2. شعر اول.mp3
4.91M
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن
#استاد_حیدرزاده
قسمت اول : شعرخوانی
ای اشک اول و
نفس آخرم حسین (ع)
شب پنجم محرم الحرام
۱۳۹۶ ، هیئت ثارالله ، قم
👇
4. حضرت زهرا س.mp3
9.17M
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن
#استاد_حیدرزاده
قسمت سوم :
گریز به روضه حضرت زهرا
( سلام الله علیها )
.
3. شعر دوم.mp3
5.44M
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن
#استاد_حیدرزاده
قسمت دوم :
من یتیمم، ولی پدر دارم
دست لطف عمو به سر دارم
رفته میدان عمو و از دوریش
دل خون و دو چشمتر دارم
دست من را رها کنای عمه
به خدا نیت سفر دارم
نگرانم نباش من مَردَم
من کجا ترس از خطر دارم؟
در رگم خون فاتح جمل است
نوهی شیرم و جگر دارم
میروم تا فدای او بشوم
من برای عمو سپر دارم
سمت میدان دوید، اما، آه...
لشکر بی حیا و عبدالله
دید در انتهای یک گودال
گوییا رفته است عمو از حال
آمد و بر سر عمو افتاد
رجز عاشقانهای سر داد
این عموی من است ،
بی کس نیست
میزنیدش ، مگر گناهش چیست؟
بُرد پیش امام دستش را
تیغ یک بی مَرام دستش را...
باز دستی شکست ، یاالله
روضه را بُرد جای دیگر، آه ...
مادری در مصاف یک نامرد
دست مادر، غلاف یک نامرد
شاعر : #مجتبی_خرسندی
https://eitaa.com/emame3vom/28885
.
#نوحه_سنتی
#شب_اول_محرم
#طلیعه_محرم
#حضرت_مسلم
صدای ارباب به گوش آید
خون محبان به جوش آید
أنا قتیل العبرات
منم سفینه نجات
ای اهل عالم
اجازه دادم سیه بپوشی
به این سیاهی گنه بپوشی
شده ضیافتم به پا
رسیده موسم عزا
شده محرم
ز شهر کوفه رسد نوایی
الهی آقا کوفه میایی
خداکند نیاوری
به همرت تو دختری
عزیز زهرا
در انتظارت نشسته کوفه
ببین غرورم شکسته کوفه
قسم به جان مادرت
میاوری تو خواهرت
عزیز زهرا
#قاسم_نعمتی ✍
...................
.
#شب_دوم_محرم
#ورودیه_کربلا
صدای ارباب به گوش آید
خون محبان به جوش آید
أنا قتیل العبرات
منم سفینه نجات
ای اهل عالم
زخاک صحرا رسیده آوا
خوش آمدی ای حاجی زهرا
به پا نما تو خیمه ها
به سرزمین کربلا
به دست سقا
عقیله با چه وقار کامل
پیاده گردد ز عرش محمل
اهل حرم مودب اند
همه غلام زینب اند
بیا تماشا
عزیز زهرا
صدایی آمد بیا حسین جان
دلم گرفته در این بیابان
مشو دمی ز من جدا
غم تو می کُشَد مرا
غریب و تنها
عزیز زهرا
برس به داد دلم عزیزم
بگو چه خاکی به سر بریزم
اگر ببینمت اخا
که مانده ای به زیر پا
به خاک صحرا
عزیز زهرا
#قاسم_نعمتی ✍
#ورودیه
..............
.
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
سه ساله اما بزرگ شامم
شدم فدای راه امامم
خرابه را کنم حرم
مُحیِ نام حیدرم (من از تبار حیدرم)
عزیز زهرا
ببین چه کرده زمانه با من
سرت گذارم به روی دامن
مگر که مُرده دخترت
چنین عوض شده سرت
عزیز زهرا
دو دیده واکن ببین عزیزم
به این قیافه شکل کنیزم؟!
لباس پاره ای به تن
نخورده شانه موی من
عزیز زهرا
#قاسم_نعمتی ✍
#شب_سوم
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
...............
.
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
صدای ارباب به گوش آید
خون محبان به جوش آید
أنا قتیل العبرات
منم سفینه نجات
ای اهل عالم
کرببلا شد منای زینب
رسیده وقت عطای زینب
منم عقیلةُ العرب
زینب هاشمی نسب
عزیز زهرا
منم از تبار ابوترابم
وقار زهراست در این حجابم
چادر من روی سرم
شبیه کعبه محترم
عزیز زهرا
ز نسل جعفر زخون حیدر
کشیده زینب زخیمه لشگر
بیا و دست رد نزن
به این دوتا جان حسن
عزیز زهرا
#شب_چهارم
#دوطفلان_زینب
...............
.
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
صدای ارباب به گوش آید
خون محبان به جوش آید
أنا قتیل العبرات
منم سفینه نجات
ای اهل عالم
به کودکی من کوه وقارم
بداند عالم حسن تبارم
منم منم عبد خدا
پارهٔ قلب مجتبی
عمو حسین جان
زخیمه دیدم . زمین تکان خورد
به پهلوی تو . نوک سنان خورد
میانپنجه موی تو
به زیر پا گلوی تو
عموحسین جان
چه نا مرتب سرم جدا شد
به سینهٔ تو تنم رها شد
کنار تو به ضربه ها
شدم به به چکمه جا به جا
عموحسین جان
#قاسم_نعمتی ✍
#شب_پنجم
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن
.........
.
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
شده چه ماهی ز خیمه عازم
یوسف نجمه جناب قاسم
شاخهٔ یاسمن شده
جوانی حسن شده
جانم به قاسم
به روی مرکب نشسته زیبا
حسن کجایی بیا تماشا
ببین شده عجب یلی
بنام مرتضی علی
جانم به قاسم
به خاک صحرا چه آرمیده
زیر لگدها چه قدکشیده
شده شبیه مادرش
شکسته صورت و سرش
جانم به قاسم
#شب_ششم
#حضرت_قاسم_بن_الحسن
.................
.
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
به روی دستم بخواب عزیزم
بگو چه خاکی به سر بریزم
ببین شدم در اضطراب
دهم چه پاسخ رباب
لای لای علی جان
فدای چشمان نیمه بازت
به خون نشسته گیسوی نازت
چه بد بریده شد سرت
شده دریده حنجرت
لای لای علی جان
دگر برایم نمانده صبری
چه زود عزیزم میان قبری
ببین تکان دست من
خنده به روی من نزن
لای لای علی جان
.........
.
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
دوباره زنده شده پیمبر
به صورت تو علیِّ اکبر
تویی بزرگ عالمین
ابن الحسن ابن الحسین
علیِّ اکبر
تمام اهل حرم پریشان
پیمبرانه روی به میدان
به هر قدم که می روی
قاتل جانم می شوی
علی اکبر
شدی به ضربه چه نامرتب
تنت بریزد زروی مرکب
به طرف ببینمت
روی عبا بچینمت
علی اکبر
........
.
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس
حضرت سقا علی خصائل
باب الجوائج یا ابوفاضل
ای پسر ام البنین
یابن امیرالمومنین
جانم اباالفضل
به اهل خیمه قوت قلبی
برای من تو کاشفِ کربی
امیری و مؤدبی
پشت و پناه زینبی
جانم اباالفضل
دعا کنم که زمین نیفتی
همین ادرک اخا تو گفتی
ز خیمه ها دویده ام
ببین که قد خمیده ام
جانم اباالفضل
دودستت افتاد میان راهم
به صورت تو خیره نگاهم
چه کرده با تو این چنین
ضرب عمود آهنین
جانم اباالفضل
#شب_تاسوعا
.............
.
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
در این شب غم به دیدهٔ تر
به گوشم آید صدای مادر
بنی نوردیده ام
شهید سر بریده ام
غریب مادر
برس به داد دلم تو امشب
بیا و بنشین کنار زینب
به چشم تر ببینمت
تا سالمی ببوسمت
غریب مادر
جدایی از تو شده عذابم
دارم سوالی بده جوابم
اگر جدا شود سرت
به پیش چشم خواهرت
بگو چه سازم
.👇
.
#حضرت_قاسم_بن_الحسن (ع)
همچنان رفتن علی اکبر
چشمت از غصه اشک آگین است
بوسه ها می زنم به دستانت
سرم از التماس پایین است
درد تنهایی ات عمو جانم
بهر قاسم چقدر سنگین است
جان من وقف سیدالشهداء (ع)
که وجودش چو شمسِ زرین است
ای فدای غریبی ات قاسم
رجزم بهر دشمنان این است:
میوه ی باغ اهل بیتم من
پدرم شرح سوره ی تین است
پسر سبط مصطفایم من
که رسول و امین آیین است
نوه ی #مرتضی علیّم (ع) من
جدّ من کیست، طور سینین است
من گل باغ بخشش حَسَنم
زین سبب روزگار، گلچین است
چارده ساله ام که در عوضش
چارده قرن شیعه غمگین است
من جوانم ولی، عمو جانم!
در رکاب تو مرگ شیرین است
لحظه ی مرگ من چنان عسل است
چون عمویم کنار بالین است
پای بر خاک می کشم اما
زمزمی نیست، خاک، خونین است
چون پدر اهل جودم، از خونم
سفره ی خاکِ تفته رنگین است
دشمنان جمع، گرد این سفره
هرکسی گرم غارت از کین است
هر خصی آمده به غارت من
بینِ دشمن چقدر مسکین است
رنگ از پیکرت گرفتم و بعد
پیکرم قاف، میم، الف، سین است
ماه من زیر سمّ اسبان است
از ستاره زمین پر آذین است
#جواد_محمودآبادی
1403/04/21
#شب_ششم_محرم
.....
.
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن (ع)
پسر شیر کارزارم من
می دهم دست خود عمو را نه
عمه جان، لا افارق عمی
می دهم جان خویش، او را نه
کاسه ی دست من فدای سبو
لیک بشکستن سبو را نه
جنگ را گر توان تحمل کرد
خنجر و دشنه و گلو را نه
بنشستی به تل_زینبیه
بنشینی به روبرو را نه
بر عدو جنگ و تاختن آری
در اسارت بگو مگو را نه
طاقت پیکر پر از زخمش
هست، شمر درنده خو را نه
تا نفس می کشی عمو هستم
ته گودال، جستجو را نه
باشم و دشمنی تو را بکشد؟
دست خود دادم آبرو را نه
هر بلایی که دیده ام کافیست
آتش و پنجه ها و مو را نه
یا چپاولگران پیکر تو
با طفیلان سودجو را نه
غرق خون دیدن محاسن تو
با نجاسات، شستشو را نه
#جواد_محمودآبادی
1403/04/20
#والله_لا_افارق_عمی
#شب_پنجم_محرم
..........
.
#ابناء_الزینب (س)
در غم و کرب و بلا، داغ جگرگوشه ها
هیچ ندارد کسی، بهره به قدر حسین (ع)
عمه ی سادات را، بین که چه سنخیّتی است
داغ به داغ اخا، صبر به صبر حسین (ع)
کاش به پایش شود، مثل دو اولاد او
جان بدهم تا نهم، سینه به صدر حسین (ع)
بر دل صحرا ببین، کامل، هجّی شده است
جمله ی خون خدا، سطر به سطر حسین (ع)
روز بلا روی خاک، هست غروبش ولی
بر سر نی می شود، مطلع فجر حسین (ع)
گشت هلالی که از منظر نی شد عیان
ماه شب خیمه ها، هیئت بدر حسین (ع)
در حرمش هر زمان با دل عاشق روی
رایحه ی سیب هست، جلوه ی عطر حسین (ع)
این که شفاعت کند، سوخته ی عاشقش،
نزد خداوند شد، خواست و اجر حسین (ع)
دارد هر شیعه ای ، بر دل خود آرزو
یک شب جمعه شود زائر قبر #حسین (ع)
#جواد_محمودآبادی
1403/04/19
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
.
.
#واحد
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن
#واحد۱۱
عموی غریب من
نمونده براش سپاه
بذار عمه جون منم
برم سمت قتلگاه
عمو جون رمق نداره دیگه بی حاله
توی قتلگاه چه ازدحام و جنجاله
شمر بی حیا با خنجر توی گوداله
میخوام برم تا فداشم
من کشته کربلاشم
سخته عموم تنها باشه
وقتی که من زنده باشم
خیلی غریبی عموجان
بذار مقتلم بشه
کنار عموی من
شبیه طفل رباب
جداشه گلوی من
روی سینه ی عمو سرم جدا میشه
بعد ازین حمله به سمت خیمه ها میشه
تن من پامال سم مرکبا میشه
وای از جفا و جسارت
وای از خیمه ها و غارت
از روی نیزه می بینم
ناموسمو در اسارت
خیلی غریبی عموجان
#مرتضی_کربلایی ✍
#حضرت_عبدالله
.👇
4_5798439710569272565.mp3
46.55M
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن
کاش می شد که فارغ از این
حسرت دیرینه باشیم
یه محرم شب پنجم
کاش می شد مدینه باشیم
بشینیم دم بقیعو
تا سحر روضه بخونیم
زیر لب پیش پدر کاش
از پسر روضه بخونیم
این شبا دور مزارش
توو بقیع غربت محضه
کاش بریم ولو نذارن
ناله هم کنیم می ارزه
بخدا می ارزه اونجا
گریه آستین به دهن کرد
گریه از غم حسین و
گریه از غم حسن کرد
اگر ما حسینی هستیم
کرم امام حسن بود
کاشکی امشب روضمون توو
حرم امام حسن بود
گفتم از حرم دلم سوخت
آقامون حرم نداره
دور قبرش توو محرم
پرچم و علم نداره
حرم و گنبد و صحنش
همگی وقف حسینه
حتی روضشم گریزش
بخدا حرف حسینه
فاطمیه توو محرم
روضه های پسراشه
یادکوچه یاد مسمار
ارث اون به بچه هاشه
داشت نگاه میکرد ش از تل
ته گودال چخبر بود ؟
عمو گیر افتاده تنها
مثل زهرا پشت در بود
نیزه ها می رفت بالا
نیزه ها می رفت پایین
چکمه شمر و نگاه کن
داره سینش میشه سنگین
دست عمه رو رها کرد
پا برهنه زد به جنجال
از تو جمعیت به سختی
خودشو رسوند به گودال
صد دفعه آدم تو روضش
میمیره و زنده میشه
اینجا جاییه كه ارباب
از حسن شرمنده میشه
هی میگفت نزن یتیمه
هی میگفت امانتی بود
کشتنش تو بغل شاه !
بَه ، چه جای راحتی بود
#محمدجواد_پرچمی ✍
#حضرت_عبدالله
...... ادامه 👇
https://eitaa.com/emame3vom/100584