▪️نوحه سینه زنی....خرابه شام
🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌
شب است و خورشید و خرابه و من
سـرِ پـدر گرفتـهام بــه دامــن
//من و دو چشم پرستاره
تو و گلوی پاره پاره
یا ابتا آجرک الله
🕌🕌🕌________________________
ماه به خاکستر نشسته بابا
پیشانیات چرا شکسته بابا
//سر تو را به بر بگیرم
دعا کن ای پدر بمیرم
یا ابتا آجرک الله
🕌🕌🕌________________________
در خیر مقدم اشک و ناله دارم
از زلف خون گرفته لاله دارم
//من که همای بام عرشم
خاک خرابه شده فرشم
یا ابتا آجرک الله
🕌🕌🕌________________________
من روضه خوان کوچک حسینم
طفلـم و لیکـن کـودک حسینم
//اینجا حسینیه شام است
برلب من خنده حرام است
یا ابتا آجرک الله
🕌🕌🕌________________________
اگر چه مـا را لحظهای امان نیست
قرآن بخوان اینجا که خیزران نیست
//قرآن بخوان تا بزنم من
بوسه بهجای چوب دشمن
یا ابتا آجرک الله
🕌🕌🕌________________________
هدیه من دو چشم پـرستاره
سوغات تو گلوی پاره پاره
//زلف رقیه لالهگون است
محاسن توغرق خون است
یا ابتا آجرک الله
🕌🕌🕌________________________
شکـر خدا که ما به هم رسیدیم
رخسار هم در این خرابه دیدیم
//سکینه میکند نظاره
بر این گلوی پاره پاره
یا ابتا آجرک الله
استاد سازگار
@emame3vom
#شب_سوم_محرم
#چهارم_صفر
🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌
.
#اسارت
#دروازه_کوفه
▪السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ثَارَ اللَّهِ
▪وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
▪️سلام ما به زخم بی شماره ات
▪️سلام بر گلوی پاره پاره ات
▪️سلام ما به خون زخم سینه ات
▪سلام ما به گریه ی سکینه ات
▪️سلام بر فرق علی اکبرت
▪️سلام بر حلق علی اصغرت
▪️سلام ما به شاخه ی یاس تو
▪️سلام ما به دستِ عباسِ تو
▪️سلام ما به قلب داغدیده ات
▪️سلام ما به حنجر بریده ات
⚠️ لطفا باحالِ مناسب بخوانید.
📢 بدانید امامتان را اینگونه وحشیانه کُشتند.
▪️امام باقر علیه السلام ضمن روایتی فرمودند: «ولقد قتلوه قتلة نهى رسول الله صلى الله عليه واله أن يقتل بها الكلاب لقد قتل بالسيف والسنان وبالحجارة وبالخشب وبالعصا ولقد أوطئوه الخيل بعد ذلك.»
✍🏻 همانا جدم حسین علیهالسلام را بنحوی کُشتند که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نهی کرده بود که حتی سگها را هم بدین نحو نکُشند! همانا آن مظلوم بوسیله شمشیر و نیزه و سنگ و چوب و عصا شهید شد و بعد بدن مبارکش را پایمال سُم ستور نمودند.
📚بحارالانوار، ٤٥/٩١، به نقل از نوادرِ علی بن اسباط.
@emame3vom
*لَعَنَ اللهُ عَدُوِکَ یاصاحِبَ الزَمانْ عجل الله فرجه
#امام_حسین
#امام_حسین (ع)- #دیر_راهب
.ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
◼◼
دید از دور مسیحا نفسی میآید
دید با قافله فریادرسی میآید
صحنهای دید در آن قافله اما جانکاه
بر سر نیزه سری دید، سری همچون ماه
این سر کیست که اینقدر تماشا دارد؟
صوت داوودی و انفاس مسیحا دارد؟
از سر هر مژهاش معجزه بر میخیزد
با طنینش همه آفاق به هم میریزد
با نسیم از غم دل گفت به صد شیون و آه
به ادب نافهگشایی کن از آن زلف سیاه
گرچه این شیوهی رندان بلاکش باشد
حیف از این زلف که بر نیزه مشوش باشد
با دلی سوخته آمد به طواف سر ماه
پاره پاره دلش از داغ لب پرپر ماه
گفت ای جان جهان نذر غمت! جانم باش
امشبی را ز سر لطف تو مهمانم باش
ماه را همره خود با دلِ بیتاب آورد
نذر لبهای ترک خورده کمی آب آورد
خون از آن چهره که میشُست، دلش خون میشد
حال او منقلب و دیده دگرگون میشد
اشک در چشم پر از شیون راهب میخواند
روضه میخواند از آن اوج مصائب میخواند
روضه میخواند: همه عمر در این چرخ کبود
بین زرتشتی و آشوری و ترسا و یهود
نشنیدم که سرِ نیزه سری را ببرند
یا که در سلسله بی بال و پری را ببرند
آه از آن سوز و گدازی که در آن محفل بود
عشق میگفت به شرح، آنچه بر او مشکل بود
گفت: عالم شده حیرانِ پریشانی تو!
