eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. من وارث علی مرتضایم صاحب لوای دشت کربلایم ماه عالمینم_من عبدالحسینم من ساقی تشنه لبانم عموی صاحب الزمانم والله ان قطعتمو یمینی انی احامی ابداعن دینی ای ابوالفضائل_حیدری شمایل در عالمی نام تو رائج ادرکنی یا باب الحوائج شاهدجانبازی من علقمه آمده بالای سرم فاطمه بوسه زد به رویم_خرید آبرویم دست مرا بهر شفاعت زهرا بیاورد قیامت مادر من حضرت ام البنین ملیکه ادب به روی زمین گفته این مطلبم_کنیز زینبم توهم اگر چه نور عینی خاک کف پای حسینی .
. مادر ندارد شاهی که تنها مانده و لشکر ندارد انقدر زخمی است جایی برای بوسه بر پیکر ندارد در بین گودال افتاده و عمامه ای بر سر ندارد می دید زینب اما چنین در خاک و خون باور ندارد دروش شلوغ ست حالا که تنها مانده و یاور ندارد می گفت زینب شاید قاتل همرهش خنجر ندارد با گریه می گفت ای کاش می شد پیروهن را در نیارد گودال تنگ است صحرا مگر جایی از این بهتر ندارد بر روی سینه نیزه مزن وقتی که او سپر ندارد کشتید اما چرا دیگر انگشت و انگشتر ندارد می گفت دشمن کارش تمام است او که آب آور ندارد با کینه میزد می گفت فرقی با حیدر ندارد یک سو رباب است بیچاره تنها مانده پسر ندارد ........ مادرندارد.مادرندارد شاهی که تنها مانده و لشکر ندارد مادرندارد.مادرندارد دربین گودال . افتاده و عمامه ای بر سر ندارد مادرندارد.مادرندارد واااااه می دید زینب اما چنین درخاک وخون . باور ندارد دورش شلوغ است حالا که تنها مانده و یاور ندارد می گفت زینب شاید که قاتل همرهش خنجر ندارد باگریه می گفت ای کاش می شد . پیرهن را برندارد مادرندارد مادرندارد گودال تنگ است صحرا مگر جایی از این بهتر ندارد مادرندارد مادر ندارد بر روی سینه نیزه نزن وقتی که او سپر ندارد کشتید اما دیگر چرا انگشت و انگشتر ندارد مادر ندارد مادر ندارد می گفت دشمن کارش تمام است او که آب آور ندارد مادر ندارد با کینه می زد می گفت فرقی با خود حیدر ندارد یک سو رباب است بیچاره تنها مانده و یاور ندارد .
. زینب آن نیست، که یکبار به گودال آمد بارها دیدنِ دلدار به گودال آمد بارِ اول، وسطِ معرکه ی نیزه و سنگ بر سر و سینه زنان، زار به گودال آمد بارِ دیگر، پس از آن "شیهه کِشان، آمدنِ" اسبِ بی صاحبِ دلدار به گودال آمد بعد از آن، نیمه شبِ شام غریبان ز حرم همرهِ فاطمه این بار به گودال آمد آن شبی که پِیِ اطفالِ حسین، میگردید بارها دیده ی خونبار به گودال آمد عصرِ آنروز، که او را به اسیری بردند دست بسته، دلِ غمبار به گودال آمد چونکه سجاد، ندا داد به او حکمِ فرار ناگزیر از همه اَغیار به گودال آمد پس از آن داغِ چهل منزل اسیری، گریان اربعین بی کس و بی یار به گودال آمد هر شبِ جمعه، کنار پدر و مادرِ خود در برِ احمدِ مختار به گودال آمد سخت تر از همه این بود، که با حرمله ها زیرِ کعبِ نیِ کفار به گودال آمد دستِ ما را وسطِ روضه گرفت و هر بار همرهِ قافله، بسیار به گودال آمد همرهِ منتقمِ کرب و بلا باور کن وقت و بی وقت، به دیدار به گودال آمد ✍ .
