eitaa logo
امام حسین ع
17.6هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّه رَؤُفٌ بِالْعِبادِ. (بقره/٢٠٧) تا در اوصاف امیرالمؤمنین آید به کار نه قلم را اقتدار و نه زبان را اختیار مظهر حق شیر حق مرآت حق میزان حق کشور حق را مدیر و لشكر حق را مدار گو که بنویسند جّن و انس وصفش را مدام نیست ممکن وصف مولا را یکی از صد هزار قصّهء جانبازی آن جان شیرین رسول جان شیرین می دهد بر تن برادر گوش دار کافران دادند با هم دست از هر طایفه بهر قتل خواجۀ لولاک در یک شام تار گفت پیغمبر به شیر حق امیرالمؤمنین کای نبی را جان شیرین ای ولیّ کردگار کافران بر قتل من با یکدگر بستند عهد باید امشب جای من در بسترم گیری قرار گفت حیدر: ای دو صد جان علی قربان تو این تو، این جان علی، این تیغ خصم نابکار جان پاک تو سلامت جان من بادا فدات گو ببارد تیغ و تیرم از یمین و از یسار خفت آن شب مرتضی در بستر ختم رسل گشت پیغمبر دل شب در بیابان رهسپار ناگهان بوبکر آمد بر سر راه نبی در درون آن شب تاریک، دور از انتظار چشم پیغمبر چو بر وی در سر راه اوفتاد برد همره تا نگردد راز پنهان آشکار نفس خود را جای خود در بستر خود جای داد خصم خود را ناگزیر آورد سوی کوهسار آنکه جای مصطفی خوابید، باشد جانشین وآنکه یار غار او شد، به که بنشیند به غار با نبی در غار بودن کی کرامت می شود جان به راه یار دادن عزّت است و افتخار این تعصّب نیست انصاف است لختی گوش کن فرق بسیار است بین یار غار و یار یار او به "لا تحزن" ز فعل خویشتن گردید منع این به "مرضات اللّه"ش گوید ثنا پروردگار او ز بیم جان فراری بود از میدان جنگ این به دور مصطفی گردید روز کارزار او "اقیلونی" سرود این بر "سلونی" لب گشود او سراپا عجز بود این پای تا سر اقتدار او ز خیبر شد فراری این در از خیبر گرفت فرق دارد فرق، مرد جنگ با مرد فرار هر نفس در بستر ختم رسل بهر علی بود بیش از طاعت کونین اجرش در شمار ذات حق آن شب به جبراییل و میکاییل گفت کی کند جان از شما در راه یکدیگر نثار؟ هر دو ماندند از جواب و سر به زیر انداختند هر دو ساکت هر دو گردیدند از حقّ شرمسار پس خطاب آمد که بگشایید چشمی بر زمین بذل جان شیر حق بینید در این شام تار خفته بهر بذل جان در بستر ختم رسل گشته محو این همه ایثار چشم روزگار ای وجودت شمع جمع آفرینش یا علی وی خزان زندگی را نام دلجویت بهار با سر انگشت تو مهر و مه کند در چرخ سیر بر تماشای تو می گردند این لیل و نهار گو برد حقّ تو را صد تن به جای آن سه تن آنچه زآن تو است، آن تو است ای جان را قرار چه شوی مسند نشین و چه شوی خانه نشین تو امامیّ و امامت از تو دارد اعتبار بانگ جبریل از اُحد آید به گوش جان که گفت لافتی الاّ علی لا سیف الاّ ذوالفقار لب نمی بندد ز اوصاف تو «میثم» یا علی گر فتد در زیر تیغ و گر رود بر اوج دار ✍حاج غلامرضاسازگار 🍃گوشواره:یا امیرالمومنین... .👇
. واقعه شب اول سال سیزدهم یا چهاردهم بعث نزول آیه 207 سوره مبارکه سوره بقره در فضیلت حضرت امیرالمومنین علیه السّلام 🔸پس از اینکه اهل مدینه با پیامبر صلی الله علیه و آله بیعت کردند و کفار قریش از این پیمان اطلاع یافتند چهل نفر از اشراف در دارالندوه گرد آمدند و تصمیم گرفتند که که از هر عشیره ای یک نفر حاضر شوند و این گروه به طور ناگهانی به خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله هجوم برند و او را بکشند و بدین ترتیب قاتل مشخص نمی شود و خونخواهی معنایی نخواهد داشت و بنی هاشم مجبور می شوند به دیه راضی شوند. 🔸خداوند با نزول آیه 30 سوره مبارکه انفال پیامبر خویش را از این واقعه آگاه نمودند. ﷽‌وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَ يَمْكُرُونَ وَ يَمْكُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرينَ 🔹و [ياد كن‏] هنگامى را كه كافران در باره تو نيرنگ مى‏كردند تا تو را به بند كَشَند يا بكُشند يا [از مكّه‏] اخراج كنند، و نيرنگ میزدند، و خدا تدبير مى‏كرد، و خدا بهترين تدبيركنندگان است.» 🔸با اینکه احتمال کشته شدن امیرالمومنین علیه السّلام بسیار زیاد بود در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله خوابیدند و پیامبر به غار ثور رفتند و از آنجا به مدینه هجرت فرمودند. 🔸هنگامی که مشرکین به خانه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یورش بردند و حضرت امیرالمومنین علیه السّلام را به جای پیامبر صلی الله علیه و آله در بستر یافتند ، از هدف خود بازماندند. 🔹به دلیل این فداکاری و از خودگذشتی حضرت علی بن ابیطالب علیه السّلام خداوند آیه 207 سوره مبارکه بقره را در فضیلت حضرت امیرالمومنین علیه السّلام نازل فرمودند: ﷽‌وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» 🔹و از ميان مردم كسى است كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى‏ فروشد، و خدا نسبت به [اين‏] بندگان مهربان است. 📚‍(1) نهج البلاغة، صفحه 489 ................ قصيده اى علوى درباره ليلة المبيت (شب اول ربيع الاول) ———————- تا در اوصاف امیرالمؤمنین آید به کار نه قلم را اقتدار و نه زبان را اختیار مظهر حق شیر حق مرآت حق میزان حق کشور حق را مدیر و لشكر حق را مدار گو که بنویسند جّن و انس وصفش را مدام نیست ممکن وصف مولا را یکی از صد هزار قصّهء جانبازی آن جان شیرین رسول جان شیرین می دهد بر تن برادر گوش دار کافران دادند با هم دست از هر طایفه بهر قتل خواجۀ لولاک در یک شام تار گفت پیغمبر به شیر حق امیرالمؤمنین کای نبی را جان شیرین ای ولیّ کردگار کافران بر قتل من با یکدگر بستند عهد باید امشب جای من در بسترم گیری قرار گفت حیدر: ای دو صد جان علی قربان تو این تو، این جان علی، این تیغ خصم نابکار جان پاک تو سلامت جان من بادا فدات گو ببارد تیغ و تیرم از یمین و از یسار خفت آن شب مرتضی در بستر ختم رسل گشت پیغمبر دل شب در بیابان رهسپار ناگهان بوبکر آمد بر سر راه نبی در درون آن شب تاریک، دور از انتظار چشم پیغمبر چو بر وی در سر راه اوفتاد برد همره تا نگردد راز پنهان آشکار نفس خود را جای خود در بستر خود جای داد خصم خود را ناگزیر آورد سوی کوهسار آنکه جای مصطفی خوابید، باشد جانشین وآنکه یار غار او شد، به که بنشیند به غار با نبی در غار بودن کی کرامت می شود جان به راه یار دادن عزّت است و افتخار این تعصّب نیست انصاف است لختی گوش کن فرق بسیار است بین یار غار و یار یار او به "لا تحزن" ز فعل خویشتن گردید منع این به "مرضات اللّه"ش گوید ثنا پروردگار او ز بیم جان فراری بود از میدان جنگ این به دور مصطفی گردید روز کارزار او "اقیلونی" سرود این بر "سلونی" لب گشود او سراپا عجز بود این پای تا سر اقتدار او ز خیبر شد فراری این در از خیبر گرفت فرق دارد فرق، مرد جنگ با مرد فرار هر نفس در بستر ختم رسل بهر علی بود بیش از طاعت کونین اجرش در شمار ذات حق آن شب به جبراییل و میکاییل گفت کی کند جان از شما در راه یکدیگر نثار؟ هر دو ماندند از جواب و سر به زیر انداختند هر دو ساکت هر دو گردیدند از حقّ شرمسار پس خطاب آمد که بگشایید چشمی بر زمین بذل جان شیر حق بینید در این شام تار خفته بهر بذل جان در بستر ختم رسل گشته محو این همه ایثار چشم روزگار ای وجودت شمع جمع آفرینش یا علی وی خزان زندگی را نام دلجویت بهار با سر انگشت تو مهر و مه کند در چرخ سیر بر تماشای تو می گردند این لیل و نهار گو برد حقّ تو را صد تن به جای آن سه تن آنچه زآن تو است، آن تو است ای جان را قرار چه شوی مسند نشین و چه شوی خانه نشین تو امامیّ و امامت از تو دارد اعتبار بانگ جبریل از اُحد آید به گوش جان که گفت لافتی الاّ علی لا سیف الاّ ذوالفقار لب نمی بندد ز اوصاف تو «میثم» یا علی گر فتد در زیر تیغ و گر رود بر اوج دار ✍️غلامرضاسازگار
. شعرروضه از زبان (ع) جگرم یاد حسین ریخت بهم یا بن شبیب زخم شد ؛از غم او پلکِ ترم یا بن شبیب   تهِ گودال که جای پسرِ زهرا نیست جای قرآن که به زیر سمِ مرکب ها نیست   پیرُهن از تنِ بی سر شده در آوردند بی کفن در وسط دشت رهایش کردند   حرمت مهریه مادرِ سادات شکست آب می خواست ولی نیزه دهانش را بست   جد مظلوم مرا با لب عطشان کشتند مادرش دید و به گیسوی پریشان کشتند   ناله زد مادر ما دست به مویش نزنید با تَهِ خنجر خود ضربه به رویش نزنید   خبر از حرمت بوسیدن مادر دارید؟؟ پای خود را زلبان پسرم بر دارید .
. ۱۱ ای اختر مدینه،ای یاس بی قرینه گردیده ذکر عالم،یا حضرت سکینه یا حضرت سکینه۲ در آسمان عترت،تو شمس مشرقینی مادر تو رباب و،تو دختر حسینی یا حضرت سکینه۲ با مادرت رباب و،همراه عمه زینب دیدی پدر شهید است،جانت رسیده بر لب یا حضرت سکینه۲ دیدی تو کربلا را،رنج و غم و بلا را پیکر پاره پاره،سر روی نیزه ها را یا حضرت سکینه۲ گل های چیده دیدی،قلب دریده دیدی در کربلا به نیزه،سر بریده دیدی یا حضرت سکینه۲ بعد از حسین زهرا،آتش به خیمه دیدی تن های غرقه در خون،سرها به نیزه دیدی یا حضرت سکینه۲ راحت شدی ز غم ها،رفتی به سوی عقبی در جنت خداوند،مهمان شدی به زهرا یا حضرت سکینه۲ .
. پیام به ما شیعیان شیخ مفید در کتاب خویش، پیام جامع، آموزنده و جالبی از امام رضا علیه‌السلام را آورده است. ▪️امام این پیام را به وسیله حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام به شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم‌السلام فرستاده‌اند. 🔻متن پیام به این شرح است: 🔅بسم الله الرحمن الرحیم ▪️ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو در دل‌های خویش برای شیطان راهی نگشایند. ▪️و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پر معنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی‌فایده فراخوان. ▪️و به صله‌رحم و رفت‌وآمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه باهم دعوت کن، چراکه این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیای اوست. ▪️دوستان ما نباید فرصت‌های گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. ▪️من با خود عهد کرده‌ام که هرکس مرتکب این‌گونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند، از خدا بخواهم که او را به سخت‌ترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز این‌گونه افراد از زیانکاران خواهند بود. ▪️به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را جز آن‌هایی که بدو شرک ورزند یا یکی از دوستان ما را برنجانند یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، همه را مورد عفو قرار خواهد داد. ▪️اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد. جز اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود. ▪️اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت نیز بی‌بهره خواهند بود و من از این لغزش‌ها به خدا پناه می‌برم. 📚اختصاص، شیخ مفید، صفحه ۲۴۱ .
خداحافظ ای برادر زینب به خون غلطان در برابر زینب خداحافظ ای جوانی زینب سلام ای قد کمانی زینب بیاد لبت دیگر آب و ننوشم برادر جان بی تو خانه به دوشم سرت رفته نوک نیزه عدوان تنت گشته طعمه سم اسبان به درد و غم و ابتلا می روم دریغا که از کربلا می روم در اینجا مرا خون دل توشه بود نگاهم بر این قبر شش گوشه بود خداحافظ ای خاک پاکِ حسین انیسِ تن چاکُ و چاک حسین خداحافظ ای قرار و شکیبم خداحافظ ای حسین غریبم خداحافظ ای وادی علقمه خداحافظ ای گریه فاطمه خداحافظ ای سرو خونین بدن خداحافظ ای قاسم ابن الحسن خداحافظ ای تشنه در موج یَم خداحافظ ای دست و مشک و عَلَم خداحافظ ای ناله ی آه و آب خداحافظ ای شیر خوار رباب خداحافظ ای خیمه پر ز دود خداحافظ ای یاسهای کبود خداحافظ ای دامن سوخته به صحرا روان با تن سوخته خداحافظ ای کودکِ اشکبار غریبانه جان داده در زیر خار خداحافظ ای برادر زینب به خون غلطان در برابر زینب خداحافظ ای برادر زینب به خون غلطان در برابر زینب خداحافظ ای برادر زینب همه رفتند و شدم تک و تنها خدا را چه سازم در این دل صحرا خداحافظ ای برادر زینب ببین دشمن غیرت الله بلند شو،بلند شو ببین دشمن حرمت تو شکسته خیمه هات رو بردن حسین..،خوابیدی؟ ببین دشمن حرمت تو شکسته ببین دست خواهر تو ببسته چون چاره نیست میروم و میگذارمت ای پاره پاره تن به خدا میسپارمت خداحافظ ای برادر زینب . حسین حسین حسین جان ای آبروی دو عالم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم خداحافظ ای برادر زینب به خون غلتان در برابر زینب به خون غلطان در برابر زینب 🥀🥀♦♦♦♦🥀🥀🥀♦♦♦♦🥀🥀🥀♦♦♦♦🥀🥀 برادر جان بی تو در دل صحرا شده تنها خواهرت گل زهرا شده تنها خواهرت گل زهرا حسین جان ای آبروی دو عالم‌ نگین سلیمان به حلقه ی خاتم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم حسین 🥀🥀♦♦♦♦🥀🥀🥀♦♦♦♦🥀🥀🥀♦♦♦♦🥀🥀 ز زخم تنت روی ریگ بیابان به اشک دل و سوز آه یتیمان خدایا از این غم چه چاره کنم تنت بی سر مانده در دل صحرا سرت هر دم روی نیزه ی اعدا خدایا از این غم چه چاره کنم کند گریه خواهر تو به هر شب حسین 🥀🥀♦♦♦♦🥀🥀🥀♦♦♦♦🥀🥀🥀♦♦♦♦🥀🥀 شده محمل جای روضه ی زینب حسین به شهر شام در هجوم نظرها کند خنده دشمنت به غم ما کند خنده دشمنت به غم ما زند سیلی دشمنت به رخ من دلم خون است از جسارت دشمن 🥀🥀♦♦♦♦🥀🥀🥀♦♦♦♦🥀🥀🥀♦♦♦♦🥀🥀 خدایا از این غم چه چاره کنم حسین جان ای آبروی دو عالم‌ نگین سلیمان به حلقه ی خاتم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم حسین جان ای آبروی دو عالم‌ نگین سلیمان به حلقه ی خاتم حسین .
مداحی آنلاین - خداحافظ ای برادر زینب - پویانفر.mp3
8.37M
😭خداحافظ ای برادر زینب 😭به خون غلطان در برابر زینب 🎧 محمدحسین_پویانفر (؏)
4_5992319610962051946.mp3
2.25M
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین! 🎙حاج مهدی رسولی 🔊خداحافظ ماه غصه‌های حرم خداحافظ،ماهِ غصه های حرم بازم ذکرِ حَرمت زده به سرم دوخته ام به پرچمای ماتمت نگاهمُ چه جوری دربیارم پیراهنِ سیاهمُ یادم نمیره ماه سُرخِ عزا یادم نمیره صدای روضه ها یادم نمیره زیارت عاشورا حسین!آقام! جوونی ما به فدات حسین!آقام! کی میرسیم به کربلات وای...آقام،وای.... امشب شبِ آخرِ دوماهِ عزاست مرهمِ دل دست حضرت زهراست دل من قُرصِ به اون دعایِ خیرِ مادرت آقاجون دستِ منُ بذار تو دستِ اکبرت شرمندم آقا به خدا از شما جامونده ام از تموم شهدا زنده ام با یادِ شمیم کربلا ردم نکن،به نوکری قابل بدون آقایی کن،منُ به دوستام برسون وای...آقام،وای.... https://eitaa.com/emame3vom/51716
4_5992319610962051955.mp3
5.71M
خداحافظ سیاهی غم . . خداحافظ سیاهی غم ، خداحافظ مشکی ماتم خداحافظ روضه و گریه و شبای ماتم ماه محرم خدافظ دلای بی تاب ، خداحافظ مصیبت آب خداحافظ دست بُریده و نوای زینب و مقتل ارباب خداحافظ کتیبه و بیرقا و علم مصیبت بچه ها و حرم ماه غریبی ارباب کرم خداحافظ شاید حسرتت به دل بمونه آخه سال دیگه خدا میدونه چه کسی میمیره کی زنده میمونه ... محرم و صفر اَلوداع ، محرم و صفر اَلوداع ... خداحافظ قصه ی حنجر ، خداحافظ روضه ی معجر خداحافظ حکایت نِی و یه نعل تازه و یه جسم بی سر خداحافظ قحطی بارون ، خداحافظ یه جسم بی جون خداحافظ روایت دختر سه ساله توی بیابون خداحافظ کتیبه و بیرقای حسین مصیبت و روضه های حسین مرغ دلم و هوای حسین خداحافظ روضه ها با شور سینه زنی آقا تو شهید بی کفنی تویی که فقط عشق منی ... محرم و صفر اَلوداع ، محرم و صفر اَلوداع ... https://eitaa.com/emame3vom/51717 .
4_5992319610962051980.mp3
7.37M
سینه زنیامو بزار کنار،برا شب اول قبرمن! 🎙حاج حسین سیب سرخی
4_5992319610962051978.mp3
6.83M
حاج محمود کریمی 🔊خداحافظ ای سیاهی ای ساربان آهسته ران، کارام جانم می رود وان دل که با خود داشتم، با دلستانم می رود من مانده ام مهجور از او، بیچاره و رنجور ازو گویی که نیشی دور ازو، در استخوانم میرود گفتم به نیرنگ و فسون، پنهان کنم ریش درون پنهان نمی ماند که خون، بر آستانم می رود محمل بدار ای ساروان، تندی مکن با کاروان کز عشق آن سرو روان، گویی روانم می رود او می رود دامن کشان، من زهر تنهایی چشان دیگر مپرس از من نشان، کز دل نشانم می رود .
. خورشید به قدر غم تو سوزان نیست این قصّۀ جانگداز را پایان نیست پای تو دو ماه، عاشقی کرده دلم دل کندن از این کتیبه‌ها آسان نیست. .
. تلاش کرد نَیُفتَد ولی ز پا افتاد شبیه ِ مادر خود بین کوچه ها افتاد چه خوب شد که مسیرِ عبور ،خلوت بود کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد شبیهِ چادرِ خاکی،عبا شده خاکی به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد عبایِ رویِ سرش دورِ زانویش پیچید براش روضة کوچه چه خوب جا افتاد میانِ حجرة در بسته دست و پا میزد چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد میانِ آن همه قاتل ، یکی جلو آمد به ضربِ نیزة او شاه ،ازصدا افتاد کنارِ گودیِ گودال مادرش می دید محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد به اسبها همگی نعل تازه کوبیدند به این دلیل بدن بین ِ بوریا افتاد میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند سرِ بریدة آقا ز نیزه ها افتاد قاسم نعمتی .
. یابن الحسن آقاجان: روز آخر، حلال کن ما را ‌مستحقِّ وصال کن ما را
. || صلّی الله علیک یا اباعبدالله || بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت شرمنده در مصیبتِ تو ، کم گریستم .
b52b6bd0-de81-4aec-8aa8-6304c98f682b.mp3
10.44M
رویای چشم ترمه حرم امام رضا 🎙 رویای چشم ترمه حرم امام رضا دلگرمی آخرمه حرم امام رضا دادی به دستم سبو دادی به من آبرو پر میزنم با کبوترات آقا یه وقت همش چشمام پر از اشک میشه انقدر دلم تنگ میشه برات ای عشق ای عشق ای عشق ای جان ای جان ای جان یا مولا یا مولا یا سلطان یا سلطان **** دل از دو عالم میبره نظر امام رضا دل های ما رو میخره پسر امام رضا شبها با چشمای تر تا دم دمای سحر بازم هوایی میشه دلم تا میشینه رو سرم گرد و غبار حرم کرب و بلایی میشه دلم درمون دردامی خورشید شبهامی آبرو دارم من وقتی تو آقامی ای عشق ای عشق ای عشق ای جان ای جان ای جان یا مولا یا مولا یا سلطان یا سلطان **** دائم لبم عاشقونه می خونه امام رضا دردامون و دونه دونه می دونه امام رضا گلدسته های رضا تو عرش گره خورده با دستای سینه زن حسین باید رضا بشی تا کربلایی بشی روزیت بشه دیدن حسین از مشهد عازم بین الحرمینم مدیون رضا و مجنون حسینم انا مجنون الحسین .
4_5974387564155505629.mp3
13.44M
من از اون بچگیام دربدرت بودم حسین تو شدی صاحبمو ، زیرِ پرت بودم حسین ۱۴۰۰ به نفس: 🎤 شعروسبک: ✍ - شب ۲۹ صفرالمعظم ۱٤۰۰/۰۷/۱۳ - هیئت بین الحرمین طهران
. امروز به عشاق حسین زهـرا دهد مـزد عـزا یک عده را درمان دهد یک عده بخشش در جزا یک عده را مشهد برد یک عده را دیـدار حج باشد که مزد ما شود تعجیل در امـر فـرج 🦋 .
. دست ما بر ڪرم و رحمت مهدے باشد عشق ما آمدن دولت مــهدے باشد ؛ اول ماه ربیع از ڪرمت یا سلطان روزے ما فرج حضرت مـــــهدے باشد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه آخر صفر .پناهیان .mp3
1.28M
روضه جانسوز 🚩 روضه آخر ماه صفر 🚩 علیه السلام
. احساسی ع 🎤 خدا نیاره اسم من از قلم بیفته هوای کربلای تو از سرم بیفته هوامو داشته باش آقا اگه حواسم به تو نیس به پای هر سلام من یه کربلا پام بنویس دعوتم کن؛ به حرم ؛ به حرم آقا قسمتم کن ؛ ببرم ؛ ببرم آقا از کربلا چخبر چخبر آقا قسمتم کن یه سحر یه سحر آقا حسین حبّک نعمتی حسین قبرک قبلتی منم گدای زهرا منم غلام حیدر حسینیم به لطف شیر حلال مادر خدا کنه منم یه روز یکی مث زهیر بشم نوکر تو شدم حسین که عاقبت به خیر بشم کاری کن هر نفسم ؛ نفسم آقا به کربلا برسم ؛ برسم آقا دعوتم کن؛ به حرم ؛ به حرم آقا قسمتم کن ؛ ببرم ؛ ببرم آقا حسین حبّک نعمتی حسین قبرک قبلتی هوامو داشته وقتی خورده گره به کارم دلم خوشه کنارم امام رضا رو دارم امام مهربونم درد و بلات بجونم یه شعریه که من از بچگیام میخونم پنجره فولاد رضا برات کربلا میده هر کی میره کرب و بلا از حرم رضا میره از کربلا چخبر چخبر آقا قسمتم کن یه سحر یه سحر آقا حسین حبّک نعمتی حسین قبرک قبلتی سجده به تربت تو کار همیشگیمه نفس زدن برا تو برکت زندگیمه در خونت ندیدم هیچ کسی نا امید شه خدا کنه همینجا موی سرم سپید شه ارباب من شدی حسین که نوکری بلد بشم من از کنار اسم تو چجوری ساده رد بشم همین که خرج تو میشم همه ش برام حساب میشه تا اسم کربلا میاد دلم دوباره آب میشه از کربلا چه خبر ؛ چه خبر آقا قسمتم کن یه سحر ؛ یه سحر آقا حسین حبّک نعمتی حسین قبرک قبلتی 👇