#پریجا #فیروزجا
[[[صفحه دوم]]]
🔲برگردیم به اصل سَخُن *
* سَخُن(تالشی شمالی) = سَرخُون = آنچه سَر یعنی دهان که در سر واقع است می خوانَد، بیان می کند. یعنی همان گَپ؛ با این تفاوت که گَپ از گَه(دهان - تالشی، تاتی) بر آید، ولی در سَخُن اصل سَر است، زیرا این سر(مَزگ)* است که تصمیم می گیرد چه بگوید تا بر زبان آوَرَد.
* در پهلوی و دیگر زبان های کهن ایرانی و هم در سه زبان سلاویان شرق مَزگ، مَژگ و مُزگ، بکار رفته. شکل مغز از چه زمانی وارد زبان فارسی شده را نمی دانم. به احتمال بسیار قوی تلفظی غلط است که دوره ای جا افتاده. از این دست در زبان های جهان کمابیش دیده می شود. و حتی دیده می شود که خلق های مختلف یک واژه را با معانی مختلف بکار می برند. به عنوان مثال رَش و رِژی در اغلب زبان های ایرانی(لوری، تالشی، تاتی ... و سه زبان سلاویان شرق به معنی خرمایی، سرخ خرمایی رنگ بکار می رود که در تالشی رنگ اسب رستم نیز هست - رَشَ پِشت و رَشی آخور(دو ییلاق در ماسال) که از باستان زمان به نام اسب رستم نامگذاری شده.
و رستمی ویسپیچ = ویسپینجِ رستم(ویسپینج = نزدیک یک کیلو، و سنگی ست عظیم در ییلاقی به همین نام)
ولی همین واژه ی رَش در زبان کوردی سورانی به معنی سیاه بکار می رود. در جهان زبان از این دست بسیار است و تقریبن عادی شده.
📌برگردیم به اصل سَخُن؛ #پریجا، واژه ای ست بی نهایت کهن که از زیست در سیبری تا ایران کنونی، ایرانیان این عقیده داشتند. هنوز مردم(نه کارخانه) در سیبری عروسک هایی می سازند که آل نام دارد - آلَ ژِنَک(تالشی ماسالی) = بانوی جن، پَری.
📌از پریجا در فرهنگ شمال ایران با نام های مختلف یاد شده است. دامنه های خرئوپشت Kharüpesht (پشته یا بلندی آلوچه زار - ییلاقی در ماسال) را ماسالیان قدیم محل زندگی پریان می دانستند و حتی به جِد اعتقاد داشتند که شب ها آنجا محل جشن و پایکوبی شان است چنان، که در کل منطقه (اَوَرنَه گیریَه) آن هیاهو و دهل زنی شنیده می شود. تالش این نوع مکان ها را سنگین می داند و اعتقاد دارد که شب هنگام گذر از آن مناطق بی خطر نیست. و اگر کسی به ناچار از آن سامان در شب می گذرد، بهتر است وسیله ای فلزی داشته باشد؛ مثل زدن یک سنجاق به لباس خود.
✍توضیح لازم:
دوستان توجه داشته باشند که ممکن است منطقه را حالا به فلان قوم و طایفه نسبت دهند؛ این گونه نسبت دادن ها اغلب بعد ها انجام گرفته. مثلن، شاید کسی بگوید آنجا محل زندگی طایفه ی پریانی بوده است.
👈باید توجه داشت که همین لقب بخاطر زیستن در پریجا به آن مردم داده شده. یعنی از نطر تاریخی اصل پریجا است و نه فلان خانواده یا طایفه.
🔲واژه ی آریایی مادی #پریجا یعنی جای پری (برگردان به فارسی) و آن ربطی، هیچ ربطی به فیروز ندارد.
