4_5890973093039445768.mp3
11.48M
[ جز او کسی تجلی پروردگار نیست - مدح خوانی پایانی ]
🎤 بانوای:کــربــلایی جــواد مــقــدم
📆 شب چهارم صفر | ۱۸ مرداد ۱۴۰۳
📌 هـیئت لواءالزینب (س) اردستان
#مدح_امیرالمؤمنین
جز او کسی تجلی پروردگار نیست
یعنی که کوه مثل علی استوار نیست
روزی سه بار ماذنه ها جار می زنند
نامی شبیه نام علی ماندگار نیست
در حیرتم که با چه زبانی بیان کنم
والله یارِ غار شدن افتخار نیست
هر کس که سنگ عشق علی را به سینه زد
دامانِ مادرش به خدا لکه دار نیست
واحیرتا! به ما که مریدانِ حیدریم
خاکی به غیر خاک نجف سازگار نیست
غیر از علی که مظهر اعجاز عالم است
دیگر فضائلِ أحدی بی شمار نیست
با نوکریِ آل علی زنده ام فقط
عینِ حقیقت است کلامم، شعار نیست
#احسان_نرگسی ✍
.
🔊 #پنجم_صفر
🔸عزاداری شهادت #حضرت_رقیه (سلام الله علیها)
📆 جمعه ۱۹ مرداد ماه ۱۴۰۳
🔷 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 بخش اول #مناجات | من که برایت غیر دردسر ندارم، مثل بقیه چشم های تر ندارم
🔊 بخش دوم #روضه | خورشید من آمدی شبانه، قدری بغلم کن عاشقانه
🔊 بخش سوم #زمینه | ببخش اگه نشناختمت عزیزم، حال و روز سرت برام عجیب بود
🔊 بخش چهارم #واحد | یادت میاد میومدم رو شونه ات، همیشه بوسه میزدم رو گونه ات
🔊 بخش پنجم #واحد | سوز همیشه جگرم یا حسین، من سینه میزنم سپرم باش یا حسین
🔊 بخش ششم #تک | دوباره بازه دروازه عشق، نداره پایان اندازه عشق
🔊 بخش هفتم #شور | ریحانه رقیه، حنانه رقیه، میگم از ته دل جانانه رقیه
🔊 بخش هشتم #شور | بنویس اسم منو تو دفتر قاطی اونا که دوستشون داری
👇👇👇👇
Fadaeian_Shahadat_Hazrat_Roghaye_1403 (2).mp3
21.48M
#مناجات
من که برایت غیر دردسر ندارم
مثل بقیه چشم های تر ندارم
تو دوستم داری ولی باور ندارم
خیلی پریدن دوست دارم پر ندارم
من از تو بردم آبرو هستم وبالت
باید که پیش تو بمیرم از خجالت
هر لحظه از یادم تو را بردم ضرر شد
اشکی که خرج تو نشد خون جگر شد
شبها برای تو نمردم تا سحر شد
با معصیت افعال خوبم بی اثر شد
من کاسب اشکم اگر چه خرده پایم
یک مرتبه ای کاش به چشمت بیایم
نگذاشته دنیا برای من حواسی
از تو رسیده نعمت از من ناسپاسی
تو بیشتر از من خودم را میشناسی
شرمنده ام شرمنده از این آس و پاسی
میدیدمت ای کاش در سن جوانی
آقا کجایی کوفه ای یا جمکرانی؟
من که نشد باشم علیِ مهزیارت
شیطان گرفته روح من را به اسارت
نفسم شده آلوده و دیده خسارت
بخشندگی تو به من داده جسارت
تو رو میندازی برایم رو سیاهم
من را جدا انداخت از تو اشتباهم
حال قدیم و آن سحرهایش کجا رفت؟
افتاد از لب اسم تو حال دعا رفت
خیلی دعای ندبه از من به قضا رفت
هی قول دادم قول هایم زیر پا رفت
اما فراموشم نشد سینه زن هستم
گریان آن آقای بی پیراهن هستم
گریان آن آقای بی یار و حبیبی
که تکیه بر نی داد از فرط غریبی
با چکمه برگرداند او را نانجیبی
پیچید در گودال عطر دل فریبی
آن مادری که پهلویش مسمار خورده
فریاد زد ذبحش سه ساعت کار برده
#بهمن_ترکمانی ✍
#امام_زمان
Fadaeian_Shahadat_Hazrat_Roghaye_1403 (3).mp3
44.43M
#روضه_حضرت_رقیه
خورشيدِ من آمدی شبانه
قدری بغلم کن عاشقانه
نشناختمت در اول کار
نفرین خدا به این زمانه
کی زیر گلوت را عزیزم
اینطور بریده ناشیانه
تقصیر حرارت تنور است
این سوختگی زیر چانه
امروز شبیه موی تو سوخت
آن موی بلند دخترانه
اوضاع مناسبی ندارم
چه خوب که آمدی شبانه
من که همه عمر رفته بودم
تنها به مجالس زنانه
رفتم وسط شرابخواران
کَت بسته، به زورِ تازیانه
"بَر" خورده به من، چرا نبوده؟!
