eitaa logo
امام حسین ع
17.7هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. بساط کفر را بر هم زده طوفان الاقصی به صهیون سیلی محکم زده طوفان الاقصی خروشی در فضا پیچید و غافلگیر شد دشمن به حول الله از حق دم زده طوفان الاقصی هراسان باش ای ظلمت صدای نور می‌آید همین فریاد در عالم زده طوفان الاقصی به صبر و استقامت با خلوص و معرفت ، بوسه به پای قائدِ اعظم زده طوفان الاقصی همانا بشنوید این صیحۀ آخر زمانی را به اقلیم شرف پرچم زده طوفان الاقصی به پیش ای قلّه پیمایان غیرت فتح نزدیک است در اوج اردوی مستحکم زده طوفان الاقصی شنو آوای اَلقُدسُ لَنا از نای حزب الله دلِ سرگشته را بر یم زده ✍ .
. 🔸مراسم دعای کمیل سحر 📆 زمان: 👈  جمعه ۳ شهریور ماه ۱۴۰۲ 🔷 با نوای : 👈 کربلایی سید سعید نصر 👈 حاج 🔊 فراز های از 🔊 فراز های پایانی 🔊 | دلواپسی دختر زهرا ز حد گذشت
4_5859678359297986798.mp3
7.87M
دلواپسیِ دختر زهرا ز حد گذشت خیلی به عمه ام سر بازار بد گذشت پس داده اند پیرهن پاره پاره را رخت مرا لباس تو را گاهواره را آورده است عمه سر شیرخواره را گوشش نكرده است كسی گوشواره را ما از غم فراق گرفتارتر شدیم وقتی رقیه رفت عزادارتر شدیم .............. 👇 دارند می برند مرا مجلس یزید ای ماه من برای همین است درهمی عباس شاه زیدی ✍ ........ از مدخل دروازه تا کنج خرابه دشمن میان کوچه زینب را کتک زد
امام حسین ع
#روضه_امام_حسین دلواپسیِ دختر زهرا ز حد گذشت خیلی به عمه ام سر بازار بد گذشت پس داده اند پیرهن پار
. ببریدم پسر مادرم اینجا مانده پنج تن یک تنه بر تن زهرا مانده هیچکس نیست که بالای سرش گریه کند مونس بی کسی من تک و تنها مانده کاش میشد که لباسی برسانم به تنش آبروی همه عریان روی صحرا مانده بین یک گونی کهنه سر او را بردند ته گودال ولی پیکر او جا مانده ساربان داد مزن ما کس و کاری داریم ساربان راه مرو همسفر ما مانده چند باری شده گم کرده ام او را اصلا بس که از دور تنش مثل معما مانده باز چشمش به که افتاد که غش کرد رباب باز هم آمده این حرمله ی وا مانده برسانید خبر را به علمدار حرم چادر زینب تو زیر لگد ها مانده ناقه زانو زده تا اینکه سوارش بشوم چشم من سمت علی اکبرم اما مانده حرف حق زد چقدر نیزه به خوردش دادند آب میخواست سر نیزه به خوردش دادند حرف حق زد دهنش را پر خون کرد سنان نیزه در حلق حسین کردو لگد از بغض علی بر سر و بر روش زدند جلوی مادرمن چکمه به پهلوش زدند آه ای غریب مادر داد بزن با سر نیزه نشین وارد شهرش کردند یک سفر آمده بودیم که زهرش کردند .............. اینجا عدو بر زخمی پیغمبر نمک زد                            اینجا شرار ناله آتش بر فلک زد از مدخل این شهر تا کنج خرابه                                دشمن میان کوچه زینب را کتک زد اینجا لباس عید پوشیدند زنها                                              پای سر ببریده رقصیدند زنها
. چنان دادست عالم را تکان طوفان الاقصی دهد از صبح نصرت ارمغان طوفان الاقصی پی آزادی قدس شریف از چنگ دژخیمان به راه افتاده چون سیلی دمان طوفان الاقصی بخوان إِنَّا فَتَحْنَا و لَكَ فَتْحًا مُبِينًا را که گیرد انتقام از غاصبان طوفان الاقصی دل آزادگان از خشم و نفرت گشته مالامال کزین خشم فرو خوردست آن طوفان الاقصی به راه افتاده چون سیلی خروشان تا که بردارد نشان غاصبان را از میان طوفان الاقصی بفضل کردگار و همت مردان پولادین نگردد شامل طی زمان طوفان الاقصی شکستِ ابرهه شد زنده در اذهان و پیداشد ابابیل و بلای آسمان طوفان الاقصی شکسته هیبت توخالی سفاک دوران را بیاد اشک و آه کودکان طوفان الاقصی رود تا کاخ ابلیس زمان را زیر و رو سازد بیابان در بیابان همچنان طوفان الاقصی پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۲ .
. امیدوارم بعد از اتمام حملات وحشیانه به غزه و اعلام آتش بس،اینبار حزب الله، تازه نفس وارد بشه و ضربات تکمیلی رو به صهیونیستها بزنه... ان شاالله اما اینکه تصمیم جبهه ی مقاومت با هماهنگی ایران چیست را فقط خدا میداند و آینده همه چیز را روشن خواهد کرد. به امید پیروزی جبهه ی حق .
. مهر شكست تا ابد حک شده بر جبينتان كوچ كنيد غاصبان! جانب سرزمينتان كودک غزه را اگر در دل خواب كشته‌ايد خورده ترک ز آه او ،گنبد آهنينتان كوچ كنيد صف به صف چون كه نشسته هر طرف مرگ در انتظارتان حادثه در كمينتان رو به ديار خود كنيد ای به عبث نشستگان! تا سر پاست اسبتان تا نشكسته زينتان خيره‌سری‌ست كارتان دربه‌دری‌ست بارتان حيله‌گری‌ست يارتان بدگهری‌ست دینتان.. مرد ظفر كه نيستيد اهل خطر كه نيستيد هست حريف طفل و زن، غيرت آتشينتان؟!.. دل بكنيد زين سرا ورنه به روز ماجرا نيست به خاک قدس جز فاجعه هم‌نشينتان.. يا به همين زبان خوش پس بدهيد قدس را يا كه رسد دمی دگر لحظۀ واپسينتان! 🇮🇷 ............. . ★سعدیا دیگر بنی‌‌آدم برادر نیستند ★جملگی اعضای یک اندام و پیکر نیستند ★عضوهای بی‌‌شماری را به درد آورده چرخ ★عضوهای دیگر امّا یار و یاور نیستند ★کودک چشم‌ آبیِ غرب و سیه‌ چشمِ عرب ★در نگاه غربیان با هم برابر نیستند ★شاید اطفالی که اکنون در فلسطین زنده‌‌اند ★تا رسد شعرم به این مصراع، دیگر نیستند ★از نگاه غربیان انگار در مشرق‌ زمین ★مادرانِ داغِ کودک‌‌ دیده، مادر نیستند ★نزد آنانی که می‌‌گریند در سوگِ سگان ★صحنه‌‌های قتل‌ انسان، گریه‌‌آور نیستند ★کاش بی‌بی‌سی سؤال از "باربی‌‌سازان" کند؛ ★این عروسک‌‌ها که می‌ سوزند، دختر نیستند؟ ★ای نتانیاهو! اگر مردی تو با مردان بجنگ ★گرچه اسرائیلیان از دَم، مذکّر نیستند ★بی‌‌مروّت! کودکند اینها، نه مردان حماس ★خانه‌‌اند این‌ها که شد ویرانه، سنگر نیستند ★کودکان هر چند بسیارند در ویرانه‌‌ها ★ساقه‌‌های تُردِ ریحان‌ند، لشکر نیستند ★خادمانِ کعبه سرگرم‌ند در کاباره‌‌ها؟ ★یا که اهل جنگ، جز با رقص‌خنجر نیستند؟ ★بار دیگر خو گرفت این قوم با دخترکُشی؟ ★یا که غیرت داده از کف، یا دلاور نیستند؟ ★پشته‌‌ها از کشته‌‌ها پیداست، دنیا کور نیست؟ ★آسمان از ناله‌ پُر شد، گوش‌‌ها کر نیستند؟ ★تا به کِی کودک‌‌کُشی در غزّه؟ آیا غربیان ★در هراس از انتقام اهل‌خاور نیستند؟! . ✍ .
. |مرگ| از تنفّس از هوای زندگی سرشار، مرگ می بَرد با خود مرا تا لحظه ی دیدار، مرگ مثل عطری می دود در خلوت هر عاشقی مثل نبضی می زند روی طنابِ دار، مرگ پا به هر جا می گذارد مهربانی می کند می دهد حتی به دنیا دوستان اخطار، مرگ آری اینجا عده ای در فکر انکار آن طرف ایستاده همچنان در موضع اصرار، مرگ نیست از این زندگی تا رفتن از آن فاصله این سوی دیوار ماییم آن سوی دیوار، مرگ مرگ شیرین است آری بخشی از این زندگیست می شود هر روز پیش چشممان تکرار مرگ مرگ بر آن لحظه ای که خالی از زیبایی است مرگ بر آن زندگی که از تو دارد عار مرگ آه ای راهِ به غایت دلنشین این روزها دوستت دارم به جانِ زندگی بسیار مرگ : استاد ✍ ................. . پریشان خاطرم، زیرا به زیر خاک، تنهایم گرفتار گناهان و اسیر معصیت هایم در آن تاریکی قبرم دگر یار و رفیقی نیست به جز اعمال نیک و زشت، در پنهان و پیدایم خداوندا تویی شاهد اگر خبطی زِ من سر زد زِ جهل و غفلتم بوده، ببخش ای رَبّ یکتایم اگر چه غرق شرم و خجلتم از چهارده معصوم ولی دارم وصیت از دل مجنون و شیدایم مرا با نوحه ی یا فاطمه در قبر بگذارید که با این ذکر، زائر بر تمامِ آل طاهایم گنهکارم ولی عبدِ غلامان حسینم من همیشه غصه دارِ روضه ی فرزند زهرایم به یادِ پیکرِ بی سر به خاک خونیِ گودال رسد تا عرش گردون شعله های سوزِ آوایم صدا زد زینبم جانِ حسین برگرد بر خیمه مکن خواهر در این حالات غم دیگر تماشایم برو تا که نبینی می نشید بر روی سینه برو عشقِ برادر، ای بهشت آرزوهایم قرار بعدی ما بزمِ مِی، در بین طشت زر همانجا که خورد چوبی به دندان های زیبایم 🔴✍️ نوشته شده در ۲۹ دی ماه ۱۴۰۲ حاج امیر عباسی ........... . وای از آن روز که آب از سر انسان گذرد درد افزون شود و فرصت درمان‌ گذرد آخرش پرده به یک سو رود و فاش شود گرچه یک عمر ز چشم همه پنهان گذرد دیر شد ای دلِ‌من! کی به خودت می‌آیی؟! نکند فرصت عمر تو به عصیان گذرد چیست این‌تن که اسیرش شده‌ای از غفلت یوسفِ جان چقدر گوشهٔ زندان گذرد؟! زودتر بگذر از این دام پر از مکر جهان عاقل از راه پر از دزد، شتابان گذرد کی قرار است در آغوش کشی وصلش را حیف از این عمر که دائم پی هجران گذرد وای بر من اگر از غفلتِ بیش از حدّم من ز خود نگذرم و فرصت شعبان گذرد سخت باید که قسم داد خدا را به حسین تا خدا از گنه بنده‌اش آسان گذرد .
. اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد ثم الثانی و الثالث و الرابع معشوق خدا یا حیدره شرط اسجابت دعا نماز بی علی شبیه به زنا من حیدریم... وحدهو لا شریک بی قرین علی پس از احمد به حق جانشین علی اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد ثم الثانی والثالث و الرابع عبد علی ام صد بار اگه زندگی کنم حیدریم مدیون عفاف دامن مادریم من حیدری ام... دین من حیدرو اذانم علی سکرات منو جانم علی اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد ثم الثانی و الثالث و الرابع از قدیم میگن حب علی رو به قلب هر کس نمیدن حتی پر طاووس رو به کرکس نمیدن من حیدریم... جبروت منو لاهوت علی خاک نعلین تو ناسوت علی الهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد ✍تایپ:‌♡زهرا بانو♡ 👇
. سالار عقیلی 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول بی بی ای بانوی معظم قم سبیه ی امام هفتم چشم و چراغ اهل بیتی ای خواهر امام هشتم بی بی غصه چیه تا تو رو دارم وقتی شما باشی کنارم تا دلم از دنیا میگیره سرم رو ضریت میذارم بی بی ارادته من از قدیمه بهشت من همین حریمه ای عمه ی تموم سادات هستی تو بانوی کریمه یاحضرته معصومه جانم 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم بانو فاطمه ای از نسل حیدر(ع) فاطمه ای شبیه مادر عمه ی حضرت جوادی ای دختر موسی بن جعفر(ع) بانو شد شهرقم ستاره باران ازقدمت اسوه ی ایمان قم غرقِ در شورو شعف شد از مقدمت خواهر سلطان بانو شکرخدا تو شهر غربت بودی میون ناز ونعمت خوب شد شبیه عمه زینب نشد به ساحتت جسارت حسین(4) جان 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم ای وای تو قم نبود خبر ز آزار خبر نبود از قوم اغیار سری روی نیزه نرفت و خبر نبود از کوچه بازار ای وای خوب شد ندیدی اضطراب و نرفتی تو بزم شراب و ضربه ی چوب خیزران و ندیدی اشکای رباب و ای وای درسته که با حال مضطر میسوختی از داغ برادر ولی خداروشکر ندیدی خنجر تیز و روی حنجر ای وای نرفت برادر تو از حال شبیه جدت توی گودال نشد تنش به زیر نعلا له و لَوَرده ولگدمال حسین (4) جان .👇
امام حسین ع
. میگه فقط ۵ تا ۶ میلیون افغانستانی در کشور ما هستند که غالبا با خانواده هستند و حدود یک چهارمشان شی
. شاید قتل داریوش مهرجویی و همسرش همون سناریویی باشه که قصد داره ، دعوای ایرانی و افغانستانی راه بیندازند... تا مظلومیت فلسطین و جنایات صهیونیستها و حمایت های ایران را کم رنگ کنند. مراقب باشید تو دام این شایعات گرفتار نشید. ان شاءالله .
Haftegi14000901[02].mp3
6.16M
▫️ذوالجناح آمد ولی با خود سوارش را نداشت (روضه) 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی ذوالجناح آمد ولی با خود سوارش را نداشت بی قرار بی قرار آمد ،قرارش را نداشت سالها پا در رکاب حضرت خورشید بود بر رکاب اما سوار کهنه کارش را نداشت بر رکاب خود نگین سرخ خاتم را ندید بر رکاب خود نگین شاهوارش را نداشت خوب یادش بود وقتی رهسپار جنگ شد دشت تاب گامهای استوارش را نداشت لحظه هایی را که بی او از سفر برگشته بود لحظه هایی را که اصلا انتظارش را نداشت یال هایش گیسوانی غوطه ور در خاک وخون چشمهایش چشمه ای که اختیارش را نداشت اسب بی صاحب شبیه کشتی بی ناخداست صاحبش را،هستی اش را ، اعتبارش را نداشت پیکر خود را به خون آسمان آغشته کرد طاقت دل کندن از دار وندارش را نداشت اسب ها در قتله گاه آسیمه سر میتاختند کاش شرم دیدن ایل وتبارش را نداشت پیکری صدپاره از آوردگاه آورده بود که حساب زخمهای بی شمارش را نداشت کاش دُلدُل بود ودِل دِل کردنش را میشنید لحظه ای که حیدر بی ذوالفقارش را نداشت بال هایش را همان جا باز کرد وجان سپرد آرزویی غیر مردن در کنارش را نداشت .
. به نیت آزادی فلسطین و نابودی اسرائیل وای از، آن ساعتی که عصر غیبت شد شروع سال‌های سختِ بیتابی و غربت شد شروع ظلم همواره به هر جایِ زمین اُتراق کرد زخم بر مظلوم زد! صبرِ جهان را طاق کرد قلبِ تاریخِ زبان بسته کماکان شد حزین بیشتر آنجا که شد آغاز؛ غصبِ سرزمین آنکه دائم کارش انکارِ امام ِ غایب است نامش اسرائیل و فامیلش رژیم غاصب است آمد و از نقشهٔ ابلیس استقبال کرد قبله گاهِ اوّلِ اسلام را اِشغال کرد عشق را با قتلِ عام ِ مستمر؛ محکوم کرد عده ای را از سکونت در وطن محروم کرد با جنایت دم به دم انداخت در خون؛ قدس را با غضب آمد تصاحب کرد صهیون؛ قدس را هست فنّ و حرفهٔ دیرینه اش کودک کشی رو به موت است و پس از این هست حالش ناخوشی میزند آخر به جانش آتشی را شعله ور آن نمازِ خوانده در آوار و در خون غوطه ور ظلم؛ مستأصل شد و در امتداد سنگ ها در طلوعی دلنشین طوفان الاقصی شد به پا دید با چشمانِ خود آخر قیامی سخت را دید صهیونیست آری انتقامی سخت را چونکه حق هرگز نخواهد شد ضعیف و منزوی شد فلسطین؛ مرد میدان و هر آیینه قوی کارشان در اوجِ غم؛ صبر و توکل میشود تا شوند آزاد؛ هنگام توسل میشود در دلم آشوب...بر لب؛ آهِ سرد آورده است بغض ِ باران-زا گلویم را به درد آورده است باز قلبم راهیِ شهر مدینه میشود یادِ لحظاتِ جسارت غرقِ کینه میشود چشم هایم در خودش جا داده، داغ کوچه را اشک می ریزم دوباره اتفاق ِ کوچه را اتفاقِ جانگدازی که گریزِ روضه هاست بانیِ بی منّتِ بزم ِ عزیزِ روضه هاست آسمان، رنگش کبود و خاک، رنگش زرد شد نبض ِ کوچه ایستاد و دستِ مادر سرد شد آمد آنکه با قساوت عُلقه و پیوند داشت آنکه از غصب خلافت بر لبش لبخند داشت در لباس ِ ظلمت و در قالبِ یک راهزن راه را نامردِ پستی؛ بست بر أمّ الحسن(ع) عرش أعلی را گرفت و نُه فلک را غصب کرد ناجوانمردانه با سیلی فدک را غصب کرد خورد بر دیوار مادر! قسمتش شد حالِ زار ضجه زد در هر قدم بر چادرش گرد و غبار سمتِ خانه داشت برمیگشت با چشمانِ تار روزگار ای روزگار ای روزگار ای روزگار خاطراتِ تلخ...حسرت... کاشکی میشد سپر... غربتِ مادر؛ نخواهد رفت از یادِ پسر پیر شد! دنیا برایش ذره ای ارزش نداشت مجتبی(ع) از داغِ مادر یک شب آرامش نداشت هیچ داغی اینچنین سنگین و بی اندازه نیست غصب تکراریست! هرگز اتفاقی تازه نیست! ✅مرضیه عاطفی- مهرماه ۱۴۰۲ .
. می‌برد در گور دشمن این خیال خام را که بگیرد پاره‌ای از پیکر اسلام را دیگر این ابلیس، شیطان رجیم قبل نیست این رژیم صهیونیستی آن رژیم قبل نیست روز و شب دارد به اسرائیل پاتک می‌زند این فلسطین است جای سنگ موشک می‌زند آبروی لانه جاسوسی موساد رفت ناگهان «طوفان» شد و حیثیتش بر باد رفت از هجوم غزه اسرائیل غافلگیر شد پیش چشم مردم عالم عجب تحقیر شد آن طرف شهرک‌نشینان چون ملخ سرگشته‌اند این طرف رزمنده‌ها با دست پر برگشته‌اند روز اندوه یهود و شادی اسلام بود حاج قاسم در کنار لشکر قسام بود فتح و پیروزی نصیب جبهه حق می‌شود وعده حق خدا قطعا محقق می‌شود این خبر حتما حقیقت دارد و تحلیل نیست می‌رسد روزی که اسمی هم ز اسرائیل نیست در فلسطین سجده شکر الهی می‌کنیم کاروان راهیان قدس راهی می‌کنیم مطمئن باشید حتما یوم العزة می‌رسد روز خوشحالی فرزندان غزه می‌رسد ✅ مهرماه ۱۴۰۲ .
. غیر غیرت، غیر عزت نیست هم‌آغوش‌مان سربلندی را ببین هر لحظه دوشادوش‌مان چشم وا کردیم با دنیایی از آزادگی خواند اذانِ استقامت پیر ما در گوش‌مان از وجود ما چراغ ایستادن روشن است پس نخواهی دید حتی لحظه‌ای خاموش‌مان موسم آرامش ما جان به جانان دادن است نیست جز خونِ شهادت تا ابد دمنوش‌مان استراحت‌ها بماند بعدِ آزادی قدس کم نخواهد گشت تا آن لحظه جنب و جوش‌مان * * ما ز سوی تو به خود قول شفاعت داده‌ایم ای عزیز حضرت زهرا به کم مفروش‌مان مهرماه ۱۴۰۲✍ .
. نشستم بر مزار کودکانم، آه، غمگینم مگر بر آتش این سینه گردد اشک، تسکینم منم باغ گلی که غنچه هایم را لگد کردند درون سینه‌‌ام دشتی پر از گل‌های خونینم منم آن مادری که پا به پای کودکش زخمی‌ست و هر شب موشکی تب دار می‌آید به بالینم بگو خمپاره ها دست از سر گهواره بردارند بگو آژیرها ساکت، که لالایی ست تلقینم زمین دور سرم چرخید، وقتی سینه‌ام میسوخت جهان! پا بر دلم نگذار، من میدانی از مینم چه سِیلی راه افتاده‌ست در چشمان بی تابم نمی دانم که با چشمان مات خود چه می‌بینم خداوندا خداوندا خداوندا خداوندا پر از اشک و مناجاتم، پر از لبیک و آمینم به صفحه صفحه‌‌ی تاریخ عالم نام من پیداست به صفحه صفحه‌‌ی تاریک عالم، برگ زرینم چه تقویمی‌ست که رخت عزا را در نیاوردم پر از لبخند تلخم، خالی از یک اشک شیرینم اگر اسحاق و ابراهیم را، یعقوب و یوسف را درون سینه دارم، لیک اسلام است آیینم منی که روزگاری قبله گاه مسلمین بودم مبادا دست برادرم، نخواه از پای بنشینم مسلمانان مسلمانان مسلمانان مسلمانان بپا خیزید فرزندان من، یاران دیرینم اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار تفسیر من است ای دوست که من دست خدا در آستینم، من فلسطینم مهرماه ۱۴۰۲ .
. چنين ميبيند آنكه در نجف اهل نظر باشد طلا چسبانده خود را زير ايوانش كه زر باشد علي باحق و حق با او، ولَيْسَ الهادي الاهو علي حق حق علي هو هو، از اين ها بيشتر باشد!؟ برايش افتخاري نيست كعبه سينه چاكش شد چرا كه خانهء حق از حضورش مفتخر باشد نفس هاي غلامش مردگان را زندگي بخشد اگر حتي غلام او خودش هم محتضر باشد بنازم آسمان خانه اش را كه به يك لحظه کنار هم دوتا خورشيد و يك قرص قمر باشد هزاران گرگ ميلرزد به خود با نام پيغمبر زماني كه ميان بيشهء او شير نر باشد علي آن شير بی باكي كه خاكي بود و افلاكي كران تا بيكران حيدر، علي «كيف بشر» باشد به وقت حملهء دشمن دلش ارام ارام است اگر عـــباس در قلب سپاهش مستقر باشد اگر دستار زردش را به پيشاني ببندد او بعيد است اينكه ديگر دشمنش دنبال شر باشد بخوان اوصاف خيبر را! تجلي هاي حيدر را خدايی هرچه هم گفتند بهرش مختصر باشد رسول الله خندیدو علی غرید و در را کند كسي كه بود و منكر شد چه بهتر كور و كر باشد در و دربان در را با هم از جا ميكند حيدر كه آويزان درب قلعه بيش از صد نفر باشد!!! به جز اون پهلوان ماكو!! يدالله است اين بازو براي او در قلعه نه! خيبر مثل پر باشد.. خدا «جانم علي»ميگفت و جبراييل كف ميزد چنان او تاخت بر مرحب كه مفقود الاثر باشد پس از آن واقعه خيبر پلاكش يكصد و ده شد كه نام نامي مولا هميشه روي در باشد به هر ملعون بي جرأت كه ترسيد و فراري شد بگو حيف است روي پيكر نحس تو سر باشد علي «اِبن ابي طالب»، فقط نام پدر كافيست براي دومي گفتند كه ده ها پدر باشد به روي چشم امر حضرت اقا، ولي مردم امام منتقم با ياد كوچه خون جگر باشد كسي كه اهل بدعت شد علي را سخت ميبيند كه وحدت با سپاه عايشه عين ضرر باشد اگر اهل سقيفه از علي فرمان نميگيرند بلانسبت به خر!! بايد هميشه چوب تر باشد .
. شکوه غیرت سربازهای صف به صف زیباست نوشتن از غیوران همیشه جان به کف زیباست به هر گوشی که شد از سیلی فرعونیان سنگین همین فریاد خونخواهی چنان آوای دف زیباست به هر دفعه که سنگی می شکافد قلب شیطان را جرس فریاد می دارد نشستن بر هدف زیباست جوانی بر زمین افتاد نذر یک وجب از خاک در آغوش وطن تصویر فرزند خلف زیباست همان اندازه که آیات قهر حضرتش تلخ است قسم بر حق تعالی وعده های لاتخف زیباست از آئین خمینی تا امام از نوع موسی صدر طریق پایداری بزرگان سلف زیباست " حماس"ی که حماسه آفریند دیدنی باشد یقینا "اورشلیم" غرق در شور و شعف زیباست امامش را به زیر تیغ نفروشد اگر ؛ حُسن است که در چشم زمین همواره آدم با شرف زیباست مدد از کدخدایان کسر شان هر مسلمان است مدد خواهی فقط از شهسوار لوکشف زیباست به ذوق و شوق زوار فلسطینی می اندیشم قطاری چون قطار مسجدالاقصی نجف زیباست مهرماه ۱۴۰۲ .
. ای که از ظلم ستمکاران حمایت می کنی از رژیم غاصب صهیون حکایت می کنی هیچ می دانی که قتل و غارت مظلوم چیست ؟ معنی اشک پدر بر کودک معصوم چیست ؟ بنده ی حق باش نی باطل رساند برتو سود شرم کن بر گرد از افکار گمراه یهود راه را گم کرده ای این راه بر چاهت  برد در سرا شیب زمان گمراه گمراهت برد تو نمی بینی مگر این صحنه ی غمناک را کودک و مردو زنِ غلتان بروی خاک را می دهد خون،غَّزهِ، اما یک وجب از خاک نَه! می شود همسنگر پاکان ولی ناپاک نهَ! ای مسلمان جنگ جنگِ بین حق و باطل است هرکه با باطل بجنگد رحمت حق شا مل است باش تا آخر ببین پایان قال و قیل را می رساند حق  به زودی ، مرگ اسرائیل را مهر ماه۱۴۰۲ ✍ .
(سرود۱) مدینه در شور است چو وادی طور است بهر تو آل الله شادان و مسرور است عبدالعظیم مولا۲ ز مقدمت مولا مدینه شد گلشن با دیدن رویت چشم همه روشن عبدالعظیم مولا۲ نجل رسول الله فرزند عبدالله بوده ای یا مولا رهرو آل الله عبدالعظیم مولا۲ ز نسل ساداتی روح مناجاتی به اذن حق مولا تو باب حاجاتی عبدالعظیم مولا۲ محدث دینی ز بس که محجوبی نزد تمام خلق مولا تو محبوبی عبدالعظیم مولا۲ مادر تو باشد با فاطمه هم نام با حضرت هادی تو بوده ای همگام عبدالعظیم مولا۲ بنده ی درگاه خدای یکتایی به روز محشر هم شفیع عقبایی عبدالعظیم مولا۲ تویی تو در نایاب رخشنده چون مهتاب زیارتت باشد زیارت ارباب عبدالعظیم مولا۲ @yaghubianreza