10.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی مجتبی خرسندی در مرثیه امام سجاد علیه السلام و اسارت اهلبیت پیامبر
اختتامیه سوگواره حدیث اسارت - قم
#مجتبی_خرسندی
#امان_از_شام
#امام_سجاد_علیه_السلام
#اربعین
.
#امام_سجاد_علیه_السلام
مث سجاده، قلبش ریش ریشه
جدا از سجده یک لحظه نمیشه
به یاد زخم پیشونیِ ارباب
یه زخمه روی پیشونیش همیشه
همینکه آب میدید گریه میکرد
یه طفلو خواب میدید گریه میکرد
میون کوچه بازار مدینه
اگه قصاب میدید گریه میکرد
قدش خم، طاقتش از غصه طاقه
ولی خورشیدِ شامِ اختناقه
علی بود اونقدر که مردم پست
یه روزی دستاشو بستن رو ناقه
تا گفتم ناقه...قلبت شد هراسون
دلت شد گم توی بر بیابون
هنوز از غصه طفل سه ساله
پریشونم پریشونم پریشون
مسعود یوسف پور✍
#شهادت_امام_سجاد
.
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#امام_سجاد_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غزل_مرثیه
۷۵۸
من چهل سال غم و غصه مکرر دیدم
نرود از نظرم آنچه که آخر دیدم
بلبلان از غم گلها همه بیتاب شدند
غنچه ها را همه پژمرده و پرپر دیدم
کوچه ی تنگ ندیدم چو عمویم امّا
تنگی قتلگه و پیکر بی سر دیدم
مات و مبهوت نظر کردم و فریاد زدم
جای یک زخم هلالی روی پیکر دیدم
اسبها از بدنش رد شده و لرزیدم
که رد نعل به روی رگ حنجر دیدم
آنچه من دیده ام ای کاش نبیند چشمی
من خودم کاکل او در کف لشکر دیدم
از همه سختی گودال همین بس باشد
قتل صبر پدر و نیزه و خنجر دیدم
بوریا جمع تنش را همه بر عهده گرفت
پی انگشت پدر در همه جا گردیدم
با عبا جمع نمودم که نریزد عباس
پاره های تنِ سقای دلاور دیدم
کاش می مردم ازاین غم که نبینم امّا
چادر سوخته وپاره ی خواهر دیدم
وای از شام که ناموس خدا را بردند
خنده و هلهله در مردم کافر دیدم
سخت تر از همه بازار یهودی ها بود
عمه ها را همه در حالت مضطر دیدم
سخن از برده فروشی شد و لرزید رباب
به روی نیزه سرشک علی اصغر دیدم
#محمود_اسدی_شائق✍
#شهادت_امام_سجاد
................
.
يا حسين(ع)
بینش اهل حقیقت چو حقیقت بین است
در تو بینند حقیقت که حقیقت این است
نیست چشم دگران سوی حقیقت نگران
ورنه آنراست حقیقت که چنین آئین است
من اگر جاهل گمراهم و گر شیخ طریق
قبله ام روی حسین است و همینم دین است
او چو بینای حقیقت بود از دیده من
بحقیقت که مرا چشم حقیقت بین است
سجده بر نور خدا در گل آدم نکند
چشم شیطان لعین چون نظرش بر طین است
ذات لا یُدرک حق را که کند درک بصر
آنچه ادراک کنند اهل بصیرت این است
بوده پیش از گل من سرخوش جامش دل من
مستی ما به حقیقت ز می دیرین است
نور او مبداء من بود و معادم همه اوست
قصه باز پسینم خبر پیشین است
شب دوشینه مرا چشم چو بر چشم تو بود
روز میعاد مرا چشم شب دوشین است
نه همه روی تو در خواب چراغ دل ماست
هر شبم نور تو شمعیست که بر بالین است
پرتو مهر رخش می نگرم در همه کس
