#مطالعات_تکمیلی
#تطبیق_قرآنی
عنوان:
#إضافه #اسم به #مسمّی
و #إضافه #مسمّی به #إسم
شامل: تعریف اصطلاحات ؛ معنا و نقش#إسم در آیه (بسم الله الرحمن الرحیم):
اصطلاح شناسی (#إسم و #مسمّی):
به دو مثال ذیل بنگرید:
کتبتُ «علیاً»؛ رأیتُ «علیّاً»
در مثال اولی، از «علیاً» خود واژه و عنوان «علی» قصد شده است. یعنی واژ] علی نوشته شده است (#إسم)
ولی در مثال دوم، منظور از «علیاً»، شخص و ذات علی است، یعنی کسی که اسمش علی هست رؤیت شده است. (#مسمّی)
*با توجه به اینکه #إسم به معنای (نام و نشانه) است و واژه #الله نیز یکی از نام های خداست، آیه (بسم الله ...) چگونه معنا می شود؟ آیا می توان واژه اسم را به الله که خودش یکی از نام های خداست اضافه نمود؟
#ابوالبقاء_عکبری در «#التبیان_فی_إملاء_ما_مَنَّ_بِهِ_الرحمن» می گوید در پاسخ این سؤال سه نظریه ارائه شده است:
فإن قيل: كيف أضيف الاسم إلى اللّه، و اللّه هو الاسم؟
قيل: في ذلك ثلاثة أوجه:
أحدها- أنّ الاسم هنا بمعنى التسمية، و التسمية غير الاسم؛ لأن الاسم هو اللازم للمسمّى، و التسمية هو التلفّظ بالاسم. (1- اسم به معنای نام بردن و یادکردن است و الله هم اسم خداست.)
و الثاني- أن في الكلام حذف مضاف، تقديره باسم مسمّى اللّه. (2- بین اسم و الله یک واژه حذف شده است: بإسم مسمّی الله)
و الثالث- أنّ اسم زيادة؛
و من ذلك قوله: (إلى الحول ثمّ اسم السّلام عليكما)
و قول الآخر: داع يناديه باسم الماء
أي السلام عليكما، و يناديه بالماء. (3- واژه اسم زائده است همانند زائده بودن واژه اسم در دو شعر فوق)
در این مسأله می توان دو نظر دیگر هم مطرح کرد:
4- آنچه #امام_خمینی رحمة الله علیه در کتاب #آداب_الصلاة فرموده اند که: با توجه به روایت (و لله الأسماء الحسنی فأدعوه بها، و نحن الأسماء الحسنی)، مراد از #إسم، #معصومین سلام الله علیهم و مراد از #الله، ذات خدای تعالی است. پس وقتی می گوییم به نام الله تعالی یعنی از معصومین کمک می خواهیم که نام و نشانه خداوند در عالم تکوین هستند.
5- مراد از #إسم همان لفظ و اسم باشد و مراد از #الله، مسمّی. پس بسم الله یعنی:بسم مسمّی الله. فرق این نظریه با نظر دوم در این است که در اینجا می گوییم از خود کلمه الله، #مسمّی قصد شده است همانند کلمه علیاً در رأیتُ علیاً که یعنی ذات علی را دیدم نه کلمه علی را. پس نیازی به تقدیر واژه «مسمّی» نمی باشد.
در فرصت های بعدی درباره #إضافه شیء به نفس، سخن خواهیم گفت. إن شاء الله.
با ذکر #آدرس #کپی شود.
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#مطالعات_تکمیلی
#تمرین_قرآنی
معنای #کاد
اگر به ترجمه های قرآن مراجعه کنید خواهید دید که
درباره معنای #کاد و مشتقات آن، 4 نظریه مطرح است:
1- اگر مثبت باشد، به معنای نزدیک بودن اتصاف اسم به خبر است و اگر منفی باشد به معنای نزدیک نبودن اتصاف اسم به خبر است.
