eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
403 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
260 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر_شاعر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی_فرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان:#آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
پژوهش اِدمُلّاوَند
꧁꧂🌼꧁꧂🌼꧁꧂ ، لِفا، فییِه، کیلِه، وَنده 🔸خرمن، اصل و چهار تای دیگر فرع بر آن هستند و به ازای اصل، کاربرد پیدا می کنند. 👈برای خرمن زنی سنّتی، اول می بایست مکان همواری را معین می کردند و با زدن آب و جارو و تمیز کردن آن، برای ریختن دسته های گندم و جوی درو شده(کَسو) - که از قبل کوفا( کوپّا) شده بودند - آماده می نمودند. 👈بعد از مهیا شدن خرمن، بسته به مقدار محصول درو شده، شُرَکا، گردن دو رأس اسب یا چند رأس اسب را جفت هم با ریسمانی می بستند تا در حین حرکت در داخل خرمن از هم جدا نشوند و کار خرمن کوبی مختل نشود. 📌شخص خرمن زَننده، با دستی بر افسار اسبان و با دستی دیگر، گرفتن شاخه ی نازکی از درخت - که به آن شیشک می گفتند- در مرکز دایره خرمن قرار می گرفت و با تکرار « بِیَه بِیَه بِیَه...» و تکاندن شیشک، اسبان را دایره وار می چرخاندند و این چرخش را آنقدر ادامه می دادند تا اینکه ساقه های گندم و جو، زیر پاهای اسبان خُرد و دانه هایش از خوشه های آن جدا می شدند. 📌شایان ذکر است، تک اسبه، دو اسبه، سه یا چهاراسبه استفاده کردن کشاورزان، بستگی به اندازه محصول شان داشت. 👈بعد از این مرحله (جداشدن دانه از خوشه)، برای باد دادن آن، از  «لِفا» - که غالبا چوبی به اندازه ی یک و نیم متر، صاف و بِرشتِه شده ی در پَتخال آتش به صورت دو شاخ و بعضا سه شاخ بوده - بهره می گرفتند تا کاه را از گندم و جو جدا کنند، جوها یا گندم ها در وسط خرمن و کاه را به فاصله دو سه متری آن تلمبار یا کود می کردند و برای جدایی کاملتر دانه و کاه، بعد از مدت کمی استفاده از لِفا، از ابزار چوبی دیگری، پارو مانند، بنام  «فییِه» استفاده می کردند تا محصول خرمن شده، کاملا خالص گردد. 👇👇 بعد از مراحل لفا و فییِه زنی، مرحله کیلِه کردن (پیمانه) می رسید، در این مرحله فردی دستمال به سر و آغشته به کاه و نِنگِه (از کاه ریزتر) کنار محصول جمع شده می نشست و شُرَکا یکی یکی کیسه به دست، می آمدند و کیله کننده بعد از بردن نام خدا و  جدا کردن مال خدا (سهم فقرا) و با تکرار عددها ( یک و یک و یک، دو و دو دو...) و بر زبان آوردن کلماتی  مسجّع و شعر گونه 👇 ( اول نوم خدا، برکت هِدا خدا، سوم دین محمد، چهارم صلوات بر محمد...)، سهم و قسمت هرنفر را می دادند و از همدیگر با خوشرویی و بجا آوردن حمد و شُکر خدا، خدا حافظی می کنند. ✍باید یادآوری کنم در آن زمان‌ها (دهه قبل از ۱۳۶۰ شمسی)، خریداران کاه از قبل با صاحبان محصول هماهنگی و موقع خرمن زدن کشاورزان، کاه ها ی خریداری شده را وَنده (قفسه های دایره ای نخی یا پشمی) می کردند و برای تغذیه زمستانی مال های شان می بردند ودر اینجا، کار خرمن به مرحله ی تکامل و اتمام خود می رسید. 🖊 http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2979 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
﷽ | 🌿در راستای دومین کنگره ملی ۱۴۵۰۰ شهید استان مازندران برگزار می گردد: 📣رزمایش عضویت فعالین مجازی استان مازندران؛ در رسانه های ۱_کانال استانی در «کنگره شهدای مازندران»:👇 https://eitaa.com/jangoderang_ir ۲_کانال کشوری در «گنج بی پایان»:👇 https://rubika.ir/ganjebipayan 🔴برابر با ابلاغیه صادره در خصوص زمان‌بندی رزمایش عضوگیری کانال های ایتا و روبیکا در سطح کشور؛ از تاریخ ۲۲ لغایت ۲۴ خرداد مختص استان مازندران می باشد. 📊 👈لازم به ذکر است پس از عضویت در کانال ها، در نظرسنجی کانال روبیکا شرکت نموده و شهرستان خود را انتخاب نمائید. 📌پایگاه اطلاع رسانی دومین کنگره ملی شهدای مازندران👇 🌐 https://zil.ink/jangoderang.ir @edmolavand
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
꧁꧂🌼꧁꧂🌼꧁꧂ 📩شناسه۱۴۰۳۰۲۱۰۰۲۰۳ 💌 ‎‌💗 از نام برداشتند، گوزنگو شهرت یافت تا کاخ تعاون مےرود او، کی غلط بافت ای سیس گمان مکن میروے بہ یاد مُرده‌اے ارزانےات کنند زخاک آن باد اوصاف مظلوم بہ مانند عسل باشد هزار بشیند بہ کندو، وے مثل باشد ✍ ۱۴۰۳/۰۲/۱۰ 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2721 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
꧁꧂🌼꧁꧂🌼꧁꧂ 🔵 باداب سورت ساری چشمهٔ پلکانی تراورتنی بی ‌نظیر در ایران و کم‌نظیر در جهان است که واقع در روستای ارست بخش چهاردانگه‌ی شهرستان ساری می‌باشد. 🔹این چشمه توسط سازمان میراث فرهنگی در سال ۱۳۸۷ پس از کوه دماوند به عنوان دومین میراث طبیعی در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد. 🎥alinikiii ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
꧁꧂🌼꧁꧂🌼꧁꧂ 📹 با بزرگان 📌برداشتی از مصاحبه 🎤جناب آقای سلمان باکری 📃نام مستعار: آقاجان 🌿۸۰ ساله 🌍مقیم: بندپی؛ 🗓تاریخ: ۱۴۰۳/۰۳/۲۲ سه شنبه 💠صوتی و تصویری آوات قلم ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
꧁꧂🌼꧁꧂🌼꧁꧂ 📹 با بزرگان 📌برداشتی از مصاحبه 💠صوتی و تصویری آوات قلم ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
4_5900268381520533643.mp3
2.49M
🌺🎼🎧 🌺🎤۴۳ حافظ ●━━━━━────── ⇆ ◁ ㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤ ↻ ‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
📝 ■زِلیگ،سِلیک،زِلیک: قی چشم ■سِما ، سِماع: رقص ■سِموار ،سِمبار: سَماوَر ، این کلمه روسی هستش مثل استکان و سِمِشکه ■سِوا: جداگانه ،جدا ■سِوا هِکاردِن: جدا کردن ،تقسیم کردن ■سَوُک: سَبُک،کم،بی وزن ■سیُو کِلِش: سیاه سرفه ■شادی: میمون ■شال بِه ،غول بِه: میوه بِه جنگلی ■شِت ، شِد: فاسد و خراب(شِد مِرغانه، شِت آغوز) ■شِفت: ساده لوح ،جاهل و بی عقل ، دیوانه ، خُل ■شَقِله: گردوی درشت و بزرگ و خوشدستی  برای هدف گیری و برنده شدن در آغوزبازی ■شِکاری بِز: بُز کوهی ■شَک شَکی: آدم شکاک و وسواسی،  پُر شک  و تردید ■شِل: شلخته،ضعیف ناتوان،رقیق و آبکی، کسی که در انجام کاری نسبت به بقیه ضعیف تره و عقب می افتد ■شِلاب: باران درشت ِ تند و شدید ■شَلغِم: شلغَم ■شِندِر غاز: کنایه از بسیار ناچیز و اندک ■شُوخی گَر: آدم شوخ طبع با مزه ، شوخی کننده ■شُورِت (اُ): شهرت ،افتخار ■شُونه (اُ): شانه یِ سر ■شونه (او): می رود ■شی خِنه: خانه یِ شوهر ، خانه بخت ■شیر: خیس تَر مرطوب ،  شیر (حیوان)، شیر (غذای مایع خوردنی) ■شِطُون (اُ): شیطان ، کنایه از آدم پر سرو صدا ، پر جنب جوش ، بی توجه ، حقّه باز ، چند چهره ■صَرا: صحرا،مزرعه علفزار  دشت و دمن  مرتع ■عاقِل مرد: آدم فهمیده و عاقل کسی که سرد و گرم روزگارُ چشیده ■عَید گَردِش: عیددیدنی، دید و بازدید عید ■قِراری: مزدگیر،کارگر پیمانی ■قارزِم: گودی و قسمت عمیق رودخانه ، غرقاب ■قرضی: نوعی جبرانِ همکاری و تعاون برای انجام کار مشکل که معمولا بین کشاورزان مازندران رایج بود، مثلاً  آشنایان و همسایگان یک‌ یا چندروز برای انجام کار کشاورزی و دامداری  به مزرعه قنبر میروند  بعد از اتمام کار ، قنبر هم به همراه دیگران، جهت جبران همکاری به کمک و یاریشان میپردازد.