eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.6هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
427 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
السَّلَامُ علیک یا ابالحسن یا علی ابْنِ موسی ایها الرِّضَا یابن رَسُولَ اللَّهِ ▪️مرغ بی بال و پرم یا سیدی ▪️من گدای این درم یا سیدی ▪️تو که آهو را ضمانت میکنی ▪️کی فراموش این غلامت میکنی *فرمود هر کی به زیارتم بیاد ، سه جا به دیدنش میام إذا تَطایَرَةِ الکُتُب یَمِیناً و شِمالاً روزی که نامه اعمالمون رو به ما میدن وَ عِندَ الصِّراط وَ عِندَ المِیزان از پل صراط که میخوای ردشی امام رضا ردت میکنه..... ▪️غرق در دریای عصیانم رضا *اعتراف کنیم اول* ▪️غرق در دریای عصیانم رضا ▪️جز تو را ناجی نمیدانم رضا ▪️ای ولایت شرط ایمان همه ▪️رد مکن ما را به جان فاطمه امشب از مادرش بخواه ▪️هر که نام او برد در محضرت ▪️دست خالی برنگردد از درت مادر ..... مادر ..... علامّه طباطبایی مشرف میشدند ، یه جوونی جلو ایشونو گرفت با حال نزار ، دست خالی گریه کنان گفت چی بگم به این آقا که ردم نکنه... فرمود: این آقا رو به جان مادرش فاطمه قسم بده... اینا میدونستن این خانواده چقدر به مادر علاقه مندن.... مادر.....مادر..... آماده ای دو سه قطره اشک برا بی بی دو عالم بریزی؟!! جلوی امام رضا آقا حساب کنه ▪️اشک بر زهرا حیاتم میدهد ▪️از غم دوزخ نجاتم میدهد ▪️اشک بر زهرا برد دل را بقیع ▪️می کشاند رشته ام را تا بقیع ▪️اشک بر زهرا به هر کس شد عطا ▪️آشتی کرده است بی شک با خدا آماده ای بریم مدینه یا نه؟ ▪️میزد مرا مغیره و یک تن به او نگفت ▪️زن را کسی مقابل شوهر نمیزند جمله ی آخر ، فیض آمادست ▪️بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت ▪️آخه مادر ، کسی مقابل دختر نمیزند... یا زهرا... ==================== متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
. 📋 ماجرای شهادت حضرت مسلم (ع) (ع) (س) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مسلم وقتی اومد توو کوفه آنقدر دورش شلوغ شد، همه اومدن باهاش بیعت کردن. آنقدر شلوغ شد، اصلا نمی‌دونست خونه‌ی کی بره؟! یکی این طرف، یکی اون طرف، خونه‌ی ما بیا آقا. سریع نامه نوشت برای ابی عبدالله:« آقا جان بیا! اینا همه منتظرند. ولی دیری نگذشت که همه مسلم و یکی یکی تنها گذاشتن و رفتن. کار به جایی رسید که وقتی دورش نگاه کرد؛ دید کسی دیگه نمونده، همه رفتن تنهاش گذاشتن... توو این کوچه پس کوچه‌های شهر می‌چرخید، هی دست رو دست میزد، عجب کاری کردم نامه نوشتم! چرا اینا اینجوری کردن با من؟!چرا منو تنها گذاشتن؟! نه جای خوابی، نه غذایی، نه آبی... همین جور که توو این کوچه پس کوچه‌ها می‌چرخید، راه می‌رفت. نشست در یه خونه‌ای، تکیه داد سرش و گرفت. یهو دید یه خانمی در و باز کرد: -چی می‌خوای؟! اینجا چرا نشستی؟! - گفت:« من توو این شهر غریبم. کسی و ندارم، میشه من و راه بدی توو خونه‌ت؟! این زن در و باز کرد، مسلم اومد توو خونه‌ش. تا فهمید سفیرِ حسینه، آنقدر احترامش کرد. همه‌چی بهش داد؛ جای خوابی براش درست کرد، آب و غذایی بهش داد. ولی خبر رسید به قصر دارالاماره، مسلم توو فلان خونه ست. ریختن، خونه رو محاصره کردند. داد می‌زدند دم در خونه؛ -میای بیرون یا نه، پناه بردی به یه زن؟! همچین که داد میزدند، در خونه رو محاصره کردند؛ داد و هوار می‌کشند، عربده کشی می‌کنند:« یا میای بیرون یا میریزیم توو خونه؟! مسلم سریع از خونه بیرون اومد، گفت بَده این زن من و راه داده حالا بریزن توو خونه‌ش. هم خونه‌ش و آتیش می‌زنند هم خدایی ناکرده جسارتی بشه به این زن. دیگه من مسلم خودم و نمی‌بخشم... آخه یه بار امیرالمومنین، توو مدینه یه صحنه‌ای دیده؛ دیگه همینجوری هی فقط می‌گفت:« علی رو حلال کن، علی رو حلال کن...