eitaa logo
امام حسین ع
17.1هزار دنبال‌کننده
386 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ‍📝 🖊 🖊 ۱۴۰۰_۱۴۴۳ 🖊 سوگند به گریه ی آدم سوگند به عرش معظم سوگند به سرخی پرچم سوگند به ماه محرم تا پای جان برای غمت سینه میزنیم با شور شعر محتشمت سینه میزنیم ما گرچه دور از حرمت سینه میزنیم در زیر سایه علمت سینه میزنیم ذکر فریادم ارث اجدادم تا خراب حسینم خانه آبادم حسبنا الله نعم المولا حسین رحم الله من نادی یا حسین سوگند به لحظه خلقت سوگند به نور نبوت سوگند به اصل امامت سوگند به صبح قیامت این بزم روضه های تو دارالشفای ماست این قطره های اشک یقینا دوای ماست ما با حسین بود خدا را شناختیم این ذکر یا حسین همان ربنای ماست شور شیرینم عشق دیرینم من حسینیم این است دین و آیینم حسبنا الله نعم المولا حسین رحم الله من نادی یاحسین 👇
4_5823176682084764468.mp3
11.35M
📌 شب پنجم مـحرم الحرام ۱٤۰۰_۱٤٤۳ 🕌 هـیئت روضـة العباس "علیه‌ السلام" 🎙 مداح
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیعتی مَهْما شَربْتُم 🔻یکی از دلایل اصلی ماندگاری و دل نشینی سبک ها و مدایح قدیمی بین جامعه شیعی در جغرافیای مختلف مانند ایران، شبه قاره هند، عراق، آذربایجان و... استفاده از خمیر مایه های حقیقی و کلام امامان شیعه بوده است. در این میان یکی از آن ها نیز نوای مشهور «شیعتی مهما شربتم» است که نوحه‌ای منسوب به شاه شهید علیه السلام است كه گويا آن حضرت والا مقام در لحظات آخر عمر شريفشان اين شعر را سروده‌اند ؛ که سال‌هاست مداحان و واعظان در جلسات هفتگي خود آن را همخوانی می‌كنند. گفته می‌شود كه دليل سلام دادن شيعيان پس از نوشيدن آب، همين شعری است كه حضرت در ظهر عاشورا گفته‌اند. شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی من شهید کربلایم سربریده از قفایم فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی من شهید کربلایم سربریده از قفایم لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی وسقوه سهم بغــــی عوض الماء المعین
. شهادت (علیه السلام) ای دل شرار زهر شد میهمان من آه ای اجل بگیر این نیمه جان من گریه کن ای فلک با دیده ی ترم آخر تو دیده ای آمد چه بر سرم من غریبم....... گرید به حال من چشمان روزگار روزی که غرق تب گشتم شتر سوار شد دست و پای من بسته به سلسله نامحرمان شدند همراه قافله من غریبم...... با دست بسته ام رفتم به شهر شام در کوچه ی یهود در اوج ازدحام خاکستر عزا بر چهره ام نشست با سنگ کینه ها آیینه ام شکست من غریبم..... ✍میثم مومنی نژاد 👇
[WWW.FOTROS.IR]ma96080202.mp3
8.52M
. 📋 بدم المظلوم ادرکنی صاحب الزمان ✔️ / حاج محمود کریمی ✔️ ✔️ "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بدم المظلوم ادرکنی صاحب الزمان بدم المظلوم از ناله ی خاتم الحجج دل عالم خون از ناله ی خاتم الحجج بدم المظلوم عجل لولیک الفرج بدم المظلوم سر کن شب غیبتش خدا نفس المحموم شد هر نفس امام ما به غم مغموم غمگین شده کل ماسوا بدم المظلوم شد شور مدافع الحرم بدم المظلوم شد جوشش چشمه ی کرم بدم المظلوم سوگند دعای رهبرم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. مرثیۀ از آیت الله مرعشی نجفی(ره) نقل شده است که وقتی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) قنداقۀ حضرت زینب(سلام الله علیها) را به محضر رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) برد این نوزاد چشم مبارک را به روی هیچ کدام از اهل بیت(علیهم السلام) باز نکرد. تنها وقتی قنداقه در بغل امام حسین(علیه السلام) قرار گرفت چشمش را گشود؛ اینجا حضرت زینب(سلام الله علیها) رو در روی امام حسین(علیه السلام) که قرار گرفت چشمانش را باز کرد؛ ولی یک وقتی امام حسین(علیه السلام) تا چشمش به چشم حضرت زینب(سلام الله علیها) دوخته شد چشمانش را بست و آن در مجلس یزید بود. سر مبارک آقا از فراز نیزه به تمام اُسرا نگاه کرد؛ ولی وقتی که مقابل حضرت زینب(سلام الله علیها) رسید چشم هایش را روی هم گذاشت و از گوشه‌های چشم مبارکش اشک جاری شد؛ گویی می‌خواست فرموده باشد که خواهر عزیز از این که این همه محبت به یتیمانم کرده‌اید ممنون شمایم و بیش از این مرا خجالت زده مکن! (گریزهای مداحی، صفحۀ299) 🎤 .👇
. 🔊 احساسی آقا (ع) ⭕ متن:دوباره راهی دریاییم... 🎙️ مداح:حاج 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 دوباره راهی دریاییم ما خیلی ساله که اینجاییم جوونیمون رو دادیم پای حسین کتیبه ها بازم شور دارن سیاهیا چقدر نور دارن به نام نامیه زیبای حسین میریم با روضه های حسین تا کربلای حسین تموم زندگیمون شده وقف عزای حسین سلام ای چاره ی بیچاره ها ارباب منِ بیچاره رو دریاب 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 برا مصیبتت میسوزم فدای داغ این ده روزم چقدر این اشک ماتم محترمه بدون غصه و تشویشم شبا که زائرِ تو میشم همین مجالس روضت حرمه سیاه که میشه پیراهنم دل از همه میکنم یه روز به داد من میرسه حسین حسین گفتنم سلام ای روضه پر ماتمِ هر شب سلام ای هستی زینب سلام ای چاره ی بیچاره ارباب من بیچاره رو دریاب 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 شبیه تو نشد مخلوقی تویی که بهترین معشوقی که عاشق تو ان خوبان و بدان با این که از غمت آکنده ام برات نمردم و شرمندم عجب سعادتی دارن شهدا دلم میخاد بشم یارِ تو غلام دربارِ تو تا دستمو بذاری توی دست علمدار تو "سلام ای صاحب درمونده ها عباس میبینی نوکرت تنهاست سلام ای چاره ی بیچاره ها ارباب من من بیچاره رو دریاب 👇
. من از حسینیه باید به دیر برگردم اگر که لحظه ای از تو به غیر برگردم من ازتلاوت قرآن جدا شدم باید به پای درس جناب بریر برگردم چه میشود به دعای محبت آمیزت شبیه حر شده و با زهیر برگردم پناه میبرم از شر نفس خود به خدا امیدوارم از این شر به خیر برگردم سلوک من به همین راه روضه رفتن هاست مگر دوباره به این خط سیر برگردم به یاد روضه نصرانی و سرت امشب من از حسنیه باید به دیر برگردم .
. زنهای شام غصه معجر نداشتند کمبودی از غنیمت و زیور نداشتند در کوچه ها نشد سرشان زخم سنگ و چوب در پیش چشم راس برادر نداشتند بر خار پا برهنه نبودند کل راه زنجیر هم به گردن مضطر نداشتند اطرافشان به هلهله نامحرمی نبود داغ تنور و سوختن سر نداشتند حین حراج سوخته گاهواره ای شرمی ز داغ سینه مادر نداشتند بی شرم های کوچه‌ی برده فروشها شرم از کنیز خواندن سرور نداشتند یک زن دلش به حال اسیران کمی گرفت میگفت کاش کودک دختر نداشتند نامردهای شام چه مردانه میزدند جز تازیانه صحبت دیگر نداشتند از دینشان که خیر ندیدیم کاش که در شهرشان یهودی کافر نداشتند در پاسخ تلاوت قرآن نیزه ها از سنگ و چوب حربه بهتر نداشتند از سنگ و چوب آتش عوض شد رخ حسین دست از سرش هنوز ولی برنداشتند احمد حیدری✍ .