زان مرا با همه کس مهر و نه با کس کین است
ماسوا عاشق رنگند سوای تو حسین
که جبین و کفت از خون سرت رنگین است
خر دَلی بار غمت را دل عالم نکشد
آه از این بار امانت که عجب سنگین است
فرقت روی تو از خلق جهان شادی برد
هر که را دیده بیناست دل غمگین است
پیکرت مظهر آیات شد از ناوک تیر
بدنت مصحف و سیمات مگر یاسین است
یادم از پیکر مجروح تو آید همه شب
تا دم صبح که چشمم به رخ پروین است
در ضمیرم سر سیمین تو در طشت طلا
تا بکام نظرم طشت فلک زرین است
باغ عشق است مگر معرکه کرب و بلا
که ز خونین کفنان غرق گل و نسرین است
بوسه زده خسرو دین بر دهن اصغر و گفت
دهنت باز ببوسم که لبت شیرین است
شیر، دل آب کند بیند اگر کودک شیر
جای شیرش به گلو آب دم زوبین است
از قفا دشمن و اطفال تو هر سو به فرار
چون کبوتر که به قهر از پی او شاهین است
در خم طره ي اکبر دلِ لیلا میگفت
سفرم جانب شام و وطنم در چین است
دختری را به که گویم که سر نعش پدر
تسلیت سیلی شمر و سر نی تسکین است؟
میکشد غیرت دینم که بگویم به امم
این جفا بر نبی از امت بی تمکین است؟
گر «فؤاد» از غم عشق تو غنی شد چه عجب
عشق سلطان غنی گنج دل مسکین است
(فؤاد كرماني)
.
.
#امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت_امام_سجاد
#غزل_مرثیه
۷۵۹
اصلاً مرا برای محن برگزیده اند
با اشک در غم پدرم آفریده اند
یادم نمی رود که چهل سال پیش بود
گلهای باغ را همه با نیزه چیده اند
گریم به یاد غربت بابا که دشمنان
با تیر پیکرش به دل خون تپیده اند
در یک قفس چو مرغ تنش گیر کرده بود
با قتل صبر باب مرا سر بریده اند
می گفت عمه ام که به گودال قتلگاه
او زنده بود و موی سرش را کشیده اند
دشمن کشید و پیرهن از تن جدا نشد
با زور نیزه،پیرهنش را دریده اند
از بس فشار نعل به سینه زیاد بود
طفلان صدای خرد شدن را شنیده اند
سرها به روی نیزه فرو رفت و ناکسان
دنبال کودکان پی معجر دویده اند
تنها نه شامیان به تن من لگد زدند
این طعم تلخ را همه طفلان چشیده اند
نامحرمان به دور و بر عمه کف زدند
اهل حرم ز دیدن این غم خمیده اند
در مجلس شراب،پر از چشم هرزه بود
اما حرامیان رخ عمه ندیده اند
****
#محمود_اسدی_شائق✍
.
.
#نوحه
#اسارت و #کوفه
ای ماه شبهای زینب
ذکر و آوای زینب
روی نیزه تو هستی
قوّت پای زینب
ای برادر _ جان خواهر (۲)
پابه پای سرت می آیم
همره دخترت می آیم
تا ره آخرت می آیم ۲ حسین
سیدی با اباعبدالله
ای قاری خوش زبانم
کن نظر مهربانم
مثل تو شعله خورده
خرمن گیسوانم
ای نگارم _ بی قرارم(۲)
وایِ من بسته خون چشمانت
پاره گشته لب خندانت
سنگ کین خورده بر دندانت۲ حسین
سیدی با اباعبدالله
ای مقتدای کریمان
کن نظر بر یتیمان
دشمنت نان و خرما
میدهد بر اسیران
خسته جانم _ نوحه خوانم(۲)
از غمت قدکمان شد زینب
بندِ نامحرمان شد زینب
همسفر با سنان شد زینب ۲ حسین
سیدی با اباعبدالله
#اسارت
#دروازه_کوفه
...................