‌». ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 شباهت شهادت به شهادت (ع) و حضرت زهرا (س) (ع) (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اینقدر جنگید روایت میگه خسته شد، یه تنه همه لشکر و مقابلشون ایستاده... «وجَعَلَ يُقاتِلُ حَتّى اُثخِنَ بِالجِراحِ» انقدر این زخمش بزرگ شد، اینقدر این خونا توو این زخمای بدنش لخته شده بود، بزرگ شده بود دیگه نمی‌تونست بجنگه «وضَعُفَ عَنِ القِتالِ» ضعف وجودش و گرفته بود، «وتَكاثَروا عَلَيهِ فَجَعَلوا» دورش و گرفتند حلقه زدند «يَرمونَهُ بِالنَّبلِ وَالحِجارَةِ» هم تیرش میزند هم سنگش میزدند، کار به جایی رسید مسلم داد میزد، صداش و بلند کرد: «فَقالَ مُسلِمٌ: وَيلَكُم!» وای بر شما! «ما لَكُم تَرمونَني بِالحِجارَةِ كَما تُرمَى الكُفّارُ» مگه دارید با کفار میجنگید که دارید اینجوری سنگ بارونش می‌کنید، «وأنَا مِن أهلِ بَيتِ الأَنبِياءِ الأَبرارِ؟!» مگه من و نمیشناسید من از خاندان پیامبرتونم «وَيلَكُم! أما تَرعَونَ حَقَّ رَسولِ اللّه ِصلى الله عليه و آله وذُرِّيَّتِهِ؟» از پیامبر خجالت نمی‌کشی دارید اینجوری من و میزنید. اینجا مسلم خسته شد، شروع کرد اینجوری حرف بزنه... یه جاییم من سراغ دارم اربابمون خسته شد. روایت میگه: «وقَد اُثخِنَ بِالجِراحِ في رَأسِهِ وبَدَنِهِ فَجَعَلَ يُضارِبُهُم بِسَيفِهِ، فَوَقَفَ [الحُسَينُ عليه السلام ] وقَد ضَعُفَ عَنِ القِتالِ»؛ یه مرتبه ابی عبدالله ایستاد، آنقدر زخم به بدنشه، نفس که می‌کشه از لابه‌لای این زره خون جاری میشه، «أتاهُ حَجَرٌ عَلى جَبهَتِه هَشَمَها» یه نفری سنگی برداشت به پیشانی ارباب ما زد «ثُمَّ أتاهُ سَهمٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ مَسمومٌ» همچین که این خونا جاری شد ابی عبدالله این دامن عربی و بالا زد خون پیشانی رو بگیره؛ همچین که این دامن و بالا زد سفیدیه سینه‌ی حسین نمایان شد.‌ اون نامرد تیر سه شعبه‌ی زهرآلودی برداشت... «فَوَقَعَ عَلى قَلبِهِ» به سینه‌ی حسین.... یه سینه‌ی مجروح دیگه رو هم سراغ دارم، مدینه هم همینجور شد. « وَ نَبَتَ مِسْمارُ الْبابِ فی صَدْرِها» مسمار و می‌دونی چه شکلیه؟! این که میگه «وَ نَبَتَ» یعنی فرو رفته یعنی خراش ننداخته. مسمار یه میخهایی هست توو درای قدیمی می‌زدند. آه... این میخ توو سینه‌ی مادر ما رفت... ای حسین... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 گفتم بیا کوفه ولی نیست اینجا با تو هیچ دلی (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گفتم بیا کوفه ولی نیست اینجا با تو هیچ دلی کاشکی میشد بی‌معطلی برگردی آقا، تا نشی تنها وفا نداره کوفه دروغه بیعتاشون یه چیزایی شنیدم من بین صحبتاشون حرف از اینه که آب و به روت ببندند به گریه‌هات بخندند خواهشم اینه که با اشک و آه و زاری همراهت آب بیاری اصغرت و نیاری
. 📋 گوشه‌ی خیمه شور و حالی داشت سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گوشه‌ی خیمه شور و حالی داشت دیده اش اشک لایزالی داشت دائماً از خودش سؤالی داشت: دیشب او مژده‌ی وصالی داشت پس چرا راه رفتنم سد شد؟ التماس پریدنم رد شد؟ من که از عاشقان او هستم دست پرورده‌ی عمو هستم حال که غرقِ آرزو هستم تشنه‌ی جنگ با عدو هستم کاش می شد مرا خطاب کند روی جانبازی‌ام حساب کند کُنج بستر که جای ماندن نیست می‌زنم پر که جای ماندن نیست خیمه دیگر که جای ماندن نیست بعد اکبر که جای ماندن نیست گر بمانم ز غصه میمیرم آخر اذن جهاد میگیرم دست خطی اگر که رو بشود از برادر که گفت و گو بشود ذکر مادر که پیش او بشود زیر و رو سینه‌ی عمو بشود آه، انگار پَر در آوردم من هم از عشق سر درآوردم وقت، وقتِ فدا شدن شده است نوبت جنگِ تن به تن شده است وقت رزم یلِ حسن شده است دشمن انگشت بر دهن شده است جای جوشن به تن کفن دارم ارث بسیار از حسن دارم گفته بابا به من که قاسم جان گرچه من نیستم ولی تو بمان پیش پای عمو برو میدان جان خود کن برای او قربان سینه‌ات را سپر برایش کن هرچه را داشتی فدایش کن گفت اگر نیزه خورد پهلویت زیر سم‌ها شکست ابرویت یا اگر خون گرفت گیسویت جان که دیگر نداشت زانویت زیر لب روضه‌ی مدینه بخوان روضه‌ای از شکسته سینه بخوان آه عمو وقت خواهش آمده است تیغ و نیزه به بارش آمده است لحظه‌های نوازش آمده است قامتم را ببین کش آمده است مست "احلی من العسل" هستم تشنهی جرعه‌ای بغل هستم ناله‌اش در هوارها گم شد بین گرد و غبارها گم شد وسط نیزه دارها گم شد زیر سمّ سوارها گم شد مقتلش روضه‌ی مگو شده است قدش اندازه‌ی عمو شده است نیزه‌ها بر تنش مقیم شدند سبب روضه‌ای عظیم شدند همه از سفره‌اش سهیم شدند قاتل زاده‌ی کریم شدند پیکرش دشت را معطر کرد کربلا را بقیع دیگر کرد ✍ ... 📋 اذن میدان گرفتن حضرت قاسم از ابی عبدالله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ «ثُمَّ خَرَجَ مِنْ بَعْدَ القاسِمُ بنُ الحَسَنِ وهُوَ غُلامٌ صَغيرٌ لَم يَبلُغِ الحُلمَ» انقدر کوچیک بود هم قد و قواره‌ش هم سنش «فَلَمّا نَظَرَ إلَيهِ الحُسَينُ عليه السلام» یه نگاهی ابی عبدالله بهش کرد« اعتَنَقَهُ، وجَعَلا يَبكِيانِ حَتّى غُشِيَ عَلَيهِما، ثُمَّ استَأذَنَ الغُلامُ لِلحَربِ» ابی عبدالله بغلش کرد انقدر گریه کرد «فَأَبى عَمُّهُ الحُسَينُ عليه السلام أن يَأذَنَ لَهُ» بهش اجازه نداد گفت:« نه قاسمم نمیشه، تو امانت برادرم حسنی داداشت خیلی سفارش تو رو به من کرده« فَلَم يَزَلِ الغُلامُ يُقَبِّلُ يَدَيهِ ورِجلَيهِ » افتاد به دست و پای ابی عبدالله انقدر دست و پای ابی عبدالله رو بوسید» وَ هُوَ يَقُولُ: رُوحی لروحِکَ الْفِداءُ وَ نَفْسی لِنَفْسِکَ الْوِقا» عموجون قربونت برم، دورت بگردم نمی‌خوای به من اجازه بدی برم . «حتی اذن له» تا این کار و کرد ابی عبدالله بلندش کرد بهش اجازه داد «فخرج ودموعُه تسيل على خَدَّيه، و هو يقول» انقدر قاسم گریه کرد، با چشمان گریان وارد میدان شد. ابی عبدالله هرچی گشت این خیمه به اون خیمه یه زره‌ایقد و قواره‌ی قاسم پیدا بشه نشد، - چی کار کنم خدایا؟! زره نداریم برای قد و قواره‌ش. ابی عبدالله نوشتن عمامه رو از سر برداشت دوتیکه کرد یه تیکه‌ش و برا قاسم کفن کرد... همه چیش و ابی عبدالله بخشید به این و اون، همه چیش و حراج کرد. یه تیکه‌ش و به سر و صورت قاسم بست چون مثل ماه می‌درخشه. عمو جان چشمت میزنند اینجوری بری میدان بد میشه، چشم میخوری... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 ای یادگار مجتبی افتادی بینِ دست و پا (ع) (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اومد جلو ضربه‌ای به سر قاسم زد، با صورت زمین خورد. صداش بلند شد عمو جون! یک نیزه‌ای اون نانجیب شبیت بن سعد برداشت به پشتش زد، این نیزه رو که فرو کرد از سینه‌ی قاسم بیرون زد، ناله‌ی قاسم بلند شد... همه‌ی اخل کوفه حمله‌ور شدند. میخواستن عمر و نجات بدن، کسی که ضربه به سر قاسم زده بود ابی عبدالله داشت باهاش میجنگید، اینا خیل‌شون، همه‌شون حمله‌ور شدند. می‌خوان عمرو نجات بدن. این اسبا وقتی حمله‌ور شدن عمرو زیر دست و پاها به هلاکت رسید. دیگه وقتی گرد و خاکا بالا رفت چیزی مشخص نبود «و القاسم ایضا» قاسمم زیر سم مرکبا قرار گرفت... استخونای قاسم زیر سم مرکبها خورد شد... مدینه هم همینجور شد، مدینه هم وقتی اون نامرد اومد پشت در، انقدر با این پا به این در زد؛ در شکست.مادرِ ما پشتِ دره.... قاسم و بغل گرفت به سینه چسبانید. روایت میگه همینجور که این قاسم رو توو بغل گرفته بود. داشت حرکت میکرد، سینه به سینه قاسم و چسبوند همینجور که راه میره، پاهای قاسم رو زمین می‌کشید...