در همان خطه ی مازندران کوهی یا دره ای (دقیق به یاد ندارم) هست به نام آلی ... فرض کن آلی دره. ثبت احوالچی آمده و آن را عالی دره ثبت کرده. حالا آدم های حتی دارای "دکترا" آن غلط را براحتی بکار می برند. و هیچ کسی نمی پرسد در فلان جای تقریبن دست نخورده، عالی از کجا آمده؟! آلی دره(تالشی) = دره ی آل(برگردان به فارسی) که عبارت است از آل + ی نسبت + دره. مـتأسفانه سکوت در برابر خرابکاری و ندانمکاری شده امری عادی. زمانی افرادی گمراه و کم سواد آمدن و تاریخ ایرن را ۲۵۰۰ ساله نامیدند تقویم آن غلط را نیز درست کردند؛ همه آن دروغ عظیم را براحتی پذیرفتند؛ من حتی یک مورد ندیدم کسی بنویسد که ایران حد اقل ۳۵۰۰ سال سابقه ی تاریخی دارد؛ پس آن ۱۰۰۰ سال را روی چه حسابی حذف کرده اید؟! باری، همه در برابر آن دروغ عظیم ضد تاریخی سر فرود آوردند. منظور از همه، وزارتخانه ها، ادارات دولتی، مداراس، دانشگاه ها، صدا و سیما و ... است.
در همین مورد لطفن مقاله ی «پارسی، فارسی، دری، پارسی دری، فارسی دری، کدام؟» را در همین وبگاه ببینید، تا چرایی اینگونه پذیرش های عجیب دقیق دریافت شود.
چند سال پیش در سایتی فارسی زبان در آلمان عکسی از آن عالی دره(آلی دره) منتشر کردند. وقتی آمدم و آن واژه ی مرکب را شکافته، ریشه یافته معنی کردم و نوشتم عالی غلط است و آلی درست؛ سایتچی ها فورن آن عکس و نام برداشتند و جایش عکسی دیگر گذاشتند؛ و در نتیجه نظر علمی من نیز بطور اتومات حذف شد - وقتی دیدم، گفتم: ای که سر در برف کرده ای و خود خواهی را برده ای!
🖊#لیثی_حبیبی - م. تلنگر
۱۴۰۳/۱۰/۰۳
http://jahanezaban.blogfa.com
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3919
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
ادامه👇👇
#پریجا #فیروزجا
[[[صفحه سوم]]]
🔲آیا همه ی داستان #پریجا همین بود؟
خیر، می تواند آنجا تک خانه ای بوده باشد که نام صاحب آن پری بوده.
در قدیم بسیاری از این تک خانه ها وجود داشت. در بین خلق های دیگر گوناگون نامگذاری شده؛ چنانکه سلاویان ها آن را خُوتر(به سکون ت) نامند. ولی تالش ها (تالش و تات) آن محل را به نام صاحب خانه مشهور ساخته اند.
چند مثال: میرزانغ (روستایی تالش نشین در استان اردبیل)
میرزانغ واژه ای ست مانند خورنغ (آن کهن کاخِ ساخته ی دست مهندس ایرانی که شگرف دیده می شده وقتی آفتاب در آن هَفرَنگ می تابید)
میرزانغ یعنی زیستگاهِ میرزا؛ خانه ی میرزا. میرزا در گیلان زمین و آسیای میانه نام مرد است. و هم در ایران زمین کسی را گویند که میرزایی دیگران(امیران و ...) را می کند.
سُومَه سرا(صومعه سرا - من در آوردی) = خانه ی سُومَه.
ضیابَر یا زیابَر = درِ خانه ی ضیا یا زیا = خانه ی ضیا یا زیا. این نوع نامگذاری در فارسی نیز دیده می شود؛ مثلن می گویند یک دَر دکان = یک دکان.
خوشابَر = درِ خانه ی خوشایند(زن) = خانه ی خوشایند.
وَس کَه = وَسی کَه = کینَه وَسی کَه = خانه ی کینَه وَس. وقتی دختر فراوان به دنیا می آید و از پسر خبری نیست؛ آن نام بر دختر به دنیا آمده نهند؛ یعنی دختر دیگر بس است.
همین نوع نامگذاری را تالش و تات در کهن زیستگاهِ خود یعنی تهران بکار گرفته اند. دَرَه کَه = تک خانه ای که در دل دره واقع شده.
همه ی اسامی محله های کهن تهران تالشی(تالشی، تاتی) است. به همین خاطر هیچ غیر تالشی را توان شکافتن حتی یکی از آن نام ها نیست. مثال: نارمَک، سنگَه لَچ(سنگلج - خلاصه)، دره کَه، دره بَند(دَربَند - خلاصه)، لارَک، تجریش و ...
