eitaa logo
امام حسین ع
17.1هزار دنبال‌کننده
386 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
◾نوحه سینه زنی ◾شهادت امام جواد(ع) ◾سبک همه‌جا کربلا ◾بنداول شور ماتم به پا بهر ابن الرضا عرش حق زین عزا شده ماتمسرا کاظمین گشته زین غصه چون کربلا آه واویلتا(۴) ◾بنددوم در عزای جواد شده بهارم خزان آمده فاطمه کاظمین از جنان کشته ابن‌الرضا چونکه شد از جفا آه واویلتا(۴) ◾بندسوم زهر کین زد شرر بر لبانش ز کین بین حجره ببین شده نقش زمین تشنه لب جان دهد یاد کرببلا آه واویلتا(۴) ◾بندچهارم یاد کرببلا یاد کاظمینم از غم شاه دین من به شور و شینم از قفا راس شاه شد به مقتل جدا آه واویلتا(۴) ......... ◾نوحه‌ی سینه‌زنی ◾شهادت امام جواد(ع) سبک همه جا کربلا ◾بنداول بین حجره خدا میزنم دست و پا میکنم گریه بهر شه کربلا من جوادم جواد نور چشم رضا آه واویلتا آه و واویلتا(۲) ◾بنددوم آسمان تیره شد قلب عالم طپید عمر ابن الرضا تا به پایان رسید با لب تشنه جان میدهد ای خدا آه واویلتا آه و واویلتا(۲) ◾بندسوم بر تن پاک شاه تا جسارت شده کربلا بعد از آن وقت غارت شده کودکان میزنند عمه جان را صدا آه و واویلتا آه و واویلتا(۲) ✍ .
. علیه_السلام آقا به داد جدّ خود برس ببین تو رو خونده با اشک و آه ببین که روی سینه می بره دامادشو به سمت خیمه گاه تو رو زده صدا وقتی که دیده قاسمو در زیر دست و پا تو رو زده صدا جون داده روی دامنش غریب مجتبی یاصاحب الزمان... یا: یا ربّ الحسین بحقّ الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجّة... 🌸🌸 زبان حال حضرت زبیده خاتون باهمسرش حضرت قاسم علیهماالسلام: جون منو گرفته قاسمم زخم هلالی ِ رو صورتت بگو به روز تو چی اومده که این چنین بلنده قامتت داماد کربلا با خون زخمای سرت،شد موی تو حنا داماد کربلا موی تو شونه خورده با پنجه ی مرکبا غریب ِمجتبی.... 🌸🌸 رو بر نمی دارم من از سرت بتاب از روی نی، ماه حسن از اون بالا بگو به شمر بسه تازه عروسو که نمیزنن نگاهته به من با تازیونه روبروی تو منو زدن نگاهته به من چقد سر تو خورده سنگ با کینه ی حسن غریب ِمجتبی.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .................... ای منتقم،صدات زده حسین ببین علی جون داده روبه روش همراه زینب بین اشک و آه سه شعبه رو کشیده از گلوش ای منتقم بیا در راه خیمه ها شده به مرگ خود رضا ای منتقم بیا داره زمینو می کَنِه در پشت خیمه ها یاصاحب الزمان... یا: یا ربّ الحسین بحقّ الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجّة... 🌸🌸 زبان حال علیهاالسلام پشت خیمه: 😭 میون خاک و خون علی بخواب بعد تو زندگیم میشه عذاب تر شد گلوی خشک تو با خون شرمنده ی لبت شده رباب جدا شده سرت تیری رسید و از سه جا شد پاره حنجرت جدا شده سرت چطوری مادرت بریزه خاک رو پیکرت لالایی اصغرم... 🌸🌸 شد پای من زخمی با سنگ و خار حواس من به روی نیزه هاست خوردم زمین شبیه تو آخه دیدم سر تو زیر دست و پاست به روی نی بخواب حالا که بسته اند رو نی سرت رو با طناب به روی نی بخواب با خنده هات به روی نی منو نده عذاب لالایی اصغرم... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ............. علیه_السلام یا صاحب الزمان بیا ببین رفته به میدون عمّه با شتاب محاسن جدّ غریب تو با خون اکبرش شده خضاب بیا صاحب عزا شد خون جگر جدّت کنار شبه مصطفی بیا صاحب عزا تو رو کنار پیکر علی زده صدا یا صاحب الزمان... یا: یا ربّ الحسین بحقّ الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجّة... 