eitaa logo
امام حسین ع
17.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. جدید پایانی روضه ای حضرت زهرا س ۱۴۰۰ بند اول: نقش زمین شدی بال و پرت زخمی شده زینب بمیره که مادر سرت زخمی شده طوری لگد زدن پلک ترت زخمی شده نمیخواد مخفی کنی خودم دیدم که کبوده بازوت چهل مرد بی حیا در و هل دادن شکسته پهلوت من هی صدا زدم رهاش کن زجرش نده که بی گناهه انقدر لگد نزن به پهلوش بانوی خونه پا به ماهه بند دوم: در بین بستری اشک چشات جاری شده این زخم میخ در روی تنت کاری شده تاثیر سیلیِ که باعث تاری شده نفس هات هر ثانیه گلی روی چادرت می دوزه نَشورش این بستر و دوباره فردا مثِ امروزه بی جون و بی رمق شدی و سر میکنی شبا رو با درد حتی یکی بهش نگفت که زن رو نمیزنن جلو مرد شعروسبک: 🎼✍ 👇👇
. سینه ی زخمیِ مسمار عواقب دارد ضربه های در و دیوار عواقب دارد بعد از آن کوچه ی باریک و قباله وقتی می شود حادثه تکرار عواقب دارد هیزم و شعله و دود و لگد وشش ماهه مادر و حمله ی اغیار عواقب دارد به زمین خوردن مجنون که امری عادیست چون طرفداریِ از یار عواقب دارد به زمین خورده و پا میشود از جا زهرا خانه داریِ به ناچار عواقب دارد قامتش خم شده حیدر به خدا حق بدهید دیدن بستر بیمار عواقب دارد مادری می رود اما به نظر سخت تر است رفتن میر و علمدار عواقب دارد بر سر عمه ی سادات همه سنگ‌ زدند زینب و کوچه و بازار عواقب دارد .
. غريب و خسته و تنها كنار خانه بنشستم مدينه گريه كن با من كه زهرا رفته از دستم واويلا اه واويلا، شدم من يكه و تنها غریب و بی کس و تنها نگار من شده نیلی مدینه گریه کن با من که زهرا می‌خورد سیلی واويلا اه واويلا، شدم من يكه و تنها بنال از داغ ان بلبل كه پرپر در قفس ميزد بجرم يا على گفتن به پشت در نفس ميزد واويلا اه واويلا، شدم من يكه و تنها غريبى مرا مردم همه با چشم خود ديدند ميان شعله آتش گلم را با لگد چيدند واويلا اه واويلا، شدم من يكه و تنها بود هر شب همى نفرين به لب در دشت و صحرايم الهى بشكند دستى كه سيلى زد به زهرايم واويلا اه واويلا، شدم من يكه و تنها گلاب از ديده جارى بر سر سجاده كن زينب براى مادرت زهرا كفن آماده كن زينب واويلا اه واويلا، شدم من يكه و تنها صداي ناله اورا زپشت درشنيدم من خدا داند که از زينب خجالت مي کشيدم من واويلا اه واويلا، شدم من يكه و تنها . (س) بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته... همه خواب و علی بیدار،سرش بنهاده بر دیوار بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته حسن ای نورچشمانم! حسین ای راحت جانم! بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب بخوان او را به تاب و تب،ولی آهسته آهسته روم شب‌ها سراغ او، به قبر بی‌چراغ او کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته. .................... ببین بشکسته پهلویش، سیه گردیده بازویش  بریز آب روان رویش، ولی آهسته آهسته بود خون جاری ای اسما هنوز از سینه زهرا بنالم زین مصیبتها ولی آهسته آهسته بریز آب روان اسما،  ولی آهسته آهسته  به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته  همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار  بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته  حسن ای نورچشمانم حسین ای راحت جانم  بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته  بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب  بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته  بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته  بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته  به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته  ولی آهسته آهسته  همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار  بگرید با دل خونبار، ولی آهسته آهسته روم شبها سراغ او به قبر بی چراغ او  کنم زاری ز داغ او ولی آهسته آهسته روم شب ها سراغ او، به قبر بی چراغ او  کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته ............. غریبونه کبوترها میان خانه بنشستند مدینه گریه کن با من که زهرا رفته از دستم 👇
