eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. چه خوبه تا نفس داری توو. مسیر شهدا باشی چه قیمتی داره دل وقتی اسیر شهدا باشی تو این شلوغی های دنیا میخوای نری به بیراهه بدون که عاقبت به خیری. فقط توی همین راهه اگه میخوای تو هم باشی مثه اونا که خوشنامن بزا دستت رو تو دست شهدایی که گمنامن با ذکر یا مولا جون دادن برا غم ثارلله با ذکر یا زهرا. دل سپردن به ابا عبد الله السلام علی الشهداء پناه دل بیچاره ست تا نگاه حضرت مهدی میمونه مثل شهیدا توو سپاه حضرت مهدی همیشه روشنه دنیامون با نور حضرت مهدی تموم زندگیمه نذر ظهور حضرت مهدی ظلم ظالم نمیمونه تا ابد دیگه پا برجا دلا آروم میگیره با فرج مهدی زهرا ... با ذکر یا مولا. با صلابت همه برمیخیزیم با ذکر یا زهرا. لشکر کفرو بهم میریزیم السلام علی الشهداء 👇
4_5794441323649980844.mp3
5.12M
و بمیرم صدات ضعیف تر میشه. ای وای. ای وای. داره ناله هات ضعیف تر میشه ای وای. ای وای چشای خواهره تو تر میشه ای وای ای وای داره زخمای تو بیشتر میشه ای وای.   ای وای. تو رو می زد جلو چشمام. با خودش. نگفت که خواهر داری نشست با پا روی سینت   نمی دیدش که تو مادر داری هر چقدر که داد زدم من نبر این سر و رسیدم دیگه می زد آتیش. به وجودم می گفت با خنده بریدم دیگه ای وای. ای وای ای وای.   ای وای 3 ای وای زیر و دست و پا تنت افتاده ای وای ای وای عزیزه من بدنت افتاده ای وای ای وای می کشی نفس های آخر رو ای وای  ای وای می بره از پشت گردن سر رو ای وای. ای وای نمی کردن که حیایی از نبی و و از علیو  و زهرا تنت و با نیزه هاشون می کشن به روی خاکه صحرا تنه بی حونه‌ تو داداش طرفه  گودال و شیب می بردن زینت دوشه محمد چقدر تو رو غریب می بردن ای وای. ای وای. ای وای. ای وای ای وای تو رفتی و من شدم بیچاره ای وای ای وای بعد تو شدم حسین اواره ای وای ای وای می بینی که سره پیری داداش ای وای وای شده قسمتم.  اسیری داداش ای وای ای وای. پیرهن   و عما مت و من . می بینم تو دست این و اونه  می بینم انگشتره تو توی دسته پست ساربونه بین این لشگره نامرد دیدی آخر زینبت تنها موند همه ی دارو ندارم  زیره نیزها  تنه تو جا موند ✍ .