🌸🌸🌸🌸🌸 زبان حال حضرت زینب با امام حسین علیهماالسلام کنار پیکر علی اکبر علیه السلام: حق داری که شدی تو نیمه جون شد پاره پاره، پاره ی تنت همه محاسنت شده سپید از بس جگر ریخته رو دامنت میون خنده ها چیدی تو آیه آیه قرآنت رو بر عبا میون خنده ها دیدی مث بابا شده فرق علی جدا علی اکبرم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 لیلا چطور ببینه اکبرو درهم شده اعضای پیکرش چندساعت ِدیگه تو خیمه گاه مقابلش جدا میشه سرش نمیشه باورش شد لاله گون کربوبلا با خون اکبرش نمیشه باورش هر روزه باشه روبه روش رو نیزه ها سرش علی اکبرم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ........... . علیه_السلام کجای مجلسی آقای ما گفتی میای تو روضه ی عمو ببین دو دست او جدا شده ببر به خیمه آب به جای او ای منتقم ببین با صورتش عموی تو خورده روی زمین ای منتقم ببین یه دستش افتاده یسار و دیگری یمین یا صاحب الزمان.... یا: یا ربّ الحسین بحقّ الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجّة... 🌸🌸🌸🌸🌸 این اولین باره که ای عَلَم افتادی از دستم روی زمین ببین حالا نقش زمین شدم با ضربه ی عمود آهنین اگه شکست سرم من فکر خشکی لب علی ِ اصغرم اگه شکست سرم فکر سکینه ام که چشم به راهه تو حرم شهید علقمه..... 🌸🌸🌸🌸🌸 از دیده ام بکش سه شعبه رو یه بار دیگه ببینمت داداش دست بریدمو نیگا نکن به فکر زخم روسرم نباش ای شاه بی پناه دستی گرفتی بر کمر،اینقد نکش تو آه ای شاه بی پناه شرمنده ام، منو نبر به سمت خیمه گاه شهید علقمه..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
اللهم عجل لولیک الفرج (213).mp3
2.34M
اللهم عجل لولیک الفرج
. |⇦•هر چه درد است بیارید... علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمدرضا طاهری ●━━━━━━─────── *کاظمین رفته ها کاظمین نرفته ها همه امشب کبوترای دلمونو پرواز بدیم کنار حرم آقامون جوادالائمه علیه السلام. امشب بدون هر قطره اشکی که برای غریبی این آقا میریزی امام رضا علیه السلام یجوری دعات میکنه...بزرگا هم به ما اینطوری گفتن.. حاج آقا مهدی ارضی، پدر حاج آقا منصور ارضی، خدا رحمتشون کنه حاج آقا مهدی رو... گفتش کربلا می خواستیم بریم نمی شد. گفت برو پایین پای حرم حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بگو آقا جان جوادالائمه ات علیه السلام... حضرت به جگر گوشه اش خیلی حساسه. کارد به استخون رسید کار گره خورد اون موقع رفتی حرم امام رضا علیه السلام به امام رضا علیه السلام اینطوری بگو. سخت تر ازاین قسم دیگه وقتی گره ات باز نشد بگو آقا به پهلوی شکسته مادرت فاطمه زهرا سلام الله علیها...* چه کسی این همه احسان به گدایان دارد که جگر گوشه ی سلطان خراسان دارد هر چه حرف است بگویید که گوش شنواست هر چه درد است بیارید که درمان دارد *فرمود: هر حاجات دنیایی تونم بیارید در خونه جوادالائمه علیه السلام...