. پذیرا باش از مور درت کم را سلیمانم همین ناقابلی که روی دست آورده ام جانم رسیده کار این بیچاره آقا جان به جایی که نسیم کربلایت هم بیاید زنده می‌مانم نصیبم میشود یکبار دیگر کربلا یا نه؟؟؟ نمیدانم نمیدانم نمیدانم نمیدانم فقیر و خسته ام اما نشستم گوشه ی هیئت به شوق دیدنت دارم زیارتنامه می‌خوانم مرا هم با دعای مادرت آورده اند اینجا من این سینه زنی و گریه را مدیون ایشانم https://eitaa.com/emame3vom/49553 .. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که روزی ما کربلا کنند ما را که بین روضه به آتش کشیده اند فردای حشر وارد دوزخ چرا کنند ؟ اول مرا به نیمه نگاهی کشانده و بعدش به آه و گریه مرا مبتلا کنند غیر از قبیله ی علی و فاطمه کجا شاهان به حال و روز گدا اعتنا کنند ؟ دور از مرام و مسلک این خانواده است یوم الحساب نوکر خود را رها کنند با اذن مادرش به محرم رسیده ایم او گفته است تک تک ما را صدا کنند آنان که حر گم شده را هم خریده اند آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند درد نهفته ای که مداوا نمی شود باید زتربت حرم او دوا کنند سالی گذشت تیره شدم منتظر شدم تا که مس وجود مرا هم طلا کنند اصلا در این حسینیه ها ، در محرمش ما را به دین و شرع و خدا آشنا کنند در محضر خدا و ائمه میان عرش جمع ملائکه همه روضه به پا کنند که کوفیان چگونه جلو چشم فاطمه سر از تن عزیز پیمبر جدا کنند __ .
. نماز، پشت سرِ تو چه عالمی دارد نظر به چشم تر تو چه عالمی دارد ز خواب ناز گذر کردن و تماشایِ- -نیایش سحرِ تو چه عالمی دارد نشسته ام به هوای نگاه مرحمتت که بر دلم نظر تو چه عالمی دارد چه می شود سفری من ملازمت باشم؟ به کربلا سفر تو چه عالمی دارد میان روضه ی ارباب بی کفن، شور- -دم پُر از شرر تو چه عالمی دارد بیا که زینب کبری تو را صدا میزد سر بریده ی آقا تو را صدا میزد تو و غریبی و زاری! خدا مرا بکشد به آن غمی که تو داری خدا مرا بکشد چرا به گوشه ی صحرا نموده ای منزل؟ مگر که خانه نداری؟ خدا مرا بکشد برای معصیت بی شمار من... آقا همیشه اشک تو جاری، خدا مرا بکشد میان روضه می آیی ولی منِ غافل ز دیدن تو فراری... خدا مرا بکشد شنیده ام که کسی با سر برادر گفت: چرا به نیزه سواری؟ خدا مرا بکشد کسی ندیده به بزم شراب و تشت طلا سر بریده ی قاری، خدا مرا بکشد هنوز سوز صدایی غریب میآید صدای قاری شیب الخضیب میآید مجتبی روشن روان .
. هر که با خاک درت کام لبش بردارد از همانک ودکی اش چشم به کوثر دارد اولین آرزویم هست همانی باشم که به لب نام تو تا لحظه آخر دارد چند صد حج پیاده است ثواب آنکه قصد پابوسی شش گوش تو در سر دارد پادشاهان همه مدهوش مقامت گویند این چه شاهی است مگر این همه نوکر دارد چشم هایم شده چون شاخه پرباری که چار فصلش ز غمت میوه نو بر دارد هر از داغ تو نگریسته پیغمبر نیست گریه بر توست مدالی که پیمبر دارد تکیه بر نیزه غربت زدی و فرمودی چشم غارت به حرم این همه لشکر دارد خواهرت گفت : سرش را سر نیزه نزنید کین هلال سر نی آمده دختر دارد
. زیبا هلال یک شبه، ای سایه سرم بالا نشسته ایُ مرا می کنی نگاه عالم همه پناه به نام تو می برند حالا ببین که خواهر تو گشته بی پناه تو قرص ماه بودی و حالا شدی هلال دیشب مگر چگونه شبت کرده ای سحر روی تو سوخته چونان روی مادرم خاکستر است لای همه گیسوان سر عمری سرم به سینه ات آرام می گرفت حالا تو روی نیزه و من بین محملم هر بار نیزه دار، سرت چرخ می دهد با هر تکانِ نیزه تکان می خورد دلم از بعد قتلگاه که دیدم به چشم خود زخمی شده دو گونه تو در وضوی خاک دامن گرفته ام پی رأس تو هر قدم تا که نیفتی از سر نیزه به روی خاک عمری ندیده است کسی سایه مرا حالا ببین که رنج و بلا یاورم شده شاه نجف کجاست تماشا کند مرا این آستین کهنه حجاب سرم شده قاسم نعمتی .