. 🔸 📆 سه شنبه ۱۹تیر ماه ۱۴۰۳ 🔷   حاج 🔊 بخش اول | تا دلم از کرده های خویش نادم میشود 🔊 بخش دوم | آن ردا و آن عبا و آن عمامه بس نبود 🔊 بخش سوم | هم حسینی ها هم یزیدی ها 🔊بخش چهارم | السلامُ علی اهل مشایه 🔊 بخش پنجم | با حبیبان که راه می افتی عشق را انتخاب باید کرد 🔊 بخش ششم | تجلسون و تحدثون به بهانه امام حسین 🔊 بخش هفتم و نغمه خوانی | یا اباعبدالله آقای من 🔊 بخش هشتم | غم زینب است 🔊 بخش نهم | علم بردار و جهان را حیران کن 🔊 بخش دهم | یه مادری زل زده باز به قاب عکس دخترش .👇
4_5796598904766076731.mp3
25.81M
متن👇 https://eitaa.com/emame3vom/61279 متن روضه 👇 https://eitaa.com/emame3vom/101829 📋 تا دلم از کرده های خویش نادم می‌شود کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا دلم از کرده‌های خویش نادِم می‌شود بیشتر از پیش، چشمم گریه‌ لازم می‌شود اشک، بال پر زدن در وادی معراج‌هاست گریه‌کن در روضه جبریل عوالم می‌شود شمع باشی یا که پروانه چه فرقی می‌کند سوخت هرکس که درونش عشق حاکم می‌شود هرکه سنگ طعنه‌های خلق را تاب آورَد حتم دارم شیشه هم‌ باشد مقاوم می‌شود گرچه هی در ‌میزنم، کشکول من را پُر نکن دست سائل تا که خالی شد مزاحم می‌شود این خرابت را بیا و لطف کن بیرون نکن قول خواهم داد که یک روز سالم‌ می‌شود تا گناهی می‌کنم زهرا وساطت می‌کند پشتِ مادر طفلِ بازیگوش قائم می‌شود آه ای ماه هزار و چند ساله بگو سهم ما تا کِی سیاهیِ مداوم می‌شود هر زمان ناحیه می‌خوانم‌ تَصَّور می‌کنم روح من تا کربلایش با تو عازم ‌می‌شود گریه تنها در میان روضه‌ی جدت حسین اشک هرچه می‌دهی خرج مراسم می‌شود لااقل این جسم عریان‌ مانده را دفنش کنید نامروت‌ها! کسی این قدر ظالم‌ می‌شود؟! آن ردا و آن عبا و آن عمامه بس نبود... کهنه پیراهن مگر جزو غنایم می‌شود؟! *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
4_5796598904766076732.mp3
9.86M
📋 عباسم! بدو برو جلوی حُرّ (ع) (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چند روزی گذشت، یه مرتبه دیدن حُرّ خودش فرمانده‌ی سپاهه، بزرگیه، احترام داره؛ بعضی از روایات میگه دیدن از دور سر و روش و پُره خاک کرد، خاکا رو به سر و روش مالید، چکمه‌هاش و درآورد، بندهای چکمه‌هاش و به همدیگه بست، چکمه‌ها رو گردنش انداخت، به پسرشم گفت:« میشه یقه‌ی من و بگیری بکشونی سمت حسین. یه گنه‌کار فراری داره میاد... ابی عبدالله از دور دید، احترام داره، فرمانده‌ی سپاهه، باید بهش احترام گذاشت. توو لشکر یزید آدم محترمیه، بزرگه، حتی چکمه‌هاشم نباید از پاش دربیاره. یهو ابی عبدالله تا از دور دید حُرّ داره این جوری با این شکل و شمایل میاد؛ عباسش و فرستاد:« عباسم! بدو برو جلوی حُرّ». - چرا اینجوری داره میاد؟! سر و رو همه خاکی، محاسن خاکی، چکمه‌ها رو درآورده، دارن کِشون کِشون میارنش حُرّ و... کسی و بخوان بی‌عزّتش کنند، بی‌آبروش کنند، همین کار و می‌کنند. همچین که بی‌بی اومد توو گودال، دید یه بدنی پُره خاکه، غرقه در خون، نه چکمه‌ای داره، نه عبایی داره، نه کلاه خودی داره، نه لباسی داره، نه انگشتی، نه انگشتری، نه سَری، نه پیراهنی... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
4_5796598904766076733.mp3
11M
📋 هم حسینی‌ها، هم یزیدی‌ها حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هم حسینی‌ها، هم یزیدی‌ها ظهر عاشورا، کربلا بودند هم حسینی‌ها، هم یزیدی‌ها ظاهراً هر دو، با خدا بودند اما تاریخ این و نشان داد معیار حق تنها حسینه ای دل کربلایی شو اما کربلایی‌ که با حسینه سوی دیار عاشقان رو به خدا می‌رویم برای یاری حسین به کربلا می‌رویم « ذکر اهل ولا، فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا، فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا» مردم کوفه، کوچه به کوچه با حسینی‌ها، العجل گفتند مردم کوفه، در شُعار اما لشکر ارباب، در عمل گفتند کوفی‌های اهل شعار که آقای خود را سَر بُریدند اما مردان کربلایی سر دادند و عزت خریدند پشت سر اماممان رو به خدا می‌رویم با مهدیِ صاحب‌زمان به کربلا می‌رویم « ذکر اهل ولا، فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا، فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
4_5796598904766076734.mp3
21.56M
السلام علی اهل مشایه السلام على اهلِ مشايه تا بهشتِ خدا وصلِ مشايه بهشت بين الحرمينه بهشت حرمِ حسينه "يا هلا بيك يا زاير يا هلا بيك" همه چى از دور قشنگه، حرم از نزديک الدواء عند الحسين و الشفاء عند الحسين از نجف تا کربلا اللقاء اللقاء عند الحسين شاعر: 🔶 السلام علی اهل مشایه .