* به گدایی درش اهل کرم می آیند خانه اش سائل از این دست فراوان دارد چه پدر را به پسر یا که پسر را به پدر این دو سوگند فیوضات دو چندان دارد ای ولیعهد مرا ز هم ز عنایت بپذیر رعیتی را که امان نامه ز سلطان دارد * چشماش نابینا بود سال ها اسیر بود گرفتار بود. رنج می کشید اومد پهلو امام رضا علیه السلام. آقاجان! من که می دونم اگه یه دست عنایت به چشام بکشی همه چی تمومه. میتونه امام رضا علیه السلام ها. اما حضرت فرمود داری کجا میری؟ گفت دارم میرم مدینه گفت یه نامه می نویسم برو درِ خونه جوادالائمه علیه السلام. نامه رو آورد خدمت جوادالائمه علیه السلام. در سنین کودکی ام هستن. نامهٔ بابا رو باز کرد. نامه رو بوسید روی چشمش کشید. یه دست روی چشم این مرد نابینا کشید چشماش بینا شد. خبر رسوندن آقاجان این قَدَر سائل ها محتاج ها، گرفتار ها، درِ خونه جوادالائمه علیه السلام ازدحام کردن. دیگه گاهی موفق، حضرت رو از یه درِ دیگه ای می بره، اذیت نشه. نامه نوشت پسرم عزیزم جوادم. اینا به یه امیدی درِ خونه تو میان، عزیز دلم از همون دری که زائر ها نشستن برو. گره های اینا رو باید باز کنی...بگو یا جوادالائمه علیه السلام امشب به امیدی سر راه شما نشستیم.* مشهد و باب جوادش به همه ثابت کرد که اجابت فقط از سمت تو امکان دارد مطمئناً به کرمخانه تو رو نزده ست هر که در خانه خود سفره بی نان دارد *مگه میشه کسی درِ خونه جوادالائمه علیه السلام بره محتاج برگرده..* هر زمانی که خدایی خدا پایان یافت یا جواد ابن رضا جود تو پایان دارد حتم دارم که جزایش گل لبخند رضاست هر که در ماتم تو دیدهٔ گریان دارد *درسته هر دو بدست همسران شون مسموم شدن، هر دو غریب بودن اما امام حسن لحظهٔ آخر برادری مثل حسین کنارش بود. برادری مثل اباالفضل، خواهری مثل زینب، مثل ام کلثوم، من بمیرم برا جیگر گوشه امام رضا ..تنهای تنها توی حجره در بسته... امشب هرچقد داد بزنی والا جا داره، آخه اگه خوب گوش کنی صدای هلهله از جلو درِ حجره جوادالائمه داره به گوش میرسه.* بی سبب ارث نبردی ز غریبیِ حسن چاره ای نیست، غم فاطمه تاوان دارد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇👇👇
. # روضه و توسل به حضرت جواد الائمه علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── *تو خردسالی جواد الائمه به امام رضا خبر رسوندن. چهار سالش بود جوادالائمه. آقا! ما تا حالا هیچ موقع حال جوادتو اینطوری ندیدیم. بیا خودت نگاه کن. حضرت دوان دوان اومد. دید چشاش غرقابه ی خونه. داره اشک میریزه. هی مشت محکم رو زمین میزنه. هی صدا میزنه "و الله لاخرجن هما و لاحرقن هما". بیرون تون میکشم، آتیش تون میزنم. امام رضا ع میدونه چه خبره ها. دوید بغلش کرد عزیز دلم. چه کسی و میخوای بیرون بکشی آتیش بزنی؟ صدا زد..بابا !ساعت ها تو فکرم آخه مادرم زهرا چه گناهی داشت؟ چرا سیلی تو صورتش زدن؟ تو روضه حضرت زهرا س آروم نباشی ها. اگه نمیتونم ام گریه کنی دستور امام صادقه، فرمود: روضه مادرم مثل مادر بچه مرده داد بزن... امام رضا ع بغلش کرد، چشماشو بوسه زد... حالا دلتو بیار پای این روضه.آقا! یا امام رضا ع ازت معذرت میخوام دارم از علی اکبرت میخونم...* دست و پا می زنی و همسر تو دست افشان اشک می ریزی و او هم لب خندان دارد علت هلهله زهراست که می دانستند دم آخر پسر فاطمه مهمان دارد *مقتل کبریت احمر هم نوشته: میگفتن مادرش بالاسرشه، یجوری هلهله کنید فاطمه بشنوه. کنار گودالم میشنوید.* کاش آرام تنت را به سر بام برند کاش میشد که بفهمند تنت جان دارد زیر خورشید تنت سوخت ولی می دانم که لبت زمزمهٔ جدیَ العُریان دارد * ابی عبدالله نذاشت بدن پسرش زیر آفتاب بمونه. کبوترا رو فرستاد. همه اومدن بالاسر بدنش بال به بال هم دادن.... سه تا بدن سه روز و سه شب رو زمین بود. یکی بدن ابی عبدالله و یکی بدن موسی بن جعفر... یکی بدن جوادالائمه... اینجا کبوترا اومدن بدن آفتاب نخوره. رو بدن موسی بن جعفر هم اینقد گل ریختن. من بمیرم برا اون بدنی که زینب ایستاد، گفت: حسین!، اگه بهم اجازه بدن امروز روز تلافی کردنمه. اجازه دادن؟ من از شماها می پرسم؟ اجازه دادن؟ نه والله! فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ...یه عده ریختن توی گودال...* خواهری نیست تو را تا که ببیند بر خاک بدنت ردّ سُم تازه ی اسبان دارد دختری نیست تو را تا که ببیند در تشت خیزران قصد مصاف لب و دندان دارد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜.👇
. و توسل به علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── * این روضه ها رو ما خوندیم، بذار چند بیت از زبون خود آقا بگم، وقتی سرش رو دامن مادر بود، یه نیگاه کرد گفت مادر: جگرم پاره پاره شد مادر خون چکیده ز گوشه ی دهنت زهر اثر کرده و کبود شده ست درد افتاده در تمام تنت هرچه شد نیزه بر تنم نزدند و سه شعبه به قلب من نزدند کسی اینجا به فکر غارت نیست چنگ بر کهنه پیرهن نزدند بغض های عزای کرب و بلا در میان دل شکسته ام ماند ساربانی نبود اطرافم آخر انگشترم بدستم ماند هیچ کس با وضو و با چکمه وایِ من، روی سینه ام ننشست هیچ کس پشت و رو نکرد مرا هیچ کس سینه ی مرا نشکست بدنم زیر آفتاب اما.. بدنم زیر دست و پا ها نیست سرِ پاداشِ بردن سرِ من بین شمر و سنان که دعوا نیست *جلو در حجره ایستاده نانجیب، هم خودش داره پایکوبی میکنه هم کنیزا رو جمع کرده بود، هلهله میکنن صداشو نشنون. یه نفر از کنیزا شنید آقا میگه آه! جگرم داره می سوزه. رفت یه ظرف آبی پر کرد تا جلو در حجره رسید نانجیب گرفت ظرف آب رو محکم رو زمین زد، گفت: آب برا کی داری می بری ؟ گفت: برا پسر امام رضا ببین چطور داره ناله میزنه. گفت: اینجا ایستادم لحظات آخر این صدا رو ازش بشنوم. همه ی روضه هاش رنگ و بوی روضه جد غریبشو میده. هِلالم میگه شنیدم لب های حسین وقتی بهم میخوره گفتم شاید داره نفرین میکنه. جلو رفتم دیدم حسین میگه آه! جیگرم... سپرمو از آب پر کردم نزدیک گودال شدم همچین که اومدم آبو ببرم دیدم نانجیب از گودال بیرون اومد، تمام لباس غرق خونه. گفت: کجا داری میری؟ گفتم دارم آب برای حسین می برم. دیدم دامن نحسشو کنار زد، سر و روی دست گرفت. گفت بیهوده زحمت کشیدی.. گفت دیدم بدن نحسش داره میلرزه. گفتم نانجیب تو که کار خودتو کردی دیگه چرا داری می لرزی؟ قصی القلب، سر از بدن پسر فاطمه جدا کردی. گفت: هلال، لحظه آخر گوشهٔ گودال هیچ زنی نبود، اما می شنیدم یه صدایی رو.... یه نفر هی صدا می زد ولدی.... بنیّ قتلوک عطشان....* «این دستا بیاد بالا، به نیت فرج بگو حسین....» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
Sequence 01_1.mp3
21.78M
|⇦•هر چه درد است بیارید... علیه السلام و گریز به کربلا اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری
. ☑️بند اول واویلا جوون رضا داره جون میده تو حجره تنها تو حجره کناری دارن پایکوبی کنیزا واویلا یه آهه جگر سوز توی هلهله ها پیچیده که معلومه اونجا چه زجرایی آقا کشیده واویلا چه دردایی داره آقامون توو سینه چه داغی داره توی قلبش سنگینه وجودش رو آتیش سوزونده واویلا داره انگاری خونه رو دود میبینه ☑️بند دوم میسوزم دارم توی این حجره تنهای تنها می‌سوزم خدایا ببین همسرم چی آورده به روزم واویلا واویلا میسوزه همه جونم و استخونا و پا تا سر من چی جوری بگم قاتل من شده همسر من واویلا واویلا می‌سوزم من از زهرکینه روو بستر تموم وجودم رو کرده شعله ور دم آخری با تمومه تنهاییم شده ذکر لبهام دمادم وای مادر ☑️بند سوم حسین جان دارم جون میدم با لب تشنه و کام عطشان شدم روضه خون یاد لبهای خشکت حسین جان یا مظلوم حسین جان من و کشته این خنده ی قاتل نا مسلمون تو رو کشتنت روی خاشاک و خار بیابون یا مظلوم ..... منم مثل تو بی حبیبم یامظلوم شبیه توجد غریبم یا مظلوم شبیه لبای تو شاه بی سر نشد قطره آبی نصیبم یا مظلوم حسین جان ✍ .👇
نماهنگ فراق حرم.mp3
2.73M
میتپد دل به اشتیاق حرم چه کنم با غم فراق حرم ای غمین ز اشتیاق حضرت او روز و شب مایل زیارت او 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ میتپد دل به اشتیاق حرم چه کنم با غم فراق حرم ای غمین ز اشتیاق حضرت او روز و شب مایل زیارت او تو از او دور نیستی بالله قبره فی قلوب من والاه میتپد دل به اشتیاق حرم چه کنم با غم فراق حرم دل من تنگ شد خداست گواه قبره فی قلوب من والاه رحمت الله واسعه نظری شب جمعه حرم دم سحری پرچمت را ز دور کنم نگاه قبره فی قلوب من والاه سمت کرب و بلا ز بام سلام به تن پاره ات مدام سلام رو به قبله سه بار صلی الله قبره فی قلوب من والاه خواهرش زد صدا کجاست حسین زیر شمشیر و نیزه‌هاست حسین آه حسرت کشید و کرد نگاه قبره فی قلوب من والاه
. السلام علیک یا جواد الائمه علیه السلام ای آن که کرم ریزد،ازدست کریم تو احسان وکرم باشد، مسکین حریم تو هرکس که شود آگه، ازلطف عمیـم تو داند توکـریمی و، آئیــن عطا داری هم روشنی ماهی،هم چشمه ی خورشیدی هم قبله ی دل هـا و،هم کعبــه ی امیــدی هم محرم راز حق، هم جلوه ی توحیــدی سرتا به قدم نور، ایمان و وفا داری ای آن که فروغ حق، تابد زجمال تو اندیشه کجا یابد، راهی به کمال تو قدسی نفسان خوانند، آیات کمال تو این شوکت وعزت از، الطاف خدا داری ای هر دل آزاده ، گردیده اسیـر تو هرتشنه لبی سیراب، از خیر کثیر تو در جود ندیده کس، همتا و نظیر تو دریای خروشانی ، از جود وسخا داری با گوهر مهر خود، برما تو بها دادی شام غم یاران را، انوار وضیا دادی با دیدن نا بینـا، اورا توشفـا دادی در هرنگه لطفت، اکسیـر شفـا داری درحجره ی دربسته، با سینه ی تفدیده شام غم وغربت را،چون توچه کسی دیده زهرا به تو نالیده، قاتل به تو خندیده جان و دل پر شوری، ازدرد وبلا داری ای سوخته چون شمع و،جان داده چوپروانه با لعل لب عطشان ، درحجره و درخانه گربعد شهادت هم، ماندی تو غریبانه میراث غم وغربت، از کرب وبلا داری بنگر تو «وفایی» را، با این دل شیدایی وقتی که گرفتارم، من درشب تنهایی چشمم به رهت باشد، تا برسرمن آیی چون لطف فـراوانی، براهل ولا داری ✍ 👇
208.9K
. چه زهری، چه دردی ،به جانش فتاده که چهره به خاک غریبی نهاده امان از غریبی ، امان از غریبی صدای غریبی او تا فلک رفت توان از تمامی جن وملک رفت امان از غریبی ، امان از غریبی دلش پاره پاره بسان عمو شد زنی کینه جو قاتل جان او شد امان از غریبی ، امان از غریبی گهی در سرش یادی از مادر افتاد گهی یاد تنهایی حیدر افتاد امان از غریبی ، امان از غریبی تو گویی که زهرا شده داغدارش که پهلو شکسته نشسته کنارش امان از غریبی ، امان از غریبی شرر زد اگر تشنگی بر نهادش لب تشنه ی اصغر آمد به یادش امان از غریبی ، امان از غریبی چو جدش رخ او به خاک از جفا بود نگاهش به گودال کرب وبلا بود امان از غریبی ، امان از غریبی تنش مانده روی زمین ظالمانه زیارت گه او شده بام خانه امان از غریبی ، امان از غریبی ✍ 👇
184.1K
323.8K
154.5K
. زبانحال جانِ ابالحسنه تنها بین دشمنه این جوونی که‌ داره جون میکنه آتیش به دِلا میزد بابا رو صدا میزد رو به قبله بود و دست و پا میزد واویلا واویلا هیچ کس نیست دور و برش رو خاک افتاده سرش داره میسوزه خدایا جیگرش لبهاشو نشون میده آهش بوی خون میده تو غریبی تشنه داره جون میده عمریه که قاتلش میزد آتیش به دلش حالا شادی میکنه مقابلش کربلا به پا شده تو حجره رها شده جیگرش زهم جدا جدا شده سَم خشکیده به گلوش جون رسیده به گلوش کسی خنجر نکشیده به گلوش لحظه های آخرش یاد جد اطهرش که سه روز رو خاکا مونده پیکرش شد مجروح نیزه ها مظلوم کرب و بلا زیر و رو شد زیر سُم مرکبا .👇
100.3K
. خشکیده لبم حسین در تاب و تبم حسین به خدا به فکر زینبم حسین ناموست اگه بیاد دخترهات رو با عناد میبرن به مجلس ابن زیاد حسین واویلا واویلا واویلا من زخمی و بی کفن بسته شد پاهای من توی کوچه ها تنم رو میکشن داغ بی اندازه ام روی دار جنازه ام اما من به فکر نعل تازه ام هستم سینه زن تو اي قربان تنِ تو اینجا غارت میشه پیراهن تو جونِ مسلم به فدات ای قربون گریه هات نگرانم برای مخدرات ✍ ................... . میلرزه بغض صدام میسوزه اشک چشام مادرم گفته از این زمین برام اینجا هست آخر راه اینجا میشه قتلگاه میریزه روی سر تو یک سپاه باور کن با خبرم که چی میاد به سرم دست و پا میزنی تو برابرم بشنو جان من حسین برگردیم وطن حسین بیا و روم و زمین نزن حسین اینجا گریه ها کنم من تو رو رها کنم تو زیر خنجرو من نگا کنم دست به پهلو میزنم رو خاک زانو میزنم اینجا من به قاتلت رو میزنم ای مظلوم روحی فداک چجوری با قلب چاک صورت تو رو ببینم روی خاک رو این خاک پر محن از جسم عزیز من حتی کهنه پیرهن رو میبرن رو این خاک در بر تو میزنند خواهر تو در کنار بدن بی سر تو ................. سلام الله علیها هر کی باباش بمیره یا طفلی که اسیره از خجالت همیشه سر به زیره منهم بابا ندارم شبها تا صبح بیدارم زخمامو مثل ستاره میشمارم دیدم پاره حنجره مبهوت مونده دخترت چقدر عوض شده شکل سرت رو خاک جای خوابمه اشکم نون و آبمه خنده های حرمله عذابمه من رو با عتاب زدن به قصد ثواب زدن تو حساب کن منو بی حساب زدن روی خارا دویدم چه حرفایی شنیدم لباسای پاره پاره پوشیدم میمیرم از این عذاب آستینم شده حجاب دخترت کجا و مجلس شراب .................. سلام الله علیها خواهرت بشه کفن دیدم ای عزیزمن تک و تنهایی و سنگت میزنن نگذار نا امید بشم میخوام رو سفید بشم مثه لیلا مادر ‌شهید بشم کاف و ها و عین و صاد هستی ام رفته به باد چه بلاها سر خواهرت میاد سربسته بگم سخن باید بچه هام برن من اسیر بشم اینا دق میکنن سرباز لشکرتند دو عبد و نوکرتند این دو پاره ی تن خواهرتند میدونم که از ستم فردا با قامت خم سر بچه هامو رو نی میبینم ........... بن حسن یادگار حسنم خون حیدر به تنم یک تنه به قلب لشکر میزنم ای عطشان بی گناه تنهایی توو یک سپاه پاشو تا با هم بریم به خیمه گاه ای عموی مهربان افتادی تو نیمه جان زیر دست و پای شمری و سنان دست من شد سپرت میگردم دور سرت جون میدم مثل علی اصغر ای مظلوم عموی من زخمی روبروی من بریدن تو بغلت گلوی من مادر رو صدا زدم از غم ناله ها زدم روی سینه ی تو دست و پا زدم ........... بن الحسن علیه السلام پرپر حاصل عمو ای وای از دل عمو پا نکش رو خاک مقابل عمو هستی ام رفته به باد جون داره به لب میاد کاری از دست عمو بر نمیاد غم رو غم بر دل من ای نور چشم حسن بابا تو با تیر تو رو با سنگ زدن مثل اکبر شده ای پاشیده تر شده ای بی زره بودی و پرپر شده ای آه ای خشکیده گلو چه کرده با تو عدو قد کشیدنت مبارکه عمو پاره پاره بدنت با هر چی شد زدنت جای سالمی نمونده رو تنت ✍ ... . قربون تاب و تبت محزونه روزو شبت بمیرم برا ترک های لبت لالایی بخواب گلم لبهاتو نزن به هم آخه مادر بگو من چیکار کنم کاش که بارون بباره کاش یکی آب بیاره بچه ی من دیگه طاقت نداره کن حلالم پسرم پرکشیدی از برم بخدا از حرمله نمیگذرم خون به قلب مادرِ از حالت باخبرِ حنجرت از برگ گل نازک ترِ سرباز بابا شدی روضه های ما شدی گشنه و تشنه ز من جدا شدی زیر آفتاب میشینم دعا کن نازنینم من تو رو به روی نیزه نبینم ...... . ای داغ تو قاتلم آه ای پاره ی دلم اربا اربا افتادی مقابلم صید نیزه ها شدی غرق در خدا شدی تو لب تشنه ز من‌ جدا شدی آهسته قدم قدم تکه تکه پیش هم بدنت رو تو عبا جمع میکنم پاره پاره شد تنت خاک صحرا کفنت روضه میخونم کنار بدنت این پیغمبر منه یاس پرپر منه دوباره تشییع مادر منه سخته باورش برام ای خورشید خیمه هام پسرم تابوت تو شده عبام یه بغضی تو گلومه دیگه مرگ آرزومه دشمنم فهمیده کارم تمومه 👇 https://eitaa.com/emame3vom/98383 .
. . با نیزه می‌زدنت آخر تشنه کشتنت لشکری حلقه زده دور تنت افتادی از روی زین ای ماه ام بنین‌ با سرت چه کرد عمود آهنین دست به زانو میزارم دیگه طاقت ندارم من چجور تیر از چشات در بیارم دست و پا تو بریدن مشک آب و دریدن تو رو با نیزه به هر سو کشیدن از این روی نازنین از زخم روی جبین معلومه با صورت افتادی زمین بانگ یا اخا زدی پرپر رو خاکا زدی تو بی دست چجوری دست و پا زدی .👇 . ای مظلوم بی کفن تو رو ای عزیزمن برای درهم و دینار میکشن میکشم از سینه آه پیش چشم یک سپاه شمر ملعون داره میره قتلگاه خواهرت دلغمینه مرگ زینب همینه داره میبینم رو سینه میشینه چجور از   تو جدا شم تا کی من صبور باشم ببینم زیر و رو میشه داداشم خنجر روی حنجرِ فکر بردن سرِ من چیکار کنم که از تو بگذرِ زخمات روضه های من میدونم از این بدن حتی کهنه پیرهن رو میبرن .👇...... صحرا گریان حسین بر خاک عریان حسین ای زمین جان تو و جان حسین پاشو و نزار برم گریه کن ‌بخاطر تو اذان بگو که من مسافرم ای خورشید محفلم روی خاک مقابلم مثل زخمای تو می سوزه دلم رو خاک آفتاب ما این داغه عذاب ما آستین‌های پاره شد حجاب ما حرمت ها شکسته شد قافله چه خسته شد دست ما به گردنامون بسته شد دور من نامحرمان خون ببار از آسمان دختر علی کجا شمرو سنان آه و ناله سر کنم عباسو خبر کنم چجوری با حرمله سفر کنم .
. یک لحظه تو خیمه گام یک لحظه تو قتلگام لبِ تشنه کشتنت پیش چشام از گریه زخمِ صدام بارونه اشک چشام دشمنم گریه می کرد با گریه هام زینت دوش نبی تو مقتل تشنه لبی زیر دست و پا به فکر زینبی دیدم در تاب و تبی دیدی با بی ادبی منو می زدن یه عده اجنبی غرق خونِ تن تو مُردم با کُشتن تو حق مادری دارم گردن تو رفتی با رفتن تو غارت شد گلشن تو چادرم فدای پیراهن تو رفتی ریختن سر من غارت شد زیور من رفتی زخمِ پر من می سوزه پیکر من مثل انگشترت انگشتر من آتیش دور قافله ست دور خیمه هلهله ست جلودار کاروانت حرمله ست دستام بین سلسله ست پای من پر آبله ست چقدر بین من و تو فاصله ست دیدم دست و پا زدی سرتو به خاک قتلگاه زدی دیدم بی هوا زدن خیلی ناروا زدن پیرمردا تو رو با عصا زدن تو مقتل قیامته غوغا وقت غارته خولی از تنت پی غنیمته ای حسین..... https://olgoirani.com/content/5552/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AD%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D9%84%D8%AD%D8%B8%D9%87-%D8%AA%D9%88-%D8%AE%DB%8C%D9%85%D9%87-%DA%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D9%85%D8%AA%D9%86 .
. مداح: حاج 🌿 یک لحظه تو خیمه گام، یک لحظه تو قتلگام لبه تشنه کشتنت پیش چشام از گریه زخمه صدام، بارونه اشک چشام دشمنم گریه میکرد با گریه هام زینت دوش نبی، تو مقتل تشنه لبی زیر دست و پا به فکر زینبی دیدم در تاب و تبی، دیدی با بی ادبی من و میزدن یه عده اجنبی غرق خونه تن تو، مردم با کشتن تو حق مادری دارم گردن تو رفتی با رفتن تو، غارت شد گلشن تو چادرم فدای پیروهن تو... رفتی ریختن سر من، غارت شد زیور من رفتی زخم پر من میسوزه پیکر من مثل انگشرت انگشتر من آتیش دور قافله است دور خیمه هلهله است جلودار کاروانت حرمله است دستام بین سلسله است، پای من پر آبله است چقدر بین من و تو فاصله است دیدم دست و پا زدی، مادر رو صدا زدی سرت و به خاک قتلگاه زدی دیدم بی هوا زدن، خیلی ناروا زدن پیرمردا تورو با عصا زدن تو مقتل قیامته، غوغا وقت غارته خولی از تنت پیِ غنیمته .👇 ............. . به سبک(یک لحظه تو خیمه گام.....) شرمنده ام از روی تو از زخم پهلوی تو دست من رسیده به بازوی تو آب می ریزم رو تنت سخته غسل بدنت خون تازه میچکه از پیرهنت * میبندم بند کفن تنها شد ابالحسن این نگاهه آخرین نگاه من دیگه وقت رفتنه این پیکر جان منه آدم از جونش چی جور دل بکنه * میبینم با اشک و آه زیر نور سرد ماه نیمی از رخت کبوده و سیاه رو به خالق میکنم من دارم دق میکنم تو سکوت خونه هق هق میکنم * روضه خونت حسنه زینب بر سر میزنه روی دستای حسینت کفنه با گریه صدات کنم چی جوری رهات کنم تو کفن بشی و من نگات کنم .