. رسم دنیا درهمین است آنکه آمد رفتنی ست بعدِ رفتن نام نیکت بر زبانها ماندنی ست تا توانی خلق را ازخود مرنجان با سخن آنکه بالاتر نشیند ، آخرش افتادنی ست عمرو جانت گرچه عمر نوح هم باشد ولی شیشه ی عمرگرانم عاقبت بشکستنی ست ثروتت بند است برشب شهرتت با یک تبی عاقبت ثروت به دست وارثان بسپردنی ست دل مبند بر مال دنیا ، مالِ دنیا بی وفاست خرقه ی زرهم بپوشی سیم و زرنابردنی ست اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج .
. 😭چند پسر شهید کربلا 😭دوپسر بعد از واقعه کربلا(محمد وابراهیم)سرشان مقابل هم از تن جدا شد 😭یک دختر(عاتکه)زیر پای اسب عصر عاشورا.... 😭دختر دیگر(حمیده) و (رقیه بنت امیرالمومنین) همراه کاروان اسرا.... باید بشه اشک چشمای ما دائم برای اولاد ِ غم پرور مسلم آقای ما مسلم،خیلی جسارت دید تموم گلهاشو به راه دین بخشید خودش که کشته شد تو شهر ظلمت سرش شد از تنش جدا تو غربت یکی یکی گلای پاک اونو عدو شکست با کینه وعداوت وای از غم اولاد پاک مسلم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 دختر هفت سالَش،تو عصر عاشورا کشته شده ای وای،به زیر دست و پا شده بازم تکرار،جنایت گودال مثل تن ارباب،شده تنش پامال عاتکه ی مظلومه وقتی جون داد به زیر پای اسب چند تا جلّاد از ناله های مادرش رقیه قهقهه زد عدو،ای داد وبیداد وای از غم اولاد پاک مسلم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 داده به راه حق، همه پسرهاشو دشمن برید از بغض،سر قمرهاشو خدا کنه هیچ کس نبینه که دشمن جدا کنه رأس ِ برادرو از تن هیچ کی چنین جنایتی ندیده چقد عدوی مرتضی پلیده برای جایزه و مشتی درهم سر دو کودکو چطور بریده وای از غم اولاد پاک مسلم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. 😭حضرت فاطمه(همسر حضرت سجاد) دختر امام حسن علیهم السلام که در کاروان اسرا بودند 😭ام الحسن و ام الحسین علیهماالسلام که عصر عاشورا زیر پای اسبها شهید شدند 😭آمنه علیهاالسلام که در راه شام زیر پای شتر به شهادت رسیدند 😭شریفه علیهاالسلام براثر جراحت زیاد به قولی در راه شام و به قول دیگر بعد اربعین شهید شدند کشیدن چقد داغ توی نینوا، بنات الحسن شدن توی راه عموشون فدا، بنات الحسن شکست قلبشون از هزاران جفا،بنات الحسن میون غم های عاشورا ،شدن مأنوس با اشک و آه جلو چشماشون رو نیزه رفت،سر قاسم و عبدالله بیا ای منتقم آقا.... 🌸🌸🌸🌸🌸 امون از زمونی که شد خیمه ها، پر از دشمنا شکستن دوتا لاله ی مجتبی،زیر دست وپا توی خاک و خون همراه مرکبا ،شدند جابه جا تن بی جون ِ دو مظلومه، رها شد گوشه ی صحرا چه کرده داغ دو نازدانه،با قلب زینب کبری بیا ای منتقم آقا..... 🌸🌸🌸🌸🌸 شدن دخترای حسن خون جگر،توی راه شام شدن با یه مشت بی حیا همسفر ،توی راه شام شنیدن چقد طعنه تو هر گذر،توی راه شام شریفه و آمنه از درد،شدند کشته توی غربت بمیرم تو سن کودکی،کشیدند روز وشب محنت بیا ای منتقم آقا.... 