. هر دو دستِ تو ببویم بکشم بر سر و رویم با دو دستم ز رخِ تو خون و خونابه بشویم بر زمین پای خودت می کشی ای سالارم پشت من بعد تو بشکسته و من بی یارم سرو افتاده به خاکم داغ تو کرده هلاکم ابوفاضل یا ابالفضل (4) بده قدری تو جوابم از غمت خانه خرابم چه بگویم به رقیه به سکینه به ربابم ای برادر دلم از زخمِ سرت می سوزد دانم از تشنگی حتی جگرت می سوزد رفتی ای پشت و پناهم ای علمدارِ سپاهم ابوفاضل یا ابالفضل (4) مرو ای دار و ندارم ای اخا چاره ی کارم آمده بهرِ تسلی فاطمه مادرِ زارم مادرم آمده تا نازِ تو دلخون بکِشد تیرِ بنشته به چشمانِ تو بیرون بکِشد علقمه غرقِ گلِ یاس آمده مادرِ عباس ابوفاضل یا ابالفضل (4) پژمرده ای علمدارم بودی غمخوارم رفتی ای یارم یا ابالفضل بی تو غم دارم ناله شد کارم ای سپه دارم یا ابالفضل یا ابوفاضل (3) یا ابالفضل از حرم آید ناله ی طفلان بر لبِ آنان ای عمو جان اصغر زارم با چشمِ گریان چون گل پژمرده با لبِ عطشان یا ابوفاضل (3) یا ابالفضل 👇
. امام حسین(ع) و حضرت زینب(س)-شب عاشورا سیدپوریا هاشمی من از آتش‌زدن بال و پرت می‌ترسم شب به پایان برسد از سحرت می‌ترسم این جماعت همه در فکر عذابت هستند آه از آتش روی جگرت می‌ترسم غم چشمان تو با قبل تفاوت دارد بی من زار نرو از سفرت می‌ترسم اصلا امشب چقدر توصیه داری آقا دارم از این‌همه اما اگرت می‌ترسم چشم من خورد به اکبر جگرم سوخت حسین من ز پاشیدن جسم پسرت می‌ترسم تیرهایی که سه‌شعبه‌ست مهیا کردند از تهاجم سوی چشم قمرت می‌ترسم رحم بر طفل صغیر تو ندارند اینها خیلی از تیر و گلوی ثمرت می‌ترسم زنده‌ای و بسوی خیمه‌ی تو می‌آیند ته گودال ز چشمان ترت می‌ترسم امام حسین(ع)حضرت زینب(س)-شب عاشورا علیرضا شریف می‌شود روشنی ِ خیمه بمانی تا صبح؟ مونسم باشی و شب را برسانی تا صبح می‌شود رَحم كنی حرفِ جدایی نزنی تا پیِ ِ چاره مـرا سر نَـدَوانی تا صبح منتت دارم و می‌خواهم اگر راهی هست مَحضِ این خاطرِ آشُفته بمانی تا صبح چه به روزِ تو می‌آرند خدا می‌داند زنده نگذاردم این دل‌نگرانی تا صبح روبرویِ تو اگر گریه اَمانم بدهد بر ندارم نِگَه از رویِ تو آنی تا صبح دهـنِ خشک و لبِ پُر تَرَكَت نگذارد دلِ رنجورِ مرا تاب و توانی تا صبح بُغض پا پیچِ گلویم شده و می‌ترسم كار دستم دهد این سوز نهانی تا صبح هول كردم به زمین خوردم و می‌خواهی خاک از چادر زینب بتكانی تا صبح بنشین سیر نگاهت كنم ای یوسفِ عشق لحظه‌ها می‌رود و نیست زمانی تا صبح می‌شود فاتحه‌ی پوشیه و روسریِ خواهرِ خون‌جگر از پیش بخوانی تا صبح چشمِ بارانی‌تان می‌دهد امشب خبرم از بَلایی كه قرار است بیاید به سرم وای بر حالِ دلِ خواهرِ تو فردا عصر می‌خورد چنگ به بال و پرِ تو فردا عصر آسمان را ز عطش دود فقط خواهی دید رَمقی نیست به چشمِ ترِ تو فردا عصر سرِ شش‌ماهه‌ی تو می‌شود آویز به پوست ارباً ارباست علی‌اكبرِ تو فردا عصر می‌بَرد لشكری از نیزه حوالیِ حرم تكه‌تـكه تـنِ آب‌آورِ تـو فردا عصر تك و تنها وسطِ دشت و بیابان چه كند؟ دامنش سوخت اگر دخترِ تو فردا عصر چنگِ یک مُشت سنان در طمعِ گیسویت می‌زند پَرسه به دور و بَرِ تو فردا عصر هر قدر نیزه و شمشیر و تبر جمع كنند بیشتر كشف شود پیكرِ تو فردا عصر چكمه‌ای سرخ می‌افتد به رویِ سینه‌ی تو خنجری كُنـد رویِ حنجرِ تو فردا عصر سخت دعواست سرِ جایـزه‌ی بیشتری بینِ گودال برایِ سرِ تو فردا عصر آخرین‌خواهشم این است دعا كن برسم زودتر از نفسِ آخر تو فردا عصر .
