eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
346 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•خاک این در.... ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۲به نفسِ استادحاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ.. لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.. أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَیُّ الْقَیُّومُ، الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْه...اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ...وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ.الهی العفو...." اینقدر این دست خالی را پر از گوهر مکن خاک این در کیمیای ماست آن را زر مکن برکتت را از زمینِ اهل آبادی مگیر نهر دنیا را پراز آبی بجز کوثر مکن تا سحر در وا مکن من هم به در سر میزنم حالِ این دیوانه ی آشفته را بهتر مکن از همه جا بیخبر دیدم که دعوت بوده ام پس دگر من را اسیر این در و آن در مکن کیف کردی آمدم فوراً بغل کردی مرا بنده ی رسوای خود را طرد تا آخر مکن آبرو دار، آبروریزی عبدت را بخر صحبت پرونده ام را پیشِ پیغمبر مکن *موسی عرض کرد: خدایا این بنده ای که گنهکار و مانع باران بود و بعد باران اومد. گفتی توبه کرده میشه بمن نشونش بدی؟ خطاب رسید موسی! اون وقتی که گنهکار بود من نشونت ندادم حالا که اومده درخونه ی من آبروشو ببرم!!* من به زهرا قول دادم زود آدم میشوم طفل بازیگوش را شرمنده ی مادر نکن سهمِ انگور مرا هم از ضریح او بده سیرمانی مرا بشنو ولی باور نکن چشم خیسم را برای تو فقط رو میکنم چشم من را نزد شخصی جز حسینت تر مکن ای نسیمی که سحرگاهان در عالم میوزی جز نسیم کربلا را قسمتِ نوکر نکن من فقط زانو زدم پایین پاهای حسین پس مرا محتاج جز شهزاده اش اکبر مکن با سرِ زانو حسین آمد در آغوشِ علی گفت: ناله هر چه کردی پیش من دیگر مکن در عبا میچینمت میریزی از اطرافِ آن انقدر من را اسیر قوم غارتگر مکن عمه ات گیسو پریشان میکند پاشو علی فکر او کن فکر من را پیش این لشکر نکن .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
enc_16805433612118974206427(1).mp3
11.63M
|⇦• خاک این در... و ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── امام على عليه‌السلام فرمودند : در ماه رمضان، بسيار استغفار و دعا كنيد؛ زيرا با دعا از شما دفعِ بلا مى‌شود و با استغفار، گناهانتان پاك مى‌گردد. 📚 اصول کافی ج ۴ ص ۸۸
. |⇦•چه می خواهد لب تشنه.... ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی ●━━━━━━─────── چه می خواهد لبِ تشنه، به غیر از لطف بارانی چه می‌خواهدشکسته دل، به غیر از چشمِ بارانی شبِ طولانی وتسبیح و سجاده چه می چسبد بهار زود هنگام اند شبهای زمستانی توکل بر توسل کن توسل بر توکل کن در این دنیای حیرانی در این دریای طوفانی اگر تا شام میخندی اگر تا صبح میخوابی تو از مردن چه میفهمی تو از برزخ چه میدانی خلاصه بار باید بست یا امروز یا فردا مده از کف مجال این دو روزی را که مهمانی اگر آشفته ات کرده اند یعنی لایق وصلی به او نزدیکتر هستی زمانی که پریشانی من و پروانه در آغوش هم تا صبح میسوزیم که با این سوختن روشن شود کنج شبستانی مرا هر وقت میدیدی گریبان پاره میدیدی از اول نیز می آمد به من پاره گریبانی