eitaa logo
امام حسین ع
19.5هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab15_Ramazan1401_Karimi.mp3
19.21M
متن شعر مدح کریم اهل بیت،حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام - حاج محمود کریمی: باید بچشد گرمیِ طوفانِ نجف را هرکس که ندارد تبِ سلطان نجف را ما را نه فقط بر سرِ این سفره نشاندند خورده است نبی هم کفی از نان نجف را بخشید خدا اولِ این ماهِ مبارک پیش از همه ی خلق مسلمان نجف را می خواست ببینیم کریمیِ علی را رو کرد خداوند حسن جانِ نجف را یک روز بیاییم و بسازیم مدینه بالای سرِ فاطمه ایوان نجف را دیدیم همه سروری آل علی را اول پسرِ مادریِ آل علی را جبریل شدم مثلِ کبوتر شدم امشب ای شوق ببین یک کَسِ دیگر شدم امشب نامت به لبم آمد و چسبید لبانم انگار پُر از قندِ مُکرر شدم امشب من از جبروت و جلواتِ تو شنیدم ای عشق به من حق بده کافر شدم امشب پیراهنم از عطرِ گلابت شده لبریز از لطفِ شما لاله ی قمصر شدم امشب آقا به ضریحی که نداری پَرِ من خورد پیشِ تو عجب نیست اگر زر شدم امشب باید که ببینند علی را حسنش را نقش شرف الشمس عقیق یمنش را آیینه بگیرید پیمبر شدنش را از روز ازل حضرتِ حیدر شدنش را باید که عقیقه بکند فاطمه امشب شیرینیِ این لحظه یِ مادر شدنش را یوسف سرِ این کوچه دویده است ولی باز می دید در آن غُلغُله آخر شدنش را چشمی که حسد داشت به ذریه ی زهرا با رویِ حسن دید خود ابتر شدنش را بین الحرمین اند ملائک همه امشب تبریک بگویند برادر شدنش را تنها نه دل ما که دو عالم حسنیه است هر دو حرم کرببلا هم حسنیه است باید که علی چند پسر داشته باشد تا این که مدینه سه قمر داشته باشد مانند نبی کیست که در بینِ دو عالم از فاطمه ی خود دو جگر داشته باشد باید که پسر دار شوی تا که بفهمی شیرینیِ باغی که ثمر داشت
‍ . 💥سبک: 🎤مداح:حاج 🌷 🌷 (ع) آی گداها کار دست امام حسنه قلب من زار دست امام حسنه) (از حالا دیگه توی خونه ی فاطمه سفره افطار دست امام حسنه)2)2 ( نوکر چی کم داره ، آقاش کرم داره 2 دیشب تو خوابم میدیدم حرم داره 2)]2 خونه ی کریمه ، میدونم که تا سحر بازه بیا که آقامون ، با بدیه نوکر میسازه ( ایها الرئوف ... ایها الکریم ... 2 من عاشقتم آقا از همون قدیم 2 ) 2 مستیه ما از جام امام حسنه کفتر دل رو بام امام حسنه اسمی که حک شد روی قلبو جون و دلم نام حسین و نام امام حسنه ... هستی تو دلدارم خیلی دوست دارم 2 جز روی دیوار تو سر نمیزارم 2 نوکر چی کم داره ، آقاش کرم داره 2 دیشب تو خوابم میدیدم حرم داره 2 بیشتراز دو عالم عشق تورو آقا من میخوام امان من الناراز دست امام حسن میخوام (ایها الرئوف ... ایها الکریم ... 2 من عاشقتم آقا از همون قدیم 2)2 ( آی گداها کار دست امام حسنه قلب من زار دست امام حسنه ) 2 از حالا دیگه توی خونه ی فاطمه سفره افطار دست امام حسنه (نوکر چی کم داره ، آقاش کرم داره 2 دیشب تو خوابم میدیدم حرم داره)2 ( ایها الرئوف ... ایها الکریم ... من عاشقتم آقا از همون قدیم ) 2 با یه نگاهش این دل شفا میگیره وقتی که اسمش میاد دعا میگیره کار مسیحا هرجایی گیر میکنه حاجتشو با اسم این آقا میگیره امشب شب ماهه 2 این ماه چه دلخواهه هر کی به سجده نیوفتاده گمراهه 2 نوکر چی کم داره ، آقاش کرم داره 2 دیشب تو خوابم میدیدم حرم داره 2 ایها الرئوف ... ایها الکریم ... من عاشقتم آقا از همون قدیم 👇
Mirdamad_Sh15_Ramazan96_b.mp3
14.1M
💐 صلی الله علیک یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی 🔊آی گداها کار دست امام حسنه... 🌺 بسیار زیبا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام 🎤حاج سیدمهدی
. 🔸🔸سی شب مناجات ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳ _ 📆 زمان: 👈 دوشنبه 22 فروردین ماه ۱۴۰۱ 🔷 با مداحی: 👈 کربلایی 🔊 بخش اول | هر چند از معایب در من نشان زیاد است 🔊 بخش دوم دعای ثمالی 🔊 بخش سوم ادامه دعای 🔊 بخش چهارم l گریه کنید مادر ما پا به ماه بود 👇
امام حسین ع
. 📋 هرچند دست به آیه در من نشان زیاد است کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هرچند از معایب در من نشان زیاد است اما همیشه لطفت، ای مهربان زیاد است یک کوه درد دارم، شد آه و گریه کارم چیزی به لب نگویم، سِرِّ نهان زیاد است هر بار آمدم تا با توبه بازگردم با خدعه گفت نفسم، حالا زمان زیاد است اینقدر پیش مردم، باآبرو نخوانم خیلی گناه و جرمِ من بی‌گمان زیاد است اینجا مریض هرچه بخواهید حاضر هست هرکس گرفت چشم شما را شد آدمی دستم تهی است اما دلخوش به مرتضایم در کیسه‌اش برای ما قرص نان زیاد است در می زنم مکرر، رو می زنم به حیدر دور از سرای مولا شَرّوزیان زیاد است دنبال راه عشقم، دربه‌در حسینم هرچند در مسیرش زخم زبان زیاد است هر لحظه در عذابم، بی کربلا خرابم دلتنگی‌ام برای آن آستان زیاد است آب روان زد آتش بر قلب سینه‌زن‌ها شرم نگاه ما بر آب روان زیاد است نوع سلاح باید در حد عرف باشد نیزه زدن برای حجم دهان، زیاد است جای تعجبی نیست، پاشیده خون به هر سو وقتی که کُند باشد خنجر تکان زیاد است ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. بسم الله الرحمن الرحیم باید فقط نشست فقط با کریم‌ها تاکه شوی شبی تو هم از یا کریم‌ها بی وقت هم اگر بروی راه می‌دهند دارند لحظه لحظه کرم‌ها کریم‌ها بد می‌کنیم گرچه ، ولی رد نمی‌کنند یک طورِ دیگرند خدایا کریم‌ها دیدیم صبح و شام که هرگز نداشتند در بیتِ خویش سفره‌ی بی ما کریم‌ها وقتی درِ تمامیِ این شهر بسته است بستند خانه را همه الا کریم‌ها حیران سفره‌دارِ کریمم که تا ابد حیران او شدند سرا پا کریم‌ها   حیدر شده‌است جلوه‌ی زهراییِ حسن باید فقط نوشت از آقاییِ حسن دادند روزِ قبل عطایای بیشتر دارند روزِ بعد گداهای بیشتر مهلت نمی‌دهند که حرفی اَدا شود دادند قبلِ عرضِ تمنای بیشتر   هرچه گدا رسید در این خانه جا گرفت این خانه دارد از دو جهان جای بیشتر از خویش می‌زنند برای گدایِ خوایش دارند از این قبلیه تقاضای بیشتر این خانواده هرچه شنیدند ناسزا کردند جای طعنه دعاهای بیشتر هرقدر در کمالِ حسن فکر می‌کنیم هی می‌شویم غرقِ معمای بیشتر شد قبله‌ام قبیله‌ی دریایی حسن باید فقط نوشت از آقایی حسن وقتی که چشمهات کمانگیر می‌شوند اهل نفاق با تو زمین گیر می‌شوند دیدند گرد ناقه‌ی فتنه که با حسن کابوس‌هایشان همه تعبیر می‌شوند فریاد می‌زنند سپاه جمل : امان تا که اسیر حذبه ی  تکبیر می‌شوند رَم می‌کنند هر طرفی این وحوش‌ها وقتی شکارِ هیبت این شیر می‌شوند یک ضربه میزنی و دوصد زَهره می‌دری انگار ضربه‌های تو تکثیر می‌شوند در کربلا شبیه حسن جلوه می‌کنند نسل حسن که صاحب شمشیر می‌شوند جانم فدایِ ضربه‌ی مولاییِ حسن باید فقط نوشت از آقایی حسن وقت شکست پشت ستم‌ها یکی یکی خَم می‌شوند قامت غم‌ها یکی یکی یک روز می‌رسد که مدینه برای ماست تا که بنا شوند حرم‌ها یکی یکی باید کبوترانِ رضا را بیاوریم تا پر زنند گرد عَلَم‌ها یکی یکی باید برای صبح ظهورش امید داشت چون جمع می‌شوند قدم‌ها یکی یکی آنروز بر ضریح طلاکوب نقره کوب جانم‌حسن زنند قلم‌ها یکی یکی قربان رجعتی که بیایند پیشِ ما از هفت قبله اهل کرم‌ها یکی یکی جانم فدای روز پذیرایی حسن باید فقط نوشت از آقایی حسن ابری رسید و ماه تو را ناپدید کرد داغی رسید و سروِ تو را مثل بید کرد الماس ریزه‌ها جگرت را بهم زدند اما تو را مصیبت کوچه شهید کرد حرفی بزن به موی سفیدت قسم بگو با روزِ تو چه سایه‌ی دستی پلید کرد « یارب نصیب هیچ غریبی دگر مکن دستی که گیسوانِ حسن را سفید کرد با صد امید حامی مادر شدم ولی آن نانجیب امید مرا ناامید کرد آه ای حسین‌جان بفدای لبت که زهر با من نکرد آنچه که باتو یزید کرد باید گریست از غمِ تنهایی حسن باید فقط  نوشت از آقایی حسن (حسن لطفی ۴۰۰/۰۲/۰۷) .
. 🔸🔸سی شب مناجات ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳ _ 📆 زمان: 👈 سه شنبه ٢٣ فروردین ماه ۱۴۰۱ 🔷 با مداحی: 👈 کربلایی 🔊 حجت الاسلام محمودی 🔊 بخش اول | برتن بی جان من، ای جان من جانی ببخش 🔊 بخش دوم 🔊 بخش سوم و ادامه 🔊بخش چهارم | هرچه شد بین در و دیوار شد 🔊 بخش پنجم | اول یار دین تویی و بس 👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. آلوده دامن ، خود را رساندم بر روی شانه ، بارم کشاندم امّا همیشه ، ردّم نکردی من نامه خود ، با گریه خواندم " يا ربي العفو " اصلاً ندارم ، دیگر تواضع کو بندگی و حال تضرع در طول عمرم ، کاری نکردم دارم ولی من ، از تو توقع " يا ربي العفو " سرخورده برگشت ، عبد فراری آورده ام بی تو ، بد بیاری در خانه بگذار ، من هم بمانم این بنده شاید ، آمد به کاری " يا ربي العفو " دست گناهان ، بالم گرفته است اشکی ندارم ، حالم گرفته است مهدی که از من ، دارد گلایه انگار قلب ، عالم گرفته است " يا ربي العفو " کار خرابم ، بسته به مویی باید چه کرد از ، بی آبرویی با روی بازت ، گفتی بیایم گفتم بيايم ، من با چه رویی " يا ربي العفو " کو سر به زیری ، کو سر به راهی افتاده ام از ، چاله به چاهی حالا رسیدم ، در محضرت با موی سفید و روی سیاهی " يا ربي العفو " ناز علی را ، نوکر خریده بارِ گدا را ، حیدر خریده با گریه عمری ، شبهای جمعه گفتم حسین و مادر خریده " يا ربي العفو " از خیمه می کرد ، زینب نظاره بر مادر خود ، میکرد اشاره میگفت مادر ، گرچه می آمد شمشیر و نیزه بر جسم پاره " مظلوم حسينم " حالا بریدم ، من از حسین دل آمد به مقتل ، شمر سیه دل او می دوید و من می دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل " مظلوم حسينم " لطفا اگر شاعرش را میشناسید اطلاع دهید 👇
کانال عشاق الحسین_۲۰۲۲_۰۴_۱۳_۱۶_۳۰_۳۹_۳۴۲.mp3
16.85M
🎼 آلوده دامن خود را رساندم بر روی شانه بارم کشاندم اما همیشه ، ردم نکردی من نامه ی خود با گریه خواندم ... چی نوشتی تو نامه ت یاربی العفو .... یاربی العفو ....  سرخورده برگشت، عبد فراری آورده ام بی تو ، بدبیاری در خانه بگذار من هم بمانم این بنده شاید،آمد به کارم دست گناهان بالم گرفته اشکی ندارم ، حالم گرفته مهدی که از من دارد گلایه انگار قلب عالم گرفته .... یاربی العفو .... یاربی العفو ....  حال خرابم، بسته به مویی باید چه کرد از بی آبروی با روی بازت گفتی بیایم گفتم بیایم من با چه رویی کو سر به زیری ، کو سر به راهی افتاده ام از چاله به چاهی حالا رسیدم در محضرت با موی سفید و روی سیاهی یاربی العفو .... یاربی العفو ....  ناز علی را نوکر خریده بار گدا را حیدر خریده با گریه عمری شبهای جمعه گفتم حسین و مادر خریده .... مظلوم حسینم ... مظلوم حسینم ... از خیمه می کرد زینب نظاره بر مادر خود می کرد اشاره می گفت مادر گرچه می آمد شمشیر و نیزه بر جسم پاره آن دم بریدم ، من از حسین دل کامد به مقتل ، شمر سیه دل ... او میبریدو ... من میبریدم ... او از حسین سر ... من از حسین دل ... مظلوم حسینم ... مظلوم حسینم ... امان از اون ساعت که اسب بی صاحبت به خیمه آمد ... آقا جان ... زن بچه دورشو گرفتن ...  هر کی یه سوالی کرد ... نازدانه جلو آمد ... سر اسب و بغل کرد ... شروع کرد نوازش کردن، پیشانی روی پیشانی ذوالجناح گذاشت آرام گفت میدونم بابامو کشتن ،  اما بگو ببینم اول به بابام آب دادن ... یا با لب تشنه ....حسین ....
Shab15Ramazan1400[04].mp3
3.24M
💠 رونق ماه مبارک رمضان منی ( ) 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی 🌸 ویژه ولادت (ع) تو نشانه‌ی الهی واسه ایمان منی رونق ماه مبارک رمضان منی من گدای دستای توام کوچه گرد شبهای توام "یا کریم آل فاطمه" کیسه‌ی خرما و نون رو دوشته مثل علی جان پناه یتیما آغوشته مثل علی جان عالم یابن مرتضی اسم اعظم یابن مرتضی "یا کریم آل فاطمه" همه باغات مدینه سبزه از قدوم تو توی گوش کوچه هاس رد پای آروم تو ای ملائک مست می تو لیله‌القدر هر دم پی تو "یا کریم آل فاطمه" شاعر: امیر رضا یزدانی✍
Shab15Ramazan1400[06].mp3
2.57M
💠 در جهان حُسنی اگر هست به یمن حسن است () 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی 🌸 ویژه ولادت (ع) این حسن کیست که عالم همه خمخانه‌ی اوست هرچه مِی در دو جهان است به پیمانه‌ی اوست در جهان حُسنی اگر هست، به یُمن حسن است در صفا صلحی اگر هست، به شکرانه‌ی اوست این حسن کیست که دربان حریمش عشق است عقل با واسطه مسکین در خانه‌ی اوست عقل و تدبیر به هنگامه‌ی او مجنونند عشق وقتش برسد عاقل و فرزانه‌ی اوست این حسن کیست که جبریل امین سوخته بال می‌پرد گِرد در و بامش و پروانه‌ی اوست بخشش و فضل و کرامت یکی از اوصافش عدل و انصاف از اوصاف جداگانه‌ی اوست این حسن کیست که آقای جوانان بهشت هم خود اوست و هم دلبر جانانه‌ی اوست این حسن کیست که آن نوگل شمشیر به دست کز عسل آمده شیرین‌تر، دُردانه‌ی اوست این حسن کیست که با صلح به جنگ آمده است این حسن کیست که این شیوه‌ی رندانه‌ی اوست "این حسین کیست" کمی مشکل وزنی دارد! این حسن کیست که عالم همه دیوانه‌ی اوست شاعر: مهدی جهاندار✍
4_5967659596670568985.mp3
10.09M
| مادرم اسمتو خوند تو گوشم ‌شب سیزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳ پنج‌شنبه۲۵فروردین۱۴۰۱ | ۱۲رمضان مداح : کربلایی ... مادرم اسم تو خوند تو گوشم  شال مشکی تو گذاشت رو دوشم  گفت برای روضه ای امام حسین  فرش زیر پامو هم میفروشم  من پَر علم میبوسم ، تربت حرم میبوسم  دست مادرمو میبوسم  حسین....  از آخرین زیارتم چقدر گذشته  دست رو دلم بزار حسین دلم شکسته  تموم دلخوشی من فقط همین بود  قرار مون حرم غروب اربعین بود  حسین حسین حسین حسین جان....  شب جمعه، حرم و دوست دارم  اشکه چشم ترمو دوست دارم  چون میای تو نفسای آخرم  نفس آخرمو دوست دارم  نون و نمک تو شیرینه  سفره ی تو همش رنگینه  داع تو چه قدر سنگینه  حسین...  نون حلال پدرم تو رو به من داد  دعای خیر مادرم تو رو به من داد  از صدقه سرتو من بها گرفتم  کربلامو تو مشهدالرضا گرفتم  حسین حسین حسین حسین جان.... .
4_5942535382313732863.mp3
21.71M
🔸روزه‌دارم‌من‌و‌افطار‌لبم‌‌نان‌‌حسین کربلایی ۱۶ فروردین ۱۴۰۱ روضه دارم من و افطار لبم نان حسین رزق ماه رمضانم همه احسان حسین پیش از افطار شنیدم پدرم تشنه که بود زیر لب گفت فدای لب عطشان حسین مادرم اشک فشان آب به کامم میریخت تا که من هم بشوم بی سر و سامان حسین این شنیدم به جنان خنده کنان پای نهد هر کسی گریه کند بر تن عریان حسین جان اگر هست به تن هدیهء جانیست که داد همهء هستی من زاده شد از جان حسین تاج عزّت به سرم بست ز اشک غم خود اینچنین شد که شدم تابع فرمان حسین گفت با عزٌت خود خو کن و ذلت مپذیر با چنین کار نشستم سر پیمان حسین روزه را روضه نوشتم به غلط تا شاید بنویسند مرا عبدِ مسلمان حسین گوش کن میرسد از گوشه ی گودال و زِ نِی ناله ی فاطمه و نغمه ی قرآن حسین ...................................... .
. 📃 من دیوونه برات هلاکم 🎙 از 🗓 ۱۴۰۰ ۱۴۰۰ 📍 "علیه‌السلام" 🏷 "ع" منه دیوونه برات هلاکم یا حسن‌بن‌حیدر دل توو دلم نمونده، عاشق و سینه‌چاکم نفس‌نفس می‌زنم برای تو دنیا رو پس می‌زنم به پای تو خدا رو حسّ می‌کنم توو صدای تو به جون فاطمه که همه‌ی آبرومه، دوست دارم به جون علی که تمومی آرزومه، دوست دارم بدون تو کار من دیوونه تمومه، دوست دارم به خدا تو همه زندگیمی یا حسن‌بن‌حیدر علّت بندگیمی بس‌که آقا کریمی توو کوچه‌ها میوزه نسیم تو دلامونو می‌بره شمیم تو تموم حاجتامون روا میشه با دستای کریم تو به خود خدایی که عالمو آفریده، دوست دارم به دلی که مزه‌ی کرمتو چشیده، دوست دارم به دلی که شبا خواب حرمتو دیده، دوست دارم شب بی‌تابی ما سحر شد با حسن‌بن‌حیدر ماه شده مثل خورشید، امشب علی پدر شد عطای خالقیه، عطای تو هوای عاشقیه، هوای تو از آسمون تا زمین، صف می‌کشن تا که بشن فدای تو به جون کبوترایی که رو مزارتن، دوست دارم به جون اون عاشقایی که بی‌قرارتن، دوست دارم به جون اونایی که همیشه کنارتن، دوست دارم .👇
. آنچه امید دهد توبه من را این است  پای العفو من از رحمت حق تضمین است من اگر بر سر این سفره طمعکار شدم  علت این بود که مهمانیتان رنگین است میزبان، سفره برای دل مهمان چیده  میهمان گر ننشیند سر آن توهین است تا که بیمار به لب آه کشد قبل همه  این طبیب است که آماده سر بالین است به من درد کشیده مده دارو آخر  بیشتر، ناز طبیبانه مرا تسکین است در سحر فیض عجیبی است که از برکت آن  چشم از خانه گریزان، سحر حق بین است هر که گوید سخنی لحظه افطار ولی  دم افطار فقط ذکر حسین شیرین است رمضان ماه حسین است خدا می داند  ربناهای مرا ذکر حسین آمین است حاجت هر که در این ماه بُود حج اما  دل ما را طلب کرب و بلا تسکین است .
. مسجدارک ۲۷فروردین ١۴٠١ یک عمر نانم داد و نانش را گرفتم اما سراغ دشمنانش را گرفتم با معصیت روح خودم را زخم کردم او رو به من لبخند زد من اَخم کردم شور جوانی داشتم بی شرم بودم من با حوس های خودم سرگردم بودم اما دلش دلواپس احوال من بود او بیشتر از مادرم دنبال من بود حالا پشیمان آمدم حالا که پیرم افتادم اما گفت پاشو من مجیرم گر چه گنهکاری ولی امیدواری گریه نکن پیش چنین پروردگاری بار گناهت ر خریدم هر چه باشد روی گناهت خط کشیدم هر چه باشد پرونده ات را دیگر امشب خاک کردم گفتی علی و نامه ات را پاک کردم دیگر تو را بخشیدم از امشب به حیدر نام تو را داده خودِ زینب به حیدر هدیه به تو دادم که از غُصه رهایی در روضه ای در اصل اما در کربلایی کار اضافی نیست دیگر لازم امشب روزی بگیر از دستهای قاسم امشب دست تمام انبیا بر دامن اوست باب المراد خلق چشم روشن اوست آن چشم های روشن اما بی رمق بود دستانش آویزان شد و پا بی رمق بود از بس لگد کرده است دشمن نامرتب سر تا مرتب گشته و تن نامرتب .