4_5796598904766076735.mp3
12.43M
با حبیبان که راه می افتی عشق را انتخاب باید کرد مسلم عوسجه به ما فهماند چهره با خون خضاب باید کرد 📋 حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با حبیبان که راه می‌افتی عشق را انتخاب باید کرد مسلم عوْسَجه به ما آموخت چهره با خون خضاب باید کرد زن و فرزند را رها کرد و رفت با عشق آشنا بشود عشق یعنی زهیر عثمانی خواست صد مرتبه فدا بشود زندگی مرگ دارد و آدم با شهادت پُر از حیات شود عامر از نسل نوح آمده است ساکن کشتی نجات شود بیست سال تمام هر شب و روز از اَجل خواست تا امان بدهد آرزوی بُرِیر این بوده است در رکاب حسین جان بدهد تیزی تیغَک مُغیلان را کودک خردسال می داند راز آن خار کندن شب را نافع ابن هِلال می‌داند تیر باران شروع شد بعدش شد فدایی حُجِیر با پدرش دست در دست هم شهید شدند ای به قربان جُندَب و پسرش در میان سواره‌های یزید این دلاور پیاده می‌جَنگد بوی صفین داشت شمشیرش مثل حیدر جُناده می‌جَنگد رفت عابس برهنه در میدان مَستِ مَست از مِی سَبوی حسین ما همه عاشقیم اما اوست شاه دیوانگانِ کوی حسین آن زمانی که عشق می‌آید هیچ چیزی مقابلش سد نیست رو سفیدی جُوْن می‌گوید رو سیاهی همیشه هم بد نیست کم‌کمک ظهر شد اذان گفتند شد فدای نماز خواندن او تیرها را به جان خرید سعید تا نباشد گَزَند بر تَن او *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. یه نگاهی کن عمه توو گودال عمو افتاده گوشه ای بی حال نفسش روی لب رسید عمه داره جون میده بین این جنجال اومدن سمتش ، همه با نیزه روی هر نقطه از تنش شده جا نیزه بخدا عمه ، داره دیر میشه زیر شمشیر و دشنه ها داره پیر میشه یا اباعبدالله عموی من ببین عمه چجوری  با کینه داره شمر روی سینه می شینه توی دستش گرفته موهاشو بی حیا حالشو نمی بینه میزنن ضربه ، همه با نیت میشن آماده عده ای واسه ی غارت شبس و خولی ، اومدن با هم چی میخان این دوتا از این بدن درهم یا اباعبدالله عموی من ببین عمه عموی تنهامو بخدا ول کن این دو دستامو باید عمه برم برا یاری تا کنم راضی دله بابامو نمیتونم من ، بشینم آروم بزنن عده ای عمو رو جلوی روم سپرش میشم، توو دله گودال نمی ذارم عمورو تنها توی جنجال یا اباعبدالله عموی من ✍ .👇