.
#نوحه_سنتی
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
نور دل فاطمه ای اباالفضل
تو دستگیر همه ای اباالفضل
شهید در علقمه ای اباالفضل
گل ام البنین
تویی فخر آفرین
خون خدا بر تو بنازد
خیر النسا بر تو بنازد
یا قمر العشیره عباس۲
جان علی مرتضی اباالفضل
کنز سخا مشکل گشا اباالفضل
کرامتت بی انتها اباالفضل
بر علی نور عین
همه هست حسین
مولی تو هستی باب حاجات
همچو علی روح مناجات
یا قمر العشیره عباس۲
تو گلی از گلخانه ی ولایی
به اذن حق درد مرا دوایی
از کار ما مولی گره گشایی
یار آشنایم
نما تو دعایم
تو در کرامت بی نظیری
آمده ام دستم بگیری
یا قمر العشیره عباس۲
ام البنین را نور عین اباالفضل
هستی شاه عالمین اباالفضل
سقای طفلان حسین اباالفضل
علمدار حسین
سپهدار حسین
با گل زهرا همنشینی
جنگاوری شور آفرینی
یا قمر العشیره عباس۲
در راه دین دستت ز تن جدا شد
جان تو در راه خدا فدا شد
فرقت ز تیغ کینه ها دو تا شد
ز ظلم و جور و کین
شدی نقش زمین
تا دید دستانت بریده
حسین کنارت شد خمیده
یا قمر العشیره عباس۲
از گل فاطمه حسین گسستند
فرق تو را چون مرتضی شکستند
چشم تو را با تیر کینه بستند
حرم شد پریشان
حسین دیده گریان
جان داده ای ماه مدینه
گرید به حال تو سکینه
یا قمر العشیره عباس۲
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_حاج_اکبر_ناظم
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
👇
.
#نوحه_سنتی
#زنجیرزنی
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس
ای امید حرم یا ابوفاضل مدد
ای شه با کرم یا ابوفاضل مدد
در کرم بی بدیل
بر تو هستم دخیل
یا اباالفضل۲
در تمام جهان سکه ی رایج تویی
ای عزیز حسین باب حوایج تویی
بر تو هستم پناه
کن به من یک نگاه
یا اباالفضل۲
تو علمدار میدانی و جان حسین
تویی آب آور تشنه لبان حسین
تویی روح ادب
ساقی تشنه لب
یا اباالفضل۲
شد فدا بهر یاری حسین هست تو
شد جدا در ره دین خدا دست تو
با همه اقتدار
تو شدی افتخار
یا اباالفضل۲
در ره خیمه ها تیر به مشکت زدند
دشمنان خدا خنده به اشکت زدند
کس چو تو غم ندید
شده ای ناامید
یا اباالفضل۲
شده از ظلم و کینه دستت از تن جدا
با عمود آهن فرق تو گشته دو تا
تو ز بالای زین
شدی نقش زمین
یا اباالفضل۲
غرق خون پیکرت فتاده در علقمه
بر مشامت رسد عطر و بوی فاطمه
شده ای ای شهید
نزد او روسپید
یا اباالفضل۲
تا که ادرک اخای تو حسینت شنید
با تمام توان کنار جسمت رسید
آمده در برت
بوسه زد پیکرت
یا اباالفضل۲
گفت عباس من قامت من خم شده
صبر من در کنار بدنت کم شده
داغ تو قاتلم
زد شرر بر دلم
یا اباالفضل۲
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
#حضرت_ابوالفضل #تاسوعا
.👇
.
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس علیهالسلام
#شور
عقیق یمانیِ چشاش ، نگین ركابِ عليه
رجزای میدونِ عمو ، لالایی خوابِ عليه
پیش حسین ادبشو ببین
برگرد عقب نسبشو ببین
توو خیمه مهربونی شو دیدی
توو معركه غضبشو ببین
غضبشو ببین
غضبشو ببین
میگن پیرمردا حیدر برگشته
حیدر باز به فتح خیبر برگشته
هرکی جنگیده روبروی اباالفضل
با سر رفته ولی بی سر برگشته
بند دوم
سکینهرو وقتی میبینه، خنده میشه مهمونِ عمو
رقیه تا میزنه صداش، میگه عمو جون جونِ عمو
بعد علی قمرشو ببین
جنگیدنِ پسرشو ببین
لشگر میپاشه با یه غضبش
توو معرکه هنرشو ببین
هنرشو ببین
هنرشو ببین
اون که روز دشمنو شب می کرده
زینب حق داشته براش تب می کرده
روایته دست ابوفاضل خیلی
معجر زینبو مرتب میکرده
بند سوم
توو معرکه میزنه قدم ، میریزه یه میدونو به هم
میره و توی دل سپاه، با یا علی میکوبه علم
توو معرکه چه یلی اومده
با رزم بی بدلی اومده
اونا که خیبر و دیده بودن
گفتن به هم باز علی اومده
باز علی اومده
باز علی اومده
دستار رو دور سرش میگردونه
شمشیر رو مثل حسن می چرخونه
مثل علی که مونده بود با پیغمبر
پای امامش تا قیامت میمونه
شعر و سبک از؛
✏️#گروه_یاقوت_سرخ
.👇
.
#حضرت_عباس علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#زمزمه #سبک_سالار_زینب
#زمینه
#نوحه
۷۷۸
ای دل شکسته دلم شکستی
ای نور دیده،دیده ات بستی
یا ابوفاضل
بی تو روز من،مانند شام. است
بعد تو عباس،کارم تمام است
یا ابوفاضل
سربسته گویم در حرم اصغر
از عطش زد نفس های آخر
یا ابوفاضل
من شدم مانوس با اشک و ناله
منتظرت در خیمه سه ساله
یا ابوفاضل
بی تو روی او می شود نیلی
طفلم ندارد طاقت سیلی
یا ابوفاضل
چون فرق تو پشتم دو تاشد
در حرم پای نامحرم وا شد
یا ابوفاضل
****
#محمود_اسدی_شائق✍
👇
.
#زنجیرزنی
#شب_نهم_محرم
#امیر_حسین_الفت
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
ای پناه حرم ،حیدر کرببلا
قبله ی غیرت و ، خدای لطف و وفا
قمر علقمه
ماه دو فاطمه
یا ابالفضل
یا اباالفضل
......
وای من با سرت ، عمود آهن چه کرد
سرو من با قدت ، آن همه دشمن چه کرد
شده ای بی هوا
صید ِ سر نیزه ها
یا ابالفضل
یا اباالفضل
......
مشک پاره رمق ، برده ز اعضای تو
شده غرق به خون ، دو چشم زیبای تو
می کند هلهله
لشکر حرمله
یا ابالفضل
یا اباالفضل
السلام و علی ساکن کرببلا
ذُبِحَ بِلقَفا مُرمل بِدما
شاه شیب الخضیب
ای حسین غریب
وا شهیدا
وا حسینا
__________
روی صحرا تنت رمل بیابان شده
روی نیزه سرت قاری قران شده
السلام السلام
پور خیر الانام
وا شهیدا
واحسینا
.......
عاشورا
السلام علی سیدالعطشان حسین
شد زمین و زمان، یاد تو گریان حسین
شاه دور از وطن
کشته بی کفن
واحسینا
واحسینا
......
کوفه دادی چه خوب ، جواب لطف علی
شده صد پاره تن ، زینت دوش نبی
شد ولی خدا
صید سر نیزه ها
واحسینا
السلام و علی ساکن کرببلا
ذُبِحَ بِلقَفا مُرمل بِدما
شاه شیب الخضیب
ای حسین غریب
وا شهیدا
وا حسینا
______________
روی صحرا تنت رمل بیابان شده
روی نیزه سرت قاری قران شده
السلام السلام
پور خیر الانام
وا شهیدا
واحسینا
.
#عاشورا
#روز_دهم_محرم
#زنجیرزنی #واحد
.......
می زند دست و پا ، با بدن چاک چاک
قاتل زینبش ، صورت او روی خاک
نیمه جان ، مادرش
زیر پا پیکرش
واحسینا
واحسینا
......
طعنه و هلهله ، جواب هل من معین
روی سینه چرا ، نشسته شمر لعین
سید اولیا
شده ذبح ، از قفا
........
#شام_غریبان
آه عجب محشری ، در دل کرببلاست
قهرمان زنان ، در وسط شعله هاست
شد غم کوچه ها
زنده در کربلا
واحسینا
واحسینا
.......
اَینَ صاحب لوا ، عقیله تنها شده
پای شمر و سنان ، به خیمه ها وا شده
آه و واویلتا
سیلی بی هوا
واحسینا
واحسینا
.......
عرشیان کارشان ، ناله شد و اشک و آه
وای من ساربان ، آمده در قتلگاه
شده با خون کفن
شاه دور از وطن
واحسینا
واحسینا
.......
امام سجاد علیه السلام
روز و شب آتشم ، زد غم کرببلا
شده از داغ شام ، سرو قد من دو تا
منم و تاب و تب
یاد آن تشنه لب
واحسینا
واحسینا
..........
بعد کرببلا زندگیم ، شد عذاب
جان منح را گرفت ، غصه بزم شراب
کرده پیرم مرا
شرم ِ از عمه ها
واحسینا
واحسینا
______________________
#رحیمیان
#زنجیرزنی
👇
.
#نوحه
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
#سربند
یاشهید الشهدا یاغریب الغربا
صاحب قلب منی ساکن کرببلا
تا به عشقت گرفتار شدم
در غم تو عزادار شدم
آبروی دو عالم حسین
با تو من آبرو دار شدم
از ازل تا ابد بوده ام باحسین
السلام علیک یا غریب یاحسین
***
#حضرت_اباالفضل
در پناه او حرم
قوت قلب حسین
ساقی کرببلا
کاشف الکرب حسین
آتش از تیغ او برخیزد
لشگر از خشم او بگریزد
میزند چون قدم در میدان
زیر پایش جنازه ریزد
پور ام البنین شیر شاه عرب
السلام علیک یا کفیل الزینب
شد دوتا فرق سرت
شد جدا بال و پرت
تیر حرمله هنوز
مانده در چشم ترت
بعد تو خیمه و اضطراب
بعد تو وای به حال رباب
خیز و نگذار ببندد عدو
دور دستان زینب طناب
بعد تو میشود غصه مانوس ما
شمر و خولی روند دور ناموس ما
#عبدالزهرا ✍
.👇
.
#واحد
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
#تاسوعا
خیلی خیلی سخته که تنها امیدت نااُمید شِه
توی اوج بی کسی تنها برادرت شهید شِه
خیلی سخته که به اشک چشمای تَرِت بخندن
بدتر از اون اینه به مرگِ برادرت بخندن
علمدارم...
شکستم از کَمَر تو رو کُشتن
چهار هزار نفر تو رو کُشتن
لشکرم و پاشیدن از هم
خبر داری...
سهم تو که شکسته بالی شد
پشتم با رفتن تو خالی شد
از داغ تو شد قامتم خَم
تو بودی حامی و یارم
ابالفضل ای علمدارم
ابوفاضل ابوفاضل
تا زمین افتادی یه لشکر باهم ریختن سرِ تو
اِنقَدَر تو رو زدن که مُختصر شد پیکر تو
هرچی عقده داشتن و انگار سر تو خالی کردن
از غمِ بی کسیِ برادرت خوشحالی کردن
علمدارم
رحمی به اشک چشم خواهر کن
فکری بحال علی اصغر کن
به پا شده تو خیمه غوغا
بدون تو
جَسور میشه دشمن برا غارت
بی کس میشه خواهرِ آوارت
بلند شو تا بلند شم از جا
گِرِه افتاده به کارم
ابالفضل ای علمدارم
ابوفاضل ابوفاضل
✍ بهمن عظیمی
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇
.
#زمینه
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
#امیر_حسین_الفت
نکش روی زمین پاهاتو
دیگه نمیشنوم صدا تو
شاید عسل به هم دوخته عمو لباتو
میبینم گل پرپرم رو
امانت برادرم رو
چه جور بلند کنم جلو حسن سرم رو
شکستن استخوون تو
سینهء غرق خون تو
تو قتلگاه با سم مرکب
نیزه به پهلوات زدن
خودت بگو عزیزمن
من چی بگم به عمه زینب
عمو جانم
عمو جانم
عموجانم جانم جانم
*
نگفتم نرو نازنینم
نزار داغ تو روی سینم
چه جوری بدن مصلح تو ببینم
نگفتم نرو قرص ماهم
پناه دل بی پناهم
نزن شعله به این سینهء غرق اهم
تموم لشگر اومدن
سنگ به پیکرت زدن
عمو برای تو بمیره
مثل علی اکبرم
تو رو به خیمه میبرم
تا مادرت آروم بگیره
عمو جانم
عمو جانم
عمو جانم جانم جانم
*
.👇
.
|⇦•دیدن روی شما کاش...
#قسمت_اول #مناجات با #امام_زمان و توسل به #حضرت_عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
●━━━━━━───────
دیدن روی شما کاش میسّر می شد
شام هجران شما کاش که آخر می شد
بین ما فاصله ها فاصله انداخته اند
کاش این فاصله با آمدنت سر می شد
*امشب شايد بعضي ها اين اتفاق براشون بيوفته، هر كسي با گوشِ جانش صداي آقاش رو شنيد سلام مارو هم برسونه...
گفت: داشتم سلام ميدادم تو حرم حضرت قمر بني هاشم،داشتم زيارت نامه ميخوندم، ديدم يه نفر پشت سرم ميگه: "السَّلامُ عَلَیْکَ یا عَمّيَ الْعَبّاس"... حواسم نبود كه آقام داره سلام ميده، تا به خودم اومدم ديدم صاحبِ صدا نيست...*
شهر ما بوی خدا داشت، دوباره ای کاش
با ظهورت نَفَسِ شهر معطّر می شد
پاک می شد دل تاریک به لطفت ای کاش
مالک خانه ي دل ساقیِ کوثر می شد
طاقتم طاق شد از دوری دلگیرِ شما
جمعه ي آمدنت کاش مقدّر می شد
صبح و شب اهل دلی زمزمه می کرد ای کاش
پسری منتقم سینه ي مادر می شد
کاش می شد حرم از دست تو سیراب شود
دست تو یاورِ عبّاس دلاور می شد
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
#روضه_حضرت_عباس
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
1401051502.mp3
1.63M
|⇦•دیدن روی شما کاش...
#قسمت_اول #مناجات_امام_زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
.
|⇦•هر گرفتاری سراغ آستانش...
#قسمت_دوم #روضه و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
●━━━━━━───────
هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت
رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت
*خيلي ها حوائجِ تمامِ سالشون رو جمع ميكنن، ميگن: شب تاسوعا ميريم دَرِ خونه ي آقامون قمر بني هاشم، اين آقا نميذاره كسي دست خالي بگرده، اين آقا خودش طعم خجالت كشيدن رو چشيده...*
خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد
خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت
*اومد اون سائل دَر زد، دَر خونه ي حضرت عباس، هنوز خبر نداره آقا به شهادت رسيده، حضرت اُم البنين سلام الله عليها شناخت اين سائل رو، دلشوره گرفت، گفت: هر سال اين مي اومد اينجا پسرم دستش رو پر مي كرد خرج يكسالش رو ميداد، فرمود: هر چي توي خونه داريم بياريد تا دست خالي بر نگرده، هر كسي يه چيزي آوُرد، اتفاقاً از هميشه بيشتر هم آوُردن، دادن دستِ سائل، اما ديدن نميگيره، فرمودن: چرا نمي گيري، مگه سائل نيستي؟ گفت: سائلم، اما من سائلِ اون دستاي قشنگم، من اومدم رويِ زيباي صاحب خونه رو ببينم، من عاشق اون چشماي نازنينش هستم، يه وقت ديدن اُم البنين آهي كشيد، فرمود: سائل اون دستاي قشنگ رو از تن جدا كردن، اون چشم زيبا رو تيرِ سه شعبه زدن*
روزِ محشر دست هايش دستگيري مي كند
دستِ خود را داد دستِ دوستانش را گرفت
*آره ولله، با دست هاي بريده شده دستِ همه ي عالم رو ميگيره، امشب التماسش كن، بگو: بي دستِ كربلا، دستِ مرا بگير... روايت ميگه: روز قيامت پيغمبر سئوال ميكنه، فاطمه جان! امروز براي شفاعتِ اُمتِ من چيزي داري رو كني تو اين صحراي قيامت؟ يه مرتبه مي بينن فاطمه دستاي بريده شده ي اباالفضل رو جلو مياره، صدا ميزنه: براي تمام اهل محشر كفايت ميكنه اين دستاي بريده...
ان شاءالله كسي تو جمع ما نباشه شرمنده ي زن و بچه اش باشه، اگه كسي هم هست، توي خلوتِ خودش يه خط روضه ي خودش يا داداشش رو بخونه، بگو: آقا! خودت مي دوني شرمندگي چقدر سخته...*
هيچ كس اندازه ي عباس شرمنده نشد
كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت
از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا
عصرِ تاسوعا امان نامه امانش را گرفت
*شمرِ نانجيب هيچ قصدي جز اين نداشت كه عباس رو خجالت زده كنه، خوب مي دونست كه اگه همه ي عالم رو به عباس تقديم كنه دست از ابي عبدالله بر نميداره، وقتي اومد دَرِ خيمه ي عباس، صدا زد: عباس! بيا برات امان نامه آوُردم، يه وقت ابي عبدالله ديد عباس سرش رو از خجالت پايين انداخت... ابي عبدالله فرمود: عباسم! سريع برو جوابش رو بده، دشمن هم نبايد از دَرِ خونه ي تو دست خالي بره، اومد گفت: نانجيب! براي من امان نامه آوُردي، اما پسرِ فاطمه امان نداشته باشه؟ بچه هاش تو اين صحرا آواره باشن؟...*
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#تاسوعا
#ویژه_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•چشم هايش پاسبان هاي...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به #حضرت_عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
●━━━━━━───────
چشم هايش پاسبان هاي بَناتِ خيمه بود
حرمله با تير چشمِ پاسبانش را گرفت
تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست
بس كه خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت
*آقا اباالفضل العباس در عالم رؤيا به اون عالم فرمودند: به دوستان ما بگيد روضه ي مارو اينجوري بخونند، بگيد: هر سواري ميخواد از اسب روي زمين بيوفته اول دستاش رو حائل ميكنه، اما من كه دستي در بدن نداشتم... اينقدر تير خورده بود بر بدنِ آقا...*
صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند
ناگهان سر نيزه اي حجمِ دهانش را گرفت
قتل او کار عمود آهن و نیزه نبود
تیرهایی که به مشکش خورد جانش را گرفت
*هي ميگفت: الان جوابِ رباب رو چي بدم؟ كنار گهواره هي داره بچه رو آروم ميكنه، عموت رفته آب بياره، قول عموت قوله... من جواب سكينه رو چي بدم؟...*
از بغل تا که سرش را بر سر نیزه زدند
گریه های ناتمامی خواهرانش را گرفت
* هيچ موقعي نبود عباس مقابل داداشش وقتي مي ايسته دوتا دستش روي سينه اش نباشه، هميشه آقارو كه ميديد دستش رو روي سينه اش ميگذاشت، خم ميشد به احترامِ ابي عبدالله، اون لحظه اي كه ابي عبدالله اومد بالا سرش، دست كه نداره، تمام بدن پر از تيره، اين دستي هم كه قطع شده ديگه بالا نميآد، ديدن هي داره تلاش ميكنه، نشد احترام كنه، لذا شايد گفته باشه: حسين اينجارو تلافي ميكنم، لذا سرها رو كه رويِ نيزه زدن، هر كاري كردن سر عباس روي نيزه نايستاد، سر رو از بغل زدن، يعني حسين! اينجور بهت سلام ميكنم...