📋 درخت های امیدیم، از دیار حسن (س) (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ درخت‌های اُمیدیم، از دیار حسن پُر از شکوفه‌ی عشقیم در بهار حسن به سَلسَبیل و به زمزم که احتیاجی نیست! رسیده است لبِ ما به جویبار حسن به دخل کاسبی‌ام برکتی فراوان داد از آن زمان که شدم خادم تَبار حسن همین دو لقمه‌ی نان را حسن به ما بخشید گرفته سفره‌ی ما رنگ از اعتبار حسن کریم‌ بودنِ او قابلِ محاسبه نیست... کجا ترازوی ما و کجا عیار حسن؟! کدام شاه نشسته است با جُذامی‌ها؟! بلند می‌شوم از جا به افتخار حسن شنیده‌ام که به سگ هم غذا تعارف کرد! هنوز ماتم از این لطفِ بی‌شمار حسن بنازمش که چنان شیر از جمل برگشت چه کرد در دل آن فتنه، ذوالفقارِ حسن من از طفولیتم عاشق دو شاه شدم منم دچار حسین و منم دچار حسن در اربعین حسینی، حسن جلودار است قدم زدم همه‌ی جاده را کنار حسن عمودِ یکصد و هجده، بهشتِ مشّایه است خدا رسانده خودش را سرِ قرار حسن حسین با همه‌ی دلرُبایی‌اش، حسنی ست ببین دل از همه بُردن شده است کار حسن خیال‌بافی من‌ صحن‌سازیِ حسن است... شبیه مشهد ما می‌شود مزار حسن میان معبری از نور، ناگهان شب شد چه دید در دل آن کوچه، چشم تار حسن؟! حرام‌ لقمه به مادر دو دست سیلی زد... سیاه شد پس از آن کُلِّ روزگار حسن ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 آقا (ع) (س) (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رد می‌شدم دیدم امام حسن نشسته، یه سگی هم کنار آقا؛ آقا یه لقمه دهن این سگ می‌ذاره، یه لقمه هم خودش می‌خوره. اومد جلو:« آقا! این کارا چیه؟! به این سگ غذا میدین، می‌خواین ردش کنم بره اگه شما رو اذیت می‌کنه. یه نگاهی به اون فرد انداخت آقا؛ من خجالت می‌کشم جانداری کنار من باشه من جلوش غذا بخورم؛ مگه چیزی از من کم میشه من یه لقمه هم به این سگ بدم؟! امام سجاد فرمود:« بابای من هم گرسنه بود هم تشنه... کشتی می‌گرفتند، وارد شد بی‌بی دید حسن و حسین دارن بازی می‌کنند کشتی می‌گیرند. دید پیغمبر، امیرالمومنین دوتایی ایستادن دارن حسن و تشویق می‌کنند؛ تعجب کرد بی‌بی... فاطمه جان! مگه نمی‌شنوی همه عالم و آدم دارن میگن جانم حسین، من دیدم کسی حسنم و تشویق نمی‌کنه؛ به علی گفتم بیا ما دوتا اصلا حسن و تشویق کنیم؛ همه ملائکه این ور بگن حسین، من و علی می‌گیم حسن... توو روایت میگه وقتی اومد جلو خواست اون برگه رو از مادر ما بگیره، مادر امتناء می‌کرد بهش نمی‌داد. روایت میگه دو دستش و بالا برد... ایستادم به روی پنجه‌ی پا اما دشتش از روی سرم رد شد و... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
❣﷽❣ ☑️ 2 🔘 2 ☑️ 🔘 س 🔹براحمد و محمود و محمد صلوات 🔹برشافع رهروان عبد خدا روح مؤید صلوات 🔹بر خلق و ملک بر همه رُسُل تاج سر است 🔹بر تاج سر تمام انبیاء عالم محمد صلوات 🔸بر تور جمال پاک احمد صلوات 🔸بر عطر وجود حی سرمد صلوات 🔸بر وَجه نکویُ خُلق نکوی رسول 🔸بر خاتم الانبیاء محمد صلوات 🌿اناتوجهنا. ▪️نبی در بسترو زهرا کنارش ▪️عزیزقلب او شد بی قرارش ▪️بگوید دخترم  کمتر نوا کن ▪️برای  رفتن   بابا  دعا   کن ⬅️ نمی دونم مدینه رفتی یا نه... گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه... ان شالله روزی هممون باشه مدینه.. گنبد خضرای پیامبر رو زیارت کنیم.. (یارسول الله آقا جان ..) آقاجان...این دلا برا مدینه‌ات تنگه آقا.. 🕊آقا برات کاری نداره...امروز یه نگاه بکنی...برات کاری نداره یه مُهر تأیید بزنی، منم مدینه ای بشم.. آقا....هنوز خیلیا مدینه رو ندیدن... هنوز خیلیا قبرستان بقیع رو ندیدند... امروز بگو خدا.... به حق اون پیامبری که میگفت آی مردم من از شما اجر رسالت نمیخوام... اما دو چیز رو بینتون امانت و یادگار میزارم....یکی کلام خدا قرآنه....یکی اهل بیت منه... آی مردم فاطمه پاره تن منه.. آخ علی غریبه...(علی مظلومه....2) آی مردم حسنین میوه دلِ منند... آخ بمیرم برات یا رسول الله..چه کردند با فاطمه ات...   ⬅️هر دختری بابا از دست بده مردم دورش جمع میشن...تَسلاش میدن...دلداریش میدن...تسلیت میگن...دسته های گل میارن... ☑️ آخ دل عالم بسوزه برا اون دختری که داغ بابا دید....اما بجای گُل دسته های هیزم آوردند...درب خونشو آتش زدند... اون خونه ای که پیغمبر اذن ورود میگرفت وارد میشد....اومدن در خانه فاطمه شو آتش زدند.... فاطمه شو بین در و دیوار قرار دادند... ( بمیرم برات زهرا جان....) 🔹آی حاجت دارا.... ناله دارا ...آی جوون دارا.... 🔘خانم فاطمه زهرا بین درو دیوار دوتا ناله زد..میدونی چی بود.... اولین ناله بی‌بی این بود... صدا زد .. یا ابتا یارسول الله... بابا بیا ببین با فاطمت چه کردند... بابا بیا ببین اون سینه ای که تو میبوسیدی...بین در و دیوار گذاشتند... یه نالهٔ دیگه ای هم زد فاطمه.... صدا زد     یا فِضه خُزینی.. فضه بیا پهلومو شکستند... .فضه بیا محسنمو کشتند... ⏪کاری کردند با دختر پیغمبر... صدازد علی جان شبانه غسلم بده... شبانه بدنم و کفن کن... شب بدنم رو بخاک بسپار... امان از دل امیرالمومنین ع ... (هااا ناله بزن برا غربت امیرالمومنین ع...) علی غریبه علی مظلومه.... ⏺بدن زهراشو کفن کرد...خدا غریبانه بدن زهرارو تشیع کرد ...همچین که رسید نزدیک قبر فاطمه اش... (دیدید وقتی مادری از دنیا بره...میگن محارم مادر بیان...کمک کنند بدن نازنین مادرو درون خانه قبر بزارند...) خدا سلمان محرم نیست...اباذر محرم نیست...محارمش بچه های کوچکشند... خدا چه کنه علی.. اگه بره درون قبر کسی نبود فاطمه رو به علی بِده... اگه بیرون قبر باشه چطور فاطمه رو وارد خانه قبر کنه.. آخ بمیرم یه وقت دید دو تا دست شبیه دستای پیغمبر.... 💠علی جان اِلَیَّ...اِلَیَّ علی جان بِده امانتمو... بِده فاطمه مو.... شاید گفته باشه یا رسول الله...آقا جان ...ازت خجالت میکشم آقا ... (چرا) چون امانتی که شب عروسی بمن دادی ..سیلی خورده نبود... آخ تازیانه خورده نبود... پهلو شکسته نبود... ...... ✳️هر چقدر ناله داری به غربت امیرالمومنین ع ..به مظلومی امیرالمومنین...  صدای نالتو بلند کن 3 مرتبه ناله بزن یگو... 🍁یا حسـیـــــن 🔸درلحظه هاي آخر،امّيدوارم ارباب 🔸آیی و من ببينم، يك دم رخِ شما را 🔸در لحظه وفاتم، چشم انتظارم ای شاه 🔸آسان كنی زلطفت جان دادنِ گدارا(عاصی) ⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️ 🎋هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات)🎋
❣﷽❣ ☑️ 2 🔘 2 ☑️ 🔘 س 🔹براحمد و محمود و محمد صلوات 🔹برشافع رهروان عبد خدا روح مؤید صلوات 🔹بر خلق و ملک بر همه رُسُل تاج سر است 🔹بر تاج سر تمام انبیاء عالم محمد صلوات 🔸بر تور جمال پاک احمد صلوات 🔸بر عطر وجود حی سرمد صلوات 🔸بر وَجه نکویُ خُلق نکوی رسول 🔸بر خاتم الانبیاء محمد صلوات 🌿اناتوجهنا. ▪️نبی در بسترو زهرا کنارش ▪️عزیزقلب او شد بی قرارش ▪️بگوید دخترم  کمتر نوا کن ▪️برای  رفتن   بابا  دعا   کن ⬅️ نمی دونم مدینه رفتی یا نه... گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه... ان شالله روزی هممون باشه مدینه.. گنبد خضرای پیامبر رو زیارت کنیم.. (یارسول الله آقا جان ..) آقاجان...این دلا برا مدینه‌ات تنگه آقا.. 🕊آقا برات کاری نداره...امروز یه نگاه بکنی...برات کاری نداره یه مُهر تأیید بزنی، منم مدینه ای بشم.. آقا....هنوز خیلیا مدینه رو ندیدن... هنوز خیلیا قبرستان بقیع رو ندیدند... امروز بگو خدا.... به حق اون پیامبری که میگفت آی مردم من از شما اجر رسالت نمیخوام... اما دو چیز رو بینتون امانت و یادگار میزارم....یکی کلام خدا قرآنه....یکی اهل بیت منه... آی مردم فاطمه پاره تن منه.. آخ علی غریبه...(علی مظلومه....2) آی مردم حسنین میوه دلِ منند... آخ بمیرم برات یا رسول الله..چه کردند با فاطمه ات...   ⬅️هر دختری بابا از دست بده مردم دورش جمع میشن...تَسلاش میدن...دلداریش میدن...تسلیت میگن...دسته های گل میارن... ☑️ آخ دل عالم بسوزه برا اون دختری که داغ بابا دید....اما بجای گُل دسته های هیزم آوردند...درب خونشو آتش زدند... اون خونه ای که پیغمبر اذن ورود میگرفت وارد میشد....اومدن در خانه فاطمه شو آتش زدند.... فاطمه شو بین در و دیوار قرار دادند... ( بمیرم برات زهرا جان....) 🔹آی حاجت دارا.... ناله دارا ...آی جوون دارا.... 🔘خانم فاطمه زهرا بین درو دیوار دوتا ناله زد..میدونی چی بود.... اولین ناله بی‌بی این بود... صدا زد .. یا ابتا یارسول الله... بابا بیا ببین با فاطمت چه کردند... بابا بیا ببین اون سینه ای که تو میبوسیدی...بین در و دیوار گذاشتند... یه نالهٔ دیگه ای هم زد فاطمه.... صدا زد     یا فِضه خُزینی.. فضه بیا پهلومو شکستند... .فضه بیا محسنمو کشتند... ⏪کاری کردند با دختر پیغمبر... صدازد علی جان شبانه غسلم بده... شبانه بدنم و کفن کن... شب بدنم رو بخاک بسپار... امان از دل امیرالمومنین ع ... (هااا ناله بزن برا غربت امیرالمومنین ع...) علی غریبه علی مظلومه.... ⏺بدن زهراشو کفن کرد...خدا غریبانه بدن زهرارو تشیع کرد ...همچین که رسید نزدیک قبر فاطمه اش... (دیدید وقتی مادری از دنیا بره...میگن محارم مادر بیان...کمک کنند بدن نازنین مادرو درون خانه قبر بزارند...) خدا سلمان محرم نیست...اباذر محرم نیست...محارمش بچه های کوچکشند... خدا چه کنه علی.. اگه بره درون قبر کسی نبود فاطمه رو به علی بِده... اگه بیرون قبر باشه چطور فاطمه رو وارد خانه قبر کنه.. آخ بمیرم یه وقت دید دو تا دست شبیه دستای پیغمبر.... 💠علی جان اِلَیَّ...اِلَیَّ علی جان بِده امانتمو... بِده فاطمه مو.... شاید گفته باشه یا رسول الله...آقا جان ...ازت خجالت میکشم آقا ... (چرا) چون امانتی که شب عروسی بمن دادی ..سیلی خورده نبود... آخ تازیانه خورده نبود... پهلو شکسته نبود... ...... ✳️هر چقدر ناله داری به غربت امیرالمومنین ع ..به مظلومی امیرالمومنین...  صدای نالتو بلند کن 3 مرتبه ناله بزن یگو... 🍁یا حسـیـــــن 🔸درلحظه هاي آخر،امّيدوارم ارباب 🔸آیی و من ببينم، يك دم رخِ شما را 🔸در لحظه وفاتم، چشم انتظارم ای شاه 🔸آسان كنی زلطفت جان دادنِ گدارا(عاصی) ⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️ 🎋هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
سید رضا نریمانی4_5778461773271140965.mp3
زمان: حجم: 19.7M
📋دل مسلم پر از عشق حسینه / *بخش اول صوت* (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دل مسلم پر از عشق حسینه که واسه کشتنش دعوای نیزه است... *همچین که ریختن دور خونه طوعه، خونه رو محاصره کردن، یکیشون داد زد: بیرون بیا، اگه بیرون نیای خودمون میریزیم تو خونه، خونه رو آتیش می‌زنیم؛ همچین که طوعه صداشونو شنید، اومد که بره در رو باز کنه، سریع مسلم دوید، اومد؛ خانوم جان تو نمی‌خواد بری، اینا همشون مَردن. تو بری جسارت میکنن، یه‌وقت یه حرفی میزنن. خوب نیست شما بری درو باز کنی... (کجا رفت دلت؟!) یادم نمیرود که همه داد میزدند طوری لگد بزن که علی بی پسر شود...
السلام علیک یااباالحسن4_685064536595628094.mp3
زمان: حجم: 2.9M
السَّلَامُ علیک یا ابالحسن یا علی ابْنِ موسی ایها الرِّضَا یابن رَسُولَ اللَّهِ ▪️مرغ بی بال و پرم یا سیدی ▪️من گدای این درم یا سیدی ▪️تو که آهو را ضمانت میکنی ▪️کی فراموش این غلامت میکنی ▪️غرق در دریای عصیانم رضا ▪️جز تو را ناجی نمیدانم رضا ▪️ای ولایت شرط ایمان همه ▪️رد مکن ما را به جان فاطمه ▪️هر که نام او برد در محضرت ▪️دست خالی برنگردد از درت ▪️اشک بر زهرا حیاتم میدهد ▪️از غم دوزخ نجاتم میدهد ▪️اشک بر زهرا برد دل را بقیع ▪️می کشاند رشته ام را تا بقیع ▪️اشک بر زهرا به هر کس شد عطا ▪️آشتی کرده است بی شک با خدا ▪️میزد مرا مغیره و یک تن به او نگفت ▪️زن را کسی مقابل شوهر نمیزند ▪️بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت ▪️آخه مادر ، کسی مقابل دختر نمیزند... یا زهرا...
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_تو_که_اینگونه_روی_خاک_ز_هم_وا_شده_ای_نریمان_پناهی.mp3
زمان: حجم: 3.54M
/ *بخش دوم صوت* (س) مداح 👌😭 تو که اینگونه روی خاک و ز هم وا شده‌ای وای بر من که دچار غم عظما شده‌ای یا حسین و یا حسین و یا حسین، یا مظلوم دیشب از طعم خوش مرگ و عسل می‌گفتی ظهر امروز در این معرکه معنا شده‌ای بی زره رفتی و از هر طرفی سنگ زدند که چنین سرخ‌ترین لاله‌ی صحرا شده‌ای یا حسین و یا حسین و یا حسین، یا مظلوم هرکسی از تن صد پاره‌ی تو سهمی برد در کریمی خودت وارث بابا شده‌ای یا حسین و یا حسین و یا حسین، یا مظلوم سم مرکب همه جای بدنت را له کرد بی سبب نیست اگر درهم شن‌ها شده‌ای یا حسین و یا حسین و یا حسین، یا مظلوم استخوان قفسه‌ی سینه‌ی تو خرد شده تازه حالا نوه‌ی حضرت زهرا شده‌ای فاطمه، یا فاطمه، یا فاطمه، یا زهرا بردنت تا دم خیمه چقدر سخت شده باورم نیست چرا هم قد سقا شده‌ای زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست خاک عالم به سرم کز اثر تیر و سنان جای یک بوسه‌ی من بر همه اعضای تو نیست شاعر:
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_تو_که_اینگونه_روی_خاک_ز_هم_وا_شده_ای_نریمان_پناهی.mp3
زمان: حجم: 3.54M
/ *بخش دوم صوت* (س) مداح 👌😭 تو که اینگونه روی خاک و ز هم وا شده‌ای وای بر من که دچار غم عظما شده‌ای یا حسین و یا حسین و یا حسین، یا مظلوم دیشب از طعم خوش مرگ و عسل می‌گفتی ظهر امروز در این معرکه معنا شده‌ای بی زره رفتی و از هر طرفی سنگ زدند که چنین سرخ‌ترین لاله‌ی صحرا شده‌ای یا حسین و یا حسین و یا حسین، یا مظلوم هرکسی از تن صد پاره‌ی تو سهمی برد در کریمی خودت وارث بابا شده‌ای یا حسین و یا حسین و یا حسین، یا مظلوم سم مرکب همه جای بدنت را له کرد بی سبب نیست اگر درهم شن‌ها شده‌ای یا حسین و یا حسین و یا حسین، یا مظلوم استخوان قفسه‌ی سینه‌ی تو خرد شده تازه حالا نوه‌ی حضرت زهرا شده‌ای فاطمه، یا فاطمه، یا فاطمه، یا زهرا بردنت تا دم خیمه چقدر سخت شده باورم نیست چرا هم قد سقا شده‌ای زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست خاک عالم به سرم کز اثر تیر و سنان جای یک بوسه‌ی من بر همه اعضای تو نیست شاعر:
. 📋 توبه حضرت آدم و روضه امام حسین (ع) ۱۴۰۴ حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جبرئیل وقتی این اسامی رو به آدم یاد داد، اگه می‌خوای توبه کنی اینجوری توبه کن« یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالیُ بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن» گریه‌ی آدم شدید‌تر شد. اینجا روایت میگه جبرئیل شروع کرد برای آدم اینجوری روضه بخونه؛ صدا زد:« آدم این بچه‌ای که ما داریم حرفش و می‌زنیم، این آقایی که ما داریم حرفش و می‌زنیم، از فرزندان و بوه‌های توئه کربلا این طور که میگم می‌کشنش:« بین دو نهر آب قرارش میدن و آب بهش نمیدن، این دوتا لباش مثل چوب خشک میشه، هی بهم می‌خوره؛ هی صدا می‌زنه:« جگرم» ولی کسی بهش آب نمیده». یه جای دیگه هم من سراغ دارم؛ امام سجاد این جوری روضه می‌خوند. وقتی نزدیک مدینه خیمه زدن مردم از مدینه فوج فوج میومدن به امام سجاد تسلیت می‌گفتند - شنیدیم همه‌ مرداتون و کربلا کشتن، تسلیت عرض می‌کنیم. وقتی سوال می‌پرسیدن می‌گفتند:« آقاجان! چه جوری پدر بزرگوارتون رو به شهادت رسوندن»؟! فقط همین یه جمله رو فرمودند:« این قدر برات بگم که حیوونا هم کربلا آب خوردن، این نامردا به مرکباشونم آب میدادن؛ ولی به بابای من آب ندادن. اینقدر براتون بگم که شیرخواره‌ای که اصلا گناهی نداره یعنی یه بچه‌ی شش ماهه، اصلا چه قدر آب می‌خوره؟! فقط اینقدر براتون بگم وقتی بابام این بچه رو رو دست گرفت کسی بهش آب نداد. سید بن طاووس می‌نویسه:« وقتی ابی عبدالله همون موقعی که از عمه‌ی سادات این بچه رو گرفت تا این بچه رو تحویل گرفت همون موقع اون نامرد تیر زد. اصلأ ابی عبدالله فرصت نکرد بچه‌ش و ببینه... بچه اگه شیرخواره باشه میگن زیر سرش و درست بگیرید، آخه خودش طاقت نداره، خودش توون نداره سرش و نمی‌تونه درست بگیره، میگن یه جوری دست بزارین زیر سرش که سرش آویزون نشه... آخه دید همینجوری باباش داره رو می‌زنه:« یه قطره به این بچه بدید»، اما دید اینا دارن کف می‌زنند. . 📋 کافی است بِین روضه بگویند: ای رُباب... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کافی است بِین روضه بگویند: ای رُباب... از ما دو قطره اشک گرفتن چه راحت است! تیری هجوم بُرد و گلاب از گُلی گرفت حالا تمام دشت پُر از عطر جنَّت است نگذاشت دست و پا بزند لااقل علی... این تیرِ حرمله چِقَدَر بی‌نزاکت است شش‌ماهه گردنش اگر اینگونه کج شده... از شرمساری‌ پدرش در خجالت است *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 📋کشید بند طناب و تو را زمینت زد (ع) (س) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ روضه امام صادق خیلی با روضه مادرمون گره خورده... یکی از اصحاب چند روزی غیبت داشت، آقا سوال کردن کجا بودی؟ چند روزی پای درس ما نیومدی! گفت آقا از شما چه پنهون بچه‌دار شدم، خدا بهم دختر داده. آقا یه نگاهی بهش کرد گفت خدا بهش سلامتی بده، ان‌شاءالله عاقبت به‌خیر بشه، حالا اسمش رو چی گذاشتی؟ گفت آقاجان چه نامی بهتر از نام مادر شما زهرا. تا این حرف رو زد امام صادق شروع کرد گریه کنه... گفت آقاجان نکنه بی‌ادبی کردم! چرا گریه می‌کنید؟ فرمود آخه نام مادر مارو رو بچه‌ت گذاشتی؛ یه‌وقت نکنه بهش بی‌احترامی کنی، یه‌وقت نکنه سرش داد بزنی، یه‌وقت نکنه کتکش بزنی... کشید بند طناب و تو را زمینت زد میان کوچه تو را بی هوا زمینت زد همین که پا شدی از جا، دوباره افتادی دوباره کینۀ آن بی خدا زمینت زد *یه پیرمرد اگه تند راه بره نفسش زود میگیره، باید یه‌کم بایسته استراحت کنه. اما آقای من و تو رو نذاشتن استراحتی بکنه....