2- به معنای این است که فعل (جمله خبر)، به سختی واقع شده یا می شود. (نظر إبن جنی)
3- معنای «#کاد» مثبت و منفی فرق می کند، یعنی:
اگر #کاد با أدات نفی به کار برود، به معنای اثبات خبر برای اسم است، پس وقتی می گویند: «لم يكد يفعل» یعنی: (خبر، توسط اسم واقع شده است)فمعناه أنه فعله نظیر: (فَذَبَحُوها وَ ما كادُوا يَفْعَلُونَ) که یهودیان بعد از بهانه تراشی های گوناگون، بالأخره گاوی را که خداوند دستور داده بود، ذبح کردند.
و اگر #کاد، موجب و بدون أدات نفی باشد، به معنای آن است که اسم متصف به خبر نگشته و وقوع خبر، منتفی است، پس وقتی می گویند: «كاد يفعل» یعنی: (فعل، انجام نشده است)، نظیر: (وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ) یعنی: (همانا چیزی نمانده بود که تو را گمراه کنند، ولی نتوانستند گمراه کنند و فعل «فتنه» از آنان صادر نشد.)
4- برخی بین مضارع و ماضی منفی فرق گذاشته اند، یعنی:
اگر #کاد به صورت #مضارع_منفی به کار رود، به معنای نفی خبر از اسم است. مانند: (لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا) یعنی: (در آن تاریکی، نزدیک نیست که دستش را ببیند؛ یعنی: دستش را نمی بیند)
و اگر #کاد به صورت #ماضی_منفی به کار رود، به معنای وقوع خبر و اثباتش برای اسم خواهد بود. مثل: (فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ)
برای توضیح بیشتر می توانید به «#البرهان_فی_علوم_القرآن» اثر #زرکشی، مراجعه کنید.
با ذکر #آدرس #کپی شود.
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#مطالعات_تکمیلی
#كاد در قرآن
برای درک بهتر پیام سابق، به کتب ادبی و ترجمه و تفسیر آیات ذیل مراجعه کنید، خصوصا آیاتی که به شکل #ماضی یا #مضارع #منفی به کار رفته اند:
1 - من بعد ما كاد يزيغ قلوب فريق منهم [9: 117]
2 - إن القوم استضعفوني وكادوا يقتلونني [7: 15]
3 - كادوا يكونون عليه لبدا ... [72: 19]
4 - لقد كدت تركن إليهم شيئا قليلا [17: 74]
5 - إن الساعة آتية أكاد أخفيها [20: 15]
6 - تكاد السموات يتفطرن منه [19: 90]
7 - تكاد السموات يتفطرن من فوقهن [42: 5]
8 - تكاد تميز من الغيظ [67: 8]
9 - يكاد البرق يخطف أبصارهم [2: 20]
10 - يكاد زيتها يضيء [24: 43]
12 - يكادون يسطون بالذين يتلون عليهم آياتنا [22: 72]
13 - إن كاد ليضلنا عن آلهتنا [25: 42]
14 - إن كادت لتبدي به [28: 10]
15 - وإن كادوا ليفتنونك عن الذي أوحينا إليك [17: 73]
16 - وإن كادوا ليستفزونك من الأرض [17: 76]
17 - تالله إن كدت لتردين [37: 56]
18 - وإن يكاد الذين كفروا ليزلقونك بأبصارهم [68: 51]
19 - فذبحوها وما كادوا يفعلون [2: 71]
20 - يتجرعه ولا يكاد يسيغه [14: 17]
21 - ولا يكاد يبين ... [43: 52]
22 - لا يكادون يفقهون حديثا [4: 78]
23 - لا يكادون يفقهون قولا [18: 93]
24 - إذا أخرج يده لم يكد يراها [24: 40]
با ذکر #آدرس #کپی شود.
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#مطالعات_تکمیلی
#تمرین_قرآنی
#عسی_تامّه
در آیات ذیل، #عسی #تامه است:
1 - وعسى أن تكرهوا شيئا وهو خير لكم [2: 216]
2 - وعسى أن تحبوا شيئا وهو شر لكم [2: 216]
3 - فإن كرهتموهن فعسى أن تكرهوا شيئا ويجعل الله فيه خيرا كثيرا [4: 19]
4 - وأن عسى أن يكون قد اقترب أجلهم ب 7: 185]
5 - عسى أن يبعثك ربك مقاما محمودا [17: 79]
6 - لا يسخر قوم من قوم عسى أن يكونوا خير منهم [49: 11]
7 - قل عسى أن يكون ردف لكم بعض الذي تستعجلون [27: 72]
8 - وقل عسى أن يهديني ربي لأقرب من هذا رشدا [18: 24]
با ذکر #آدرس #کپی شود.
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#مطالعات_تکمیلی
#تمرین_قرآنی
#أ_رَأیتَ (#قسمت_اول)
یکی از واژگان پرکاربرد «#أَرَأیتَ» است که 32 بار و در 6 ترکیب متفاوت در قرآن به کار رفته است:
#یکم. أ رَأیتَ (در 5 آیه): [علق: 13]. [ماعون: 1]. [علق: 11]. [کهف: 63]. [فرقان: 43].
#دوم. أ فَرَأیتَ(در 3آیه): [شعراء: 205]. [مریم: 77]. [نجم: 33].
#سوم. أ رَأیتَکَ(در 1آیه): [إسراء: 62].
#چهارم. أ رَأيتَكُم (در 2آیه): [أنعام: 40و47].
#پنجم. أ رَأيتُم(در 14آیه): [أنعام: 46]. [یونس: 50]. [قصص: 71 و72]. [فصلت: 52]. [هود: 28و63 و 88]. [ملک: 28 و30]. [أحقاف:4و 10]. [یونس: 59]. [فاطر: 40].
#ششم. أ فَرَأَیتُم(در 7آیه): [جاثیة: 23]. [شعراء: 75]. [واقعة: 58 و63و68و72]. [زمر: 38].
درباره #أرأیت (مرکب از همزه استفهام و رأیت) چند سؤال مطرح است:
سؤال اول: آیا «#أرأیت» با «رأیت» فرق دارد؟
سؤال دوم: #ترکیب و نقش #کاف در #أرأیتَکَ و #أرأیتَکُم چیست؟
سؤال سوم: #أرأیت و سایر مشتقات آن، #لازم است یا #متعدی؟ و اگر متعدی است، یک مفعولی است یا دو مفعولی یا سه مفعولی؟
پاسخ: ....
کپی مطالب با ذکر #آدرس کانال #نحو_الشباب
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
May 11
#مطالعات_تکمیلی
#تمرین_قرآنی
#أ_رَأیتَ (#قسمت_دوم)
در معنای «أرأیت» 4 نظر است
#خلاصه ترین و بهترین بیان درباره أرأیت از #نجم الأئمه #شیخ_رضی است که می فرماید:
#أرأیت چهار #ویژگی دارد:
1.«رأیت» به معنای «أخبر»، فقط در قالب ماضی مخاطب، و همواره بعد از همزۀ استفهام می¬آید.
2.متکلم، حالت عجیبی را در یک چیز مشاهده کرده و در مقام سؤال از آن است.
3.مُستَخبَرٌ عنه - که از حالت وی سؤال می¬شود-، بعد از «أ رأیت» به شکل اسم منصوب، قرار می¬گیرد.
4. حالت مورد سؤال، در قالب یک جمله، بیان می شود.
عبارت شیخ:
«أ رأیتَ» به معنای «أ بَصرتَ یا شاهدتَ یا عرفتَ حالَهُ العجیبَ؟ أخبرنی؛...» است. و تنها جایگاه استعمال «أ رأیتَ» ، جایی است که متکلم، حالتی عجیب در یک شیء، مشاهده نموده و در صدد کسب خبر و آگاهی دربارۀ آن حالت عجیب است؛ به همین دلیل باید بعد از «أ رأیتَ» جملۀ استفهامیه¬ای قرار گیرد که حال «مُستَخبَرٌ عنه» را به شکل پرسشی بیان کند. و این جمله یا مذکور است، مانند: «أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً، هَلْ يُهْلَكُ» و: «أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ، أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا» ، یا مقدر است، مانند: «أَ رَأَيْتَكَ هذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ، لَئِنْ أَخَّرْتَنِ ..»، که در تقدیر چنین است: أرأيتك هذا المكرَّمَ، لِمَ كَرَّمتَهُ عَلَیَّ؟؛ و البته این جمله (كه مبيّن حالِ مستخبَرٌ عنه است)، مستأنفه است و محلی از اعراب ندارد، و نظریۀ مفعول دوم بودنِ این جمله غلط است. (شرح الرضي، ج4، 162)
...... ادامه دارد
باز ارسال مطالب با ذکر #آدرس کانال #نحو_الشباب
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
۱۲ فروردین روز جمهوری اسلامی گرامے باد🇮🇷
سردار دلها، سردار آسمانی شهید سلیمانی (قدس سره):
یکی از شئون عاقبت بخیری نسبت شما با جمهوری اسلامی و این انقلاب است.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
«جمهوری اسلامی نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم»🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#مطالعات_تکمیلی
#تمرین_قرآنی
#أ_رَأیتَ (#قسمت_سوم)
#ترکیب «أ رأیت» و «أ رأیتک و أ رأیتکم»:
همزه حرف استفهام و رأیت فعل و فاعل و «کَ، کما، کم، کِ، کما، کنّ»حرف خطاب است.