🌸🌸🌸🌸🌸 بمیرم شریفه توی کربلا، شده قدکمون دیده پیکر زخمی ِقاسمو ،شده نیمه‌جون جلو روش به عمه توی قتلگاه ،زدن بی امون اونم مثل عمّه شد مضطر،شده پیر از شکنجه ها بمیرم که مثل عبدالله،تنش رفت زیر دست و پا بیا ای منتقم آقا.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. وعده ی نوکرا ،زیر قبه ی حسین ، ظهر اربعین می خونیم دعا برا ،ظهورصاحب الزمان، بین زائرین بشنو که داره میاد صدای هَل مِن ناصر دعای فرج بخون تا بشه قلبت طاهر برا یاری غریب غائب عصر ما دعای ظهوره زینت لب هر زائر عَجَّل الله تَعالی' فَرَجَه.... 🌸🌸🌸🌸🌸 قلبمونه همسفر،تو مسیر کربلا، با امام عصر واسه تعجیل فرج،رو لبامونه دعا،با امام عصر نذر مهدی می کنیم همه قدمهامونو از خدا فقط می خوایم ظهور مولامونو همه ی موکبای راهو میگردیم با اشک به امیدی که ببینیم روی آقامونو عَجَّل الله تَعالی' فَرَجَه.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ماسوا هست پریشان اباعبدالله عاشق و بی سر و سامان اباعبدالله حق گواه است که پاینده و جاوید شود هرکه جان داد به جانان اباعبدالله بی نیاز از دو جهان می کند هر سائل را کرم و لطف فراوان اباعبدالله شکر لله که از بین همه خلق جهان ما شدیم جزء محبان اباعبدالله هستی خود همه قربانی حق کرد حسین هستی ما همه قربان اباعبدالله همه بیمار و نخواهیم شفا را ز مسیح چشممان هست به درمان اباعبدالله به شهان سلطنت هر دو جهان ارزانی ما گداییم گدایان اباعبدالله دَرِ این خانه نخوردیم غم روزی را روزی ماست به دستان اباعبدالله ما نه تنها به سر سفره او ریزه خوریم آفرینش همه مهمان اباعبدالله شاه ما نوکریش سلطنت است پس بی شک پادشاهند غلامان اباعبدالله اسم ما را همه در زمره مجانین حسین بنویسید به دیوان اباعبدالله پر کشد مرغ دلم نام تورا تا شنوم تو چه کردی به دلم جان اباعبدالله ای خدا کاش که در لحظه جان دادن خود سر گزاریم به دامان اباعبدالله *
. ادامه فاطمه ای که عقیله ی بنی هاشمی فخر قبیله ی بنی هاشمی فهیمه وعالمه ی اطهری ادامه ی فاطمه ی اطهری توکعبه ای وحجب وشرم وعفاف کند همه عمربه دورت طواف سپهر صبرو عشق را کوکبی جلوه ی ایمانی وزین ابی به عشق فریادرسی جزتونیست تالی فاطمه کسی جزتونیست هیبت مرتضاست درعزم تو خطبه ی توبود همان رزم تو زینت گلخانه ی مولاشدی هم نفس حسین زهرا شدی تویی مباهات بنی فاطمه عمه ی سادات بنی فاطمه عرش مقامی وفلک منصبی بشیر کربلائیان زینبی ای که به چشم حسنی نورعین آینه ی تمام قدحسین پنجه ی توحید به شور جهاد تا علم صبربه دست تو داد شور تو دم زعشق محبوب زد صبردلت طعنه به ایوب زد کویر ازاشک غمت باغ شد لاله ز داغ دل تو داغ شد چون تو کسی گلشن پرپر نداشت این همه لاله های بی سر نداشت گرچه زتاب غصه تب داشتی شکرخداوند به لب داشتی عدو زضعف تو نشانی ندید لحظه ای ازتو ناتوانی ندید کاخ ستم را که نگون ساختی چنان علی به ظالمان تاختی صحیفه عشق و وفاجزتونیست شیرزن کرب وبلا جز تو نیست ای که جهان غرق تحیات توست چشم «وفایی» به کرامات توست *👇