برخوردِ کسی مودبانه
من دختر شاه عالمینم
دادند ولی به من اعانه
در راه، شتر تکان نمیخورد
خوردم کتکی به این بهانه
هر بار طناب را کشیدند
خوردیم زمین دانه دانه
من سیر غذا نخوردم اما
خوردم دل سیر تازیانه
افتاد سرت ز روی شاخه
افتاد سرم به روی شانه
هر سنگ که بر سر تو میخورد
میکرد به سمت ما کمانه
از خاطر من نمیرود... نه...
آن ضربه ی چوب وحشیانه
سالم لب من ، لب تو زخمی؟!
واللهِ که نیست عادلانه
دیگر ز سفر بدم میاید
کِی می بری ام پدر به خانه
دیدی که ز شب هراس دارم
خورشیدِ من آمدی شبانه
شعر از گروه #یا_مظلوم
Fadaeian_Shahadat_Hazrat_Roghaye_1403 (6).mp3
4.78M
📋 سوز همیشهی جگرم باش یا حسین
#واحد_امام_حسین
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سوز همیشهی جگرم باش یا حسین!
من سینه میزنم سپرم باش یاحسین!
هر روز مادرم سر سجاده گفته است
خیلی مراقب پسرم باش یاحسین!
در طول عمر جز تو پناهی نداشتم
مثل گذشتهها پدرم باش یاحسین
باشد قرار بعدی ما اربعین حرم
مُهر قبولی گذرم باش یا حسین!
سربازهای لشگر یازینب توأیم
حرز مدافعان حرم باش یا حسین!
جان مرا بگیر حوالی قتلگاه!
این گونه آخرین خبرم باش یاحسین!
*شاعر: #سعید_پاشازاده ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
Fadaeian_Shahadat_Hazrat_Roghaye_1403 (7).mp3
16.77M
#تک_امام_حسین
#زمینه
#اربعین
بند اول
دوباره بازه ، دروازه عشق
نداره پایان ، اندازه عشق
پیچیده هرجا ، آوازه عشق
شروع شده قیام پا برهنه ها
پیچیده توی دنیا بوی کربلا
دوباره میجوشه تو رگ های زمین
خون مطهر حسین(ع) و شهدا
جانم جانم جانم
چه قیامی چه محشری
جانم جانم جانم
چه سبو و چه ساغری
جانم جانم جانم
به خروشِ ، شیعه های حیدری
ای جانم ابی عبدالله
جانانم ابی عبدالله
بند دوم
دوباره گرمه ، بازارِ حرم
پچیده هر جا ، اخبار حرم
مهمون زهران (س) ، زُوّار حرم
دوباره اعجاز میکنه خون حسین
تموم دنیا شده مهمون حسین(ع)
یک سر این سفره تو صحنِ نجفو
یک سر سفرست دمِ ایوون حسین(ع)
جانم جانم جانم
چه سفره و چه برکتی
جانم جانم جانم
چه شکوه و چه دعوتی
جانم جانم جانم
توی صحنش ، انگاری تو جنتی
ای جانم ابی عبدالله
جانانم ابی عبدالله
بند سوم
یه روزی موسی(ع) ، از وادی طور
میاد و میشه ، دنیا پُره نور
این اربعیناست ، تمرین ظهور
همه میان بگن که یار مهدی ان
میان بگن چش انتظار مهدی ان
علم به دوشای مسیر اربعین
تو آخر الزمان کنار مهدی اند(عج)
جانم جانم جانم
چه امامی چه لشگری
جانم جانم جانم
بشه بر پا چه خیبری
جانم جانم جانم
به هو هوی، ذوالفقار حیدری
العجل یا حجت الله
العجل بقیه الله
#مرتضی_سراوانی ✍
.
#اربعین
#بحر_طویل
🔸یا لیتنا کنا معک🔸
چه سِرّیست؟
چه رازیست؟
چه ناز و چه نیازیست؟
غم هجر
عجب قصۀ پر سوز و گدازیست
ببینید که این دهر
عجب شعبدهبازیست
که در روز و شب هر دل آشفته
فرودی و فرازیست
یکی با من دلسوخته
از صبر غریبانۀ ایوب سخن گفت
یکی پیرهن صبر به تن داشت و
از غربت و دلتنگی یعقوب به من گفت
یکی بر لب او نام اویس آمد و
از رایحۀ روشنی از سمت قَرَن گفت
یکی محو علامات ظهور و...
سخن از غزّه و از شام و یمن گفت
یکی از غم آوارگی و داغ وطن گفت
ولی هر چه که گفتند
فقط تازه شده داغ من و
این دل مشتاق من و
این دل جا ماندهام از قافلۀ عشق
چه شد آه دل از قافله جا ماند؟
از آن سیل خروشان
چه شد این قطرۀ دلتنگ جدا ماند؟
دلم تشنۀ یک جرعه از آن آب بقا ماند
چرا ماند؟
کجا ماند؟
اسیرانه ز پرواز رها ماند
در این برزخ تردید چرا ماند؟
چه دلگیر شده لحظه به لحظه همۀ عمر برایم
چه شد سعیِ صفایم؟
چه شد هرولههایم؟
بلند است به فریاد صدایم
که من تشنۀ یک بوسه بر آن خاک
بر آن حسرت افلاک
بر آن تربتِ پاکِ حرم کربوبلایم
یکی با جگر سوخته از آتش هجران
به من گفت بیا سر بگذاریم به صحرا و بیابان
بگو راه کدام است؟
یکی با دل آشفته و با حسرت بسیار
به من گفت دلم تشنۀ دیدار
دلم تشنۀ دیدار امام است
یکی گفت بیا عاشق مهجور
از این فاصلۀ دور
فقط مرهم زخم دل مجروح
سلام است
یکی گفت بیایید
که موجیم
که آسودگی ما عدم ماست
که این حسرت جانکاه
که این غربت ناگاه
برای من و تو فیض مدام است
بیایید که این شوق مضاعف
قعودی است که ماقبل قیام است
یکی گفت خدایا چه کنم چاره؟
که این داغ عظیم است
یکی گفت بیا ای دل جا مانده
خدای من و تو نیز کریم است
بیا، بال سفر بال نسیم است
بیا، بال و پری هست
امید سفری هست
که پرواز در این راه
اگر چه شده دشوار
ولی باز
اگر عاشق و دلباخته باشی
اگر از عطش و داغ دلت
از نم اشکت
پر پرواز و سفر ساخته باشی
شود روزی تو لحظۀ دیدار
شود رزق تو اینبار
طواف حرم یار
طواف حرم سیدالاحرار
همان صحن خدایی
همان پنجرۀ صبح رهایی
::
بیا همسفرِ عشق
بیا دل بسپاریم به جاده
بیا پای پیاده
اگر شعله آهِ دل سوزان خود افروخته باشیم
امید است که توفیق، رفیق دل ما باشد و
این مرتبه ما همسفر جابر دلسوخته باشیم
بیا زائر دلسوخته باشیم
بیا، عشق در این جاده چراغ است
«چراغی که فروزندۀ شبهای فراق است»
بیا دل بسپاریم به این راه
به این سیر الیالله
که یکروز از این جاده به سرمنزل عشاق رسیدند
همانها که دل از خویش بریدند
همانها که به جز دوست ندیدند
همانها که شنیدند در این راه
صدای دل خود را
بیا دل بسپاریم به این راه
به این زمزمههایی که به ناگاه
به گوش دلمان میرسد از دور
بیا گوش کن این زمزمه را
زمزم جاریست
پر از عطر بهاریست
صدای سخن جابر انصاری اگر نیست
صدای سخن کیست؟
که در حال سلام است
به سالار شهیدان و به یاران شهیدش
ببین دشت لبالب شده از عطر نویدش
شده زنده دل هر کسی از گفت و شنیدش:
«عطیه!
عجب عطر نجیبی
عجب رایحۀ روحفریبی
عجب نفحۀ سیبی...
رسیدیم به سرمنزل عشاق
رسیدیم به خاک حرم عشق
به آن قبلۀ آفاق
بیا دل بسپاریم به جاری فرات و
بشوییم دل از غربت راه و بشتابیم
به پابوسی خورشید نجات و
شفیع عرصات و
قتیل العبرات و
بمیریم به پایش
بگردیم فدایش
که باشیم یکی از شُهدایش
که ما نیز در این مقتل عشاق
دگر همقدم مسلم و جونیم
دگر همنفس حرّ و حبیبیم
که ما نیز شهید غم مولای غریبیم
شهید حرم کربوبلایی»
::
به او همسفرش گفت:
«اگر چه که پر از شوق و امیدیم
ولی دیر رسیدیم
در این معرکه تیغی نکشیدیم
در این واقعه داغی نچشیدیم
نه رزمی نه نبردی
نه بر چهره نشستهست غبار غم و دردی
مگر میشود آخر
که ما همدم این قافله باشیم؟»
ولی جابر دلسوخته ناگاه
به او داد جوابی
که چنان تشنهلبی را برسانند
به سرچشمۀ آبی
به او گفت:
«شنیدم
که فرمود: حبیبم،
رسول دوسرا حضرت خاتم
اگر از عمل خیر گروهی
دل تو شده مسرور
همان اَجر
برای تو هم ای عاشق صادق
شده منظور
تو دلدادۀ هر قوم که باشی
شوی روز حساب از پی آن قافله محشور
تو هم همدم آن طایفه در روز جزایی»
::
عجب حُسن ختامی
عجب لطف تمامی
عجب فیض مدامی
چه زیباسخن و نیککلامی
عجب فوز عظیمی!
چه مولای کریمی!
بیا ای دل بیتاب
که از کعبۀ احباب
رسیدهست شمیمی
که از سوی جنان باز وزیدهست نسیمی
تو ای دل چه نشستی!
اگر چون صدف اشک شکستی
ولی لحظهای از پا ننشستی
که گفتهست که از قافلۀ عشق جدایی؟
تو اینجایی و در شور و نوایی
تو اینجایی و در سعیِ صفایی
تو از خاک جدایی
تو در عرش رهایی
کجایی مگر آخر تو کجایی؟
بیا چشم دلت را بگشا
خوب نظر کن
تو در کربوبلایی
تو همراه تمام شُهدایی
تو در حال طواف حرم خون خدایی
#یوسف_رحیمی ✍
#بحرطویل
.
Fadaeian_Shahadat_Hazrat_Roghaye_1403 (8).mp3
18.32M
#شور
#پنجم_صفر
ریحانه رقیه حنانه رقیه
میگم از ته دل جانانه رقیه
رقیه اسم یه فرشته است که
رو شونه ی حسینه
رقیه اسمش نمک
سفره ی خونه ی حسینه
رقیه ترونه ی حسینه
دردونه ی حسین
جای زهرا بوسه بزن رو گونه ی حسین
دلداده ی حسین شهزاده ی حسین
اسم ما رو ببر سر سجاده ی حسین
****
طوفانه رقیه بی کرانه رقیه
باید حرف حق زد به زبان رقیه
رقیه معنیش اینه نهضت حسین
داره ادامه
رقیه رمز عملیات عقیله
توی شامه
رقیه کمک حال قیامه
تو لشکر علی تو محور علی
همتون درس پس میدید در محضر علی
ای دختر حسینت با دختر علی
تو هم برو خطبه بخون رو منبر علی
#شور_حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
Fadaeian_Shahadat_Hazrat_Roghaye_1403 (9).mp3
21.22M
#شور_امام_حسین
بنویس اسم منو توو دفترت
قاطی اونا که دوستشون داری
تو همون امام حسینی هستی که
بین ما نوکرا فرق نمیذاری
وقت میذاری به جای همه
چقده خوبه هستی آشنای همه
می کشی دستاتو رو گریه های همه
تو به خدا رو می زنی برای همه
خوبه هستی برای منم
میذاری سر به روی شونه های منم
میزنی امضا زیر کربلای منم
یعنی به گوشت میرسه صدای منم
سینه زن بمون زیر علم امام حسین
کاش ببینمت توی حرم امام حسین
.
4_5978950326957376816.mp3
11.25M
ایهاالنّاس بدانید گدای حسنم
نوکرِ خسته دل و، بی سر و پایِ حسنم
ایها الناس دلم، خانه ی مِهرش باشد
همه شب گرمِ غزل،غرقِ نوایِ حسنم
منّتِ غیر نباشد بخدا گردنِ من
شکرُ لِلّاه (لِلَّه)که مدیونِ عطای حسنم
گفت زهرا ، نروید روزِ جزا در آتش
هر که امروز بیاید به عزای حسنم
گفت مادر،که شَوم مادرِ آن سینه زنی
که کمی اشک بریزد،ز برای حسنم
چون زِ سیلی وسطِ کوچه شدم نقشِ زمین
تکیه کردم به قدِ همچو عصای حسنم
با همان دست که بشکست،نوشتم با خون
نامِ این کوچه بوَد کرببلای حسنم
#امام_حسن
#دکتر_فراهانی