بار ها این نام های ایران باستان را شکافته، ریشه یافته معنی کرده ام. به عنوان نمونه یکی از این اسامی را باز می شکافم.
تجریش - این واژه ی مرکب تالشی(تالشی، تاتی) از سه بخش تشکیل شده - تَج، ری، ش - که بخش هایی از آن در جا های دیگری از ایران زمین باز تکرار شده. مانند تَجَن = تَجژَن = تَجزَن = جهنده رود، رودی که پرش و جهش خاص خود دارد. یا ری که در زمری(سردرود) در تالش ایران و تجری در خراسان و ریرا* در مازندران بکار گرفته شده؛ و همین نشان می دهد که ایران سرزمینی ست یکپارچه و جدایی ناپذیر از هم. و آن هایی که از ایران جدا شده اند، باز در همین مجموعه ی فرهنگی معنی می یابند.
کوتاه: گر ز درختی شاخه ای بریده شود، هر کجا که بروید چو مام خود دیده شود.
* ری در شعر ریرا،ی نیما همین ری به معنی رود است. را = راه، می باشد. ریرا یعنی راهی که به سوی رود می رود، یا از کنار رود می گذرد. زنده یاد سیاوش کسرایی نیز در جایی بدرستی گفته بود، ریرا نام مکان است.
پس آن داستان های عجیب که در باب ریرا نوشته شده چیست؟
بگذار با بیان داستانی دیگر جواب دهم.
زمانی به واژه ی مرکب و ساده ی تالشی خوشا بَر = درِ خانه ی خوشا(خوشایند) = خانه ی خوشایند، پرداختم؛ دوستی(آقای شهرام آزموده) آمد و یک افسانه ی عجیب از قول پیران منطقه ی اسالم بیان کرد که هیچ ربطی به خانه ی خوشایند نداشت؛ ولی جالبی آن این بود که مردم افسانه دوست ایران به راحتی در باب موضوعات مختلف افسانه می سازند.
تالش های ماسال دَوشی و جهشی راه رفتن تئورک Türk(تذرف، قرقاول) را نیز تَج گویند - تُئورکَ تَج = تَجِ تئورک(برگردان به فارسی دری - فتحه ی مضاف کهن ایرانی در برگردان به کسره ی مضاف بدل می شود)
🖊#لیثی_حبیبی - م. تلنگر
۱۴۰۳/۱۰/۰۳
http://jahanezaban.blogfa.com
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3919
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
ادامه👇👇
#پریجا #فیروزجا
[[[صفحه چهارم]]]
✍برگردیم به تالشُون کَنَه تجریش (کهن تجریش تالش ها) - که عبارت است از تَج + ری(رود، نهر، جوی) + ش، که می تواند ژ ج ف پ ز و ... نیز باشد، مانند ژ در ماسالژ (زینده در ماسال)، ج در رشتج(زینده در رشت)، یوشیج (زینده در یوش)، ف در رَف (زینده یا باشنده در رَه گونه)، پ در گَپ(زینده در گَه = دهان).
✍در ضمن نام کوروش نیز با همین قاعده ی تالشی (تالشی، تاتی) ساخته شده. کُورُوش = کوروج = کوروژ، کوروز و ... یعنی زینده روی کوه. در زبان های آریایی مادی «ها»ی ملفوظ نیست. به همین خاطر باشنده بعدی در استان اردبیل دقیق درنیافته و به سیاکو،ی تالشی یک کوهِ دیگر نیز افزوده و حالا به آن کوه می گویند سیاکُوداغ، که اگر به فارسی برگردانیم می شود کوهِ سیاه کوه.
👈نام کُورُوش (زینده روی کوه؛ او که روی کوه می زید) مستعار است تا صاحب نام شناخته نشود.