کیستی تو؟ به فدای سر نورانی تو!
ناگهان ماه، چه جانکاه دمی لب وا کرد
محشری در دل آن سوختهدل، برپا کرد
گفت: من کشتهی لبتشنهی عاشورایم
زینت دوش محمد، پسر زهرایم
دید راهب به دلش شعله و شور افتادهست
شعلهی آتشی از نخلهی طور افتادهست
تشنهی عشق شد از غصه نجاتش دادند
ناگهان در دل شب آب حیاتش دادند
صورتش را به روی صورت خونین حسین...
و مُشَرَّف شد از آن لحظه به آئین حسین...
@emame3vom
شاعر : یوسف رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⚫️چهار نفرینى كه در روز عاشورا مستجاب شد!
♨️مردى كه دو پا و دو دست او قطع شده بود و هر دو چشمش نیز كور بود، فریاد مى زد: خدایا مرا از آتش🔥 نجات بده!
✳️به او گفتند:از براى تو که مجازاتى باقى نمانده، باز مى گویى خدایا مرا از آتش نجات بده؟!
🔴گفت: من در كربلا با افرادى بودم، كه امام حسین (علیه السلام) را كشتند، وقتى امام شهید شد، مردم لباسهاى او را به تاراج بردند.
💠شلوار و بند شلوار گران قیمتى در تن آن حضرت دیدم، دنیاپرستى مرا به آن داشت تا آن بند قیمتى را از شلوار درآورم.
🔘به طرف پیكر حسین (علیه السلام) نزدیك شدم.
💥همین كه خواستم آن بند را باز كنم، ناگاه دیدم آن حضرت دست راستش را بلند كرد و روى آن بند نهاد!
من نتوانستم دست آن مظلوم را كنار بزنم، لذا دستش را قطع كردم!
♨️ همین كه خواستم آن بند را بیرون آورم، دیدم حضرت دست چپ خود را بلند كرد و روى آن بند نهاد!
🔥 هر چه كردم نتوانستم دستش را از روى بند بردارم، بدین جهت دست چپش را نیز بریدم!
⛔️باز تصمیم گرفتم آن بند را بیرون آورم، صداى وحشتناك زلزله اى را شنیدم!
🔷 ترسیدم و كنار رفتم و شب در همان جا كنار بدن هاى پاره پاره شهدا خوابیدم.
♻️ناگاه،در عالم خواب، دیدم كه گویا محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) همراه على (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) آمد، حسین علیه السلام را بوسید و سپس فرمود:
پسرم تو را كشتند، خدا كسانى را كه با تو چنین كردند بكشد!
🌸شنیدم امام حسین (علیه السلام) در پاسخ فرمود:
شمر مرا كشت و این شخص كه در اینجا خوابیده، دست هایم را قطع كرد.
🌷فاطمه (سلام الله علیها) به من روى كرد و فرمود:
خداوند دست ها و پاهایت را قطع و چشم هایت را كور نماید و تو را داخل آتش🔥 نماید!
⚡️از خواب بیدار شدم. دریافتم كه كور شده ام و دست ها و پاهایم قطع شده.
✳️ سه دعاى فاطمه (سلام الله علیها) به استجابت رسیده و هنوز چهارمى آن یعنى ورود در آتش باقى مانده، این است كه مى گویم: خدایا! مرا از آتش نجات بده...
@emame3vom
🔥لعنت الله علی قوم الظالمین...
📙بحارالانوار، ج 1 ص 723 ح 35
.
⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 3)
✳️بعد از سخنان شجاعانه حضرت زینب که باعث بیداری مردم در آن مجلس شد،
ابن زیاد به منظور پیاده کردن قدرت خود و پیشگیری از حرکت احتمالی مردمی که از جنگ با ابی عبدالله پشیمان شده بودند و صدای گریه و شیونشان بلند بود،
♨️دستور داد سر حسین علیه السلام و سایر شهدا را در کوچه های کوفه بگردانند تا مردم بدانند قدرت از آن کیست!
⚡️ منادی هم صدا میزد: قَتَّلَ کَذاب اِبنِ کذّاب..
🍀زید ابن ارقم میگوید: در غرفه خود نشسته بودم دیدم سر حسین را بالای نیزه در کوچه ها میگردانند،
🌹شنیدم که آیه ای از سوره کهف میخواند:
" آیا گمان میکنی که داستان اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ماست"
🌿 از شنیدن این آیه از سربریده اباعبدالله مو بر تنم راست شد و بی اختیار صدا زدم:
یابن رسول الله! 🌸حرف زدن سرِ تو از داستان زنده شدن اصحاب کهف هم عجیبتر است!
🔴 پس از آنکه اسرای کربلا وارد کوفه شدند از سوی مردم کوفه که فضائل اهل بیت را زیاد شنیده بودند و از عدالت علی علیه السلام پنج سال برخوردار بودند،
از هر طرف صدای لعن بر کشندگان فرزند پیغمبر بلند شد و به گوش دشمنانشان میرسید.
💥دشمنان ابی عبدالله بدتر از سگان از کرده خود پشیمان شدند ،
⚫️چنانکه عمر سعد بعد از برگشتن از کربلا آنچنان پشیمان بود که به یکی از بستگانش که از او احوالپرسی میکرد گفت:
هیچ کس نزد خانواده اش برنگشته که بدتر باشد از وضعی که من برگشته ام،از مرد فاسقی چون ابن زیاد اطاعت کردم و خدای حکیم را معصیت بزرگی مرتکب شدم و رحم و خویشاوندی را قطع نمودم...
🌷بعد از شهادت امام حسین علیه السلام سیل انتقادات بر کشندگان پسر پیغمبر وارد شد حتی از سوی نزدیکترین بستگان :
⚡️ عثمان ابن زیاد به برادرش عبیدالله گفت: بخدا قسم دوست داشتم بر بینی تمام فرزندان زیاد تا قیامت علامت بردگی میزدند ولی حسین کشته نمیشد و این لکه ننگ بر خاندان زیاد نمینشست.
⚡️مرجانه مادر عبیدالله ابن زیاد بر فرزند خبیثش خشم گرفت و گفت: ای پست فطرت پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله را کشتی ،بخدا قسم هرگز خدا را با روی خوش ملاقات نخواهی کرد.
⚡️معقل ابن یسار به شدت از عبیدالله انتقاد میکرد و از او کناره گرفت.
⚡️مردم هرگاه عمربن سعد را میدیدند اورا لعنت میکردند و هرگاه وارد مسجد میشد از مسجد خارج میشدند.
✨حصین ابن عبدالرحمن میگوید: چون خبر قتل حسین به ما رسید سه روز به حالت بهت باقی ماندیم گویی بر سر ما خاکستر پاشیده شده است.
🍃خواجه ربیع بیست سال سکوت اختیار کرده بود وقتی خبر قتل حسین به او رسید رنگش متغیر شد و گفت: براستی حسین را به شهادت رساندند؟ سپس فرمود : بخدا جوانمردانی را کشتند که رسول خدا انها رابسیار دوست میداشت و با دست خود لقمه بر دهانشان مینهاد..سپس به سکوت برگشت تا از دنیا رفت.
✨حسن بصری وقتی خبر شهادت امام حسین را شنید آنقدر گریه کرد تا پهلوهایش ورم کرد و گفت: آه چه ذلت و خواری است برای ملتی که فرزند زنا زاده فرزند پیغمبرش را بکشد،بخدا قسم جد و پدر حسین از پسر مرجانه انتقام میگیرند.
♻️حتی عده ای شهر را ترک کردند و گفتند: در شهری که پسر پیغمبر در ان شهید میشود سکنی نمیگزینیم....
✍ادامه دارد...
@emame3vom
📘 حیات الحسین ج3 ص119
📗ارشاد مفید ص 229
📕 بحار ج 45 ص18
📔 طبری ج 7 ص385
.
#اسارت #شام
🏴 الایااهل العالم قتل الحسین و بکربلاعطشانا
🏴اللهم عجل لولیک الفرج
@emame3vom
😭شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید
ساز با نالۀ ذرّیۀ زهرا نزنید
▪️سر مردان خدا را به سر نیزه زدید
مرد باشید دگر سنگ به زنها نزنید
🏴به زنان بر سر بازار اگر سنگ زدید
دختران را به کنار سر بابا نزنید
#صلوات
*او می بریدو من میبریدم ....*
ظهر عاشورا شد،در سراشیبی گودال تک و تنها شد
نیزه ای بالا رفت وَچه دشوار میان دو سه نیزه جا شد
شمر از راه رسید،آسمان تیره شده،قائله ای بر پا شد
سینه اش سنگین شد
چشم ارباب به یک خنجر تشنه واشد
جسم را برگرداند...
