.
#زمزمه
#شب_آخر_ماه_رمضان و یا شب عید فطر
● سبک خدایا عاشقان را با غم عشق . . .
خدایا اومدم با توبه و با سر به زیری
امیدم اینه امشب دیگه دستم رو بگیری
قبولم کن خدایا . پس از ۳۰ شب گدایی
بیا در حق بندَت . دوباره کن خدایی
ببین اومدم . با حال بدم . باز اسمت رو میخونم
اگه رام بِدی . می خوام قول بدم . دیگه پیشت بمونم
■ خدای کریم خدای کریم خدای مهربونم . . . .
اگرچه روسیاهم من ولی غرق امیدم
نگاه لطف زهرا س کرده من رو روسفیدم
رسیده عید فطر و . دلم شد مست کوثر
به لبهایم نشسته . علی مولا یا حیدر
شب آخره . بیا با وفا . من و غرق شعف کن
من و با همه . رفیقام خدا . مسافر نجف کن
■ علی یا علی علی یا علی علی مولای مردان . . . .
شعر از: #حسین_محمدی_فام
.
.
#ماه__رمضان
#روز_یازدهم ، روضہے، ناموس خدا
من بمیرم ڪہ تو را سوے اسارٺ بردند
یازده شد عدد ماه و دلم بے تاب اسٺ
ڪہ از این روز بہ بعد قافلہ بے ارباب اسٺ
#بہحق_ام_المصائب
#حضرٺ_زینب_ڪبرے_س
#الهـے_العفـو🤲
.
.
🔸🔸سی شب مناجات ماه مبارک رمضان ١۴٣٣ _ #شب_هفتم_رمضان
📆 زمان:
👈 جمعه ۱۹ فروردین ماه ۱۴۰۱
🔷 با مداحی:
👈 کربلایی #سید_رضا_نریمانی
🔊 بخش اول #مناجات_و_روضه | بر سرم داد بزن فریاد کن، بنده بیچاره را آزاد کن
🔊 بخش دوم دعای #ابوحمزه_ثمالی
🔊 بخش سوم #روضه l پسرم از نفس افتاد به دادم برسید
🔊 بخش چهارم #زمینه l توی ظلمت نور مطلق یا حیدر، ذکر پیغمبر شده حق با حیدر
🔊 بخش چهارم #شور l توی ظلمت نور مطلق یا حیدر، ذکر پیغمبر شده حق با حیدر
👇👇👇👇
4_5956433256533461516.mp3
31.14M
.
#حضرت_علی_اصغر #علیه_السلام
#نجوای_مادرانه
#سیدرضانریمانی 🎤
#شب_هفتم_رمضان ۱۴۰۱
پسرم از نفس افتاد ، به دادم برسید
داد از اینهمه بیداد ، به دادم برسید
تشنه ام شیر ندارم ، چکنم حیرانم
باید آخر چه به او داد ، به دادم برسید
دیگر از شدت گرما و عطش همچو کویر
چاک خورده لب نوزاد ، به دادم برسید
آب دامی ست که دلبند مرا صید کند
وای از حیله ی صیاد ، به دادم برسید
بوی آب و دل بیتاب و سپاهی بی رحم
طفلی و اینهمه جلاد ، به دادم برسید
با پدر رفت و ندانم چه شده کز میدان
شاه پیغام فرستاد ، به دادم برسید
بارالها چه بلائی سرش آمد که حسین
میزند اینهمه فریاد ، به دادم برسید
#حیدر_توکلی✍
#حضرت_رباب
.
.
👆
#سیدرضانریمانی 🎤
#ماه__رمضان ۱۴۰۱
بر سرم دادی بزن، فریاد کن
بندهء بیچاره را آزاد کن
جوششی بین دلم ایجاد کن
خانهء ویرانه را آباد کن
نفس بدکارم ز رو شمشیر بست
پای من را با غل و زنجیر بست
مانده ام من با ندانم کاریم
از عذاب است اینهمه بیداریم
برملا شد پیش مردم خواریم
کاش می شد از زمین برداریم
غافل از مرگم نمی دانم چرا
از قیامت من گریزانم چرا
باهمه خوبم ولی با تو بدم
بر کس و ناکس بجز تو رو زدم
خوف دارم از گناه بیحدم
یاعلی گفتم به سویت آمدم
نوکر زهرا ندارد معطلی
می گذارد سر به زانوی علی
بنده ات را چون سلیمانی بخر
نوکرت را بی پشیمانی بخر
این گدا را بین مهمانی بخر
عبد خود را در نجف آنی بخر
من بهشتت را نمی خواهم خدا
گر شوم دور از علی مرتضی
بخشش آن سیئاتم را بده
مستی صوم و صلاتم را بده
خسته ام، امشب براتم را بده
تشنه ام، آب فراتم را بده
کاش می شد روزی چشمان ما
یک سحر گریه میان کربلا
غربت خون خدا پیچیده بود
این خبر در کربلا پیچیده بود
اصغرش را در عبا پیچیده بود
حرمله این نسخه را پیچیده بود
آن گلوی نازکی که جان نداشت
پیش مادر، سر به روی نی گذاشت
#رضا_دین_پرور
#مناجات_با_خدا
#شب_هفتم_رمضان
.