7. سه ضرب ، غریبونه.mp3
1.47M
سه ضرب غریبونه کبوترها میان خانه بنشستند مدینه گریه کن با من که زهرا رفته از دستم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5974364319792498025.mp3
1.38M
الهی بشکند دست مغیره... رضا_هلالی
Ahari-Shab1Fatemieh2-1400.mp3
13.1M
🎙 حجت الاسلام اهری (پیش منبر) 🏴 عزاداری ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) | شب اول
HajAliAkbari-Shab1Fatemieh2-1400.mp3
43.66M
🎙 : حجت‌‌ الاسلام و المسلمین حاج علی اکبری | شب اول 🏴 شهادت (س) 📅 دوشنبه ۱۳ دی ماه ١۴٠٠ 🔺 هیأت آیین حسینی 🕌 امامزاده قاضی الصابر (ع)
. ✍ بند اول صورت تو کبود و نیلیه روی صورتت جای سیلیه پس چرا نذاشتی که من ببینم، ای بهترینم ۲ داری میری ولی بدون، همیشه غمت با منه توی شهرمون بعد تو، حرمت علی می‌شکنه ۲ نرو، بی‌تو حیدر نمی‌تونه دیگه، چجوری زنده بمونه ۲ "فاطمه یا فاطمه جان" ۳ بند دوم کفن تورو می‌پوشه ولی خودشو کفن می‌کنه علی می‌رسه جونش از غم تو بر لب، تو این دل شب ۲ از خودش می‌پرسه آخه، که به من نگفتی چرا؟ این کبودیا رو تنت، بگو افتاده از کجا؟ ۲ بمون، نرو تا تنها نمونم پاشو، من که بی‌تو نمی‌تونم ۲ "فاطمه یا فاطمه جان" ۳ بند سوم برا آرامش دل حسن پاشو باز خونه رو جارو بزن ببین التماس این بچه هارو، خدا خدارو ۲ رونق خونه‌ی علی، دست حق به همراه تو آخرش نگفتی چرا، کبوده روی ماه تو؟ ۲ داری، میری و میرم از حال برو، وعده‌مون دم گوال ۲ "فاطمه یا فاطمه جان" ۳ .👇
4_5897874267965492695.mp3
3.95M
‍ نوحه خدا مادرم را کجا میبرند2 گمانم برای شفا میبرند منو خانه داری ، منو سوگواری –خداااا مادرم2 نماز شبت شد قضااا مادرم گرفتم برایت عزاااا مادرم منو خانه داری ، منو سوگواری –خداااا مادرم 2 گهی چادرت راااا بسر می کنم 2 گهی جاااانب در نظر میکنم منو خانه داری ، منو سوگواری –خدااااا مادرم 2 نسیم وفاااا از سحر میرود 2 صفای مدینه سفر میرود منو خانه داری ، منو سوگواری –خدااااا مادرم 2 خداایا گلم زیر گل میرود 2 زدیده رود ز دل میرود قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2 خدا یا گل من که نیلی نبود جواب پیمبر که سیلی نبود قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2 خدا حافظ ای یااااس نیلوفری گمانم مرااااا هم رهت میبری قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه خدایا گلم زیر گل میرود 2 زدیده رود کی زدل میرود قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2 خدایا گل من که نیلی نبووود جواب پیمبر که سیلی نبوووود قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2 @
7. شب غربت.mp3
3.71M
قسمت هفتم : ( سلام الله علیها ) دختر بی مادر ، دختر مادر مُرده ، چند جاست که دیگه نمیتونه جلوی خودشو بگیره ، بلند بلند گریه میکنه ! اون شب امیرالمومنین فرموده بود بچه ها آهسته گریه کنید ، صدای گریه هاتون رو کسی نشنوه ، بابا بابا .. بعضی تعبیرات داره بچه ها آسینشون رو توی دهانشون کرده بودند ! صدای گریه هاشون رو کسی نشنوه ... ! اما یه جاست دیگه دختر نمیتونه جلوی خودش رو بگیره ، وقتی دارند تابوت مادر رو از درِ خونه بیرون میبرند ! این دختر بی مادر داد میزنه ، میگه مادرمو کجا میبرید ؟ مادرمو نبرید ! خدا مادرم را کجا میبرند ؟ به به التماس دعا ، تو همین ناله ها حاجت هایت را به بی بی بگو ، خدا مادرم را کجا میبرند ؟ گمانم برای شفا میبرند ! مرو مادر من ، مرو مادر من .. مادر زوده زینب بی مادر بشه ! مادر ، مادر بابام غریبه ، مادر مادر مادر .. بگم بی بی جان ، مدینه زبان حالت این بود ، مادر نرو نرو ! اما کربلا دنبال حسینت می دویدی .. ها ! امشب شب کربلاست ، امشب مادر هم کربلاست ، شب جمعه شب زیارتیه دنبال حسینش می دوید ، هی صدا میزد مهلا مهلا ، یابن الزهرا .. یه نگاه کرد دید زینبه ، تعبیرِ حسان شاعر اینه : میگه اول به یک نگاه توانائیم فزود یه نگاه به قد و بالای زینب کرد ، نیرو گرفت ، اما یه نگاه دیگه به قد و بالای زینب کرد ، جگرش سوخت ، چرا ؟آخه این نگاه دومی یاد مادرش افتاد ، زینب عین مادرش راه میرفت ، عین مادرش نگاه میکرد ...
امام حسین ع
قسمت هفتم : #روضه_حضرت_زهرا ( سلام الله علیها ) #استاد_حیدرزاده #روضه_شام_غریبان دختر بی مادر ، د
◾️ کجا رفته ای ، مادر اطهرم کجایی توای ، لاله ی پرپرم گرفته زتن تابم هجران تو زده داغت آتش به بال و پرم کجایی تو ای ، مادر مهربان قد باب مظلوم من شد کمان بهار همه بودی و رفته ای گلستان ما بی تو گشته خزان حسن ازغمت زار و افسرده است حسین عزیز تو پژمرده است نهادم سرم روی سجاده ات نگر مادرم زینبم مرده است فدای تو و سینه ی خسته ات به قربان پهلوی بشکسته ات کی از خاطرم می رود ناله و نماز و عبادات بنشسته ات به من گفته ای یار بابا شوم شریک غمش در بلاها شوم برای حسین و حسن جان تو کنم مادری جای زهرا شوم‌ وصیت نمودی مرا مادرا روم با حسینت به کرببلا به جان عزیز تو مادر قسم که هرگز نمی گردم از او جدا خدایا به اشک شب فاطمه به ذکر و دعای لب فاطمه رسان منجی ما امام زمان به مظلومی زینب فاطمه ✍ سید حسین همایونی 👌 سبک خدا مادرم را کجا میبرند ایام .
. ‍ بچه های (چرادرد مادر ندارد دوا) به سبک: خدا مادرم را کجا میبرند گمانم برای شفا میبرند ▪️▪️▪️▪️▪️➖➖➖➖➖➖➖ چرا درد مادر ، ندارد دوا خدایا بده ، مٰادرم را شِفا الهی الهی ،تواز ما گواهی خدا یا خدا _ خدا مادر ما ، شده نا توان به سنِّ جوانی ، شده قد کمان الهی الهی ،،،،، _ دل من بود خوش ، بر این مادرم مکن کم خدا ، سٰایه اش از سرم الهی الهی ،،،،، _ شبان تا سحر ، او بود در نوا نمی خوابد هرگز ز درد ای خدا بگوید خدایا ،،رسان مرگ زهرا خدا یا خدا _ پدر در کنارش ، کند گفتگو که هر دم رسد جان او بر گلو دو چشمان حیدر ،،بدوزدبمادر خدا یا خدا _ دعایش نکرده ، اثر ای خدا شده مادر زینب از او جدا نشیند شبانه ،،کند آه و ناله بگوید خدا ،،، _ خدایا ببین ، من ، شدم دیده تر که تابوت مادر به دوش پدر بگویم پدر را ،،مبر مادرم را امان از جدائی ،،، ___ ز چشمم بود اشک غم بیشمار زنم ناله هر دم شوم بیقرار کجائی کجائی ،،(مادر) بخانه نیائی امان از جدائی .
. |⇦•هر وقت دل بهانۀ .. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _حاج محمد رضاطاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄• هر وقت دل بهانۀ یاد تو را گرفت شادی از آن بلند شد و غصه جا گرفت ابری است آسمانِ دلِ بی قرارِ تو بیخود نبود اگر که دوباره هوا گرفت گفتم شبی شبیه تو گریه کنم ولی چشمم ز اشک خشک شد آقا صدا گرفت تو سوختی که سینه ام آتش گرفت و سوخت تو روضه خوان شدی اگر این روضه پا گرفت امروز هم بیا و بگو وای مادرم آخر مریض خانۀ مولا شفا گرفت راحت شدند اهل مدینه ز رفتنش *دیگه کسی شکایت نمیاره دَرِ این خونه... * راحت شدند اهل مدینه ز رفتنش این خانۀ علی است که دیگر عزا گرفت در آخرین وصیتِ زهرا، دلِ علی از روضۀ حسین و غم کربلا گرفت *اگه صدا بزنی: حسین! ، مادرش دعات میکنه، حتی روز شهادت خودش هم‌ دوست داره براش از غریبی حسینش بگیم ...،صدا زد: "اِبْكِنِي وَ ابْكِ لِلْيَتَامَى..."گریه کن برام ..گریه کن برا بچه هام "وَ لَا تَنْسَ قَتِيلَ الْعِدَى بِطَفِّ الْعِرَاق" (1) اما حواست به حسینم بیشتر باشه حسینم رو‌ یادت نره ...* منبع: 1)بحار الأنوار ،علامه مجلسی،ج‏43، ص 178-179 ــــــــــــــــــ 👇
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-monajat.mp3
2.43M
|⇦•هر وقت دل بهانۀ .. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _حاج محمد رضاطاهری
. |⇦•عمری که بی تو رفت.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری ●•┄༻↷◈↶༺┄•● عمری که بی تو رفت یقیناً حرام شد امسال هم خیالِ ظهورِ تو خام شد زیباترین زبان، زبانِ دل من است آن لحظه ها که با تو دمی هم کلام شد خوبی نداشتم بدی ام را حلال کن آقا دوبار وقتِ گذشت از غلام شد این چند سال فاطمیه حُسن مطلعُ این روضه های هرشبه حُسن ختام شد روضه بخوان که سیر شود دیده ام ز اشک چشمِ گرسنه باز زمان طعام شد از خانه ای بگو که به دستان شعله سوخت از خانه ای که دور و برش ازدحام شد ای منتقم به پهلویِ زخمی مادرت دیگر بیا که زمان قیام شد... یابن الحسن .... ــــــــــــــــــ 👇
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-monajat-1.mp3
1.52M
|⇦•عمری که بی تو رفت.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری .
. |⇦•جاده رفیق راه مرا.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● جاده رفیق راه مرا زیر پا گرفت از من تمام دار و ندار مرا گرفت رد تَرَک به آیینه ام بیشتر شده با هر تکان تمام محله صدا گرفت از آنچه ترس داشتم آمد سرم چه زود غم حجله بست و بی کسی ام را عزا گرفت *شاید مثل همین روزا بوده، اون‌ زن ملعونه میخواست بیاد عیادتِ بی بی... اسما اجازه نداد ...فرمود بی بی اجازه نداده کسی بیاد عیادتش ، هرکاری کرد گفت نمیشه .گفت میدونی من کی هستم؟ گفت بله میدونم‌کی هستی اما خانم اجازه نمیده، سَرَک‌ کشید داخل خانه تابوت روکنار حیاط دید، یه لبخندی زد اومد به بابایِ ملعونش به طعنه‌ گفت رفتم‌ خونهٔ فاطمه، دیدم هودج‌ عروسی براش درست کردن ... وقتی امروز علی میرفت مسجد حال مولا خوب بود، آخه‌ خانومش از جا بلند شده بود کار خانه میکرد ...* از خانه در نیامده تا مسجد آنقدر آشوب و اضطراب دلم را فرا گرفت *دیدی یکی مریض بدحال داره به هرکی میرسه میگه التماس دعا دارم ...* از هر که التماس دعا داشتم عجیب و آن نیش خند، ز خیبر گشا گرفت *تا اينجا آقازادها اومدن داخل خونه، اسما! هیچ‌موقع از این لحظه از روز مادر ما نمیخوابید؟ گفتم: آقا زاده ها مادرتون نخوابیده .. مادرتون شفا گرفته .. بروید باباتون رو‌ خبر کنید بیاد ..* بند دلم از آه حسین‌ و حسن گسست گفتن بین گریه که مادر شفا گرفت خوردم به صورت از خبر مرگ تو زمین آشفته از غمت‌ کمرم بی هوا گرفت تا خانه‌ چند مرتبه نقش زمین شدم از بس میان کوچه‌به پایم عبا گرفت *تو‌ی ائمۀ طاهرین، در صبر هیچ کسی مثل علی نیست، اما این داغ آنقدر بزرگ‌ هست که وقتی بچه ها گفتن مادرمون از دنیا رفته، میگن: مثل چوب خشک هی علی رو زمین میوفتاد .. وقتی این ماجرا رو میشنوی ومیفهمی دیگه برات جای تعجب نداره وقتی میگن: عمهٔ سادات تو این مسیر هی رو زمین میخورد.. خودِ ابی عبدالله هم وقتی بدین اِرباً اربای علی اکبرش رو دید از اسب روی زمین اُفتاد .. اولین قدم رو‌ برداشت همه دیدن حسین خورد رو زمین .. دو زانو دو زانو تا کنار بدن علی اکبر داره میره .. آخه تا حسین‌ خورد زمین یه مرتبه همه شروع کردن هلهله کردن ...* این شهرِ بی حساب، حسابِ تو را رسید از پایِ روسریِ تو آتش که پا گرفت در بیت وحی، از تو تقاص مرا چه سخت قنفذ جدا گرفت، مغیره جدا گرفت خنجر، غلاف، چکمۀ پا ،تازیانه، میخ حورای من! پَرَت به لبِ چند جا گرفت انداختم عمامه، گریبان دریده ام از این سکوت تلخ، دلِ مرتضی گرفت این خانه بود صبح پر از بوی زندگی برخیز، گرد مرگ همۀ خانه را گرفت *علی داره التماس میکنه، بی بی جان حرف بزن، "یا اُم الحَسَنین!"هرچی بچه ها صدا زدن خبری نشد، حالا علی اومد نشست کنار بستر، اشکش میچکید تو‌ صورت فاطمه.. * ای رو به قبله، رویِ علی را زمین نزن پلکی به هم بزن، نفسِ بچه ها گرفت تا خواستم ملحفه بر دارم از رویت با گریه زینب آمد و دست مرا گرفت *نه بابا بزار ملحفۀ صورتش باشه، اما علیِ .. قطره اشکش که روی صورتش افتاد ...روایت میگه: جانِ رفته دوباره به بدن فاطمه برگشت .. چشمش رو باز کرد ..آخرین حرف هارو با امیرالمؤمنین زد .. آخرین‌وصیت هاش رو دوباره کرد ..با هم دیگه شروع کردن گریه کردن ..لحظه وداع خیلی سخته عزیز دلم .. زینب ایستاده داره میبینه .. حسین ایستاده داره میبینه ..همه اینا برا این‌خواهر و برادر دوباره مرور شد ..یه لحظه ای با اهل خیمه خداحافظی کرد ..همه رو آروم‌کرد زینب رو هم با دست ولایتش اشاره کرده رو قلبش آروم‌گرفت داره داداش میره به سمت میدان.. یه وقت دید صدای گریه خواهر بلنده .."مهلاً مهلا "حسین برگشت، حالا به چه وضعی خواهر رو دید، بعضی ها میگفن غش کرده بود ..سر خواهر رو رو زانوگرفت، عزیز دلم مگه نگفتم‌خیمه بمون؟حسین‌جان دست خودم‌نبود، داداش! یادم افتاد از آخرین وصیت های مادرم که گفت این لحظه که داداشت داره میره عوضِ من زیر گلوش رو ببوس .. زیر گلو رو‌بوسید اما هنوز برا زینب حل نشده چرا مادر نگفت پیشانیش رو ببوس .. چرا نگفت دستِ حسین رو ببوس ..چرا فقط اشاره کرد زیر گلوش رو بوسه بزنه .. یه لحظه ای برا زینب مشخص شد .. وقتی اومد بالا تل زینبیه .. دید خنجر رو‌ی حنجرِ برادر گذاشته .. ــــــــــــــــــ .👇
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-roze.mp3
7.82M
|⇦•جاده رفیق راه مرا.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری