#غزل_مناجاتی
غرق سیئات
کمتراگر زخارم ،یاواسع المغفره
برتو امید وارم ،یا واسع المغفره
درمانده وفقیرم، درنفس خوداسیرم
بنگربه حال زارم ،یاواسع المغفره
درظلمت گناهان ،گردیده ام هراسان
شدتیره روزگارم، یاواسع المغفره
غفارهرذنوبی ، پوشنده ی عیوبی
آگه تویی زکارم،یاواسع المغفره
گربنده ای بدم من، شرمنده آمدم من
باجرم بي شمارم ،یاواسع المغفره
هم طاعتی ندارم ، هم فرصتی ندارم
چون ابر اشکبارم ،یاواسع المغفره
من غرق سیئاتم، تا ندهی نجاتم
اسیر این حصارم ،یاواسع المغفره
گرچه حیا نکردم ،برتو وفا نکردم
شرمنده ام زکارم ،یاواسع المغفره
غیرازتوکس ندارم، فریادرس ندارم
تویی امید ویارم ،یاواسع المغفره
شادان دل ازمحن کن ،رحمی به حال من کن
گرمستحق نارم ، یاواسع المغفره
رفته زدست ،صبرم، گریه کنم به قبرم
نالم به شام تارم، یاواسع المغفره
تا بردل «وفایی» ، بخشی تو روشنایی
شدهمه شب شعارم، یاواسع المغفره
#حاج_سید_هاشم_وفایی
@emame3vom
.
#شب_سوم_ماه_رمضان
باز آمدم با چشمهای تر شب سوم
افتادهام از پای پشتِ در شب سوم
بال و پری بشکسته آوردم نگاهم کن
چهره بپوشان از رویم کمتر شب سوم
توبه شکستم، پایِ عهدِ خود نماندم من
شرمندگیِ من شده بدتر شبِ سوم
بُهتَم زده از ترسِ روزِ رستخیز، اما
با گریه حالم میشود بهتر شب سوم
بسته شده بال و پرم در معصیتهایم
این معصیتها گشته دردِ سر شب سوم
حال و هوایِ کودکیَّم رفته از دستم
مثلِ گذشته نیستم دیگر شب سوم
بینِ مناجات و دعاهای سحر دیدم
نامِ رقیه گشته جلوهگر شب سوم
آنقدر دلتنگِ مُحَرم میشوم شبها
یاد رقیه میکنم در هر شب سوم
با روضههای شام و کوفه میزنم پرپر
در روضهاش جان میدهم آخر شب سوم
#کربلایی_رضا_باقریان
#مناجات_با_خدا
#شب_سوم_ماه_مبارک_رمضان
#ماه_رمضان
https://eitaa.com/emame3vom/41080
.......................
#غزل_مناجاتی
#شب_سوم_ماه_مبارک_رمضان
شمیم عفو خدا بر مشام می آید
برای زخم گناه التیام می آید
اگر چه بندگی ام ناقص است و ناچیز است
ز سوی حضرت حق فیض عام می آید
بخواه هر چه که خواهی از آستان کریم
دوباره مرغ اجابت به بام می آید
ملائکه همه چشم انتظار ما بودند
ز عرش و فرش طنین سلام می آید
اگرچه طعمه شیطان برای مومن هست
اگرچه نفس به همراه دام می آید...
بناست پاک شود نامه ی گناهانم
اگر که از منِ شرمنده نام می آید
شدم غریب در این قعرِ چاه تنهایی
برس به داد خدایا! صِدام می آید؟...
چه روشن است دل من در این شب تاریک
برات رفتن تا کربلام می آید
و تا دوباره بگرییم از غمی جانکاه
گریز مرثیه از سمت شام می آید
گرسنه است به ویرانه دختری اما
ز خانه ها همه بوی طعام می آید...
محمدحسین مهدی پناه
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
ارث
به من از کار جهان سینه زدن ارث رسید
کاروبار پدرم بود و به من ارث رسید
وطن مادری سینهزنان کرببلاست
نسل در نسل به ما حبّ وطن ارث رسید
"از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند"
شکرلله به من این فیض کهن ارث رسید
یکنفر آمد و یکطایفه را عاشق کرد
از اویس است که رحمت به قرن ارث رسید
چشم من دید حرم را و دلم عاشق شد
عشق در لحظهای از سر به بدن ارث رسید
هرکسی گفت حسین اشک مرا جاری کرد
عاقبت گریهی بلبل به چمن ارث رسید
بیکفن ماند، ولی از حرم اطهر او
در همه عمر به زوّار کفن ارث رسید
زخمهای تن بابا به حسینبنعلی
بیحرم بودن مادر به حسن ارث رسید
#مجتبی_خرسندی
#غزل_مناجاتی
#امام_حسن #_مجتبی_علیه_السلام
.
.
#امام_حسین
حسرت
نام حسین را که نوشتم قلم گریست
اول قلم گریست، سپس دفترم گریست
هرچند علت همهی گریهها غم است
اما همین که داغ تو را دید، غم گریست
اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه
آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست
با ارزش است پیش تو و مادرت حسین
چشمی که پای روضهی تو دمبهدم گریست
خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد
خوشبختتر کسی که میان حرم گریست
یک قطرهاش شفاعت یومالورود ماست
چشمان ما برای تو با این رقم گریست
در روز حشر حسرت بسیار میخورد
هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست
#مجتبی_خرسندی
#غزل_مناجاتی
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_الحسین
.👇
.
#غزل_مناجاتی
#سبک_خدا_مادرم_راکجامیبرند
همیشه برایم دعا میکنی
گرفتاریم را روا میکنی
کثیرالخطایم ولی ازکرم
به عبد فقیرت وفا میکنی
ز بار گناهان خود نادمم
به نورت دلم را جلا میکنی
غفوری رحیمی کریمی خدا
خطاکرده ام تو عطا میکنی
به غفلت شده سر همه عمر من
نگاهی تو بر این گدا میکنی؟
زمانی که نام علی می برم
همه درد من را دوا میکنی
تو در روضه های شه بی کفن
مس جان من را طلا میکنی
زآلودگی تا که پاکم کنی
مرا راهی کربلا میکنی
(( بهارم)) خزان گشته ازمعصیت
به رویم در لطف وا میکنی
ابوذر رییس میرزایی (بهار)✍
#مناجات_با_خدا
.
.
#غزل_مناجاتی
ایام #ماه_رجب
#مرضیه_عاطفی✍
➖➖➖
باز هم دلتنگ، در بین مناجات و دعا
خاطراتم غرق شد در اشکهای بیصدا
راه، دور و دل بهانه گیر از داغِ فراق
باز هم غم در وجودم کرده آشوبی به پا
بابِ میلم نیست اینجا، اهل اینجا نیستم
با خودم گفتم خدایا من کجا اینجا کجا؟!
حاجتم را عرضه میدارم به ربّ العالمین
هر شب از ماهِ رجب در وادیِ إغفر لنا
توبه کارم، توبه کارم، توبه کارم، توبه کار
باز خلوت کرده ام با رحمتِ بی انتها
معصیت هایم دوباره محوِ مطلق میشود
پایِ استغفارهایی با طنینِ ربّنا
من زیاده خواهم و در عشق؛ قانع نیستم
میزنم فریاد این را در میان روضه ها
در دلم شوقِ اقامت در حرم دارم ولی
نیست مقدور و همین غم میکشد آخر مرا
من تبِ شش گوشه دارم! یک نفر کاری کُند
لااقل باشم شب جمعه در آن حال و هوا
کاشکی میگفت بخشیدم تو را غصه نخور
کوله بارت را ببند و زود؛ الساعه بیا
مختصر میگویم و با اشک امضا میکنم
دوست دارم پشتِ این «در» تا ابد باشم گدا
ابتدا و انتهایِ آرزوهایم حسین(ع)
یا مّن أرجوهُ لِکلّ خَیر یعنی کربلا!
➖➖➖
.
.
#شب_سوم_رمضان
#حضرت_رقیه
#غزل_مناجاتی
#شب_سوم_ماه_مبارک_رمضان
شمیم عفو خدا بر مشام می آید
برای زخم گناه التیام می آید
اگر چه بندگی ام ناقص است و ناچیز است
ز سوی حضرت حق فیض عام می آید
بخواه هر چه که خواهی از آستان کریم
دوباره مرغ اجابت به بام می آید
ملائکه همه چشم انتظار ما بودند
ز عرش و فرش طنین سلام می آید
اگرچه طعمه شیطان برای مومن هست
اگرچه نفس به همراه دام می آید...
بناست پاک شود نامه ی گناهانم
اگر که از منِ شرمنده نام می آید
شدم غریب در این قعرِ چاه تنهایی
برس به داد خدایا! صِدام می آید؟...
چه روشن است دل من در این شب تاریک
برات رفتن تا کربلام می آید
و تا دوباره بگرییم از غمی جانکاه
گریز مرثیه از سمت شام می آید
گرسنه است به ویرانه دختری اما
ز خانه ها همه بوی طعام می آید...
محمدحسین مهدی پناه✍
.
#شروع_مجلس
#غزل_مناجاتی
#شب_اول
#سنگین
غم تو آبروی ماست این غم را مگیر از ما
دلیل پلکهای زخم! مرهم را مگیر از ما
نگاه خیس ما ارثیهی آبا و اجدادیست
بیا لطفی کن این حق مسلّم را مگیر از ما
برای ما که از غوغای این عالم گریزانیم
همین یک دلخوشی ماندهست، این کم را مگیر از ما
به غیر از خیمهی تو هر کجا آلودهی فتنهست
نشستن در پناه سرخ پرچم را مگیر از ما
رضا فرمود "فَابکِ لِلحُسین اِنْ کُنتَ باکِیّا"
عمل کردن به این فرمان محکم را مگیر از ما
دم نوحه برای سینهزن حکم نفس دارد
بدون روضه میمیریم، این دم را مگیر از ما
تمام سال با شوق همین یک ماه سر کردیم
تمام سال را باشد... محرّم را مگیر از ما
#علی_سلیمیان✍
#شب_اول_محرم
_____
.
.
#امام_حسین
#غزل_مناجاتی
دیشب کنار شمع از بال و پرم گفتم
او می چکید و من هم از چشم ترم گفتم
هر دفعه پرسیدند کارت چیست در روضه؟
مانند بابا در جوابش "نوکرم" گفتم
تا تحت قبه کاملا مشغول تو باشم
حاجات را به کفشداری حرم گفتم
در خواستگاری اولین حرفی که مطرح شد
از عشق دیرینم به تو، به همسرم گفتم
جای شما را هیچ کس در دل نمی گیرد
و الله این را با تمام باورم گفتم
«با دادن حاجات من، من را مران از خویش »
این حرف را وقتی که در پشت درم گفتم
گفتم چگونه زجر زجرش داده بعد از تو
هر بار که از دخترت به دخترم گفتم
از خشکی لب ها و ذبحت با لب تشنه
امروز چندین دفعه به چشم ترم گفتم
_______________
#گروه_یا_مظلوم
.