.
🔸🔸سی شب مناجات ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳ _ #شب_هشتم_رمضان
📆 زمان:
👈 شنبه ۲۰ فروردین ماه ۱۴۰۱
🔷 با مداحی:
👈 کربلایی #سید_رضا_نریمانی
🔊 بخش اول #مناجات_و_روضه | از رجب دست خالی آمده ام
🔊 بخش سوم #روضه l به گمانم به سرت هست مهیا بشوی
🔊 بخش چهارم #نغمه_خوانی l سر زانو کمکم کرد که پیدات کردم
.👇👇👇
امام حسین ع
.
#مناجات_با_خدا
#گریز_به #حضرت_علی_اکبر
از رجب دست خالی آمده ام
من گدایم که کاهلی کردم
طفل پر رویی ام لب چشمه
زده ام آب را گلی کردم
ماه شعبان مرا درست نکرد
من گنهکار سابقه دارم
ورشکسته تر از همیشه شدم
به خودم بیشتر بدهکارم
تو به رویم نزن ، غلط کردم
خواهش از طرز صحبتم پیداست
اصلا آقا بیا ندیده بگیر
رمضان ماه ما سیه روهاست
روزها روزه شب به شب روضه
روضه را راه وصل میدانم
رمضان الکریم را اینطور
رمضان الحسین میخوانم
در همان آتشی که حرمله سوخت
جای گریه کنان اصغر نیست
بد برای تو و بزرگی توست
گیرم این نوکر تو نوکر نیست
گرز آتش به سینه ام نزنید
من برای رقیه سینه زدم
بی محلی کنید هم خوب است...
دوست دارم تو را اگر چه بدم
صورتم را به شعله نسپاری
صورتم خورده پنجره فولاد
چندجا میرسد به فریادم
نوکرش را نمیبرد از یاد
من جوانم گناه اگر کردم
خوب غلط کرده ام ببخشیدم
سر وگوشم اگر کمی جنبید
به علی اکبرت نفهمیدم
به همان پیکری که روی عبا
تکه تکه گذاشتی العفو
به همان چند تکه از بدنش
که نشد ، برنداشتی العفو
علیرضا وفایی خیال ✍
#مناجات
#شب_هشتم_رمضان
.
امام حسین ع
.
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
دل زِ قُرصِ قَمَرِ خویش کشیدن سخت است
نازها از پسرِ خویش کشیدن سخت است
سَرِ زانو کُمَکَم کرد که پیدات کنم
وَر نه کار از کَمَرِ خویش کشیدن سخت است
مشکل این است؛ بغل کردنِ تو مشکل شد
تکّه ها را به بَرِ خویش کشیدن سخت است
خواستی این پدرِ پیر خَضابی بکند
خونِ دل را به سَرِ خویش کشیدن سخت است
نیزه بیرون بکشم از بدنت می میرم
خار را از جگرِ خویش کشیدن سخت است
گر چه چشمم به لبِ توست ولی لخته یِ خون
از دهانِ پسرِ خویش کشیدن سخت است
تکّه های جگرم هر طرفی ریخته است
همه را دور و برِ خویش کشیدن سخت است
بِه، که از گردنِ من دفنِ تو برداشته شد
دست از بال و پر خویش کشیدن سخت است
علی اکبر لطیفیان✍
#شب_هشتم_رمضان
#شب_هشتم_محرم
.
امام حسین ع
.
#حضرت_علی_اکبر
#یا_علی_اکبر
به گمانم به سرت هست مهیا بشوی
پیش بابای خودت گرم تمنا بشوی
لحظه ای صبر کن و پیش نگاه پدرت
دو قدم راه برو تا که تماشا بشوی
تا بدانی دل بابات چرا می لرزد
کاش آنقدر زمان بود که بابا بشوی
با قد و قامت طوبات کجا می دیدم
که تو در بین عبای پدرت جا بشوی
این چه پاشیده شدن بود، گمان می کردی
که تو را جمع کنم باز تو منها بشوی
#محسن_ناصحی✍
.
.
#زمزمه
#مناجات
#سبک_منو_نذار_تنها_میون_این_حرم
#سبک_قرار_نبود_باشه_خرابه_جای_من
شعر: #احسان_جاودان #داوود_قاضی
سبک: #امیر_حسین_الفت
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
قرار نبود باشم - دوباره بی وفا
یه سال سراغت رو - نگیرم ای خدا ۲
فراموشت کردم / توو عالم خودم
تو که با من بودی / منم که گم شدم ۲
بی نیازی و داری به جای من
میکشی بازم منت خدای من ۲
یا الهنا العفو، یا سیدی ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
من اون رفیقم که - نداره معرفت
شدم گرفتارِ - غبارِ معصیت ۲
بازم تو بودی که / منو صدا زدی
ردم نکردی با / هزار و یک بدی ۲
می دونی گناهم از جهالته
می بینی چشام خیس از خجالته ۲
یا الهنا العفو، یا سیدی ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دوباره برگشتم - خدایا رو سیام
به این امیدم تا - ببخشی تو گنام ۲
میباره بارون این / شبا چشای من
الهی العفو ذکر رو لبای من ۲
میدونی چقدر تنگه دلم خدا
این شبا واسم بنویس یه کربلا ۲
یا الهنا العفو، یا سیدی ۳
.👇
.
#سرود
#میلاد_امام_حسن
بند ۱
اسم تو آیه ی زیبایی من شد
روی تو شمع و گل هر انجمن شد
اومدی تو و علی اباالحسن شد ۲
آرزومند نگاتم - من که عبد پرگناتم
میگم به همه ی دنیا - آقا خاک زیر پاتم
ذکر تو ورد زبون هر فرشته
خدا اسمتو به روی دل نوشته
به خدا که بقیعت اصل بهشته ۲
یابن الزهرا حسن جان...
بند ۲
اولین گل پسر خونه ی حیدر
مظهر کرامت حضرت داور
با ولادت تو زهرا شده مادر ۲
جود و بخشش مرامت -من که عبدم و غلامت
از راه دور آقا جون -میدم منم سلامت
چشم گریون برا تو گفته پیمبر
دیگه گریه ای نمی کنه به محشر
می کنه شفاعتش زهرا و حیدر ۲
یابن الزهرا حسن جان...
بند ۳
ای تمام آرزوی آرزومند
دیدن روی تو با یک گل لبخند
با تو قلب ماها رو می زنه پیوند ۲
از خدا داری نشونه - اسم تو که عشقمونه
واللهْ ، ولادت آقا - گُلِ ماه رمضونه
مرغ دل نام تو رو هر جا می خونه
هر کی از کرامتت اینو می دونه
حاتم طایی در خونت می مونه ۲
یابن الزهرا حسن جان...
بند امام علی علیه السلام
بند ۴
آقا جون یا علی بن ابیطالب
به جا عیدیمون بیا ای یلِ غالب
یه غضب کن تو به اسرائیل غاصب ۲
اونا پست و حقیرند -تو کثافت اسیرند
مولا علی علی حیدر -غضب کنی می میرند
هر جا باشند برا کوری چشاشون
رجز حیدری می خونیم براشون
تا دیگه از سینه در نیاد صداشون۲
حیدر علی علی مولا...
#محمد_مبشری✍
https://eitaa.com/emame3vom/60258
👇
.
#مرثیه
#حضرت_زینب
#مدح_و_مصائب
این زن که در نوشتنش اینقدر مطلب است
شرح کتاب حیدر و زهراست؛ زینب است
زینب همان کسی که شریک امام بود
هر چیز غیر حسین برایش حرام بود
در جام عشق خون خدا را ادامه داد
بعد حسین کرب و بلا را ادامه داد
عباس آنکه قامت خود هیچ خم نکرد
یک بار هم برابر او قد علم نکرد
وقتی صدای خطبه ی زینب برآمده
گفتند کوفیان ؛ نکند حیدر آمده!
کاخ ستم خراب شده یا علی مدد..
دشمن چو شمع آب شده یا علی مدد...
با دست بسته است، ولی دست بسته نیست
زینب سرش شکسته ولی سرشکسته نیست
هرچند سربه زیر، ولی سرفراز بود
زینب قیام کرده چون از پا نشسته نیست
زینب اسیر نیست، دو عالم اسیر اوست
اورا اسیر قافله خواندن، خجسته نیست
رنج سفر، خطر، غم بازار، چشم شوم
داغ سه ساله دیده ولی باز خسته نیست
حتی اگر به صورت او سنگ میخورد
هیهات، بند معجرش از هم گسسته نیست
شاعر: #مجید_تال
.....................
تعبیر خواب وحشتناک زینب (س)
اگر حضرت زینب (س) در سال پنجم هجرت، متولد شده باشد حدود پنج سال در عصر پیامبر (ص) زیسته است.
روزی در همین دوران کودکی به محضر رسول خدا (ص) امد و عرض کرد:
ای رسول خدا و ای جد بزرگوار! شب گذشته خواب هولناکی دیده ام، امده ام برای شما بازگو کنم؛ در خواب دیدم طوفان سختی برخواست و جهان را تاریک ساخت، از شدت ناراحتی از این سو و ان سو پرتاب شدم و در انجا درخت بزرگی را دیدم، به ان درخت چسبیدم، طوفان ان شاخه را نیز قطع کرد، سپس به شاخه دیگری نیز چسبیدم، ان نیز شکست، سپس به شاخه چسبیده به همدیگر، چسبیدم، طوفان ان را نیز در هم شکست، سرانجام وحشت زده از خواب پریدم.
رسول خدا (ص) که به تعبیر این خواب اگاهی داشت، بسیار متاثر شد و گریه سختی کرد انگاه ان خواب را چنین تعبیرنمود، خطاب به زینب (س) فرمود:
ای نور دیده! ان درخت بزرگ، جد تو رسول خدا (ص) است که به زودی طوفان اجل، او را از پای در اورد، وان شاخه نیرومند که نخست به ان چسبیدی مادرت می باشد، شاخه بعدی که به ان اویختی، دو برادرت حسن و حسین (ع) هستند، که طوفان اجل انها را از کنار تو جدا نماید، و تو به فراق انها مبتلا شوی و دنیا به نظرت تاریک گردد و سیاه پوش گردی، در غم سوگ انها بنشینی.
نیز روایت شده: که روزی زینب (س) ایات قران را تلاوت می کرد، حضرت علی (ع) نزد او امد، ضمن پرسشهایی، با اشاره و کنایه، گوشه هایی از مصایب زینب (س) را که در اینده رخ می داده، به اگاهی او رسانید.
زینب (س) عرض کرد: من قبلا این حوادث را که برایم رخ می دهد، از مادرم شنیده بودم.[۱۰]
3. صوتی کامل.mp3
4.74M
#مدح_حضرت_زینب #فارسی #ترکی
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#حاج_محمد_حاتمی
#شور_عرب ( نغمه #صبا_قرآنی )
.
#زمینه
#امام_حسین
پیر شدم پیر شدم
بی تو از زندگی دلگیر شدم
ازنفس کشیدنم سیرشدم
من به دست خولی زنجیرشدم
از اونیکه سرت رو بازی میداد نمیگذرم
داشت انگشترت رو بازی میداد نمیگذرم
از سنان وحرمله، شمر وشبث نمیگذرم
از اونیکه بسته بود راه نفس نمیگذرم
قاری قرآن منی، حسین جان منی
سیدالعطشان منی، حسین جان منی
آب شدم آب شدم
وسط حرومی ها آب شدم
میون نامحرم ها آب شدم
زیر تازیونه ها آب شدم
خم شدم خم شدم
وارد بزم نامحرم شدم
من خودم ماه محرم شدم
بعدتو آه دمادم شدم
از اونیکه نیزه رو فرو میکرد نمیگذرم
از اونیکه تورو زیرورو میکرد نمیگذرم
از اونیکه باعصا میزد تورو نمیگذرم
اونیکه با ناسزا میزد تورو نمیگذرم
بردند انگشتر تورو خودم دیدم حسین
پنجه روی سرتو خودم دیدم حسین
سیدالعطشان منی، حسین جان منی
چشم من تار شده
هرچی شد بعد علمدار شده
خواهرت وارد بازار شده
دم دروازه گرفتار شده
یااباعبدالله
حق بده کاروان اومد از راه
منو نشناخت اگه عبدالله
شد عوض چهره ی زینب ولاه
من از اونکه خارجی میگفت به ما نمیگذرم
من از اونکه زل میزد به بچه ها نمیگذرم
بگذرم ازهمه شون ولی زشام نمیگذرم
ازچشای هرزه بین ازدحام نمیگذرم
به زیر تازیانه ها عزیز برادرم
سپر شدم به بچه ها حسین آخ کمرم
قاری قرآن منی، حسین جان منی
سیدالعطشان منی، حسین جان منی
کربلائی محسن داداشی ✍
👇