.
#امام_رضا
#حاج_محمود_کریمی
#سوگنامه_شمس_الشموس
#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
کی ام من سـائل دربـار سلطـان خـراسـانم
عجب نی گر سلاطین جهان خوانند سلطانم
بـه تـوفیق تـولایش شـده تکمیـل ایمــانم
رضـا فکـرم رضـا ذکـرم رضـا قلبم رضا جانم
سـرم خاک سـر کـویش دلـم دنبال آهویش
تنـم ریـگ تـه جـویش لبـم دائم ثناگویش
سر و جان و تن و آباء و ابنائم به قربانش
بـه هـر سـو رو کنم باشد ضریح او در آغوشم
صـدای یـا رضـای زائـرش پیوستـه در گوشم
محال است ار کند با این همه رأفت فراموشم
ز سقـاخانۀ صحنش شـراب نــور مینـوشم
بلایش راحت جـانم نسیـمش روح و ریحانم
ولایـش کـل ایمـانم حـریمش بــاغ رضوانم
هزاران کعبه میگردند بر گرد خراسانش
سـزد ایـران بـه اوج آفـرینش سر بـرافرازد
و یا هر فرد ایرانی به خاکش جان و سر بازد
به فـرق آسمـان گلدستههایش سایه اندازد
هنـوز ایـن مملکت بـر پـرچم سبز رضا نازد
فلک یـک خشت دربـارش ملک زوار زوارش
مسیحـا کیست بیمـارش کلیـمالله گرفتارش
اگر خواهد خلیلالله میجوشد ز دیوانش
گنهکاری که غرق جرم و عصیان است پا تا سر
بگو گیـرد هـزاران ســال دائم کعبه را در بـر
بگـو پــرونـدۀ او را بشـویـد خضــر در کوثر
اگر از او رضـا راضـی نبـاشـد در صـف محشر
فــزون گــردد گنــاه او نـگــردد بــاز راه او
جهنـم جـایگـــاه او شـــرر خیــــزد ز آه او
به دوزخ این ندا آید بسوزانش بسوزانش
شرار نارگل میگردد از فیض نسیم او
کـریماناند مـرهون عنـایات قدیم او
اگر اهل جحیم آیند بر طوف حریم او
بهشتی باز می گردند با عفو عظیم او
فروغ دیدۀ زهـرا شفیع محشر کبری
اگر زوار آن مولا نهد در قعـر دوزخ پا
تعجب نیست دوزخ سر به سر گردد گلستانش
نه بر مشهد حکومت بر همه ملک خدا دارد
کجـا مـانند او سلطـان رفـاقت با گدا دارد
کجـا ایـران مـا خـوفی ز سیل فتنهها دارد
بدانید ای همه خلق جهـان ایران رضا دارد
علی را کشور است این جا امامت محور است این جا
ولایت رهبر است این جا شرف را سنگر است این جا
سرود فتح بر میخیزد از زخم شهیدانش
👇
@hajmahmoud_karimi 4.mp3
7M
.
#نوحه_پیغمبر(ص) #رسول_الله
#سبک همه جاکربلا
گشته مسموم کین خاتم المرسلین
فاطمه دخترش گشته ماتم نشین
آه وواویلتا۴بار
بین بستر پدر دخترش خونجگر
اجل ازره رسید فاطمه زدبسر
آه ووایلتا
تاکه جان دادنش راتماشا کند
ازخدا مرگ خود را تمنا کند
آه وواویلتا
وقت رفتن پدر گفت با فاطمه
آیی دیدارمن زودتر از همه
آه وواویلتا
چراغ عمر باب تا گشته خموش
فاطمه ناله زد سوخت رفته زهوش
واویلتا
بعدبابا زکین خصم بیدادگر
دخترش رانهاد بین دیوارودر
آه ووایلتا
پیش چشم علی همسرش رازدند
پیش چشم پسر مادرش را زدند
آه ووایلتا...
#عبدالحسین_محبی
#سبک_همه_جا_کربلاست
.
.
.