#نوحه
#شهادت_امام_سجاد علیه السلام
من کوه رنج و بلایم
شاهد نینوایم
مصحف روضه های
پدر سر جدایم
ناله دارم_ سوگوارم
پیش چشمان من غوغا شد
بر سر نی سر بابا شد
بر سر غارتش دعوا شد ۲ حسین
یا حسین یا ابا عبدالله
من دیده ام جور بیداد
میکنم آه و فریاد
یاد آن لحظه ای که
بر سرم آتش افتاد
من حزینم_ بی معینم
روی زخمم نمک پاشیدند
من زمین خوردم و خندیدند
جمع رقاصه ها رقصیدند۲ حسین
یا حسین یا ابا عبدالله
آه بسته راهِ گلو را
برده آن های و هو را
رَحِم الله ابالفضل
رَحِم الله عمو را
مهربان بود_ پهلوان بود
قافله بی عمو از نا رفت
حرمت زادهء زهرا رفت
روسری از روی سرها رفت
یا حسین یا ابا عبدالله
وای قلب من را دریدند
قامتم را خمیدند
چادر عمّه ام را
پیش چشمم کشیدند
سر بزیرم_ زار و پیرم
شد بهار دلم چون پائیز
جان زارم ز لب شد لبریز
شد موی خواهرم دست آویز۲ حسین
یا حسین یا ابا عبدالله
#امام_سجاد_علیه_السلام
#حاج_مجتبی_صمدی_شهاب✍
........................
.
#نوحه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
@emame3vom
یا فاطمه جان طاها
علّت خلق دنیا
رد نکن بر حسینت
دست خالی ما را
جان حیدر_ خسته مادر(۲)
یاس پژمرده از بیدادی
بین کوچه زمین افتادی
پای عشق علی جان دادی۲
فاطمه ۲ یا زهرا
از غصّه قلب تو افسرد
شعله روی تو آزُرد
درِ آتش گرفته
بر سر و صورتت خورد
تو زمسمار_ دیدی آزار(۲)
پشت در شد قیام محشر
ضربه خوردی و گفتی حیدر
محسن از شعله شد خاکستر۲
فاطمه ۳ یا زهرا
در کوچه راه تو سد شد
چه ستم ها که بد شد
از روی چادر تو
چقَدَر چکمه رَد شد
ای شهیده_ قد خمیده(۲)
گرچه زخمی آن بلوایی
یک تنه حامی مولایی
صاحب محشر کبرایی۲
فاطمه ۲ یازهرا
https://eitaa.com/emame3vom/82462
.👇
.
#نوحه_سنتی
#امام_سجاد_علیه_السلام
#سبک_حاج_اکبر_ناظم
۷۶۵
من ای مدینه از نفس فتادم
غمها که دیدم کی رود ز یادم
با آن همه غم روی پا ستادم
ندارم توانی شدم قد کمانی
رفته رمق ز دست و پایم
هر لحظه یاد کربلایم
جان من از غصه به لب رسیده
دیدم به صحرا لاله های چیده
بوسه زدم به حنجر بریده
خودم دیدم آنجا تن بی سرش را
پاشیده دیدم جسم بابا
در بوریا پیچیدم او را
من دیده ام تن های پاره پاره
دائم بود چشم پر از ستاره
به نیزه دیدم شیروخواره
دلم در پیچ و تاب وای من از رباب
از دیدن آن سر خمیدم
آه از جگر هر دم کشیدم
****
#محمود_اسدی_شائق
#شهادت_امام_سجاد
.👇
.
#زمینه #شهادت_امام_سجاد علیه السلام
سبکِ دنیا بدونِ تو ....
چِلْ سالِ آزِگار ناله پشتِ ناله
گریه پشتِ گریه ضجّه پشتِ ضجّه آرامش مَحاله
چِلْ سالِ آزِگار حالم شده حالِ....
روزی که سهساله میگفت عمّهجون این... بابام نیست مَحاله
بابا حسین اهلِ ....
بگو بخند بود و..... گیسوش کمند بود و.... منو بغل میکرد
این اَثرِ جَهلِه
رو دندوناش خونه موهاش پریشونه لَبایِ زخمیش سرد
یابنالحسن برگرد /۲/
چِلْ سالِ آزِگار چشمی که میباره
روضهخونِ یاره از روزی که دیده سر نیزهسواره
چِلْ سالِ آزِگار یادِ اون غروبِ .....
غارت و آشوبه مَرکب چرا پاشو رو خاکا میکوبه
غریبِ مادر
پیکرِ تو بیسر شد روضهیِ حنجر واویلتا معجر
چه اِزدحامی ؟!
این اوجِ روضهَت بود برو بیا کرده تو حرم حرامی
یابنالحسن برگرد /۲/
#زمینه
#امام_سجاد_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.👇
.
#امام_سجاد_علیه_السلام
#واحد
#زمزمه
۷۷۷
طایرم اما شکسته شده بال و پر من
شامیان سوزانده اند از آتش کین سر من
غریبم من
شامیان بی حیا بر بغضشان دامن زدند
خواهرم را در میان کوچه پیش من زدند
غریبم من
نسبت ما با علی را شامیان فهمیده اند
کوچه کوچه پای نیزه پیش ما رقصیده اند
غریبم من
بغض خود با آل طاها را همه نو کرده اند
همره خنده همه قافله را هو کرده اند
غریبم من
دختر فاطمه را بزم شراب آورده اند
بهر ناموس خداوند، طناب آورده اند
غریبم من
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#شهادت_امام_سجاد
.👇
.
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس
ای قمر هاشمیان ابوفاضل مدد
عموی صاحب الزمان ابوفاضل مدد
صحن و سرایت ، قبلهٔ حاجات
باب الحوائج ، عموی سادات
جانم اباالفضل
مادر تو کوه ادب ابوفاضل مدد
شیر زن کل عرب ابوفاضل مدد
ام البنین را ، نور دوعینی
فرموده مولا، ذخر الحسینی
جانم اباالفضل
پشت و پناه حرمی ای علمدار من
دلخوشی خواهرمی ای علمدار من
لشگر پس از تو ، می پاشد از هم
با رفتن تو ، شد قامتم خم
جانم اباالفضل
خوردی عمود آهنین ای علمدار من
با صورت افتادی زمین ای علمدار من
دامن گرفته ، زهرا برایت
با گریه کرده ، پسر صدایت
جانم اباالفضل
#قاسم_نعمتی ✍
....................
.
#شهادت_امام_سجاد
#امام_سجاد_علیه_السلام
پیمبرِ ناقه نشین علی بن الحسین
حضرت زین العابدین علی بن الحسین
همراهِ زینب، فاتح شامی
گرچه اسیری، والامقامی
جانم علی جان
پیش نگاه تو چنین علی بن الحسین
ریخته پیکر به زمین علی بن الحسین
نشد پدر را ، بغل بگیری
چیدی تنش را ، بین حصیری
جانم علی جان
قاتل تو شام بلا علی بن الحسین
شد حرم انگشت نما علی بن الحسین
تو شاهد آن ، رنج و عذابی
باعمه تودر ، بزم شرابی
جانم علی جان
#امام_سجاد علیه_السلام
#قاسم_نعمتی ✍
...............
#شب_آخر_دهه
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
چادر تو حبل المتین فاطمه فاطمه
رکن امیرالمومنین فاطمه فاطمه
روز قیامت ، ناقه سواری
بر چشم عالم ، پا می گذاری
زهرا یا زهرا
ای مادر هر سینه زن فاطمه فاطمه
ام الحسین ام الحسن فاطمه فاطمه
پایان ماهی ، ای مادر ما
بنما قبول این ، عرض ادب را
زهرا یا زهرا
در وسط آتش و دود فاطمه فاطمه
صورت تو گشته کبود فاطمه فاطمه
زیر لگدها ، نقش زمینی
ناله کشیدی ، فضه خذینی
مظلومه زهرا
تاکه در خانه شکست فاطمه فاطمه
محسن تو رفت ز دست فاطمه فاطمه
در جای تنگی ، شدی گرفتار
گفتی به گریه ، لعنت به مسمار
مظلومه زهرا
#دهه_دوم_سوم
#شب_آخر
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#قاسم_نعمتی ✍
.👇
.
#زمینه #واحد
#شهادت_امام_سجاد
من باغبانم اما
گلهایم از جفا سوخت
در بین خیمه ها سوخت واویلا
من حجت خدایم
که حرمتم شکستند
دستم ز کینه بستند واویلا
غربتم با اشک و خون شد تفسیر
دست و پایم بسته شد در زنجیر
من غریبم آه و واویلتا
با اذن من در عالم
گردد خورشید و افلاک
می روید لاله از خاک واویلا
اما باید ببینم
میخورد ظالمانه
ناموسم تازیانه واویلا
دیده ام با خاطری افسرده
کاروانی همه سیلی خورده
من غریبم آه و واویلتا
کی میرود ز یادم
بوسه بر جسم بی سر
دفن آن پاره پیکر واویلا
با بوریا شده جمع
آن زخم بی شماره
آن جسم پاره پاره واویلا
دیده ام با داغ بی اندازه
روی زخمش جای نعل تازه
من غریبم آه و واویلتا
#امام_سجاد_علیه_السلام
#امام_سجاد
#میثم_مومنی_نژاد ✍
.👇
.
#شهادت_امام_سجاد
➖➖➖➖➖➖➖➖
از گریه هایت ابرها ماتم گرفتند
هر ماجرایی را شنیدی گریه کردی
از آب تا پیراهن و طفل سه ساله
یک عمر هر چیزی که دیدی گریه کردی
حتما خدا میخواست تا بر نی نباشی
چون راوی خون واژه های نینوایی
با اشک میگفتی امان - الشام الشام
با اینکه عمری داغدار کربلایی
سرباز عاشورایی راه حسینی
لرزید کاخ کفر با لحن صدایت
گویی علیِّ دیگری خیبر به پاکرد
جنگیده ای با ذوالفقار خطبه هایت
بی شک نخوانده ماجرای کشتنت را
هر کس که گفته کشته ی زهر هشامی
کشته شدی صد بار از داغ عزیزان
یا نه که اصلا تو شهید زخم شامی
➖➖➖➖➖
#مهدی_کبیری
................
.
#مرثیه
#شهادت
#امام_سجاد_علیه_السلام
من بلا را به چشم خود دیدم
کربلا را به چشم خود دیدم
روضه را بشنوید از من چون
روضه ها را به چشم خود دیدم
اربا اربا تنِ علی اکبر
در عبا را به چشم خود دیدم
آه از اسب نعل تازه زده
رد پا را به چشم خود دیدم
فرقةٌ بالسیوف و بالحجر و
بالعصا را به چشم خود دیدم
وسط قتلگاه، منحورٌ
فی الوریٰ را به چشم خود دیدم
لب او تشنه بود، مذبوحٌ
من قفا را به چشم خود دیدم
لب گودال، محو شام شدم
تا کجا را به چشم خود دیدم
حوریانِ خیام در رختِ
اسرا را به چشم خود دیدم
بچه های گرسنه ی محتاج
به غذا را به چشم خود دیدم
صدقه های مردم کوفه
چون گدا را به چشم خود دیدم
پس نگویید گریه کم بکنم
من بلا را به چشم خود دیدم..
عبدالزهرا هاشمیان
٢٤محرم الحرام١٤٤٦
............
#دلنوشته ای تقدیم به امام سجاد علیه السلام
دلداده ی عشقِ امامِ مؤمنینم من
آواره ی وادیِ زین العابدینم من
جانم فدای آنکه صبح و شام محزون بود
با یاد غمهای پدر محزون و دلخون بود
می زد به قلبش شعله، آه و سوز عاشورا
با یاد دشت کربلا و روز عاشورا
یاد تَهِ گودال و یادِ سَروَرِ بی سر
یاد حسین بن علی دلبند پیغمبر
یاد دمی که لاله، بی سر بینِ صحرا بود
یاد دمی که جسم اکبر ارباً اربا بود
یاد عمو عباس و گلهای شده پرپر
یاد رقیه جان و غمهای علی اصغر
یاد طناب و سلسله، سرهای روی نِی
یاد اسارت یاد کوفه یاد بزم مِی
ای کاش قلبم از غمش زار و حزین میشد
جانم فدای اشک زین العابدین میشد
#امام_سجاد
#مدح_امام_سجاد
.
.
#اسارت
#امام_سجاد_علیه_السلام
#شام
#دوبیتی
ای وای چه آمد زجفا بر سر من
ای کاش نمی زاد مرا مادر من
یک سرخ مویی در وسط بزم شراب
با دست اشاره کرد سوی خواهر من
#محمود_اسدی_شائق ✍
..............
.
ای وای چه آمد ز جفا بر سر من
لرزید از این محن دل خواهر من
آن سرخ مو و اشاره به آل نبی
ای کاش نمیزاد مرا مادر من
میثم مومنی نژاد ✍