eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.6هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
427 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
@matn_vahidshokri4_5929478020308932110.mp3
زمان: حجم: 27.52M
متن: 🎤 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه من که از فضه شنیدم بهتری الحمدلله در زدم دیدم خودت پشت دری الحندلله حلالم کن، این همه درد و طاقت آوردی به خاطر علی زمین خوردی میبینمت بهم میریزم اگه زهرا، عَجِّل وفاتی و نمیخوندی اگه دو هفته دیگه میموندی نوزده سالت میشد عزیزم منِ تنها، منِ مظلوم ازت میخوام نرو خانوم ☘️☘️☘️☘️ مردمی که عمری‌ چشم دیدن مارو ندارن برا خونشون میان ازینجا هیزم برمیدارن میدونستی بی حیایی که تو رو ازم گرفته نامه داده کشتن خانوممو گردن گرفته توی نامش نوشته بین کوچه غوغا شد محکم زدم اینقدر که در وا شد امیر زهرا پشت در بود توی نامش نوشته زهرا رو تا شناختم لگد زدم بچشو انداختم از کینه قلبم شعله ور بود نمیشم من، دیگه آروم ازت میخوام بمون خانوم ☘️☘️☘️ جای شکرش باقیه همینکه محسن رو ندیدی از گلوی پسرت تیر سه شعبه نکشیدی نه سرش از تن جدا و نه روی نیزه ها رفت دوباره گریز روضه ها به سمت کربلا رفت دیگه دنیا بدون تو به من نمیسازه میبینمت هنوز چشات بازه برا تو میخونم لالایی به اسرار عمه منم یه خورده آب خوردم ببین برای تو هم آوردم ولی تو روی نیزه هایی من این پایین، تو اون بالا علی بالام لالا لالا .👇👇
. سلام الله علیها کربلایی [بند اول] این شبا حال و هوای خون مون خیلی عجیبه التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه من که از فضه شنیدم بهتری الحمدالله در زدم دیدم خودت پشت دری الحمدالله حلالم کن این همه درد و طاقت در آوردی به خاطره علی زمین خوردی میبینمت بهم میریزم اگه زهرا عجل وفاتی و نمیخوندی اگه یه چند روز دیگه میموندی نوزده سالت میشد عزیزم منه تنها منه مظلوم ازت میخوام جوون علی نرو خانم [بند دوم] مردمی که عمری چشم دیدن ما رو ندارن برا خونه شون میان از اونجا هیزم بر میدارن میدونستی بی حیایی که تو رو از من گرفته نامه داده کشتن خانمم و گردن گرفته توی نامه اش نوشته بین کوچه غوغا شد محکم زدم انقدر که در وا شد امیر زهرا پشت در بود توی نامه اش نوشته زهرا رو تا شناختم لگد زدم بچه اش و انداختم جای شکرش باقیه همین که محسن و ندیدی از گلوی پسرت تیرِ سه شعبه نکشیدی قول میدم اگه ورق برگرده و علیم نمیره جوری لالایی بخونم حرمله گریه اش بگیره تلاش کردم حسین ازت بشنوه بابایی عصای دست نیزه دارایی دنیام فاطمه میخوایی داد بزنم تا همه بشنون تنهام فاطمه .👇
. علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بعد سی سالِ پُر از غم عاقبت دردم دوا شد بعد عمری درد و غصه حاجت قلبم روا شد سوختم و ساختم به یاد کوچه ها هی گاه و بیگاه من یه عُمره چشم به راهِ لحظه ی مرگم به والله نمی‌دونه / کسی به جز خدا غم من رو معنای اشک نم نم من رو هرشب سرِ مزار زهرا چه خوشحالم / اگرچه این دلم پر از درده چون میشه آرزوم برآوَرده دارم میرم کنار زهرا شدی راحت - از این دنیا علی مولا - علی مولا علی مولا علی مولا ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ توی گوش من هنوزم ناله های همسرم هست زخم دل کاری تره از زخمی که روی سرم هست رَدِّ خونِ خشک شده روی درو دیوار خونه ..‌. باعثِ این شده که تا به ابد یادم بمونه ... پریشونم / هنوز به یاد تن خونینِش جونم دراومد شب تدفینش بعدش چه طعنه ها شِنُفتم! خدا رو شکر / لطفِ بزرگی کرد بهم شمشیر این بود که توو اون لحظه ی دلگیر فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَة گفتم می‌ری امشب - پیش زهرا علی مولا - علی مولا علی مولا علی مولا ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ غرق خونه دائماً این قلبی که سرای درده خوب می دونستم لگد با پهلوی یارم چه کرده خاطرات خوبمون به درد این دل زده دامن خیر نبینه این مغیره هستیمو گرفتش از من خداحافظ / ای چاهی که همدم من بودی أنیس درد و غم من بودی توو اون شبای بی قراری خداحافظ / ای دختر بلاکِشم زینب تازه شروع میشه غمت امشب می‌بینمت به غم دچاری غروبِ تلخِ عاشورا حسینم وا حسینم وا حسینم وا حسینم وا ۲ .👇
. ماه رمضان و قرآن سبک آرزوهایی که داشتم .... خونه‌مون رنگِ خدا می‌گیره اون که وقتی بابا واسه‌مون قرآن داره می‌خونه با آوایِ قَرّا از خونه هر وقتی که می‌خوایم بیایم بیرون می‌بینیم زود میاد قرآن می‌گیره مادرم رویِ سرِ ما خداروشکر که اِی خدا بچّه مسلمانم در زیر سایه‌سارِ قرآنم دنیا ومحشر خداروشکر که اُنس گرفتم با کلام‌ُالله ذکرمه یا علی ولیُ الله بابامه حیدر ( الهی به شه مردان باشم همواره با قرآن ) /۲/ تویِ این شبهایِ نورانیِ ماهِ عشق و غفران قَسمت میدم خدایا من به آیه‌هایِ قرآن دادِ بچّه‌هایِ مظلوم ُو بگیر از ظالمان و ُ .... منجیِ مردمِ بی‌پناهِ غزّه‌َرو برسان به حقِّ این مناجاتی که می‌خونم هر شب به آیه‌هایِ مصحفت یارب به آه و ناله به حقِّ اون ناله‌هایی که می‌زده زینب به دختری که پایِ سر کرد تب یا اباصالح ( به حقِّ غصّه‌هایِ شاه همین جمعه بیا آقا ) /۲/ 📄۱۴۰۳/۱/۱۰ زمینه عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف ✍ 👇
. ۱۴۴۶ قبل رفتن یه سری به خیمه‌ها بزن عزیزم لحظه‌ی وداع باتو بی‌امون اشک می‌ریزم میوه‌ی دلم چجوری تورو از شاخه بچینم یعنی باورم بشه قراره داغت رو ببینم علی‌اکبر پیش‌چشام‌قدم‌بزن‌بابا تو رحم‌کن‌به‌حال‌من‌بابا که‌دشمنم رحمی نداره جگرگوشه پُشت‌ِسرتو ناله سر دادم به‌حال احتضار افتادم چون‌که ندارم راه‌ِچاره سراپا مثل پیغمبر  جوان من علی‌اکبر علی‌جانم ____ هیچکی‌جز خُدا نمی‌دونه‌عزیزم چی کشیدم ناله‌ی یا ابتای تو رو وقتی که شنیدم افتادم با‌صورت از بالای مرکبم کنارت وقتی دیدم قبل من رسیده زینبم کنارت روی زانو خودم‌رو پیش‌تو کشیدم من پهلوی زخمی‌تو که دیدم من مدینه شد برام تداعی من از حلقت لخته‌ی‌خون‌رو‌که‌در آوردم آه تورو شنیدم و مُردم چه داغی بود و چه وداعی خدادیدی؟قدم تا شد جوونم ارباّارباشد علی‌جانم __ دست تنها نمیتونم ببرم تورو به خیمه که‌به‌قیمت دفاع‌از من‌شدی تو قِیمه‌قِیمه اگه‌زنده‌بمونم تا به ابد سیاه می‌پوشم تابوت توشد عبایی‌که‌همیشه‌بود رو دوشم جوونهایِ حرم رو میزنم صدابابا بابای پیر تو نداره نا قوّت دیگه از زانوهام رفت علی‌اکبر نمیشه‌داغت‌رو تحمّل‌کرد بلنوشو رو پای‌خودت برگرد نورِچِشَم،سویِ‌چشام‌رفت زمینگیرم علی‌اکبر ببین‌پیرم علی‌اکبر علی‌جانم _____ ✍ .
۱۴۴۶ ای‌ دلاور رشیدِ خیمه‌های من اباالفضل کی‌می‌تونه‌جاتو پُر کُنه برای من اباالفضل؟ سی‌وهشت‌ساله‌فقط‌صِدام‌زدی‌سیّدوسَرور مونده‌حسرت‌به‌دلم یه‌بار بهم بگی برادر... علمدارم ماه‌شب‌افروزِ بنی هاشم آرامشه تو خیمه‌ها حاکم تاوقتی تو کنار مایی علمدارم به بودنت گرمه دل زینب قدم بزن مقابل زینب تو جِبَلُ الوِقار مایی کس‌وکارم سپه‌دارم  ابالفضل‌ وفادارم ابوفاضل ____ می‌دونم طاقت‌موندن توی‌خیمه رو نداری بچّه هام منتظرن بری براشون آب بیاری نذار از تشنگی‌ یکی‌یکی‌ جون بِدَن برادر مشک و بردار به قلب شریعه بزن برادر یه بار دیگه از‌ کار بچّه‌ها گِرِه‌واکن مُعجزه‌ای‌شبیه‌موسی‌کن حرم به تو امیدواره برادرجان هوای خیمه‌بی‌تو دلگیره دیر نکنی رقیّه می‌میره رنگ به صورتش نداره بلندبالا مَه‌ِکامل بِنَفسی‌انت‌اَبوفاضل ابوفاضل ___ تاصدای‌ناله‌ی اَدرِک‌ اَخا اومد به گوشم فهمیدم دیگه باید پیرهنِ کهنه‌رو بپوشم خدا نگذره از اونکه دستای‌تو رو قلم کرد یه‌جوری‌پاشیدی‌ازهم‌که‌نمیشه‌توروجَم(ع)کرد نخور غصّه آبم‌نیاری باز تو سقّایی توغرق‌خونم‌باشی‌زیبایی ای ماه در خُسوفِ زینب چقدر سخته بدونِ مَحرم بمونن زنها بی‌من‌وتو قراره که فردا بره به‌سمت کوفه‌زینب غمت‌سنگین غمت‌مشکل پاشواز جات ابوفاضل ابوفاضل _ ✍ .
. ( حجاب و عفاف ) سبک آرزوهایی که داشتم بعدِ تو نقشِ بر آب شد پایِ روضه پایِ نیزه دست و پایِ من می‌لرزه سخت‌ترین روضه همینه طعنه و چشمایِ هرزه چه رویِ نیزه چه کنجِ‌‌ تنورِ خونه‌یِ خولی نورِ پیشونیت به صد تا خورشید و مهتاب می‌اَرزه علمدارِ ..... قافله قدخمیده شد امّا .... تا قیامت این عَلمهِ بالا این پرچمِ حسین است گرفتاره به ظاهر این‌ خواهرِ تو امّا .... گِره‌هایِ نهضتِ عاشورا وا میشه وَاللّه با همین دست اگه مضطر یا آواره‌َم خیالت جمع علمدارم منم زینب /۴/ ............... خواهری که می‌باره چشمِ تو با غمهایِ کوفه دَمِ ما روضه‌یِ مکشوفه‌یِ مقتلِ لُهوفه پیکرِ بابا به زیرِ سُمِّ اسب و سر به نیزه‌َست امّا روضه‌ای که سخته واسِه دختر این حروفه اَباَالمظلوم اُنظُر اِلیٰ رُئوُسِناٰ بابا یه تیکّه خیمه سوخته واسهِ ما معجره غصّهَ‌مون حجابه اَباَالمظلوم روضه‌یِ ما عفافه و عصمت خصلتِ هر حسینیه غیرت حجاب مشقِ انقلابه بمون خواهر تو این حرم بگیر این چادروُ محکم منم زینب /۴/ ✍ .👇
. 🏴 علیه السلام ( ) ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روی نیزه خوش نشستی قاری قرآن زینب ای سرِ غرق به خون جونم فدات ای جان زینب بعد تو این زندگیِ غرق اندوه و نمی‌خوام پا به پات هرجا بِری با این قد خمیده میام حسین من ای قاری قرآن رو نیزه برادر گریان رو نیزه یه کم نگاه کن خواهرت رو منم اون که بعد از حسین حافظ این دینم به جان تو از پا نمی‌شینم تا پس نگیرم این سرت رو غمت کرده پریشانم / حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ داغ تو منزل به منزل هر کجا مستأصلم کرد پشت دروازه ی ساعات دشمنت معطلم کرد بچه‌هات گُشنه و تشنه توو بیابونا اسیرن عترتت توو دستای این نامسلمونا اسیرن توو شهر شام با قلب خواهرت چه‌ها کردن چه جشنی شامیا به پا کردن به یُمن کشتنت برادر همه دورِ سرای روی نی می‌رقصیدن ما گریه می‌کردیم، می‌خندیدن برای تسلیت به خواهر همه خندان و گریانم / حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چی بگم از طعنه و دشنام و اون حسودی‌هاشون چی بگم از کوچه و محله ی یهودیاشون چی بگم از این همه نامردی و از این پلیدی تو خودت از روی نی وضعیت ماها رو دیدی امان از شام امان از این کوچه و بازارش امان از این مجلس اغیارش از این همه نگاه خیره امان از شام امان از این سنگای روی بام امان از این طعنه و این دشنام امان از این روزای تیره ببین پاره گریبانم / حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم ۲ 👇
. 📋 تو سه سالگی شبیه مادرت زهرا خمیدم 🏴 ............................................ .(بند اول). تو سه سالگی شبیه مادرت زهرا خمیدم دوس دارم زودتر بمیرم خیری از دنیا ندیدم از تمام عُمرِ تو ، تنها سه سالش سهم من شد! طعم بابا داشتن و اونطور که باید نچشیدم بابا جونم سرت رُو که رو نیزه ها دیدم لُکنت گرفتم خیلی ترسیدم شبِ بیابون خیلی سرده بابا جونم منو زدن اونجا به قصدِ کُشت با تازیانه و لگد ، با مُشت چیزی که واسم مونده درده مث زهرا شکست پهلوم ابالمظلوم ابالمظلوم .(بند دوم). مثل شمعی آب شدم چیزی نمونده از تن من هر کجا که اِسمتُ و بُردم زدن تو دهن من تا بهونه می گرفتم می زدن منو دوباره عمه می گفت نزنید که طاقتِ لگد نداره باباجونم نمی‌دونی چقد کتک خوردم اگه نبود عمّه که می‌مُردم به لطف اونه که من اینجام باباجونم با اینکه حال مضطری دارم ولی هنوزم روسری دارم درسته که کَم شده موهام شکست دستم شکست بازوم ابالمظلوم ابالمظلوم .(بند سوم). فکرشم حتی نمی‌کردم بابا از تو جداشم بعد تو همراه عمه راهیِ بیابونا شم خسته شد عمه منو از بس میون راه بغل کرد لحظه های آخر و می‌خوام توو آغوش تو باشم دیگه بابا رقیه ت اونی که تو دیدی نسیت به زنده موندنم امیدی نیست دارم می‌میرم توو خرابه دلم سیر از این زندگیِ سخت و بی رحمه اگه لبم شبیه تو زخمه تأثیر مجلسِ شرابه! شدم از داشتنت محروم ابالمظلوم ابالمظلوم شاعر : ................................................ حاج مسعود پیرایش 👇
. من غریبم جز خدا دردامو هیچکی نمیدونه همسرم شد قاتلم ای داد و بیداد از زمونه لخته ی خون جاریه از روی لب های من ای وای غصه های من شبیه کوهی از ماتم می مونه تنم داره ، میسوزه توو حرارت و توو تب  بیا به بالای سرم زینب ، که لحظه های آخرم شد پریشونم ، غمای من نداره درمونی ، هر دوتا چشمم شده بارونی ، غمم غمای مادرم شد دم آخر ، پریشانم : حسن جانم ، حسن جانم حسن جانم حسن جانم بی قرارم لحظه های آخری برای مادر من که بودم شاهد مصیبت و غمای مادر توی هُرم شعله ها مادر به زیر دست و پا سوخت یادمه که پشت در آتیش گرفت اعضای مادر یه عده پست ، دست غریب عالم و بستن پهلوی مادرم رو شِکستن امان از این همه غم و درد خودم دیدم ، توو کوچه مادرم زمین افتاد روبه روی نگاهه ما ای داد مادر و میزدش یه نامرد دم آخر ، چه نالانم، حسن جانم ، حسن جانم حسن جانم ، حسن جانم .
. سلام الله علیها کربلایی [بند اول] این شبا حال و هوای خون مون خیلی عجیبه التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه من که از فضه شنیدم بهتری الحمدالله در زدم دیدم خودت پشت دری الحمدالله حلالم کن این همه درد و طاقت در آوردی به خاطره علی زمین خوردی میبینمت بهم میریزم اگه زهرا عجل وفاتی و نمیخوندی اگه یه چند روز دیگه میموندی نوزده سالت میشد عزیزم منه تنها منه مظلوم ازت میخوام جوون علی نرو خانم 🖤🖤 [بند دوم] مردمی که عمری چشم دیدن ما رو ندارن برا خونه شون میان از اونجا هیزم بر میدارن میدونستی بی حیایی که تو رو از من گرفته نامه داده کشتن خانمم و گردن گرفته توی نامه اش نوشته بین کوچه غوغا شد محکم زدم انقدر که در وا شد امیر زهرا پشت در بود توی نامه اش نوشته زهرا رو تا شناختم لگد زدم بچه اش و انداختم جای شکرش باقیه همین که محسن و ندیدی از گلوی پسرت تیرِ سه شعبه نکشیدی قول میدم اگه ورق برگرده و علیم نمیره جوری لالایی بخونم حرمله گریه اش بگیره تلاش کردم حسین ازت بشنوه بابایی عصای دست نیزه دارایی دنیام فاطمه میخوایی داد بزنم تا همه بشنون تنهام فاطمه .👇