به دامان تو دست انداختم شاید که این دفعه بگیرد دامنت دستی از این آلوده دامانی به جز تو جور عاشق را کسی گردن نمیگیرد گناهش را زلیخا کرد یوسف گشت زندانی به لطفِ گریه کار طفل بهتر راه می افتد چه بهتر بیشتر از دیگران ما را بگریانی اگرچه گریه ی هجران شکسته می کند ما را ولی از آب پیشانی است بهتر چین پیشانی گره هایی است درکارم که بی تو وا نمی گردد نمی آید به کار این گره ها هیچ دندانی دگر فرقی ندارد جمعه یا شنبه فقط بر گرد گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی پشیمان می شود آنکه برای تو نمی میرد چرا عاقل کند کاری که بعد آرد پشیمانی خبر داری تو که رفتی به کوچه گردی افتادم به من از تو فقط هجران رسید آن هم چه هجرانی خبر داری مرا بازار بردن خبر داری میان مجلس اغیار بردن بابا! خبر داری ما ر‌و بازار بردن خبر داری کجا پامون وانشد *بابا کی گفته ما رو مجلس اون ملعون بردن بابا اگه تورو بردن ما رو هم بردن کی گفته من زیر دست و پا بودم اگه تو زیر دست و پا بودی منم بودم ...بابایی..بابایی...* گفت بابا ازت بی‌خبرم خبر داری یا نه شکسته کمرم خبر داری یا نه چی شد بال و پرت خبر دارم بابا چی شد بال و پرم خبر داری یا نه شبهایی که گرسنه خوابیدم کجا بودی ؟ هی از فرشته ها میپرسیدم کجا بودی؟ بالحسین الهی العفو... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
6374931441.mp3
41.03M
|⇦•چه‌ می خواهدلبِ ... و ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ۱۴۰۱ به نفسِ حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── رسول خدا (ص) فرمودند : سحری بخورید ، اگر چه یک دم آب باشد. خدای را فرشتگانی است که بر استغفارکنندگان در سحرگاهان ، و سحری خوران صلوات و درود می فرستند.
. علیه السلام اجرا شده رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی ●━━━━━━─────── وقتی از مجلس اون ملعون بیرون آمدگفت اباصلت میرم داخل برگشتم دیدی عبامو رو سرم کشیدم به من کاری نداشته باش..اباصلت میگه ساعتی منتظر نشستم دیدم در باز شد آقا از در بیرون اومدن. دیدم علی ابن موسی الرضا عبارو رو‌سر کشیده با آقا کاری نداشتم ...تو‌کوچه راه می رفت اما نامتعادل بود..گاهی مینشست ،گاهی وایمیستاد..آقا رسید در خونه در و باز کردم رفت داخل..وقتی داخل شد صدا زد ابا صلت دررارو ببند.من در هارو بستم دیدم با همون حالش حصیر داخل خونه رو داره جمع می کنه..آقا چیکار می کنید؟ ابا صلت دارم‌ جان میدم..لحظه جان دادنمه..گفتم: آقا اینجور اذیت میشید...فرمود: میخوام‌ مثل جدم‌ جای خشک و روی خاک‌ جان بدم‌.. میگه آقا حالش منقلب بود سرم رو برگردوندم دیدم یه آقا زاده ای وارد حجره شد رفتم‌جلو‌گفتم آقا شما کی هستید؟ فرمود: من جوادالائمه ام.. آقا اینجا چیکار می کنید؟ در ها رو بسته بودم چطور وارد شدید؟ به من نگاه کرد فرمود:اباصلت ایمانت رو‌کامل کن. اون خدایی که به یک چشم برهم زدنی من رو از مدینه آورده اینجا درها رو هم‌ خودش باز می کنه.دیدم آقا چشماش و باز کرد.آقا زاده اومد زانو زد سر بابا رو به دامن گرفت. جواد الائمه دست به محاسن بابا می کشه..امام رضا با زحمت دستش رو بالا میاره دست رو صورتش می کشه..عزیزم! "لا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِاللهِ" سرپدر رو زانوی پسره..نه کسی هست بخنده.. نه کسی هست هو‌ کنه.. ابی عبدالله با زحمت سر علی رو به دامن گرفت..* گمان مدار که گفتم برو،دل از تو بریدن نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم محاسنم به کف دست بود و اشک به چشم گهی به خاک فتادم، گهی ز جای پریدم دو چشم خود بگشا و سوال کن که بگویم زخیمه تا سر جسم تو من چگونه رسیدم نه تیغ شمر مرا میکشد نه نیزه ی خولی زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