اولین ضربه که زد قامت زینب تاشد
بدنش می لرزید
سر جدا بود که از سینه ی آقا پا شد
سر که شدقسمت شمر
غارت خیمه ی او سهم حرامی ها شد
بوی مادر آمد"
همه ی دشت پر از ناله ی وا اماه شد
کفنت را بردند گرگ ها یوسف من پیرُهنت را بردند
نیزه دارانِ سپاه با سرِ نیزه تمام بدنت را بردند
*ای حسین،برا فرج امام زمان دعا کن عصر عاشورا،ان شاالله آقامون بیاد،صدا بزنه"انا صمصام المنتقم"پهلو رو که دید یاد پهلوی شکسته ی مادر افتاد،آی مادر مادر،گفت حسین تو رو امروز نکشتن تو رو اون روزی کشتن که هیزم آوردن در خونمون مادرمون رو کشتن" ای مادر مادر..." ای خدا،حالا برا اربابتون گریه کنین،اربابتون الان تو گودال افتاده نزدیک غروب بود کار تموم شد،الان حسین داره نفس نفس میزنه،یه عده دارن نگاه میکنن،یه عده هلهله میکنن،تو خیمه ها چه خبره،اربابت رو زمین افتاده..."
ای خدا،کیا حاجت دارن روز عاشورا میخوان بگیرن،البته حاجاتت یادت رفته الان،دل همه تو گوداله،ما جد اندر جد تو گودال گیر کردیم،ای خدا فرج امام زمان ما را برسان...بیا اقا"السلام علی الشیب الخضیب"سلام به ریش های پر از خون
"السلام علی الخد التریب"سلام به صورت خاکی"السلام علی الراس المرفوع "سری به نیزه بلند است"ای حسیین....
ابی عبدالله با خون بیعت کرد تو با اشکت با حسین بیعت کن"
یک نفر در میان گودال و
صد نفر میزدند زینب را
تیغ ها مانده بود در بدن و
با سپر میزدند زینب را
هر چه او بیشتر نفس میزد
بیشتر میزدند زینب را
حسین،دیدم لب های حسین تکان میخوره،رفتم جلو دیدم داره مناجات میکنه"الهی رضاً به رضائک رضاً بقضائک لا معبود سواک"همچین خون فوران کرد از قلب مبارک صدا زد:" یا غیاث المستغیثین"
@emame3vom
لبیک اللهم لبیک لبیک اللهم لبیک ...*
#قتلگاه
شب یازدهم
#واحد_تک_حضرت_زینب_س
#سبک_بر_مشام
#زندگی_ما_شده_وقف_عزای_زینب
🌹🌹🌹
زندگیه ما شده وقف عزای زینب(س)
شوره روضه ها مونه فقط برای زینب (س)
هر کی سنگری داره بهش پناهنده بشه
ما محبین همگی تحت لوای زینب(س)
جای دیگه نمی ریم به زیر دینیم به خدا
کجای دنیا داره مثل صفای زینب (س)
یازینب یازینب (س)
ما که هیچی همیشه ورد زبونه شهدا
این بوده شهید بشن فقط برای زینب (س)
میون سینه زنا وقتی که لطمه میزنیم
می خونیم با هروله جان به فدای زینب (س)
خوش به حاله اونی که شده مدافعه حرم
جونشو گذاشت برا صحن وسرای زینب(س)
برمشامم میرسد هرلحظه بوی کربلا
بردلم ترسم بماند ارزوی کربلا
تشنه ی اب فراتم ای اجل مهلت بده
تابگیرم دربغل قبرشهید کربلا
یازینب یازینب (س)
💠💠💠💠🅰 162 💢💠💠💠
#شاعر_سبک_ساز_ڪربلایے_مجید_مراد_زاده
@emame3vom
•┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈•
نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات)
کانال کربلایی مجید مرادزاده
.
#شور_زمینه_واحد
#وفات_و_ایام_اسارت_حضرت_زینب_س
#سبک_گل_پونه_ها
#بنگر_به_این_حال_پریشان
🌹🌹🌹
✅بند اول
بنگر به این حال پریشان
بنگر به این چشمان گریان
یاحسین یاحسین جان
💧💧
داروندارم ای برادر رفته غارت
چیزی نماند از زینب تو دراسارت
💧💧
تادشمنت برنیزه ها میکرد اشاره
هجده سربریده را کردم نظاره
💦💦
مظلوم حسین مظلوم حسین جان
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦
✅بنددوم
جان همه در تاب و درتب
که راس تو بالای نی سالار زینب
💧💧
ای بی وفا با مایی و اما چه دوری
گاهی بع دیر راهبی گه درتنوری
💧💧
یک دم نظربرزینبت کن سربریده
بنگر که از داغ غمت قدش خمیده
💦💦
مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦
✅بندسوم
یک لحظه اسایی ندارم
گوید رقیه عمه بابایی ندارم
یاحسین بیقرارم
💧💧💧
بنگر برادر خسته بال و دست بستم
شرمنده ام گربعدتو من زنده هستم
💧💧💧
اهی حزین در این دل زارم نشیند
تاکه ربابه اصغرش برنیزه بیند
💦💦💦
مظلوم حسین مظلوم حسین جان
💠💠💠💠💢 165 🅰💠💠💠💠
#شاعر_سبک_ساز_ڪربلایے_مجید_مراد_زاده
@emame3vom
•┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈•
نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات)
.
کانال کربلایی مجید مرادزاده
.
#امام_حسین #حضرت_زینب
#حضرت_رقیه #مصائب_شام
@emame3vom
همین که نامِ بلندت به هر زبان افتاد
چه شور و وِلوِله ای در دل جهان افتاد
برایِ ذکرِ مصیبت دلم گرفت آتش
و سیلِ گریه و ماتم به عمقِ جان افتاد
به وقتِ غارت و حمله چه بر سرت آمد؟
که شمر خسته شد و خولی از توان افتاد!
به روی نیزه و در جمع این حرامی ها
رقیه(س) دید تو را و نفس زنان، افتاد
یزید بیشرف اما میانِ بزمِ شراب
به جانِ زخمِ سر و صورت و دهان افتاد
به رویِ طشت طلا و به پیشِ چشم همه
چقدر روی لبت ردِّ خیزران افتاد!!
🔸شاعر:
#محسن_زعفرانیه
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
😭امان از عصر یازدهم!😭
@emame3vom
به خداوند عزیز و به خداوند جلیل!
هر چه دیدیم جمیل است، جمیل است، جمیل
میبریدم ولی این قدر چرا با تعجیل؟
"ساربانان! مزنید این همه آواز رحیل
آخر این قافله را قافلهسالاری هست"
(۲۰خرداد۹۸)
▪تعجیل فرج، صلوات▪
#حضرت_زینب_کبری_سلاماللهعلیها
#عصر_یازدهم
#جواد_هاشمی_تربت
هنگام #شور و #هروله و #لطمه و #دودم
😭😭😭
الهی!
به عطش امام حسین علیهالسّلام! عطش ما رو به آقامون و به دعای براشون بیشتر کن▫️
#جواد_هاشمی_تربت
#بازار_کوفه
@emame3vom
"ای یکشبه هلال! چه زیبا نشستهای!"
ماه منیّ و انجمنآرا نشستهای
طوبی و سدره بر قد تو رشک میبرند
از بس که سروقامت و رعنا نشستهای
پژمردگی به گلشن تو ره نمیبرد
بر چوب خشک نیز شکوفا نشستهای
با دیدن سر تو شکیبم ز دست رفت
تو روی پا هنوز و شکیبا نشستهای؟!
چشمان خیس ما عطش دیدن تو داشت
در پیش تشنگان چه گوارا نشستهای!
دستان کودکانهی طفلت نمیرسد
افسوس میخورد که چه بالا نشستهای
موسای نخل نیزه! مسیح دیار دیر!
آخر برای تشت که یحیی نشستهای؟
بر صفحهی جبین تو کوفی چه خط نوشت؟
کاینسان شکستهایّ و معلّا نشستهای
دیگر مگیر از سر ما سایه را، حسین!
اکنون که نزد زینب کبری نشستهای
#حضرت_زینب_کبری_سلاماللهعلیها
#دروازهی_کوفه
#جواد_هاشمی_تربت
.
#حضرت_زینب
@emame3vom
مادر میان کوچه ها یکبار اگر رفت
دختر چهل منزل میان هر گذر رفت
مادر میان آتش در معجرش سوخت
دختر به زور آستین معجر به سر رفت
مادر میان چهل نفر افتاد اما
دختر میان حلقۀ صدها نفر رفت
مادر اگر با درد پهلو رفت مسجد
دختر به کاخ شام با درد کمر رفت
مادر اگر باگوش پاره خانه برگشت
دختر به ویرانه ولی پاره جگر رفت
مادر به پیش دیدۀ انصار افتاد
دختر به پیش چشم قومی بدنظر رفت
🔸شاعر:
#سیدپوریا_هاشمی
___________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
.