این رسم در میان روستاییان ایران "یاوری"خوانده میشود . ■قِسمِت: قِسمَت ،سهم ،سرنوشت ، نصیب ، قضا و قدر ■قَوِر ، قَبِر: قبر ■قَورِسُّون، قبرِستُون: آرامستان ، قبرستان، گورستان ■کارِمسِرا: کاروان سَرا ،توقف گاه کاروانیان ■کُش: کَفش ■کاله: زمینی چند سال کشت نشده ،استفاده نشده، و علف های هرز در آن روییده است ■کاتا ، کِتا: کوتاه ■بِلِند: بُلند ■کَتِل: هیزم کلفت ، کنایه از بی حس و کرختی پا ■کَتول: دام پرورشی، دامدار ، کوه ، کوهستان ■کَتولی: از انواع ترانه های کوهستانی مازندران ■کَر: یک بغل علف یا کاه ،از چند کَسو تشکیل شده است ، دوازده تا کَر  ، یک خروار است خرمن ■کَرزَنی: خرمنکوبی ■کَسو: یک دسته شالی یا گندم ■کَش: پهلو ، جواب،  کنار ، دو طرف شکم ، دفعه و بار ، بغل آغوش(کَش یا کَشه بَیتِن، بغل گرفتن بچه) ■کِش: ادرار ، شاش ، نجاست انسان (خوردِ کِش) ، (گَتِ کِش = مدفوع ) ■کَک ماریم: نیلوفر وحشی با گلهای شیپوری سفید ، گیاه پیچک روی پرچین ■کال: نارِس ، نپخته ، نرسیده ، واحد شمارش گردو و تخم مرغ(آغوز کال ، مِرغانه کال)، لَنگ یا پای ناقص و معیوب ■کَلِز کَلیز: پیمانه شیر و ماست ، کاسه چوبی دسته دار ■کِلِه پِه: کنار اجاق هیزمی روستایی ■کَمِل کشی: حمل کاه از خرمن به خانه یا روستا ■کومه: کلبه و خانه کوچک که در باغ و کشتزار و علفزار صحرا  از چوب و شاخه درختان و نی و کاه درست میکنند محلّ استراحت چوپان و کشاورز و انباری موقت میباشد ■کَئی لَم: ساقه های رَوَنده دراز و طویل بوته کدو (هندوانه لم ، خربزه لم ،خیار لم،تمشک لم،انگور لم) ■کِله: جوی آب یا رود کوچک ،جَر ■کیله: پیمانه و  ظرف چوبی ِ استوانه ای شکل برای وزن و تقسیم کردن گندم جو برنج ■گالِش انگور: نوعی گیاه دارویی ■گالِش: انسانهای دامدار جنگل نشیِن ، دامدار گاوچران و گاوبان یا  گَلّه دار گاو  جنگل نشین ■گَت، گَتی: بزرگ ،رئیس،  عاقل و باشعور، نیا (گَت بِرار =برادر بزرگتر ، گت پیئِر: پدر بزرگ) ■گِرباز: ابزاری شبیه بیل با سر فلزیِ راست وکلفت ونوک تیز جهت کندنِ زمین های خیلی سخت و سفت ■گَرِک: آویز یا وسیله ای آویختنی از سقف اتاق های روستایی شبیه زنبیل آویزان که از ریسمان و علف های هرز خشک درست میشود موادغذایی را داخل آن قرار میدهند تا از رطوبت و دسترسی گربه و بچه های کوچک دور بماند ■گَره جینگا: آبخانه، ■گره جو گهره جو: ظرف ذخیره ادرار کودک در گهواره ■گِلِس: آب دهان و بزاقِ کِشدارِ کودک که همیشه از گوشه لبو دهانش آویزان و جاری است ■گِل گوئی گِل گُوگی: مخلوطی از گِل مخصوص زرد رنگ با پِهِن گاو (پوش) جهت رنگ آمیزی کردنِ (بِندُستِن) قسمت پایین ِ دیوار خانه های روستایی ■کَمِربُر: خطی راست و مستقیم و مرز بین  قسمت رنگ آمیزی شده قهوه ای و سفید دیوار ■گُودوش گِدِر: وقت و زمان دوشیدن گاو صبح یا غروب ■گُوکالُم: طویله گاو ■گوگزا: گوساله شیرخوار http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2981 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─