توضیح:
در حدیقه خامسه از کتاب صمدیه ذیل بحث «أن» می گوید: «أن» از ضمایر «أنتَ، أنتما، أنتم، أنتِ، ...» ضمیر است و «تَ، تُما، تُم، تِ ...» حرف خطابی است که مرتبه ضمیر را مشخص می کند.
در أرأیتک و سایر مشتقاتش نیز «کَ، کما ...» حرف خطاب است و «تَ» که ضمیر فاعلی ثابت در این فعل است اسم و فاعل می باشد.
نظیر دیگر برای این ترکیب، ترکیب «حبذا» است که «ذا» همواره فاعل است.
...... ادامه دارد
باز ارسال مطالب با ذکر #آدرس کانال #نحو_الشباب
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#مطالعات_تکمیلی
#تمرین_قرآنی
#أ_رَأیتَ (#قسمت_چهارم)
#تعدی و لزوم«أ رأیت» و «أ رأیتک و مشتقات آن:
#نظریه اول
از بزرگانی همچون #سیبویه و #سیرافی و #فراء و #کسائی و #ابن_مالک و #زمخشری و ...
مشهور نحویین «أ رأیتَ» را منقول از «رأی» به معنای «علم» دانسته و لذا آن را دو مفعولی می دانند و پیرو همین نظریه در آیات ذیل، اسم منصوب بعد از «أ رأیت» را مفعول به اول و جمله استفهامی بعدش را مفعول به دوم می دانند:
1- أَفَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالًا وَوَلَدًا (77) أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا (78) سوره مریم (الذی مفعول اول و أطلع ... مفعول به دوم)
2- أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا (43) سوره فرقان (مَن مفعول به اول و أ فأنت...مفعول به دوم)
3- أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى (33) وَأَعْطَى قَلِيلًا وَأَكْدَى (34) أَعِنْدَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَى (35) سوره نجم (الذی مفعول اول و أ عنده... مفعول به دوم)
4- قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ (سوره فاطر:40) (شرکاء مفعول به اول و ما ذا خلقوا ... مفعول به دوم)
#نظریه دوم از #نجم_الأئمه #شیخ_رضی و ... :
به عقیده این گروه، «أ رأیت» منقول از «رأی» به معنای «بصر» (دیدن با چشم) است و لذا متعدی به یک مفعول است . (شرح نظریه #شیخ_رضی در قسمت اول این بحث بیان شد.)
فرق دو نظریه فوق:
بنابر این نظریه جمله استفهامیه بعد از «أ رأیت» محلی از اعراب ندارد و مستأنفه است.
ولی بنابر نظریه مشهور حتی در آیاتی که بعدش جمله استفهامیه ای وجود ندارد باید یک جمله در تقدیر گرفت، ضمن اینکه بنابر نظر مشهور بحث صدارت ادات استفهام و تعلیق از مفعول به دوم فقط مطرح است.
به عنوان نمونه به ترکیب آیات ذیل در تفاسیر ادبی نظیر البحر المحیط و کشاف مراجعه کنید:
1- قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا (62) سوره إسراء (مشهور مفعول به دوم را جمله مقدر «لِمَ کَرَّمتَهُ علیَّ» می دانند که به قرینه حذف شده است و البته فهم چرایی تقدیر این جمله از توضیحات شیخ رضی در ویژگی های 4گانه أرأیت در قسمت اول، معلوم شد.)
2- أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ (1) فَذَلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ (2) سوره ماعون (زمخشری مفعول به دوم را جمله استفهامیه مقدر «مَن هو؟» می داند.)
برای #مطالعه بیشتر پیرامون «#أرأیت »
به کتاب #عناية_القاضى_و_كفاية_الراضى، ج4، ص: 88 مراجعه کنید.
.
.... ادامه دارد
باز ارسال مطالب با ذکر #آدرس کانال #نحو_الشباب
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#مطالعات_تکمیلی
#تخصصی (مناسب #قاریان_قرآن و #اشعار عربی و #صوت_و_لحن)
#حروف_الفبا
#تعداد_جروف_الفبای_عربی
#سیبویه #حروف_الفبا را از سه جهت شماره نموده است:
1- اصل حروف عربی که 29 حرف است
2- فروعی که در قراءت قرآن و اشعار کاربرد دارد و تعداد حروف الفبا را به 35 حرف می رساند
3- حروف دیگری که در برخی از لهجه های عربی تلفظ می شود و تعداد حروف را به 42 می رساند البته هفت حرف اخیر که در این دسته قرار دارند در قرآن و لغت مشهور عرب جایی ندارند.
عبارت #الکتاب #سیبویه /ج2ص404:
• هذا #باب_عدد_الحروف_العربية، و مخارجها، ومهموسها ومجهورها، وأحوال مجهورها ومهموسها، واختلافها.
• الف- فأصل حروف العربية تسعة وعشرون حرفاً:
• الهمزة، والألف، والهاء، والعين، والحاء، والغين، والخاء، والكاف، والقاف، والضاد، والجيم، والشين، والياء، واللام، والراء، والنون، والطاء والدال، والتاء، والصاد، والزاي، والسين، والطاء، والذال، والثاء، والفاء، والباء، والميم، والواو.
• ب- وتكون خمسةً وثلاثين حرفاً بحروف هن فروعٌ، وأصلها من التسعة والعشرين،
• وهي كثيرةٌ يؤخذ بها وتستحسن في قراءة القرآن والأشعار، وهي:
• النون الخفيفة، والهمزة التي بين بين، والألف التي تمال إمالة شديدة، والشين التي كالجيم، والصاد التي تكون كالزاي، وألف التفخيم، يعنى بلغة أهل الحجاز، في قولهم: الصلاة والزكاة والحياة.
• ج- وتكون اثنين وأربعين حرفاً بحروف
• غير مستحسنةٍ ولا كثيرةٍ في لغة من ترتضى عربيته، ولا تستحسن في قراءة القرآن ولا في الشعر؛ وهي:
الكاف التي بين الجيم والكاف، والجيم التي كالكاف، والجيم التي كالشين، والضاد الضعيفة، والصاد التي كالسين، والطاء التي كالتاء، والظاء التي كالثاء، والباء التي كالفاء.
باز ارسال مطالب با ذکر #آدرس کانال #نحو_الشباب
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#اهمیت #ادبیات_عرب از دیدگاه #فقهاء:
#كشف_اللثام_و_الإبهام_عن_قواعد_الأحكام؛ ج11، ص: 541
و وصيّتي إلى علماء الدين و إخواني المجتهدين أن لا ينطقوا في الفقه و مسائله و لا يتعرّضوا لدقائقه و جلائله إلّا بعد إتقان العربيّة بأقسامها و استقراء فنون ما تنطق به العرب أو تكتبه بأقلامها
توصیه من به علماء دین و برادران تلاشگرم این است که در فقه و مسائل و دقایق آن اظهار نظر نکنند مگر اینکه #اقسام #علوم_عربیه را #با_اتقان بیاموزند و #فنون و #قواعد_زبان_عربی را به خوبی جستجو کنند.
________________________________________
#اصفهانى، #فاضل_هندى، محمد بن حسن، كشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحكام، 11 جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم - ايران، اول، 1416 ه ق
باز ارسال مطالب با ذکر #آدرس کانال #نحو_الشباب
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB