eitaa logo
مرکز تخصصی احیاء امر
1.1هزار دنبال‌کننده
448 عکس
50 ویدیو
7 فایل
تا رسیدن به سبک زندگی حسینی اندیشکده مطالعات حسینی روضه خانگی | طرح سدره @sedreh_com فصلنامه مطالعات آیینی «ع» @ainmag_ir محصولات آیینی لواء @lewaa_ir همایش علمی هیأت @heyat_conf 👤 پشتیبانی @ehyadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
✴️ سال را هرگونه گذرانده‌ایم با شروع ** ، تنها ده روز دیگر تا روز واقعه باقی‌مانده است..... *تنها ده روز فرصت داریم* که خود را به قافله علیه‌السّلام برسانیم و از نباشیم. بالاخره باید با پادرمیانی یکی از یارانش، اذن ورود به خیمه را گرفت.... یا از باب مسلم ع و یا از باب رقیه س و یا از باب علی‌اصغر ع و یا از باب علی‌اکبر ع و یا از باب عباس ع و یا از همه این باب‌ها باید اذن ورودی گرفت. بر تک‌تک یاران حسین ع شاید به‌مرور، گره کور تعلّقات قلب‌مان را یک به یک باز کند و ما را آماده کند تا وقتی حسین ع در شب اذن می‌دهد که همه بروند، ما را مان به بیرون از خیمه او نکشاند. ما هم مانند یارانش به او التماس کنیم تا اجازه دهد در کنار مسلخ عاشقانه او، خون بی‌ارزش ما هم ریخته شود و به ارزش خاک *کربلا* ارزشی پیدا کند. 🔟 تنها یک دهه فرصت داری تا وقتی در *شب عاشورا* ، روضه‌خوان برایت از آن خیمه تاریکی گفت که امام علیه‌السّلام، عذر همه یارانش را می‌خواهد، تو پای ایستادن و ماندن داشته باشی و آن هنگام که *شهادت‌نامه عشّاق* امضا می‌شود تو نیز طالب شهادتش باشی....🖤 📚 ۱۰۳ ✳️ @heyatiha72
● تا به حال در میان روضه‌ها به خودت نگاه کرده‌ای؟ ● آیا باورت می‌شود که خودت باشی؟! ● این همان تویی که این‌چنین چون اهل محبّت می‌گریی؟! ● تو که بیرون از روضه‌هایش در بازار دنیا غرق بودی؟! ● تو که با بزم محبّت هزاران فرسخ فاصله داشتی! ● حالا چطور یک‌دفعه این‌چنین لاف عشق می‌زنی؟! امّا نه........انگار لاف نیست، تو واقعاً با گریه‌های ، طعم *عشق* و *محبّت* را چشیده‌ای!🖤 گویی راه صد ساله را با یک مجلس طی کرده‌ای. با جام بلای حسین ع چقدر زود وارد بزم شده‌ای. می‌گریی امّا نه از ترس آتش و نه به شوق بهشت، بلکه به شوق حسین ع! به تو می‌گویند که *هر قطره اشک بر حسین ع* برای خاموش کردن آتش دوزخ کافی است.🔥 به تو می‌گویند که این اشک‌ها نویدبخش *جنّت* است و تو خوب می‌دانی که چقدر به تک‌تک این قطرات اشک برای نجات از دوزخ گناهانت محتاجی؛ امّا بااین‌همه، *این گریه‌ها غایتی بلندتر دارد* .🍀🍃 گریه‌هایی که همچون عاشقی در سوگ معشوق و یا فراق او ریخته می‌شود و جز با او آرام نمی‌گیرد. *♡* در مجالس گریه‌، طعم بزم محبّت را می‌چشی و این تنها جایی است که تو را با تمام کوتاهی‌ها و نواقصت، به بزم محبّت راه می‌دهند. *♡* 📚 ۱۲۲ ✳️@heyatiha72
✳️ *شب‌های جمعه* ، است و زودتر از ما زمینیان، آسمانیان و افلاکیان خود را به زیارت شب‌های جمعه او می‌رسانند. ● امّا چرا حتّی ملکوتیان نیز در شب جمعه مشتاق زیارت اویند؟ عالَم بالا که دار اعتبارات و قراردادهای زمینی نیست که روز و ساعت خاصی را برای زیارت قرار داده باشند؛ حتماً باید میان *حقیقت شب جمعه* با زیارت حسین بن علی علیه‌السّلام پیوندی حقیقی و فرااعتباری برقرار باشد. حتماً باید تحفه‌ای در زیارت شب جمعه نهفته باشد که ملکوتیان نیز با همه وسعت حالشان محتاج آن تحفه هستند. ⚡ *سرّ این حقیقت* را شاید بتوان بر اساس منطق اسفار اربعه تا حدودی کشف نمود. روز جمعه را بی جهت جمعه ننامیده‌اند. روز جمعه روز جمع میان مقام فنا و بقا در ملاقات با خداست. پس باید تا پیش از رسیدن روز جمعه، خود را به کربلا رساند و از جام فناء جرعه‌ای نوشید و شب جمعه، است. آری شب جمعه، همه بار دیگر از جام فنای حسینی جرعه‌ای تازه نوش جان می‌کنند تا بتوانند به عید روز جمعه که درک مقام جمع میان مقام بقاء و فناء الهی است راه یابند. 📚 ۹۶ 🔰برای توضیح بیشتر در مورد سفر اول سلوک عاشورایی، حقیقت روز جمعه و رابطه زیارت شب جمعه با آن می توانید فصل دوم از کتاب هم سفر حسین را مطالعه فرمایید.
*پرواز به سوی امام با دل کندن از * وقتی می‌بینی که او این‌چنین در معرکه تنهاست، صدای ** سر می‌دهد و خود را فدای *حق* می‌کند، تو که او را خود می‌دانی، نمی‌توانی تنها نظاره‌گر باشی و حتماً رشحه‌ای از آرزوی پیوستن به او در جانت زبانه می‌کشد و این زبانه آتش از قلبت بر گرمی گریه‌هایت جاری می‌شود و هق‌هق‌کنان خواهی گفت که *ای کاش من نیز با تو همراه بودم و جانم را فدایت می‌کردم* و این یعنی این‌که تو نیز با همه کمبودها و کوتاهی‌هایت، آرزوی آخرین منزل از منازل سفر اول را کرده‌ای و آن‌قدر کریم است که دست رد به سینه‌ات نمی‌زند و نمی‌گوید تو کجا و آخرین منزل از سفر عشق کجا؟! او تو را برای تحقّق این آرزو، همراهی می‌کند و با تک‌تک یاران و اهل‌بیتش علیهم‌السّلام به استقبالت می‌آید. با روضه علی‌اکبر ع، با روضه علی‌اصغر ع، با روضه عباس ع و ... هر یک از این *روضه‌ها* تحفه‌ای از *حسین علیه‌السّلام* برای توست تا بلکه در آتش آن خالص شوی و راضی شوی تا دست از تعلّقات بشویی و به‌سویش پرواز کنی. 📚 ۸۳ ✳️ @heyatiha72
✴️ ** تنها *یک دهه* فرصت داری تا وقتی در ، روضه‌خوان برایت از آن خیمه تاریکی گفت که امام علیه‌السّلام، عذر همه یارانش را می‌خواهد، *تو پای ایستادن و ماندن داشته باشی و آن هنگام که شهادت‌نامه عشّاق امضا می‌شود تو نیز طالب شهادتش باشی.* نگران نباش! آن‌جا به اجبار به هیچ‌کس از جام بلای شهادت نمی‌نوشانند. آن‌جا برای همه یارانش ناز می‌کند و با اشاره به آن‌ها می‌گوید که این معرکه، *معرکه عشق‌بازی او با پروردگارش است* و او برای پیمودن این مسیر، محتاج هیچ یک از یارانش نیست. آن‌جاست که همه یاران او در بُهت فرو می‌روند و در برابر غنای بی‌نهایت وجود امام‌شان، بی‌پاسخ می‌مانند...... آن‌وقت این است که قفل دل‌ها را می‌شکند و نوبت به تک‌تک یاران می‌رسد تا به او التماس کنند تا بگذارد پیش‌مرگ او شوند. حتّی باید نیز عمویش را التماس کند تا او راضی شود. باید *شهادت در کامش شیرین‌تر از عسل باشد* تا بتواند اذن شهادت از عمو بگیرد؛ البتّه حساب التماس‌های او با التماس‌های ما فرق می‌کند. او *یادگار حسن بن علی ع* است و حسین ع را طاقت این نیست که او در برابرش پَرپَر شود. برای همین قاسم ع باید فردا، هنگام رفتن به میدان هم به دست و پای عمویش بیفتد و او را بوسه‌باران کند تا عمویش راضی شود و آن‌گاه که هر دو غرق در اشک شدند، آن‌چنان *عاشقانه* به‌سوی میدان رهسپار شود که حتّی بند نعلین او نیز بازمانده باشد. امّا التماس کردن‌های ما بیشتر باید مشابه آن *غلام سیاهی* باشد که وقتی از امام ع اذن میدان گرفت، امام ع به او فرمود بر تو عهدی نیست که در راه ما کشته شوی و *او این‌چنین گفت که شاید مرا با این روی سیاه و بوی بد لایق کشته‌شدن در راهت ندانی* و این‌گونه حسین ع را راضی نمود تا خون او نیز در راه خون خدا ریخته شود. 📚 ۱۰۳ ✳️ @heyatiha72
** 💚💚💚💚 به امامت که سلام می‌کنی، *امام علیه‌السّلام* فقط به‌ظاهر سلامت نمی‌نگرد...... او تا *کُنه قلبت* و *سرّ وجودت* را نظاره می‌کند و می‌بیند که آن سلام از کدامین لایه وجودت برخاسته است. اینجا شاید *انانیّت‌ها* رسوایمان کند. شاید امام ع در کنه وجودمان انانیّتی بیابد که پشت به امام ع کرده و سلام نمی‌کند. آن وقت چه خاکی بر سرمان کنیم و چگونه از این رسوایی یابیم؟ *گریه‌* های بر ، ما را از این رسوایی *نجات* می‌دهد. وقتی در غمش از جام بلایش نوشیدی، وقتی را در کوره غمش ذوب کردی، دائماً احساس می‌کنی که سلامت بر حسین ع عمیق‌تر می‌شود. آن‌قدر که گویی *تمام وجودت یک سلام می‌شود* که یک‌جا به امامت تقدیم می‌کنی و *این‌چنین لذّت سلام بر حسین ع از تمام سلام‌ها بیشتر می‌شود* ♡♡ *«اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ»* ♡♡ 📚 ۸۸ ✳️ @heyatiha72
*شهادت علی اکبر ع* 🇮🇷در جبهه‌ها گاه برخی از رزمندگان عاشق‌پیشه، خود طرز شهادتشان را مشخّص می‌نمودند..... یکی می‌گفت دوست دارد به یاد *سرش برود* دیگری می‌گفت دوست دارد به یاد عباس ع *دستانش برود* یکی به یاد مادرش دوست می‌داشت تا از *پهلو مجروح شود* و ... *همه به آرزویشان می‌رسیدند* . با این حساب، حتماً در صحنه نیز برخی از یاران حسین ع چنین بوده‌اند ولو ما بی‌خبر مانده‌ایم. حتماً این‌گونه بود که این‌چنین صحنه شهادتش از همه بلاها گلگون شده است. او که هنگام رفتن آن‌چنان *عشق فناء* و *لقاء حق* سرمستش کرده بود که حتّی یادش رفت یک دل سیر با پدرش خداحافظی کند........ چه تصمیمی برای صحنه شهادتش در محضر حق داشت که اسبش راه حرم را گم کرد. بدن مجروحش به روی اسب به میان لشکر دشمن رفت تا هر ناکسی شمشیری به او بزند. حتماً او که بیش از همگان مشتاق و سرمست جام لقاء بود، باید إرباً إربا از نوش جان می‌کرد. امّا..... از همه بیشتر سهم خود حسین ع بود. آن‌قدر که قلم تاب نوشتنش را ندارد و *آن‌گاه که قلم اعلی بر أم‌الکتاب، تقدیر او را می‌نوشت از بی‌تابی لرزه بر اندامش افتاده بود.* 📚 ۷۸ ✳️ @heyatiha72