#نوحه #دو_امام_غریب
( سبک همه جا کربلاست)
«می کنم گریه من
برحسین و حسن»
«این یکی بی حرم
آن یکی بی کفن»
یاحسین یاحسن (۲)
پاره قلب حسن شد ز زهر جفا
تشنه لب شد حسین سر پا کش جدا
هر دوتا جرمشان عشق شیر خدا
هم غریب و وحید هم اسیر محن
یاحسین یاحسن (۲)
در مدینه دل هر دو شد پر شرر
چونکه افتاده بود فاطمه پشت در
از حسین و حسن گشته پاره جگر
فاطمه فاطمه ذکر آن انجمن
یاحسین یاحسن (۲)
از لبان حسن خون دل می چکید
بر لبان حسین خورده چوب یزید
این همه غصه را زینب خسته دید
کفن خون چکان بدن بی کفن
یا حسین یاحسن (۲)
.
2. استاد حیدرزاده 94 مشهد.mp3
2.18M
#پایان_سینه_زنی
#استاد_حیدرزاده
ای علمدار سپاه منو
ای میر عرب
دیده بگشا و نظر
که چه آمد به سرم
دیده بر هم منه ای
سرو به خون غلطیده
تا نگویند حسین ،
داغ برادر دیده ..
به مُحمد به مُحمد
به علیٍ به علی
و به زهرایِ بتولٍ
و به سبطیهُ و شِبلیهُ هُما نَجلُ زکی
و به سجادِ و بالباقرِ
والصادقِ حق
و به موسی و علیٍ
و تقیٍ و نقی
و بِذِالعسکرِ
بِالحُجَتِ نِ القائِم بِالحَق
اَلَّذی یَضرِبُ بِالسِّیف
بِحُکمِ اَزَلی
أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ
إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ
در کنار علقمه
سروی ز پا افتاده است
یا گلی از گلشنِ
آلِ عبا افتاده است
یا حُجَّتِ ابنِ الحَسَن
عَجِّل عَلی ظُهورِک
آن سفر کرده
که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا
به سلامت دارش ..
.
.
#شعر_آیینی
#غزل
#فولکلور
#امام_رضا_علیه_السلام
دل من کبوتر صحن و سرات امام رضا
پر می گیره عاشقونه به هوات امام رضا
خوش به حال کفتری که از همه زرنگ تره
لونه کرده روی گنبد طلات امام رضا
هیچکی از در خونت دست خالی رد نمیشه
آقا میشه هر کسی که شد گدات امام رضا
خستگی ها مو در خونه ت زمین گذاشتم و
تو گذاشتی بارمو رو شونه هات امام رضا
غریبی خودت ولی غریب نوازی کارته
چه گرافتارایی رو میدی نجات امام رضا
ضامن آهو شدی دست دل منم بگیر
همه عالم میشه صید یه نیگات امام رضا
قدمی رنجه کن آقا دم جون دادن من
تا که سر بذارم اون لحظه به پات امام رضا
غریبونه جون دادی گوشه ی حجره ، الهی
بمیرم عزیز فاطمه برات امام رضا
گوشه ی دفتر لطفت بنویس اسم ( کمیل )
پیش دعبل و بقیه شاعرات امام رضا
کمیل کاشانی
.
.
#آخر_صفر
#وداع_با_محرم_و_صفر
خورشید به سوگ مصطفی(ص) میگرید
مهتاب به حال مجتبی(ع) میگرید،
در مشهد دل چه کربلایی برپاست
قومی به شهادت رضا (ع) میگرید.
.
.
#زمزمه #نوحه
#امام_رضا(ع)
#سبک_کرببلا_ای_کاش_من_مسافرت_بودم
مثل کبوترهایت آمده ام سویت
ضامن من باش آقا(تا شوم آهویت ۳ )
ذکر لب تو عمری بر لب نوکرها
تا به قیامت آقا (روضه ی تو برپا ۳ )
دلبسته ی گلدسته ی این صحن و سرائیم
ما نان و نمک خورده و مهمان رضاییم
"دستم به عبایت،جانم به فدایت"
حرف دل زارم را نگفته میدانی
ضامن دلهای ما (شاه خراسانی ۳ )
آمده ام تنهاتر از همه در کویت
سربگذارم امشب(بر سر زانویت ۳ )
عمریست که ما خادم دربار حسینیم
ما دربدر مشهد و بین الحرمینیم
"دستم به عبایت،جانم به فدایت"
#سبک_شب_به_گلستان_تنها
.
...............