6374932136(1).mp3
21.48M
|⇦•گمان مدار.. و توسل به علیه السلام ۱۴۰۱ به نفسِ حاج ●━━━━━━─────── امام رضا علیه السلام : ماه رمضان ماه برکت است، ماه رحمت است، ماه آمرزش است، ماه توبه است و ماه بازگشت (به سوی خدا) است، هر کس در ماه رمضان آمرزیده نشود، در کدام ماه دیگر مورد آمرزش قرار می گیرد . 📚بحارالانوار، ج 96، ص 341
. |⇦•دور وبر کریمان... ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۲به نفسِ استادحاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ.. لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.. أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَیُّ الْقَیُّومُ، الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْه...اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ...وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ..." *قبل از آنکه الهی العفو بگید دلم رفت بالای نیزه ها، بخدا اربابمون قرآن میخوند قران میخوند و سنگش زدند.. الهی العفو..* دور و بر کریمان گر چه پر از گهر بود اما نگاه آنها بر سنگ بیشتر بود تحویلمان گرفتند بالایمان نشاندند پیشِ بزرگواران، انگار خاک، زر بود بدنام شهر بودم اما به رو نیاورد ساقی به قول ماها دنبال دردسر بود من هرچه رزق خوردم از این دل شکسته ست این کوزه ی شکسته بشقاب کوزه گر بود صدها هزار غیبت صدها هزار تهمت صدها هزار غفلت پایان من شرر بود گفتم گناهکارم فرمود علی علی کن این بهترین خیر بود این بهترین نظر بود کوهِ گناه من را یک یا علی بهم ریخت گفتم علی و مولا بخشید هر قدَر بود صد درد داشتم من، مولا نگفته حل کرد از مشکل بزرگم‌ مولا بزرگتر بود این علیه ..لذا از وجود نازنینش باید یکی بیاد به دنیا که جلوه ی علی داشته باشه، مواساتش، عاشقیش، فدایی بودنش، این ماه روزه ی ما با روضه شد مبارک از خیرِ روزه بهتر خیرات چشمِ تر بود مغرب زمان افطار،گفتم حسین و فوراً در را زدند و دیدم ارباب پشت در بود زندان ماست دنیا، کرب و بلا بهشت است آرامشِ دو گیتی تنها همین سفر بود امشب حرم قُرق شد تا فاطمه بیاید از ناله ی بُنَیَّ در صحن چه خبر بود .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
enc_16805434270210507403388.mp3
10.92M
|⇦• دور .بر کریمان... و ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی
. |⇦•بی چاره ام.... ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی ●━━━━━━─────── بی چاره ام دلخسته ام زارم ، نزارم باز آمدم چون ابر بارانی ببارم قلب سیاه و چشم خشک آورده ام من اشکم نمی آید گره خورده به کارم غیر از گناه و معصیت انگار اصلا، کاری نمی آید از این چشمان تارم حرف جدایی را نزن دق میکنم من من که به جز این خانه جایی را ندارم چیزی به جز بار گنه بر شانه ام نیست بار مرا بردار که افتاده بارم هی قول توبه میدهم اما چه سودی دیگر به قول خویش اطمینان ندارم من را بسوزان اعتراضی که ندارم نااهلم و می دانم اصلا اهل نارم بد جور دلتنگ غروب کربلایم ای کاش میشد سر بر آن تربت گذارم این روزها روضه به پا کردن به هر وقت این روزها یاد لب خشک نگارم قربان آن خواهر که پای نیزه می گفت حالا ببین بر ناقه ی عریان سوارم یک روز عباسِ علی دور و برم بود حالا به شمر و حرمله افتاده کارم بلند صدا بزن الهی العفو .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
202030_929521633.mp3
14.14M
|⇦•بی چاره ام ... و ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ۱۴۰۱ به نفسِ حاج مهدی رسولی
. |⇦•رفتی وبا رفتنت... وتوسل به باب الحوائج حضرت عباس علیه السلام اجرا شده رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی ●━━━━━━─────── رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت هر چه توان داشتم ز پیکر من رفت گفتم اباالفضل هست غصه ندارم عیب ندارد اگر که اکبر من رفت بس که بلند است هلهله به گمانم کوفه خبر دار شد که لشگر من رفت عباس! چشم قشنگ تو سه شعبه ی مسموم وای چه ها بر تو ای برادر من رفت خواهر من یک به یک به اهل حرم گفت وای اباالفضل رفت معجر من رفت رفتی و با رفتن تو دستِ حرامی تا بغل گوشواره دختر من رفت طفل رضیع مرا رباب کفن کرد فکر کنم دیدهٔ آب آور من رفت جان حسین روی نیزه باش مراقب دیدی اگر که سمت کوفه خواهر من رفت دور اباالفضل ولی ترپَتمه داغِلمیش بدنی سن داغلاسن دا آخر بیر قَبره یقاماز سنی ای منم ال توتانیم اللرین اللرده قالیب پیکرین هر تیکه سی گور نجه هر یرده قالیب .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
202030_2112907414.mp3
19.02M
|⇦•رفتی وبا رفتنت... و توسل به باب الحوائج حضرت عباس علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۱ به نفسِ حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── اگر بنده «خدا» می‏دانست که در ماه رمضان چیست [چه برکتی وجود دارد] دوست می‏داشت که تمام سال، رمضان باشد.  📚بحار الانوار، ج 93، ص 346
. |⇦•هرچه گشتم... ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۲به نفسِ استادحاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَ.. لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.. أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَیُّ الْقَیُّومُ، الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْه... أَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ أَنْ يَنْقَضِيَ عَنِّي شَهْرُ رَمَضَانَ أَوْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَيْلَتِي هَذِهِ وَ لَكَ قِبَلِي ذَنْبٌ أَوْ تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنِي عَلَيْهِ..اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ...وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ.الهی العفو...." هر چه گشتم مثل من خیره سری پیدا نشد بار بد بودم برایم مشتری پیدا نشد جای من آخر حیا کردی که بینِ توشه ام جز گناه و غفلت و پرده دری پیدا نشد روسیاهی که دلش از جرمِ بسیارش شکست همدمی نزدش بجز چشم تری پیدا نشد  يا قَديمَ الْمَنِّ وَ الاِْحسانِ برای این گدا از همین خانه پناهی بهتری پیدا نشد بهتراز زهرا که لطفش دائم و بی منت است واسطی تا از گناهم بگذری، پیدا نشد سالها از آتش هررنج و غم جز چادرت بر سرم حصنی و سایه گستری پیدا نشد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
