی می‌کردن مراسم مادرشون آبرومندانه برگزار بشه. دوم اینکه اگر عمه ازدواج بچه هاش رو به تاخیر می انداخت و در سنین بالای ۳۰ اونها رو تزویج می‌کرد. قطعا الان نوه هاش کوچک بودن و دخترها و پسرهاش وقت آزاد برای نگهداری عمه نداشتن چون باید مراقب بچه های کوچک خودشون بودن. اما عمه همه ی بچه هاش رو در ابتدای جوانی و زیر ۳۰ سال مزدوج کرد و الحمدلله همه شون بچه های بزرگ داشتن ونوه ها کمک حالشون بودن و بهشون دلداری می‌دادن. واقعا ازدواج به موقع و فرزندآوری نعمتی هست که به درد نسل‌ها می‌خوره، و در هر سنی میشه بهره برد. این روهم بگم که بنده فقط یک برادر دارم و مادرم همیشه دغدغه دارن و میگن دلم نمی‌خواد زمین گیر بشم. چون خیلی سخته و شما از پس نگهداری من برنمیاید. مادرم ۹تا خواهر وبرادر بودن و ۲۰ سال از مادرشون که زمین گیر بوده مراقبت کردن. یکی از دغدغه های من از وقتی خودم و برادرم متاهل شدیم تنهایی مادرم هست. و رسیدگی در دوران پیری ازشون که ان شاالله همیشه سالم باشن. که حداقل بتونیم بهشون سر بزنیم. خداوند همه اموات رو رحمت کنه و همه بیماران رو شفا بده🤲 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075