#امام_رضا_ع_مدح_و #مناجات
شاعران: #حسین_قربانچه و #سید_پوریا_هاشمی
▶️
در محل هرجا صدای عبد گریان شد بلند
قامت صاحب کرم از روی ایوان شد بلند
نوکری سخت است اما سختیش عشق است عشق
پای ما با عشق بر خارمغیلان شد بلند
من که هرجایی کم آوردم صدا کردم رضا
رعیت آنجایی که کم آورد، سلطان شد بلند
ما ز اسب افتاده ایم اما ز اصلِ عشق نه
پرچم سبز رضا بر بام تهران شد بلند
بیشتر از سائل، آقا بی قرار سائل است
بیشتر از شهر ما، آهْ از خراسان شد بلند
کافری بودم که با شرط تو رفتم بر سجود
بسکه ازخاک تو عطر و بوی ایمان شد بلند
خاک ایران قبل تو لطفی برای کس نداشت
تو به ایران آمدی و بَخت ایران شد بلند
جزر و مدِّ صحن تو یعنی که رو به گنبدت
هر مَلَک افتاد روی خاک و انسان شد بلند
شانه بر زلف تو زد مِنّای اهل البیت شد
بعد مرگش مرد سَلمانی چو سلمان شد بلند
هر کسی که سخت دامان جوادت را گرفت
با براتِ کربلای خویش آسان شد بلند
گریه بی حد میکنی و روی زانو میزنی
بابت دستی که بر روی عزیزان شد بلند
نام زینب را پس از عباس نامحرم که بُرد..
از ته گودال دادِ شاه عطشان شد بلند!
⏹
بسم الله الرحمن الرحیم
#تلفیقی #آخر_صفر
#امام_زمان_عج #مناجات_پایان_صفر
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#امام_رضا #شهادت_امام_رضا
#حسن_لطفی
▶️
روزی دوبار دربِ بقیع باز میشود
روزی دوبار گریهات آغاز میشود
روزی دوبار روضهی تو: وا حسن....حسین
ای وای بی حرم حسن و بی کفن حسین
سهمِ دو چشمِ خیسِ شما خونِ تازه است
روزی دوبار انیسِ شما خون تازه است
این مهرِ مادرِ تو چهها کرده بادلت
یعنی که آب شعله به پا کرده با دلت
دیدی که آب با جگر فاطمه چه کرد
دیدی که آب با پسرِ فاطمه چه کرد
تقصیرِ آب شد دل زهرا شراره شد
تقصیر آب شد دو جگر پاره پاره شد
از کوزه آب تا که حسن خورد آب شد
وای از حسین آب نخورد و کباب شد
بعدِ حسین بعدِ حسن سربزیر آب
میسوزد آنقدر که شود چون کویر آب
از آن به بعد آب فرودست میرود
روزی هزار مرتبه از دست میرود
از آن به بعد زیرِ سرِ آب آتش است
فهمیدهام که در جگر آب آتش است
سیراب میکند همه را ، تشنه است خود
شرمنده است فاطمه را ، تشنه است خود
پیش حسین بغضِ قدیمِ حسن شکست
در بینِ خانه قلبِ کریمِ حسن شکست
الماس ریزهها جگرش را دو نیم کرد
یک ضربِ دست امام حسن را یتیم کرد
از سینه داغِ روز و شبش ریخت روی طشت
دیدی جگر زِ کنج لبش ریخت روی طشت
خونش نه ، پاره پاره زِ لبها جگر چکید
بر طشت نه به دامنِ زهرا جگر چکید
زینب رسید و گفت که ای وای مادرم
"آیا تویی برادر من نیست باورم"
در کربلا به خیمه نیامد عمویِ آب
از مَشکِ پاره ریخت زمین آبرویِ آب
مجبور شد به خاطرِ آب التماس کرد
رو زد برای طفلِ رُباب التماس کرد
بودند دیو و دَد همه سیرابِ آب
حیف
مَشکی نبود تا که نسوزد رُباب حیف
با التماس گفت عزیزم علی بمان
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
اما چه زود آب دوباره شراره شد
دیدی که وقتِ گریهی زهرا دوباره شد
شد بازهم بساط غمش جور وایِ من
شد آب زهر و زهر شد انگور وایِ من
انگور شعله شد جگرش را به هم که ریخت
آه از دلش که بیشترش را به هم که ریخت
هِی بر زمین نشت نشد چاره ایستاد
ای وای من که با جگرِ پاره ایستاد
آه ای کبود بال و پَرَت را زمین نزن
پیش جوادِ خویش سرت را زمین نزن
...
گفتم که اشک از چه چنین رنگ و بو گرفت
گفتی زِ چشم گریه کنان آبرو گرفت
روزی دوبار درب بقیع باز میشود
روزی دوبار گریهات آغاز میشود
⏹