.
@emame3vom
هفتمین شام جدائی است بیا گریه کنیم
هفتمین روز جدائی است بیا گریه کنیم
داغ گلهای خدائی است بیا گریه کنیم
در شب هفتم گلهای به خون خفته خویش
فاطمه کرببلائی است بیا گریه کنیم
کس چه داند که در این شب به اسیران چه گذشت
یا به زینب زغم داغ شهیدان چه گذشت
بر یتیمان حسین از غم هجران چه گذشت
نوبت عقده گشائی است بیا گریه کنیم
مگر امشب شب هفت گل زهرا نَبُود
یاکه در کوفه چنین رسم خدایا نَبُود
راه تسکین یتیمان سر بابا نَبُود
عجبا این چه عزائی است بیا گریه کنیم
بر سنان رأس شهیدان شده فانوس عزاء
کف زنان خنده کنان در بر چشم اسرا
خاندان شهدا بر سر بازار چرا
که به پا شور و نوائی است بیا گریه کنیم
کوفه را کشتن مهمان روش زندگی است
بر یتیمان وی،آزار برازَندگی است
تسلیت،کعب نی وسیلی و آوارگی است
گریه بردرد دوائی است بیا گریه کنیم
کوفیان در بر ما این همه غوغا نکنید
بهر همدردی ماهلهله بر پا نکنید
بانوان را به چنین حال تماشا نکنید
که عجب حال و هوائی است بیا گریه کنیم
هفتمین شام جدائی است بیا گریه کنیم
#هفتم_امام
.
#دروازه_کوفه #حضرت_زینب
@shere_aeini
بر خاک کربلاست اگر پیکر حسین
امشب رسیده است به کوفه سرحسین
ای آسمان بنال که از ظلم کوفیان
خاکستر تنور شده بستر حسین
سرخ است گرکه خاک ز خون گلوی او
خاکستری شده ست رخ انور حسین
امشب شب زیارت و شام عزا بُود
بنشسته در محیط غمش مادر حسین
@emame3vom
آهسته تر بنال دل من، که فاطمه
احیاگرفته است کنار سرحسین
خون از لبان اطهر او پاک می کند
گلبوسه می زند به رخ اطهر حسین
خوناب می کند به روی خاک غم روان
اشکی که می چکد به روی حنجر حسین
در محفل غمی که به پا کرده فاطمـه
خالی ست جای خواهر غمپرور حسین
پرپر شده ست گرچه«وفائی»وجود او
شاداب مانده است گل باور حسین
🔸شاعر:
#سیدهاشم_وفائی
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@emame3vom
🌹 مصائب ام کلثوم سلام الله علیها
▪️زمانی که امام حسین (ع) به شهادت رسید اسب امام به سوی خیمه گاه آمد #ام_کلثوم دختر حضرت علی و حضرت فاطمه (علیهم السلام) از خیام بیرون آمد و در حالی که دست بر سر اسب میکشید با گریه میگفت: «ای محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ای جد بزرگوار، ای ابوالقاسم، ای علی (ع)، ای جعفر، ای حمزه، ای حسن (ع)، این حسین (ع) است که عریان به خاک افتاده است سر از پشت جدا و عمامه و ردایش از تن خارج کردهاند سپس با اسب بر او تاختهاند.
▪️در کوفه نیز در حالی که گریه راه گلویش را بسته بود و به سختی میگریست به سخن ایستاد و گفت: ای مردم کوفه، بد به حالتان چه کردید؟ به حسین (ع) خیانت کردید و او را تنها گذاشتید و آنگاه او را کشتید و اموالش را به غارت بردید و زنانش را به اسیری گرفتید؟ مرگ بر شما، آیا میدانید چه کردید و چه گناه بزرگی را مرتکب شدهاید؟ هیچ میدانید که چه خونهایی را ریختید و چه زنان شریفی را داغدار و چه اموالی را به یغما بردید و لباس چه دختران و زنانی را به تاراج بردید؟ مهر و محبت از دلهایتان برداشته شده است؟ شما بهترین مردان بعد از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را کشتید؛ با این حال حزب خدا پیروز است و حزب شیطان شکست خورده و زیان کار. آن گاه این اشعار را بر زبان جاری کرد:
_
▪️برادرم را کشتید پس وای بر مادرانتان که به زودی دچار آتشی خواهید شد که گرمایی سوزان دارد. خونهایی را ریختید که خدا، قرآن و محمد (ص) آن را محترم شمرده و حرام کرده بودند. شما را به آتش دوزخ مژده باد که فردا به یقین در آن جاویدان خواهید ماند. من همه عمرم در سوگ جانسوز برادرم و ستمی که بر او رفته است میگریم بر آن انسان والایی که پس از پیامبر(ص) از بهترین مردان روزگار بود. من بر او اشک خواهم ریخت و همواره بر او خواهم گریست و دانههای درشت و بی شمار اشکم از گونه هایم خشک نخواهد شد.
_
▪️چون کاروان اسرا نزدیک شام رسیدند ام کلثوم به شمر فرمود:ما را از دروازهای وارد کن که مردمان کمتری در آن اجتماع کرده باشند و بگو سرهای شهدا را از میان محملها دور کنند تا مردم به نظاره سرها مشغول شده و به حرم رسول خدا (ص) ننگرند. اما شمر بر خلاف فرموده ایشان عمل کرد و فرمان داد تا سرهای شهدا را در میان محملها جای دهند و ایشان را از دروازه ساعات که مردم بیشتری در آن جمع شده بودند وارد نمودند.
@emame3vom
📚اللهوف فی قتلی الطفوف-ص۸۲ و۹۱و۱۰۱
.
🏴زيارت عاشورا :
🌹امام باقر علیه السلام بعد از آموختن زیارت عاشورا به #علقمه فرمودند :هر کس این زیارت را بخواند ( از دور یا نزدیک ) و بر حسین علیه السلام ناله کند و امر کند اهل خود را که بدون تقیه بر حسین علیه السلام گریه کنند و اقامه کنند #عزا را در خانه به اظهار جزع و همدیگر را بر #مصیبت-حسین علیه السلام تعزیت گویند، من ضامن او مى شوم نزد خدا که #ثواب هزار حج ، هزار عمره و هزار غزوه براى او بنویسند .
📚الکسیر العبادات فى اسرارالشهادات ص 91
@emame3vom
.
🍀🍁 *دواندن اسب بر بدن مبارک و مطهر سیدالشهداء علیهالسلام*
👈🏼 عظم الله اجورنا واياكم بمصاب سيد شباب اهل الجنة سيدنا ومولانا ابي عبدالله الحسين عليه وعلي آل بيته المظلومين الاف التحية والثناء سائلا المولي الكريم لنا واياكم الاجر والثواب .
📜 سند شیعی:
ثمَّ نادى عُمَرُ بنُ سَعدٍ في أصحابِهِ : مَن يَنتَدِبُ لِلحُسَينِ عليه السلام فَيُوطِئَ الخَيلَ ظَهرَهُ ؟ فَانتَدَبَ مِنهُم عَشَرَةٌ ، وهُم : إسحاقُ بنُ حَوبَةَ الَّذي سَلَبَ الحُسَينَ عليه السلام قَميصَهُ ، وأخنَسُ بنُ مَرثَدٍ ، وحَكيمُ بنُ طُفَيلٍ السَّبيعِيُّ ، وعُمَرُ بنُ صَبيحٍ الصَّيداوِيُّ ، ورَجاءُ بنُ مُنقِذٍ العَبدِيُّ ، وسالِمُ بنُ خَيثَمَةَ الجُعفِيُّ ، وصالِحُ بنُ وَهبٍ الجُعفِيُّ ، وواحِظُ بنُ غانِمٍ ، وهانِئُ بنُ ثُبَيتٍ الحَضرَمِيُّ ، واُسَيدُ بنُ مالِكٍ لَعَنَهُمُ اللّه ُ ، فَداسُوا الحُسَينَ عليه السلام بِحَوافِرِ خَيلِهِم ، حَتّى رَضّوا ظَهرَهُ وصَدرَهُ . قالَ الرّاوي : وجاءَ هؤُلاءِ العَشَرَةُ حَتّى وَقَفوا عَلَى ابنِ زِيادٍ لَعَنَهُ اللّه ُ ، فَقالَ اُسَيدُ بنُ مالِكٍ أحَدُ العَشَرَةِ: نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ بَعدَ الظَّهرِ بِكُلِّ يَعبوبٍ شَديدِ الأَسرِ فَقالَ ابنُ زِيادٍ لَعَنَهُ اللّه ُ : مَن أنتُم ؟ قالوا : نَحنُ الَّذينَ وَطِئنا بِخُيولِنا ظَهرَ الحُسَينِ حَتّى طَحَنّا حَناجِرَ صَدرِهِ .قالَ : فَأَمَرَ لَهُم بِجائِزَةٍ يَسيرَةٍ . قالَ أبو عُمَرَ الزّاهِدُ: فَنَظَرنا إلى هؤُلاءِ العَشَرَةِ ، فَوَجَدناهُم جَميعا أولادَ زِنىً، وهؤُلاءِ أخَذَهُمُ المُختارُ ، فَشَدَّ أيدِيَهُم وأرجُلَهُم بِسِكَكِ الحَديدِ ، وأوطَأَ الخَيلَ ظُهورَهُم حَتّى هَلَكوا.
📝 سپس عمر بن سعد ، ميان يارانش ندا داد كه : چه كسى حاضر است بر حسين ، اسب بدواند؟ از يارانش ، اين ده تن حاضر شدند : اسحاق بن حَوبه ـ كه پيراهن امام عليه السلام را به تاراج برده بود ـ ، اخنس بن مرثد ، حَكيم بن طُفَيل سبيعى ، عمر بن صبيح صَيداوى ، رجاء بن مُنقِذ عبدى ، سالم بن خَيثمه جُعفى ، صالح بن وَهْب جُعفى ، واحِظ بن غانِم ، هانى بن ثُبَيت حضرمى و اسيد بن مالك .
👈اينان ـ كه خدا لعنتشان كند ـ با سُم 👈اسب هايشان ، حسين عليه السلام را چنان لگدكوب كردند كه پشت و سينه اش را خرد كردند .👉
اين ده تن ، [پس از پايان كار] آمدند و در برابر ابن زياد ـ كه خدا لعنتش كند ـ ايستادند و از ميان آنان ،
👈اسيد بن مالك گفت :ما بوديم كه پشت و سپس سينه[ى او] را با همه اسب هاى بزرگ و تيزتك ، خرد كرديم ابن زياد ـ كه خدا لعنتش كند ـ گفت : شما كه هستيد؟
گفتند: ما كسانى بوديم كه بر پشت حسين ، اسب دوانديم تا آن كه سينه و گلوى حسين را آسياب كرديم .
ابن زياد ، فرمان داد جايزه اندكى به آنان بدهند
👈ابو عمر زاهد مى گويد : ما به اين ده تن نگريستيم و همه آنان را زنازاده يافتيم
مختار ، آنان را دستگير كرد و با زنجيرهاى آهنين ، دست و پاهايشان را بست و بر پشتشان اسب دواند تا به هلاكت رسيدند .
📔 اللهوف في قتلى الطفوف، سيد بن طاووس ج1ص79
📜 سند اهل تسنن:
قالَ عُمَرُ [بنُ سَعدٍ] : مَن يوطِئُ الخَيلَ صَدرَهُ ؟ فَأَوطَؤُوا الخَيلَ ظَهرَهُ وصَدرَهُ ، ووَجَدوا في ظَهرِهِ آثارا سودا، فَسَأَلوا عَنها ، فَقيلَ : كانَ يَنقُلُ الطَّعامَ عَلى ظَهرِهِ فِي اللَّيلِ إلى مَساكِنِ أهلِ المَدينَةِ.
📝 عمر [بن سعد] گفت: چه كسى اسب بر سينه او (حسين) مىدوانَد؟
ترجمه: آنان بر پشت و سينه ايشان ، اسب دواندند و در پشت ايشان ، لكّه هاى كبودى يافتند.
چون در اين باره پرسيدند ، گفته شد :
او بر پشت خود ، شبانه، گندم به درِ خانه بينوايان مدينه مى برند.
📔 تذكرة الخواص، سبط بن الجوزي ج1 ص228
@emame3vom
.
نوحه خروج اُسَرا از شهر کوفه
@emame3vom
ما،می رَویم به شامِ غمها
در تو شد بر ما سِتَم ها
هلهله در مَلَأِ عام
آتش و خاکستر از بام
ما و شَکیبایی،دشمن و رُسوایی
نبود امّا این،رَسم پذیرایی
کوفه خداحافظ...
ای،شهر غم در تو چه ها شد
در تو بر عترت جفا شد
وای از خندهٔ اغیار
ازدحامِ سرِ بازار
در ظلمتِ خاکت،گشتیم زندانی
شد رزق آلُ الله،رنج و پریشانی
کوفه خداحافظ...
دور،باد از همه محبّین
خِصلت و مَرام کوفه
تا قیامت هست بر جا
ذلّتِ مُدام کوفه
پای ولی هستیم،در راه خوش عَهدی
هستیِ ما باشد،فداییِ مَهدی
یا مَهدی یا مَهدی...
#اسارت #کوفه
#خروج_از_کوفه
#حاج_امیر_عباسی
.