اینجاست که خرد ایرانی کارساز شود چنان، که حتی چوپانی کوه نشین در پیچ های لغزنده ی تاریخ وظیفه ی خود چنان داند که مردمان دانشی شریف و واقف را مانَد! و این یعنی تاریخ ایران، نگرش ایرانی، حکمت ایرانی که وقتی می بیند حتی پادشاه کشور دستور غلط صادر کرده، حکمت خود چنان زیبا بکار می بَرَد که بعد ها(بعد از هَزاره ها) هنوز مردم ایران و جهان از آن تصمیم در پیچی لغزنده انگشت به دهان مانده اند؛ و هَزاران هَزار نغمه ی آفرین خوانده اند.
خرد پیشه باشی اگر ژرف بین - نیاید ترا از نَژَند رنج و کین
تجریش یعنی زمین های اطراف تجری، زینده، باشنده در کنار تجری(جهنده ری، وحشی ری، کوهستانی رود، نهر یا جوی).
🟢کوتاه:
#پریجا نام مکان است به معنی محل زندگی پریان؛ مانند همان آلی دره = دره ی آل، دره ی آلَ ژِنَک.*
* در برگردانِ فراز های کهن، فتحه ی مضاف کهن ایرانی به کسره ی مضاف بدل می شود؛ ولی در هر دو حالت(کهن و نوین) ی نسبت نیز وجود دارد؛ مثل همین آلی دره(تالشی)، و دره ی آل (برگردان به فارسی).
+ نوشته شده در دوشنبه سوم دی ۱۴۰۳ ساعت 17:22 توسط لیثی حبیبی - م. تلنگر
🖊#لیثی_حبیبی - م. تلنگر
۱۴۰۳/۱۰/۰۳
http://jahanezaban.blogfa.com
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3919
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
43.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فرهنگ_عامه
#آیین #سنتها #رسوم
#بندپی
#عزاداری
📌عزاداری قدیم در بندپی ...
🎙سخنان جالب حاج ذبیح الله احمدی زاد برادر شهید غلامرضا احمدی زاد روستای درازکش بندپی شرقی
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📚#کتاب
🌏 ویژه برنامه رونمایی از کتاب《 نسیم به سوی من وزید》 ؛ شرحی از زندگی شهید مدافع حرم سید سجاد خلیلی
♻️ دفتر حضرت آیت الله محمدی لایینی (نماینده محترم ولی فقیه در استان و امام جمعه ساری) و با حضور حضرت حجتالاسلام و المسلمین حاج سیدضیاءالدین جباری(یادگار سیدالعلمای مازندران) ، سردار رستمیان و خانواده بزرگوار شهید سیدسجاد خلیلی برگزار شد.
🌏#انتشار_حداکثری_با_شما🇮🇷
🌐 کانال خبر فوری مازندران :
┏━━ °•🖌•°━━┓
🆔 @maz_khabarefori
┗━━ °•🖌•°━━┛
💝میرمریم
https://mzm22mzm.blogfa.com/
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_سیده_میر_مریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
پژوهش اِدمُلّاوَند
🌐جهانِ زبان و واژه شکافی [[[صفحه اول]]] 📩آیا #پریجا همان #فیروزجا است؟ سلام دوستان این پیام خصوصی
پژوهش اِدمُلّاوَند
بسم الله الرحمن الرحیم ن و القلم و ما یسطرون جناب آقای اسماعیل حیدری سلام پیرامون پژوهش انجام شده
تاریخ : ۱۳۸۷/۱۱/۰۲
🔲درباره من [درویش علی کولاییان]
✍سال ۱۳۲۷ در محله قلیچ ساری و در خانواده ای کشاورز به دنیا آمدم ، دیپلم ریاضی را از دبیرستان پهلوی آن دوران و در این شهردریافت نمودم .
📌در سال ۱۳۴۶ در رشته مهندسی مکانیک وارد دانشگاه صنعتی شریف ( آریامهر سابق) شدم .
پس از کسب مدرک کارشناسی در این دانشگاه ، تحصیل را تا اخذ مدرک کارشناسی ارشد در #انگلستان و در پلی تکنیک پورتسموث که امروز دانشگاه پورتسموث نام آن است ادامه دادم و سپس به وطن مراجعت نمودم .
📌پس از مراجعت به وطن و اشتغال به کار در سال ۱۳۵۵ با همشهری خودم خانم مریم احمدیان مقدم زندگی مشترک را آغاز نمودم و امروز دارای سه فرزندیم : مسیح ، حسام الدین محمد و پدرام .
📌هم اکنون بازنشسته ام و در کنار همسرم و فرزند کوچک تر ، پدرام ، در ساری زندگی می کنم .
📌در سال های اخیر در کنار انجام وظایف شغلی و اجرایی که داشته ام ،سعی من ابراز عقیده در دو زمینه اجتماعی متفاوت نیز بوده است .
▫️اول ،مشکل سیستمی ایجاد شده از درآمد کلان نفت در ایران ، که بسیار حیاتی و سرنوشت ساز است و نگارنده مطالب مربوط به آن را به شکلی جدی طی هجده سال گذشته در روزنامه ها ، مجلات و سمینار های داخل کشور منعکس نموده است .
▫️دوم ، بعضی ناگفته ها و مسائل بسیار مهم مربوط به زبان و تاریخ و قومیت مردم مازندران که کارهای تحقیقی مربوط به آن ها نیز اخیراْ به شکل مقالات و کتاب، منتشر شده و یا در دست انتشار است .
ساری – چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۸۷
"درباره من - درویش علی کولائیان" https://kulaeian.com/about/
📚فهرست مطالب [مقالات، پژوهش و تالیفات] #درویش_علی_کولاییان
۱/📗«تپورستان» و «تپور» ریشه در کجا دارد؟
درویش علی کولاییان
دو ماهنامه گیله وا، پیاپی ۱۴۸ (آذر ۱۳۹۶)، ۱۶
۲/📘دیو سپید
درویش علی کولاییان
دو ماهنامه گیله وا، پیاپی ۱۴۳ (مهر و آبان ۱۳۹۵)، ۱۶
۳/📙شناخت مازندران باستان را از کجا آغاز کنیم؟
درویش علی کولاییان
دو ماهنامه گیله وا، پیاپی ۱۳۶ (خرداد و تی ر ۱۳۹۴)، ۱۸
۴/📕پاسخی به نقد یک کتاب
درویش علی کولاییان
دو ماهنامه گیله وا، پیاپی ۱۲۴ (اسفند ۱۳۹۱ و فروردین ۱۳۹۲)، ص ۳۴
۵/📓گیل، گیلک، گیلکی
درویش علی کولاییان
دو ماهنامه گیله وا، پیاپی ۱۱۸ (بهمن و اسفند ۱۳۹۰)، ص ۵
۶/📙شاعری پازواری که امیری می سرود
درویش علی کولاییان
دو ماهنامه گیله وا، پیاپی ۱۱۲ (دی - اسفند ۱۳۸۹)، ۲۱
۷/📒شابهت نژادی (ژنتیک) مردم جنوب قفقاز با مردم گیلان و مازندران
درویش علی کولاییان
دو ماهنامه گیله وا، پیاپی ۱۰۸ (فروردین ۱۳۸۹)، ص ۱۲
۸/📖گویش مازندرانی و زبان سنسکریت
درویش علی کولاییان
نشریه جهان کتاب، سال چهاردهم شماره ۳ (پیاپی ۲۴۳، خرداد - امرداد ۱۳۸۸)، ص ۸۹
۹/📚تنگه ای تاریخی
درویش علی کولاییان
فصلنامه اباختر، پیاپی ۹-۱۰ (پاییز و زمستان ۱۳۸۳)، صص ۱۳۱ -۱۴۴
۱۰/📙جامعه قحطی و جامعه شناسی قحطی
درویش علی کولاییان
مجله اطلاعات سیاسی - اقتصادی، سال هجدهم شماره ۹ (پیاپی ۲۰۲، خرداد و تیر ۱۳۸۳)، ص ۱۷۸
۱۱/📘جامعه قحطی و نرظیه تضاد دولت و ملت
درویش علی کولاییان
مجله اطلاعات سیاسی - اقتصادی، سال شانزدهم شماره ۱۱ (پیاپی ۱۸۰، امرداد و شهریور ۱۳۸۱)، ص ۲۶۸
۱۲/و....
https://www.magiran.com/author/%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%DA%A9%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%A7%D9%86
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3920
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─