كنار بدن عباس، براي اينكه حسين رو بيشتر عذاب بدن، همه جمع شده بودن، همه هلهله مي كردن، همه كف ميزدن "وَ بَكَى بُكَاءً عالِيا" داد ميزد حسين... ابي عبدالله مثل ابر بهار گريه مي كنه، عباس غيرتُ اللهِ، نميتونه اين اشكارو ببينه، صدا زد: حسين جان! دور تا دورت دشمن ايستاده، دارن تو رو تماشا ميكنن، چرا داري گريه مي كني؟ گفت: مگه ميشه گريه نكنم، عباس! هم پشت و پناهم بودي، هم علمدارم بودي، هم ساقيِ حرم بودي، پشتم شكست" أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي"...
به خواسته ي اباالفضل، ابي عبدالله اون تيري رو كه حرمله نانجيب زده رو به سختي از چشم عباس كشيد، يه چشم هم خونابه گرفته، اين چشم رو پاك كرد، يه وقت ديد عباس هم داره گريه ميكنه، گفت: عباس جان! اگه من گريه ميكنم جا داره، تو چرا داري گريه ميكني؟ گفت: داداش! چرا گريه نكنم، مي بينم لحظه ي آخر اومدي سرم رو روي دامن گرفتي، به من بگو ساعتي ديگه كي ميخواد سرِ تو رو بغل كنه...
ميخوام بگم: عباس! هم باباش علي، هم مادرش زهرا، هم پيغمبر، هم امام حسن براي اين لحظه گريه كردن، تو هم به جمع اين گريه كن ها اضافه شدي، اما هيچ كدوم از شما نديديد، نه كسي نبود سر رو از خاك بلند كنه، يه وقت زينب ديد شمر داره ميدوه سمتِ گودال"وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه" اي حسين...
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_عباس
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
1401051504.mp3
8.22M
|⇦•هر گرفتاری سراغ آستانش...
#روضه و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
.
#واحد
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
#سربند_امام_حسین
ما کسی رو از تو بهتر نداریم
یه امام حسین که بیشتر نداریم
مارو از درِ خونهت جدا نکن
جایی رو به غیر این در نداریم
ای که به یک گوشه نگات آقا
سنگ سیاه و مثل در کردی
یه نیم نگاهی هم به ماها کن
از اون نگاها که به حر کردی
یا اباعبدالله ، نعم الارباب
به علیِ اکبرت ، منو دریاب
****
#حضرت_اباالفضل_واحد
شده ام بی کس و یاور چه کنم
من و این خنده ی لشگر چه کنم
قامت خمیدهمو و همه دیدند
بی برادر شدم آخر چه کنم
پاشو داداش خون به دلم کردی
همه میدونن چقدر مردی
بچه ها بی تو آب نمیخوان که
فقط میخوان به خیمه برگردی
یا اخا یا عباس --- یا اباالفضل
......
وای من ای قمر ام بنین
فرق تو کجا عمود آهنین
از سر و صورت غرق خون تو
معلومه با صورت افتادی زمین
ببین چجوری میزنم فریاد
برادر تو شده دشمن شاد
حرمله با خنده میگه دیدی
آخر علمدارت زمین افتاد
یا اخا یا عباس --- یا اباالفضل
.....
همه دلشورهم اینه شب برسه
جون اهل خیمه بر لب برسه
حرمله فکر جسارته فقط
پس خدا به داد زینب برسه
اینا همه دست بزن دارن
وقت زدن که کم نمیزارن
پاشو برا رقیه کاری کن
اینا پی غارت گوشوارن
یا اخا یا عباس --- یا اباالفضل
#عبدالحسین ✍
👇