enc_16805434908539051564702(1).mp3
5.18M
|⇦• هر چه گشتم... و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── رسول خدا (ص) فرمودند : کسی که با اخلاص ماه رمضان را روزه بگیرد ، خداوند گناهان گذشته اش ر ا می آمرزد
. |⇦•ای دوای درون.. ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی ●━━━━━━─────── ای دوای درون خسته دلان مرهم سینه ی شکسته دلان مرحمی لطف کن که خسته دلم مرحمت کن که بس شکسته دلم گر چه من سر به سر گنه کردم نامه ی خویش را سیه کردم تو در این نامه ی سیاه نبین کرم خویش بین گناه مبین با وجود گناهکاریها از تو دارم امید واری ها زان که بر توست اعتماد همه ای مراد من و مراد همه تو کریمی و بی نوای توأم پادشاهی و من گدای توأم نی گدایی که این و آن خواهم کام دل آرزوی جان خواهم بلکه باشد گدایی هم دردی اشکِ سرخی و چهره ی زردی چون بخاک اُفتم به صد خاری تو زخاکم ز لطف برداری بس بوَد این که سوختم یکبار وَقِنَا رَبَّنا عَذَابَ النَّارِ)، آتش از چون منی چه افروزد بلکه دوزخ زننگ من سوزد گنَهم بخش و طاعتم بپذیر که همین دارم از قلیل و کثیر در شب تیره چون دهم جان را همرهم کن چراغ ایمان را .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
202030_1492438930.mp3
16.94M
|⇦•ای دوای درون ... و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفسِ حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── امام صادق (علیه السلام) فرمود : هر کس یک روز ماه رمضان را (بدون عذر) ، بخورد - روح ایمان از او جدا میشود 📚وسائل الشیعه ، ج 7 ص 181، ح 4 و 5 _ من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 73، ح 9
. |⇦•از درد غربت.... و توسل به حضرت خدیجه سلام الله علیها اجرا شده رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی ●━━━━━━─────── *تصور کن شعب ابی طالب پیغمبر درمحاصره..انقدر سخت شد بر پیغمبر فرمود: بعضی موقع ها یه هسته ی خرما رو چند نفر فقط میک میزدند..دین رو اینجوری نگه داشتند.. تصور کن خانمی که با اون همه ثروت هر روز کلی فقیر سر سفرهٔ خدیجه غذا میخورد.این خانم هرچه داشت فدای پیغمبر کرد. روزهای آخر عمرشریف زیر یه چادر مریض احوال تو بستر افتاده بود. پیغمبر،باید بره بیرون از مسلمانان مراقبت کنه بار فشار همه ماجرا رو دوش پیغمبره ..میگن همون موقعی که با پیغمبر بد برخورد می کردن.نانجیب میگه عبا دورِ گردنش انداختن داشت بی هوش میشد.. شکمبه گوسفند و شتر رو سر مبارک پیغمبر میریختن..انقدر تو طائف سنگ به صورت مبارکش زدن..سر و صورت پُرِ خون، تا می اومد تو خونه خدیجه کبری یه جوری ازش استقبال میکرد پیغمبر می فرمود: همه ی غصه هام از دلم میرفت...اونایی که غار حرا رفتن‌ میدونن پیاده خیلی راهه..میگن هر روز خدیجه کبری غذا آماده میکرداین راه رو خانم با همه ی مشقت بالا میرفت پیغمبر گرسنه نمونه..حالا این خانوم افتاده تو بستر..پیغمبر هر وقت فرصت کنه میاید تو چادر تو همون حال بی حالی تب یه نگاه به پیغمبر میکنه لبخند میزنه. پیغمبر شرمنده تر میشه.. یا رسول الله این جوری نکن ما بدهکار توأیم خدیجه بدهکار توعه.. این روزهای آخر دیگه حال بی بی خراب شد..خانمی که همه ی ثروتش رو‌ داده حالا میخواد جون بده یه کفن نداره با خودش ببره ...* از درد غربت داشت کوثر گریه میکرد زهرا به روی قبر مادر گریه میکرد خاک مزار مادرش را می‌گرفت و با دست خود میریخت بر سر گریه میکرد یاد گذشته یاد آینده برای این مادر ودختر پیمبر گریه میکرد *همه گریه می کنن، پیغمبر گریه میکنه، فاطمه زهرا گریه می کنه، اما یه نفرم بیرون چادر گریه میکرد..کی گریه می کنه؟* گرم تماشای عزاداری آنها یک گوشه ای آرام حیدر گریه میکرد *این خانم، خانمیه که قبل از ولایت مولا به ولایت ظاهری اقراره به ولایت علی کرده فرمود: یا رسول الله! خدا رو شاهد می گیرم من به ولایت علی اعتقاد دارم..* تکرار شد این قصّه اما در دل شب این بار زینب زار و مضطر گریه میکرد بر روی قبرِ مخفی مادر به یادِ آن شعله ها و یاسِ پرپر گریه میکرد *خانم چقدر این شبِ آخر هی صدا میزده ام سلمه.. بعد من مادری کنی برای دخترم..ام سلمه دختر شب عروسی احتیاج به مادر داره..ام سلمه دختر خونه بخت میره مادر باید کنارش باشه ام سلمه یادت نره زهرای منو..شب عروسی حضرت زهرا سلام الله پیغمبر اکرم فرمود: همه برن فقط علی و فاطمه بمانند.وارد حجره شد دست علی وگذاشت تو دست زهرا، دست زهرا رو تو دست علی. یهو دید ام سلمه داره نگاه می کنه. صدا زد ام‌ سلمه نشنیدی گفتم‌ همه برن..صدازد آقا!بهش قول دادم..فرمود: به کی قول دادی؟ گفت آقا! شب آخری شما بیرون بودی دم‌گوش من خدیجه از من قول گرفته..تا اسم خدیجه اومد پیغمبر گریه کرد. ام سلمه بیا.. خدیجه خانم انقدر نگران زهرات بودی کجا بودی خانم با اون‌ حالش با بار شیشه اش ...* وقتی که خونِ تازه از مسمار میریخت انگار بر حالِ علی در گریه میکرد صیادها با تازیانه حمله کردن كوچه قفس بود و كبوتر گريه ميكرد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. و توسل به حضرت خدیجه سلام الله علیها اجرا شده رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی ●━━━━━━─────── اونایی که پشت در اومدن‌خیلیاشون سر سفرهٔ خدیجه نمک‌گیر بودن..حق رسالت پیغمبر ونفهمیدید باشه..حق شمشیرای علی رو‌ نفهمیدید باشه.. شما که سر سفرهٔ خدیجه بودید وقتی داشتید در وبا لگد وا می کردید لااقل به خاطر مادرش نمیزدیدش...آی مادر ...آی مادر... خدیجه سسلدی معناده فاطمه گورخما علینی هِشکسی یوخدی قیزیم دایان قاپییا *فاطمه تو خونه نشسته جای مادرش خالیه پیغمبر میومد میدید زهرا داره گریه می کنه.. میگفت دخترم چرا گریه میکنی؟ می گفت بابا جان این بچه ای که در بطن منه با من حرف میزنه.. میگفت خب فاطمه جان توأم در بطن مادر بودی با مادرت حرف میزدی...حالا فاطمه در خلوتش داره با مادرش حرف میزنه میگه مادر... وقتی که زنهای قریشی، تنها گذاشتن تو رو مادر مونس تنهاییت شدم من که خاطرت نشه مکدّر مسافرِ من ولی حرفاش از دوری و هجرونه مسافر من حرفاش دلم رو می لرزونه مسافر من ولی برام روضه میخونه *مادر من آرومت میکردم اما این بچه ببین چه جوری من و میریزه بهم..* روضه میخونه یوماه! أنا المظلوم یوماه! أنا العُریان یوماه! أنا الغریب یوماه! أنا العطشان حسینه یِرلَر آغلار گویلَر آغلار حسینه اولنین مادر آغلار *یه جا دیگه فاطمه داره با خدیجه حرف میزنه...کجا..میگه مادر یادت میاد..* وقت ولادت من اومد هودجی و نشست روی فرش چهار تا بانو که رسیدن برای یاری تو از عرش وقتی زنای قریش رفتن‌ خدا به پیغمبرش فرمود: نگران خدیجه نشی موقع وضع حمل چهار تا بانوی بزرگ از بهشت آمدن کمک‌ حال خدیجه.... فاطمه داره میگه مادر یادت میاد حالا بیا ببین همون بانوها دوباره آمدن..اما کجا؟کی؟ بازم اومدن ولی این بار کنار رأس بی تن بازم اومدن ولی این بار دور تنورن با من بازم اودن ولی این بار سینه میزنن یول ورین هاجر گلور حوّا گلور یول ورین مریم گلور سارا گلور مظلوم‌ حسینیم منزل مبارک ای نور عینم منزل مبارک .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
[WWW.SARALLAH-ZN.IR]ma0101225.mp3
31.93M
|⇦•از درد غربت... سلام الله علیها ۱۴۰۱ به نفسِ حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── در تعریف خدیجه(س) همان بس که فاطمه از دامان او برخاست و محمد با تکیه بر حمایت های او بر قلّه رسالت نشست
. سلام اللّه علیها سبک چیه دلم گرفتی .... آسمون از غمایِ دلِ زهرا ناله می‌زنه‌ بقیع داره برایِ یارِ آقا سینه می‌زنه ماهِ خداسو ماهِ غریبیِ رسولِ خدا رو شونه‌ها تو راههِ می‌رسه از بقیع به خدا آسمونِ چشایِ عشقِ آسمون بارونیه شبِ غم و عزایِ دلایِ زارِ فاطمیه غمخوارِ غصّه‌هایِ دلِ رحمةٌ‌‌للعالمین همدم و آشنایِ دردایِ ختم‌المرسلین فاطمه و یتیمی زهرا و غمِ بی‌مادری چه غصّه‌یِ عظیمی رسول و غمِ بی‌یاوری زهرا می‌مونه و غم زهرا مونده و بسترت شده مثِه محرّم بارونی چشمِ دخترت تویِ چشایِ زهرا اشکِ تنهایی می‌شینه بعد از من و تو تنها چه غما‌‌ که نمی‌بینه ما میریم و مدینه میشه شهرِ ظلم و کینه ما میریم و می‌شینه میخ با لگد تویِ سینه ما میریم و تو کوچه سیلی می‌زندِش زمین پیشِ چشمِ یه بچّه نیلی میشه گلبرگِ دین کربلا چیه دلم گرفتی واسه چی داری گریه می‌کنی مجلسِ غم گرفتی واسه کی داری سینه می‌زنی چی شده که تپش‌هات قصّه‌یِ غصّه‌یِ عالمه تویِ نفس نفسهات عقده‌یِ دیدنِ حرمه چی میشه که بذاری خدا تو سرنوشتِ ما روضه و بی‌قراری زیارتِ کرب‌وبلا چی میشه باز بدوزم چشمامو به موجِ فرات تا کی باید بسوزم آقا تو حسرتِ کربلات خوب می‌دونم که نیستم لایقِ غلامیِ خونه‌َت امّا عمریه هستم عاشق و زار و دیوونه‌َت روز و شبم گذشته با ذکرت تویِ سینه زدن رویِ قلبم نوشته مملکتِ شاهِ بی‌کفن‌ میونِ روضه‌خونی تو هیأت عشقو حس می‌کنم با ذکرِ پهلوونی یادِ گلِ نرگس می‌کنم به یادِ کفُّ‌العبّاس به یادِ بین‌الحرمین می‌خونم از گلِ یاس نفسامه ذکرِ حسین عمریه رویِ دوشم پرچمِ عشقِ پاکِته دیوونه‌یِ شیش‌گوشه‌م عاشقت سینه‌چاکته سندِ بندگی رو خدا کرده به نامِ تو تمومِ زندگی رو داره از تو غلامِ تو حسین .... سلام_الله_علیها ✍ .👇
. سلام اللّه علیها‌‌ یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه روحِ عشق و یقین خدیجه یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه ای کوثرآفرین خدیجه یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه بانویِ خوبِ دین خدیجه یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه ایثارِ بی‌قرین خدیجه یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه ای مادرِ مادرِ باران یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه ای یاورِ رهبرِ قرآن یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه صبرِ شما محورِ ایمان یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه ای سایه‌ات بر سرِ جانان یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه قبله‌یِ قلبِ عالمینی یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه بر گردنِ دینم تو دِیْنی یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه دلهایِ عاشق را تو کردی یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه در بقیع بین‌الحرمینی یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه سلام_الله_علیها .👇
. مُسدَّس سلام اللّه علیها دین اگر دین است اُمُّ‌المؤمنین تنها خدیجه بهترین بانو برایِ بهترین مولا  خدیجه یاورِ ختمُ‌النَّبیین  مادرِ زهرا   خدیجه تا ندارد در دودنیا  بوده بی‌همتا خدیجه عاشق و معشوقه‌یِ احمد در این دنیا خدیجه روضه‌یِ زهرا شد امشب آه و واویلا خدیجه روضه‌خوانِ خردسالِ خانه‌یِ پیغمبرِ ما می‌کِشد آهی که گُر می‌گیرد از غم باورِ ما می‌زند با ذکرِ مادر  بر سر امشب مادرِ ما اشکهایی می‌چکد از گونه بر چشمِ‌ترِ ما تا شود آرام‌تر آلامِ قلبِ کوثرِ ما الوداع همسنگر و همراهِ احمد یاخدیجه جانی و مالی تماماً  وقفِ قرآنِ مُبینی بعدِ زهرا بهترین  اُلگویِ زن رویِ زمینی تو صراطَ‌المستقیمی  در مسیرَت راستینی بی‌شما بِااللَّه برای ما نمی‌مانْد هیچ دینی از اَزل تا به اَبد تنها تو اُمُّ‌المؤمنینی می‌شود آئینه‌یِ تو زینبِ کبریٰ  خدیجه نخلِ طوباٰیِ رسالت با وجودِ تو ثمر داشت تو صدف بودی و در بطنِ‌شما خالق گوهر داشت کوثرت خِیرِ کثیری بود پس احمد پسر داشت دین نتیجه‌داد از نسلَت شَهی بیرق چو برداشت دختری دیدند کوفی‌ها که‌چون‌حیدر جگر داشت خطبه‌هایِ زینبی  مثلِ شما  غَرّا  خدیجه مادرِ گلها ندیدی  بر رویِ گلبرگ  رَد  را پایِ نِی می‌خوانْد زینب روضه‌یِ مُشت‌ولگد را کاش خیلی زودتر می‌خورد سیلیِ بلَد را دیر سیلی خورد تا که بشنود آن حرفِ‌بد را یک‌نفر  اِی کاش رَد می‌کرد این صدها سند را بد زَد و بد گفت و بد تا کرد با طاها  خدیجه رَدِّ پایی بر رویِ پهلویِ یاسِ پرپری بود گوشه‌یِ ویرانه جایِ خوابِ نازِ دختری بود دختری که بر رویِ زانویِ لرزانَش سری بود گفت بابایی در آن بازار صدها مشتری بود بر سرِ دزدِ اَلنگو فکرِ شومِ دیگری بود ندبه‌خوان  جان داد پایِ روضه‌یِ بابا   خدیجه ✍ .
Shab 08 Ramazan 1403 Salahshor [Mohjat_Net] (1).mp3
1.41M
باز رو گرداندم از تو باز رو دادی به من با همه بی آبرویی آبرو دادی به من شرم میکردم دگر در محضرت لب وا کنم باز میبینم مجال گفتگو دادی به من قطره ای بودم به بحرم متصل کردی ز لطف جرعه ای میخواستم دیدم سبو دادی به من خاک بودم آدمم کردی به دست رحمتت خار بودم بهتر از گل رنگ و بو دادی به من چشم خشکم بود خالی رویم از عصیان سیاه اشک بخشیدی و آب شستشو دادی به من از ولادت آرزوی سوز و شوری داشتم بیشتر از آنچه کردم آرزو دادی به من گر نشد قسمت که در خون گلو غسلی کنم از سرشک دیدگان آب وضو دادی به من همچو شمعم قطره قطره آب کردی سوختی در دل شب گریه ی بی های و هو دادی به من با غبار راه زوار علی شُستی مرا در حقیقت آبرو از خاک او دادی به من شاعر: غلامرضا سازگار 1403 .