* بلند شو که دوباره جسارتی نکند چه‌ها نگفت به تو، هر کجا زمینت زد رسیده‌ای وسط کوچۀ بنی هاشم صدای نالۀ خیرالنسا زمینت زد یه وقته یه مرد زمین می‌افته، زود بلند میشه، یاعلی میگه، سریع خودش رو جمع‌و‌جور میکنه. اما یه‌وقته یه زن زمین می‌افته. وقتی یه زن زمین می‌افته خیلی خجالت میکشه، دور‌وبرش‌رو نگاه میکنه کسی ندیده باشه. تازه مادر ما باردار بوده. همچین که زمین افتاد، امام حسن دستش رو گرفت: پاشو مادر.... یازهرا.... *شاعر: ✍ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
﷽ ☑️ 2 🔘 2 🔘 س 🔹براحمد و محمود و محمد صلوات 🔹برشافع رهروان عبد خدا روح مؤید صلوات 🔹بر خلق و ملک بر همه رُسُل تاج سر است 🔹بر تاج سر تمام انبیاء عالم محمد صلوات 🔸بر تور جمال پاک احمد صلوات 🔸بر عطر وجود حی سرمد صلوات 🔸بر وَجه نکویُ خُلق نکوی رسول 🔸بر خاتم الانبیاء محمد صلوات 🌿اناتوجهنا. ▪️نبی در بسترو زهرا کنارش ▪️عزیزقلب او شد بی قرارش ▪️بگوید دخترم  کمتر نوا کن ▪️برای  رفتن   بابا  دعا   کن ⬅️ نمی دونم مدینه رفتی یا نه... گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه... ان شالله روزی هممون باشه مدینه.. گنبد خضرای پیامبر رو زیارت کنیم.. (یارسول الله آقا جان ..) آقاجان...این دلا برا مدینه‌ات تنگه آقا.. 🕊آقا برات کاری نداره...امروز یه نگاه بکنی...برات کاری نداره یه مُهر تأیید بزنی، منم مدینه ای بشم.. آقا....هنوز خیلیا مدینه رو ندیدن... هنوز خیلیا قبرستان بقیع رو ندیدند... امروز بگو خدا.... به حق اون پیامبری که میگفت آی مردم من از شما اجر رسالت نمیخوام... اما دو چیز رو بینتون امانت و یادگار میزارم....یکی کلام خدا قرآنه....یکی اهل بیت منه... آی مردم فاطمه پاره تن منه.. آخ علی غریبه...(علی مظلومه....2) آی مردم حسنین میوه دلِ منند... آخ بمیرم برات یا رسول الله..چه کردند با فاطمه ات...   ⬅️هر دختری بابا از دست بده مردم دورش جمع میشن...تَسلاش میدن...دلداریش میدن...تسلیت میگن...دسته های گل میارن... ☑️ آخ دل عالم بسوزه برا اون دختری که داغ بابا دید....اما بجای گُل دسته های هیزم آوردند...درب خونشو آتش زدند... اون خونه ای که پیغمبر اذن ورود میگرفت وارد میشد....اومدن در خانه فاطمه شو آتش زدند.... فاطمه شو بین در و دیوار قرار دادند... ( بمیرم برات زهرا جان....) 🔹آی حاجت دارا.... ناله دارا ...آی جوون دارا.... 🔘خانم فاطمه زهرا بین درو دیوار دوتا ناله زد..میدونی چی بود.... اولین ناله بی‌بی این بود... صدا زد .. یا ابتا یارسول الله... بابا بیا ببین با فاطمت چه کردند... بابا بیا ببین اون سینه ای که تو میبوسیدی...بین در و دیوار گذاشتند... یه نالهٔ دیگه ای هم زد فاطمه.... صدا زد     یا فِضه خُزینی.. فضه بیا پهلومو شکستند... .فضه بیا محسنمو کشتند... ⏪کاری کردند با دختر پیغمبر... صدازد علی جان شبانه غسلم بده... شبانه بدنم و کفن کن... شب بدنم رو بخاک بسپار... امان از دل امیرالمومنین ع ... (هااا ناله بزن برا غربت امیرالمومنین ع...) علی غریبه علی مظلومه.... ⏺بدن زهراشو کفن کرد...خدا غریبانه بدن زهرارو تشیع کرد ...همچین که رسید نزدیک قبر فاطمه اش... (دیدید وقتی مادری از دنیا بره...میگن محارم مادر بیان...کمک کنند بدن نازنین مادرو درون خانه قبر بزارند...) خدا سلمان محرم نیست...اباذر محرم نیست...محارمش بچه های کوچکشند... خدا چه کنه علی.. اگه بره درون قبر کسی نبود فاطمه رو به علی بِده... اگه بیرون قبر باشه چطور فاطمه رو وارد خانه قبر کنه.. آخ بمیرم یه وقت دید دو تا دست شبیه دستای پیغمبر.... 💠علی جان اِلَیَّ...اِلَیَّ علی جان بِده امانتمو... بِده فاطمه مو.... شاید گفته باشه یا رسول الله...آقا جان ...ازت خجالت میکشم آقا ... (چرا) چون امانتی که شب عروسی بمن دادی ..سیلی خورده نبود... آخ تازیانه خورده نبود... پهلو شکسته نبود... ...... ✳️هر چقدر ناله داری به غربت امیرالمومنین ع ..به مظلومی امیرالمومنین...  صدای نالتو بلند کن 3 مرتبه ناله بزن یگو... 🍁یا حسـیـــــن 🔸درلحظه هاي آخر،امّيدوارم ارباب 🔸آیی و من ببينم، يك دم رخِ شما را 🔸در لحظه وفاتم، چشم انتظارم ای شاه 🔸آسان كنی زلطفت جان دادنِ گدارا(عاصی)