. علیه السلام بیا زائر بیا با اشک و احساس بپرس از برگ برگ شاخه ی یاس فدای قد و بالای رشیدت چرا یک قبر کوچک داری عباس .
. چراغ زندگیمو روشن کردی همیشه دنبال گدا میگردی نزاشتی که جدا بشم از روضه تو خیلی خیلی خیلی خیلی مردی هرچی دارمو بگیر،ولی روضه هاتو نه جونمو بگیر ولی،آقا کربلاتو نه ۲ تا ابد زنده ام،از دمت یا حسین خیسه چشمای من، از غمت یا حسین یاحسین۳ علیه السلام ..... رهام نکن آقا مگه سربارم بدون روضه های تو آوارم تموم خونوادمون میدونن که خیلی خیلی خیلی دوست دارم کاش منو بغل کنی،مثه عابس و بریر تا که زیر پرچمت،بشم عاقبت بخیر ۲ تو رگام اسم تو،جاریه یا حسین شغل ماها میون،داریه یا حسین یاحسین۳ علیه السلام ....... علاقم از تو کم نمیشه هرگز جایی برام حرم نمیشه هرگز تا وقتی روضه خون ِ بی بی زهرا بساط روضه جم نمیشه هرگز کاشکی رو سفید بشم،پیش مادرت حسین کاشکی باشه اسم من،توی لشکرت حسین علت برکت ، زندگیم یا حسین من غلام توام،از قدیم یا حسین یاحسین ۳ علیه السلام ✍ 👇
. حرم اقیانوسم سالی یکبار اگه کربلا نیام می پوسم بی حرم بین گناهای خودم محبوسم حرم اقیانوسم نکنی مایوسم من که با خاطره های حرمت مانوسم دست مادرم رو جا ضریح تو می بوسم نکنی مایوسم ای مهربون تر از/پدر و مادرم حسین حس میکنم همش/دستتو رو سرم حسین درد و غم تو رو/به جونم میخرم حسین روحی فدا ابی عبدالله ........ ای هوادار من اون کسی که عمریه بهت بدهکاره من اون که از همون قدیم تو رو دوست داره من ای هواداره من سرپناه ِ نوکر میبره اشک تو روضه هات گناه ِ نوکر با تو غرق نور میشه روی سیاه ِ نوکر سرپناه نوکر این خواهشه منه/بزا باشم گدای تو من خونوادمو/میکنم مبتلای تو پشت سر منه/آقا خیر دعای تو روحی فدا ابی عبدالله‌ ........ علمش پابرجاست اونکه با شجاعته همونکه مرد مرداست پسره ام بنینه اونکه رزمش غوغاست علمش پابرجاست اونکه با احساسه همونیکه حتی رو اسم حسین حساسه بهترین عموی دنیاست حضرت عباسه اونکه با احساسه حلال مشکلم  تو برامن مقدسی اکشف کروبنا،ندارم جز تو هیچ کسی این باور منه، که بدادم تو میرسی ✍ 👇👇👇